ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث جوک‌هاي شریعتی از ديار باقي!



M@hdi42
21st December 2012, 12:18 AM
سلام دکتر جان! حال همۀ ما خوب است؛ ملالی نیست جر دوری دیدار شما که آن هم دست نخواهد داد، مگر به جهانی دیگر. راستش را بخواهی دکتر جان، پس از نوشتن این نامه برای وجودِ عزیزِ شما، قرار است از ابتدای خیابانی که به نامت گذاشته‌اند، به سمت حسینیه ارشاد بروم؛ حسینیه‌ای که هنوز می‌شود از لابلای دیوار‌هایش صدایت را شنید؛ صدایی که در آن از «روشنفکر و مسئولیت آن در جامعه» می‌گفتی.

می‌خواهم بروم و «یک بار دیگر ابوذر» را بشنوم و زندگی کنم. علی شریعتی عزیز، دوست نادیده‌ام؛ اصلا قصدم این نیست که از گزاره‌های منطقی و تحلیلی برای این نامه استفاده کنم؛ گزاره‌های من همه انشایی هستند. اصلا می‌خواهم انشایی درباره شما بنویسم؛ انشایی که بی‌تکلف و ساده باشد، دکتر جان یادت هست روزگاری می‌گفتند: «آی عشق چهره آبیت پیدا نیست»، یادت هست می‌گفتند؟

«نه به ‌خاطر آفتاب، نه به‌ خاطر حماسه، به‌ خاطر سایه‌بام کوچکش {...} نه به‌ خاطر جنگل‌ها، نه به ‌خاطر دریا، به ‌خاطر یک برگ، به‌ خاطر یک قطره». یادت هست چقدر از انسان می‌گفتند و این‌ که «انسان دنیایی است»؟یادت هست چقدر آدم‌ها گریستند «به ‌خاطر یک قصه در سرد‌ترین شب‌ها، تاریک‌ترین شب‌ها»؟ یادت هست چقدر «به‌ خاطر هر چیز کوچک و هر چیز پاک به خاک افتادند»؟!

چه می‌گویم! حتما شما یادت هست، حتما شما یادت هست که با شوری عظیم در شریان رگ‌های جوانان مسلمانی می‌دمیدی که عاشق شوند، عاشق شوند به خیابان شمیران، حسینیه ارشاد، روزهای...، آن‌‌ها عاشق بودند که به «کویر» آمدند و «اسلام‌شناسی» را از تو آموختند. دکتر جان شما به خیلی‌ها که می‌پرسیدند: «از کجا آغاز کنیم؟»، «شهادت» را نشان دادی. حسین وارث آدم را می‌خواندی برایشان، مسئولیت شیعه بودن را گوشزد می‌کردی و فلسفه نیایش را، روزگاری هم تشیع علوی و تشیع صفوی را از هم جدا می‌کردی و با هیجان از این دو می‌گفتی.

آری، اینچنین بود برادر! آری اینچنین بود دوست عزیزم. ببخشید این‌قدر خودمانی شده‌ام؛ آخر نه سن و سالم به شما می‌خورد، نه آن‌ قدر شما را می‌شناسم که بخواهم عمیق درباره‌تان حرف بزنم. من تنها می‌خواهم از روزگار خودم بگویم؛ روزگاری که می‌خواهد از تو چهره دیگری بیافریند؛ چهره‌ای که بعد‌ها به جای «اندیشیدن»، پس از شنیدن نامت، «خندیدن» به ذهن‌ها متبادر شود!

آری اینچنین است روزگار ما؛ اما در روزگار شما اینچنین نبود. در آن روزگار، برخی گفتند شما با ساواک ارتباط داشته‌اید، عده‌ای دیگر شما را بی‌سواد خواندند و سطحی، گروهی هم شما را وامدار جریانات چپ دانستند و علاقه‌مند به آن‌ها. جدای از تمام این اظهارنظر‌ها، هیچ کدام درباره شما «جُوک» نساختند و برای هم نخواندند و نخندیدند؛ نخندیدند چون می‌دانستند خندیدن به «اندیشیدن و اندیشمند» آسمان سیاهی را برای‌ روزگارشان رقم خواهد زد و آن‌ گونه بود که هم نام آن‌ها ماند و هم نام شما و این‌ گونه بود که تاریخ و جوانان امروز سخنان شما را دهان به دهان برای هم بردند.

هنوز هم با وجود فوکو‌ها، دریدا‌ها، لیوتار‌ها، بارت‌ها، مارکوزه‌ها، مارکس‌‌ها و وبر‌ها، جوان‌های این سرزمین در دانشگاه‌های مختلف و همین دانشگاه تهران خودمان در خیابان انقلاب، سخنرانی‌های تو را، کتاب‌های تو را می‌خوانند و عکس‌های تو را به دیوارهای اتاق انجمن‌هایشان می‌زنند؛ اما دکتر جان از تو چه پنهان که برخی ـ نمی‌دانم به چه انگیزه‌ای ـ اما درباره‌ات جوک می‌نویسند و با تلفن‌های همراهشان ـ که در روزگار شما وجود خارجی نداشت ـ برای هم پیامک می‌کنند.

دکتر جان شرمنده‌ایم

از نو برایتان بنویسم دکتر جان! شرمنده‌ایم، شرمنده‌ایم ـ همان‌گونه که گفتم ـ چند ماهی می‌شود، حرف‌هایی را به نقل از خودتان و دیگر اعضای خانواده‌تان را جوک کرده‌ایم و به آن می‌خندیم! می‌خندیم اما گریه دارد حال این اوضاع. گریه دارد که ما داریم یکی یکی اسطوره‌های فکری و اعتقادیمان را به بازی می‌گیریم. نمی‌خواهم بگویم شما اسطوره‌اید و دست نیافتنی. نه، نمی‌خواهم بگویم. شما بزرگ بودید و جلو‌تر از زمان، نمی‌خواهم بگویم انقلاب اسلامی ایران از حرف‌های شما بود که جریان قوی‌تری گرفت، نه!

اما می‌خواهم بگویم امروز که درباره شریعتی حرف‌هایی می‌زنیم، فردا نوبت به دیگر چهره‌های فرهنگی ـ اعتقادیمان می‌شود. گمانم این نیست که دکتر جان شما نفر آخر باشید. ما پیشتر با ترک‌های غیور، شمالی‌های دلیر، لرهای باغیرت و... هم این کار را کرده‌ بودیم! حالا این‌ که می‌گویند کار انگلیسی‌ها، روس‌ها، صهیونیست‌ها، آمریکایی‌هاست یک طرف؛ اما این‌که ما برای هم تعریف می‌کنیم، می‌خندیم، پیامک می‌کنیم که دیگر کار این عناصر مشکوک! نیست.

دکتر جان کمی دیرم شده‌ است. هرچند نوشتن نامه باید با صبر و حوصله باشد، اما ما مردم دقیقه نود هستیم. حالا هم تلفنم زنگ می‌زند، باید بروم سر قرار؛ سر قراری که با حسینیه دارم. دلم تنگ
است، می‌خواهم بروم و خیابانت را پیاده‌روی کنم؛ خیابانی که یادآور بسیاری از سخنان و قصه‌هاست. می‌خواهم بروم تا حرف‌هایت را دوباره برای خودم بخوانم و بشنوم.

بادامینا
21st December 2012, 12:43 AM
ممنون عالی بود ،با این قبیل کارها بیشتر از هر کسی تیشه به ریشمون میزنیم
از خدا میخوام کمکمون کنه که بیشتر از این تو چاه نیوفتیم

entooba72
21st December 2012, 07:04 AM
ممنون .... عالی بووووووووود...انشاالله روزی برسه که همون طوری که میشه در دروازه رو بست بتونیم دهن مردم رو هم ببندیم.... [golrooz][cheshmak]

کیمیازاده
21st December 2012, 09:53 AM
ممنونم برو به امید رسیدنت

farzane*
21st December 2012, 10:49 AM
ممنون خیلی عالـــــــــــــــی بوووود
نمی دونم با این اوضاع عاقبتمون چی میشه واقعا....[negaran]

sebtoshshaikh
21st December 2012, 11:03 AM
ممنون خیلی عالـــــــــــــــی بوووود
نمی دونم با این اوضاع عاقبتمون چی میشه واقعا....[negaran]



آن مرحوم گفته بود :

اگر می خواهی ...... ؛ بخوان و بخوان و بخوان

المیرا70
21st December 2012, 02:17 PM
ممنون .واقعا شرم آوره
به امید روزی که همه اینجور فکر کنند

AaZaAdeh
21st December 2012, 02:23 PM
يکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ''شجاعت يعني چه؟'' محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ''شجاعت يعني اين'' و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته بود ! اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون استثنا به ...ورقه سفيد او نمره 20 دادند... فكر ميكنيد اون دانش آموز چه كسي مي تونست باشه؟
دکتر علی شریعتی [golrooz]

maryam sbu
21st December 2012, 03:05 PM
ممنون از دقت نظرتون در مورد این موضوع.در ضمن متنتون منو یاد دکلمه قشنگ مرحوم خسرو شکیبایی انداخت.بازم ممنون.

kamanabroo
21st December 2012, 03:47 PM
ما در دعای کمیل این عبارت رو می خوانیم و از خداوند طلب مغفرت می کنیم:
اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم............ خداوندا گناهانی را که موجب نزول عذاب می شوند را ببخش..

در همین رابطه امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصيانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بِهِم وَ السُّخريَّةُ مِنهُم ؛

گناهانى كه باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره كردن آنان.

معانى الاخبار ،ص 270



فرقی نمی کنه که این کسی که مسخره می شود از چه صنفی باشد مهم این است که دین ما این کار رو موجب عذاب الهی می دونه و دور از اخلاق و انسانیت

hossein24
21st December 2012, 05:46 PM
غم قفس ب کنارآنچه عقاب را پیر میکند پرواز زاغ بی سر وپاست
((دکتر علی شریعتی))

imanavid
21st December 2012, 07:53 PM
يکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ''شجاعت يعني چه؟'' محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ''شجاعت يعني اين'' و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته بود ! اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون استثنا به ...ورقه سفيد او نمره 20 دادند... فكر ميكنيد اون دانش آموز چه كسي مي تونست باشه؟
دکتر علی شریعتی [golrooz]

بلدرچین
22nd December 2012, 10:59 AM
مرسی جالب بودش.خدا رحمت کن ایشونو...

ayda04
24th December 2012, 01:14 AM
ممنون!
خدا عاقبت همه مونو بخیر کنه!!! [negaran]

Elohim
26th December 2012, 12:41 PM
ما در دعای کمیل این عبارت رو می خوانیم و از خداوند طلب مغفرت می کنیم:
اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم............ خداوندا گناهانی را که موجب نزول عذاب می شوند را ببخش..

در همین رابطه امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصيانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بِهِم وَ السُّخريَّةُ مِنهُم ؛

گناهانى كه باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره كردن آنان.

معانى الاخبار ،ص 270



فرقی نمی کنه که این کسی که مسخره می شود از چه صنفی باشد مهم این است که دین ما این کار رو موجب عذاب الهی می دونه و دور از اخلاق و انسانیت

موافقم.
الهی تمام کسانی که این کارها را انجام می دهند را به راه راست هدایت کن،
کسانی را که این سخنان سخیف را به افراد تاثیر گذاری مثل آقای شریعتی و به افرادی عظیم الشان مثل رهبر انقلاب و آیت الله جنتی و امثالهم نسبت می دهند.
خدایا مارا هدایت کن.

fati3370
7th January 2013, 05:48 PM
عالی بود مرسی

shima.power
8th January 2013, 09:19 AM
می‌خندیم اما گریه دارد حال این اوضاع. گریه دارد که ما داریم یکی یکی اسطوره‌های فکری و اعتقادیمان را به بازی می‌گیریم.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد