PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : به جای ترس از زلزله، مقاوم‌سازی کنیم



وحید 0319
12th October 2012, 07:55 PM
به جای ترس از زلزله، مقاوم‌سازی کنیم
اگر ما قبول داریم كه در كشور یك پهنه‌بندی خطر داریم لااقل باید برنامه كلانی تعریف كنیم و براساس این پهنه‌بندی به فكر چاره باشیم.




http://memarinews.com/Image/News/2012/10/9400_634855747908570000_l.jpgاشاره: این روزها كه بیشتر جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی می‌كند، وقوع پدیده‌های طبیعی ازجمله زلزله به چالشی جدی تبدیل شده است.

این چالش برای نقاط مختلف كشور ما كه روی كمربند زلزله واقع شده و بخصوص كلانشهر تهران كه با برخورداری از ویژگی‌های خاص از جمله بالا‌بودن جمعیت، تمركز بیشتر مراكز سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، موقعیت ویژه زمین‌شناسی و وجود گسل‌های فعال اصلی و فرعی، گستردگی بافت فرسوده و استهلاك شریان‌های حیاتی ازجمله شهرهای حساس و در معرض مخاطرات ناشی از زلزله بیش از هر جای دیگری مطرح است.

انتقال روز ملی كاهش اثرات بلایای طبیعی به امروز به عنوان یكی از روزهای هفته كاهش بلایای طبیعی بهانه‌ای شد تا سراغ رییس پژوهشگاه زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله برویم.

در مقابل كسی كه سال‌هاست در این حوزه فعالیت كرده شاید یكی از اولین سوال‌های جذاب امكان پیش‌بینی زلزله و دستاوردهای علمی برای تحقق آن باشد؛ امكانی كه به گفته دكتر تسنیمی اگرچه می‌تواند تا حدودی خطرات ناشی از زلزله را كاهش دهد، اما مشكل اساسی ما را حل نمی‌كند و نباید به جای آن كه به بحث مقاوم‌سازی و آمادگی در برابر زلزله بپردازیم به چیزی امید داشته باشیم كه هنوز به طور قطعی و دقیق انجام نمی‌شود.

در گفت‌وگو با دكتر عباسعلی تسنیمی، ریاست پژوهشگاه زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله، درباره ضریب ایمنی لرزه‌ای سازه‌های موجود و لزوم رعایت استانداردها و آیین‌نامه‌ها برای مقاوم‌سازی پرسیدیم.

از زلزله آذربایجان زمان زیادی نمی‌گذرد و تصور این كه هر لحظه زمین یك منطقه از كشور بلرزد دور از ذهن نیست، حالا پس از دو سال و به بهانه روز كاهش بلایای طبیعی سراغ شما آمدیم بهتر است دوباره از شما بپرسیم اگر تهران بلرزد چه سناریویی را باید متصور شویم؟

باید نسبت به گذشته تغییراتی كرده باشیم، البته این تغییرات می‌تواند جنبه‌های مثبت و منفی زیادی داشته باشد. جنبه‌های مختلفی دارد مثلا به دلیل این كه خودروهای زیادی تولید كرده‌ایم تهران به یك پاركینگ عمومی مبدل شده است یا وقتی در كوچه‌‌پس‌كوچه‌های شهر، ساخت و سازهای فشرده و متراكم انجام می‌دهیم امكان امدادرسانی را (در صورت وقوع حادثه) مختل كرده‌ایم. در واقع، با وجود اتومبیل‌ها و ساختمان‌های فعلی در صورت وقوع حادثه امكان ندارد بتوانیم مجروحان را از یك منطقه خارج كنیم. اگر تراكم فروختیم برای این كه شهرداری پول داشته باشد شهر را آباد كند، راه‌ها را توسعه دهد، امكانات شهری را توسعه دهد، اما باید دید آیا متناسب حركت كرده‌ایم.

وقتی ما آپارتمان‌ها را در همان راه‌ها و دسترسی‌های قدیمی می‌سازیم مشكلات را زیاد می‌كنیم بنابراین باید ببینیم پیشرفت را چگونه تعریف می‌كنیم و مساله زلزله چگونه ما را تهدید می‌كند. وقتی در شهری زندگی می‌كنیم كه تمام اصول شهرسازی در آن رعایت شده است درصورت بروز زلزله خسارات محدود به موارد جزئی سازه‌ها مربوط می‌شود، اما تبعات و مشكلات زلزله در شهری كه بدون حساب و كتاب و همچون یك كلاف سردرگم است، تشدید می‌شود. با این حساب، ناگفته پیداست كه ما در طول این مدت پیشرفت واقعی نكرده‌ایم. وقتی به جاهای مختلف تهران می‌روم و از كوچه‌های تنگ و باریك اتومبیل‌رو با آن همه ساختمان و اتومبیل پارك‌شده گذر می‌كنم به این فكر فرو می‌روم و تصور می‌كنم اگر زلزله اتفاق بیفتد چه بر سر این مناطق می‌آید.

پس فقط بحث مقاوم‌سازی در برابر زلزله نیست.

بله، در واقع موضوعاتی وجود دارد كه می‌تواند بحث مقاوم‌‌سازی ناشی از زلزله را تشدید كند و ما باید به این نكات توجه كنیم. چراكه در این صورت احتمال امدادرسانی مناسب وجود ندارد و همه اتهام‌ها را به ارگان‌های مختلف ازجمله هلال‌احمر معطوف می‌كنیم.

در حال حاضر، متاسفانه بسترهای مناسب برای مدیریت در زمان بحران را فراهم نكرده‌ایم. این كه ما می‌گوییم مساله زلزله یك موضوع فراگیر است و همه باید به آن توجه كنند موضوع صنفی نیست، بلكه یك موضوع واقعی و حقیقی است. زلزله در مدت بسیار كوتاه چندثانیه‌ای اتفاق می‌افتد، اما آثارش فراگیر است. عقل حكم می‌كند براساس توانمندی‌های علمی، جنبه‌های مختلف شهرسازی و كشورداری را درست توسعه دهیم. به اضافه این كه باید ببینیم در زمینه علوم مرتبط با زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله چقدر پیشرفت كرده‌ایم. در این زمینه باید گفت از گذشته تاكنون پیشرفت‌های خوبی در این عرصه داشته‌ایم، اما آیا این پیشرفت‌ها متناسب با نیازمان هست یا خیر؟ باید گفت كه نیست. چراكه حتی اگر ما در مسائل زلزله‌شناسی به حد كمال برسیم ـ كه البته این‌طور نمی‌شود و مسائل علمی دائما در حال رشد است ـ اینها فقط مسائل تئوری و علمی قضیه است. مساله اصلی تحقق آنهاست مثلا به این صورت كه اگر براساس تحقیقات مداوم آیین‌نامه‌های بسیار خوب و به روزی را تدوین كردیم باید اجرا شود. برای اجرای درست این آیین‌نامه‌ها عوامل متعددی دخیل است كه یكی از آنها كارفرماست؛ یعنی فردی كه می‌خواهد ساختمانی را احداث كند باید این باور را داشته باشد كه عملكردش مبتنی بر آخرین یافته‌ها و دستاوردهای علمی و آیین‌نامه‌ها و ضوابط تهیه شده باشد.

از طرف دیگر برای احداث یك ساختمان به مهندس ساختمان، طراح، مجری و پیمانكار مناسب و آگاه نیاز است، به كارفرما و مصالح استاندارد نیازاست. اگر همه اینها مهیا باشد و كار درست اجرا شود به سمت ضریب ایمنی بالاتر حركت كرده‌ایم. اما اگر هركدام از اینها مشكل داشته باشد ضریب ایمنی كاسته شده و امنیت و مقاومت در برابر زلزله خدشه‌دار می‌شود.

این توضیح كلی من نشان می‌دهد برای شهری همانند تهران به طور جدی نگرانیم. پدیده‌ای مثل زلزله در حال حاضر قابل پیش‌بینی قطعی از نظر زمان نیست اگرچه می‌توان به یكسری شواهد دست پیدا كرد كه وقوع زلزله را نشان دهد، اما این احتمال وجود دارد برخلاف تصور ما و شواهد موجود یك رخداد به تاخیر بیفتد یا اصلا اتفاق نیفتد.

به اعتقاد شما همچنان پیش‌بینی زلزله غیرممكن است، اما هر از چندگاهی كه زلزله‌ای در نقطه‌ای از كشور رخ می‌دهد، موجی به راه می‌افتد مبنی براین كه این زلزله قبلا پیش‌بینی شده بود و همچون زلزله آكوییلا، بم و... توسط افرادی نسبت به وقوع ان هشدار داده شده بود. آیا چنین ادعاهایی را تائید می‌كنید؟

از لحاظ زمان فعلا ممكن نیست. ما با مراكز مشابه خودمان در دنیا مرتبط هستیم و باید گفت در هیچ كجا هنوز این اتفاق نیفتاده است؛ چراكه این عرصه بسیار پیچیده است و با وجود تلاش‌های مداوم هنوز به موفقیت نرسیده‌ است.

از طرفی وقتی این خروجی‌ها می‌خواهد شكل اعلام عمومی و اجتماعی بگیرد باید با احتیاط اعلام شود.

چون اگر حساب‌نشده وقوع زلزله اعلام شود و بعد این اتفاق نیفتد از نظر عامه مردم، اعلام‌كننده چوپان دروغگو می‌شود.عكس آن هم هست. اگر بگوییم هیچ اتفاقی نمی‌افتد و ناگهان زلزله‌ای حادث شود باز هم دچار مشكل می‌شویم.

باید احتیاط لازم را برای بیان یافته‌های علمی در این زمینه داشته باشیم. انواع و اقسام ادعاهای مبنی بر امكان پیش‌بینی زلزله به ما هم ارجاع داده می‌شود، اما در نهایت همه آنها ناموفق هستند و ما هنوز به این موضوع مسلط نشده‌ایم.

نكته دیگر این كه درست است پیش‌بینی ولو اگر چند دقیقه قبل از وقوع زلزله باشد بسیار كمك‌كننده است، اما تضمین‌كننده نیست. آنچه ما را می‌تواند ایمن كند این نیست كه صرفا به پیش‌بینی بپردازیم و این موضوع، مشكل ما در ارتباط با اصل قضیه را به طور كامل حل نمی‌كند.

حقیقت این است كه ما باید همیشه برای زلزله آماده باشیم و پیش‌بینی زلزله نمی‌تواند ما را به طور كامل در برابر زلزله مصون دارد.

بله، كشوری مثل ژاپن را تصور كنید كه زلزله‌خیزی بالایی دارد. چنین كشوری با توجه به این كه كارهای علمی و تحقیقاتی خود را در زمینه زلزله خیلی زودتر از ما شروع كرده‌، تجارب علمی بسیار بیشتری هم دارد، اما در كنار تلاش برای پیش‌بینی كارهای دیگری هم انجام می‌دهند.

براساس تقسیم‌بندی‌هایی كه انجام داده‌ایم، پژوهشگاه ما روی داده‌های آماری و موسسه ژئوفیزیك روی پیش‌نشانگرها متمركز است كه البته ماحصل این تلاش‌ها تا بخواهد به نتایج قابل قبولی برسد زمانبر است. به هر حال برای رسیدن به امكان پیش‌بینی همانند هر امكان دیگری نیازمند ابزار لازم هستیم. این در حالی است كه ما در بخشی از تجهیزات مرتبط با این حوزه وابسته هستیم و این یكی از مواردی است كه نیاز به ارز دارد و وقتی چنین امكاناتی مهیا نباشد، مجموعه محققان ما با امكانات كمتری به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

پس استفاده از پیش‌نشانگرها چیزی نیست كه در دنیا انجام نشود كما این كه آژانس بین‌المللی ژاپن ـ جایكا ـ به موجب قراردادی كه شش ماه پیش انجام شده قرار است تا 35 ماه امكان هشدار زلزله‌های بزرگ را از سه تا 20 ثانیه زودتر فراهم كند.

هنوز كه نتیجه قطعی گرفته نشده، اما تلاش می‌كنند به نتایجی برسند. همان هم به امكانات و تجهیزات زیادی نیازمند است. تجهیزات ماهواره و امكانات پرتابل برای رصدكردن داده‌ها و حسگرهایی كه تجهیزات یا فناوری بالا را می‌طلبد و... لازمه این كار هستند. همه فعالیت‌های ما در پژوهشگاه منبعث از علوم پایه و علوم مهندسی در حوزه‌هایی كه مربوط به زلزله و ساخت و ساز می‌شود، است. بنابراین ما به یكسری امكانات خاص نیازمندیم كه سازنده آن نیستیم. با توجه به شرایط كشور سعی كردیم افراد حقیقی و حقوقی را پیدا كنیم و وارد مذاكره شویم تا گام‌های خوبی در جهت تولید این نوع دستگاه‌ها برداشته شود.

آیا از شبكه باند پهن لرزه‌نگاری شما برای پیش‌بینی لرزه‌ها استفاده نمی‌شود؟

بله. در حال حاضر این شبكه برای ثبت داده‌های لرزه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. پیش‌نشانگرها جنبه‌های مختلف ازجمله بررسی آب‌های زیرسطحی، اشعه مادون قرمز، گرادیان حرارتی و... را دارند كه البته یكی از نظریه‌ها در مورد پیش‌نشانگرها این است كه همزمانی برخی از این علائم و تغییرات با هم در زمان زلزله اهمیت دارد. شبكه باند پهن ما در حوزه پیش‌بینی در بخش آمار فعال و متمركز است.

به این ترتیب توقع مردم از علم و محققان برای پیش‌بینی زلزله بیجا نیست، ما به این توانمندی نرسیده‌ایم.

40 سال پیش اصلا نمی‌توانستید تصور كنید كه در منزل بنشینید و فردی از آن سوی دنیا صحبت بكند و شما تصویر و صدایش را داشته باشید یا تصور نمی‌‌كردید بتوان در چیزی به ضخامت یك ناخن چندصد كتاب را جای داد؛ بنابراین مسائل علمی به بسیاری از ابهامات ما پاسخ می‌دهند منتهی هر چیزی زمان و امكانات خودش را می‌خواهد. ما برخی كمبودها را داریم. البته لازم است بدانیم حتی كشورهای پیشرفته هم هنوز نتوانسته‌اند این موضوع را كامل و قطعی حل كنند. چراكه جوامع بشری هنوز پیچیدگی‌های زیادی را در رابطه با زلزله شاهد است. چون زلزله‌های شدید انرژی بسیار زیادی آزاد می‌كند كه قابل كنترل نیست.

مثلا پنج ماه پس از زلزله و سونامی سال گذشته ژاپن، محققان روی اتاقك‌های كره‌ای‌شكل كار كردند كه تجهیزات اولیه مورد نیاز انسان را داشته باشد و اگر آب همه جا را گرفت، بتوانند مثل توپ غوطه‌ور شوند و به این ترتیب جان افراد را نجات دهند. بنابراین سونامی با این عظمت حادث شد ضعف‌های انسانی در مواجهه با آن مشخص شد و به همین دلیل نیازی كه بشر حس می‌كند به دنبال راه‌حل می‌رود.

اما ما در موضوع زلزله بهتر است متناسب با دانش، علم و تجربه، صنعت ساخت و ساز و امكانات اقتصادی‌مان پیش برویم. زیاده‌خواهی ما را به جایی نمی‌برد. فكر می‌كنم با امكانات موجود اگر همین ضوابطی راكه داریم ـ كه البته كامل نیست و رو به پیشرفت است ـ بدرستی رعایت كنیم می‌توانیم درصد زیادی از ایمنی را رعایت كنیم، اما این اتفاق نمی‌افتد. در همین زلزله اهر، ورزقان و هریس دیدیم كه خیلی از خانه‌ها خشتی و گلی بودند و روستایی برای جلوگیری از نفوذ آب و باران هر سال روی سقف لایه لایه گل اضافه كرده و جرم سنگینی را روی سر خود و خانواده‌‌اش گذاشته است بنابراین نباید تعجب كرد چرا این منطقه اینقدر ویران شد و قربانی داشت بلكه باید تعجب كنیم چرا پیش از این راهكاری برای پیشگیری از چنین فجایعی ارائه نشده است.

اگر ما قبول داریم كه در كشور یك پهنه‌بندی خطر داریم لااقل باید برنامه كلانی تعریف كنیم و براساس این پهنه‌بندی به فكر چاره باشیم. درست است ما مشكلاتی برای ایمن كردن كشور داریم، اما می‌توانیم ببینیم چند روستا و شهرمان در مناطق خطر بالا كه در ناحیه قرمز قرار گرفته‌اند در حد همان استاندارد 2800 سازه‌های این مناطق را ایمن كنیم.

فراموش نكنیم رسیدن به سطح ایمنی مناسب باید واقع‌گرایانه و در حد توان باشد و اگر خیلی آرمانی باشد مجبوریم وعده‌های بیهوده به مردم بدهیم.

آستانه تحمل این شهرها و روستاها كه در منطقه خطر قرار دارند در برابر زلزله چقدر است؟

وقتی براساس استاندارد سازه‌ها را بسازیم به شرط این كه همه موارد درست باشد هم ممكن است بر اثر بروز زلزله ضعف‌هایی در سازه مشخص شود، خود این مساله در كشورهایی مثل ژاپن و آمریكا به مثابه آزمایش تلقی می‌شود. آزمایشگاه بسیار بزرگ و طبیعی به نام زلزله بسیاری از نواقص كار را مشخص می‌كند.

یعنی اگر ما براساس دانش روز یك سازه را بنا كردیم، وقتی یك زلزله بزرگ اتفاق می‌افتد و خسارت‌هایی بر این سازه وارد می‌شود این خودش آزمایشی واقعی برای تشخیص و كارشناسی عملكردمان است. چراكه وقتی شناسنامه سازه به همراه میزان آسیب‌ها را داشته باشیم متوجه كاستی‌ها و مشكلات كار خود می‌شویم. به این ترتیب این كاستی‌ها در آزمایشگاه‌ها مدل می‌شوند، در روش‌های علمی مورد بررسی قرار می‌گیرند تا براساس آنها ضوابط موجود ارتقا یابند. این داستان یك داستان مستمر است، اما رعایت كردن هر كدام از ضوابط و مقررات براساس ادعای آن ضابطه می‌تواند ایمنی ایجاد كند.

آیا می‌توان مقاومت یك سازه را تا حد و حدود مشخصی كرد و مثلا گفت یك سازه خاص تا چند ریشتر در برابر زلزله مقاومت می‌كند؟ به عبارت دیگر تهران امروزی در برابر زلزله چند ریشتری توان مقاومت دارد؟

ما ساختمان‌ها را برای ریشتر طراحی نمی‌كنیم چون یك عده‌ای از این موضوع سوءاستفاده می‌كنند و مثلا برای فروش می‌گویند این سازه را برای هفت ریشتر طراحی كرده‌ام بنابراین این نگاه درست نیست.

ساختمان‌هایی كه براساس استانداردهای خاصی بنا می‌شوند می‌توانند حداقل تلفات جانی را داشته باشند این موضوع كه در ده پانزده‌ سال اخیر اتفاق افتاده و در حال حاضر در آیین‌نامه‌ها و استانداردها لحاظ می‌شود سطوح عملكردی است مثلا یك ساختمان مسكونی با ده طبقه و 20 واحد داریم. اگر زلزله بزرگی اتفاق افتاد این ساختمان چه عملكردی باید داشته باشد.

اگر این ساختمان می‌خواهد در برابر زلزله اصلی مقاوم باشد، اما اگر پس‌لرزه شش یا هفت اتفاق بیفتد فرو بریزد یعنی ساكنان این ساختمان پس از زلزله اصلی امكان خروج داشته باشند این یك سطح عملكرد است كه ساختمان دیگر قابل بهره‌برداری نیست. یك سطح عملكرد دیگر این است كه بخواهیم ایمنی جانی را تا حد قابل‌قبول تضمین كنیم. در این سطح عملكردی، ساختمان بعد از زلزله قابل سكونت نیست، اما تعمیرپذیر است و می‌شود دوباره آن را احیا كرد. سطح عملكردی دیگر این است كه ساختمان ایمنی لازم را به ما می‌دهد و خودش هم به مرمت‌های جزئی نیازمند است. عملكرد بعدی این‌كه ساختمان اینقدر ایمن است كه بعد از زلزله بدون هیچ مرمتی می‌توان دوباره در آن زندگی كرد.

هر كدام از این سطوح عملكردی به تناسب نوع ساختمان، نوع بهره‌برداری و نوع هزینه متفاوت خواهد بود. امكان چنین سطوح عملكردی بررسی و تحقیق شده و براساس آنها در دانشگاه‌ها در بحث‌های مقاوم‌سازی تدریس می‌شود.

فرض كنید ساختمان مورد نظر ما یك بیمارستان است كه زمان زلزله هم باید خدمت‌رسانی كند. پس سطح عملكرد یك بیمارستان با یك ساختمان عمومی متفاوت است حتی اتاق عمل یا مراقبت‌های ویژه آن هم متفاوت است.

یا فرض كنید در شهر شریان‌های ارتباطی مثل اتوبان‌ها، پل‌ها و... اگر در یك زلزله شدید بریزد، خدمات كمك‌رسانی و انتقال مردم و مجروحان مختل می‌شود. ما این تفاوت‌ها را باید داشته باشیم و براساس آنها هزینه‌های لازم را صرف كنیم.

چند درصد از سازه‌های ما سطوح مختلف عملكردی كه به آنها اشاره كردید رعایت كرده‌اند؟

استاندارد 28000 ایران فقط ایمنی جانی را می‌بیند كه در سطوح عملكردی مختلفی كه گفتم قرار می‌گیرد.

بیمارستان‌هایمان چطور؟ آیا به اندازه كافی ایمن هستند؟

متاسفانه خیر. تاكنون اقداماتی انجام شده، اما بیمارستان‌های ما هم آسیب‌پذیر هستند به طور جدی این نگرانی وجود دارد. در زلزله اخیر بیمارستان‌ها و بسیاری از ساختمان‌های دولتی هم به طور جدی آسیب‌دیده بودند. در مورد زلزله بم ساختمان‌های اسكلت فلزی و ساختمان‌های آجری ساخته شده‌ای كه بر مبنای استاندارد 2800 ساخته شده بودند، داشتیم.

برخی اسكلت فولادی‌ها كاملا فروریخته بودند ولی ساختمان‌هایی كه براساس استاندارد بنا شده بودند خیلی آسیب‌ندیده بودند. پس آن زلزله با آن وسعت نشان داد كه استاندارد هم جاهایی دچار مشكل است، اما حداقل خانه‌هایی كه براساس استاندارد بنا شده بودند روی سر ساكنان نریخت كه این یك پیشرفت است.

استاندارد 2800 از چه زمانی مطرح شده است؟

این استاندارد از سال 64 به بعد مطرح شده و نخستین ویرایش آن سال 1367 لازم الاجرا شد كه در حال حاضر ویرایش چهارمش در مراحل نهایی است. در این ویرایش سعی شده خسارت‌های احتمالی سازه‌ها كاهش یابد.

البته وقتی می‌توانیم نسبت به عملكرد آن مطمئن باشیم كه بعد از زلزله سازه‌ها را بررسی كنیم یا یك آزمایشگاه و تجهیزات بزرگ داشته باشیم كه در آن یك ساختمان واقعی را بسازیم و زلزله را بصورت كاملا واقعی شبیه‌سازی كنیم.

در یكی از مراكز تحقیقاتی ژاپن، روی میز لرزه‌ای با ابعاد 15 متر در 20 متر یعنی 300 مترمربع یك ساختمان بتون آرمه هفت طبقه براساس آیین‌نامه‌های موجودشان طراحی و ساخته‌اند و زلزله واقعی به آن اعمال كردند.

هر لرزش این سازه هزاران دلار هزینه دارد. ضمن این كه از آنجا كه این لرزه توسط ابزارهای الكترونیكی یا سیستم‌های پیشرفته اعمال می‌شود ممكن است با زلزله واقعی تفاوت‌هایی داشته باشد و در واقع در زمین ممكن است اتفاقات پیچیده دیگری رخ بدهد.

به همین دلیل اگرچه این مطالعات بسیار روشنگر هستند، اما همچنان با آنچه در طبیعت حادث می‌شود تفاوت دارد. به همین دلیل هم زلزله‌ها همیشه آموزنده هستند. بعد از زلزله محققان جوانب مختلف را بررسی و مطالعه می‌كنند و براساس آنها پروژه‌هایی تعریف می‌كنند.

یكی از بخش‌هایی كه بشدت در برابر زلزله آسیب‌پذیر است آثار و ابنیه تاریخی است. برای افزایش ایمنی این سازه‌ها چه باید كرد؟ این را از این جهت می‌پرسم كه تاكنون روز كاهش بلایای طبیعی به بهانه پنج دی و واقعه زلزله بم و ویرانی ارگ بم برگزار می‌شده و تلنگری است كه یادآوری می‌كند باید فكری جدی برای این آثار بشود.

درباره آثار تاریخی باید بپذیریم ساختمانی كه در گذشته ساخته شده است تاكنون تنش‌های زیادی را پذیرفته است. كما این كه اگر همین الان یك ساختمان بسازیم، بعد از نازك‌كاری بلافاصله نقاش نمی‌آورند و می‌گویند باید ساختمان نشست بكند.

به هر حال در یك سازه تاریخی اتفاقات زیادی افتاده است. برای حفظ این سازه‌ها باید موادی به قسمت‌های پنهانی آن اضافه كنیم كه در این صورت اصالت واقعی خود را قطعا نخواهد داشت، اما اگر نخواهیم این را بپذیریم باید به صورت بیرونی سازه را محافظت كنیم كه دیگر زیبایی خودش را از دست می‌دهد بنابراین آنها كه در بحث آثار تاریخی فعالیت می‌كنند، باید بدانند برای این‌كه بتوانیم این سازه‌ها را حفظ كنیم، لاجرم باید تغییراتی درونی در آنها ایجاد كنیم. دوستانی فكر می‌كنند كه نباید چنین اتفاقی بیفتد و این یعنی این كه بپذیریم بر اثر زلزله سازه تاریخی ما كاملا تخریب شود و بعد مجبور ‌شویم به شیوه امروزی مانند آن را بسازیم.

متاسفانه ما هیچ شناسنامه‌ای از ساختمان‌هایی كه در زلزله آسیب دیده‌اند نداریم. نمی‌دانیم چه كسی آنها را طراحی كرده، چه كسی ساخته، در چه سالی ساخته شده است، بنابراین نمی‌توانیم بررسی كنیم چه بوده و زلزله چه نوع آسیب‌هایی بر آن وارد كرده است. از همه مهم‌تر این كه نمی‌توانیم تشخیص دهیم كه آیا طراحی سازه درست بوده است یا نه؟ اجرای خوبی داشته یا نه؟

این موضوعات بیشتر به بازرسی حین اجرا مربوط می‌شود و به مبانی علمی كار مرتبط نیست. این كه در عین اجرا افراد با چه مسئولیت، وجدان كاری و دقت نظری كار خود را انجام داده‌اند بسیار مهم است. متاسفانه نظارت آنچنان كه باید نیست.

با توجه به این كه سال‌هاست استاندارد 2800 یا دستورالعمل 360 مقاوم سازی ساختمان‌های موجود وجود دارد چگونه می‌توانیم از رعایت كردن آنها در سازه‌های مختلف مطمئن شویم. مردمی كه قصد دارند خانه‌ای بخرند یا اجاره كنند با استناد به چه ملاك‌هایی می‌توانند نسبت به ایمنی سرپناه خود مطمین شوند؟

یك جریان اشتراكی است و با تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شكل می‌گیرد. توجه همه افراد دست‌اندركار در ساخت خیلی مهم است و در واقع هر كدام از بخش‌ها كه ناقص انجام شود خطرپذیری بالا می‌رود. باید در تمام این بخش‌ها خطرپذیری را كاهش دهیم.

در حال حاضر چیزی كه نشان دهد استاندارد 2800 در ساخت وساز رعایت شده وجود ندارد. دفترخانه یكسری شرایط را در زمان خرید وفروش باید كنترل كند كه شاید موارد دیگری از جمله شناسنامه ساختمان هم باید به آن اضافه شود.

درحال حاضر فقط بر اثر گفتمان می‌توان به سازنده اعتماد كرد. اگر طبق اصولی كه در نظام مهندسی ما هست، تمام مراحل اصولی رعایت شود و مهندس ناظر در انتهای كار شهرداری سندی را ارائه بدهد كه مشخص شود تمام مراحل بدرستی انجام شده و استاندارد 2800 رعایت شود تحول بزرگی در این عرصه صورت می‌گیرد. چنین سندی در حال حاضر جزو شرایط خرید و فروش لحاظ نمی‌شود.

همان‌طور كه قبلا هم اشاره شد تا امسال، پنج دی به بهانه زلزله بم به‌ عنوان روز كاهش بلایای طبیعی در تقویم رسمی كشور شناخته می‌شد. این در حالی است كه از امسال این روز با هفته كاهش بلایای طبیعی تلفیق شده است. به نظر می‌رسد وجود دو مناسبت در سال برای موضوع مهمی مثل زلزله یادآوری خوبی برای ما محسوب می‌شد كه متاسفانه با یكی شدن آنها شاید به زلزله و كاهش اثرات آن كم توجهی شود. نظر شما در این خصوص چیست؟

چهارشنبه دوم اكتبر براساس آنچه سازمان ملل مشخص كرده به عنوان روز كاهش آثار بلایای طبیعی انتخاب شده است كه به لحاظ تقویم این هفته سه تا چهار روز نوسان دارد. این هفته بهانه‌ای است كه به بلایای طبیعی توجه داشته باشیم كه زلزله یكی از این بلایاست.

ما نامه‌ای براساس بررسی‌های‌مان خطاب به وزیر محترم ارشاد اسلامی تهیه كردیم و یادآور شدیم كه روز پنج دی ماه هرسال به نام روز ایمنی در برابر زلزله نامگذاری شود و این مسأله چند سالی در تقویم كشور ظاهر شد و برایش تمبر چاپ كردیم. این روز خاص مربوط به وقوع زلزله‌ای مهیب در یكی از شهرهای تاریخی ماست كه بر اثر آن 35 تا 40 هزار نفر از عزیزانمان جان خود را از دست دادند و خسارت بسیار شدیدی دیدیم.

یاد و خاطره این واقعه و درس‌آموزی از آن، یك موضوع ملی است و ربطی به روزهای جهانی ندارد. ما مثل همه جای دنیا باید به این موضوعات ارج نهیم و توجه كنیم بنابراین پیشنهاد دادیم كه اینها را از هم جدا كنیم، به طور كلی منطقی هم ندارد كه این دو با یكدیگر تلفیق شود. بخصوص این كه قرار نیست كه روزی را به این مناسبت تعطیل كنیم بلكه یك یادآوری است. یكی از برنامه‌هایی كه باید به آن توجه كنیم این است كه سال آینده از واقعه زلزله بم ده سال می‌گذرد. باید بررسی كنیم و ببینیم در طول این مدت چه كرده‌ایم.

اعتقاد داریم آنچه مناسبت ملی است نباید با وقایع جهانی مرتبط كنیم. ضمن این كه آن بلایا طبیعی است و سیل و توفان و... را هم شامل می‌شود. ما نگفتیم كه برای هر زلزله بزرگی یك روز را اختصاص دهیم، اما زلزله بم یك نقطه عطف شد و درس‌های بسیار بزرگی برای حوزه زلزله‌شناسی و متخصصان كشور داشت. به هر حال ما برنامه‌های خودمان را برای پنج دی داریم.

فراموش نكنیم علاوه بر این كه دولت و حوزه‌های مختلف نسبت به زلزله و تبعات آن مسئولیت‌هایی دارند مردم و بخصوص رسانه‌ها هم ‌بی‌مسئولیت نیستند. متاسفانه برخی معتقدند اگر درباره زلزله صحبت كنیم مردم را نگران می‌كنیم، این در حالی است كه من معتقدم چون زلزله را درست نمی‌شناسیم می‌ترسیم. به هر حال زلزله یك پدیده طبیعی است كه باید در كنار آن زندگی كنیم. در واقع‌گریزی از این پدیده طبیعی نیست بلكه بهتر است در كنارش باشیم و همیشه برایش آماده باشیم.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد