PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عقل و نواقص زندگی



mohammad.persia
4th November 2012, 06:53 PM
ما نباید از حرکات و گفتار یک دیوانه حیرت کنیم . زیرا بیست و چهار ساعت شب و روز مشغول تماشای دیوانگی و حرکات بی رویه طبیعت هستیم و انگار که ما بر طبیعت برتری داریم زیرا خود را در قبال او عاقل می بینیم.


اما اول باید منتظر بود که بفهمیم اساس دنیا بر عقل استوار است یا جنون ؟؟؟ و به عبارت دیگر آیا عقل هم یکی از نواقص زندگی ماست که با توسل بدان می خواهیم کشتی زندگی حقیر و ناچیز خود را به ساحل نجات برسانیم و یا برعکس ,عقل یکی از امتیازات ماست ؟!؟!؟!
زیرا ممکن است عقل هم یکی از نواقص زندگی ما باشد و برای موجودات عالی تر هیچ معنی نداشته باشد.
مثلا عقل شما می گوید که وسط کوره کارخانه آهن گدازی نروید زیرا خاکستر خواهید شد.ولی موجود عالی تری که بیم از آتش ندارد و حتی چندین میلیون درجه گرمای کره خورشید را تحمل می کند به استدلال عقلانی شما می خندد و با چشم حقارت به شما می نگرد و تفرج کنان از وسط کوره آهن گدازی عبور می نماید .

موریس مترلینگ

SaSaMc2
4th November 2012, 09:08 PM
سلام...[golrooz]

من چندين سال بين بنيان جنون و عقل گير بودم...[negaran]

ولي آخر به نتيجه بنيان عقل رسيدم...[nadanestan]

ab.bb
4th November 2012, 09:33 PM
من با این گفته مخالفم
1.طبیعت خیلی نظام مند و هدفمند هست کجاش دیوانه گیه؟
2.ضمنا اون موجود عالی فرضی که از وسط کوره رد میشه.بخاتر نترس بودن نیست؛ که نمیسوزه .چون میدونه نمیسوزه؛ وسط آتیش میره و تفریح میکنه .در نتیجه شجاعتش از آگاهی و تدبر بدست میاد. آگاهی و تدبر هم برای افراد عاقل هست.

nafise khanom
5th November 2012, 07:57 AM
غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...
این جمله خیلی منو تحت تاثیر قرار داد.خدایا همه ی بیماران رو شفا بده.آمین...
[dooa][dooa][dooa][dooa][dooa][dooa][dooa][dooa]

narma
5th November 2012, 10:18 AM
من با این گفته مخالفم
1.طبیعت خیلی نظام مند و هدفمند هست کجاش دیوانه گیه؟
2.ضمنا اون موجود عالی فرضی که از وسط کوره رد میشه.بخاتر نترس بودن نیست؛ که نمیسوزه .چون میدونه نمیسوزه؛ وسط آتیش میره و تفریح میکنه .در نتیجه شجاعتش از آگاهی و تدبر بدست میاد. آگاهی و تدبر هم برای افراد عاقل هست.

من موافقم...طبیعت خیلی قانون منده

mohammad.persia
5th November 2012, 05:59 PM
من با این گفته مخالفم
1.طبیعت خیلی نظام مند و هدفمند هست کجاش دیوانه گیه؟


من موافقم...طبیعت خیلی قانون منده



زیرا بیست و چهار ساعت شب و روز مشغول تماشای دیوانگی و حرکات بی رویه طبیعت هستیم و انگار که ما بر طبیعت برتری داریم زیرا خود را در قبال او عاقل می بینیم.
خب این متن هم داره شرح میده که ذهن ما داره تشخیص میده که طبیعت قانون مند هستش
ما هیچ وقت نمیتونیم بگیم طبیعت داره به صورت قانون مند جلو میره
چون درک این مطلب که طبیعت چگونه داره پیش میره برامون خیلی سخته
ولی چون ما خودمون رو نسبت به طبیعت عاقل میبینیم میگم طبیعت داره به صورت قانون مند جلو میره(حالا این افکار از کجا سر چشمه میگیره از مغز انسان و حالا به نظر شما مغز انسان قادر هستش که نسبت به طبیعت اظهار نظر کنه؟مغز ما چقدر از طبیعت رو میتونه درک کنه؟ما حتی شناخت درستی از خودمون و مغز خودمون نداریم)
این دید از نظر ما انسان ها هستش
پس هیچ وقت نمیتونیم بگیم که طبیعت به صورت قانون مند جلو میره

ab.bb
5th November 2012, 06:51 PM
خب این متن هم داره شرح میده که ذهن ما داره تشخیص میده که طبیعت قانون مند هستش
ما هیچ وقت نمیتونیم بگیم طبیعت داره به صورت قانون مند جلو میره
چون درک این مطلب که طبیعت چگونه داره پیش میره برامون خیلی سخته

چون درک طبیعت برای ما سخته ، نبابد بگیم قانون منده!!! . البته دنیا پیچیدگی های زیادی داره . ولی موارد قابل درکی، که سخت هم نیست؛ وجود داره.گذشته از اینا سختی درک کارکرد طبیعت، دلیل بر بی قانونی نمیشه.



چون ما خودمون رو نسبت به طبیعت عاقل میبینیم میگم طبیعت داره به صورت قانون مند جلو میره(حالا این افکار از کجا سر چشمه میگیره از مغز انسان و حالا به نظر شما مغز انسان قادر هستش که نسبت به طبیعت اظهار نظر کنه؟مغز ما چقدر از طبیعت رو میتونه درک کنه؟ما حتی شناخت درستی از خودمون و مغز خودمون نداریم)
این دید از نظر ما انسان ها هستش
پس هیچ وقت نمیتونیم بگیم که طبیعت به صورت قانون مند جلو میره

ما انسان ها چیزی جدا از طبیعت نیستیم، بخشی از طبیعت هستیم؛ و مثل بقیه حیوانات تابع قوانینی هستیم؛ که طبیعت وضع کرده.ما قوانین رو به طبیعت ندادیم؛ بلکه طبیعت اون ها رو به ما تحمیل کرده.ما به آتش نگفتیم داغ باش؛ بلکه اون به ما گفته من داغم.طبیعت قوانین رو به افکار و مغز ما داده ؛نه بلعکس .مسلما ما نمیتونیم درباره همه چیز طبیعت اظهار نظر کنیم! .ولی درباره همون مواردی که طبیعت به ما یاد داده؛ میتونیم نظر بدیم. مطمئنا ما شناخت کاملی نسبت به خودمون هم نداریم؛ ولی بی اطلاع از عملکرد بدن خودمون هم نیستیم.پس در حیطه درکی که که از طبیعت داریم میتونیم نظر بدیم. اگر هم جایی در اشتباه باشیم، دیر یا زود طبیعت اون رو به ما یاد میده.

mohammad.persia
5th November 2012, 07:10 PM
چون درک طبیعت برای ما سخته ، نبابد بگیم قانون منده!!! . البته دنیا پیچیدگی های زیادی داره . ولی موارد قابل درکی، که سخت هم نیست؛ وجود داره.گذشته از اینا سختی درک کارکرد طبیعت، دلیل بر بی قانونی نمیشه.
خب من که نگفتم قانون مند هستش و یا نیستش
و حتی موریس مترلینگ هم نگفته قانون مند هستش و یا غیر قانون منده
به نظر من ما قادر به این نیستیم که به این سوال پاسخ بدیم

ما انسان ها چیزی جدا از طبیعت نیستیم، بخشی از طبیعت هستیم؛ و مثل بقیه حیوانات تابع قوانینی هستیم؛ که طبیعت وضع کرده.ما قوانین رو به طبیعت ندادیم؛ بلکه طبیعت اون ها رو به ما تحمیل کرده.ما به آتش نگفتیم داغ باش؛ بلکه اون به ما گفته من داغم.طبیعت قوانین رو به افکار و مغز ما داده ؛نه بلعکس .مسلما ما نمیتونیم درباره همه چیز طبیعت اظهار نظر کنیم! .ولی درباره همون مواردی که طبیعت به ما یاد داده؛ میتونیم نظر بدیم. مطمئنا ما شناخت کاملی نسبت به خودمون هم نداریم؛ ولی بی اطلاع از عملکرد بدن خودمون هم نیستیم.پس در حیطه درکی که که از طبیعت داریم میتونیم نظر بدیم. اگر هم جایی در اشتباه باشیم، دیر یا زود طبیعت اون رو به ما یاد میده.
منم نگفتم که ما غیر طبیعت هستیم
منظور از حرف من این بود که وقتی ما از خودمون اطلاعات زیادی نداریم
چطوری میتونیم درباره طبیعت که ما انسان ها خودمون جزو کوچیکی از اون هستیم نظر بدیم
و اینکه طبیعت همه چیز رو به ما یاد نمیده
شاید خیلی چیزهای دیگه باشه که که ما نتونیم حتی بهش فکر کنیم چه برسه که یاد بگیریم
من اصلا سیستم پیچیده بدن خودمون رو مثال نمیزنم
یه مثال ساده تر میزنم
ما وقتی نمیدونیم اول مرغ بود و یا تخم مرغ طبیعت چطور میتونه اینو به ما یاد بده؟؟
دنیای ما سرشار از سوالها و رفتارهای بی پاسخ هستش
که بشر قادر به درک اون نیست
و مطمئنا تا وقتی درک درستی نداشته باشیم نمیتونیم هیچ نظری درباره این موضوع بدیم

ab.bb
5th November 2012, 09:02 PM
خب من که نگفتم قانون مند هستش و یا نیستش
و حتی موریس مترلینگ هم نگفته قانون مند هستش و یا غیر قانون منده



ما نباید از حرکات و گفتار یک دیوانه حیرت کنیم . زیرا بیست و چهار ساعت شب و روز مشغول تماشای دیوانگی و حرکات بی رویه طبیعت هستیم و انگار که ما بر طبیعت برتری داریم زیرا خود را در قبال او عاقل می بینیم.
برداشتم من از کلمه دیوانگی ،بی قانونی،بی خردی و بی هدفی هست.چون این از ویژگی های افراد دیوانه هست.


به نظر من ما قادر به این نیستیم که به این سوال پاسخ بدیم
ما سر نظر شخصی شما بحث نمیکنیم، چون یه موضوع شخصیه و به من مربوط نمیشه.


اما اول باید منتظر بود که بفهمیم اساس دنیا بر عقل استوار است یا جنون ؟

با توجه به این گفته، آقای مترلینگ معتقد هست؛ که ما توان پاسخگویی به این سوال رو داریم.چون اگر اعتقاد نداشت ، نمیگفت: باید منتظر باشیم تا بفهمیم.


مثلا عقل شما می گوید که وسط کوره کارخانه آهن گدازی نروید زیرا خاکستر خواهید شد.ولی موجود عالی تری که بیم از آتش ندارد و حتی چندین میلیون درجه گرمای کره خورشید را تحمل می کند به استدلال عقلانی شما می خندد و با چشم حقارت به شما می نگرد و تفرج کنان از وسط کوره آهن گدازی عبور می نماید .

در این جمله عقل به چه معناست.اگر به معنی قوه تدبر و تصمیم گیریه ما هست.خب عقل ما علت گرمای آتش نیست، بلکه این حس معلول از تاثیر آتش هست.در نتیجه همونجور که قبلا توضیح دادم. اگر قرار بود؛ با بیم نداشتن از سوختن، کسی نمیسوخت؛ آتیش دست هیچ بچه ای رو نمی سوزوند. چون بچه ای که نمیدونه آتیش داغه، ترسی هم از سوختن نداره.



ما وقتی نمیدونیم اول مرغ بود و یا تخم مرغ طبیعت چطور میتونه اینو به ما یاد بده؟؟
دنیای ما سرشار از سوالها و رفتارهای بی پاسخ هستش
که بشر قادر به درک اون نیست
و مطمئنا تا وقتی درک درستی نداشته باشیم نمیتونیم هیچ نظری درباره این موضوع بدیم

برای اینکه بفهمیم در دنیا قانون حکم میکنه یا دیوانگی ؛ نیاز نیست تمام علوم عالم هستی رو از بَر باشیم.چرا که لازمه باقی بودن جهان، نظم و قانون هست. چون اگر اساس جهان دیوانگی بود ، اعضای بدن شما توانایی همکاری باهم رو نداشتن، چرا که تنها در نظم هست که رفتار هر عضو قابل پیش بینی و با هر بار آزمایش نتیجه ای یکسان بدست میاد،تنهادر نظم هست که هر عضو وظیفه خودش رو درست انجام میده. اگر اعضای یک بدن این توانای ها رو نداشتن ؛ عملا موجود زنده ای شکل نمی گرفت.اگر دیوانه گی حکم میکرد؛ الان جاذبه بود و در لحظه ای دیگر نبود.

mohammad.persia
6th November 2012, 09:27 AM
برداشتم من از کلمه دیوانگی ،بی قانونی،بی خردی و بی هدفی هست.چون این از ویژگی های افراد دیوانه هست.
خب ببینید اصلا موضوع از دیوانگی بی خردی نیست
دیوانگی یعنی غیره منتظره بودن
کاری رو یهو انجام دادن بدون هیچ برنامه ریزی

ما سر نظر شخصی شما بحث نمیکنیم، چون یه موضوع شخصیه و به من مربوط نمیشه.
دوست من اگه دقت کنید شما هم دارین نظر خودتون رو میدید(همین که میگین قانونمند هستش یعنی نظر خودتون رو دارین بیان میکنید)
پس منم باید نظر خودمو بگم
و در کل این نظر ها هستش که باعث نتیجه گیری بهتر در موضوعات میشه

خب برای همین یه موجود عالی رو مثال زدن
بز کوهی رو بلندترین و خطرناک ترین قسمت پرتگاه ها حرکت میکنه و میپره
به نظر شما ما که نمیتونیم این کارهارو بکنیم
بز کوهی چه تفکری نسبت به ما داره؟
مارو حقیر نمیدونه؟


برای اینکه بفهمیم در دنیا قانون حکم میکنه یا دیوانگی ؛ نیاز نیست تمام علوم عالم هستی رو از بَر باشیم.چرا که لازمه باقی بودن جهان، نظم و قانون هست. چون اگر اساس جهان دیوانگی بود ، اعضای بدن شما توانایی همکاری باهم رو نداشتن، چرا که تنها در نظم هست که رفتار هر عضو قابل پیش بینی و با هر بار آزمایش نتیجه ای یکسان بدست میاد،تنهادر نظم هست که هر عضو وظیفه خودش رو درست انجام میده. اگر اعضای یک بدن این توانای ها رو نداشتن ؛ عملا موجود زنده ای شکل نمی گرفت.اگر دیوانه گی حکم میکرد؛ الان جاذبه بود و در لحظه ای دیگر نبود.
خب ما نمیتونیم با دیدن قسمت کوچکی از هستی بگیم جهان قانون مند هستش
حرف شما مثل شخصی هستش که میخواد با یه سطل رنگ آب یه اقیانوس رو رنگی کنه


درسته اگه بی نظمی بود جازبه زمین ممکن بود نباشه
ولی اگه نظمی هم بود یهو تو یه منطقه ای که سرسبز با خشکسالی رو برو نمیشد
و یا شهاب سنگ ها به زمین بر خورد نمیکردند
با یه رعد و برق درختی آتیش نمیگرفت
و یا.................
من یه نتیجه ای از این بحث گرفتم شاید بعضی از دوستان قبولش داشته باشند وشایدم بعضی ها قبول ندارند
بعضی ها هم مثل شما اصلا به نتیجه شخصی من کاری ندارند چون یه موضوع شخصیه و فکر میکنند که بهشون مربوط نمیشه.
ولی در کل من با این بحث هایی که انجام شد به این نتیجه رسیدم که جهان بر نظم ها و بی نظمی ها استوار هستش
تو خیلی از قسمت ها میتونه نظمی بر قرار باشه و تو خیلی از قسمت ها نظم بر قرار نیست

Outta_Breathe1020
6th November 2012, 09:31 AM
عقل یا جنون؟؟؟!!!

هنوز هم به نتیجه نرسیدم...

ab.bb
6th November 2012, 01:21 PM
خب ببینید اصلا موضوع از دیوانگی بی خردی نیست
دوست من اگه دقت کنید شما هم دارین نظر خودتون رو میدید(همین که میگین قانونمند هستش یعنی نظر خودتون رو دارین بیان میکنید)
پس منم باید نظر خودمو بگم
و در کل این نظر ها هستش که باعث نتیجه گیری بهتر در موضوعات میشه

وقتی شماجمله آقای مترلینگ رو تفسیر میکنید با وقتی که یک نظر و مستقل از خودتون ازائه میدین، خیلی فرق میکنه. برای مثال:


به نظر من ما قادر به این نیستیم که به این سوال پاسخ بدیم




اما اول باید منتظر بود که بفهمیم اساس دنیا بر عقل استوار است یا جنون ؟

میبینیدکه نظر شما متفاوت از نظر آقای مترلینگ هست.ایشون میگه: اگر منتظر باشیم میفهمیم، شما میگید: ما قادر به پاسخ گویی نیستیم.
در چنین مواقعی بنده ترجیح میدم سر نظر شخصی شما بحث نکنم. چون موضوع بحث صحبت آقای مترلینگ هست.


خب ببینید اصلا موضوع از دیوانگی بی خردی نیست.
دیوانگی یعنی غیره منتظره بودن
کاری رو یهو انجام دادن بدون هیچ برنامه ریزی



درسته اگه بی نظمی بود جازبه زمین ممکن بود نباشه
ولی اگه نظمی هم بود یهو تو یه منطقه ای که سرسبز با خشکسالی رو برو نمیشد
و یا شهاب سنگ ها به زمین بر خورد نمیکردند
با یه رعد و برق درختی آتیش نمیگرفت

بی نظمی با تصادف متفاوت هست .در مسائلی که شما مطرح می کنید ؛ قوانین طبیعت نقض نمیشه .فرضا دوتا خودرو در حین حرکت به هم برخورد میکنن، برنامه ریزی قبلی در کار نبوده؛ یه موضوع کاملا تصادفی هست.ولی این دلیل بر بی قانونی طبیعت نیست ، بلکه همین اتفاق هم از قوانین پایه طبیعت نشعت گرفته.


خب ما نمیتونیم با دیدن قسمت کوچکی از هستی بگیم جهان قانون مند هستش
حرف شما مثل شخصی هستش که میخواد با یه سطل رنگ آب یه اقیانوس رو رنگی کنه

مثالی که میزنید با جمله ای که مطرح می کنید. اصلا ربطی به هم نداره.همین الان توی انواع آمار گیری ، میان یه سری جمعیت کوچک رو برای نتیجه گیری کلی استفاده می کنند. یه شیوه کاملا کاربردی هست.

در کل هدف من کل کل نیست. قصد بی احترامی هم ندارم.منتها جمله آقای مترلینگ برای من قابل قبول نیست.البته نقش اتفاقات و تصادف رو در شکل گیری روی داد ها نقض نمیکنم. احتمالا شما هم نظریه پروانه رو خوندید. که نقش اتفاقات خیلی کوچک در شکل گیری رویداد های بزرگ بیان میکنه.

H37
6th November 2012, 08:19 PM
[bihosele][bihosele]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد