نارون1
5th September 2012, 01:14 PM
http://qudsonline.ir/Images/News/Smal_Pic/12-6-1391/IMAGE634821880933909114.bmp (http://qudsonline.ir/Images/News/Smal_Pic/12-6-1391/IMAGE634821880933909114.bmp)
درگفتگو با قدس آنلاین یک روانشناس:تربیت ما بیشتر مچ گیری است
قدس آنلاین-هنگامه طاهری:به گفته یک روانشناس در فرهنگ ما تربیت نوجوان دچار افراط و تفریط است چرا که عده ای نوجوان را فردی خام می دانند که باید بدون آزای عمل در چهار چوب نظارتی بزرگتر ها رفتارکند و عده ای معتقدند نوجوان باید آزادی عمل داشته باشد تا خود دست به تصمیم گیری بزند در حالی که تربیت باید آمیزه ای از بایدها و نبایدها باشد.
دکتر سید محسن اصغری نکاح ضمن اظهار مطلب فوق به خبر نگار قدس آنلاین گفت:اگر می خواهیم زمینه رشد ،انتخابگری و هویت یابی نوجوان را فراهم کنیم می بایست بجای امر و نهی و مچ گیری به او روشنگری داده و هنگامی که متوجه شدیم ممکن است با انتخابگری آسیبی متوجه وی یا دیگران شود با او تعامل نماییم و طی تعامل برای وی زمینه تصمیم گیری را فراهم کنیم.
به اعتقاد این روانشناس فراهم کردن فرصتهای رشد برای نوجوان تجربیات وی را غنی می کند اما استفاده از شیوه امر و نهی ، همین نوع تربیت را در نوجوان درونی کرده و باعث می شود وی در آینده نیز دست به عقده گشایی زده و در روابط بین فردی،سازمانی و خانوادگی ، عملکردی ناپخته نشان دهد و از الگوهای ناکارآمد استفاده نماید.
این روانشناس در خصوص ارایه حق انتخاب به نوجوانان اظهار داشت: باید شیوه نهی کردن و بازداری والدین به گونه ای باشد که نوجوان با تلاش ذهنی خود به حق انتخاب برسد . مثلا بجای این که به عنوان بزرگتر به نوجوان بگوییم "تو حق بازی کامپیوتری نداری " موضوع را به این شکل طرح کنیم که چه کارهای دیگری می تواند انجام دهد که زمینه رشد او را فراهم کند.
دکتر اصغری نکاح در همین زمینه تاکید کرد: در این صورت به نوجوان نه تنها حق انتخاب داده ایم بلکه وی را از تضاد ورزی و لجاجت نیز دور نموده ایم وغیر مستقیم شیوه حل مساله را آموخته ایم،ضمن این که بدین ترتیب نوجوان آسیبهایی را که ممکن است از بابت عملکردش متوجه خود یا اطرافیانش شود را کشف می نماید.
این استادیار دانشگاه فردوسی هشدار داد : ناهماهنگی والدین در خصوص فراهم کردن زمینه رشد و تعامل باعث می شود نوجوان به والدی که بیشتر با او تعامل می کند متمایل شده و علیه دیگری ائتلاف کند. یا این که اگر هر دو والد منبع قدرت باشند این احتمال تشدید می شود که نوجوان به منبع حمایتی دیگری مانند گروه همسالان پناه برده یا به انزوا کشیده شود که هر دو این نتایج آسیب پذیری نوجوان را بیشتر خواهد کرد.
درگفتگو با قدس آنلاین یک روانشناس:تربیت ما بیشتر مچ گیری است
قدس آنلاین-هنگامه طاهری:به گفته یک روانشناس در فرهنگ ما تربیت نوجوان دچار افراط و تفریط است چرا که عده ای نوجوان را فردی خام می دانند که باید بدون آزای عمل در چهار چوب نظارتی بزرگتر ها رفتارکند و عده ای معتقدند نوجوان باید آزادی عمل داشته باشد تا خود دست به تصمیم گیری بزند در حالی که تربیت باید آمیزه ای از بایدها و نبایدها باشد.
دکتر سید محسن اصغری نکاح ضمن اظهار مطلب فوق به خبر نگار قدس آنلاین گفت:اگر می خواهیم زمینه رشد ،انتخابگری و هویت یابی نوجوان را فراهم کنیم می بایست بجای امر و نهی و مچ گیری به او روشنگری داده و هنگامی که متوجه شدیم ممکن است با انتخابگری آسیبی متوجه وی یا دیگران شود با او تعامل نماییم و طی تعامل برای وی زمینه تصمیم گیری را فراهم کنیم.
به اعتقاد این روانشناس فراهم کردن فرصتهای رشد برای نوجوان تجربیات وی را غنی می کند اما استفاده از شیوه امر و نهی ، همین نوع تربیت را در نوجوان درونی کرده و باعث می شود وی در آینده نیز دست به عقده گشایی زده و در روابط بین فردی،سازمانی و خانوادگی ، عملکردی ناپخته نشان دهد و از الگوهای ناکارآمد استفاده نماید.
این روانشناس در خصوص ارایه حق انتخاب به نوجوانان اظهار داشت: باید شیوه نهی کردن و بازداری والدین به گونه ای باشد که نوجوان با تلاش ذهنی خود به حق انتخاب برسد . مثلا بجای این که به عنوان بزرگتر به نوجوان بگوییم "تو حق بازی کامپیوتری نداری " موضوع را به این شکل طرح کنیم که چه کارهای دیگری می تواند انجام دهد که زمینه رشد او را فراهم کند.
دکتر اصغری نکاح در همین زمینه تاکید کرد: در این صورت به نوجوان نه تنها حق انتخاب داده ایم بلکه وی را از تضاد ورزی و لجاجت نیز دور نموده ایم وغیر مستقیم شیوه حل مساله را آموخته ایم،ضمن این که بدین ترتیب نوجوان آسیبهایی را که ممکن است از بابت عملکردش متوجه خود یا اطرافیانش شود را کشف می نماید.
این استادیار دانشگاه فردوسی هشدار داد : ناهماهنگی والدین در خصوص فراهم کردن زمینه رشد و تعامل باعث می شود نوجوان به والدی که بیشتر با او تعامل می کند متمایل شده و علیه دیگری ائتلاف کند. یا این که اگر هر دو والد منبع قدرت باشند این احتمال تشدید می شود که نوجوان به منبع حمایتی دیگری مانند گروه همسالان پناه برده یا به انزوا کشیده شود که هر دو این نتایج آسیب پذیری نوجوان را بیشتر خواهد کرد.