PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی هاليوود و صهيونيزم



kamanabroo
13th March 2009, 01:38 AM
هاليوود و صهيونيزم جهان امروز، جهان تصوير است و عمده ترين مصداق اين تصوير سينما است. به گفته پستمن: «براي انتقال معلومات سه دوره ذكر مي شود: دوره انتقال معلومات به وسيله زبان، دوره مكتوب و بالاخره دوره تصوير (سينمايي و تلويزيوني)».«دوره گفتار، دوره نوشتار، دوره تصوير»
الف- تصوير
جهان امروز، جهان تصوير است و عمده ترين مصداق اين تصوير سينما است. به گفته پستمن: «براي انتقال معلومات سه دوره ذكر مي شود: دوره انتقال معلومات به وسيله زبان، دوره مكتوب و بالاخره دوره تصوير (سينمايي و تلويزيوني)».«دوره گفتار، دوره نوشتار، دوره تصوير»
انسان ها بيشترين اطلاعات دريافتيشان از چشمهايشان است. ما در شبانه روز 78 تا 79 درصد اطلاعات را از طريق چشم دريافت مي كنيم. اين اطلاعات بزرگترين و عميق ترين تأثيرات را روي شخصيت انسان مي گذارد.
تأثيري كه تصوير دارد هيچ كلامي ندارد و هر تصوير معادل هزار كلمه در روانشناسي مطرح شده است. همچنين تصوير يك زبان بين المللي است.
رسانه گرم كنش رفتاري ايجاد مي كند. يعني شخص را به جايي مي رساند كه براساس فيلمي با تصويري كه ديده رفتار اجتماعيش تغيير مي كند. تلويزيون و محتواي برنامه اش به عنوان رسانه گرم مطرح مي شود. يعني: رسانه اي كه قادر است رفتار اجتماعي توليد كند قادر است يك مطلب را به يك رفتار تبديل كند.
در تلويزيون محور تصوير است. نيمكره راست مغز تصاوير را مي گيرد و مطالبي كه درنيمكره راست گرفته مي شود تا ابد ماندگار است ولي نيمكره چپ مغز فرّار است و انسان فراموش مي كند.
ب- هاليوود
هاليوود مركز فيلمسازي آمريكاست و در هر سال 700 فيلم توليد مي كند و سالانه بيش از 20 ميلياد دلار سود خالص دارد و نزديك 78 درصد سينماها و تلويزيون هاي جهان از آن تغذيه مي شود.[6] در اين ميان غرب براي اعمال قدرت از تصوير، بهترين استفاده را مي كند. مهمترين كاري كه غرب مي كند اين است كه مبناي نظري خودش را كه محصول ايده ها و اهدافش است به زبان تصوير ترجمه مي كند.90 درصد كمپاني قرن بيستم دست صهيونيست هاست و 82 درصد هاليوود را صهيونيست ها تشكيل مي دهند.
ج- صهيونيسم مسيحي
«يا ايها الرسول لايحزنك الذين يسارعون في الكفر من الذين قالوا آمنا بافواههم و لم تؤمن قلوبهم و من الذين هادوا سماعون للكذب سماعون لقوم آخرين لم يأتوك يحرفون الكلم من بعد متواضعه»[9]
«اي پيامبر، آنان كه به زبان گفتند ايمان آورديم ولي قلبهايشان ايمان نياورد و به سوي كفر سرعت گرفته اند، تو را ناراحت نكنند و همچنين آن يهوداني كه حرفهاي تو را تحريف كرده و به دروغ، سخنان فتنه خيز براي قومي كه پيش تو نيامده اند، نقل مي كنند، اينان سخنان را- مطابق ميل و هواي نفس خود- از مواضع اصلي اش تحريف مي كنند.»
صهيونيسم مسيحي واژه اي است كه براي شاخه افراطي پروتستانهاي آمريكايي به كار مي رود. اين گروه به خاطر حمايت از اسرائيل بدين نام مشهور شده اند.[10] صهيونيسم مسيحي نام و عنوان حمايت فعالي است كه از سوي مسيحيان از جنبش صهيونيسم به عمل مي آيد.[11]
«مسيحيت صهيونيستي» جرياني «فرهنگي، سياسي» است كه با تكيه بر آموزه هاي توراتي، تمايلات سياسي صهيونيستي و امكانات نظامي سعي در كسب سلطه كامل بر جغرافيايي فرهنگي و خاكي مسلمين (از نيل تا فرات) دارد.
اين جريان موضوع زمينه سازي ظهور مقدس را بهانه حضور در خاورميانه، حمايت از اسرائيل، تسلط بر عراق و... ساخته است و همچنين مسيحيت صهيونيسم «ظهور حضرت عيسي (عليه السلام) را مشروط به تشكيل اسرائيل بزرگ، انهدام بيت المقدس، بناي هيكل سليمان و بالاخره واقعه «آرماگدون» مي شناسند و حذف عوامل مزاحم تحقق اين استراتژي، مقابله با مسلمين و روحيه جهادي شيعيان، سلطه كامل بر ايران اسلامي و قتل عام مخالفان سلطه صهيونيسم بر سرزمينهاي اسلامي را مقدمه لازم به شمار مي آورد.
مهم ترين عقايد صهيونيسم مسيحي بر سه محور استوار است:
اول: ايمان به بازگشت حضرت مسيح(عليه السلام) و اينكه اين بازگشت مشروط به برپايي دولت اسرائيل است.
دوم: تشكيل دولت اسرائيل و اينكه برپايي اين دولت محقق نخواهد شد مگر با بازگشت يهوديان به فلسطين.
سوم: اين كه تنها شريعت خدا تورات است و اين دين بايد در فلسطين درباره يهوديان اجرا شود زيرا آنان ملت برگزيده خداوند هستند.
در سال 1985/1364 بنيامين نتانياهو، سفير كبير وقت اسرائيل در سازمان ملل در پيام خود به صهيونيسم مسيحي و به مناسبت مراسم ملي دعاي صبحانه اسرائيل، از صهيونيسم مسيحي بدين گونه ستايش كرد. مشاركت تاريخي اي كه براي تحقق رؤياي صهيونيستي، به اين خوبي عمل مي كند. نتانياهو افزود: مسيحيان حمايت دراز مدت، صميمانه و سرانجام كارسازي از صهيونيسم به عمل آوردند؛ مانند حمايتي كه در ادبيات انگليسي، به صورت كتاب جرج اليوت ظاهر شد كه رماني بود سخت مؤثر درباره صهيونيسم، يا رمان ديگري به نام دانيل دروندا كه پيشگويي كرد، يهوديان دولت نويني را تأسيس خواهند كرد.
نتانياهو گفت: مسيحيان كمك كردند تا يك نقشه تخيلي محض به صورت يك دولت يهودي درآيد.
صهيونيست ها براي اين كه با وجدان آرام بتوانند خاك فلسطين را متصرف شوند، ناچار بودند فرض كنند، مردمي كه مالك آن سرزمين هستند، آنجا نيستند.
هدف از اتحاد بين اسرائيل و آمريكا كه اينك به صورت مسيحيت صهيونيست درآمده سياسي است، در اين راستا سه هدف عمده وجود دارد كه اتحاد اسرائيلي ها و آمريكايي ها را نشان مي دهد: اسرائيل پول مي خواهد و نيز، مي خواهد كنگره ايالات متحده همه حرف هاي سياسي آن را طوطي وار تكرار كند، و هم مي خواهد كه كنترل انحصاري كامل خود را بر شهر بيت المقدس برقرار سازد. مسيحيان دست راستي نوين براي رسيدن به هر سه اين هدف ها به اسرائيل كمك مي كنند. كشيشان مسيحي صهيونيست، طرفداران اسرائيل و حاميان عقيده جنگ بزرگ آخرالزمان اند. در واقع مسأله اساسي، تفسيري است كه آنان از پيشگويي هاي انبياي بني اسرائيل ارائه مي دهند.
اولين مسيحي صهيونيست كه وارد كاخ سفيد شد؛ «جيمي كارتر» بود. جيمي كارتر در نطقي كه در كنيست اسرائيلي ايراد كرد مي گويد كه: «رابطه ما با مردم اسرائيل فراتر از يك رابطه ويژه است. مسئله هم سرنوشتي و هم پيماني و نفوذ فرهنگ ديني و يهوديت است و ما چيزي شبيه وحدت اخلاق، احكام و فرهنگ با شما يهوديان داريم.
اين دنياي پيرامون ماست كه در آن، ائتلاف سه گانه سياست مداران، نظريه پردازان و صهيونيست هاي افراطي براي سروري جهان شكل گرفته است. اين آينده پژوهي آنها بود كه تدارك جنگ بزرگ را هدف قرار داد، و اكنون در حال اجراي طرح هاي خود است، نتيجه ظاهري چنين طرحي براي آنان دسترسي به ثروت كشورها، استفاده از منابع عظيم نفتي، تغيير نقشه جغرافيايي خاورميانه، سلطه بر جهان و دست يازيدن به همه آمال شيطاني خود است. و برخي از كارهايي كه براي رسيدن به اين اهداف صورت گرفته از اين قرارند:
1- شبكه هاي تلويزيوني حاميان صهيونيسم مسيحي
گفتني است شبكه تلويزيوني مسيحيان آمريكا داراي 3 ايستگاه است و سالانه 200 ميليون دلار درآمد دارد. همچنين مسيحيان (راستگراي) آمريكايي در شبكه تلويزيون خاورميانه (جنوب لبنان) سهيم هستند 16 ميليون خانواده آمريكايي برنامه هاي اين شبكه را مي بينند.
«جيمي سوهارت» مالكيت دومين شبكه تلويزيوني انجيلي معروف آمريكا را داراست. 9 ميليون خانواده آمريكايي بيننده برنامه هاي اين شبكه هستند.
«جيمز بيكر» مالك سومين شبكه تلويزيوني تبشيري آمريكاست، 6 ميليون خانواده آمريكا تماشاگر برنامه هاي اين تلويزيون هستند. درآمد اين شبكه تلويزيوني سالانه بين 50 تا 100 ميليون دلار است.
در اينجا بايد به اين نكته اشاره شود كه نوارهاي صوتي و تصويري از برنامه هاي «حاميان يهود» در ميان قشر متوسط جامعه آمريكا شديداً رواج دارد.
حاميان يهود كه در شبكه هاي تلويزيوني كار مي كنند در حقيقت نمايندگان صهيونيسم مسيحي هستند كه توانسته اند از طريق فعاليت خود- كه بزرگ ترين و مهم ترين جنبش نصراني در تاريخ مسيحيت (آمريكا) به شمار مي رود- ساختاري تحت عنوان (كمربند تورات) در سراسر ايالتهاي جنوبي و مركزي آمريكا ايجاد كنند. در اين مناطق گروههاي گسترده اي از مسيحيان تندرو و مؤمن به پيشگويي نبرد پاياني يا پايان جهان يا ظهور حضرت مسيح(عليه السلام) سكونت دارند. آنان معتقدند حضرت مسيح (عليه السلام) جهان را از شر و گناه نجات مي دهد، البته پيش از ظهور حضرت مسيح (عليه السلام) جنگ هسته اي شعله ور خواهد شد به طوري كه در جريان آن سه ميليارد انسان جان خود را از دست خواهند داد. صهيونيسم مسيحي بيش از 1200 جنبش افراطي مذهبي آماده ساخته، اين جنبشها فيلمهاي سياسي براساس محورهاي ديني ساخته اند، كه اين فيلمها به طور رايگان پخش مي شوند. اين فيلمها بر محور حمايت از اسرائيل قبل از ظهور حضرت مسيح (عليه السلام) دور مي زند. مثل فيلم «اسرائيل كليد نجات آمريكا» و «قدس د، س»
شبكه خاص مسيحيان نزديك بودن ظهور مسيح را تبليغ و القا مي كنند تا كارهاي صهيونيست ها به عنوان نشانه هاي پايان دوران توجيه شود.
2- پايگاههاي مسيحيت صهيونيسم در آمريكا
ما در اين جا فقط به نام بردن پايگاهها مي پردازيم: 1- كيش ابراهيم، 2- طلاب كتاب مقدس 3- پلهايي براي صلح 4- جنبش مسيحي براي اسرائيل 5- ائتلاف مسيحيان براي آمريكا 6- دوستان مسيحي انجمنهاي مقيم اسرائيل 7- دفاتر ديويد آلن لوييس 8- انجمن مذهبي اچاد 9- توجه به اورشليم 10- انجمن طرفداران انجيل در اسرائيل 11- پروژه اگزوبوس 12- حمايت از انجمن هاي مذهبي اسرائيل 13- تجربه هاي جليل 14- پيش گوييهاي ليتدسي 15- هواداران آمريكا 16- هواداران اسرائيل 17- سفارت بين المللي مسيحي در اورشليم 18- اسرائيل، محبوب من 19- دفاتر جان هاگي 20- دفاتر اوليوروت 21- پيشگويي در امروز 22- تصنيف، آواز 23- سلام اورشليم 24- فرقه ساكنين 25- مقاومت براي اسرائيل 26- صداي شيپور 27- صهيونيست 28- پايگاه هاي مسيحي در برزيل 29- پايگاه هاي مسيحي در انگليس.
ائتلاف مسيحيان براي آمريكا: وسيع ترين و فعال ترين تشكل با ريشه هاي محافظه كارانه در سازمانهاي سياسي آمريكا است، كه مردم با ايمان را دعوت به فعاليت درساختن و شكل دادن دولتشان مي كند. اين تشكل توسط پت روبرستون (Robertson Pat) پايه ريزي شد كسي كه طرفداري صريح و دو آتشه براي اسرائيل در سايت خود و 700 برنامه تلويزيوني در شبكه مسيحي به حساب مي آمد.
د- استفاده هاليوود از حقيقتهاي تحريف شده ديني
نظام تصويري هاليوود، مشخصاً به عنوان بازوي تصويري سياستمداران آمريكايي در صدد است تا با مصادره به مطلوب مفاهيم يوحنا و آرماگدون و تحريف آموزه هاي ديني، مقدمات رويارويي نهايي غرب را با دنياي اسلام فراهم آورد. از اين رو جا دارد ما با مفاهيم يوحنا و آرماگدون بيشتر آشنا شويم.
1- يوحنا
يوحنا، نام پدرش زبدي و نام مادرش سالومه بود. او يكي از دوازده حواري مسيح و برادر يعقوب زبدي و صاحب يكي از اناجيل اربعه است. رؤيا يا مكاشفات حضرت مسيح را مي نوشت و نيز رسائل سه گانه و كتاب مكاشفه بدو منسوب است. او مردي حليم و مهربان و دلير بود و هنگامي كه مسيح يهود گرفتار شد، او بود كه در هنگام صليب نمودن مسيح حاضر بوده و نيز صبح زود به قبر مسيح وارد شد و بعد از صعود نمودنش هرچه او را حبس نمودند و تازيانه زدند و تهديد به قتل كردند باز در اورشليم به دليري، مژده انجيل مي داد و جان خود را در راه آن حضرت نهاده بود.
به عقيده اكثريت مسيحيان او انجيل خود را پس از انتشار همه انجيلهاي ديگر و در اواخر قرن اول ميلادي نوشته و هفت معجزه از سي و سه معجزه مسيح در انجيل يوحنا مذكور است.
و گفته شده: يوحنا يكي از روحانيون بلند پايه كليساي قرن اول ميلادي است هنگامي كه به جزيره اي تبعيد شد مكاشفه اي برايش رخ مي دهد كه در اين مكاشفه صحبت از ظهور مجدد عيسي مسيح دارد. كه امروز در اناجيلي كه چاپ مي شود در فصل آخر آن مكاشفه يوحنا آمده است.
«فرشته هفتم شيپور خود را به صدا درآورد، از آسمان صداهاي بلند به گوش مي رسيد كه مي گفت: سلطنت جهان از آن خداوند ما و مسيح او شد و او تا ابد فرمانرواست.
يوحنا طوماري را به تصوير كشيد كه بر آن هفت مهر نهادند. گشودن هر مهر يكي از نشانه هاي آخرالزمان را بلا مي كند. آنگاه كه چهار مهر نخستين گشوده شد چهار سوار اهريمن هريك سوار بر يك اسب رنگين ظاهر مي شوند، چهار، اسب سوار نشانه هاي شرارت هاي دنيايي اند. كشور گشايي، خونريزي، قحطي و مرگ.
پنجمين مهر گشوده شده، شهدايي را كه جان بر سر ابلاغ كلام پروردگار گذاشتند جلوه گر مي كند. با ردايي سفيد و مطهر. با گشوده شدن مهر ششم زلزله هاي شديدي رخ مي دهد، خورشيد سياه مي شود، ماه به رنگ خون درمي آيد، كوهها و جزاير از جاي خود حركت مي كنند.
هرگاه مهر هفتم گشوده شود زمين و آسمان در سكوتي مطلق فرو مي روند. آن گاه هفت فرشته ظاهر مي شوند با هفت شيپور، صداي هر شيپور موجب مي شود مصيبتي تازه مستولي شود، تگرگ، آتش و باراني از خون از آسمان فرو مي ريزد. ستارگان به زمين مي افتند و جانوراني وحشتناك همچون عقربها و ملخهاي عظيم الجثه با چهره هاي انساني با تاج و ردايي درخشان، جهان هستي را پر مي كنند چه بسا مردماني كه نابود مي شوند و پير و جوان را در خاك هلاك در مي غلطند.
2- آرماگدون
1-2) تعريف آرماگدون «هرمجدون»
جنگ آخرالزمان مسيحيان صهيونيست، در «مجدو» روي مي دهد. در زمان هاي قديم، «مجدو» شهر بسيار مهمي بود. اين شهر در محل تقاطع دو جاده مهم استراتژيك نظامي و كاروان رو قرار داشت، جاده باستاني ساحلي كه مصر را از راه مجدو به دمشق و مشرق مربوط مي ساخت، از اين دره مي گذشت، از اين رو، اين محل هميشه ميدان جنگ بوده است. حتي، برخي از تاريخ نويسان، اعتقاد دارند كه در اينجا، بيش از هرجاي ديگر در جهان، جنگ روي داده. فاتحان كهن، هميشه مي گفتند هر فرماندهي كه مجدو را داشته باشد، مي تواند در برابر همه مهاجمان پايداري كند.
كلمه عبري «هار» يعني كوه، كه با مجدو، هار مجدو را مي سازد. واژه هارمجدون تنها يك بار در انجيل ثبت شد، و اين هماني است كه در كتاب يوحنا، باب شانزدهم، آيه 16 آمده كه چنين است: و ايشان (مسيح) را به موضعي كه آن را در عبراني هارمجدون مي خوانند، فرود مي آورد. هنگامي كه مسيح دوباره به زمين يا هارمجدو بازگردد، و از آسمان ها به ارض اورشليم نزول كند، همه تاريخ به يك معني، توسط خداوند رقم مي خورد، و چون همه تاريخ مربوط و متمركز است بر امت اسرائيل كه تخم چشم و برگزيده محبوب خداوندند، از اين جهت، در نبرد بزرگ آخرالزمان، خداوند با نزول مسيح و به كمك يهوديان دوباره زمام تاريخ بشر را به دست خود مي گيرد.
كلمه «Armageddon» يا هَرمَجدون واژه اي است اصلاً يوناني كه بنا به تعريف واژه نامه هاي آمريكايي همچون فرهنگ «وبستر» به معني نبرد نهايي حق و باطل در آخرالزمان است. همچنين اين واژه نام شهري است در منطقه عمومي شام و جنگي عظيم در آنجا رخ مي دهد و مرحله حاضر از زندگي بشر در آن زمان پايان مي يابد. به عبارتي نبرد مذكور مقدمه تحولي بزرگ است كه سرنوشت نهايي آدمي بر روي كره زمين به آن بستگي دارد.
و در جايي ديگر آمده است: «آرماگدون» واژه عبري و به معناي تپه شريفان است و آن تپه بزرگي واقع در شمال فلسطين است.
مؤسسات ديني به همراه رسانه هاي ديداري و شنيداري آمريكا، از سال هاي دهه هشتاد ميلادي مردم خود را به ايمان جمعي به وقوع حادثه اي بزرگ در سرزمين شام كه به نبردي هسته اي خواهد انجاميد توجه دادند و مردم را به ايمان به اين نكته فرا مي خوانند كه بزودي لشكري از دشمنان مسيح كه از ميليونها نظامي تشكيل يافته، از عراق حركت مي كند و پس از گذشتن از رود فرات- كه در آن زمان به خشكي گراييده است- به سوي قدس رهسپار مي شود. اما نيروهاي مؤمن به مسيح راه اين لشكر را سد كرده و همگي در «آرماگدون» با يكديگر برخورد خواهند كرد و درگيري سختي در اين مكان اتفاق مي افتد و سپس مسيح براي بار دوم از جايگاه بلند خود بر زمين فرود مي آيد . و زمام رهبري جهان را در دست گرفته و صلح جهاني را برقرار مي كند و اين مهم را از مركز فرماندهي خود در قدس عملي مي سازد.
مؤسسات ديني آمريكايي اين نكته را روشن ساخته اند كه سپاهي كه ازعراق به سوي قدس رهسپار خواهد شد از نظاميان عراق، ايران، ليبي، سودان و قفقاز در جنوب روسيه تشكيل مي شود.[25] جنگي جهاني كه به مرگ ميليون ها نفر غيريهودي و غيرمسيحي بينجامد.
چيزي شبيه اعتقاد غلط برخي افراد در ميان مسلمانان كه تسريع ظهور حضرت حجت (عج) را به دامن زدن به فساد و تباهي منوط مي دانند.
ايستگاههاي ماهواره اي، جنگ آرماگدون را در آمريكا و اسرائيل تبليغ مي كنند، شبكه چهارم تلويزيون اسرائيل، دائماً از آرماگدون و جنگ آينده خبر مي دهد.
(گريس- هال- سل) كه يك نويسنده مسيحي- آمريكايي است در كتاب تدارك جنگ بزرگ مي نويسد: «شبكه چهارم تلويزيون اسرائيل همواره مي كوشد مردم را متقاعد سازد كه لازم نيست در راه اصلاح بكوشند؛ بلكه بايد به جاي آن، جنگ را بخواهند؛ زيرا خواست خداست، آن را چنين توجيه مي كنند كه خداوند در ازل مقدر فرموده كه دقيقاً همين ما مردماني كه در اين نسل زندگي مي كنيم، بايد به جنگ هسته اي دست بزنيم؛ آياتي از انجيل و گوشه هايي از كتاب حزقيال و دانيال نبي را نقل مي كنند تا اثبات كنند كه ما در دوره آخرالزمان هستيم؛ آنان هيچ گاه به ياد مردم نمي آورند كه مسيح، پيام صلح به همراه داشت و از جنگ و خون ريزي متنفر بود.»
با نگاهي به تاريخ اروپا و آمريكا در مقاطعي حساس، رهبران آنان با اشاراتي كوتاه و بسيار مبهم مطالبي را بيان مي داشتند كه بيانگر انديشه هاي دروني حاكم بر آنان بوده است.
ناپلئون وقتي به دشت جزرال ميان حليلي و سامريه در حوالي كرانه غربي رود اردن رسيد. گفت: «اين، ميدان بزرگترين نبرد جهان است» وي اين مطب را براساس آموزه هاي انجيلي ابراز داشت.
جمس برونهام در كتاب خودش به نام «مبارزه براي جهان» نوشته: هدف ما ايجاد دولت جهان آمريكايي است، به گونه اي كه با دولتهاي جهان به مبارزه برخيزد.
2-2) بررسي آرماگدون از ديدگاه يوحنا و احاديث
شدت حادثه و تعداد كشتگان در اين نبرد آنقدر زياد است كه در مكاشفه يوحنا از آن به عنوان ضيافت خداوند براي پرندگان ياد مي شود كه «و ديدم فرشته اي را در آفتاب ايستاده كه به آواز بلند تمامي مرغاني را كه در آسمان پرواز مي كنند ندا كرده مي گويد: بياييد و به جهت ضيافت عظيم خدا فراهم شويد. تا بخوريد گوشت پادشاهان و گوشت سپه سالاران و گوشت جباران و گوشت اسبان و سواران آنها و گوشت همگان را چه آزاد، چه غلام و چه صغير و چه كبير.»
پيروان اين نظريه حتي به متحدان يهودي خود نيز رحم نمي كنند وضمن آن كه معتقدند ميليونها نفر از يهوديان در جنگ كشته مي شوند و عده باقي مانده را نيز چنين ترسيم مي كنند:
«پس از نبردهاي مجدون تنها صد و چهل و چهار نفر يهودي زنده خواهند ماند، و همه آنان اعم از مرد، زن و كودك، در برابر مسيح سجده خواهند كرد و به عنوان مسيحيان نو آيين، خود به تبليغ كلام مسيح خواهند پرداخت.»
3-2) شاهد مثال در رواج فرهنگ آرماگدون
اينك صداهاي هواخواه جنگ، دارد بلندتر مي شود. مدرسه هاي انجيلي بسياري در سراسر آمريكا، اصول مشيت الهي گرايي و خداشناسي جنگ آخرالزماني يا هارمجدون (آرماگدون) را برپايه پرستش اسرائيل تعليم مي دهند. ديل كراولي، كشيش پروتستان مقيم واشينگتن دي سي و يكي از پايه گذاران مجمع ملي سخن پراكنان مذهبي، در اين باره مي گويد: «مدرسه هايي مانند مؤسسه انجيلي لوس آنجلس، و حدود 200 مؤسسه ديگر، دانشجويان را به سراشيبي تند مشيت الهي گرايي و پرستش اسرائيل مي رانند.» حتي گفته مي شود: تعداد قابل توجهي از استادان و دانشجويان، كتاب اسكوفيلد، يا يكي از مهم ترين منبع مشيت گرايي مسيحي مي خوانند، و به آرمان هاي هارمجدون يا جنگ هسته اي آخرالزمان اعتقاد دارند. در حال حاضر، در مدرسه هاي آموزش انجيلي، حدود 100000 دانشجو تحصيل مي كنند.
اين دانشجويان پس از فراغت از تحصيل، كشيش پروتستان مي شوند، به ميان مردم مي روند و ديدگاه هاي نظريه مسيحيت صهيونيستي را تبليغ مي كنند؛ يا اين كه خودشان، مدرسه هاي آموزش انجيل را به راه مي اندازند و در آن ها مشغول تدريس آموزه هاي انجيلي آخرالزماني مي شوند. آگاه شدن از كار اين مسيحيان جنگجو، كه يك جنگ هسته اي محتوم و گريز ناپذير را تبليغ مي كنند، بايد خود به منزله آماجي براي مردان و زنان صلح خواه درآيد، چون روشن مي سازد وظيفه اي كه در برابر ما قرار دارد، بس سنگين است.
در واقع، همه مردم صلح خواه به جاي اين كه در اين باره ساكت بنشينند، لازم است با بلند كردن صداي خود بر ضد اتحاد ميان دولت اسرائيل و مسيحيان جنگجوي دست راستي ايالات متحده آمريكا، به بهترين و مؤثرترين صورت از يك هارمجدون (جنگ هسته اي) جلوگيري كنند.
ھ – سينما و صهيونيزم
هنر هفتم از بدو پيدايش (در آستانه آخرين سده از هزاره دوم ميلادي) تا امروز، غالباً برآورنده خواسته ها و نمايانگر سياست‏هاي جهاني صهيونيسم بوده است. و اين گفتار نه از سر تعصب و تقليد، كه به پشتوانه پژوهش و تحقيق ابراز شده است.
شايد بسياري از كارشناسان اعتقاد داشته باشند كه قدرتمندان اصلي در هاليوود كارگردانها، ستارگان و يا حتي تهيه كنندگان هستند اما در اين ميان نبايد سايه يهوديان را بر پيكره صنعت فيلمسازي ناديده انگاشت. تاريخ سينماي آمريكا هر روزه شاهد شكل گيري فيلمهايي است كه به حمايت آشكار از يهوديان مي پردازند و به نوعي اديان ديگر را به سخره مي گيرند.
در سينماي هاليوود، براي يك هنرمند ضد صهيونيست (حتي اگر يهودي باشد) جايي وجود ندارد و سرنوشت تلخ بزرگترين هنرمند تاريخ سينما (چارلي چاپلين) گواهي است بر اين مدعا، متقابلاً بسياري از گمنامان عرصه سينما به دليل برخورداري از حمايت لابي يهود، يك شبه ره صد ساله پيمودند و در رديف بزرگان سينما قرار گرفتند. از اين گروه جمعي يهودي و برخي ديگر صرفاً در گرو آرمان هاي صهيونيسم بودند و اين حكايت تا امروز همچنان باقي است.
خانم «دالي پارتن» خواننده سبك «كانتري» اعتقاد دارد كه در هاليوود همه از ساخت برنامه هاي مذهبي بيمناك هستند و مي‏گويد: «به نظر مي رسد كه تهيه كننده هاي صنعت فيلمسازي حتي از لمس سوژه هايي كه رگه هاي مذهبي دارند، نيز رويگردان هستند؛ چراكه همه آنها يهودي هستند و براي آنها ساخت فيلمهايي كه به ترويج اديان ديگر از جمله مسيحيت بپردازد هراسناك است.»
اين بسيار اندوهناك است كه جمعيتي كه تنها نماينده سه درصد از جمعيت آمريكا هستند و اغلب آنها نيز در زمره مهاجران جاي مي گيرند، كنترل سينمايي را در دست مي گيرند كه بيانگر فرهنگ و ساختارهاي مالي و دولتي يك كشور است. همواره در جهان اين گمان وجود داشته كه بيشترين قدرت در دستان كمترين جمعيت است و ساخت فيلمهايي با هدف تخريب ديگر اديان در هاليوود، بر اين واقعيت صحه مي گذارد.
لابي صهيونيسم در هاليوود، در عرصه توليد فيلم هاي كودكان نيز تا كنون بسيار مؤثر و فعال عمل كرده است. شخصيت مشهور «ميكس ماوس» نمادي از همان يهودي سرگردان است.
مورد ديگر شخصيت هاي كارتوني، انيميشن «جوجه اردك زشت» و «دامبو، فيل پرنده» در زمره اين گروه آثارند. در مورد اخير، مادر دامبو كه (يك فيل است) شب كلاه مخصوص يهوديان را بر سر دارد و به جرم دفاع از فرزندنش در اسارت به سر مي برد و خود دامبو هم طي عملياتي در سيرك، پرچمي را كه به پرچم اشغالگر قدس بي شباهت نيست به اهتزاز درمي‏آورد.
سه كارتن: كشتي نوح، زندگي حضرت موسي و زندگي حضرت يوسف (عليهم السلام) براساس قصص تورات، روايات تحريف شده اي از زندگي انبياي اولوالعزم ارائه شده است. جالب توجه آن كه در برخي از اين آثار، شخصيت هاي اصلي انيميشن با صداي مشهورترين ستارگان سينما سخن مي گويند و صداي آنها براي بسياري از تماشاگران غربي خاطره انگيزه و آشناست.
از موارد ديگري كه مي توان به آن در اين زمينه اشاره كرد، در كارتن هاي لي لي پوت و گاليور و همچنين مهاجران (دكتر ارنست) كه بايد اسم آن را غاصبان بگذارند سياست هاي صهيونيسم ها به خوبي ديده مي شود.

ttp://www.usanewlook.com/

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد