PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خبر علامت‌سوال‎های مهم رهبرانقلاب درمقابل«سبک‎زندگی» کنونی/ برای دستیابی به پیشرفت باید «سبک زندگی‎مان» را تغییر دهیم



آسد مرتضي
15th October 2012, 09:23 AM
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح ديروز (یکشنبه) در جمع پرشور هزاران نفر از دانشجویان، دانش آموزان و دیگر جوانان خراسان شمالی، «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای «پرداختن به این مفهوم مهم، آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه» تأکید کردند: پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل می دهد وسیله ای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی.به گزارش رجانیوز، ایشان، مفهوم پیشرفت را تداعی کننده حرکت، راه و صیرورت دانستند و افزودند: در هر برداشتی (چه مادی و چه معنوی) از مفهوم توقف ناپذیر پیشرفت، سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن اهمیت فراوانی دارد.

رهبر انقلاب برای تبیین بیشتر اهمیت سبک زندگی به تشریح جایگاه آن در تمدن نوین اسلامی پرداختند و افزودند: اگر پیشرفت همه جانبه را به معنای تمدن سازی نوین اسلامی بگیریم این تمدن دارای دو بخش ابزاری - و «حقیقی و اساسی» خواهد بود که سبک زندگی بخش حقیقی آن را تشکیل می دهد.

حضرت آیت الله خامنه ای، تحقق هر دو بخش تمدن نوین اسلامی را ضروری خواندند و افزودند: بخش ابزاری، یا سخت افزاری این تمدن، موضوعاتی است که در فضای امروز، به عنوان نمودهای پیشرفت مطرح می شود از قبیل علم، اختراع، اقتصاد، سیاست، اعتبار بین المللی و نظائر آن.

ایشان، خاطرنشان کردند: در این زمینه البته پیشرفتهای خوبی داشته ایم اما باید توجه کرد که این پیشرفتها، وسایل و ابزاری است برای دستیابی به بخش حقیقی و نرم افزاری تمدن اسلامی یعنی سبک و شیوه زندگی.

رهبر انقلاب اسلامی، در تشریح مفهوم سبک و فرهنگ زندگی، به مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف، اشاره کردند و افزودند: در واقع سبک زندگی به همه مسائلی بر می گردد که متن زندگی انسان را شکل می دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای، با اشاره به توجه عمیق اسلام به مفهوم سبک و فرهنگ زندگی افزودند: در معارف اسلامی، اصطلاح عقل معاش در مفهوم جامع خود، مترادف مفهوم سبک و فرهنگ زندگی است و در قرآن کریم نیز آیات فراوانی در این زمینه وجود دارد.
ایشان با تأکید بر اینکه بدون پیشرفت در بخش حقیقی تمدن سازی نوین اسلامی یعنی «سبک و فرهنگ زندگی»، اهداف این تمدن بزرگ محقق نخواهد شد افزودند: متأسفانه ما در این بخش، پیشرفت چشمگیری نداشته و مثل بخش اول یعنی علم و صنعت و نظائر آن پیشرفت نکرده ایم.

رهبر انقلاب اسلامی، آسیب شناسی و علت یابی در زمینه عدم پیشرفت لازم در بخش سبک و فرهنگ زندگی را ضروری خواندند و با دعوت از اندیشمندان حوزه و دانشگاه، نخبگان سیاسی و فکری، دستگاههای مرتبط با فرهنگ و تعلیم و نیز جوانان خاطرنشان کردند: در این زمینه باید همه به خود نهیب بزنیم و ضمن تلاش جدی برای آسیب شناسی، به چاره جویی و جستجوی راههای علاج بپردازیم.

ایشان ابراز اطمینان کردند: اگر گفتمانی در زمینه آسیب شناسی و چاره جویی مشکلات موجود در سبک و فرهنگ زندگی بوجود آید، با توجه به نشاط و استعداد جوانان، حتماً درخشندگی ملت ایران در این زمینه نیز، چشم جهانیان را متوجه خود خواهد کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، با توجه به نو بودن بحث "سبک زندگی" در ادبیات و فضای گفتمانی کشور، سخنان خود را با نوعی آسیب شناسی عینی ادامه دادند و به طرح سؤالات متعدد پرداختند.

چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟ چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟ چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟ چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟ الزامات آپارتمان نشینی چیست آیا رعایت می شود؟ الگوی تفریح سالم کدام است؟ آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟ علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟ طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟ آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟ علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟ چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟ توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟ چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟ ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟ چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟ آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها بطور کامل رعایت می شود؟ چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟ و چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟

رهبر انقلاب اسلامی پس از طرح فهرست وار این سؤالات افزودند: دهها سؤال و مسئله اساسی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگی مرتبطند و به علت اهمیت این مسائل در زندگی انسان است که قضاوت در مورد یک تمدن با توجه به پیشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگی صورت می پذیرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، پس از تبیین اهمیت عینی «سبک و فرهنگ زندگی»، به مبانی کارگشای این مبحث از منظر اسلام پرداختند و تأکید کردند: اسلام، «خردورزی، اخلاق و حقوق» را مایه های اصلی فرهنگ صحیح می داند و ما نیز باید بطور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت.

ایشان در ترسیم چگونگی شکل گیری سبک و شیوه زندگی افزودند: فرهنگ زندگی، متأثر از تفسیر ما از زندگی است و هر هدفی را برای زندگی تعیین کنیم، سبک خاصی را به همراه می آورد.

ایشان، تحقق هدف اصلی تعیین شده در هر «مکتب و نظریه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی» را نیازمند اعتقاد و ایمان به آن هدف دانستند و افزودند: بدون اعتقاد جدی و تلاش هیچ هدفی محقق نمی شود.

رهبر انقلاب در همین زمینه به مغالطه ای اشاره کردند که برخی فیلسوف نماهای غربی و مقلدان داخلی آنها مطرح می کنند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: این افراد می گویند جامعه را با ایدئولوژی و مکتب نمی شود اداره کرد اما تمام تجربیات تمدن ساز، نشان می دهد که مکتب، هدایت کننده و اداره کننده حرکات عظیم اجتماعی است و بدون داشتن مکتب و ایدئولوژی، و بدون «ایمان و تلاش و پرداخت هزینه های لازم»، هیچ تمدنی امکان تحقق نمی یابد.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته برخی کشورها، مقلد تمدن غربند. این ها ممکن است به پیشرفتهای صوری نیز برسند اما زیانهای بی انتهای ذلت تقلید، آنها را دچار آسیبهای جدی می کند و ریشه آنها را از بین می برد بنابراین اگر طوفانی بپا شود توانایی استقامت ندارند.

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: برخلاف این کشورهای مقلد، ملتهایی که در مقابل تمدن غرب، مکتب توحید را انتخاب می کنند هم به پیشرفت حقیقی و همه جانبه دست می یابند و هم تمدنی عمیق و ریشه دار می سازند که فکر و فرهنگ آنها را در جهان گسترش می دهد.

حضرت آیت الله خامنه ای با انتقاد از کسانی که در محیطهای شبه روشنفکری، ملت ایران را از شعارهای مکتبی می ترسانند، افزودند: آنها می خواهند ترس و واهمه خود را به مردم منتقل کنند به همین علت مدام می گویند شعارهای مکتبی، دردسر و تحریم و تهدید می آورد.

ایشان افزودند: اگر خوشبینانه به این گفته ها نگاه کنیم باید بگوییم این افراد از تاریخ بی خبرند.

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در بحث سبک و فرهنگ زندگی، اسلام عزیز همه نیازهای انسان را برآورده می سازد و دانشوران حوزه و دانشگاه باید علاوه بر تلاش در فقه و حقوق، در بحث اخلاق اسلامی و عقل و سلوک عملی اسلام نیز کارهای متراکم و با کیفیت انجام دهند تا نتایج این تلاشها مبنای برنامه ریزی و تعالیم نسلها قرار گیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای بحث مهم امروز را با تأکید بر یک نکته اساسی دیگر ادامه دادند: پرهیز کامل از تقلید از سبک و سلوک زندگی در تمدن غربی.

ایشان خاطرنشان کردند: ما البته بنای بر غرب ستیزی نداریم اما براساس بررسی و تحقیق تأکید می کنیم که تقلید از غرب، هیچ ملتی را به جایی نمی رساند.

حضرت آیت الله خامنه ای، با استناد به تجربیات مکرر چند قرن اخیر خاطرنشان کردند: فرهنگ غرب، اصولاً فرهنگی مهاجم است و به هر دلیلی در هر کشوری رواج یابد بتدریج فرهنگ و هویت آن ملت را نابود می کند.

ایشان، با اشاره به عادی شدن گناه بزرگ هم جنس بازی در غرب، فروپاشی خانواده ها و بحرانها و مشکلات عمیق دیگر در کشورهای غربی و کشورهای مقلد فرهنگ غرب افزودند: پوسته فرهنگ غربی پیشرفت ظاهری است اما، باطن آن «سبک زندگیِ مادیِ شهوت آلودِ گناه آفرین هویت زدایِ ضد معنویت» است.

ایشان، با اشاره به تقلید از فرهنگ غربی در برخی مظاهر زندگی در کشور افزودند: باید با فرهنگ سازی لازم، یک حرکت تدریجی در زمینه اصلاح این مسئله ایجاد شود.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، سوء استفاده گسترده غرب از ابزار هنر بویژه هنرهای نمایشی و سینما را مورد اشاره قرار دادند و افزودند: سیاستمداران غربی با استفاده از این روش، بدنبال سلیقه سازی و ترویج سبک زندگی غربی در جوامع دیگر هستند.

رهبر انقلاب به استناد تحقیقات به عمل آمده افزودند: آنها در پروژه هایی تعریف شده، و با استفاده از جامعه شناسان، روانشناسان و مورخان، نقاط ضعف ملتها بویژه ملتهای اسلامی را بررسی می کنند و با شناخت راههای تسلط بر آنها، ساخت فیلمهای خاصی را به فیلم سازان سفارش می دهند که در این زمینه همه مسئولان و مردم باید از فرهنگ اصیل خود و کشور، مراقبت کنند.

رهبر انقلاب با اشاره به نکته ای دیگر، پرهیز همزمان از «سطحی گرایی و تحجر» و نیز سکولاریزم را ضروری دانستند و افزودند: برخی حرفها و تبلیغات ظاهر دینی دارد اما در باطنش جدایی دین از زندگی را دنبال می کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان در جمع پرشور جوانان خراسان شمالی تأکید کردند: انقلاب اسلامی دارای توانایی، ظرفیت و انرژی متراکمی است که می تواند همه موانع را از سر راه بردارد و تمدن «ممتاز، متعالی، برجسته و باشکوه» اسلامی را در مقابل چشم همه جهانیان برپا سازد.



کد خبر:140348

منبع (http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=140348)

312
15th October 2012, 11:26 AM
مطلب
را
هدر
ندهيد
دعوت نكردن به اين
تاپيك اهمال
نيست
؟

ali-67
15th October 2012, 04:19 PM
مطلب
را
هدر
ندهيد
دعوت نكردن به اين
تاپيك اهمال
نيست
؟
سلام
حق با این دوست گرامی است.
ولی هرکاری می کنم به لیست دعوت شده ها اضافه نمی شه.
لطفا شما هم تلاش کنید.
مطلب جالبی بود . جای بحث زیادی دارد.

saamaaneh
16th October 2012, 01:48 PM
سخنان رهبر در این زمینه خیلی برام تازگی داشت، مسئله ای بود که به نظرم اصلاً بهش پرداخته نشده بود، سوالاتی که ایشون پرسیدن در ظاهر ساده اما خیلی مهم هستن، اینکه ایشون گفتن پرهیز کامل از تقلید از سبک و سلوک زندگی در تمدن غربی، برام خیلی جالب بود. چه جوری میشه به فرهنگ ایرانی و اسلامی رسید؟

emer62304
16th October 2012, 07:36 PM
حكيم توس فردوسي بزرگ، روزگار ما را اين چنين و به حق پيشگويي كرده است; آنگاه كه تخت با منبر برابر شود و... :

چو بسيار از اين داستان بگذرد / كسي سوي آزادگان ننگرد
بريزند خون از پي خواسته / شود روزگار بد آراسته
زماني بيايد كه زين سان بود / كه دانا پرستار نادان بود
بر ايشان بود دانشومند خوار / درخت خروشان نيايد به كار
ستاينده ي مرد نادان شوند / ستايش كنان پيش ايشان شوند
جز از خويشتن را نخواهند و بس / كسي را نباشد فرياد رس
از اين پس ببايد يكي روزگار / كه درويش گردد چنان سست و خوار

sallarmelli
17th October 2012, 06:06 AM
من اصلا حوصله ندارم تمام این مطالب رو بخونم ولی فکر کنم از اخبار چیزایی شندیدم

سبک زندگی

سبک زندگی چیزی جدیدی در ادبیات سران می شود البته قبلا یه برنامه بود که اون هم به بحث سبک زندگی می پرداخت ولی از اینجا به بعد باید بیشتر منتظر این بحث بود

به نظرم میاد صدا و سیمایی ها دوباره اصل کلام رو نگرفتن چون من توقع داشتم گفتگوی ویژه ای خبری در مورد این مسئله باشه ولی متاسفانه نبود.البته درباره تحریم رسانه ای بود

ولی سبک زندگی به ریشه های یه تمدن مربوط می شه و مطمئن حرکت ملت ایران از ابتدا زمینه ساز و مقدمه تاریخی برجسته ای برای تمام اعصار خواهد شد.

حسین متقی
18th October 2012, 12:43 AM
خیلی خوبه
ولی این سبک زندگی رو رهبر باید تایین کنه
باید صاحب نظرانی مثل ایشون بیان و بهترین راه برای اجرای بهترین روش رو پیگیری کنند
ولی بعد 30 سال تازه یادشون افتاده این قضیه
واقعا تاسف داره
جدا از غصه ای که از گذشته میخوریم
اینده رو نباید بیخیال بشیم
پس امیدوارم این سخنرانیها نتیجه ی بحثهای عملیاتی باشه و انشا الله که ایشون برنامه های عملیاتی برای اجرای سبک زندگی نوین اسلامی(اگر تدوین شده باشد) در کشور خودمون داشته باشند
گرچه این کار-کار خیلی سختیه
بالاخره 200 ساله اونا دارن برنامه میریزند و عملیاتیش میکنن و وارد زندگی ما شدند
حالا بعد 200 سال ما تازه میخوایم شروع کنیم
خیلی سخت خواهد بود و خیلی طول خواهد کشید و کار هر کسی نیست- - بلکه کار همس
باید همه با هم هماهنگ بشیم و همنظر و صدا و عقیده و عمل
نظر شخصیم میگه این بهران و جنگ اقتصادی که برقراره میتونه خیلی به این اجرایی شدن این طرح و ایده کمک کنه
نظر شما چیه؟[tafakor]
(لطفا برای جواب دادن نقل قول کنید-ممنون میشم)

جوان ایرانی
18th October 2012, 09:38 AM
خیلی خوبه
ولی این سبک زندگی رو رهبر باید تایین کنه
باید صاحب نظرانی مثل ایشون بیان و بهترین راه برای اجرای بهترین روش رو پیگیری کنند
ولی بعد 30 سال تازه یادشون افتاده این قضیه
واقعا تاسف داره
جدا از غصه ای که از گذشته میخوریم
اینده رو نباید بیخیال بشیم
پس امیدوارم این سخنرانیها نتیجه ی بحثهای عملیاتی باشه و انشا الله که ایشون برنامه های عملیاتی برای اجرای سبک زندگی نوین اسلامی(اگر تدوین شده باشد) در کشور خودمون داشته باشند
گرچه این کار-کار خیلی سختیه
بالاخره 200 ساله اونا دارن برنامه میریزند و عملیاتیش میکنن و وارد زندگی ما شدند
حالا بعد 200 سال ما تازه میخوایم شروع کنیم
خیلی سخت خواهد بود و خیلی طول خواهد کشید و کار هر کسی نیست- - بلکه کار همس
باید همه با هم هماهنگ بشیم و همنظر و صدا و عقیده و عمل
نظر شخصیم میگه این بهران و جنگ اقتصادی که برقراره میتونه خیلی به این اجرایی شدن این طرح و ایده کمک کنه
نظر شما چیه؟[tafakor]
(لطفا برای جواب دادن نقل قول کنید-ممنون میشم)
سلام آقا حسین خوبید؟ صبحتون بخیر
چرا ما فکر می کنیم یه نفر باید همه راه و روش ها رو به ما توضیح بده تا ما دست به کار شیم؟ اصلا چند درصد به حرفای عزیز رهبرمون گوش کردیم؟
من منظورتون بعد از 30 سال تازه به فکر افتادن رو نفهمیدم آیا منظورتون شخص رهبری هست؟ اگه اینطوره پس باید بگم در اشتباهید
چون ایشون در طی این چند سالی که رهبر مملکتمون شدن همش توضیه به این امر کردن اما کو گوش شنوا؟
خود من یا شما نوئی چند درصد به حرفای ایشون عمل کردیم؟ سال هایی که رهبر عزیزمون هشدار از تهاجم شدید فرهنگی میدادن در دوره اصلاحات کی گوش کرد؟
درسته 200 سال دارن اونا برنامه ریزی می کنند اما همه ی برنامه ریزی های اون ها دخیل در زندگی روزمره ما نبوده وگرنه انقلابی وجود نداشته!!!!
با حرفتون موافقم سخته عملیاتی کردن این روش ولی اگه هر یک از مردم ایران دلش برا خودش بسوزه و وظیفه بدونه برای خودش این کار خیلی راحت انجام میشه
تفکر و عقاید جامعه رو ما می سازیم تک تک مردم میشن جامعه
اینی که دارم میگمو کلی میگم اصلا فکر نکیید به شما میگم
ولی همه مردم میگن جامعه ما اسلامی نیست و نمیدونم عدالت توش جریان نداره و فقط اسمش اینه ... اما به این نکته متذکر نمیشن که جامعه رو افراد میسازن تا شکل بگیره
اگه جامعه واقعا اسلامی میخوایم از خودمون باید شروع کنیم چقدر به قوانین ما احترام میزاریم؟ چقدر حقوق همدیگرو رعایت می کنیم؟
ببخشید زیاد نوشتم
موفق باشید[golrooz]

آسد مرتضي
18th October 2012, 11:16 AM
فارغ از این‌كه اصطلاح «سبك زندگی» در فرهنگ واژگان آیت‌الله خامنه‌ای تازگی دارد یا نه، آن‌چه كه در كشور ما از آن به عنوان سبك زندگی یاد می‌كنند، از همان آغاز رهبری ایشان یا حتی قبل‌تر از آن دغدغه‌ی ایشان بوده است: «بنده زمان رياست‌جمهورى در شوراى عالى انقلاب فرهنگى قضيه‌ى طرح لباس ملى را مطرح كردم و گفتم بياييد يك لباس ملى درست كنيم [...] عرب‌ها لباس ملى خودشان را دارند، هندى‌ها لباس ملى خودشان را دارند، اندونزى‌يايى‌ها لباس ملى خودشان را دارند [...] من و شما كه ايرانى هستيم، لباسمان چيست؟» (بيانات در ديدار جمعی از جوانان استان همدان، ۱۳۸۳/۴/۱۷) (http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3243)

این‌گونه دغدغه‌ها نسبت به «روش‌ زندگی» در اوایل رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بیشتر از پیش نمایان گشت. نگاهی گذرا به نام‌گذاری سال‌ها (http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8993) در دهه‌ی هفتاد شمسی نشان می‌دهد كه ارتقای فرهنگ عمومی در كشور برای ایشان اهمیتی فوق‌العاده داشته است. انتخاب‌‌ نام‌هایی همچون «وجدان كاری، انضباط اجتماعى»، «انضباط اقتصادى و مالی» و «صرفه‌جویی» ناظر بر آسیب‌شناسی جامعه‌ی آن روز ایران بود؛ آسیب‌هایی همچون زياده‌روى و نابودكردن اموال عمومى و اموال شخصى و نیز ريخت و پاش و اسراف. در این میان نام‌هایی مانند «حركت به سوى اصلاح الگوى مصرف» و «همت مضاعف و كار مضاعف» برای نسل‌های جوان‌تر جامعه‌ی ایرانی آشناتر است. البته انتخاب نام سال، تنها زمینه‌ی طرح این بحث برای رهبری نبود، بلكه ایشان در سخنرانی‌های مختلفی در این سال‌ها به مسائلی مثل آپارتمان‌نشینی، معماری، اصلاح موی سر، شیوه‌ی راه‌رفتن، كتاب‌خوانی، الگوى مصرف وسايل زندگى، مُد و ... نیز پرداخته‌اند.

چرا سبك زندگی؟
در شرایط حساس كنونی منطقه و جهان و علیرغم همه‌ی تهدیدها و تحریم‌های تحمیلی علیه ملت ایران و شرایط اقتصادی و ... چرا رهبر انقلاب این موضوع مهم را متن تمدن‌سازی نوین اسلامی می‌دانند؟ چرا ایشان دغدغه‌ی سبك زندگی (http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21293) را با این كیفیت بیان می‌كنند؟ برای یافتن پاسخ لازم است كه دو وجه این سخنان را بررسی كنیم:

۱. وجه ایجابی: سال گذشته و در جمع دانشجویان كرمانشاهی بود كه رهبر انقلاب هدف اصلی و میانه‌ی انقلاب اسلامی ایران را «تشكیل جامعه‌ی اسلامی با همه‌ی خصوصیات و شاخص‌هایش» عنوان كردند؛ جامعه‌ای كه قرار است الگویش را سرِ دست بگیرد و در این آشفته‌‌بازار بین‌المللی و منطقه‌ای به همگان نشان دهد.

به نظر می‌رسد كه در عمر بیش از سی سال انقلاب اسلامی ایران و با وجود همه‌ی سختی‌ها و فشارها، ایران اسلامی توانسته است ساختار و چهارچوب خوبی را برای پیشرفت خود بسازد. در زمینه‌ی سیاسی ما اكنون به ثبات و اقتدار سیاسی در داخل و اعتبار اثرگذار در عرصه‌ی بین‌الملل رسیده‌ایم. پروژه‌ی «مهار ایران» كه با وقوع بیداری اسلامی رنگ و بوی جدیدی یافته، حاكی از این امر دارد. در عرصه‌ی علم به استناد پایگاه استنادی اسكوپوس در سال ۲۰۱۲ میلادی، حائز رتبه‌ی نخست در منطقه و شانزدهم در دنیا هستیم. همچنین با توجه به ظرفیت‌های طبیعی، زیربنایی و انسانی‌ كشورمان، ابزار مناسبی را با توجه به ساخت و اسكلت محكم نظام در اختیار داریم. حال نوبت به طراحی و ساخت بنای مورد نظر است، اما چه بنایی و با چه معماری باید برای این اسكلت طراحی نمود؟ «آن چيزهایى است كه متن زندگى ما را تشكيل می‌دهد؛ كه همان سبك زندگى است.»

اگر ما سبك زندگی را تنها بحثی ذیل فرهنگ ندانیم و نقش آن را در تمدن‌سازی فهم كنیم، با توجه به ظرفیت‌های فوق به موقعیتی رسیده‌ایم كه باید برای طراحی بنای تمدن خود برنامه‌ریزی كنیم. حال كه باید راه نوینی را برای خود و همگان باز كنیم، آیا می‌توانیم از چگونه زندگی‌كردن مردم بگذریم و تنها به انتقال گفتمان‌ها و آرمان‌های خود بسنده كنیم؟ مردم برای معیشت و معاش خود نیز نیاز به الگو دارند.

۲. وجه سلبی:
۲.۱ ساموئل هانتینگتون در كتاب «چالش‌های هویت در آمریكا» موفقیت نظام سیاسی آمریكا را در هویت‌سازی علی‌رغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم، اعتقادات و فرهنگ‌های متفاوت و بعضاً متضاد با تمامی جهان خاكی و در یك كلمه «آمریكایی كردن» (Americanization) آنها می‌داند. به این معنا كه ما با دین شما، مذهب شما، رنگ پوست و موی شما كاری نداریم؛ فقط آمریكایی زندگی كنید، حتی اگر مسلمان هستید. هانتینگتون معتقد است كه تداوم جامعه‌ی آمریكا در پرتو فرآیند آمریكایی‌كردن ممكن می‌شود؛ با این استراتژی كه در مدل مركز-پیرامون یا شمال-جنوب و برای افزایش حداكثری عمق استراتژیك آمریكا باید وارد زندگی پیرامونی‌ها و جنوبی‌ها نیز بشود.

تفكیك سبك زندگی از اعتقادات و دین -به عبارتی سكولاریزه كردن سبك زندگی- مهم‌ترین دستاورد نظام سلطه بوده كه مرزهای آن به جامعه‌ی آمریكایی محدود نمی‌شود. با این منطق بوده كه «فرهنگ مهاجم» غرب خود را تبدیل به «فرهنگ غالب» كرده است. وقتی انسان‌های بسیاری در خارج از مرزهای آمریكا، آمریكایی زندگی می‌كنند، ایالات متحده می‌تواند به عنوان عمق استراتژیك خود روی آن‌ها حساب كند. موفقیتی كه آمریكایی‌ها نتوانستند با قدرت نظامی و سیاسی خود به آن دست یابند، با آمریكایی كردن زندگی بسیاری از مردمان جهان برایشان فراهم آمده است. جوزف نای، نظریه‌پرداز «قدرت نرم» معتقد است كه آمریكا در دیپلماسی عمومی خود با دو بازوی رسانه‌ای و آموزشی، رؤیاها و انتخاب‌های جهانیان را می‌سازد.

بنابراین چه ما به دنبال تمدن‌سازی باشیم و چه نباشیم، حداقل برای حفظ هویت خود باید روش زندگی متناسب با اعتقاداتمان را ارائه دهیم وگرنه آمریكایی‌شدن دیر یا زود سرنوشت ما هم خواهد بود.

۲.۲ نگاه آسیب‌شناسانه به وضعیت فرهنگی و به‌خصوص سبك زندگی كنونی ایرانیان، ما را وامی‌دارد تا مشكلات فرهنگی خود را تنها ناشی از تهاجم فرهنگی نظام سلطه نبینیم. مشكلات جامعه را باید به‌درستی شناسایی كرد و مجرای اصلاح آن را نیز روشن نمود. بسیاری از ما این نكته را در نقد وضع موجود لحاظ نمی‌كنیم و كاستی‌ها و آسیب‌های خود را در حوزه‌ی رفتارها و هنجارهای فرهنگی، به مسائل سیاسی یا اقتصادی و بین‌المللی «فرافكنی» می‌كنیم.

شاید جنس سبك زندگی آن‌قدر به روبنا و ظواهر زندگی انسان‌ها می‌پردازد كه اغلب ما معتقد نیستیم یا حتی فراموش می‌كنیم كه دارای لایه‌های عمیق‌تر تئوریك نیز هست. غفلت از مبانی، خود را در استفاده از روش‌هایی نشان می‌دهد كه یا سكولاریسم پنهان است یا تقلید. علت هر دو این‌ها هم سطحی‌نگری است. گروه اول بر این خیال می‌زیند كه اسلام را در عصر جدید، نونوار می‌كنند و گروه دوم ناخواسته دین را قربانی سبك زندگی غربی می‌كنند.

رهبر انقلاب اسلامی در سخنان اخیر خود اولاً بستر و ضرورت و جایگاه بحث سبك زندگی را در جمهوری اسلامی مشخص كردند. ثانیاً برای نشان دادن نقشه‌ی راه این مسئله، به چند ملاحظه‌ی مهم اشاره نمودند. ایشان تفسیری توحیدی از زندگی و سبك زندگی بر مبنای خدامحوری را متفاوت از سبك زندگی انسان‌مدارانه‌ی غربی دانستند.http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21329/H/139107260821290262_21329.JPG

ملاحظه‌ی دوم اما به عرصه‌ی عمل برمی‌گردد؛ آن‌جا كه اغلب گمان می‌كنند همه‌چیز باید بالا به پایین و دستوری باشد. در حالی كه جنس فرهنگ و فرهنگ‌سازی به‌خصوص در جامعه‌ی ایرانی كه از ظرفیت‌های شبكه‌سازی اجتماعی نظیر مساجد و حسینیه‌ها و ... برخوردار است، باید از پایین به بالا باشد. جای تأسف دارد كه در بعضی مواقع كه رهبری انقلاب مطالبه‌ای نرم‌افزاری را بیان می‌كنند، ابتدا آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌ها و نهادها برای آن تعیین می‌شود و نهایتاً هم اصل موضوع به حاشیه می‌رود. اگر سپردن اقتصاد به دست مردم هنوز با موانعی مواجه است، اما می‌توان سبك زندگی را با كمك مردم و به دست ایشان ایجاد كرد و رواج داد و ثمرات آن را دید.

ru.taheri
18th October 2012, 05:27 PM
چرا ما فکر می کنیم یه نفر باید همه راه و روش ها رو به ما توضیح بده تا ما دست به کار شیم؟ اصلا چند درصد به حرفای عزیز رهبرمون گوش کردیم؟
من منظورتون بعد از 30 سال تازه به فکر افتادن رو نفهمیدم آیا منظورتون شخص رهبری هست؟ اگه اینطوره پس باید بگم در اشتباهید
چون ایشون در طی این چند سالی که رهبر مملکتمون شدن همش توضیه به این امر کردن اما کو گوش شنوا؟
خود من یا شما نوئی چند درصد به حرفای ایشون عمل کردیم؟ سال هایی که رهبر عزیزمون هشدار از تهاجم شدید فرهنگی میدادن در دوره اصلاحات کی گوش کرد؟
درسته 200 سال دارن اونا برنامه ریزی می کنند اما همه ی برنامه ریزی های اون ها دخیل در زندگی روزمره ما نبوده وگرنه انقلابی وجود نداشته!!!!
با حرفتون موافقم سخته عملیاتی کردن این روش ولی اگه هر یک از مردم ایران دلش برا خودش بسوزه و وظیفه بدونه برای خودش این کار خیلی راحت انجام میشه
تفکر و عقاید جامعه رو ما می سازیم تک تک مردم میشن جامعه
اینی که دارم میگمو کلی میگم اصلا فکر نکیید به شما میگم
ولی همه مردم میگن جامعه ما اسلامی نیست و نمیدونم عدالت توش جریان نداره و فقط اسمش اینه ... اما به این نکته متذکر نمیشن که جامعه رو افراد میسازن تا شکل بگیره
اگه جامعه واقعا اسلامی میخوایم از خودمون باید شروع کنیم چقدر به قوانین ما احترام میزاریم؟ چقدر حقوق همدیگرو رعایت می کنیم؟
افرین کاملا حق با شماست[tashvigh]

حسین متقی
18th October 2012, 11:44 PM
سلام آقا حسین خوبید؟ صبحتون بخیر
چرا ما فکر می کنیم یه نفر باید همه راه و روش ها رو به ما توضیح بده تا ما دست به کار شیم؟ اصلا چند درصد به حرفای عزیز رهبرمون گوش کردیم؟
من منظورتون بعد از 30 سال تازه به فکر افتادن رو نفهمیدم آیا منظورتون شخص رهبری هست؟ اگه اینطوره پس باید بگم در اشتباهید
چون ایشون در طی این چند سالی که رهبر مملکتمون شدن همش توضیه به این امر کردن اما کو گوش شنوا؟
خود من یا شما نوئی چند درصد به حرفای ایشون عمل کردیم؟ سال هایی که رهبر عزیزمون هشدار از تهاجم شدید فرهنگی میدادن در دوره اصلاحات کی گوش کرد؟
درسته 200 سال دارن اونا برنامه ریزی می کنند اما همه ی برنامه ریزی های اون ها دخیل در زندگی روزمره ما نبوده وگرنه انقلابی وجود نداشته!!!!
با حرفتون موافقم سخته عملیاتی کردن این روش ولی اگه هر یک از مردم ایران دلش برا خودش بسوزه و وظیفه بدونه برای خودش این کار خیلی راحت انجام میشه
تفکر و عقاید جامعه رو ما می سازیم تک تک مردم میشن جامعه
اینی که دارم میگمو کلی میگم اصلا فکر نکیید به شما میگم
ولی همه مردم میگن جامعه ما اسلامی نیست و نمیدونم عدالت توش جریان نداره و فقط اسمش اینه ... اما به این نکته متذکر نمیشن که جامعه رو افراد میسازن تا شکل بگیره
اگه جامعه واقعا اسلامی میخوایم از خودمون باید شروع کنیم چقدر به قوانین ما احترام میزاریم؟ چقدر حقوق همدیگرو رعایت می کنیم؟
ببخشید زیاد نوشتم
موفق باشید[golrooz]

به نظرم میاد صحبتهای شما کاملا درسته ولی مغایرتی با صحبتهای من نداره
منظور من شخص رهبری نیست
کل جامعس(شامل شخص رهبری)
کمکاری وجود داره در همه
فقط که رهبری نیست مملکت پادشاهی نیست که!
تازه 200 سال برنامه ریزی و اجرای مثلا علمی کشورهای غربی خدایی نیست که بخواد موثر بودنش قطعی باشه
روش ما باید از روی قران باشه که موثر بودنش حتمی باشه تا اونجا که ممکنه
هیچ مردمی دلشون به حال خودشون نمیسوزه مگر در شرایطی
که اون شرایط باید به وسیله ی افرادی که میفهمند و قدرت دارند به وجود بیاد
توی کشور ما این افراد در بالاترین نقطه هستند
ولی اگه از بالا به پایین به 10 رده تقسیم کنیم که 10 زیر دست 9 و 9 زیردست8 باشه و.....
1و2 واقعا نخبه هستند ولی 3و4و5و6و7و8 معمولا نخبه نیستند
بعد در 9 و 10 کلی نخبه داریم که تلاش میکنن بیان بالا ولی نمیتونن
پس قسمت عمده و اجرایی مملکت اجراگر درستی نداره
و قوانین و تمام این سخنرانی های خوب و درست هیچوقت اجرا نمیشه یا درست اجرا نمیشه یا خیلی کند اجرا میشه
دلیلش هم بند پ قانون بی اساسیه!
پول -پارتی -پر رویی
که از اون رده ی 3تا پایین کاملا رعایت میشه!
حالا بگین حسین متقی اشتباه میگه!
دروغ میگم؟؟؟

amirhosyn
19th October 2012, 02:19 PM
سلام آقا حسین خوبید؟ صبحتون بخیر
چرا ما فکر می کنیم یه نفر باید همه راه و روش ها رو به ما توضیح بده تا ما دست به کار شیم؟ اصلا چند درصد به حرفای عزیز رهبرمون گوش کردیم؟
من منظورتون بعد از 30 سال تازه به فکر افتادن رو نفهمیدم آیا منظورتون شخص رهبری هست؟ اگه اینطوره پس باید بگم در اشتباهید
چون ایشون در طی این چند سالی که رهبر مملکتمون شدن همش توضیه به این امر کردن اما کو گوش شنوا؟
خود من یا شما نوئی چند درصد به حرفای ایشون عمل کردیم؟ سال هایی که رهبر عزیزمون هشدار از تهاجم شدید فرهنگی میدادن در دوره اصلاحات کی گوش کرد؟
درسته 200 سال دارن اونا برنامه ریزی می کنند اما همه ی برنامه ریزی های اون ها دخیل در زندگی روزمره ما نبوده وگرنه انقلابی وجود نداشته!!!!
با حرفتون موافقم سخته عملیاتی کردن این روش ولی اگه هر یک از مردم ایران دلش برا خودش بسوزه و وظیفه بدونه برای خودش این کار خیلی راحت انجام میشه
تفکر و عقاید جامعه رو ما می سازیم تک تک مردم میشن جامعه
اینی که دارم میگمو کلی میگم اصلا فکر نکیید به شما میگم
ولی همه مردم میگن جامعه ما اسلامی نیست و نمیدونم عدالت توش جریان نداره و فقط اسمش اینه ... اما به این نکته متذکر نمیشن که جامعه رو افراد میسازن تا شکل بگیره
اگه جامعه واقعا اسلامی میخوایم از خودمون باید شروع کنیم چقدر به قوانین ما احترام میزاریم؟ چقدر حقوق همدیگرو رعایت می کنیم؟
ببخشید زیاد نوشتم
موفق باشید[golrooz]
من چند خط اول شما را مطالعه کردم.(یک جواب خیلی کوتاه)قضیه ی حضرت محمد(ص) و پسرک و
خرما را میدانی؟

جوان ایرانی
19th October 2012, 02:48 PM
به نظرم میاد صحبتهای شما کاملا درسته ولی مغایرتی با صحبتهای من نداره
منظور من شخص رهبری نیست
کل جامعس(شامل شخص رهبری)
کمکاری وجود داره در همه
فقط که رهبری نیست مملکت پادشاهی نیست که!
تازه 200 سال برنامه ریزی و اجرای مثلا علمی کشورهای غربی خدایی نیست که بخواد موثر بودنش قطعی باشه
روش ما باید از روی قران باشه که موثر بودنش حتمی باشه تا اونجا که ممکنه
هیچ مردمی دلشون به حال خودشون نمیسوزه مگر در شرایطی
که اون شرایط باید به وسیله ی افرادی که میفهمند و قدرت دارند به وجود بیاد
توی کشور ما این افراد در بالاترین نقطه هستند
ولی اگه از بالا به پایین به 10 رده تقسیم کنیم که 10 زیر دست 9 و 9 زیردست8 باشه و.....
1و2 واقعا نخبه هستند ولی 3و4و5و6و7و8 معمولا نخبه نیستند
بعد در 9 و 10 کلی نخبه داریم که تلاش میکنن بیان بالا ولی نمیتونن
پس قسمت عمده و اجرایی مملکت اجراگر درستی نداره
و قوانین و تمام این سخنرانی های خوب و درست هیچوقت اجرا نمیشه یا درست اجرا نمیشه یا خیلی کند اجرا میشه
دلیلش هم بند پ قانون بی اساسیه!
پول -پارتی -پر رویی
که از اون رده ی 3تا پایین کاملا رعایت میشه!
حالا بگین حسین متقی اشتباه میگه!
دروغ میگم؟؟؟
سلام دوباره به آقا حسین
خوب گفتید فقط رهبری نیست دقیقا منظورم همین بود، پس نمیشه گفت کم کاری همه رو به یک نفر نسبت داد
درسته 200 سال برنامه ریزی خدایی نیست اما تبلیغات شنیدید؟ فکر کنم خودتون خوب بدونید تبلیغات چقدر اثر داره که میتونه یه جامعه رو تغییر بده مگر اینکه دارای ایمان قوی و اعتقادات قوی باشه
این حرفو نزنید همین مردم هستن که جامعه رو تشکیل میدن فقط نیاز به آموزش دارن اگر دلشون به حال خودشون نمی سوخت که به همین آموزش ها و برنامه ها روی نمی آوردن درسته؟
حرفتون درسته
ولی نخبه های ما بیکار نشستن آیا؟ اگه بیکار نشستن آمار های رشد علم و صنعت جدید دروغ دارن میگن؟
به قول خودتون بند پ رو کی اجرا میکنه آیا اینو قبول ندارین خود ما باعث میشیم که این بند پایدار باقی بمونه؟
جدی بگیم برای راحت رسیدن به نتیجه مطلوب خودمون تا حالا چقدر از این بند استفاده کردیم؟ همه ما دچار نوعی راحت طلبی هستیم و میان بر ها خیلی ترجیح میدیم به راه اصلی
بیشتر حرفای رهبر عزیز باید حداقل دو یا سه سال تلاش و تحقیق بشه تا از راهش به نتیجه مطلوب برسه چقدر عمل کردیم؟ یا به قول شما چقدر سرعتش کنده
نمیدونم دیدار رهبر با نخبگان رو دید یا نه ولی واقعا سخنان تاثیر گذاری بود و مخصوصا چرخه نخبه پروری
نمیشه همه چی رو به صرف مطلق گرفت نمیشه گفت هیچی صورت نمیگیره یا اجرا نمیشه
وگرنه جامعه با ساختار های اجرایی کلا خوابیده بود همون رده نخبگان رو که عرض کردید اصلا هم وجود نداشت کلا پیشرفت کشور به صفر تبدیل میشد آیا اینجوریه؟

- - - به روز رسانی شده - - -


من چند خط اول شما را مطالعه کردم.(یک جواب خیلی کوتاه)قضیه ی حضرت محمد(ص) و پسرک و
خرما را میدانی؟
سلام
نخیر نمی دونم

mamadshumakher
19th October 2012, 04:19 PM
سلام دوستان.
این مبحث همونطور که خودتون گفتید خیلی خیلی مهم هست.هم برای زندگی حال حاضر ما هم برای زندگی نسل های اینده ما.

مطالبی که رهبر عزیز بیان کردند دقیقا مسائلی هستن که امروزه باعث سست شدن پایه خانواده ها شده است

و سوالات بسیار اساسی بیان کردند.

اما من بیشتر با حسین موافقم.
اینکه باید تا الان جواب این مسائل الگوی زندگی ما میشد.درسته گاهی همین سوالات مارو به فکر فرو خواهد برد اما چند نفر رو میشناسید برای زندگی خودش الگویی مناسب پیاده کرده باشد؟

درسته که این مردم هستند که جامعه را میسازند اما تاثیر پذیری یک شخص مهم روی اجتماع خیلی بالاتر از تاثیر یک شخص معمولی در اجتماع است.

چطور انتظار دارید وقتی مردم کم کاری را میبینند از دولت خرده نگیرند و به صبر همدیگر رو دعوت کنند؟

من مخالف نیستم.بلکه معتقدیم شعار ها باید به عمل تبدیل بشود.

ببینید نظر شخصی من اینه:

فقط زمانی میشود یک اجتماع را به اصلاح الگوی زندگی و به خصوص اسلامی دعوت کرد که انعکاس این عمل را در رفتار افرادی که مسائل مهم مملکت را بر عهده دارند ببینند.

باید لبخند رضایت بر لبان مردم بنشیند تا بتوان آنها را کنترل کرد.

باید مردم اطمینان خاطر پیدا کنند که کسی هست که حقشان را به آنها بدهد و با بدکاران برخورد میکند.

درسته بند پ گریبان گیر همه شده اما چرا بوجود امده؟چون مجبور شدند برای اینکه کارشان به جریان بیوفتد این کار را بکنند.ولی اگر با مسئولی که کم کاری میکند برخورد شود هم کسی نیاز به بند پ دارد؟

چطور انتظار دارید فردی بازنشسته برای دریافت وام ازدواج دخترش که شدیدا به آن احتیاج دارد به بند پ رجوع نکند؟

مردم برای تحویل خانه های مسکن مهر به التماس رسیده اند.چطور میتوان مردمی رو که دلشان را شکسته و هواداری ندارند رو به اصلاح سبک زندگی دعوت کرد؟

از نظر تولید علم رتبه ی 16 جهان هستیم.بله.اما از نظر استفاده علم چی؟ قطعا میدونید بیشترین فرار مغز ها رو تو دنیا ما داریم؟
حتما میدونید بیشترین نرخ بیکاری برای افرادی هست که رشته ی فنی درس خوانده اند.

تولید علم کار جوانان است اما حمایت کار دولت.

مردم نیاز دارن تا حس کنند دولت هوای اونها رو داره تا بشه ازشون برای ساخت کشوری اسلامی کمک گرفت.فکر نکنم هیچ دینی مثل اسلام به کمک به همدیگه توصیه کرده باشه خب این یعنی فرد قوی باید به ضعیف کمک کنه.از ضعیف چه انتظاری میره وقتی امیدی به کسی نداشته باشه؟

حتما شنیدید که حضرت محمد (ص) توصیه میکرد به فقیران یهودی هم صدقه بدهید تا از روی فقر به اسلام روی نیارند.

پس اگر میخواهند کشوری بر مبنای اسلام را اداره کنند باید بتوانند رضایت خاطر مردم را جلب کنند.اعتماد مردم را جلب کنند.

اخرین باری که شنیدید که جمعی از مردم بگند دستشون درد نکنه فلان کار کردند راحت شدیم.... کی بود؟

جوان ایرانی
19th October 2012, 05:44 PM
سلام دوستان.
این مبحث همونطور که خودتون گفتید خیلی خیلی مهم هست.هم برای زندگی حال حاضر ما هم برای زندگی نسل های اینده ما.

مطالبی که رهبر عزیز بیان کردند دقیقا مسائلی هستن که امروزه باعث سست شدن پایه خانواده ها شده است

و سوالات بسیار اساسی بیان کردند.

اما من بیشتر با حسین موافقم.
اینکه باید تا الان جواب این مسائل الگوی زندگی ما میشد.درسته گاهی همین سوالات مارو به فکر فرو خواهد برد اما چند نفر رو میشناسید برای زندگی خودش الگویی مناسب پیاده کرده باشد؟

درسته که این مردم هستند که جامعه را میسازند اما تاثیر پذیری یک شخص مهم روی اجتماع خیلی بالاتر از تاثیر یک شخص معمولی در اجتماع است.

چطور انتظار دارید وقتی مردم کم کاری را میبینند از دولت خرده نگیرند و به صبر همدیگر رو دعوت کنند؟

من مخالف نیستم.بلکه معتقدیم شعار ها باید به عمل تبدیل بشود.

ببینید نظر شخصی من اینه:

فقط زمانی میشود یک اجتماع را به اصلاح الگوی زندگی و به خصوص اسلامی دعوت کرد که انعکاس این عمل را در رفتار افرادی که مسائل مهم مملکت را بر عهده دارند ببینند.

باید لبخند رضایت بر لبان مردم بنشیند تا بتوان آنها را کنترل کرد.

باید مردم اطمینان خاطر پیدا کنند که کسی هست که حقشان را به آنها بدهد و با بدکاران برخورد میکند.

درسته بند پ گریبان گیر همه شده اما چرا بوجود امده؟چون مجبور شدند برای اینکه کارشان به جریان بیوفتد این کار را بکنند.ولی اگر با مسئولی که کم کاری میکند برخورد شود هم کسی نیاز به بند پ دارد؟

چطور انتظار دارید فردی بازنشسته برای دریافت وام ازدواج دخترش که شدیدا به آن احتیاج دارد به بند پ رجوع نکند؟

مردم برای تحویل خانه های مسکن مهر به التماس رسیده اند.چطور میتوان مردمی رو که دلشان را شکسته و هواداری ندارند رو به اصلاح سبک زندگی دعوت کرد؟

از نظر تولید علم رتبه ی 16 جهان هستیم.بله.اما از نظر استفاده علم چی؟ قطعا میدونید بیشترین فرار مغز ها رو تو دنیا ما داریم؟
حتما میدونید بیشترین نرخ بیکاری برای افرادی هست که رشته ی فنی درس خوانده اند.

تولید علم کار جوانان است اما حمایت کار دولت.

مردم نیاز دارن تا حس کنند دولت هوای اونها رو داره تا بشه ازشون برای ساخت کشوری اسلامی کمک گرفت.فکر نکنم هیچ دینی مثل اسلام به کمک به همدیگه توصیه کرده باشه خب این یعنی فرد قوی باید به ضعیف کمک کنه.از ضعیف چه انتظاری میره وقتی امیدی به کسی نداشته باشه؟

حتما شنیدید که حضرت محمد (ص) توصیه میکرد به فقیران یهودی هم صدقه بدهید تا از روی فقر به اسلام روی نیارند.

پس اگر میخواهند کشوری بر مبنای اسلام را اداره کنند باید بتوانند رضایت خاطر مردم را جلب کنند.اعتماد مردم را جلب کنند.

اخرین باری که شنیدید که جمعی از مردم بگند دستشون درد نکنه فلان کار کردند راحت شدیم.... کی بود؟
سلام آقا محمد خوبید؟
ایشالا که ایام به کام باشه
با حرفتون تا حدی موافقم
شما گفتید تاثیر پذیری یک شخص مهم خیلی بیشتر از تاثیر پذیری یک فرد عادی هست درسته؟
حالا اینجا سوال مطرح میشه؟ چقدر دولت و ملت به حرفای رهبری گوش کردن؟ مگر نمیگید تاثیر پذیری بیشتری داره پس تا الان با این همه صحبت های ایشون باید تاثیر میزاشت
اما ما این جا یه مقوله ایی به نام هجوم خارجی رو فراموش کردیم جدی میگم چقدر الان و جوامع امروز به رسانه های داخلی ما اعتماد دارن؟ میشه گفت تا حد کمی من قبول دارم که رسانه هم کم کاری کرده در این مسئله اما خودمون چقدر به خودمون اعتقاد داریم؟
من حرفتون رو قبول دارم که رضایت وقتی نباشه دل چرکین میشن مردم اما آیا این نارضایتی رو خود مردم که مسئولین این جامعه رو میسازن به وجود نیاوردن
یه مثالی رو میگم مثال وضع اقتصادی موجود
همه این وضع اقتصادی موجود رو تقصیر دولت گذاشتن اما کدوم یک از مردم میدونند که 30 درصد اقتصاد دست دولت هست و 70 درصد موجود رو خود مردم میسازن
الان مسئله وضع اقتصادی نیست من با اون رابطه70 به 30 کار دارم میبینید که باز هم مردم دخیل در تغییر یک اوضاع و جو داشتن
درمورد بند پ کاملا حرفتون قبول دارم ولی جدی چند نفر از ما برای اینکه کارمون عقب نیوفته رفتیم از اون بخش شکایت کرده باشیم تا مراجع بالاتر رفتیم که این نهاد درست بشه این کار دیگه به یک فرد مربوط نمیشه چند نفر باید دست به دست هم بدن تا درست شه تا تنها یه بخش درست بشه اینم درصورتی میشه که تک تک اون افراد احساس وظیفه کنند
تمام حرف من اینه اگه من و شما نوئی احساس مسئولیت کنیم و تنها منتظر حرکت یه نهاد یا یه شخص نباشیم و با هم متحد بشیم خودمون راحت تر میتونیم مسائل رو حل کنیم
به عنوان مثال میشه کار فرهنگ سازی همیار پلیس و کمتر شدن جرائم رانندگی رو گفت
یا مسئله پیشرفت در تحریم اقتصادی رو گفت
من قبول دارم دولت و سازمان ها کم کاری داشتند اما خودمون هم این کم کاری رو دامن زدیم
مثال یه دانشجو رو میزنم که وقتی سر کلاس نشسته 45 دقیقه اول که تموم میشه شروع میکنه به گفتن خسته نباشید به نظرتون آیا این دانشجو در کار خودش چقدر میتونه احساس مسئولیت کنه
یا بالعکس استادی که از سر و ته کلاس میزنه!!!!
خوب حالا این مسئله به این مهمی که به امر خانواده و پایه های اساسی جامعه برمیگرده شما میگین بازم تک تک افراد جامعه دخیل نیستن؟ بازم باید یه برنامه از طرف نهاد های بالا باشیم
درسته باید منتظر برنامه از سوی نخبگان و کارشناسان جامعه باشیم اما طرح و ایده های خود خانواده و مسئولیت پذیری خود افراد به این متخصصان خیلی کمک میکنه

ریپورتر
19th October 2012, 07:45 PM
ببینید دوستان اصلاح هر کشوری از بالا باید صورت بگیرد از کسانی که قدرت دستشونه .وقتی مسئولی همه چیز دستش هست قدرت و پول و من که کلا تنها هستم میرم توی اداره ای میبینم دارن کار رو میپیچونن اعتراض کنم با یک عدد تیپا پرت میشم بیرون چه کاری ازم بر میاد .تا حالا کی شده مثل کشورهایی که میگیم کافر هستن مسئولی رو سر میز محاکمه بکشونن .هر فردی که مسئول عالیرتبه میشه تا هفتاد جد قبل و بعدش از مجازات دستگاه قضا معاف میشند چرا چون پالون حاجی فلانی هستن .حرف هم بزنی یک برچسب اغتشاشگر و ضد و این چیزا میچسبونن و جایی میندازن که نی انداختنش از عرب گذشته و از قضا شکایت کردن از اونا عمر حضرت نوح هم داشته باشی کفاف نمیده به نتیجه برسی و نه از پس هزینه هاش بر میاد ادم. متاسفانه قانون رو هر جور دوست دارند برای مردم تفسیر میکنن.به صرف حرف زدن باشه خیلی راهکارهای جذاب میشه داد که کل دنیا توش هنگ کنن ولی مهم اجراست که با این کانونهای قدرتی که تشکیل شده و بیت المال رو مال البیت کردن نمیشه مگر عده ای کلا برن کنار و دستگاه قضای ما انقدر شجاعت داشته باشه که بخاطر موضوعات مسخره ای همچون مصلحت و رافت اسلامی کسانی رو که از خلافکار هستن آزاد نزاره که نکنه بر علیه شون جو سازی بشه.
مردم خیلی میفهمن کسی که طرف حق هست و برای مردم مبارزه میکنه با کسی که کار نمیکنه .بازم میگم میشه درست کرد اما نه با گفتن من که یک فرد عادی بدون هیچ ابزاری هستم.از قدیمم همینجور بوده کسانی که قدرت داشتن رو دوش امثال من که ساده بودن سوار شدن و سواری گرفتن

حیف که اینجا نمیتونم خیلی چیزا رو بازگو کنم و قصد هم ندارم کسی رو نا امید کنم این جور اصلاح شدنها باید تمام مردم یک صدا بشن تا مسئولی بفهمه مردم فهم و شعور دارن و اگر کم کاری کنه با مردم طرفه .

انشالله که مشکلات حل بشه و همه به ارامش و آسودگی برسند.

mamadshumakher
19th October 2012, 09:35 PM
سلام آقا محمد خوبید؟
ایشالا که ایام به کام باشه
با حرفتون تا حدی موافقم
شما گفتید تاثیر پذیری یک شخص مهم خیلی بیشتر از تاثیر پذیری یک فرد عادی هست درسته؟
حالا اینجا سوال مطرح میشه؟ چقدر دولت و ملت به حرفای رهبری گوش کردن؟ مگر نمیگید تاثیر پذیری بیشتری داره پس تا الان با این همه صحبت های ایشون باید تاثیر میزاشت
اما ما این جا یه مقوله ایی به نام هجوم خارجی رو فراموش کردیم جدی میگم چقدر الان و جوامع امروز به رسانه های داخلی ما اعتماد دارن؟ میشه گفت تا حد کمی من قبول دارم که رسانه هم کم کاری کرده در این مسئله اما خودمون چقدر به خودمون اعتقاد داریم؟
من حرفتون رو قبول دارم که رضایت وقتی نباشه دل چرکین میشن مردم اما آیا این نارضایتی رو خود مردم که مسئولین این جامعه رو میسازن به وجود نیاوردن
یه مثالی رو میگم مثال وضع اقتصادی موجود
همه این وضع اقتصادی موجود رو تقصیر دولت گذاشتن اما کدوم یک از مردم میدونند که 30 درصد اقتصاد دست دولت هست و 70 درصد موجود رو خود مردم میسازن
الان مسئله وضع اقتصادی نیست من با اون رابطه70 به 30 کار دارم میبینید که باز هم مردم دخیل در تغییر یک اوضاع و جو داشتن
درمورد بند پ کاملا حرفتون قبول دارم ولی جدی چند نفر از ما برای اینکه کارمون عقب نیوفته رفتیم از اون بخش شکایت کرده باشیم تا مراجع بالاتر رفتیم که این نهاد درست بشه این کار دیگه به یک فرد مربوط نمیشه چند نفر باید دست به دست هم بدن تا درست شه تا تنها یه بخش درست بشه اینم درصورتی میشه که تک تک اون افراد احساس وظیفه کنند
تمام حرف من اینه اگه من و شما نوئی احساس مسئولیت کنیم و تنها منتظر حرکت یه نهاد یا یه شخص نباشیم و با هم متحد بشیم خودمون راحت تر میتونیم مسائل رو حل کنیم
به عنوان مثال میشه کار فرهنگ سازی همیار پلیس و کمتر شدن جرائم رانندگی رو گفت
یا مسئله پیشرفت در تحریم اقتصادی رو گفت
من قبول دارم دولت و سازمان ها کم کاری داشتند اما خودمون هم این کم کاری رو دامن زدیم
مثال یه دانشجو رو میزنم که وقتی سر کلاس نشسته 45 دقیقه اول که تموم میشه شروع میکنه به گفتن خسته نباشید به نظرتون آیا این دانشجو در کار خودش چقدر میتونه احساس مسئولیت کنه
یا بالعکس استادی که از سر و ته کلاس میزنه!!!!
خوب حالا این مسئله به این مهمی که به امر خانواده و پایه های اساسی جامعه برمیگرده شما میگین بازم تک تک افراد جامعه دخیل نیستن؟ بازم باید یه برنامه از طرف نهاد های بالا باشیم
درسته باید منتظر برنامه از سوی نخبگان و کارشناسان جامعه باشیم اما طرح و ایده های خود خانواده و مسئولیت پذیری خود افراد به این متخصصان خیلی کمک میکنه
سلام ابجی.خوبی؟اسد مرتضی خوبه؟ [nishkhand] نیومد گل کوچیکا [khande]
من و همه ی کسایی که دوست دارن کشور اسلامی داشته باشن نقش خانواده رو بزرگ میدونن و هر کاری از دستشون بر بیاد انجام میدن.مگه کم هستند خانواده هایی که به نظام کوچیک خانوادگیشون بسیار اهمیت میدن؟مگه کم هستند تعداد افراد با فرهنگ؟اما اونچه که برای من و همه ی ما واضح هست اینه که
اگر یه شرکتی حقوق کارمنداشو خودش ببره بالا میتونه برق ذوق رو تو چشمای کارمنداش ببینه بجای اینکه کارمندا برن با داد و بیداد و شکایت بخوان که حقوقشون بره بالا.این مسئله برای همه چیز صدق میکنه.
اگه با شخصی که کم کاری میکنه برخورد بشه تاثیر بیشتری داره یا چند نفر از کار و زندگیشون بیوفتن بجای این که کار اصلیشونو انجام بدن بیوفتن دنبال شکایت های وقتگیر از یه کارمند یا سازمان.مگر غیر از اینه که اشخاصی برای نظارت بر کار سازمانها حقوق میگیرند؟دیگه مردم واسه چی برن دنبال شکایت؟

پدر من که تو یه شرکت خصوص فوق العاده بزرگ و کشوری داره کار میکنه و هر ماه 10 روز حقوقشو دیر میدن و نصفه با چه جراتی پاشه بره شکایت؟مگه کم بودن کسایی که رفتن شکایت اخراج شدن؟مگه دولت نباید روی کار شرکت های خصوصی نظارت داشته باشه؟

قدیما از حقوق یه چیزی میموند یه پس اندازی میکردیم.اما الان مردم فقط اندازه ی خرج همون ماه رو دارن.کافیه چند روز حقوق عقب بیوفته....تو این وضعیت دیگه پدر میتونه به فکر تعلیم نظام خانواده باشه؟

دوست ندارم همچین حرفی بزنم اما دیگه مردم به حرف هیشکی گوش نمیدن.مگر اینکه واقعا دولت یه تکان اساسی به نوع کارکردش بده.

حسین متقی
19th October 2012, 10:34 PM
سلام آقا محمد خوبید؟
ایشالا که ایام به کام باشه
با حرفتون تا حدی موافقم
شما گفتید تاثیر پذیری یک شخص مهم خیلی بیشتر از تاثیر پذیری یک فرد عادی هست درسته؟
حالا اینجا سوال مطرح میشه؟ چقدر دولت و ملت به حرفای رهبری گوش کردن؟ مگر نمیگید تاثیر پذیری بیشتری داره پس تا الان با این همه صحبت های ایشون باید تاثیر میزاشت
اما ما این جا یه مقوله ایی به نام هجوم خارجی رو فراموش کردیم جدی میگم چقدر الان و جوامع امروز به رسانه های داخلی ما اعتماد دارن؟ میشه گفت تا حد کمی من قبول دارم که رسانه هم کم کاری کرده در این مسئله اما خودمون چقدر به خودمون اعتقاد داریم؟
من حرفتون رو قبول دارم که رضایت وقتی نباشه دل چرکین میشن مردم اما آیا این نارضایتی رو خود مردم که مسئولین این جامعه رو میسازن به وجود نیاوردن
یه مثالی رو میگم مثال وضع اقتصادی موجود
همه این وضع اقتصادی موجود رو تقصیر دولت گذاشتن اما کدوم یک از مردم میدونند که 30 درصد اقتصاد دست دولت هست و 70 درصد موجود رو خود مردم میسازن
الان مسئله وضع اقتصادی نیست من با اون رابطه70 به 30 کار دارم میبینید که باز هم مردم دخیل در تغییر یک اوضاع و جو داشتن
درمورد بند پ کاملا حرفتون قبول دارم ولی جدی چند نفر از ما برای اینکه کارمون عقب نیوفته رفتیم از اون بخش شکایت کرده باشیم تا مراجع بالاتر رفتیم که این نهاد درست بشه این کار دیگه به یک فرد مربوط نمیشه چند نفر باید دست به دست هم بدن تا درست شه تا تنها یه بخش درست بشه اینم درصورتی میشه که تک تک اون افراد احساس وظیفه کنند
تمام حرف من اینه اگه من و شما نوئی احساس مسئولیت کنیم و تنها منتظر حرکت یه نهاد یا یه شخص نباشیم و با هم متحد بشیم خودمون راحت تر میتونیم مسائل رو حل کنیم
به عنوان مثال میشه کار فرهنگ سازی همیار پلیس و کمتر شدن جرائم رانندگی رو گفت
یا مسئله پیشرفت در تحریم اقتصادی رو گفت
من قبول دارم دولت و سازمان ها کم کاری داشتند اما خودمون هم این کم کاری رو دامن زدیم
مثال یه دانشجو رو میزنم که وقتی سر کلاس نشسته 45 دقیقه اول که تموم میشه شروع میکنه به گفتن خسته نباشید به نظرتون آیا این دانشجو در کار خودش چقدر میتونه احساس مسئولیت کنه
یا بالعکس استادی که از سر و ته کلاس میزنه!!!!
خوب حالا این مسئله به این مهمی که به امر خانواده و پایه های اساسی جامعه برمیگرده شما میگین بازم تک تک افراد جامعه دخیل نیستن؟ بازم باید یه برنامه از طرف نهاد های بالا باشیم
درسته باید منتظر برنامه از سوی نخبگان و کارشناسان جامعه باشیم اما طرح و ایده های خود خانواده و مسئولیت پذیری خود افراد به این متخصصان خیلی کمک میکنه


شما ذکر کردین 30 درصد اقتصاد دولتی و 70 درصد مردمیست!
من اطلاعات اماریم تقریبا برعکسه ولی چون مستند و موثق نیست خیلی سر انگشتی و مبتدی حساب میکنیم
ایران سالانه4میلیون بشکه نفت میفروشه(سهم از فروش جهان داریم که در همین محدودس هر سال)
هر بشکه حدود 100 دلار(زیاد حساب میکنم چون طرف مخالف رو خیییلیی زیادتر میخوام حساب کنم)
میشه 400میلیون دلار
هر ایرانی چقدر در سال درامد داره؟
اگر 75 میلیون نفر 20 میلیون خانوار باشن
20 میلیون خانوار هر خانواده در سال 10میلیون تومن درامد داشته باشه(به صورت میانگین)
میشه 200 میلیارد تومن
نه غلطه؟
400 میلیارد تومن
400میلیارد تومن کجا
400میلیارد دلار کجا؟؟
حالا باز هم شما میگین 30 درصد دست دولته و 70 درصد دست مردم؟
دیگه اقتصاد کلان و مباحث اقتصادی خاص که نیست - 1حساب سر انگشتیه
پس مشکل فعلا بدنه ی دولته
البته بدنه ی دولت خودش 2میلیون کارمند داره که میشه 2میلیون خانوار - یعنی 10 درصد کل مردم ایران! به غیر از کسانی که کارشون با سفارش دولته و دولتی نیستند!
پس مردم هم مقصرند
وتک تک افراد باید از خودشون شروع کنند چون 85درصد بقیه ی مردم هم به اون 15درصد مرتبط اند و این ارتباط بند پ رو به وجود اورده !

جوان ایرانی
19th October 2012, 11:02 PM
شما ذکر کردین 30 درصد اقتصاد دولتی و 70 درصد مردمیست!
من اطلاعات اماریم تقریبا برعکسه ولی چون مستند و موثق نیست خیلی سر انگشتی و مبتدی حساب میکنیم
ایران سالانه4میلیون بشکه نفت میفروشه(سهم از فروش جهان داریم که در همین محدودس هر سال)
هر بشکه حدود 100 دلار(زیاد حساب میکنم چون طرف مخالف رو خیییلیی زیادتر میخوام حساب کنم)
میشه 400میلیون دلار
هر ایرانی چقدر در سال درامد داره؟
اگر 75 میلیون نفر 20 میلیون خانوار باشن
20 میلیون خانوار هر خانواده در سال 10میلیون تومن درامد داشته باشه(به صورت میانگین)
میشه 200 میلیارد تومن
نه غلطه؟
400 میلیارد تومن
400میلیارد تومن کجا
400میلیارد دلار کجا؟؟
حالا باز هم شما میگین 30 درصد دست دولته و 70 درصد دست مردم؟
دیگه اقتصاد کلان و مباحث اقتصادی خاص که نیست - 1حساب سر انگشتیه
پس مشکل فعلا بدنه ی دولته
البته بدنه ی دولت خودش 2میلیون کارمند داره که میشه 2میلیون خانوار - یعنی 10 درصد کل مردم ایران! به غیر از کسانی که کارشون با سفارش دولته و دولتی نیستند!
پس مردم هم مقصرند
وتک تک افراد باید از خودشون شروع کنند چون 85درصد بقیه ی مردم هم به اون 15درصد مرتبط اند و این ارتباط بند پ رو به وجود اورده !
بازم سلام
خوب حساباتون درست اما آیا این حساب هایی که از بودجه کردید مستقیم وارد بازار اقتصادی میشه؟ این بودجه خالص رو که گفتید آیا تقسیم نمیشه بین نهاد ها؟ بودجه اجرایی بودجه آموزشی
ساخت زیر ساختها و....
فکر کردید خیلی بودجه زیادی هست برای یه کشور؟
ما 32 استان داریم هر استانی با توجه به نیازهاش بودجه مورد نظرشو برمیداره تازه بماند کمی از فروش همین نفت ها باید در حساب بانک مرکزی ذخیره بشه
پس برادر من بودجه نفت کفاف این مملکت رو به تنهایی نمیده درسته بخش اعظمی از بودجه از نفت تشکیل میشه ولی صادرات غیر نفتی هم دخیل هستن
خود گردش نفدینگی در دست مردم یه نوع اقتصاد هست وقتی مردم به سمت یه چیزی به نام ارز هجوم میارن کمبود اون باعث افزایش قیمت میشه نه؟
بماند با تورم های جهانی و تورم های داخلی!!!
بعضی جاها و بیشتر مواقع سیاست های غلط دولت هست اما دولت رو فقط یه شخص تشکیل نمیده(برای بار بیستم گفتم!!!)
دقیقا همه حرفایی که زدید تمام حرفای من هست من میگم از خودمون شروع کنیم عقیده ها رو یکی کنیم و یه جمعی تشکیل بشه اعم از متخصص و فرد عادی
اینجوری میشه هم برنامه ریزی درست انجام داد و هم کارایی رو بالاتر برد
بد میگم بگید بد میگی!!!!
از چه بحثی رسیدیم به اینجا!!![nadanestan]

mamadshumakher
19th October 2012, 11:22 PM
دقیقا همه حرفایی که زدید تمام حرفای من هست من میگم از خودمون شروع کنیم عقیده ها رو یکی کنیم و یه جمعی تشکیل بشه اعم از متخصص و فرد عادی
اینجوری میشه هم برنامه ریزی درست انجام داد و هم کارایی رو بالاتر برد
بد میگم بگید بد میگی!!!!

من میگم ما جمع بشیم چه برنامه ای بریزیم وقتی بسیار تحصیل کرده تر از ما هستن و بلدن.برنامه ی خوب به اندازه ی کافی هست.اما کسی نیست که وادارشون کنه عملی کنن.

ریپورتر
20th October 2012, 09:14 AM
توی ایران متاسفانه شرکتهای بزرگ بخش خصوصی هم خصوصی نیست شبه دولتی هستن.میان شرکتی رو خصوصی میکنن اما چه جوری خصوصی کردنش جالبه.یا میان 5تا 20 درصدش رو میدن به بخش خصوصی بعد میگن خصوصی شد خب معلومه این حرفا خنده داره تا وقتی که دولت قسمت اعظم سهام یک شرکت رو داره پس این دولتی هست یا میان شرکت رو میدن به افرادی از شبکه دولت یا نهادهای دیگه که اینم میشه دولتی چون طبق نظر دولت میرن جلو.مشکل ما اینه هزینه تولید به واسطه دولتی بودن زیاد هست.سبک مدیریت ما هم کلاسیک هست یعنی باید یکی اینکارو انجام بده تا به مرحله بعدی برسه ولی مدیریت جدید 4 نسل از این سبک عهد بوق ما هم جلوتر هست.الان به شرکتهای خصوصی ایرانی هم نگاه کنید اکثرا سبک کلاسیک هست مدل کاریشون همین باعث میشه بعد از 3 سال 95 درصد شرکتها ورشکست بشن . کسانی که کار افرینی میکنن تو ایران 95 درصدشون تو 3 سال اول ورشکست میشن این آمار دقیق هست نتیجه هم عملکرد بد سیستم هست.

متاسفانه دولت هم بودجه حروم کن هست.تو کشور انگلیس دولت 10 درصد مالکیت کشور رو داشت که دیدن زیاده و ممکنه مشکل ایجاد بشه برای بخش خصوصی و درصد مالکیت دولت رو به 5 درصد رسوندن.یعنی دولت صرفا سیاست گذار و ناظر هست و دخالتی در نوی اجرا پروژه ها نداره وظیفه دولت حمایت هست.نتیجه هم میشه پیشرفت.اما تو ایران دولت به خط تولید پونز هم کار داره و چون قدرت داره و علم نداره و باند بازی هست گند میزنه تو صنعت.
لازم به ذکر هست بر اثر تحریمها حجم فروش نفت ایران از 3 تا 4 میلیون بشکه رسیده به 1 میلیون بشکه و جای خودمون رو در تولید نفت به عراق دادیم .این یعنی درامد کشور بیشتر از نصف کاهش یافته.با توجه به این بودجه سال دیگه بشدت انقباضی هست و خیلی از دستگاهها الان هم بودجه ندارن و یا خیلی کم هست.تنها راهش تولید داخل هست و اینکه مرد هم چشم و هم چشمی دست بردارن و از تولید داخل حمایت کنند.

وقتی نفت فروشش کم بشه دلار کمتری دست کشور میرسه تازه تو گرفتن همین دلار هم مشکل داریم یعنی باید طلا بگیریم یا جنس یا ارز کشور دیگه. اگر طلا بگیریم که باید اینو نقد کنیم اونوقت چون مشکل تبادل عملیات بانکی داریم پس عملا دلار خیلی خیلی سخت به دستمون میرسه . اگر هم جنس وارد بشه کشور فلج میشه. نتیجه اینه باید از تولید داخل حمایت کرد.

هدف از تحریم ما نابود کردن ارزش ریال هست تا دلار جایگزینش بشه اونوقت به هر اهنگی باید برای کشورهای دیگه برقصیم و میشیم زیمباوه که به حدی ارزش پولش رو پایین اوردن که وقتی شما به رستوران میرفتی غذا بخوری قیمتی که اولش به شما میگفتن برای غذا با قیمتی که غذات تموم میشد فرق داشت.

تنها راه جلوگیری از این اتفاق حمایت از تولید داخل هست .کشور ایران الان چون ارزش پولش پایین اومد شرایطی مشابه چین پیدا کرده جایی که تولید بشدت صرف داره و اگر گروههای بازاریابی تخصصی کار کنند ارز بسیاری رو میتونن نصیب کشور کنن.منتها باید مردم وارد بشن و در قالب گروهها و تعاونی ها کار کنند نه اینکه هر کسی شرکت بزنه و دلش خوش باشه رئیس هست .نتیجه هم میشه همینی که میبینید که یک شرکت درست و حسابی نداریم بتونه حرفی بزنه.

بازم میگم دوستان گروه بشن و کار کنن دیگه نه تو ایران و نه کل جهان هیچ کسی تنهایی نمیتونه تو کار موفق بشه .بزرگترین شرکتها تعاونی و دارای سهامدار زیاد هستن همینم هست موفق هستن و قدرت دارن.

mamadshumakher
20th October 2012, 10:09 AM
واقعا لحظه ای رو تصور کنید که ما اصلا نفت نداریم.حالا باید چجوری فعالیت کنیم؟درامدمون از چه طریقی باشه؟میشه همون حرفهای اقا مهدی.تولید داخل.البته سال حمایت از تولید داخل هم گذشت.نتیجه ی حمایت از تولید داخل رو هم دیدیم.شرکت های ایران خودرو و سایپا.

amirhosyn
23rd October 2012, 10:32 PM
سلام به همه ی دوستان.(چندسوال)چندوقته تو اخبارها می شنویم چندنفری مفسد دلار هستند؟چند
وقته ازاختلاسها میگذره؟(ونتیجه ی اختلاس چی شد؟)شما میتونید با بیرون از خانه ارتباط نداشته باشید؟.(فرض کنیدشما 1000000جفت کفش تولید کنید و نیاز ایران 500000جفت باشه ،بقیه را به چه کسی میفروشی؟البته 1جفت کفش هم تولید نکنید چون چین راحت میفروشه به تاجر و تاجر هم با چند تا تلفن ودادن زیر میزی دم گمروک میاره تو ایران)تا حالا سرو کار با شهر داری داشتید؟جوان ایرانی عزیز شما خیلی از چیزهارا نمیدانید.بند پ را من تا 99%مواقع نه اجرا کردم نه اجازه دادم کسی برام انجام بده(به دوستیمون قسم).چند مورد از کارها و ابتکاراتم را نام ببرم که بخاطر
یه سری مشکلات از این کارهادست کشیدم(اگه بخوام ادامه بدم چه ضمانتی وجود داره که دولت پشتیبان من میشه؟)تو اخبار تلویزیون ندیدی که به هرنفر از تیم روباتیک یک فلش 8 گیگ جایزه دادند؟چند جا نزدیک بود استخدام بشم که شاید میشود در کنارش به کارهای پژوهشیم ادامه بدم که یا پارتی بازیهایی شده بود و دیگه جایی برای من نبودیا بخاطر ضعف بینایی رد شدم. جاهایی کار کردم که یه سری از افراد کار میکنند و کسایی که اهل دستور دادن هستند صبح تا شب وقت تلف میکنند وحقوقهای کلان میگیرند.(اداره جات که دیگه بذار و برو)نا گفته نماند که همه باید اصلاح بشوند(اگه وقت شدچند وقت دیگه یه داستان که برای خودم اتفاق افتاد، برای شما تعریف میکنم)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد