ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روش‌های مقابله با بحران‌های زندگی



narma
13th September 2012, 11:50 AM
روش‌های مقابله با بحران‌های زندگی

http://www.uc-njavan.ir/images/xudsdx0mubbazsextg43.jpg

ساعت شش بعدازظهر یكی از روزهای هفته است. فقط 20 ثانیه مانده تا سد چراغ قرمز را بشكنی، در ثانیه 19، به یاد یكی از طلبكارها می‌افتی كه فردا باید ملاقاتش كنی، ثانیه 18، چراغ قرمز راهنمایی، روز هجدهم ماه را برایت تداعی می‌كند كه باید حسابت را با صاحبخانه تسویه كنی و
به گزارش شبكه خبری صداقت;ایران; ساعت شش بعدازظهر یكی از روزهای هفته است. فقط 20 ثانیه مانده تا سد چراغ قرمز را بشكنی، در ثانیه 19، به یاد یكی از طلبكارها می‌افتی كه فردا باید ملاقاتش كنی، ثانیه 18، چراغ قرمز راهنمایی، روز هجدهم ماه را برایت تداعی می‌كند كه باید حسابت را با صاحبخانه تسویه كنی و به دنبال آپارتمان جدیدی بگردی، در ثانیه هفدهم، یادت می‌افتد كه 17 روز است از كار اخراج شده‌ای، و ثانیه 16، یادآور این نكته است كه فقط 16 روز فرصت داری تا قسط اتومبیل را بپردازی، ناگهان صدای مهیبی رشته افكارت را در ثانیه پانزدهم پاره می‌كند، و به دنبال آن صدای گوشخراش بوق اتومبیل‌هایی كه برای نجات از ترافیكی كه در اثر تصادف بعید به نظر می‌رسد، تا دو ساعت دیگر باز شود، به جان بوق بیچاره افتاده‌اند، به چراغ راهنما نگاه می‌كنی دیگر قرمز نیست و وقت حركت است، به خودت قول می‌دهی مشكلات را یكی‌یكی حل كنی، تا قرمز شدن دوباره چراغ فرصتی نمانده است و...
در دنیای امروز، برخورداری از بهداشت روانی و بهره‌مندی از بلوغ فكری یكی از شاخص‌های مهم در تعیین میزان پیشرفت و رشد یافتگی در جوامع مختلف است.

هدایت بحران و كنترل خشم كه یكی از كاركردهای اجتماعی در عصر ماشینی و پردغدغه امروز محسوب می‌شود، از زیرمجموعه‌های بهداشت روانی و مناسبات و تعاملات صحیح اجتماعی به‌شمار می‌رود، بطوری كه كسب مهارت كنترل خشم و چگونگی رفتار در مواقع بحرانی از ملزومات زندگی در دنیای امروز، به حساب می‌آید و شناخت نوع بحران، بررسی عوامل تشدید خشم و راهكارهایی برای غلبه بر این احساس و هدایت بحران از روش‌هایی است كه مانع از درهم تنیدگی كلاف مشكلات در زندگی می‌شود.

خشم و عصبانیت، تغییرات فیزیولوژیكی مانند سردرد، اختلال در عملكرد قلب، گرگرفتگی، انقباضات عضلانی و مشكلات روانی از تبعاتی است كه وقتی افراد با موقعیت‌های بحرانی مواجه می‌شوند و قادر به حل مشكلات نیستند، تظاهر پیدا كرده و آسیب‌های زیادی را متوجه فرد می‌كند.
دكتر مهدیس كامكار، روانشناس، كنترل مشكلات در مواقع بحرانی را یكی از نیازهای برخورداری از زندگی سالم معرفی می‌كند و معتقد است: در صورتی كه افراد، مهارت هدایت بحران را از دوران كودكی به درستی نیاموخته و روش‌های حل مسئله را در صورت مواجهه با مشكلات ندانند، اختلالات بیولوژیك و روانی اجتماعی مانند بی‌قراری‌های روانی، سندرم علائم تحریك‌پذیر، پرخاشگری، خشونت، بی‌خوابی، بی‌اشتهایی و افسردگی سلامت فرد را تهدید كرده و در مراحل وسیع‌تر منجر به آسیب‌پذیری سامانه‌هایی مانند خانواده و جامعه می‌شود.

این روانشناس اضافه می‌كند: مطابق با آمارهای انجام گرفته نقص در توانایی كنترل بحران، فرد و افراد در ارتباط با وی دچار آسیب شده و در كارایی و عملكرد فرد در سطوح مختلف، خانوادگی، اجتماعی و... اختلال به‌وجود می‌آید.

در این مواقع بزه‌كاری، جرم و جنایت، خشونت به خود و دیگران تهدید بزرگی برای فرد و جامعه محسوب شده و در صورت حل نشدن مشكل، بحران‌های دیگر امنیت و بهداشت روان فرد و افراد دیگر را تهدید می‌كند.
از آنجایی كه قرار گرفتن در موقعیت‌های بحرانی و مواجهه با مسائلی كه افزایش خشم را در فرد به دنبال دارد، بطور مستقیم با سیستم بیولوژیكی افراد در ارتباط است، شناخت تغییرات فیزیولوژیكی و بررسی راهكارهای كنترل آن ضروری است.

تحقیقات نشان می‌دهد هنگام خستگی و در مواقعی كه افكار منفی و دغدغه‌های زندگی به روح و جسم فرد، فشار می‌آورند، تنها یك محرك به ظاهر بی‌اهمیت كافی است تا فرد را درگیر بحران عظیم‌تری كرده و عصبانیت و خشم بر عقل و منطق او غلبه كند.

مطابق با پژوهش‌های انجام گرفته، هنگامی‌كه فرد در رویارویی با مشكل قرار گرفته و مهارت هدایت بحران را به درستی نیاموخته است، هورمونی تحت عنوان كاته‌كولامین در خون ترشح شده كه انرژی و قدرت فردی را برای نشان دادن خشم و عصبانیت تا حد زیادی بالا می‌برد، پس از آن ناقل شیمیایی دیگری با نام آدرنوكورتیكال تولید شده و نه تنها قدرت تصمیم‌گیری صحیح و رفتارهای منطقی را از فرد سلب می‌كند، بلكه حس كینه‌جویی و انتقام را تا مدت‌ها در ناخودآگاه او باقی خواهد گذاشت، بطوری كه ممكن است تبعات آن متوجه وی و اطرافیانش شود.
در زمان تغییر و تحول‌های فیزیولوژی بدن، 20 دقیقه به طول می‌انجامد تا قدرت تفكر صحیح و صحبت كردن منطقی و شنیدن درست به فرد عصبانی و خشمگین بازگردد و در صورتی كه او راه‌های شناخت بحران و تكنیك‌های كنارآمدن مشكلات را نیاموخته باشد، مدت زمان طولانی‌تری انسان خشمگین و اطرافیان وی را تحت‌تأثیر قرار داده و این مسئله با قرار گرفتن در كنار دیگر بحران‌ها، مجموعه زندگی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
دكتر مهدیس كامكار، روانشناس، هدایت بحران را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داده و در این خصوص معتقد است: در شناسایی عوامل استرس‌زا و مسائلی كه به وقوع موقعیت‌های بحرانی ختم می‌شوند، پیشگیری اولیه از اهمیت بسزایی برخوردار است.
بطور كلی از دیدگاه روانی زیستی و اجتماعی باید با برنامه ریزی و شناسایی رفتارها و تصمیم‌هایی كه باعث خشونت، پرخاشگری و خشم در افراد می‌شود، جلوگیری كرد و تا حدی كه ممكن است از قرار گرفتن در معرض موقعیت‌هایی كه باعث آسیب رساندن به سلامت روح و جسم فردی می‌شود، خودداری كرد.

این روانشناس اضافه می‌كند: برخی افراد به دلیل ویژگی‌های ژنتیكی یا فاكتورهای اكتسابی در مقابل استرس و موقعیت‌های بحران‌زا، آسیب‌پذیرتر هستند، شناخت روحیه فردی و افزایش قدرت تحمل با درمان اختلالات اضطرابی با كسب مهارت‌های مقابله با استرس، از روش‌های هدایت بحران و پیشگیری از وقوع پیامدهای ناشی از آن است.
دكتر مریم یوسفی، جامعه‌شناس، با تأكید بر نقش مدیریت بحران در رویارویی با مشكلات، برنامه‌ریزی، خودباوری، تقویت اعتمادبه‌نفس و برخورداری از تمركز ذهنی را از جمله مهارت‌های وابسته به هدایت مشكلات و جلوگیری از غلبه خشم و كنترل بر منطق افراد معرفی كرده و معتقد است، مدیران موفق چه در عرصه خانوادگی و
در چه زمینه‌های شغلی با مدیریت صحیح و بهره‌مندی از روش‌های زندگی موفق، تا آن‌جایی كه ممكن است از درگیر شدن با مشكلات خودداری كرده و شیوه دست و پنجه نرم كردن با مسائل زندگی را به‌خوبی می‌دانند.

این جامعه‌شناس اضافه می‌كند: ترس از شكست و مورد انتقاد قرار گرفتن، تمایل به همرنگی و همگونی كه یكی از پیامدهای آن چشم و هم‌چشمی در سطح جامعه است از اركانی است كه افراد را در مواقع بحرانی قرار داده و قدرت رویارویی با مشكلات را كاهش می‌دهد. از طرف دیگر در افرادی كه قادر به تمركز در انجام كارهای خود نیستند و كسب مهارت‌هایی مانند كارآفرینی، خلاقیت، ابداع و نوآوری و مدیریت زمان را نیاموخته‌اند، مقابله با خشم و استرس كاهش پیدا كرده و هیجانات ناشی از خشم، به صورت افسردگی و پرخاشگری، زندگی عادی افراد را مختل كرده و بر عقل و منطق آنها غلبه می‌كند.

دكتر علی قائمی، جامعه‌شناس در خصوص مدیریت و هدایت بحران می‌گوید: فرضیه‌سازی، آزمایش تك‌تك فرضیه‌ها، یافتن راه‌حل، استفاده از روش‌های گزینشی از جمله مهارت‌های غلبه بر بحران به‌شمار می‌رود. این استاد دانشگاه اضافه می‌كند، اضطراب و استرس، مانعی است كه درست اندیشیدن و چاره‌اندیشی را از فرد می‌گیرد، استمداد و استعانت از خدای متعال، قرار گرفتن در محیط‌های آرام، افزایش قدرت، ظرفیت تحمل برای درك بیشتر مشكلات، مشورت و بحث در خصوص حل مشكل با افراد آگاه و صاحب‌نظر و بهره‌مندی از تكنیك‌های آرامش از روش‌هایی است كه باعث كاهش اضطراب و هیجانات فردی می‌شود و فرد را در برابر رویارویی با مشكلات توانمند می‌كند.
دكتر مریم یوسفی، جامعه‌شناس، نقش خانواده‌ها در افزایش كسب مهارت هدایت بحران از دوران كودكی را با اهمیت دان
سته و معتقد است، والدین باید از كودكی به فرزندانشان آموزش دهند تا با مدیریت و برنامه ریزی از عهده مشكلات برآمده و به‌درستی تصمیم‌گیری كنند.
حمایت‌های جانبدارانه، پیشگیری از رشد استقلال فردی و سركوب حس عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس در كودك، ظرفیت افراد را در مقابله با مشكلات كاهش می‌دهد و باعث می‌شود تا افراد با اینكه از دانش كافی و مهارت‌های لازم برای زندگی در عصر فناوری برخوردار هستند در مواقع خشم و بحران از رویارویی با كوچك‌ترین مشكلات درمانده و آسیب‌پذیر شوند.

کتایون50
16th September 2012, 04:12 PM
درود .مطلب خیلی خوبی بود .تشکر.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد