توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روز شعر و ادب فارسي (روز بزرگداشت استاد سيدمحمد حسين شهريار)
روابط عمومی سایت
17th September 2012, 09:48 AM
استاد محمدحسين بهجت تبريزي معروف به شهريار از شعراي مشهور معاصر در چنين روزي از سال ۱۳۶۷ هجري شمسي درگذشت؛
این روز در تقویم جمهوري اسلامي ایران،
تحت عنوان "روز شعر و ادب فارسي" نامیده ميشود.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/be/Shahriyar.jpg/200px-Shahriyar.jpg (http://www.njavan.com/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Shahriyar.jpg )
مجسمه شهریار، اثر احد حسینی (http://www.njavan.com/wiki/%D8%A7%D8%AD%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C)
باستان شناس
17th September 2012, 10:12 AM
یادش گرامی
سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?137591-سید-محمدحسین-بهجت-تبریزی-متخلص-به-شهریار)
محسن آزماینده
17th September 2012, 12:24 PM
شب همه بی تو كار من شكوه به ماه كردنست
روز ستاره تا سحر تیره به آه كردنست
متن خبر كه یك قلم بی تو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه كردنست
چون تو نه در مقابلی عكس تو پیش رونهیم
اینهم از آب و آینه خواهش ماه كردنست
نو گل نازنین من تا تو نگاه میكنی
لطف بهار عارفان در تو نگاه كردنست
ماه عبادتست و من با لب روزهدار ازین
قول و غزل نوشتنم بیم گناه كردنست
لیك چراغ ذوق هم این همه كشته داشتن
چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه كردنست
غفلت كائنات را جنبش سایهها همه
سجده به كاخ كبریا خواه نخواه كردنست
از غم خود بپرس كو با دل ما چه میكند
این هم اگر چه شكوه شحنه به شاه كردنست
عهد تو سایه و صبا گو بشكن كه راه من
رو به حریم كعبه لطف آله كردنست
گاه به گاه پرسشی كن كه زكوه زندگی
پرسش حال دوستان گاه به گاه كردنست
بوسه تو به كام من كوه نورد تشنه را
كوزه آب زندگی توشه راه كردنست
خود برسان به شهریار ای كه درین محیط غمبی تو نفس كشیدنم عمر تباه كردنست
mehrab123
17th September 2012, 12:27 PM
روحش شاد و یادش گرامی
yas-90
17th September 2012, 02:19 PM
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بیاعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بیجیب خود نمیکردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
یادش گرامی
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.