shabhayebarare
24th December 2012, 02:55 PM
به شمابر نخورد؛دل من میل تامل دارد
غم فردا؛ به خودم روی سخن ها دارد
خانه ای را که فرو ریخته ای،سقفش را
غم آرامش وآسایش وآبادی دارد
ماهی تنگ؛ به بن بست خورده است
غم رود وغم دریا وجهیدن دارد
قفس تنگ پرنده به زبان آمده است
غم خود نه؛غم پرواز و پریدن دارد
شاخه را خشک نکن ،جدا نکن؛نور بده
غم بالا وبزرگی و تکامل دارد
ریشه را آب بده، بار بده؛ تبر نزن
غم پایین وغم راه و دویدن دارد
غم فردا؛ به خودم روی سخن ها دارد
خانه ای را که فرو ریخته ای،سقفش را
غم آرامش وآسایش وآبادی دارد
ماهی تنگ؛ به بن بست خورده است
غم رود وغم دریا وجهیدن دارد
قفس تنگ پرنده به زبان آمده است
غم خود نه؛غم پرواز و پریدن دارد
شاخه را خشک نکن ،جدا نکن؛نور بده
غم بالا وبزرگی و تکامل دارد
ریشه را آب بده، بار بده؛ تبر نزن
غم پایین وغم راه و دویدن دارد