وحید 0319
3rd December 2012, 10:45 PM
دانلود کتاب یغما ، شاعر خشتمال نیشابوریتوسط Admin (http://www.pars-pdf.com/author/admin/) | پست شده در: ۱۳۹۱/۰۳/۳۰۰ دیدگاه (http://www.pars-pdf.com/1391/03/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%db%8c%d8%ba%d9%85%d8%a7-%d8%8c-%d8%b4%d8%a7%d8%b9%d8%b1-%d8%ae%d8%b4%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%84-%d9%86%db%8c%d8%b4%d8%a7%d8%a8%d9%88%d8%b1/#respond)
نام کتاب : یغما ، شاعر خشتمال نیشابوری(تولد : دی ماه سال ۱۳۰۲ خورشیدی – وفات : شب دوم اسفند سال ۱۳۶۶)من یکی کارگر بیل به دستم ، بر من
نام شاعر مگذارید و حرامم مکنید
http://www.pars-pdf.com/wp-content/uploads/2012/06/Yaghma.jpg (http://www.pars-pdf.com/wp-content/uploads/2012/06/Yaghma.jpg)یغما شاعر خشتمال نیشابوری – عکس برگفته از ویکی پدیا
نمونه ای از شعر یغما نیشابوری
خوردن نان ز شانهٔ دگران فخر بی جاست ای برادر جان
به جزاز کردار و از پینهٔ دست جهل محض است هرچه دانش هست
بیل در دست داشتن دانش دانه در خاک کاشتن دانش
گر به بال ملک سوار شوی سوی کیوان ستاره وار شوی
شانه خالی اگر کنی از کار پیش مردان روزگاری خوار
صد هزار افتخار کشور جم صد هزارن هزار نیش قلم
کار یک بیل کارگر نکند به پشیزی است کار اگر نکند
بیش از ۲۰ سال است که یغما در نیشابور زندگی نمی کند و در هیچ جای دیگر این دنیا هم زندگی نمی کند . امروز اگر بخواهی او را ببینی با تمام کوشش نبوغ بشری ، باز هم کار به جایی نمی رسد . یغما ۱۶ سال است که روی در نقاب خاک کشیده حیدرش می گفتند و خشتمال بود ، مرد بود و آزاده . در تمام روزهای زندگیش کار کرد و در تمام ایام حیاتش شعر (http://www.pars-pdf.com/category/%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d9%88-%d8%b4%d8%b9%d8%b1/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d9%88-%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa-%da%a9%d9%88%d8%aa%d8%a7%d9%87/)گفت .
او در جایی می گوید : (( من از همان روزهای کودکی که بزرگترهای صومعه در شبهای بی پایانی زمستان ، دور کرسی ، شاهنامه و امیر ارسلان (http://www.pars-pdf.com/1390/10/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-pdf-%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1-%d8%a7%d8%b1%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d9%86%d9%82%d8%a7%d9%84/) می خواندند ، با لذت و ولع گوش می دادم . شاید می دانستم که شعر در خونم می جوشد )) .
از آن روزها تا دوم اسفند ۱۳۶۶ هجری شمسی ، حتی یک بار ، نام قدر ، نزاع و خشم را نبرد و حتی یک نظر ، چشم از فقر برنداشت . آخرین شب عمرش را زیر یک سقف چوبی و در میان دیوارهای گلی که با خشتهای خودش سامان گرفته بود خوابید و چنان آرامشی در درون داشت ، که خوابش تا ابد خواهد پایید .
در جای دیگری می گوید : (( نام شناسنامه من ((یغما)) است . اما مردم هنوز این را باور نکرده اند . گمان می کنند تخلص من است . مردم در بسیاری از موارد گمان می کنند ، مردم اند دیگر ! ))
تحقیقاً هیچ آدمی از دیدنش ، جسارتش ، محبتش و خشتش پی به شعرش نمی برد ، اما از شعرش همه اینها بر می آید. در طول ۲۰ سال که عقل داشتنم ، می دیدمش و می شناختمش .
از هیچ انسانی بد نگفت و هیچ حیوانی را آزار نداد . آدمها انسانها ، حیوانها ، هر کدام در جای خود بودند ، همه در جای خود .(برای خواندن ادامه، فایل را دانلود کنید)فرمت کتاب : PDFتعداد صفحات : ۴۳حجم فایل : ۴۱۰ کیلوبایتلینک دانلود کتاب (http://www.dll.pars-pdf.com/adabi/yaghma-shaer-kheshtmal-neyshabori_www.pars-pdf.com_.zip)پسورد فایل : www.pars-pdf.com
نام کتاب : یغما ، شاعر خشتمال نیشابوری(تولد : دی ماه سال ۱۳۰۲ خورشیدی – وفات : شب دوم اسفند سال ۱۳۶۶)من یکی کارگر بیل به دستم ، بر من
نام شاعر مگذارید و حرامم مکنید
http://www.pars-pdf.com/wp-content/uploads/2012/06/Yaghma.jpg (http://www.pars-pdf.com/wp-content/uploads/2012/06/Yaghma.jpg)یغما شاعر خشتمال نیشابوری – عکس برگفته از ویکی پدیا
نمونه ای از شعر یغما نیشابوری
خوردن نان ز شانهٔ دگران فخر بی جاست ای برادر جان
به جزاز کردار و از پینهٔ دست جهل محض است هرچه دانش هست
بیل در دست داشتن دانش دانه در خاک کاشتن دانش
گر به بال ملک سوار شوی سوی کیوان ستاره وار شوی
شانه خالی اگر کنی از کار پیش مردان روزگاری خوار
صد هزار افتخار کشور جم صد هزارن هزار نیش قلم
کار یک بیل کارگر نکند به پشیزی است کار اگر نکند
بیش از ۲۰ سال است که یغما در نیشابور زندگی نمی کند و در هیچ جای دیگر این دنیا هم زندگی نمی کند . امروز اگر بخواهی او را ببینی با تمام کوشش نبوغ بشری ، باز هم کار به جایی نمی رسد . یغما ۱۶ سال است که روی در نقاب خاک کشیده حیدرش می گفتند و خشتمال بود ، مرد بود و آزاده . در تمام روزهای زندگیش کار کرد و در تمام ایام حیاتش شعر (http://www.pars-pdf.com/category/%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d9%88-%d8%b4%d8%b9%d8%b1/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d9%88-%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa-%da%a9%d9%88%d8%aa%d8%a7%d9%87/)گفت .
او در جایی می گوید : (( من از همان روزهای کودکی که بزرگترهای صومعه در شبهای بی پایانی زمستان ، دور کرسی ، شاهنامه و امیر ارسلان (http://www.pars-pdf.com/1390/10/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-pdf-%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1-%d8%a7%d8%b1%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d9%86%d9%82%d8%a7%d9%84/) می خواندند ، با لذت و ولع گوش می دادم . شاید می دانستم که شعر در خونم می جوشد )) .
از آن روزها تا دوم اسفند ۱۳۶۶ هجری شمسی ، حتی یک بار ، نام قدر ، نزاع و خشم را نبرد و حتی یک نظر ، چشم از فقر برنداشت . آخرین شب عمرش را زیر یک سقف چوبی و در میان دیوارهای گلی که با خشتهای خودش سامان گرفته بود خوابید و چنان آرامشی در درون داشت ، که خوابش تا ابد خواهد پایید .
در جای دیگری می گوید : (( نام شناسنامه من ((یغما)) است . اما مردم هنوز این را باور نکرده اند . گمان می کنند تخلص من است . مردم در بسیاری از موارد گمان می کنند ، مردم اند دیگر ! ))
تحقیقاً هیچ آدمی از دیدنش ، جسارتش ، محبتش و خشتش پی به شعرش نمی برد ، اما از شعرش همه اینها بر می آید. در طول ۲۰ سال که عقل داشتنم ، می دیدمش و می شناختمش .
از هیچ انسانی بد نگفت و هیچ حیوانی را آزار نداد . آدمها انسانها ، حیوانها ، هر کدام در جای خود بودند ، همه در جای خود .(برای خواندن ادامه، فایل را دانلود کنید)فرمت کتاب : PDFتعداد صفحات : ۴۳حجم فایل : ۴۱۰ کیلوبایتلینک دانلود کتاب (http://www.dll.pars-pdf.com/adabi/yaghma-shaer-kheshtmal-neyshabori_www.pars-pdf.com_.zip)پسورد فایل : www.pars-pdf.com