PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دارم از نرخ گزافش گله چندان که مپرس!



نارون1
27th October 2012, 09:38 AM
http://img.tebyan.net/big/1391/07/4318796176255872110513911815718851255127231.jpg
دارم از نرخ گزافش گله چندان که مپرس

که چنان زو شده‌ام بى سر و سامان که مپرس


تا زدم هر چه پس‌انداز خودم را به دلار

اُفت کرد آنقدَر این قیمت تومان که مپرس


کس به امید کذا آنچه که کردم مکناد!
که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس


هر کجا مى‌روم امروز، که چیزى بخرم
تازه ! اجناس گران نیست ز ارزان که مپرس


گر چه باید بشود ایشان ، شرمنده من
خجلتى مى‌کشم از صاحب دکان که مپرس


قیمت آب، گران بود ، گران‌تر هم شد
چه بگویم به تو ! از گندم و از نان که مپرس


آخر سال شد و رفتم و پیدا کردم
خانه‌اى کوچک و تاریک، بدان سان که مپرس


روى موکت که نشستیم ، گذشت از نظرم
خاطرات خوشى از قالى کرمان که مپرس


تا در اینجا دلمان خوش به شکرخندِ لبى ست
با لب چون شکر، از قند فریمان که مپرس!


مولوى هم که خدا روحش را شاد کند!
آنچنان داشت غم قند فراوان که مپرس


فقر از در نرسیده، سر شب، تا دم صبح
آنچنان مى‌رود از پنجره ایمان که مپرس


بود اگر داخل فردوسى و صرّافى بود!
از زیاد و کم آن کنج خیابان که مپرس


حافظ از گوشه میدان به سلامت بگذر

نیست انصاف در این قوم ز وجدان که مپرس


سر هر کوچه ندیدید چه بلوایى بود!
هر یکى عربده‌اى، این که مبین، آن که مپرس


سینماى وطنى چیست؟! همان جا که در آن
آنقدَر سوژه شد این چاقوى زنجان که مپرس!


گفت: دولت چه براى من و تو...؟!گفتم: هیس!
چون سر سبز ندارم، تو هم الان که مپرس


گر چه اینجا خطرى نیست ولى شرط ادب

مى‌کند حکم ! بیا این ور و از آن ور میدان که مپرس!


شعرم این بار پریشان شده پا تا به سرش
تو در این معرکه از وزن پریشان که مپرس!




منبع:

تهران امروز

میلاد صفری
27th October 2012, 08:12 PM
هاهاها حرف دل منو زدی نارون جان به نظرت ای وضعیتو درستم میشه

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد