PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر حسرت



بانوی اردیبهشت
10th March 2013, 09:34 AM
می روم خسته و افسرده و زار

دیدار تلخ آشنایی شد یار من

از درون من جست اسرار من

بی گنه تیر بر قلبم زدند

وای از چشم آبی رنگ مَه

روز و شب دیدار من در چشم مَه

گاه به گوشم می رسد آوایش

اندوهت ز چیست؟

با او بی قرار بی او بی قرار

نشانم داد باغی لیکن در انتها

خود را دیدم در میان خارها

هیچ جز حسرت نشد کار من

حال

بخت بد آشنایی شد یار من

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد