سونای
16th September 2012, 06:13 PM
(پرونده اي جهت نگهداري و احيا يك خانه تاريخ در گيلان – خانه آوادیس) مسعود حقاني پاشاكي* (http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/#_ftn1)
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/4-300x157.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/4.jpg)
تصوير 1- نماي جنوبي خانه آوانسيان
مقدمه: تمدن گيلان دارای پیشینه بسیار طولانی و پر افتخار است و شاید بتوان گفت که سند این پیشینه میراث به جا مانده از نیاکان ماست که گویای تمام حوادث گذشته است. از آن جمله میتوان به وقایع و اتفاقات گذشته نظیر نهضت مشروطه و انقلاب جنگل- وجود مشاهير بزرگ و همچنین وجود اقوام گوناگون و زندگانی برادرانه در کنار هم اشاره نمود. از جمله این اقوام گیلکان، تالشان، فارسها، ترکها، ارمنیها و… این سرزمین را ایرانی کوچک نموده است. اما تمام این موارد شاید نتواند به صورت تمام و کمال تصویرگر گذشته ما باشد و این بناها و ساختمانها به جا ماندهاند که یک سیمای تاریخی را به ما نشان دهند و این کمال بیرحمی است که ما در حفظ این میراث ارزشمند کم کاری نماییم از آن گذشته جامعه مدرن امروزی و زندگی با سبک جدید موجب شده است که افراد جامعه تا حدی از زندگی ساده و بیآلایش اجداد خود دور شوند. “خانه خواجه آوادیس” داراي چنين ارزش تاريخي ميباشد. كمتر نظير چنين خانهاي در گيلان- با اين همه زيبايي و قدمت- يافته ميشود و چون محل زندگي چند چهره تاريخي در ايران بوده است ميتواند با حفظ معماري با ارزش خود كاربري جديدي در جهت فرهنگ و توسعه فرهنگي اين استان بدارد. كاربريهايي همچون موزه، گالري هنرهاي تجسمي، خانه فرهنگ ارامنه گيلان و… باشد. اين خانه در ابتداي خيابان سعدي، محله استادسرا جنب ساختمان خاتمالانبيا و در كوچه نشاط واقع است. گفتني ست در سالهاي نه چندان دور، محله استادسرا و خيابان سعدي، محله ارامنه رشت محسوب ميشده است. معماري خانه هاي شهر رشت: در بررسی اولیه خانههای شهری میتوان ترکیب سهگانهای را بصورت یک بخش اصلی در وسط و دو بال جانبی در تمامی پلانها مشاهده کرد، که با تأثیرپذیری از معماری سایر نقاط ایران رنگ و بوی خاصی گرفتهاند. بدین ترتیب که در قسمت میانی، تالار یا سه دری و در مواردی ایوان قرار گرفته است. این صورت اولیه ترتیب فضاها در مواردی تغییرات جالبی نیز پیدا کردهاند. برای مثال در خانه اسدیان ایوان تبدیل به راهرویی نسبتاً سراسری گشته که دیگر حالت مرکزیت معمول را ندارد. اما همان عملکردهای همیشگی با ترکیبی تکرار شونده در پشت ایوان دیده میشوند که میتوان نمونههای آن را در معماری آذربایجان (شوروی) نیز مشاهده کرد. در حقیقت این خانه همچون بعضی از خانههای بومی دارای دو لایه متفاوت، شامل لایه سرتاسری ایوان و لایه اطاقها میباشد؛ چیزی که بندرت در معماری شهری سایر مناطق دیده میشود، بویژه در خانه ابریشمی، همان ایوان سراسری با چوب و شیشه بسته شده و تمام سطوح فوقانی را همشکل ساخته است. بطور کلی با توجه به حالت متقارن بناها، مرکزیت و سهگانگی موجود پلانهای منازل شهری، دارای نظم و هندسه پیوستهای میباشند. اما همین نظم در مواردی با سطوح بیرون زده شکسته میشود و بنا، بسوی نوعی ساخت ارگانیک تمایل مییابد. از نکات بارز دیگر این ساختمان، حالت سقف و پوشش سفالی و یا شیرواني دربرگیرنده تمام حجم بنا میباشد، پیش آمدگی سقف نیز سبب شده است تا این اتصال با جزئیات بیشتری مطرح شود. اغلب خانههای شهری گیلان 1 طبقه است. در این نوع خانهها ساختار بنا با خانههای روستایی بیشباهت نیست، تعداد اطاقها از 2 تا 3 اطاق تجاوز نمیکند که در یک ردیف مجاور هم ساخته میشوند. بطور کلی در این خانهها با توجه به شرایط اقلیمی و محیطی، کمتر به تزئینات معماری در بدنهها توجه شده و بیشترین تزئینات در داخل معماری بکار گرفته شده است.
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/5-300x273.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/5.jpg)تصوير 2- كتيبه موجود در بنا
تاریخچه بنا: “خانه خواجه آوادیس” سال 1895 میلادی (بنا بر کتیبه موجود) حدود 116 سال پیش و در زمان ناصرالدین شاه قاجار توسط “آواديس هوردانانیان” بنیانگذار مدرسه- کلیسا “مگردیچ. آ. هوردانانیان” واقع در خیابان سعدی خریداری شده و در همین سال ساخته شده است ولی مالک و یا سازنده اولیه آن معلوم نمیباشد. آوادیس بناهای زیادی را در رشت میسازد از جمله خانه آوادیس که در چند کوچه بالاتر از این بنا و تا سالهای اخیر موجود بوده است. خواجه آوادیس این خانه و بسیاری از املاک دیگر خود را در زمان حیاتش وقف میکند، ولی بعدها این خانه به دلایلی فروخته میشود.
در سال 1905 میلادی این خانه توسط دختران و دامادهای مرحوم آواديس به شخصی به نام “آوانِس آوانسیان” ارابهچی (که در اصل صاحب شرکت ارابهرانی بوده و بین رشت و تهران و دیگر شهرهای ایران ارابهرانی میکردند) فروخته میشود. وی دارای چهار پسر (که یک پسر در جوانی فوت میکند) و دو دختر بوده است. سه پسر وي بنامهای “آرادشس” و “هراند” و “موشق” بودهاند. “آرداشس آوانسیان” (اردشیر آوانسیان) در سال 1284 شمسی* (http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/#_ftn2) در رشت متولد میشود. در جوانی وارد نهضت جنگل میشود و در همان سالها از بنیانگذاران حزب کمونیست ایران میگردد. سپس در شوروی تحصیل کرده و وارد ایران میشود. وی از بنیانگذاران حزب توده در ایران بوده و مدتی رهبری شاخهی جوانان حزب و نيز شاخه حزب در گيلان را بر عهده داشته است. در زمان قائله آذربايجان دبيركل خلق آذربايجان ميبود. هِراند از بنیانگذار روزنامه “آلیک” (معتبرترین روزنامه ارامنه در ایران) ميگردد. موشق کارمند وزارت بهداری میشود و وکالت کامل را برای فروش این خانه به عهده میگیرد. در سالهای 20 شمسی این خانه به “طاطاووس ینوک آوانسیان” که از ناحیه قرهداغ ارس باران به رشت مهاجرت میکنند فروخته میشود. طاطاووس این ملک را به اسم دو پسر خود به نامهای “هاراتبون” (آرتوش) و “روبیک” میکند. آرتوش در 10 سالگی به همراه خانواده و در این خانه ساکن میگردند. طاطاووس در ابتدا به تجارت ابریشم در ایران میپردازد. بعدها به علت فعالیت در تجارت چوب، نمایندگی صنایع چوب اسالم در رشت را میگیرد. آرتدوش به علت فعالیتهای خیرخواهانه به همراه مرحوم “میناسیان” جز هیأت امناي ارامنه رشت در دور سوم و مسئول روابط عمومی خليفهگري ارامنه- در رشت- انتخاب میشود. وی در سال 85 خانه مذکور را به مجتمع خاتمالانبیا رشت میفروشد و ساکن تهران میگردد. در همان سال به علت ریزش برف- که از روی سقف مجتمع خاتمالانبیا به روی سقف این بنا وارد میآید- بخشي از اين ساختمان آسيب ميبيند که همین امر باعث میشود اداره فرهنگ و ارشاد رشت تصمیم به تخریب کامل این بنا و ساختن پارکینگ در محل مذکور را بگیرد. این موضوع با پیگیری بعضی از مردم و فرهیختگان شهر و جمعآوری طوماری درسال 87 منتفی شده و با دخالت سازمان میراث فرهنگی مقداری از سقف این بنا باز سازی میشود. در حال حاضر این بنا در تملک میراث فرهنگی استان قرار دارد. وجه تسمیه بنا: متأسفانه در برخی از جراید و متون امروزی، به علت ناآشنایی با منابع تاریخی، از این بنا به نام “خانه آوانسیان” یاد کردهاند. این بنا نام خود را از اسم “خواجه آوادیس هوردانانیان” گرفته است. وی تاجر ابریشم و از ارامنه اصفهان بوده و در دهه 1870 میلادی ساکن رشت میگردد. اشکوب زیرین خانه محل نگهداری نوغان بوده است. ارامنه اصفهان به مردی که متشخص و دارای اعتبار بوده لقب “خواجه” به معنای “بزرگ”، “آقا” و یا “ارباب” میدادند. بعد از وی دو خاندان “آوانسیان” ساکن بودهاند. اتفاقاً هر دو مهاجر از ناحیه ارس باران میباشند ولی دو خانواده هیچ نسبت فامیلی نداشتهاند و صرفاً تشابه اسمی دارند. و تا امروز نزد ارامنه گیلان به اسم “خانه آوادیس” معروف میباشد. بررسی کتیبه: با بررسي و قرائت كتيبه كه توسط بانو ژانت انجام گرفت مشخص گرديد كه بر روي كتيبه فقط چند حرف از الفباي ارمني و تاريخ ساخت بنا حك شده است. اين حرفها، با آوانوشت لاتين، در زير چنين بيان شده است:
Թ.Թ.Փ. Ծ
Ք.Ի
1895
t .t .p.ts
k.e.
1895 به گفته بانو ژانت و همچنين شخص مهندس ادوارد هوسپانيان اين چند حرف به طور مستقيم و با هم معناي خاصي ندارند و كلمهاي را ايجاد نميكنند و شايد حروف اول اسامي گچكاران و معماران سازنده بنا باشد. مشخصات تیپ پلان: ساختمان داراي دو طبقه ميباشد. طبقه همكف كه مانند زير زمين است در سابق محل پرورش نوغان و بعدها كارگاه مبلسازي بوده است. در طبقه بعدي آن كه به وسيله چند پله به ايوان بالا متصل ميشود محل استقرار ساكنان خانه بوده است. اين طبقه نيز دارای 3 پله بوده كه سه اتاق را در نيم طبقهاي قرار میدهد. - کوران شمالی جنوبی در پلان قابل مشاهده است. - پلان دارای طرح هندسی منظم هستند، پلان ها گسترده و باز هستند و طویل و باریک (به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی و دفع رطوبت). - ارتباط فضای باز و بسته معمولاً بوسیله ایوان میباشد. - معمولاً اکثر پلان دارای ایوان و یا تالار میباشند. - با توجه به اقلیم، کشیدگی در جهت شرقی- غربی میباشد. - تمام اجزای بخش بسته مسکونی با همدیگر به نحوی ارتباط دارند. - پلان دارای محور تقارن هستند و بصورت کامل قرینه و یا تفاوت های کمی نسبت به این محور دارند.
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/6-300x194.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/6.jpg)
تصوير3- نقشه پلان طبقه اول مشخصات تیپ نماها: از آنجایی که رشت، شهری بزرگ با هویت قوی تجاری بوده و با اروپا ارتباط داشته است و به عبارتی دروازه اروپا به حساب میآمده است، به همین دلیل تأثیرات ناشی از این پدیده در کالبد بناهای مسکونی و غیرمسکونی نیز انعکاس یافته است. البته این تأثیرات در بخش مسکونی، بیشتر روی ظاهر بنا و جزئیات آن اثر گذاشته است. در نماها، گاهاً تلفیقی از معماری بومی و اروپایی نیز مشاهده میگردد. روی هم رفته سه تیپ نما را میتوان تشخیص داد: یک) الهام گرفته از معماری سنتی ایران دو) الهام گرفته از معماری اروپا سه) تلفیقی از معماری سنتی و اروپایی، که روی هم رفته میتوان اشتراکات آنها را بدین شکل توضیح داد: 1.استفاده از بازشوهای فراوان در نما. 2- استفاده از شیشهبندها در ایوانها، بویژه در سمتی که بارانخور است. 3- درنظر گرفتن اصل تقارن و ترجیح محور و تأکید به آن و تکرار ریتمهای معین 4- وجود ایوانهای سراسری در گرداگرد بنا و یا بخشی از آن. http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/7-300x165.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/7.jpg)
تصوير 4- نقشه نماي جنوبي
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/81-300x174.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/81.jpg)
تصوير 5- پرسپكتيو خارجي بنا بررسي درها و پنجره ها و مصالح به كار رفته: مصالح به كار رفته در اين خانه- به مانند اغلب خانههاي قديمي- بيشتر چوب، خشت و آجر ميباشد. بيشتر خانه با گچ بري فراوان آراسته شده و حتیٰ تمامي اجزا چوبي آن به زيبايي طراحي گرديده است. تماي گچ بري ساختمان داراي نقوشي از گل و گلدان و پرندگان تزيين گشته است. در قسمت شاهنشين آن داراي يك شومينه و پنجره ارسي شكل دارد كه با شيشههاي رنگي شماي خاصي به معماري خانه ميدهد. تمامي كفپوش آن تخته كوبي ميباشد. و نيز در قسمت ايوان داراي نرده و ستونهايي چوبي است. انتهاي ستونها به كله شيري متصل شدهاند كه همگي به زيبايي با رنگ آبي طراحي گشتهاند. داراي 7 تيپ در و 3 تيپ پنجره ميباشد. درون اتاقها طاقچههايي موجود ميباشد كه بالاي همگي تزيينات گچبرياي دارد. سقف ساختمان نيز سفالپوش به رنگ قرمز است. در قسمت پايين آن ديوارههايي قرار دارد كه داراي گربهروهايي است. اين گربهروها خود نيز داراي تزيينات است كه متأثر از كل گچبريهاي ساختمان ميباشد.
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/9-300x225.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/9.jpg)
تصوير 6- پنجره ارسي شاهنشين بنا حفظ و احيای بنا: بناهاي تاريخي ميراث گذشتگان و بيانگر هويت زندگي آنان است كه حفظ اين بناها براي هر كسي كه علاقمند و كنجكاو به هويت سرزمينش ميباشد واجب است. و اين مهم ما را به اين امر واميدارد كه با مورد استفاده قرار دادن اين بناها البته نه به همان روال گذشته بلكه با يك كاربري جديد كه آن نيز مشمول تحقيقات فراوان است ضمن دادن جاني تازه به بنا از آن به عنوان گنجينهاي ارزشمند حفاظت كنيم. به جاي تخريب اينگونه آثار و پرداخت هزينه و صرف كردن بودجههاي دولتي براي ساختن مجتمعهاي فرهنگي (كه معماري بيهويت و ناهمخواني با محيط شهري خود دارا ميباشند) به جاست كه اين آثار را مرمت و نگهداري كنيم. اين امر نه تنها بر عهده معماران و شهرسازان شهرمان است بلكه همهي جامعه هنري شهرمان اعم از نقاشان، نويسندگان و شاعران و هنرمندان ديگر عرصههاي هنري را دربرميگيرد تا ضمن حفظ اين اثر هنري، آن را احيا نموده و براي آيندگان بر جاي بگذارند. منابع و مأخذ:
1) نامها و نامداران گيلان، تأليف جهانگير سرتيپ پور، نشر گيلكان
2) رشت شهر باران، تأليف محمود نيكويه، نشر ايليا
3) مهندسين مشاور طرح و بنا، 1379
4) كتاب دوازده درس مرمت، تأليف محمد حسين محبعلي، دكتر اصغر مرادي، انتشارات مركز تحقيقات و مطالعات معماري و شهر سازي ايران، 1374
5) آقاي محمد تقي پوراحمد جكتاجي، مدير مسئول نشريه گيلهوا
6) مهندس ادوارد هوسپيان، آرشيتكت
7) ” روبرت واهانیان، ”
8 ) آقاي آرتدوش آوانسيان
9) بانو ژانت هوسپيان، مسئول روابط عمومي شوراي خليفه گري ارامنه گيلان
10) كليه عكسها و نقشههاي موجود برداشت ميداني نگارنده ميباشد.
* مهندس آرشیتکت (http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/#_ftnref1)
* (http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/#_ftnref2) این تاریخ نمی تواند درست باشد زیرا در زمان نهضت جنگل وی نوجوان بوده و یک نوجوان نمیتواند از بنیانگذاران یک حزب، به خصوص حزب کمونیست ایران بوده باشد، احتمالاً در سالهای قبل از 1280 به دنیا آمده است.
http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/4-300x157.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/4.jpg)
تصوير 1- نماي جنوبي خانه آوانسيان
مقدمه: تمدن گيلان دارای پیشینه بسیار طولانی و پر افتخار است و شاید بتوان گفت که سند این پیشینه میراث به جا مانده از نیاکان ماست که گویای تمام حوادث گذشته است. از آن جمله میتوان به وقایع و اتفاقات گذشته نظیر نهضت مشروطه و انقلاب جنگل- وجود مشاهير بزرگ و همچنین وجود اقوام گوناگون و زندگانی برادرانه در کنار هم اشاره نمود. از جمله این اقوام گیلکان، تالشان، فارسها، ترکها، ارمنیها و… این سرزمین را ایرانی کوچک نموده است. اما تمام این موارد شاید نتواند به صورت تمام و کمال تصویرگر گذشته ما باشد و این بناها و ساختمانها به جا ماندهاند که یک سیمای تاریخی را به ما نشان دهند و این کمال بیرحمی است که ما در حفظ این میراث ارزشمند کم کاری نماییم از آن گذشته جامعه مدرن امروزی و زندگی با سبک جدید موجب شده است که افراد جامعه تا حدی از زندگی ساده و بیآلایش اجداد خود دور شوند. “خانه خواجه آوادیس” داراي چنين ارزش تاريخي ميباشد. كمتر نظير چنين خانهاي در گيلان- با اين همه زيبايي و قدمت- يافته ميشود و چون محل زندگي چند چهره تاريخي در ايران بوده است ميتواند با حفظ معماري با ارزش خود كاربري جديدي در جهت فرهنگ و توسعه فرهنگي اين استان بدارد. كاربريهايي همچون موزه، گالري هنرهاي تجسمي، خانه فرهنگ ارامنه گيلان و… باشد. اين خانه در ابتداي خيابان سعدي، محله استادسرا جنب ساختمان خاتمالانبيا و در كوچه نشاط واقع است. گفتني ست در سالهاي نه چندان دور، محله استادسرا و خيابان سعدي، محله ارامنه رشت محسوب ميشده است. معماري خانه هاي شهر رشت: در بررسی اولیه خانههای شهری میتوان ترکیب سهگانهای را بصورت یک بخش اصلی در وسط و دو بال جانبی در تمامی پلانها مشاهده کرد، که با تأثیرپذیری از معماری سایر نقاط ایران رنگ و بوی خاصی گرفتهاند. بدین ترتیب که در قسمت میانی، تالار یا سه دری و در مواردی ایوان قرار گرفته است. این صورت اولیه ترتیب فضاها در مواردی تغییرات جالبی نیز پیدا کردهاند. برای مثال در خانه اسدیان ایوان تبدیل به راهرویی نسبتاً سراسری گشته که دیگر حالت مرکزیت معمول را ندارد. اما همان عملکردهای همیشگی با ترکیبی تکرار شونده در پشت ایوان دیده میشوند که میتوان نمونههای آن را در معماری آذربایجان (شوروی) نیز مشاهده کرد. در حقیقت این خانه همچون بعضی از خانههای بومی دارای دو لایه متفاوت، شامل لایه سرتاسری ایوان و لایه اطاقها میباشد؛ چیزی که بندرت در معماری شهری سایر مناطق دیده میشود، بویژه در خانه ابریشمی، همان ایوان سراسری با چوب و شیشه بسته شده و تمام سطوح فوقانی را همشکل ساخته است. بطور کلی با توجه به حالت متقارن بناها، مرکزیت و سهگانگی موجود پلانهای منازل شهری، دارای نظم و هندسه پیوستهای میباشند. اما همین نظم در مواردی با سطوح بیرون زده شکسته میشود و بنا، بسوی نوعی ساخت ارگانیک تمایل مییابد. از نکات بارز دیگر این ساختمان، حالت سقف و پوشش سفالی و یا شیرواني دربرگیرنده تمام حجم بنا میباشد، پیش آمدگی سقف نیز سبب شده است تا این اتصال با جزئیات بیشتری مطرح شود. اغلب خانههای شهری گیلان 1 طبقه است. در این نوع خانهها ساختار بنا با خانههای روستایی بیشباهت نیست، تعداد اطاقها از 2 تا 3 اطاق تجاوز نمیکند که در یک ردیف مجاور هم ساخته میشوند. بطور کلی در این خانهها با توجه به شرایط اقلیمی و محیطی، کمتر به تزئینات معماری در بدنهها توجه شده و بیشترین تزئینات در داخل معماری بکار گرفته شده است.
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/5-300x273.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/5.jpg)تصوير 2- كتيبه موجود در بنا
تاریخچه بنا: “خانه خواجه آوادیس” سال 1895 میلادی (بنا بر کتیبه موجود) حدود 116 سال پیش و در زمان ناصرالدین شاه قاجار توسط “آواديس هوردانانیان” بنیانگذار مدرسه- کلیسا “مگردیچ. آ. هوردانانیان” واقع در خیابان سعدی خریداری شده و در همین سال ساخته شده است ولی مالک و یا سازنده اولیه آن معلوم نمیباشد. آوادیس بناهای زیادی را در رشت میسازد از جمله خانه آوادیس که در چند کوچه بالاتر از این بنا و تا سالهای اخیر موجود بوده است. خواجه آوادیس این خانه و بسیاری از املاک دیگر خود را در زمان حیاتش وقف میکند، ولی بعدها این خانه به دلایلی فروخته میشود.
در سال 1905 میلادی این خانه توسط دختران و دامادهای مرحوم آواديس به شخصی به نام “آوانِس آوانسیان” ارابهچی (که در اصل صاحب شرکت ارابهرانی بوده و بین رشت و تهران و دیگر شهرهای ایران ارابهرانی میکردند) فروخته میشود. وی دارای چهار پسر (که یک پسر در جوانی فوت میکند) و دو دختر بوده است. سه پسر وي بنامهای “آرادشس” و “هراند” و “موشق” بودهاند. “آرداشس آوانسیان” (اردشیر آوانسیان) در سال 1284 شمسی* (http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/#_ftn2) در رشت متولد میشود. در جوانی وارد نهضت جنگل میشود و در همان سالها از بنیانگذاران حزب کمونیست ایران میگردد. سپس در شوروی تحصیل کرده و وارد ایران میشود. وی از بنیانگذاران حزب توده در ایران بوده و مدتی رهبری شاخهی جوانان حزب و نيز شاخه حزب در گيلان را بر عهده داشته است. در زمان قائله آذربايجان دبيركل خلق آذربايجان ميبود. هِراند از بنیانگذار روزنامه “آلیک” (معتبرترین روزنامه ارامنه در ایران) ميگردد. موشق کارمند وزارت بهداری میشود و وکالت کامل را برای فروش این خانه به عهده میگیرد. در سالهای 20 شمسی این خانه به “طاطاووس ینوک آوانسیان” که از ناحیه قرهداغ ارس باران به رشت مهاجرت میکنند فروخته میشود. طاطاووس این ملک را به اسم دو پسر خود به نامهای “هاراتبون” (آرتوش) و “روبیک” میکند. آرتوش در 10 سالگی به همراه خانواده و در این خانه ساکن میگردند. طاطاووس در ابتدا به تجارت ابریشم در ایران میپردازد. بعدها به علت فعالیت در تجارت چوب، نمایندگی صنایع چوب اسالم در رشت را میگیرد. آرتدوش به علت فعالیتهای خیرخواهانه به همراه مرحوم “میناسیان” جز هیأت امناي ارامنه رشت در دور سوم و مسئول روابط عمومی خليفهگري ارامنه- در رشت- انتخاب میشود. وی در سال 85 خانه مذکور را به مجتمع خاتمالانبیا رشت میفروشد و ساکن تهران میگردد. در همان سال به علت ریزش برف- که از روی سقف مجتمع خاتمالانبیا به روی سقف این بنا وارد میآید- بخشي از اين ساختمان آسيب ميبيند که همین امر باعث میشود اداره فرهنگ و ارشاد رشت تصمیم به تخریب کامل این بنا و ساختن پارکینگ در محل مذکور را بگیرد. این موضوع با پیگیری بعضی از مردم و فرهیختگان شهر و جمعآوری طوماری درسال 87 منتفی شده و با دخالت سازمان میراث فرهنگی مقداری از سقف این بنا باز سازی میشود. در حال حاضر این بنا در تملک میراث فرهنگی استان قرار دارد. وجه تسمیه بنا: متأسفانه در برخی از جراید و متون امروزی، به علت ناآشنایی با منابع تاریخی، از این بنا به نام “خانه آوانسیان” یاد کردهاند. این بنا نام خود را از اسم “خواجه آوادیس هوردانانیان” گرفته است. وی تاجر ابریشم و از ارامنه اصفهان بوده و در دهه 1870 میلادی ساکن رشت میگردد. اشکوب زیرین خانه محل نگهداری نوغان بوده است. ارامنه اصفهان به مردی که متشخص و دارای اعتبار بوده لقب “خواجه” به معنای “بزرگ”، “آقا” و یا “ارباب” میدادند. بعد از وی دو خاندان “آوانسیان” ساکن بودهاند. اتفاقاً هر دو مهاجر از ناحیه ارس باران میباشند ولی دو خانواده هیچ نسبت فامیلی نداشتهاند و صرفاً تشابه اسمی دارند. و تا امروز نزد ارامنه گیلان به اسم “خانه آوادیس” معروف میباشد. بررسی کتیبه: با بررسي و قرائت كتيبه كه توسط بانو ژانت انجام گرفت مشخص گرديد كه بر روي كتيبه فقط چند حرف از الفباي ارمني و تاريخ ساخت بنا حك شده است. اين حرفها، با آوانوشت لاتين، در زير چنين بيان شده است:
Թ.Թ.Փ. Ծ
Ք.Ի
1895
t .t .p.ts
k.e.
1895 به گفته بانو ژانت و همچنين شخص مهندس ادوارد هوسپانيان اين چند حرف به طور مستقيم و با هم معناي خاصي ندارند و كلمهاي را ايجاد نميكنند و شايد حروف اول اسامي گچكاران و معماران سازنده بنا باشد. مشخصات تیپ پلان: ساختمان داراي دو طبقه ميباشد. طبقه همكف كه مانند زير زمين است در سابق محل پرورش نوغان و بعدها كارگاه مبلسازي بوده است. در طبقه بعدي آن كه به وسيله چند پله به ايوان بالا متصل ميشود محل استقرار ساكنان خانه بوده است. اين طبقه نيز دارای 3 پله بوده كه سه اتاق را در نيم طبقهاي قرار میدهد. - کوران شمالی جنوبی در پلان قابل مشاهده است. - پلان دارای طرح هندسی منظم هستند، پلان ها گسترده و باز هستند و طویل و باریک (به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی و دفع رطوبت). - ارتباط فضای باز و بسته معمولاً بوسیله ایوان میباشد. - معمولاً اکثر پلان دارای ایوان و یا تالار میباشند. - با توجه به اقلیم، کشیدگی در جهت شرقی- غربی میباشد. - تمام اجزای بخش بسته مسکونی با همدیگر به نحوی ارتباط دارند. - پلان دارای محور تقارن هستند و بصورت کامل قرینه و یا تفاوت های کمی نسبت به این محور دارند.
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/6-300x194.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/6.jpg)
تصوير3- نقشه پلان طبقه اول مشخصات تیپ نماها: از آنجایی که رشت، شهری بزرگ با هویت قوی تجاری بوده و با اروپا ارتباط داشته است و به عبارتی دروازه اروپا به حساب میآمده است، به همین دلیل تأثیرات ناشی از این پدیده در کالبد بناهای مسکونی و غیرمسکونی نیز انعکاس یافته است. البته این تأثیرات در بخش مسکونی، بیشتر روی ظاهر بنا و جزئیات آن اثر گذاشته است. در نماها، گاهاً تلفیقی از معماری بومی و اروپایی نیز مشاهده میگردد. روی هم رفته سه تیپ نما را میتوان تشخیص داد: یک) الهام گرفته از معماری سنتی ایران دو) الهام گرفته از معماری اروپا سه) تلفیقی از معماری سنتی و اروپایی، که روی هم رفته میتوان اشتراکات آنها را بدین شکل توضیح داد: 1.استفاده از بازشوهای فراوان در نما. 2- استفاده از شیشهبندها در ایوانها، بویژه در سمتی که بارانخور است. 3- درنظر گرفتن اصل تقارن و ترجیح محور و تأکید به آن و تکرار ریتمهای معین 4- وجود ایوانهای سراسری در گرداگرد بنا و یا بخشی از آن. http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/7-300x165.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/7.jpg)
تصوير 4- نقشه نماي جنوبي
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/81-300x174.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/81.jpg)
تصوير 5- پرسپكتيو خارجي بنا بررسي درها و پنجره ها و مصالح به كار رفته: مصالح به كار رفته در اين خانه- به مانند اغلب خانههاي قديمي- بيشتر چوب، خشت و آجر ميباشد. بيشتر خانه با گچ بري فراوان آراسته شده و حتیٰ تمامي اجزا چوبي آن به زيبايي طراحي گرديده است. تماي گچ بري ساختمان داراي نقوشي از گل و گلدان و پرندگان تزيين گشته است. در قسمت شاهنشين آن داراي يك شومينه و پنجره ارسي شكل دارد كه با شيشههاي رنگي شماي خاصي به معماري خانه ميدهد. تمامي كفپوش آن تخته كوبي ميباشد. و نيز در قسمت ايوان داراي نرده و ستونهايي چوبي است. انتهاي ستونها به كله شيري متصل شدهاند كه همگي به زيبايي با رنگ آبي طراحي گشتهاند. داراي 7 تيپ در و 3 تيپ پنجره ميباشد. درون اتاقها طاقچههايي موجود ميباشد كه بالاي همگي تزيينات گچبرياي دارد. سقف ساختمان نيز سفالپوش به رنگ قرمز است. در قسمت پايين آن ديوارههايي قرار دارد كه داراي گربهروهايي است. اين گربهروها خود نيز داراي تزيينات است كه متأثر از كل گچبريهاي ساختمان ميباشد.
http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/9-300x225.jpg (http://guilan-e-ma.ir/wp-content/uploads/2012/04/9.jpg)
تصوير 6- پنجره ارسي شاهنشين بنا حفظ و احيای بنا: بناهاي تاريخي ميراث گذشتگان و بيانگر هويت زندگي آنان است كه حفظ اين بناها براي هر كسي كه علاقمند و كنجكاو به هويت سرزمينش ميباشد واجب است. و اين مهم ما را به اين امر واميدارد كه با مورد استفاده قرار دادن اين بناها البته نه به همان روال گذشته بلكه با يك كاربري جديد كه آن نيز مشمول تحقيقات فراوان است ضمن دادن جاني تازه به بنا از آن به عنوان گنجينهاي ارزشمند حفاظت كنيم. به جاي تخريب اينگونه آثار و پرداخت هزينه و صرف كردن بودجههاي دولتي براي ساختن مجتمعهاي فرهنگي (كه معماري بيهويت و ناهمخواني با محيط شهري خود دارا ميباشند) به جاست كه اين آثار را مرمت و نگهداري كنيم. اين امر نه تنها بر عهده معماران و شهرسازان شهرمان است بلكه همهي جامعه هنري شهرمان اعم از نقاشان، نويسندگان و شاعران و هنرمندان ديگر عرصههاي هنري را دربرميگيرد تا ضمن حفظ اين اثر هنري، آن را احيا نموده و براي آيندگان بر جاي بگذارند. منابع و مأخذ:
1) نامها و نامداران گيلان، تأليف جهانگير سرتيپ پور، نشر گيلكان
2) رشت شهر باران، تأليف محمود نيكويه، نشر ايليا
3) مهندسين مشاور طرح و بنا، 1379
4) كتاب دوازده درس مرمت، تأليف محمد حسين محبعلي، دكتر اصغر مرادي، انتشارات مركز تحقيقات و مطالعات معماري و شهر سازي ايران، 1374
5) آقاي محمد تقي پوراحمد جكتاجي، مدير مسئول نشريه گيلهوا
6) مهندس ادوارد هوسپيان، آرشيتكت
7) ” روبرت واهانیان، ”
8 ) آقاي آرتدوش آوانسيان
9) بانو ژانت هوسپيان، مسئول روابط عمومي شوراي خليفه گري ارامنه گيلان
10) كليه عكسها و نقشههاي موجود برداشت ميداني نگارنده ميباشد.
* مهندس آرشیتکت (http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/#_ftnref1)
* (http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/#_ftnref2) این تاریخ نمی تواند درست باشد زیرا در زمان نهضت جنگل وی نوجوان بوده و یک نوجوان نمیتواند از بنیانگذاران یک حزب، به خصوص حزب کمونیست ایران بوده باشد، احتمالاً در سالهای قبل از 1280 به دنیا آمده است.
http://guilan-e-ma.ir/2012/04/%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%87%D9%88%D9%8A%D8%AA/