PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جدید ترین شگفتی قرآن ، نردبان های شنوایی



reza-1369
20th September 2012, 02:18 PM
بنام خدا

أامْ لَهُمْ سُلَّمٌ يسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ (الطور/38)

يا مگر آنان را نردبانى است كه با آن می شنوند پس (اگر چنین است )باید شنونده ی آنها دلیل قاطع

بیاورد


باسلام

مقدمه :

بارها آیه ی 38 طور را خوانده واز کنارش گذشته بودم ولی این بار امروز که در جستجوی مطلبی دیگر بودم خداخواسته دوباره چشمم

به این آیه خورد لحظه ای فکر کردم که غیر از معنی ظاهری(بالا رفتن از نردبان برای گوش کردن حرفهای دیگران) مثل اینکه چیز دیگری باید

بدانم !

ارتباط نردبان با شنیدن غیر از معنای ظاهری چه می تواند باشد؟ چند لحظه یاد گذشته ها......

واین چنین انفجاری دیگر در کره ی مغز این قطره ی محال اندیش

بله یادم آمد ! scala

در دوران دانشجویی در درس آناتومی وفیزیولوژی خوانده بودیم که:

در ساختمان گوش وشنوایی انسان ساختارهایی بکار رفته که دقیقا اسم آنها نردبان بود:


نردبان دهلیزی (scala vestibuli )

نردبا ن میانی (scala media)

ونردبان صماخی (scala tympani )*

حال کسی به من بگوید :

نرد بان هایی که دانشمندان در قرون اخیر در حلزون گوش داخلی انسان کشف کرده اند پیامبر ما در قرن هفتم چطور متوجه آنها شده

است ؟؟!


تبارک الله

خدایا ترا سپاس که باز برمن منت گذاشتی و به قطره ای دیگر ازدریای دانش

قرآنی مهمانی کردی چقدرعالی بود این پذیرایی


وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ (ابراهيم/7)

و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزاري

کنيد [ مسلماَ پاداش] شما را افزون خواهم کرد

بحث
20th September 2012, 02:37 PM
ای ول [golrooz]

meys@m
20th September 2012, 02:46 PM
فقط می تونم بگم الله اکبر....
خدایا تو بزرگترین و قوی ترینی....

ایده تا پدیده
20th September 2012, 03:52 PM
قرآن کتاب آسمانی با رمز و راز نوشته شده که البته رمز و راز ش با گذر زمان قابل فهم هست

saamaaneh
20th September 2012, 03:58 PM
قرآن از آیه 35 تا آخر آیه 43 بحث استدلالى در برابر منكران قرآن و نبوت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و قدرت پروردگار را با يازده سؤال پى در پى ادامه مى‏دهد، که یکی از این سوالات همون آیه 38 سوره طور است:

«آيا نردبانى دارند كه (به آسمان بالا مى‏روند) و به وسيله آن اسراروحى را مى‏شنوند»؟! (أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ).
و از آنجا كه ممكن بود آنها مدعى آگاهى از اسرار آسمان شوند قرآنبلافاصله از آنها مطالبه دليل كرده، مى‏گويد: «هر كسى از آنها اين ادعا را دارد (ومى‏گويد:
اسرار الهى را از طريق صعود به آسمان مى‏شنوم) دليل روشنى بياورد»(فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ).

به اين ترتيب آنها را در برابر يك بازپرسى عجيب و يك رشته سؤالات زنجيره‏اى يازده‏ گانه قرار مى‏دهد، و مرحله به مرحله آنها را به عقب‏نشينى و تنزل از ادعاها وا مى‏دارد، و سپس تمام راههاى فرار را به روى آنها مى‏بندد، و دربن‏بست كامل قرار مى‏دهد.

این که از این آیه و تفسیرش همچین استدلال زیبایی پیدا کردید بهتون تبریک میگم، خوش به حالتون، حتماً بازم از این مطالب زیبا برامون بذارید،ممنون.

somayehfaridi
20th September 2012, 04:15 PM
بنام خدا

أامْ لَهُمْ سُلَّمٌ يسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ (الطور/38)

يا مگر آنان را نردبانى است كه با آن می شنوند پس (اگر چنین است )باید شنونده ی آنها دلیل قاطع

بیاورد


باسلام

مقدمه :

بارها آیه ی 38 طور را خوانده واز کنارش گذشته بودم ولی این بار امروز که در جستجوی مطلبی دیگر بودم خداخواسته دوباره چشمم

به این آیه خورد لحظه ای فکر کردم که غیر از معنی ظاهری(بالا رفتن از نردبان برای گوش کردن حرفهای دیگران) مثل اینکه چیز دیگری باید

بدانم !

ارتباط نردبان با شنیدن غیر از معنای ظاهری چه می تواند باشد؟ چند لحظه یاد گذشته ها......

واین چنین انفجاری دیگر در کره ی مغز این قطره ی محال اندیش

بله یادم آمد ! scala

در دوران دانشجویی در درس آناتومی وفیزیولوژی خوانده بودیم که:

در ساختمان گوش وشنوایی انسان ساختارهایی بکار رفته که دقیقا اسم آنها نردبان بود:


نردبان دهلیزی (scala vestibuli )

نردبا ن میانی (scala media)

ونردبان صماخی (scala tympani )*

حال کسی به من بگوید :

نرد بان هایی که دانشمندان در قرون اخیر در حلزون گوش داخلی انسان کشف کرده اند پیامبر ما در قرن هفتم چطور متوجه آنها شده

است ؟؟!


تبارک الله

خدایا ترا سپاس که باز برمن منت گذاشتی و به قطره ای دیگر ازدریای دانش

قرآنی مهمانی کردی چقدرعالی بود این پذیرایی


وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ (ابراهيم/7)

و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزاري

کنيد [ مسلماَ پاداش] شما را افزون خواهم کرد

سلام
من از این پست شما تشکر نمیکنم، با اجازتون نظر مثبتی هم ندارم، مفسران قرآن هیچ وقت چنین جرئتی به خودشون نداده اند که در مورد آیات اینگونه قاطعانه نظر بدن. قرآن کتابیست برای راهنمایی بشر به سوی درست زندگی کردن و درنهایت رسیدن به خدا، قرآن کتاب فیزیولوژی یا آناتومی نیست که بشر، کشف نکرده های خود را در آنجا جستجو کند. قرآن کتاب زندگیست و ما متاسفانه به جای اینکه عصر را قرآنی کنیم، داریم قرآن را عصری میکنیم.
نردبانهای گوش که از آن در آناتومی یاد کردید، نامگذاری محققان بوده در عصر حاضر، و گذشته از آن علوم تجربی همیشه در حال تغییر و تکامل و ... است. امروز چیزی کشف میشود، فردا یه نفر دیگه اونو رد میکند. اگر قرآن را براساس علوم تجربی تفسیر کنیم معلوم نیست دچار چه تغییر و تحولاتی میشود.
و اگر هم گفته شما صحیح باشد و منظور خدا از نردبان همان نردبان مورد نظر شما در آناتومی باشد، نتیجه میگیریم که خداوند به نسلهای قبل از ما که آناتومی گوش را کشف نکرده بودن، ظلم کرده و حقیقت را از آنها مخفی کرده! به نظر شما این صحیح است؟ اگر صحیحاست، پس خدا ظالم است. در حالی که قرآن کتاب جامعی است برای تمامی اعصار و مکانها و اقشار.
اگر فردا یه محقق دیگه اسم اون نردبانها را عوض کرد، اون موقع این آیه را چگونه تفسیر خواهید کرد؟ آیا معنی آیه براساس کشفیات عصر ما تغییر خواهد کرد؟ پس چگونه میگوییم که در قانون خدا تغییری وجود ندارد؟

reza-1369
20th September 2012, 04:37 PM
سلام
من از این پست شما تشکر نمیکنم، با اجازتون نظر مثبتی هم ندارم، مفسران قرآن هیچ وقت چنین جرئتی به خودشون نداده اند که در مورد آیات اینگونه قاطعانه نظر بدن. قرآن کتابیست برای راهنمایی بشر به سوی درست زندگی کردن و درنهایت رسیدن به خدا، قرآن کتاب فیزیولوژی یا آناتومی نیست که بشر، کشف نکرده های خود را در آنجا جستجو کند. قرآن کتاب زندگیست و ما متاسفانه به جای اینکه عصر را قرآنی کنیم، داریم قرآن را عصری میکنیم.
نردبانهای گوش که از آن در آناتومی یاد کردید، نامگذاری محققان بوده در عصر حاضر، و گذشته از آن علوم تجربی همیشه در حال تغییر و تکامل و ... است. امروز چیزی کشف میشود، فردا یه نفر دیگه اونو رد میکند. اگر قرآن را براساس علوم تجربی تفسیر کنیم معلوم نیست دچار چه تغییر و تحولاتی میشود.
و اگر هم گفته شما صحیح باشد و منظور خدا از نردبان همان نردبان مورد نظر شما در آناتومی باشد، نتیجه میگیریم که خداوند به نسلهای قبل از ما که آناتومی گوش را کشف نکرده بودن، ظلم کرده و حقیقت را از آنها مخفی کرده! به نظر شما این صحیح است؟ اگر صحیحاست، پس خدا ظالم است. در حالی که قرآن کتاب جامعی است برای تمامی اعصار و مکانها و اقشار.
اگر فردا یه محقق دیگه اسم اون نردبانها را عوض کرد، اون موقع این آیه را چگونه تفسیر خواهید کرد؟ آیا معنی آیه براساس کشفیات عصر ما تغییر خواهد کرد؟ پس چگونه میگوییم که در قانون خدا تغییری وجود ندارد؟

من این موارد به هیچ وجه نمیذارم کسی از من تشکر کنه.دوست عزیز قرآن هیچ گاه تغییر پذیر نیست.

گرچه قرآن کتاب علوم نیست و به منظور مسایل علمی نیز نازل نشده است و منظور و هدف قرآن هدایت و رهبری جامعه بسوی سعادت دنیا و آخرت است ولی در عین حال قرآن در بسیاری موارد از این گونه مسایل در راه هدف خاص خود بهره برده است و از آنها به صورت نشانه‌هایی از قدرت لایزال الهی یاد کرده است. لذا در موارد متعددی، اشاره به بسیاری از اسرار خلقت نموده است. این امر خود نشان دهنده آن است که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه کامل به اسرار طبیعت داشته است و او کسی نیست جز آفریننده طبیعت. در زیر سه مورد از این اسرار را که در قرآن آمده است، به اختصار بیان می‌نماییم:





الف) اشاره به حرکت زمین:
"الذی جعل لکم الارض مهدا"(سوره طه، آیه 53)

"آن خدایی که زمین را برای شما مانند گهواره قرار داد."

در این آیه، قرآن با کنایه، اشاره به حرکت زمین می‌کند و آن را به گهواره‌ای تشبیه می‌کند و می‌دانیم به واسطه حرکت گهواره است که طفل در آرامش به سر می‌برد و بدینسان به حرکت زمین اشاره می‌کند. علت این امر که قرآن با صراحت به حرکت زمین اشاره نمی‌کند آن است که این جملات در زمانی نازل شده است که جز سکون زمین و حرکت افلاک به دور آن چیز دیگری برای بشر مطرح نبود. توضیح بیشتر آنکه هنگامی که هزار سال بعد گالیله برای اولین بار اعلام کرد که زمین حرکت می‌کند او را محکوم به اعدام کردند. از همین جا می‌توان فهمید که اگر قرآن با صراحت مسأله حرکت زمین را مطرح می‌کرد به طور وسیعی مطرود می‌گشت و بنابر این قرآن این مطلب را با لطافت خاصی بیان نموده است. که اولاً با نظرات مردم آن زمان صریحاً منافات نداشته باشد و ثانیا حقیقت را بیان کرده باشد.



ب) اشاره به عمل لقاح توسط باد:
"و أرسلنا الریاح لواقح" (سوره حجر، آیه 22)

"و ما بادها را عامل لقاح قرار دادیم."

قرنها پس از نزول قرآن بود که زیست‌شناسان پی به اثر بادها در انجام عمل لقاح در گیاهان شدند و این از معجزات قرآن می‌باشد.



ج) "و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس" (سوره حدید، آیه 25)

"و ما آهن را که در آن صلابت و محکمی شدید و منافعی برای مردمان در آن است نازل نمودیم."

تا قرن هجدهم یعنی دوازده قرن پس از نزول قرآن هنوز کارهای فلزی در نهایت ضعف بود و نه تنها ارزش آن شناخته نشده بود بلکه اساسا مهم و قابل توجه تلقی نمی‌شد تا این که ناگهان چشم دنیا به آهن دوخته شد و رقابت عجیبی در میان دانشمندان برای استخراج و استفاده بهتر از آن به وجود آمد تا آنجا که این دو قرن اخیر دوران نهضت و پیشرفت فلز اطلاق شده و دنیا منافع آن را حتما آنچنان که باید دریافته و صدق یکی دیگر از حقایق قرآن نقاب از صورت به یک سو زده است. این امر در خور توجه است که قرآن در میان تمام فلزات انگشت بر روی آهن گذاشته است و از منافع آهن سخن می‌گوید و امروزه این امر به وضوح مشهود است که کارآیی آهن از سایر فلزات بیشتر می‌باشد.
سابقه کشف اینکه هر موجود زنده در اثر تلفیق دو سلول مختلف نر وماده به وجود می‌آید، به بیش از چند صد سال نمی‌رسد.پس از کشف‌های علمی جدید واختراع میکروسکوپ بود که بشر دانست تولید مثل در گیاهان نیز، براثر تلقیح ذرات بسیار ریز صورت می‌گیرد، که عامل انتقال این ذرات و گرده‌های گیاهی حشرات و باد می‌‌باشد. قرآن قرنها قبل از این کشفیات می‌فرماید: «اولم یروا الی الارض کم انبتنا فیها من کل زوج کریم». (آیه7 سوره شعراء)(آیا به زمین ننگریسته‌اند که چه قدر از هرگونه گیاهان نیکو در آن رویانیده‌ایم. )



خداوند همچنین علاوه بر بیان زوجیت در عالم نباتات، عامل لقاح را نیز در آیه 22 سوره حجر چنین بیان می‌کند: «وارسلنا الریاح لواقح فانزلنا من السماء ماء». (وبادهای بارورکننده را فرستادیم و از آسمان آبی نازل کردیم.)

و جالب اینجاست که تحقیقات نشان داده است که بادها در بارور کردن ابرها و بارش برف وباران نیز نقش اصلی دارند. در تمام مراحل تبخیر آبهای سطحی و حرکت دادن بخارات آب و تشکیل و جابجایی ابرها و بارور کردن ابرها ، باد نقش اساسی را ایفا می‌کند. پس بادها نه تنها عامل تلقیح گیاهان ونباتات‌اند، بلکه عامل بارور کردن ابرها وانزال و ریزش باران از آسمان نیز می‌‌‌‌‌باشند.

حدود چهار قرن پیش گالیله، یکی از بزرگترین منجمین و دانشمندان اروپا، به جرم اینکه زمین را متحرک خوانده بود، محکوم به مرگ شد. در آن زمان اروپا دوران تاریک قرون وسطی را می‌گذراند. دورانی که ارباب کلیسا و وفاداران به تعالیم خرافی مسیحیت، بر گسترش علم و دانش مغرب زمین پنجه افکنده بودند وبا تفتیش عقاید وسوزاندن وشلاق و شکنجه، ناکامانه می‌کوشیدند تا انجیل را بر جامعه اروپا حاکم نگاه دارند. آنان مدعی بودند که زمین مرکز جهان است، ساکن است و دیگر اجرام به دور آن می‌چرخند و واتیکان نیز مرکز زمین.اما قرآن در عصر جاهلیت وقرنها پیش از محکومیت گالیله، گاه به اشاره وکنایه و گاه به صراحت زمین ودیگر کرات و کائنات را متحرک می‌داند.

قرآن در آیه 15 سوره ملک زمین را به «ذلول» تشبیه می‌کند. ذلول به معنای شتر رامی است که همواره حرکت می‌کند وسوارش را نمی‌آزارد. در آیه 53 سوره طه و آیه 6 سوره نباء آنرا به گهواره تشبیه می‌کند. روشن است که خصوصیت اصلی گهواره حرکت تؤام با آرامش آن است.



قرآن علاوه بر این در آیات 38 تا 40 سوره یس خورشید وماه را نیز متحرک می‌داند.

قوله تعالی:« والشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم والقمر قدرنه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر ولا اللیل سابق النهار وکل فی فلک یسبحون». (و خورشید بسوی قرار گاه خویش روان است. این فرمان خدای پیروزمند و دانا است. برای ماه منزل‌هایی مقدر کردیم تا همانند شاخه خشک خرما، باریک شود (تشبیهی است برای قمر شبهای آخر ماه). خورشید را نسزد که به ماه رسد و شب را نسزدکه بر روز پیشیگیرد وهر یک در مداری شناورند.)



قوله تعالی:« فلا اقسم برب المشارق والمغارب انا لقادرون». (آیه 40 سوره معارج) (پس سوگند به پروردگار همه مشرقها و مغربها که ما تواناییم.)

این آیه اشاره صریح به کروی بودن زمین دارد؛ چرا که تعدد مشرق ومغرب، در نتیجه کرویت وحرکت وضعی زمین است.

قرآن به آنچه که امروز تحت عنوان نیروی جاذبه عمومی کشف شده است و کائنات و اجرام و تارگان وسیارات را در جای خود وتحت حرکتی منظم وقانونمند نگاه می‌دارد و فاصله آنها را به تناسب حفظ می‌کند، نیز تلویحاً اشاره دارد. قرآن این نیروی جاذبه را به ستونهای نامرئی تشبیه کرده است می‌گوید:« الله الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها». (خداوندی است که آسمانها را بی هیچ ستونی که آن را ببینید، برافراشت. ) (آیه 2 سوره رعد)

قوله تعالی:« ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه بلی قادرین علی ان نسوی بنانه». (آیات 3و4 سوره قیامت) ( آیا آدمی می‌پندارد که ما استخوانهایش را گرد نخواهیم آورد؟ آری، ما قادر هستیم که حتی سرانگشتهایش را درست گردانیم. )

این آیه اشاره به توانایی وقدرت خداوند در روز قیامت دارد و در پی اثبات امکان معاد است. در این آیه بر اثبات امکان معاد با توجه به قدرت الهی می‌گوید که خداوند حتی سرانگشتان انسانها را نیز به حالت اول برمی‌گرداند. دلیل انتخاب لفظ «سرانگشتان» در این آیه، خود، جالب توجه است، چراکه امروزه معلوم گردیده است که خطوط موجود در این عضو بدن یکی از پیچیده‌ترین وظریف‌ترین عجایب خلقت است. این خطوط در افراد مختلف، متفاوت است وهمین امر سبب ایجاد فن انگشت نگاری شده است.

در یک جمع‌بندی کلی مطالب را می‌توان به صورت زیر خلاصه نمود:

1- معجزات انبیای گذشته مخصوص به زمان خاص خودشان بوده است و امروزه چیزی از آنها در دسترس ما قرار ندارد. در این میان، تنها قرآن را می‌یابیم که ادعا می‌کند یک معجزه همیشگی است.

2- قرآن کریم برای اثبات صحت ادعای خود، تمامی عالمیان را آشکارا به مبارزه می‌خواند تا اگر می‌توانند کلماتی مانند آیات قرآن بیاورند.

3- آن وجه اعجاز قرآن کریم که قرآن نسبت به تک تک سور خود بدان تحدی نموده، فصاحت و بلاغت آیات آن است. البته برای قسمتهای مختلف قرآن، علاوه بر فصاحت و بلاغت، وجوه دیگری از اعجاز وجود دارد.

4- از یکسو مخالفین اسلام در عمل چه در اعصار گذشته و چه در عصر حاضر از پرهزینه‌ترین و سخت‌ترین کارها برای بطلان اسلام دریغ نورزیده‌اند و از سوی دیگر در برابر ساده‌ترین اقدام که پاسخگویی به مبارزطلبی قرآن بود سکوت کردند و هیچ نمونه قابل توجهی که از لحاظ فصاحت و بلاغت، صاحبنظران، آن را همتای قرآن بدانند نیاورده‌اند و این در حالی است که هم انگیزه کافی داشتند و هم ادیبان عرب توانا. این خود بهترین دلیل از عجز آنها در برابر قرآن می‌باشد.

5- در قرآن، در موارد متعددی اشاره به اسرار خلقت شده است که سر آنها قرنها بعد معلوم شده است. این حاکی از آن است که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه کامل بر اسرار خلقت داشته است.

6- در قرآن، در موارد متعددی پیش‌گویی‌های غیبی آمده است که بعدا محقق شده است و این نشان می‌دهد که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه به غیب دارد.

7- قرآن با این همه وجوه اعجاز که ذکر شد به‌وسیله پیامبری آورده شده است که به گواهی تاریخ درس ناخوانده بوده است. این امر به وضوح نشان می‌دهد که او قرآن را از پیش خود نیاورده است بلکه از سوی پروردگار عالمیان فرو فرستاده شده است.
سخن آخر

گرچه قرآن دارای وجوه اعجاز متعددی است، اما اینها به این معنی نیست که قرآن یک کتاب ادبی و یا یک کتاب در خصوص مسایل اسرار خلقت و ... باشد. بلکه از این مسایل در راه هدف خاص خود استفاده کرده اثبات می‌کند که معجزه است. آنگاه خود را کتاب هدایت معرفی می‌کند و بنابراین آنان که اعجاز قرآن برایشان روشن شده است باید که طریق هدایت و معارف صحیح الهی را در قرآن بیابند. از این رو ایمان ما به سایر پیامبران الهی و معجزات آنان نیز پس از اثبات اعجاز قرآن و گوش دادن به اخبار غیبی است که قرآن از انبیای گذشته نقل می‌کند.
و اخرین جمله:در قرآن اورده شده که برای ورود به اسمانها برای شما سوراخهایی قرار دادیم.اولین و چندین ماهواره برها بعد از طی مسافتی متلاشی میشد که بعد از مطالعات گسترده مشخص شد که باید با زاویه ای خاص پرتاب و هدایت شود که این مورد در انگلستان توسط افراد یک مجمع به نام مجمع قرآن شناسی کشف شد.
در قران امده است ما زمین و اسمانها را با ستون هایی سر پا نگه داشتیم که فقط نیروی گرانش برای ما اثبات شده ولی فرمودند ستون هایی!!!!
اینم که میگید ظلم شده من خودم یه جا نوشته بوودم پیشگویی پیامبر از بیماری در قرن 21.این بیماری ایدز است که راهکاری براش وجود ندارد .حال ایا بعد 30 سال دارویی کشف شد باید بگوییم خداوند بر مردمان 30 سال پیش ظلم کرده؟
شرمنده کمی زیاد شد.

saamaaneh
20th September 2012, 04:43 PM
سلام
من از این پست شما تشکر نمیکنم، با اجازتون نظر مثبتی هم ندارم، مفسران قرآن هیچ وقت چنین جرئتی به خودشون نداده اند که در مورد آیات اینگونه قاطعانه نظر بدن. قرآن کتابیست برای راهنمایی بشر به سوی درست زندگی کردن و درنهایت رسیدن به خدا، قرآن کتاب فیزیولوژی یا آناتومی نیست که بشر، کشف نکرده های خود را در آنجا جستجو کند. قرآن کتاب زندگیست و ما متاسفانه به جای اینکه عصر را قرآنی کنیم، داریم قرآن را عصری میکنیم.
نردبانهای گوش که از آن در آناتومی یاد کردید، نامگذاری محققان بوده در عصر حاضر، و گذشته از آن علوم تجربی همیشه در حال تغییر و تکامل و ... است. امروز چیزی کشف میشود، فردا یه نفر دیگه اونو رد میکند. اگر قرآن را براساس علوم تجربی تفسیر کنیم معلوم نیست دچار چه تغییر و تحولاتی میشود.
و اگر هم گفته شما صحیح باشد و منظور خدا از نردبان همان نردبان مورد نظر شما در آناتومی باشد، نتیجه میگیریم که خداوند به نسلهای قبل از ما که آناتومی گوش را کشف نکرده بودن، ظلم کرده و حقیقت را از آنها مخفی کرده! به نظر شما این صحیح است؟ اگر صحیحاست، پس خدا ظالم است. در حالی که قرآن کتاب جامعی است برای تمامی اعصار و مکانها و اقشار.
اگر فردا یه محقق دیگه اسم اون نردبانها را عوض کرد، اون موقع این آیه را چگونه تفسیر خواهید کرد؟ آیا معنی آیه براساس کشفیات عصر ما تغییر خواهد کرد؟ پس چگونه میگوییم که در قانون خدا تغییری وجود ندارد؟

با سلام
همین نزول قرآن بر اساس ادراک و فهم بشریت بوده ، پس اینجوری هم پیامبر هم امام ها به مردم ظلم کردن چون خیلی مسائل رو می دونستن ولی بیان نمیکردن، در صورتی که این بیان نکردن به دلیل سطح پایین فهم مردم آن زمان بوده است، اینکه قرآن وسیله ای برای راه زندگی مردم است در آن شکی نیست پس چه طوری در همین قرآن مراحل پیدایش آسمان و زمین و همین انسان را توضیح داده همه ی اینها وسیله ای است برای هدایت انسان.انسان از خودشناسی به خدا شناسی می رسد یکی از جنبه های خودشناسی همین جسم انسان است، همین تغییر فصول، همین مثال های متعدد که چگونه گیاهانی که از یک آب و از یک خاک استفاده میکنن میوه های متفاوت میدهند پس نباید اینها در قرآن می اومد، هدف از زندگی شناخت خداست و این جهان وسیله ای برای پی بردن به عظمت خدا و شناخت او.

ا

نسیم بهآر
20th September 2012, 07:07 PM
خدایا ترا سپاس که باز برمن منت گذاشتی و به قطره ای دیگر ازدریای دانش

قرآنی مهمان کردی
ممنون

سونای
20th September 2012, 07:30 PM
قرآن کتابیست برای راهنمایی بشر به سوی درست زندگی کردن و درنهایت رسیدن به خدا، قرآن کتاب فیزیولوژی یا آناتومی نیست که بشر، کشف نکرده های خود را در آنجا جستجو کند. قرآن کتاب زندگیست و ما متاسفانه به جای اینکه عصر را قرآنی کنیم، داریم قرآن را عصری میکنیم.
سلام عزیزم
خب با علم هم به خدا میرسیم ، خیلی ها رو چنین علم هایی به سجده در برابر خدا درآورده
در کل اینکه در قرآن به علم های مختلف اشاره شده ( که کم هم نیست...) غیر قابل انکار هست و همچنین یسری از احادیث

نتیجه میگیریم که خداوند به نسلهای قبل از ما که آناتومی گوش را کشف نکرده بودن، ظلم کرده و حقیقت را از آنها مخفی کرده!
. در حالی که قرآن کتاب جامعی است برای تمامی اعصار و مکانها و اقشار.

بله کاملا درسته قرآن واسه تمامی زمانها هست واسه همینه که میگن چند لایه هست یکی از دلایل معجزه بودنش هم خب همینه!
تو هر عصری با توجه به فهم و بینش اون دوره درک میشه و لایه ای ازش اشکار میشه
در ضمن نباید انتظار داشت تو اون زمان بیان بیگ بنگ رو اونطور که الان میدونیم توضیح بدن
واینکه به مردم ظلم شده نه اینطور نیست توو همین قرانِ حکیم هم اومده که خدا از هر کی به اندازه ی ظرفیتش میخواد
در ضمن اگه اشتباه نکنم امام علی ع بودن که میگفتن علم نزد منه قبل از اینکه برم از من بپرسید( اونچیزی که یادم بود رو گفتم عین ِ حدیث نبودا!)

اگر فردا یه محقق دیگه اسم اون نردبانها را عوض کرد، اون موقع این آیه را چگونه تفسیر خواهید کرد؟ آیا معنی آیه براساس کشفیات عصر ما تغییر خواهد کرد؟ پس چگونه میگوییم که در قانون خدا تغییری وجود ندارد؟
بله باید خیلی توجه داشت که درست برداشت بشه و نیاز به کار گروهی هست که متشکل از روحانیون( روحانیونی هستن که رو این زمینه کار میکنن اما به خاطر وجود همچین تفکر هایی از جامعه ی علمی ، تنها موندن!) ، که به زبانش آگاهند و هم به متخصصین علوم حدیث و هم متخصصین علوم مورد نظر نیاز هست
اما حیف.....
مهم اینه که تلاش بشه، با توجه به درک زمانمون برداشت کنیم
باقیش که باید منتظر امام زمانمون (عج) باشیم
اگه اینکار بشه واقعا دریچه ی جدیدی برومون باز میشه[golrooz]

میلاد صفری
20th September 2012, 07:41 PM
ممنون قشنگ بود

somayehfaridi
21st September 2012, 06:46 AM
من این موارد به هیچ وجه نمیذارم کسی از من تشکر کنه.دوست عزیز قرآن هیچ گاه تغییر پذیر نیست.

گرچه قرآن کتاب علوم نیست و به منظور مسایل علمی نیز نازل نشده است و منظور و هدف قرآن هدایت و رهبری جامعه بسوی سعادت دنیا و آخرت است ولی در عین حال قرآن در بسیاری موارد از این گونه مسایل در راه هدف خاص خود بهره برده است و از آنها به صورت نشانه‌هایی از قدرت لایزال الهی یاد کرده است. لذا در موارد متعددی، اشاره به بسیاری از اسرار خلقت نموده است. این امر خود نشان دهنده آن است که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه کامل به اسرار طبیعت داشته است و او کسی نیست جز آفریننده طبیعت. در زیر سه مورد از این اسرار را که در قرآن آمده است، به اختصار بیان می‌نماییم:





الف) اشاره به حرکت زمین:
"الذی جعل لکم الارض مهدا"(سوره طه، آیه 53)

"آن خدایی که زمین را برای شما مانند گهواره قرار داد."

در این آیه، قرآن با کنایه، اشاره به حرکت زمین می‌کند و آن را به گهواره‌ای تشبیه می‌کند و می‌دانیم به واسطه حرکت گهواره است که طفل در آرامش به سر می‌برد و بدینسان به حرکت زمین اشاره می‌کند. علت این امر که قرآن با صراحت به حرکت زمین اشاره نمی‌کند آن است که این جملات در زمانی نازل شده است که جز سکون زمین و حرکت افلاک به دور آن چیز دیگری برای بشر مطرح نبود. توضیح بیشتر آنکه هنگامی که هزار سال بعد گالیله برای اولین بار اعلام کرد که زمین حرکت می‌کند او را محکوم به اعدام کردند. از همین جا می‌توان فهمید که اگر قرآن با صراحت مسأله حرکت زمین را مطرح می‌کرد به طور وسیعی مطرود می‌گشت و بنابر این قرآن این مطلب را با لطافت خاصی بیان نموده است. که اولاً با نظرات مردم آن زمان صریحاً منافات نداشته باشد و ثانیا حقیقت را بیان کرده باشد.



ب) اشاره به عمل لقاح توسط باد:
"و أرسلنا الریاح لواقح" (سوره حجر، آیه 22)

"و ما بادها را عامل لقاح قرار دادیم."

قرنها پس از نزول قرآن بود که زیست‌شناسان پی به اثر بادها در انجام عمل لقاح در گیاهان شدند و این از معجزات قرآن می‌باشد.



ج) "و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس" (سوره حدید، آیه 25)

"و ما آهن را که در آن صلابت و محکمی شدید و منافعی برای مردمان در آن است نازل نمودیم."

تا قرن هجدهم یعنی دوازده قرن پس از نزول قرآن هنوز کارهای فلزی در نهایت ضعف بود و نه تنها ارزش آن شناخته نشده بود بلکه اساسا مهم و قابل توجه تلقی نمی‌شد تا این که ناگهان چشم دنیا به آهن دوخته شد و رقابت عجیبی در میان دانشمندان برای استخراج و استفاده بهتر از آن به وجود آمد تا آنجا که این دو قرن اخیر دوران نهضت و پیشرفت فلز اطلاق شده و دنیا منافع آن را حتما آنچنان که باید دریافته و صدق یکی دیگر از حقایق قرآن نقاب از صورت به یک سو زده است. این امر در خور توجه است که قرآن در میان تمام فلزات انگشت بر روی آهن گذاشته است و از منافع آهن سخن می‌گوید و امروزه این امر به وضوح مشهود است که کارآیی آهن از سایر فلزات بیشتر می‌باشد.
سابقه کشف اینکه هر موجود زنده در اثر تلفیق دو سلول مختلف نر وماده به وجود می‌آید، به بیش از چند صد سال نمی‌رسد.پس از کشف‌های علمی جدید واختراع میکروسکوپ بود که بشر دانست تولید مثل در گیاهان نیز، براثر تلقیح ذرات بسیار ریز صورت می‌گیرد، که عامل انتقال این ذرات و گرده‌های گیاهی حشرات و باد می‌‌باشد. قرآن قرنها قبل از این کشفیات می‌فرماید: «اولم یروا الی الارض کم انبتنا فیها من کل زوج کریم». (آیه7 سوره شعراء)(آیا به زمین ننگریسته‌اند که چه قدر از هرگونه گیاهان نیکو در آن رویانیده‌ایم. )



خداوند همچنین علاوه بر بیان زوجیت در عالم نباتات، عامل لقاح را نیز در آیه 22 سوره حجر چنین بیان می‌کند: «وارسلنا الریاح لواقح فانزلنا من السماء ماء». (وبادهای بارورکننده را فرستادیم و از آسمان آبی نازل کردیم.)

و جالب اینجاست که تحقیقات نشان داده است که بادها در بارور کردن ابرها و بارش برف وباران نیز نقش اصلی دارند. در تمام مراحل تبخیر آبهای سطحی و حرکت دادن بخارات آب و تشکیل و جابجایی ابرها و بارور کردن ابرها ، باد نقش اساسی را ایفا می‌کند. پس بادها نه تنها عامل تلقیح گیاهان ونباتات‌اند، بلکه عامل بارور کردن ابرها وانزال و ریزش باران از آسمان نیز می‌‌‌‌‌باشند.

حدود چهار قرن پیش گالیله، یکی از بزرگترین منجمین و دانشمندان اروپا، به جرم اینکه زمین را متحرک خوانده بود، محکوم به مرگ شد. در آن زمان اروپا دوران تاریک قرون وسطی را می‌گذراند. دورانی که ارباب کلیسا و وفاداران به تعالیم خرافی مسیحیت، بر گسترش علم و دانش مغرب زمین پنجه افکنده بودند وبا تفتیش عقاید وسوزاندن وشلاق و شکنجه، ناکامانه می‌کوشیدند تا انجیل را بر جامعه اروپا حاکم نگاه دارند. آنان مدعی بودند که زمین مرکز جهان است، ساکن است و دیگر اجرام به دور آن می‌چرخند و واتیکان نیز مرکز زمین.اما قرآن در عصر جاهلیت وقرنها پیش از محکومیت گالیله، گاه به اشاره وکنایه و گاه به صراحت زمین ودیگر کرات و کائنات را متحرک می‌داند.

قرآن در آیه 15 سوره ملک زمین را به «ذلول» تشبیه می‌کند. ذلول به معنای شتر رامی است که همواره حرکت می‌کند وسوارش را نمی‌آزارد. در آیه 53 سوره طه و آیه 6 سوره نباء آنرا به گهواره تشبیه می‌کند. روشن است که خصوصیت اصلی گهواره حرکت تؤام با آرامش آن است.



قرآن علاوه بر این در آیات 38 تا 40 سوره یس خورشید وماه را نیز متحرک می‌داند.

قوله تعالی:« والشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم والقمر قدرنه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر ولا اللیل سابق النهار وکل فی فلک یسبحون». (و خورشید بسوی قرار گاه خویش روان است. این فرمان خدای پیروزمند و دانا است. برای ماه منزل‌هایی مقدر کردیم تا همانند شاخه خشک خرما، باریک شود (تشبیهی است برای قمر شبهای آخر ماه). خورشید را نسزد که به ماه رسد و شب را نسزدکه بر روز پیشیگیرد وهر یک در مداری شناورند.)



قوله تعالی:« فلا اقسم برب المشارق والمغارب انا لقادرون». (آیه 40 سوره معارج) (پس سوگند به پروردگار همه مشرقها و مغربها که ما تواناییم.)

این آیه اشاره صریح به کروی بودن زمین دارد؛ چرا که تعدد مشرق ومغرب، در نتیجه کرویت وحرکت وضعی زمین است.

قرآن به آنچه که امروز تحت عنوان نیروی جاذبه عمومی کشف شده است و کائنات و اجرام و تارگان وسیارات را در جای خود وتحت حرکتی منظم وقانونمند نگاه می‌دارد و فاصله آنها را به تناسب حفظ می‌کند، نیز تلویحاً اشاره دارد. قرآن این نیروی جاذبه را به ستونهای نامرئی تشبیه کرده است می‌گوید:« الله الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها». (خداوندی است که آسمانها را بی هیچ ستونی که آن را ببینید، برافراشت. ) (آیه 2 سوره رعد)

قوله تعالی:« ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه بلی قادرین علی ان نسوی بنانه». (آیات 3و4 سوره قیامت) ( آیا آدمی می‌پندارد که ما استخوانهایش را گرد نخواهیم آورد؟ آری، ما قادر هستیم که حتی سرانگشتهایش را درست گردانیم. )

این آیه اشاره به توانایی وقدرت خداوند در روز قیامت دارد و در پی اثبات امکان معاد است. در این آیه بر اثبات امکان معاد با توجه به قدرت الهی می‌گوید که خداوند حتی سرانگشتان انسانها را نیز به حالت اول برمی‌گرداند. دلیل انتخاب لفظ «سرانگشتان» در این آیه، خود، جالب توجه است، چراکه امروزه معلوم گردیده است که خطوط موجود در این عضو بدن یکی از پیچیده‌ترین وظریف‌ترین عجایب خلقت است. این خطوط در افراد مختلف، متفاوت است وهمین امر سبب ایجاد فن انگشت نگاری شده است.

در یک جمع‌بندی کلی مطالب را می‌توان به صورت زیر خلاصه نمود:

1- معجزات انبیای گذشته مخصوص به زمان خاص خودشان بوده است و امروزه چیزی از آنها در دسترس ما قرار ندارد. در این میان، تنها قرآن را می‌یابیم که ادعا می‌کند یک معجزه همیشگی است.

2- قرآن کریم برای اثبات صحت ادعای خود، تمامی عالمیان را آشکارا به مبارزه می‌خواند تا اگر می‌توانند کلماتی مانند آیات قرآن بیاورند.

3- آن وجه اعجاز قرآن کریم که قرآن نسبت به تک تک سور خود بدان تحدی نموده، فصاحت و بلاغت آیات آن است. البته برای قسمتهای مختلف قرآن، علاوه بر فصاحت و بلاغت، وجوه دیگری از اعجاز وجود دارد.

4- از یکسو مخالفین اسلام در عمل چه در اعصار گذشته و چه در عصر حاضر از پرهزینه‌ترین و سخت‌ترین کارها برای بطلان اسلام دریغ نورزیده‌اند و از سوی دیگر در برابر ساده‌ترین اقدام که پاسخگویی به مبارزطلبی قرآن بود سکوت کردند و هیچ نمونه قابل توجهی که از لحاظ فصاحت و بلاغت، صاحبنظران، آن را همتای قرآن بدانند نیاورده‌اند و این در حالی است که هم انگیزه کافی داشتند و هم ادیبان عرب توانا. این خود بهترین دلیل از عجز آنها در برابر قرآن می‌باشد.

5- در قرآن، در موارد متعددی اشاره به اسرار خلقت شده است که سر آنها قرنها بعد معلوم شده است. این حاکی از آن است که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه کامل بر اسرار خلقت داشته است.

6- در قرآن، در موارد متعددی پیش‌گویی‌های غیبی آمده است که بعدا محقق شده است و این نشان می‌دهد که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه به غیب دارد.

7- قرآن با این همه وجوه اعجاز که ذکر شد به‌وسیله پیامبری آورده شده است که به گواهی تاریخ درس ناخوانده بوده است. این امر به وضوح نشان می‌دهد که او قرآن را از پیش خود نیاورده است بلکه از سوی پروردگار عالمیان فرو فرستاده شده است.
سخن آخر

گرچه قرآن دارای وجوه اعجاز متعددی است، اما اینها به این معنی نیست که قرآن یک کتاب ادبی و یا یک کتاب در خصوص مسایل اسرار خلقت و ... باشد. بلکه از این مسایل در راه هدف خاص خود استفاده کرده اثبات می‌کند که معجزه است. آنگاه خود را کتاب هدایت معرفی می‌کند و بنابراین آنان که اعجاز قرآن برایشان روشن شده است باید که طریق هدایت و معارف صحیح الهی را در قرآن بیابند. از این رو ایمان ما به سایر پیامبران الهی و معجزات آنان نیز پس از اثبات اعجاز قرآن و گوش دادن به اخبار غیبی است که قرآن از انبیای گذشته نقل می‌کند.
و اخرین جمله:در قرآن اورده شده که برای ورود به اسمانها برای شما سوراخهایی قرار دادیم.اولین و چندین ماهواره برها بعد از طی مسافتی متلاشی میشد که بعد از مطالعات گسترده مشخص شد که باید با زاویه ای خاص پرتاب و هدایت شود که این مورد در انگلستان توسط افراد یک مجمع به نام مجمع قرآن شناسی کشف شد.
در قران امده است ما زمین و اسمانها را با ستون هایی سر پا نگه داشتیم که فقط نیروی گرانش برای ما اثبات شده ولی فرمودند ستون هایی!!!!
اینم که میگید ظلم شده من خودم یه جا نوشته بوودم پیشگویی پیامبر از بیماری در قرن 21.این بیماری ایدز است که راهکاری براش وجود ندارد .حال ایا بعد 30 سال دارویی کشف شد باید بگوییم خداوند بر مردمان 30 سال پیش ظلم کرده؟
شرمنده کمی زیاد شد.

برادر عزیز
اینکه گفتم تشکر نمیکنم،اینجوری خواستم اعتراضمو نشون بدم، منظورم این نبود که شما برای تشکر مطلب میذارید
جواب هایی را که هم در ادامه دادید، منتظرشان بودم و دقیقا همان آیاتی را آوردید که دیشب موقع پاسخ دادن به شما به ذهنم رسیدن، با توجه به این آیات تردید کردم که براتون کامنت بذارم، ولی دوباره متن شما رو خوندم و تصمیم گرفتم کامنت بذارم. مطلبی که میخام بیارم طولانیه و شاید ناقص بذارم، و احتمالا این بحث سر درازی داشته باشد.
همه دلایلی که آوردید درست، اما اگر دوباره به آیه مورد نظر مراجعه کنیم درمییابیم که روی سخن خدا با معاندان رسول خداست، و می فرماید آیا نردبانی به آسمان داشته اند و سخن وحی را شنیده اند و....................
اگر منظور خداوند نردبانهای گوش بود، نتیجه میگیریم که تنها مومنان یا حداقل پیامبر از نردبان گوش برخوردارند و کافران و معاندان گوششون از نظر جسمانی ناقص است!!!!!!!!!!!!. آیا این درست است.
بله همانطور که گفتید خداوند به اقتضای درک مردم، با آنها صحبت میکند، نردبان وسیله ای ساده است که برای همه شناخته شده و ملموس است حتی برای مردم آن زمان، آن زمان تنها وسیله برای بالا رفتن، نردبان بود و استفاده از این مثال برای مردم قابل درکتر است. چه بسا اگر این آیه امروز نازل میشد بجای نردبان از کلمه موشک و ماهواره و هواپیما استفاده میشد.
به نظر من احتمالش بسیار بسیار پایینه که منظور خدا از نردبان همان نربانهای گوش باشه.
چرا که در این صورت این سوال پیش میاید که آیا همه نردبان گوش دارند بجز کافران؟ و ......... و سوالات دیگه که نمیخوام بحثو طولانی کنم.
در مورد ایدز هم که گفتید (پس خداوند به مردم 3 سال پیش ظلم کرده.....) باز این مسئله برمیگردد به مسایل علوم زیستی. خداوند طبیعتو طبق قانونی خلق کرده و هرکس این قانونو رعایت نکنه نتیجه عملشو خواهد دید، مثلا قانون جاذبه را در نظر بگیرید، اگر شما در یک بلندی روی یک طناب راه بروید مسلما اگر مهارت نداشته باشید قانون جاذبه شما را به پایین میکشد و ممکن است دست و پاتون بشکنه، در این صورت آیا خدا به شما ظلم کرده؟ نه خیر شما قانون را نادیده گرفته اید. تا جایی که من شنیده ام بیماری ایدز از آفریقا اومده نمیدونم کدوم کشور، که اونجا فساد زیاد بود و این بیماری با عرض معذرت از آمیزش یک انسان با میمون شیوع پیدا کرده، نتیجه مشخصه! وقتی بشر قانونو زیر پا میذاره باید منتظر عقوبتش بشه و خداوند ظلم نکرده، اگر بشر تلاش کرده که برای این بیماری درمان پیدا کنه به نتیجه هم میرسه.
در کل صحبت من اینه که آیات خدا رو اینگونه عجولانه تفسیر و تاویل نکنیم.

somayehfaridi
21st September 2012, 06:49 AM
با سلام
همین نزول قرآن بر اساس ادراک و فهم بشریت بوده ، پس اینجوری هم پیامبر هم امام ها به مردم ظلم کردن چون خیلی مسائل رو می دونستن ولی بیان نمیکردن، در صورتی که این بیان نکردن به دلیل سطح پایین فهم مردم آن زمان بوده است، اینکه قرآن وسیله ای برای راه زندگی مردم است در آن شکی نیست پس چه طوری در همین قرآن مراحل پیدایش آسمان و زمین و همین انسان را توضیح داده همه ی اینها وسیله ای است برای هدایت انسان.انسان از خودشناسی به خدا شناسی می رسد یکی از جنبه های خودشناسی همین جسم انسان است، همین تغییر فصول، همین مثال های متعدد که چگونه گیاهانی که از یک آب و از یک خاک استفاده میکنن میوه های متفاوت میدهند پس نباید اینها در قرآن می اومد، هدف از زندگی شناخت خداست و این جهان وسیله ای برای پی بردن به عظمت خدا و شناخت او.

ا

از شما درخواست میکنم یک بار دیگه به آیه و حتی کل سوره مورد نظر مراجعه بفرمایید و اگر نظرتون عوض نشد اون موقع بحث میکنیم.

saamaaneh
21st September 2012, 09:53 AM
از شما درخواست میکنم یک بار دیگه به آیه و حتی کل سوره مورد نظر مراجعه بفرمایید و اگر نظرتون عوض نشد اون موقع بحث میکنیم.

دوست عزیز اگر دقت کرده باشی حتما دیدی که من در ابتدا تفسیر این آیه رو آوردم و در آخر گفتم این یه استدلال هست، خود شما هم در صحبت هایتان نگفتید مطمئنم که این آیه به این موضوع اشاره ندارد و صحبت تان هم درست است به نظرم نمیشه در این موارد نظری قاطع داد، اما نمی تونیم نظر دیگرون رو هم رد کنیم، در ضمن نظر اول شما با این صحبت الان تون کاملاً متفاوته در اونجا گفتید قرآن برای پی بردن به اناتومی بدن نیست و این که اگر چنین چیزی باشد خدا به گذشتگان ظلم کرده که من این نظر تونو رد کردم ولی الان میگید نمیشه نظر قاطع داد میگم حق با شماست.

somayehfaridi
21st September 2012, 10:41 AM
دوست عزیز اگر دقت کرده باشی حتما دیدی که من در ابتدا تفسیر این آیه رو آوردم و در آخر گفتم این یه استدلال هست، خود شما هم در صحبت هایتان نگفتید مطمئنم که این آیه به این موضوع اشاره ندارد و صحبت تان هم درست است به نظرم نمیشه در این موارد نظری قاطع داد، اما نمی تونیم نظر دیگرون رو هم رد کنیم، در ضمن نظر اول شما با این صحبت الان تون کاملاً متفاوته در اونجا گفتید قرآن برای پی بردن به اناتومی بدن نیست و این که اگر چنین چیزی باشد خدا به گذشتگان ظلم کرده که من این نظر تونو رد کردم ولی الان میگید نمیشه نظر قاطع داد میگم حق با شماست.

خلاصه حرف من اینه که نباید در چنین مسائلی عجولانه نظر بدهیم، برای نظر دادن برای این مسائل نیاز به تخصص، مطالعه و ... دارد. و نمیتوان با یک فرضیه یا حدس و گمان یک نظری را صادر کرد.
اما اینکه شما گفتید نباید نظر دیگران را رد کرد، من قبول ندارم چون بستگی دارد که اون نظر چی باشه. این جمله آخرمو کلی گفتم و صرفا مربوط به این موضوع نیست. سوء تفاهم نشه لطفا

میلاد صفری
21st September 2012, 07:30 PM
واقعا احسنت به این سواد قرآنی آفرین آفرین به دوستان من حرفای همه رو مطالعه کردم سعی میکنم برم یه تحقیق کلی بکنم ببینم حق با کیه جالب شد برام بحثتون

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد