setayesh shb
19th March 2013, 10:19 PM
یامقلب القلوب والابصار
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها
یا مدبر اللیل والنهار
ای تدبیر کننده روز و شب
یا محول الحول والاحوال
ای دگرگون کننده حالی به حال دیگر
حول حالنا الی احسن الحال
حال ما را به بهترین حال دگرگون کن
http://persian-star.net/1391/12/29/02.jpg (http://www.persian-star.org/)
بهار با آمدنش طعم زندگی را به ما می چشاند و نوروز كه میشود همه چیز تازه میشود. طبیعت در قاب چشم ما لباس نو میپوشد و شكل تازهای میگیرد. با آمدن بهار همه خوشحالند و حس و حال ما هم انگار با آمدن عید تازه میشود. پول نو، بوی سبزه، ماهی قرمز، تنگ بلور، هفتسین، حاجی فیروز و... همه چیز برای یك اتفاق تازه و خجسته مهیاست. بهار، مراسم جشن طبیعت است كه سرمست از پایان روزهای مرگ مصلحتی، زندگی دوباره را جشن می گیرد. بهار كه بیاید برف ها آب می شود، خاك یخ زده جان می گیرد و نفس می كشد، دانه های نهفته در خاك، سنگ ها را هل می دهد و آنها را از روی سر و بدنش كنار می زند، گیاهان خشك شده پوست می اندازند و سمفونی زندگی، دوباره نواخته می شود، اما هیچ كدام از این حال ها به ما آدم ها دست نمی دهد ولی شاید آن جنب و جوش روزهای آخر اسفند و اوایل فروردین و آن ولع خرید كردن را بشود به حساب حالی به حالی شدن آدم ها در آستانه بهار گذاشت.
ما نه مثل برف آب می شویم و از شیب تند كوه پایین می ریزیم و نه مثل خاك، پوسته یخ زده تنیده به دورمان را می شكافیم و نفسی تازه می كنیم بلكه به جایش چیزهای تازه می خریم و خانه ها و ظاهرمان را نو می كنیم. شاید این هم نوعی همنوا شدن با سمفونی طبیعت باشد، یك نوع همدلی با بهار ولی به سبك آدمیزادی اش! همین هاست كه بهار را بی نظیر می كند، همین است كه با اینكه بهار میلیاردها سال عمر دارد باز هم هرسال برای آمدنش ذوق می كنیم و مثل نوزادی تازه رسیده به رویش لبخند می زنیم. بهار شاهكار خداست، شیرین كاری طبیعت، دستی كه از آسمان به سوی ما دراز می شود و حیف است كه این دست از صمیم قلب در پنجه های ما فشرده نشود.
حلـول سال نـو پیـشاپیش بر همگی مبـارک
و هر روزتـان شادمـانه چـون نـوروز
http://persian-star.net/1391/12/29/03.jpg (http://www.persian-star.org/)
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها
یا مدبر اللیل والنهار
ای تدبیر کننده روز و شب
یا محول الحول والاحوال
ای دگرگون کننده حالی به حال دیگر
حول حالنا الی احسن الحال
حال ما را به بهترین حال دگرگون کن
http://persian-star.net/1391/12/29/02.jpg (http://www.persian-star.org/)
بهار با آمدنش طعم زندگی را به ما می چشاند و نوروز كه میشود همه چیز تازه میشود. طبیعت در قاب چشم ما لباس نو میپوشد و شكل تازهای میگیرد. با آمدن بهار همه خوشحالند و حس و حال ما هم انگار با آمدن عید تازه میشود. پول نو، بوی سبزه، ماهی قرمز، تنگ بلور، هفتسین، حاجی فیروز و... همه چیز برای یك اتفاق تازه و خجسته مهیاست. بهار، مراسم جشن طبیعت است كه سرمست از پایان روزهای مرگ مصلحتی، زندگی دوباره را جشن می گیرد. بهار كه بیاید برف ها آب می شود، خاك یخ زده جان می گیرد و نفس می كشد، دانه های نهفته در خاك، سنگ ها را هل می دهد و آنها را از روی سر و بدنش كنار می زند، گیاهان خشك شده پوست می اندازند و سمفونی زندگی، دوباره نواخته می شود، اما هیچ كدام از این حال ها به ما آدم ها دست نمی دهد ولی شاید آن جنب و جوش روزهای آخر اسفند و اوایل فروردین و آن ولع خرید كردن را بشود به حساب حالی به حالی شدن آدم ها در آستانه بهار گذاشت.
ما نه مثل برف آب می شویم و از شیب تند كوه پایین می ریزیم و نه مثل خاك، پوسته یخ زده تنیده به دورمان را می شكافیم و نفسی تازه می كنیم بلكه به جایش چیزهای تازه می خریم و خانه ها و ظاهرمان را نو می كنیم. شاید این هم نوعی همنوا شدن با سمفونی طبیعت باشد، یك نوع همدلی با بهار ولی به سبك آدمیزادی اش! همین هاست كه بهار را بی نظیر می كند، همین است كه با اینكه بهار میلیاردها سال عمر دارد باز هم هرسال برای آمدنش ذوق می كنیم و مثل نوزادی تازه رسیده به رویش لبخند می زنیم. بهار شاهكار خداست، شیرین كاری طبیعت، دستی كه از آسمان به سوی ما دراز می شود و حیف است كه این دست از صمیم قلب در پنجه های ما فشرده نشود.
حلـول سال نـو پیـشاپیش بر همگی مبـارک
و هر روزتـان شادمـانه چـون نـوروز
http://persian-star.net/1391/12/29/03.jpg (http://www.persian-star.org/)