narma
9th September 2012, 10:11 PM
کی داده ، کی گرفته !!!!نمونه هایی از مهریه که کی داده و کی گرفته !!!! ( داستان های واقعی )
http://jamejamonline.ir/Media/images/1387/12/26/100901654595.jpg1- دختر جوانی مهریه اش را 1000 کیلو بال مگس قرار داده است می خواهد این حس را به اطرافیان خود منتقل کند که داماد حاضر است به خاطر وی تا سر کوه قاف هم برود و برایش 1000 کیلو بال مگس فراهم کند. ، بعضی از این مهریه های نامتعارف و عجیب و غریب به علاقه شخصی زوج های جوان به شی خاص بر می گردد.2- زن جوانی که استاد یکی از دانشگاههای تهران بود و مهریه اش که یک دستگاه پیانو بود وقتی به دادگاه آمد مهریه اش را به اجرا گذاشت دلیل تعیین این مهریه را چنین عنوان کرد (چون به موسیقی علاقه داشتم مهریه ام را یک پیانو قرار دادم و حالا هم مهریه ام را از همسرم می خواهم !)3- «مینا» و «احمد» زوجی هستند که پس از 3 سال زندگی مشترک کارشان به دادگاه خانواده کشیده شد. او وقتی برای مطالبه مهریه خود که 100 لپ تاپ آخرین مدل تعیین شده بود، دلیل تعیین این مهریه را به قاضی دادگاه این طور عنوان کرد. «من مهندس کامپیوتر هستم و همان ابتدا این وسیله را به عنوان مهریه به خاطر علاقه ام به کامپیوتر تعیین کردم. اکنون هم مهریه ام را از شوهرم که به مواد مخدر اعتیاد دارد، مطالبه می کنم.»
4- زنی به نام زلیخا به شعبه 268 دادگاه خانواده رفت و مهریهاش را اجرا گذاشت: 10 رأس آهوی وحشی. اگر این زن کوتاه نیاید و به خواستهاش پافشاری کند، مرد بیچاره باید کار و زندگیاش را ول کند و در کوه و دشت به شکار آهو برود. زلیخا به قاضی دادگاه گفت: من و شوهرم در یکی از شهرستان های کوچک اطراف بوشهر زندگی میکردیم اما اداره شوهرم را به تهران منتقل کرد. از وقتی به تهران آمدیم رفتار شوهرم عوض شد، تا اینکه یک روز همسران همکارانش را به رخم کشید و گفت من عقب مانده هستم. از این حرفش خیلی ناراحت شدم و حالا مهریه ام را می خواهم.5- این هم نوع دیگری است: عاشق هم شده بودیم. هر دو خانواده برای تفریح به شمال رفته بودیم و من در ساحل داریوش را دیدم. پسر خیلی خوبی بود. در آن چند روز مفصل با هم صحبت کردیم و وقتی به تهران آمدیم قرار ازدواج گذاشتیم. پدر و مادرهایمان مخالفتی نکردند وقتی از من درباره مهریه پرسیدند چون من و داریوش کنار دریا با هم آشنا شده بودیم، مهریهام را 5 هزار مرجان دریایی تعیین کردم. آن روزها در ابرها سیر می کردم. چه می دانستم دعوایمان می شود. از کجا می دانستم تا این حد با هم اختلاف سلیقه داریم، مادر هیچ زمینه ای با هم تفاهم نداریم. کارمان شده دعوا و جنگ و جدال. 5هزار مرجان دریایی را که حق ام است میخواهم به اجرا بگذارم تا درس ادبی به شوهرم بدهم. اینها را زنی به اسم شیرین وقتی به دادگاه خانواده ونک آمده بود گفت و به این ترتیب اسمش در فهرست عروسانی با مهریه های عجیب ثبت شد.6- نوبتیهم باشد نوبت به مهریههای فرهنگی می رسد. عروس خانمی که مهریه اش یک دوره کامل آثار دکتر شریعتی بود، بعد از کلی جنجال و کشیده شدن کار به دادگاه تجدید نظر توانست طلاق بگیرد و البته در دقایق آخر قید فرهنگ را زد و مهریه اش را بخشید تا زودتر مراحل کار انجام شود.
7- البته مهریه های فرهنگی تری هم تا به حال در مجتمع قضایی خانواده ثبت شده است. مثلاً زنی که مهریه اش رونویسی از دیوان بابا طاهر بود در دادگاه اصرار کرد مهریه اش حفظ کردن دیوان حافظ است و حالا شوهرش باید این کار را انجام بدهد. البته چون این نمونه آخر ارزش مالی نداشت و طبق قانون مهریه باید حتماً ارزش ریالی داشته باشد دادگاه خودش برای تعیین مهریه جایگزین دست به کار شد.
8- زن ۲۴ سالهای به اسم نگار، شوهرش را دنبال خودش به دادگاه خانواده شماره دو کشاند و پایش راتوی یک کفش کرد که طلاق و مهریه اش را میخواهد. البته او دلیل کاملاً موجهی برای این خواستهاش داشت و به قاضی شعبه ۲۶۸ گفت: چند روز پیش از شوهرم خواستم برایم یک کیلو خیار بخرد اما وقتی به خانه آمد، دستش خالی بود.
من عاشق خیار هستم و او علایق من را به خاطر خساست نادیده گرفت. دیگر نمیتوانم با چنین مردی زندگی کنم. واقعاً که نگار زن زجر کشیدهای بود و حق داشت طلاق بخواهد .
9- زن دیگر به اسم رامونا به همین شعبه دادگاه رفته و گفته بود چون شوهرش برای او یک قوطی آبمیوه نخریده دیگر نمیتواند او را تحمل کند و طلاق بهترین راه چاره است. حالا خودتان قضاوت کنید خیار مهمتر است یا آبمیوه. هنوز درباره پرونده این دو زن تصمیمگیری نشده بود که یک فاجعه دیگر در عرصه زندگی زناشویی رخ داد و مردی برای همسرش برگه زردآلو نخرید. همین شد که زن دوان دوان خودش را به میدان ونک رساند تا از شوهرش شکایت کند و حکم طلاق بگیرد . این ها رو شوخی نگیرد . واقعیت دارد .10 - زن ۲۲ سالهای که مدت زیادی از ازدواجش نمیگذشت تقاضای طلاق کرد.
او توضیح داد در طول زندگی مشترک کوتاهشان هر وقت از شوهرش طلا وجواهر میخواست او برایش میخرید. گردنبند، گوشواره، النگو و …. مرد آنقدر دست و دلبازی میکرد تا اینکه همسرش به او شک کرد و از خودش پرسید شوهرش این همه پول از کجا میآورد.
یک روز از سر کنجکاوی طلاها را که وزنش به یک کیلو رسیده بود به یک جواهر فروشی برد و آنجا بود که فهمید همهاش بدلی و قلابی است. اینطور شد که کارشان به دعوا کشید و زن برای طلاق به دادگاه آمد .11- فائزه زن ۲۵ سالهای را که بعد از ۴ سال زندگی مشترک مجبور شد مهرش را حلال و جانش را آزاد کند، بخوانید: چند روز پیش میخواستم با اتوبوس به خانه مادرم بروم اما شوهرم گفت خودش با تاکسی من را میرساند. برای اتوبوس سواری اصرار کردم ولی او راضی نشد و گفت حتماً باید با تاکسی بروم. این هم شد زندگی . طلاقم را بدهید، خلاص .12- زن ۲۱ ساله در دادگاه خانواده گفته است؛ شوهرم مرد خوبی است و خصوصیتهای مثبت زیادی دارد اما یک اخلاقی دارد که خیلی آزارم میدهد و باعث شده تصمیم بگیرم، از او جدا شوم. شوهر من را سینما نمیبرد. من به خاطر این محدودیت از نظر روحی آسیب دیدهام.
در جلسه رسیدگی به دادخواست این زن هر چه قاضی تلاش کرد او را از طلاق منصرف کند، زن حاضر نشد کوتاه بیاید.13-رمضان مردی ۶۵ ساله است که بعد از ۴۵ سال زندگی مشترک با همسرش صدیقه فهمید در تمام این سالها زندگیاش تباه کرده است به همین خاطر به شعبه ۲۶۷ دادگاه خانواده رفت و گفت: زنم ۳۵ سانتیمتر از من بلندتر است و به خاطر این اختلاف فکر میکند خیلی از من سرتر است و دیگر مرا دوست ندارد. میخواهم او را طلاق بدهمو حاضر شد تمام مهریه همسرش را بدهد . بالاخره اختلاف طبقاتی (!) این زن و شوهر به زندگی مشترکشان پایان داد.14- شقایق که بعد از ۴ ماه زندگی با شوهرش دیگر جان به لب شده است به قاضی عموزادی میگوید: شوهرم ایلیا مرد خوبی است اما یک مشکل بزرگ در زندگی ما وجود دارد ما در طبقه بالای خانه پدرشوهرم زندگی میکنیم. یک روز وقتی داشتم ظرف میشستم یک مارمولک دیدم. از ترس داشتم قبض روح میشدم.
بعد از یک دعوای مفصل قهر کردم و به خانه پدرم رفتم، اما ایلیا مرا دوباره برگرداند و گفت دیگر از مارمولک خبری نیست. او دروغ گفته بود فرادی روز آشتی کنان دوباره در خانه یک مارمولک دیدم. واقعاً این وضع غیر قابل تحمل است. لطفاً حکم طلاقم را بدهید15- زنی به نام لیلا مهریه اش 1000 بوسه بود . حالا او بعد از یک سال زندگی متوجه شده شوهرش معتاد است و اصلا نمی تواند او را تحمل کند . و لیلا به دادگاه مراجعه کرده و می خواهد مهریه اش را ببخشد ولی حالا شوهرش قبول نمی کند و می خواهد تمام و کمال مهریه زنش را بپردازد.16 - مردی بنام داود با دختر 22 ساله بصورت اتفاقی توی خیابون آشنا شدند بعد از 2 ماه رفت و امد با مهریه 2000 سکه با هم ازدواج کردند دقیقا 1 هفته بعد از عقد دختر تقاضای مهریه کرد . حالا گردن شکسته داود باید نصف مهریه که مبلغ ناچیزی است معادل 1000 سکه طلا به نرخ امروز معادل سیصد و نود پنج میلیون بابت زندگی نکرده پرداخت نماید .17 - زنی به نام لیلا به اندازه وزنش برای خودش طلا مهریه قرار داده . الان بعد از دو سال زندگی در خواست طلاق کرده . بعد از درخواست طلاق لیلا رژیم خودش رو کنار گذاشته و روزی 4 وعده قضا می خوره . بیچاره رضا شوهرش .
18 - زن ۲۶ ساله اى با ارائه دادخواست مطالبه مهریه به شعبه ۲۶۶ دادگاه خانواده تهران، مهریه ۳۰۰۰ سكه طلا را به اجرا گذاشت که شوهر او صاحب بزرگترین مرغداری تهران بود .
با ارجاع پرونده به شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، هیأت قضایى این دادگاه از آنجا كه دلیلى بر تمكن مالى مرد در پرونده وجود نداشت درخواست وى را پذیرفته و به مرد اجازه دادند تا ۱۰۰ سكه به عنوان پیش قسط و ماهیانه یك سكه تا استهلاك كامل مهریه بپردازد.بدین ترتیب مرد ۴۲ ساله براى پرداخت باقیمانده مهریه، حدود ۲۴۲ سال فرصت دارد.
شما که این نوشته ها رو خوندید به چند قسمت تقسیم می شوید .
* بعضی هاتون خیلی لذت بردید و خندید .
* گروه دیگه هم خندیدند و هم روش تعامل می کنند .* گروه سوم به حال این ها گریه می کنند و به تعامل فرو می روند .
* و دسته آخر که از همه مهمتر هستند به حال این ها گریه و یا می خندند و می گن ( مگه دیونه ایم خودمونو توی دردسر بندازیم و ازدواج کنیم . )حالا به نظر شما راهکار چیست . راه ترین راه اینه که اصلا ازدواج نکنید ولی بهترین راه :1- مهریه رو به اندازه توان تون انتخاب کنید . ( به قول معروف پامونو به اندازه گلیممون دراز کنیم . )
2- بجای اینکه مهریه خود را عندالمطالبه قرار بدیم . توی محضر عندالاستطاعه قید بشه . با این کار در موقع طلاق به اندازه استطاعت شما اقساط بندی می شه .و مهریه طلب می شه .پس سعی نکنیم در این موارد احساساتی و بدون منطق برخورد کنیم .
خطر خطر خطر مهریه :زن بعد از درخواست مهریه بعلت اینکه مهریه عندالمطالبه است . باید مرد بصورت یکجا مهریه رو پرداخت نماید . و در صورت نداشتن مبلغ مهریه زن با شکایت می تونه مرد رو برای مدت حداقل 1 ماه الی 45 روز زندان بندازه تا میزان دارایی مرد مشخص بشه . و بعد از این مدت در صورت نداشتن مال و اموال مهریه اقساط بسته می شه .
خطر مهریه سنگین ، با دنده سنگین حرکت کنید .
http://jamejamonline.ir/Media/images/1387/12/26/100901654595.jpg1- دختر جوانی مهریه اش را 1000 کیلو بال مگس قرار داده است می خواهد این حس را به اطرافیان خود منتقل کند که داماد حاضر است به خاطر وی تا سر کوه قاف هم برود و برایش 1000 کیلو بال مگس فراهم کند. ، بعضی از این مهریه های نامتعارف و عجیب و غریب به علاقه شخصی زوج های جوان به شی خاص بر می گردد.2- زن جوانی که استاد یکی از دانشگاههای تهران بود و مهریه اش که یک دستگاه پیانو بود وقتی به دادگاه آمد مهریه اش را به اجرا گذاشت دلیل تعیین این مهریه را چنین عنوان کرد (چون به موسیقی علاقه داشتم مهریه ام را یک پیانو قرار دادم و حالا هم مهریه ام را از همسرم می خواهم !)3- «مینا» و «احمد» زوجی هستند که پس از 3 سال زندگی مشترک کارشان به دادگاه خانواده کشیده شد. او وقتی برای مطالبه مهریه خود که 100 لپ تاپ آخرین مدل تعیین شده بود، دلیل تعیین این مهریه را به قاضی دادگاه این طور عنوان کرد. «من مهندس کامپیوتر هستم و همان ابتدا این وسیله را به عنوان مهریه به خاطر علاقه ام به کامپیوتر تعیین کردم. اکنون هم مهریه ام را از شوهرم که به مواد مخدر اعتیاد دارد، مطالبه می کنم.»
4- زنی به نام زلیخا به شعبه 268 دادگاه خانواده رفت و مهریهاش را اجرا گذاشت: 10 رأس آهوی وحشی. اگر این زن کوتاه نیاید و به خواستهاش پافشاری کند، مرد بیچاره باید کار و زندگیاش را ول کند و در کوه و دشت به شکار آهو برود. زلیخا به قاضی دادگاه گفت: من و شوهرم در یکی از شهرستان های کوچک اطراف بوشهر زندگی میکردیم اما اداره شوهرم را به تهران منتقل کرد. از وقتی به تهران آمدیم رفتار شوهرم عوض شد، تا اینکه یک روز همسران همکارانش را به رخم کشید و گفت من عقب مانده هستم. از این حرفش خیلی ناراحت شدم و حالا مهریه ام را می خواهم.5- این هم نوع دیگری است: عاشق هم شده بودیم. هر دو خانواده برای تفریح به شمال رفته بودیم و من در ساحل داریوش را دیدم. پسر خیلی خوبی بود. در آن چند روز مفصل با هم صحبت کردیم و وقتی به تهران آمدیم قرار ازدواج گذاشتیم. پدر و مادرهایمان مخالفتی نکردند وقتی از من درباره مهریه پرسیدند چون من و داریوش کنار دریا با هم آشنا شده بودیم، مهریهام را 5 هزار مرجان دریایی تعیین کردم. آن روزها در ابرها سیر می کردم. چه می دانستم دعوایمان می شود. از کجا می دانستم تا این حد با هم اختلاف سلیقه داریم، مادر هیچ زمینه ای با هم تفاهم نداریم. کارمان شده دعوا و جنگ و جدال. 5هزار مرجان دریایی را که حق ام است میخواهم به اجرا بگذارم تا درس ادبی به شوهرم بدهم. اینها را زنی به اسم شیرین وقتی به دادگاه خانواده ونک آمده بود گفت و به این ترتیب اسمش در فهرست عروسانی با مهریه های عجیب ثبت شد.6- نوبتیهم باشد نوبت به مهریههای فرهنگی می رسد. عروس خانمی که مهریه اش یک دوره کامل آثار دکتر شریعتی بود، بعد از کلی جنجال و کشیده شدن کار به دادگاه تجدید نظر توانست طلاق بگیرد و البته در دقایق آخر قید فرهنگ را زد و مهریه اش را بخشید تا زودتر مراحل کار انجام شود.
7- البته مهریه های فرهنگی تری هم تا به حال در مجتمع قضایی خانواده ثبت شده است. مثلاً زنی که مهریه اش رونویسی از دیوان بابا طاهر بود در دادگاه اصرار کرد مهریه اش حفظ کردن دیوان حافظ است و حالا شوهرش باید این کار را انجام بدهد. البته چون این نمونه آخر ارزش مالی نداشت و طبق قانون مهریه باید حتماً ارزش ریالی داشته باشد دادگاه خودش برای تعیین مهریه جایگزین دست به کار شد.
8- زن ۲۴ سالهای به اسم نگار، شوهرش را دنبال خودش به دادگاه خانواده شماره دو کشاند و پایش راتوی یک کفش کرد که طلاق و مهریه اش را میخواهد. البته او دلیل کاملاً موجهی برای این خواستهاش داشت و به قاضی شعبه ۲۶۸ گفت: چند روز پیش از شوهرم خواستم برایم یک کیلو خیار بخرد اما وقتی به خانه آمد، دستش خالی بود.
من عاشق خیار هستم و او علایق من را به خاطر خساست نادیده گرفت. دیگر نمیتوانم با چنین مردی زندگی کنم. واقعاً که نگار زن زجر کشیدهای بود و حق داشت طلاق بخواهد .
9- زن دیگر به اسم رامونا به همین شعبه دادگاه رفته و گفته بود چون شوهرش برای او یک قوطی آبمیوه نخریده دیگر نمیتواند او را تحمل کند و طلاق بهترین راه چاره است. حالا خودتان قضاوت کنید خیار مهمتر است یا آبمیوه. هنوز درباره پرونده این دو زن تصمیمگیری نشده بود که یک فاجعه دیگر در عرصه زندگی زناشویی رخ داد و مردی برای همسرش برگه زردآلو نخرید. همین شد که زن دوان دوان خودش را به میدان ونک رساند تا از شوهرش شکایت کند و حکم طلاق بگیرد . این ها رو شوخی نگیرد . واقعیت دارد .10 - زن ۲۲ سالهای که مدت زیادی از ازدواجش نمیگذشت تقاضای طلاق کرد.
او توضیح داد در طول زندگی مشترک کوتاهشان هر وقت از شوهرش طلا وجواهر میخواست او برایش میخرید. گردنبند، گوشواره، النگو و …. مرد آنقدر دست و دلبازی میکرد تا اینکه همسرش به او شک کرد و از خودش پرسید شوهرش این همه پول از کجا میآورد.
یک روز از سر کنجکاوی طلاها را که وزنش به یک کیلو رسیده بود به یک جواهر فروشی برد و آنجا بود که فهمید همهاش بدلی و قلابی است. اینطور شد که کارشان به دعوا کشید و زن برای طلاق به دادگاه آمد .11- فائزه زن ۲۵ سالهای را که بعد از ۴ سال زندگی مشترک مجبور شد مهرش را حلال و جانش را آزاد کند، بخوانید: چند روز پیش میخواستم با اتوبوس به خانه مادرم بروم اما شوهرم گفت خودش با تاکسی من را میرساند. برای اتوبوس سواری اصرار کردم ولی او راضی نشد و گفت حتماً باید با تاکسی بروم. این هم شد زندگی . طلاقم را بدهید، خلاص .12- زن ۲۱ ساله در دادگاه خانواده گفته است؛ شوهرم مرد خوبی است و خصوصیتهای مثبت زیادی دارد اما یک اخلاقی دارد که خیلی آزارم میدهد و باعث شده تصمیم بگیرم، از او جدا شوم. شوهر من را سینما نمیبرد. من به خاطر این محدودیت از نظر روحی آسیب دیدهام.
در جلسه رسیدگی به دادخواست این زن هر چه قاضی تلاش کرد او را از طلاق منصرف کند، زن حاضر نشد کوتاه بیاید.13-رمضان مردی ۶۵ ساله است که بعد از ۴۵ سال زندگی مشترک با همسرش صدیقه فهمید در تمام این سالها زندگیاش تباه کرده است به همین خاطر به شعبه ۲۶۷ دادگاه خانواده رفت و گفت: زنم ۳۵ سانتیمتر از من بلندتر است و به خاطر این اختلاف فکر میکند خیلی از من سرتر است و دیگر مرا دوست ندارد. میخواهم او را طلاق بدهمو حاضر شد تمام مهریه همسرش را بدهد . بالاخره اختلاف طبقاتی (!) این زن و شوهر به زندگی مشترکشان پایان داد.14- شقایق که بعد از ۴ ماه زندگی با شوهرش دیگر جان به لب شده است به قاضی عموزادی میگوید: شوهرم ایلیا مرد خوبی است اما یک مشکل بزرگ در زندگی ما وجود دارد ما در طبقه بالای خانه پدرشوهرم زندگی میکنیم. یک روز وقتی داشتم ظرف میشستم یک مارمولک دیدم. از ترس داشتم قبض روح میشدم.
بعد از یک دعوای مفصل قهر کردم و به خانه پدرم رفتم، اما ایلیا مرا دوباره برگرداند و گفت دیگر از مارمولک خبری نیست. او دروغ گفته بود فرادی روز آشتی کنان دوباره در خانه یک مارمولک دیدم. واقعاً این وضع غیر قابل تحمل است. لطفاً حکم طلاقم را بدهید15- زنی به نام لیلا مهریه اش 1000 بوسه بود . حالا او بعد از یک سال زندگی متوجه شده شوهرش معتاد است و اصلا نمی تواند او را تحمل کند . و لیلا به دادگاه مراجعه کرده و می خواهد مهریه اش را ببخشد ولی حالا شوهرش قبول نمی کند و می خواهد تمام و کمال مهریه زنش را بپردازد.16 - مردی بنام داود با دختر 22 ساله بصورت اتفاقی توی خیابون آشنا شدند بعد از 2 ماه رفت و امد با مهریه 2000 سکه با هم ازدواج کردند دقیقا 1 هفته بعد از عقد دختر تقاضای مهریه کرد . حالا گردن شکسته داود باید نصف مهریه که مبلغ ناچیزی است معادل 1000 سکه طلا به نرخ امروز معادل سیصد و نود پنج میلیون بابت زندگی نکرده پرداخت نماید .17 - زنی به نام لیلا به اندازه وزنش برای خودش طلا مهریه قرار داده . الان بعد از دو سال زندگی در خواست طلاق کرده . بعد از درخواست طلاق لیلا رژیم خودش رو کنار گذاشته و روزی 4 وعده قضا می خوره . بیچاره رضا شوهرش .
18 - زن ۲۶ ساله اى با ارائه دادخواست مطالبه مهریه به شعبه ۲۶۶ دادگاه خانواده تهران، مهریه ۳۰۰۰ سكه طلا را به اجرا گذاشت که شوهر او صاحب بزرگترین مرغداری تهران بود .
با ارجاع پرونده به شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، هیأت قضایى این دادگاه از آنجا كه دلیلى بر تمكن مالى مرد در پرونده وجود نداشت درخواست وى را پذیرفته و به مرد اجازه دادند تا ۱۰۰ سكه به عنوان پیش قسط و ماهیانه یك سكه تا استهلاك كامل مهریه بپردازد.بدین ترتیب مرد ۴۲ ساله براى پرداخت باقیمانده مهریه، حدود ۲۴۲ سال فرصت دارد.
شما که این نوشته ها رو خوندید به چند قسمت تقسیم می شوید .
* بعضی هاتون خیلی لذت بردید و خندید .
* گروه دیگه هم خندیدند و هم روش تعامل می کنند .* گروه سوم به حال این ها گریه می کنند و به تعامل فرو می روند .
* و دسته آخر که از همه مهمتر هستند به حال این ها گریه و یا می خندند و می گن ( مگه دیونه ایم خودمونو توی دردسر بندازیم و ازدواج کنیم . )حالا به نظر شما راهکار چیست . راه ترین راه اینه که اصلا ازدواج نکنید ولی بهترین راه :1- مهریه رو به اندازه توان تون انتخاب کنید . ( به قول معروف پامونو به اندازه گلیممون دراز کنیم . )
2- بجای اینکه مهریه خود را عندالمطالبه قرار بدیم . توی محضر عندالاستطاعه قید بشه . با این کار در موقع طلاق به اندازه استطاعت شما اقساط بندی می شه .و مهریه طلب می شه .پس سعی نکنیم در این موارد احساساتی و بدون منطق برخورد کنیم .
خطر خطر خطر مهریه :زن بعد از درخواست مهریه بعلت اینکه مهریه عندالمطالبه است . باید مرد بصورت یکجا مهریه رو پرداخت نماید . و در صورت نداشتن مبلغ مهریه زن با شکایت می تونه مرد رو برای مدت حداقل 1 ماه الی 45 روز زندان بندازه تا میزان دارایی مرد مشخص بشه . و بعد از این مدت در صورت نداشتن مال و اموال مهریه اقساط بسته می شه .
خطر مهریه سنگین ، با دنده سنگین حرکت کنید .