PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فرهنگستان زبان چگونه واژه‌گزینی می‌کند؟



م.محسن
3rd February 2013, 06:38 PM
شاید تاکنون از «اصول و ضوابط واژه‌گزینی» در فرهنگستان زبان و ادب فارسی چیزی نشنیده باشید.

به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان (ایسنا)، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در جزوه‎ای با عنوان «اصول و ضوابط واژه‎گزینی» گنجینه‌ی‌ واژگان زبان فارسی را که از آن برای گزینش واژه‌ها انتخاب می‌کند، شامل همه‌ی واژه‎های فارسی‌تباری می‎داند که در فرهنگ‌های امروزی ضبط شده‌اند، همچنین همه‌ی واژه‌های عربی‌تباری که در زبان فارسی امروز متداول هستند و همه‌ی واژه‌های ترکی، مغولی، یونانی یا هندی که در میان عموم فارسی‌زبانان متداول هستند و یا در متون تخصصی آمده‌اند. همچنین واژگان اروپایی که در میان فارسی‌زبانان متداول است، در زبان مبدأ واژه‌ای بسیط است و ساختار صرفی آن مانع واژه‌سازی نمی‌شود یا فرهنگستان بنا به دلایلی، معادل‌سازی برای آن را ضروری نداند.

در این نوشتار آمده است: زبان فارسی مانند هر زبانِ دارای قدمت دیرینه و صاحب ادبیات گسترده، از زبان‌های مختلف، واژه به وام گرفته است. وام‌واژه‌های فارسی عمدتاً به این زبان‌ها تعلق دارند: عربی، ترکی، مغولی، هندی، اروپایی (عمدتاً شامل فرانسوی، انگلیسی، روسی). در برابر همه‌ی واژه‎های دخیل نمی‎توان رویکرد واحدی اختیار کرد، زیرا نقش و تأثیر همه‌ی آن‌ها در فارسی امروز یکسان نیست. زبان عربی در طول 14 قرن با زبان و ادبیات فارسی عمیقاً درآمیخته است و کلمه‌های بسیاری از این زبان وارد فارسی شده و بر غنای آن افزوده است. اما ورود همه‌ی واژه‌های عربی در اثر نیاز نبوده است. به همین دلیل، در اصول و ضوابط حاضر برای فارسی تلقی کردن واژه‌های عربی یکی از این دو شرط قرار داده شده است؛ یا در فارسی امروز تداول داشته باشند، یا در چند متن معتبر نظم و نثر فارسی تا اواخر قرن پنجم به کار رفته باشند.

استفاده از واژه‌هایی که فارسی از هندی (مانند جنگل، نیلوفر، نارگیل) و ترکی (مانند اتاق، سنجاق، یونجه) و مغولی (آقا، اردو، سوغات) به وام گرفته است و اکنون در فارسی رواج دارند، آسیبی به زبان فارسی و هویت ملی وارد نمی‌کند، زیرا از یک‌سو به دلیل قدمت دیرینه‎شان به‌صورت طبیعی در بدنه‌ی واژگان فارسی جای گرفته‎اند و از سوی دیگر، اکنون وام‌گیری از این زبان‌ها به‌کلی متوقف شده است.

وضعیت لغات اروپایی به سه دلیل با دو گروه بالا متفاوت است؛ 1. قدمت بخش اعظم این لغات چندان نیست و حداکثر به یک قرن می‌رسد 2. وام‌گیری از این زبان‌ها، بویژه زبان انگلیسی، همچنان با قوت ادامه دارد و چنان‌چه تلاش جدی در زمینه‌ی معادل‌یابی برای واژه‌های علمی و فنی این زبان‌ها صورت نگیرد، چهره‎ی زبان فارسی در چند دهه‎ی آینده به کلی تغییر می‌کند. 4. برخی واژه‌های اروپایی به صورت خوشه‌یی وارد فارسی می‌شوند و فرایندهای واژه‌سازی فارسی را مختل می‌کنند. مثلاً همراه با «پیانو»، «پیانیست» و همراه با «والیبال»، «والیبالیست» هم وارد شده است.

با توجه به دلایل بالا، برای فارسی تلقی کردن لغات اروپایی، علاوه بر تداول در زبان، دو شرط دیگر نیز باید قائل شد: نخست این‌که واژه‌های محل بحث در زبان مبدأ واژهای بسیط باشند و اگر هم بسیط نیستند، ساختمان صرفی‌شان چنان باشد که بتوان فرایندهای واژه‌سازی فارسی را بر روی آن‌ها اعمال کرد.

شیوه‌های واژه‎گزینی برگزینش (انتخاب واژه از میان واژه‌های موجود)، نوگزینش (انتخاب یک واژه و دادن یک مفهوم جدید در ارتباط با مفهوم اولیه) و ساختن اصطلاح و وام‎گیری (از زبان‎های بیگانه و معمولا غربی) معرفی شده است.

در تشریح معادل‎یابی برای واژگان بیگانه هم آمده است که واژگان یا به صورت مفهومی (بی‌ارتباط با واژه بیگانه) یا گرده‌برداری (ترجمه‌ی واژه‌ی بیگانه) معادل‌یابی می‎شود.

در این نوشتار همچنین به بایدها و نبایدها و اولویت‌های واژه‌گزینی اشاره شده و آمده است: در ساختن اصطلاح باید قواعد دستور زبان فارسی رعایت شود. اصطلاحی انتخاب شود که در فرآیند واژه‎سازی‎های بعدی، یعنی انواع اشتقاق و ترکیب به کار آید. قواعد آوایی زبان فارسی رعایت شود. با قواعد واج‌آرایی و ساختار هجایی زبان فارسی مطابقت داشته باشد. در املای واژه‌ها باید دستور خط فارسی را رعایت کرد. فرهنگستان می‎تواند بنا بر ضرورت از فرایند‌های واژه‎سازی بی‎سابقه یا کم‌سابقه در زبان فارسی استفاده کند.

منابع واژه‌گزینی در این نوشته علاوه بر موارد یادشده در بالا، واژه‌های متعلق به زبان‌ها و گویش‌های زنده‌ی ایرانی هم معرفی شده و در توضیح آن آمده است: چنان‌چه از میان واژه‌هایی که بنا به تعریف، فارسی به شمار می‌آیند، نتوانیم واژه‌ای را در برابر مفهومی برگزینیم، می‌توانیم از واژه‌های متعلق به زبان‌ها و گویش‌های زنده‌ی ایرانی استفاده کنیم. هرچند به کار بردن واژه‎های گویشی که صرفاً در مناطق محدودی رایج هستند، زبان را اندکی از همه‌فهم بودن دور می‌کند، استفاده از این واژه‎ها به دلیل تعلق‎شان به خانواده‌ی زبان فارسی قطعاً بر استفاده از واژه‌های بیگانه رجحان دارد؛ مانند: خوشاب که در لهجه‌ی نیشابوری به نوعی آب‌میوه اطلاق می‌شود و فرهنگستان زبان و ادب فارسی آن را در مقابل کمپوت «compote» تصویب کرده است. و یا رمبیدن که در گویش بخش‌هایی از مناطق جنوبی ایران به معنی خراب شدن و خرد شدن است و از آن واژه‌های رمبش و رمبیده در مقابل «collapse» و «star collapse» در اخترشناسی به کار رفته است.



منبع (http://rajanews.com/detail.asp?id=149579)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد