PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث روابط دختران و پسران ....!!



نارون1
1st September 2012, 09:14 AM
موضوع بحث :

روابط دختران و پسران ...!!






در جامعه شاهد روابط دختر و پسر ، زنان و مردان هستیم ....... روابط در محل کار و دانشگاه و ....

ولی گاهی این روابط فراتر از آنچه هست میرود .......منجر به پدایش روابطی میشود که عواقبی در پی دارد


ایام جوانى دوره ى شور احساسات، شوق جنسى و نشاط جسمى است. با بیدار شدن قواى مختلف جسمى، توجه به مسائل عاطفى و جذابیت هاى ظاهرى جنس مخالف زیادتر مى شود. این بلوغ طبیعى، در پیدایش دوستى ها و روابط دختر و پسر تأثیر به سزایى دارد.


علت متمایل شدن دختروپسر به روابط دوستی افراطی چیست ؟؟

گاهی در این روابط شاهد ورود به حریم خصوصی دیده میشود .... علت چیست ؟؟

آیا مشکل از دیدگاه مردان است یا جایگاه زنان ؟؟

در جایی میخوانیم تا مردی هرزه نباشد زنی روسپی نمی شود ........ دخترانی که فریب خورده اتد و در جهت دیگر میخوانیم و میشنویم که مشکل از سوی زنان و دختران است که باعث انجراف خود و پسران می شوند ......

کدام مقصر هستند ؟؟ راهکار چیست ؟؟


روابط سالم دختروپسر چگونه باید باشد ؟









پیشنهاد موضوع :narma

narma
1st September 2012, 09:41 AM
http://img.tebyan.net/big/1390/08/21234173145541602031413314192119851591166.jpg
ارتباط و برخورد پسران و دختران، امری اجتناب ناپذیر است زیرا بدیهی است که در جامعه، کوچه و خیابان، هنگام خرید و هنگام معاشرت ها و... نمی شود دیوار و حائلی بین دو جنس کشید. متاسفانه در دهه اخیر روابط نامتعارف میان دختر و پسر در کشور ما همواره به صورت یک مسأله و معضل اجتماعی مطرح بوده و والدین و مسؤولان مدارس پیوسته در این چالش قرار گرفته اند که چگونه بایستی از ایجاد و گسترش روابط نامتعارف بین دختر و پسر تا رسیدن به زمان مناسب برای ازدواج جلوگیری کنند و همچنین برای والدین آنها به خصوص اولیاء دختران این سؤال دائم در ذهن آنها تداعی می کند که چگونه بایستی بیندیشند تا نوجوانان به شکل غیرمتعارف با افراد غیر همجنس ارتباط برقرار ننمایند.
با این مقدمه ضرورت ارائه این بحث برای سلامت جامعه و خانواده ایرانی امری ضروری و لازم است ولی باید به این واقعیت اذعان کرد که با توجه به پیچیدگی موضوع این بحث می تواند از زوایای گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
ابتدا اگر تعریفی از ارتباط داشته باشیم می توان ارتباط را فرآیندی دانست که طی آن اطلاعات، معانی و احساسات از طریق پیام های کلامی و غیر کلامی با دیگران در میان گذارده می شود. قابل ذکر است که در تمام انواع روابط انسانی مانند رابطه اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی و غیره وجود عقد و پیمان امر ضروری است، زیرا طرفین را در مقابل یکدیگر متعهد و مسؤولیت پذیر می کند و از طرفی عقد و پیمان حد و مرز بین ارتباطات را معین و مشخص می سازد.
در تعریف ارتباط دختر و پسر این ارتباط از نوع ارتباطات بین فردی است و از منظر دیدگاه عقل و از دیدگاه عرفی و همچنین بر مبنای نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی، سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:
1. دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی).
2. دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش می باشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.
راسل می گوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشت‌ ترین صورت یاد کرده اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، می‌گفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده می شد، بایستی منحدم شود».
3. دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب مشخص، تعریف شده است.

منظور رابطه ای است غیر عادی و ناپخته ،صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که به دور از هرگونه شناخت کافی بوده و به صورت هیجانی، تخیلات و رؤیاهای غیرواقعی صورت می گیرد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد می گردد

ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطه ای است که در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.
تعالیم انسان ساز اسلام، این نوع روابط جنسیتی را نهی می کند نه اینکه زنان و دختران را از جامعه طرد نماید و از هر نوع حضور و فعالیت های آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگیری کند. اسلام، حفظ حریم میان زن و مرد، عفت و حیاء را مورد تأکید قرار می دهد.

narma
1st September 2012, 09:44 AM
تعریف رابطه دختر و پسر
1. مراد از روابط دختر و پسر، رابطه ای است که خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست. رابطه ای که خود رابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت دختر و پسری که نسبت خویشاوندی دارند و یا رابطه علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر و پسر، اشکالی ندارد. 2. در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم، جنسیتی است. 3. دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را می زند. 4. در این رابطه، یک در هم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفکیک آن دو در بسیاری از مواقع، امکان پذیر نیست. پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر، «رابطه ای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که احساسات و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد می گردد».

elinaaa
1st September 2012, 09:54 AM
راستش خودم راجع به این مسئله خیلی فکر کردم اما هیچوقت نتونستم یه نتیجه گیری درست و حسابی کنم،البته امیدوارم نظرات دوستان عزیز موثر باشه که حتما هست...من نظرم اینه که تو هر رابطه ای باید تعادل وجود داشته باشه و اگه این تعادل به هم بریزه فاتحش خوندست...من فکر میکنم شاید از دلایل دوستی های افراطی دختر و پسرها محدودیت های بیجا تو این مورد و در مقابل آزادی زیاد تو این مورد باشه...در واقع منظورم اینه که گاهی بعضی ها حرف زدن معمولی یه دختر و پسرو انقدر بزرگش میکنن در حالی که در مقابل بعضی ها انقدر آزادی بی مورد دارن که حتی از این فرصت سوء استفاده میکنن...مثلا چرا راه دور بریم...همین دانشگاه خودمون...من خودم بارها شاهد بودم که تا دونفر دارن باهم حرف میزنن سریع با یه برخورد شدید روبه رو میشن در حالی که با اونایی که درواقع باید برخورد بشه نمیشه....البته نمیشه تو این مورد دنبال مقصر گشت چون مسئولین دانشگاه به قول خودشون میخوان محیط رو سالم نگه دارن...اما یه چیزی که من اصلا قبول ندارم اینه که بعضیا میگن رابطه ی ما واسه آشناییه قبل از ازدواجه در حالی که من خیلیارو دیدم با همین هدف رفتن جلو اما تهش هیچی...

homeyra
1st September 2012, 10:58 AM
به نظر من جامعه دید مناسبی نسبت به رابطۀ دختر و پسر در حد همکلاسی و... نداره و همۀ دخترا و پسرایی که با هم هستنو به یک چشم میبینه و این درست نیست.توی خود دانشگاه اگه دختر و پسری دم کلاس وایسن و راجع به درس حرف بزنن،همۀ اون کساییکه اومدن دانشگاه تا مثلا فرهیخته بشن، برای این دوتا بیچاره حرف در میارن و جو رو طوری میکنن که هرکی مثل این دو نفر اگه یروزی خواست بره و سوالی بپرسه سعی کنه یا از همجنس خودش بپرسه یا بیخیال مشکلش بشه.اینجور طرز تفکر باعث شده که توی اینجور جاهایی دو طرز فکر بوجود بیاد:یا خیلی افراطی فکر میکنن که دیگه دارن شورشو در میارن و یا خیلی تعصبی رفتارمیکنن. حد وسط بخاطر تفکر غلط جامعه کم پیدا میشه

Gileva
1st September 2012, 12:30 PM
به نظر من جامعه دید مناسبی نسبت به رابطۀ دختر و پسر در حد همکلاسی و... نداره و همۀ دخترا و پسرایی که با هم هستنو به یک چشم میبینه و این درست نیست.توی خود دانشگاه اگه دختر و پسری دم کلاس وایسن و راجع به درس حرف بزنن،همۀ اون کساییکه اومدن دانشگاه تا مثلا فرهیخته بشن، برای این دوتا بیچاره حرف در میارن و جو رو طوری میکنن که هرکی مثل این دو نفر اگه یروزی خواست بره و سوالی بپرسه سعی کنه یا از همجنس خودش بپرسه یا بیخیال مشکلش بشه.اینجور طرز تفکر باعث شده که توی اینجور جاهایی دو طرز فکر بوجود بیاد:یا خیلی افراطی فکر میکنن که دیگه دارن شورشو در میارن و یا خیلی تعصبی رفتارمیکنن. حد وسط بخاطر تفکر غلط جامعه کم پیدا میشه


منم کاملا با شماموافقم دقیقا همینطوره واین اصلا خوب نیست

SaSaMc2
1st September 2012, 02:51 PM
سلام...[golrooz]

اينگونه روايط بايد در تناسب با فرهنگ، اقليم، اعتقادات، زمانه، و هنجار هاي هر جامعه اي باشد...

و خونواده و ارگانهاي تربيتي وظيفه ايجاد تعادل در آن را بر عهده دارند...

narma
1st September 2012, 03:31 PM
در جامعه ما روابط دختران و پسران را می توان از چند جهت مورد بررسی قرار داد. از دید جامعه برای این روابط تعریف ها و محدودیت هایی وجود داره و دختران و پسران در چارچوب خاصی می توانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند و اگر از این چارچوب تخطی کنند با مجازات روبرو می شوند چه بسا که این مجازات تا حد اعدام و مرگ هم پیش برود. دختران به دلایل بسیاری بیشتر در معرض خطر هستند و قوانین در مورد آنها سخت گیرانه تر عمل می کند چرا که سرپرستی وی با مردان می باشد و آنها برایش تعیین می کنند که چه باید کرد؟

شاید با یک مثال بتوانم منظورم را واضح تر بیان کنم: در شهرستانهای کوچکی که هنوز قانون قبیله ای و کدخدایی منشی را پیاده می کنند مجازات ارتباط دختر و پسر اگر خارج از قوانین آنها باشد منجر به قتل می شود که تحت عنوان قوانین و قتل های ناموسی مطرح می شود و اصلا هم جای تعجب ندارد چرا که هنوز در برخی از شهرستانها این قبیل داستانها اتفاق می افتد و نظارتی بر آنها وجود ندارد.
حال در شهرهای بزرگی همچون تهران به غیر از جامعه روابط در خانواده ها نیز تعریف خاصی دارد و آن هم بستگی به نوع خانواده دارد مثلا در خانواده سنتی و مذهبی هرگز رابطه دختر و پسر را نمی پذیرد حتی اگر در دانشگاه هم این اتفاق بیافتد و در صورت مشاهده برخورد بدی با فرزندان خود خواهند داشت و آنقدر در این زمینه وسواس نشان می دهند که حتی به یکی از مسائل حیاتی زندگی شان تبدیل می شود و حاضرند فرزندان خود را حتی طرد کنند اما کمتر به قتل دست می زنند.
در خانواده های مذهبی این سخت گیریها کمتر هست و این روابط اگر با نظارت خانواده باشد مشکلی پیش نمی آید و تقریبا می شود گفت تحت کنترل هست.
در خانواده های مدرن و یا خانواده هایی که به روابط آزاد اعتقاد دارند این سخت گیریها خیلی کمتر به چشم می خورد و البته اینطور نیست که نظارتی نداشته باشند اما هر زمانی هم که احساس خطر کنند دست به کار می شوند.

narma
1st September 2012, 03:33 PM
البته کارشناسان و جامعه شناسان بعضا نظراتي پيرامون چگونگي ارتباط ميان دختر و پسر ارايه داده اند و نگرش هاي نسبتا جديدي را شامل مي شود. به طور مثال ارايه شعارهايي چون آزادي روابط دختر و پسر و يا مسايلي چون همخانه بودن دختران و پسران فرهنگ خاصي است که در جوامع غربي کاربرد داشته ودارد.

کارشناسان تربيتي مي گويند كه وقتي جوان عرصه را بر خود تنگ ببيند و نتواند خود را از نظر عاطفي و اخلاقي با محيط تطبيق دهد و مربيان، معلمان و برنامه ريزان نهادهاي آموزشي و تربيتي نيز نتوانند به احساسات و تمايلات منطقي و احساسي او پاسخ دهند، جوان سرخورده سعي مي كند چيزهايي را كه طي سالهاي زندگي از او دريغ شده است با هنجارشكني به دست آورد.
با اين حال ارزيابي هاي پژوهشگران علوم اجتماعي نشان داده که اگر اينگونه ارتباطات به عادت تبديل شود ديگر چيزي به نام هسته يا كانون خانواده شكل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا مي رود، افراد نسبت به هم بي اعتماد و بي تفاوت مي شوند و در نهايت خانواده اي شكل نمي گيرد و به اين ترتيب شاهد گسترش بسياري از معضلات رفتاري، ناهنجاري هاي اخلاقي و حتي بهداشتي در جامعه خواهيم بود.
علي غفاري، کارشناس ارشد يکي از مراکز پژوهشي وابسته به وزارت آموزش و پرورش در اين خصوص مي گويد: در حال حاضر سن بلوغ پسران به 13 سال و در مواردي حتي به کمتر از آن رسيده است و چنانچه در بدبينانه ترين نگاه، سن ازدواج پسران 28 سال محسوب شود، 15 سال فاصله تا فرصت ازدواج مي تواند تبعات اجتماعي رواني زيان باري را به همراه داشته باشد.
حال سوال اين است که فاصله موجود را چگونه بايد پر کرد؟ آيا صرف يک رابطه قانوني و مطابق عرف مي توان اين نيازها را پاسخ داد؟پرکردن اين فاصله به نظر بنده امکان پذير نيست ؟ از زمان شروع سن بلوغ اولين چيزي که ذهنيت يک دختر يا پسر را اشغال مي کند جنس مخالف است . خوب نمي تواند اين ذهنيت را پاک در ميان دخترها علل عموم ارتباط عاطفي روحي سبب ارتباط با جنس مخالف است اما در پسرها علل عموم رابطه جنسي. تنها و تنها يک راه باقي مي ماند . وآن کانون محبت و مهرباني خانواده است .

mamadshumakher
1st September 2012, 03:33 PM
اول از همه باید از خانم narma عزیز تشکر کنیم که همچین موضوع مهمی رو برای این هفته پیشنهاد دادن. و مسئله مهم تر اینه که این موضوع از موضوعاتی هست که اختلاف نظر و اختلاف دیدگاههای زیادی در ان بوجود اومده.و به همین دلیل کاش تمام دوستانی که این مطالب رو میخونند مطلبی هم بیان کنند تا بهتر بتونیم دید جامعه ی کوچیک سایت رو نسبت به این مطلب بدست بیاریم.

قطعا دوستان و بزرگتر های سایت بهتر میتونند مارو روشن کنند.
اما اصل مطلب:
روابط دختر و پسر؟ این چند کلمه میتونه هزاران کلمه رو با خودش بدوش بکشه.همین چند کلمه باعث شده تعداد زیادی از جوونا از مسیر زندگیشون منحرف شدن به تجربه های وحشتناکی کشیده شدن و ..... که همش به خاطر عجول بودنشونه.حتما تعجب میکنید چرا عجول؟
خب همه ی ما میدونیم بقا نسل ما انسانها با ازدواج بین دختر و پسر انجام میشه.از طرفی خداوند طوری مارو خلق کرد که با بزرگ شدن و به بلوغ رسیدن نسبت به جنس مخالف احساس نیاز کنیم تا این بقا نسل امری شیرین و بدور از هر اجباری برای ما شکل بگیره.از طرفی بقا نسل فقط با رسیدن 2نفر به هم و به دنیا امدن یک فرزند تموم نمیشه بلکه تازه مسئولیت های اون دو نفر به عنوان پدر و مادر و کوچکترین بنیان اجتماعی شروع میشه.یهنی نتیجه ی کار و زحمت پدر و مادر به جهت تربیت باید همینطور روی فرزند اثر بگذارد تا اون فرزند هم بتواند پدر یا مادری مهربان و خوش فکر باشد.و مجموع این پدر و مادرها کشوری موفق را بسازد.


خب نمیخوام فکر کنید که دارم از بحث دور میشم.پر حرفی منم ببخشید.اما میخوام بگم زیاد با واژه ی جامعه غریبی نکنیم.نگیم جامعه اینجوری شده.جامعه به این سمت کشیده شده و ....چون جامعه از خود ما تشکیل شده.ما که داریم میبینیم.میشنویم.اما همیشه جامعه را سوم شخص میبینیم.
حتما میگید چرا؟
تو حرفام پیدا کنید.عبور از سن بلوغ و همچنین رسیدن به زندگی پایدار از حساس ترین مراحل عمر انسان هست که به از نوجوانی شروع میشه.وقتی وارد این مرحله میشیم دیگه رفتن به شهر بازی برای ما ارزو نیست.خرید ماشین کوکی ارزو نیست.بلکه ارزو رسیدن به ارامش در همه ی زمینه هاست.و مهمترین چیزی که بهش فکر میکنند رسیدن به شخصی از جنس مخالف هست.خب این نیاز طبیعی باید کنترل شده و حساب شده بر طرف بشه.اما عجول بودن و پایبند نبودن به عقاید و اصالت ها و فرهنگ باعث میشه فاجعه ای بزرگ رخ بده.

ما نیاز به یک راهنما داریم.با عقل خالی کار به جای درست نمیکشه.چون هر کی برای خودش فتوا میده.
جالبه هرکسی در یک مرتبه ای از ارتباط قرار میگیره.با هم صحبت میکنند.صحبتهای عاشقانه اما به هم دست نمیزنند.2نفر از دست دادن و شانه به شانه قدم زدن فراتر نمیروند.
2نفر .... تا الی اخر که پست ترین مقام انسانی هم پیش میرن.اما این محدودیت های خود بخودی از کجا میاد.چرا برای بعضی قوی برای بعضی ضعیفه.چرا داره روز به روز ضعیفتر میشه؟
زیاد حرف زدم.اگه تا اینجا موافقید دوباره ادامه میدیم.

narma
1st September 2012, 03:56 PM
http://www.hamseda.ir/files/fa/news/1386/12/20/242_740.jpg

mamadshumakher
1st September 2012, 04:01 PM
به نظر من جامعه دید مناسبی نسبت به رابطۀ دختر و پسر در حد همکلاسی و... نداره و همۀ دخترا و پسرایی که با هم هستنو به یک چشم میبینه و این درست نیست.توی خود دانشگاه اگه دختر و پسری دم کلاس وایسن و راجع به درس حرف بزنن،همۀ اون کساییکه اومدن دانشگاه تا مثلا فرهیخته بشن، برای این دوتا بیچاره حرف در میارن و جو رو طوری میکنن که هرکی مثل این دو نفر اگه یروزی خواست بره و سوالی بپرسه سعی کنه یا از همجنس خودش بپرسه یا بیخیال مشکلش بشه.اینجور طرز تفکر باعث شده که توی اینجور جاهایی دو طرز فکر بوجود بیاد:یا خیلی افراطی فکر میکنن که دیگه دارن شورشو در میارن و یا خیلی تعصبی رفتارمیکنن. حد وسط بخاطر تفکر غلط جامعه کم پیدا میشه


خب شما با یک مثال ساده میخواید بگید جامعه دید مناسبی به رابطه دختر و پسر در حد همکلاسی نداره؟
دیدید جامعه رو سوم شخص قرار میدید؟خب عیب نداره.منظورتون دیگران بود.اما چرا نمیگید که به چه علت دیگران درباره ی اون دو نفر فکر بد میکنند؟
چرا فکر میکنید دید مناسبی برای رابطه بین دختر و پسر وجود نداره؟قبل ازین که چیزی به اسم همکلاسی اختراع بشه روابط و حد و مرز دختر و پسر تعیین شده بود.موافقید؟

elinaaa
1st September 2012, 04:05 PM
ممنون از نظرات خوب دوستان تا اینجای بحث...ولی دوستان این روابط حد و مرزش کجاست؟؟اصلا باید به این قضیه چجوری نگاه کرد؟؟یه نگاه دینی یا براساس عرف جامعه یا شایدم هردو...اصلا اگه چجوری باشه خوبه؟یا اینکه لزومی بر یه همچین روابطی هست؟یه همچین روابطی برای قبل ازدواج مناسبه؟؟اینا سوالای تو ذهن منه... چه راهکاراییو پیشنهاد میدید...خیلی دوست دارم بدونم...خودم نمیتونم جواب درستی برای سوالام پیدا کنم....

نارون1
1st September 2012, 04:33 PM
ممنون از نظر دوستان تا اینجا :

ما بالاخره داریم تو جامعه زندگی میکنیم ، تشکیل شده از دو جنس زن و مرد

بخوایم نخوایم با جنس مخالف در ارتباط قرار میگیریم ...... باید روش برخورد و ارتباط صحیح رو یاد گرفت .......نمیشه ارتباطات رو قطع کرد و بگیم دیگه مشکلی پیش نمیاد

مثل همین طرحهای تفکیک جنسیتی دانشگاهها ....... این چیزا به نظر شما جوابگو هست؟ نیست به نظرم !

روابط دانشگاهی و دانشجویی هم غیرقابل انکاره .....ولی اینکه این روابط چه شکلی به خودشون بگیره هم هست

به قول دکتر انوشه دختره یا پسره ، هرکدوم بالاخره میره از اون یکی جزوه بگیره ، دختره با ناز و ادا صحبت میکنه و .... ، این راهش نیست در حقیقت


اینکه قبل از ازدواج دختر و پسر باهم رابطه ای داشته باشند ، بله باید برای شناخت بیشتر با هم در ارتباط باشن ولی با آگاهی خانواده و اینکه کسی در جریان این قضیه هست ، باشه ......

homeyra
1st September 2012, 04:44 PM
خب شما با یک مثال ساده میخواید بگید جامعه دید مناسبی به رابطه دختر و پسر در حد همکلاسی نداره؟
دیدید جامعه رو سوم شخص قرار میدید؟خب عیب نداره.منظورتون دیگران بود.اما چرا نمیگید که به چه علت دیگران درباره ی اون دو نفر فکر بد میکنند؟
چرا فکر میکنید دید مناسبی برای رابطه بین دختر و پسر وجود نداره؟قبل ازین که چیزی به اسم همکلاسی اختراع بشه روابط و حد و مرز دختر و پسر تعیین شده بود.موافقید؟

بله با شما موافقم.درسته جامعه سوم شخص نیست و من هم جز اونم اما اینیکه گفتم چیزی هست که من دارم میبینم.این حرفا زده میشه.در مورد علت تفکر بد دیگران راجع به رابطۀ دختر و پسر هم من فکر میکنم بخاطر اینه که یک سری از اشخاص توی این روابط زیاده روی میکنن شاید این نوع روابط باعث شده که این دید کلی بوجود بیاد و همه به یک چشم دیده بشن.
جامعه(باید میگفتم بخشی از جامعه[khejalat]) رو هم از اون نظر توی صحبتای قبلیم سوم شخص قرار دادم چون این دید رو من ندارم ولی اکثریت....

mamadshumakher
1st September 2012, 06:53 PM
ممنون از نظرات خوب دوستان تا اینجای بحث...ولی دوستان این روابط حد و مرزش کجاست؟؟اصلا باید به این قضیه چجوری نگاه کرد؟؟یه نگاه دینی یا براساس عرف جامعه یا شایدم هردو...اصلا اگه چجوری باشه خوبه؟یا اینکه لزومی بر یه همچین روابطی هست؟یه همچین روابطی برای قبل ازدواج مناسبه؟؟اینا سوالای تو ذهن منه... چه راهکاراییو پیشنهاد میدید...خیلی دوست دارم بدونم...خودم نمیتونم جواب درستی برای سوالام پیدا کنم....

سوالای خیلی خوبی پرسیدی.اما یه سری مطالب باید قبل از جواب دادن به این سوالات پاسخ داده بشه.

ببینید به نظر شخصی من هر جامعه ای بر اساس یک الگوی مناسب باید خودشو سازمان دهی کنه.
خب با این حساب تا الگوی درستی رو انتخاب نکنیم نمیتونیم راه کاری رو برای یک مسئله ارائه کنیم.حالا به نظر شما فرض کنیم ما الگویی نداریم و خودمون فقط با عقلمون میخوایم بفهمیم که رابطه درست چجوریست.به نظر شما میشه؟البته یک راه داره.اینکه همه ی موارد رو امتحان کنیم.ازادی عمل کامل بدیم ازادی حجاب بدیم.و بعد از سالها نتیجه رو بررسی کنیم.بعد بیایم فقط محدودیت بزاریم و گیر بدیم و نتیجه رو بررسی کنیم.این راهکار وحشتناک واسه این بوجود میاد که کارارو به حساب عقل خالی بخوایم ببریم جلو.پس نمیشه.
اما میشه به کمک یک راهنمای راستین یه سری برنامه های درست رو یاد بگیریم.اینجاست که عقل میاد وسط.یعنی باید بتونیم بهترین معنی از الگو رو ردیابی کنیم.اون الگو چیه؟
قرآن
یک داستانی در قرآن بیان شده که به زیبایی یک رابطه رو با جنس مخالف بیان میکنه.
داستان موسی و دختران شعیب.
ولی قبل از اینکه بخوایم خودمونو با پیامهای این داستان وفق بدیم اول باید بدونیم قران و پیامهای اونو برای ایجاد یک رابطه ی سالم و دور شدن از اشتباه در سال 2012 قبول دارید؟

بحث
1st September 2012, 07:14 PM
با سلام مثل همیشه میگویم که این نظر شخصی بنده بوده وشاید هم درست نیست ولی نظر من اینه که رابطه دختر وپسر اگر فقط برای دوستی باشد که من به شدت با آن مخالفم وبه نظر من نتیجه این دوستی در اکثر موارد هرچه باشد (افسردگی بعد از جدایی وبیماری روانی وجریحه دار شدن احساسات و...)ازدواج موفق دقت کنید موفق در اغلب موارد نخواهد بود منظور من دوستی طولانی مدت پسر ودختر است ولی اگر این رابطه در حیطه کاری ودرسی باشد ان هم در صورت ضرورت مشکلی ندارد ولی باز هم باید خیلی محتاطانه انجام شود ومراقب احساسات باشیم ودر این رابطه وابستگی عاطفی بین طرفین ایجادنشود هیچ کس هم مبرا نیست چون همه ی ما بشریم ودارای عواطف بشری زیاد شعار دادم انگار ببببببببببای [bamazegi]

elinaaa
1st September 2012, 08:07 PM
سوالای خیلی خوبی پرسیدی.اما یه سری مطالب باید قبل از جواب دادن به این سوالات پاسخ داده بشه.

ببینید به نظر شخصی من هر جامعه ای بر اساس یک الگوی مناسب باید خودشو سازمان دهی کنه.
خب با این حساب تا الگوی درستی رو انتخاب نکنیم نمیتونیم راه کاری رو برای یک مسئله ارائه کنیم.حالا به نظر شما فرض کنیم ما الگویی نداریم و خودمون فقط با عقلمون میخوایم بفهمیم که رابطه درست چجوریست.به نظر شما میشه؟البته یک راه داره.اینکه همه ی موارد رو امتحان کنیم.ازادی عمل کامل بدیم ازادی حجاب بدیم.و بعد از سالها نتیجه رو بررسی کنیم.بعد بیایم فقط محدودیت بزاریم و گیر بدیم و نتیجه رو بررسی کنیم.این راهکار وحشتناک واسه این بوجود میاد که کارارو به حساب عقل خالی بخوایم ببریم جلو.پس نمیشه.
اما میشه به کمک یک راهنمای راستین یه سری برنامه های درست رو یاد بگیریم.اینجاست که عقل میاد وسط.یعنی باید بتونیم بهترین معنی از الگو رو ردیابی کنیم.اون الگو چیه؟
قرآن
یک داستانی در قرآن بیان شده که به زیبایی یک رابطه رو با جنس مخالف بیان میکنه.
داستان موسی و دختران شعیب.
ولی قبل از اینکه بخوایم خودمونو با پیامهای این داستان وفق بدیم اول باید بدونیم قران و پیامهای اونو برای ایجاد یک رابطه ی سالم و دور شدن از اشتباه در سال 2012 قبول دارید؟

خوب مسلما به عنوان یه مسلمون قرآن رو قطعا قبول داریم...اما گاهی اوقات منافع شخصی خودمون باعث میشه از هدایتهای قرآن دور بشیم...ولی این در حالیه که میدونیم صلاح ما در عمل به این کتاب هست...خوب منم این داستانو میدونم و خیلیای دیگه هم میدونن اما مشکل همین 2012یعنی دوران به قول معروف روشنفکری...که از نظر یه عده میشه آزادی مطلق در همه ی موارد...خوب این تفکرات رو ایرانی ها هم اثر گذاشته و خیلی از حد و مرزها شکسته شده ولی من دنبال واقعیتم و نه چیزی که این به قول معروف روشنفکرا میگن...خوشحال میشم بیشتر توضیح بدی...

mamadshumakher
1st September 2012, 11:21 PM
ممنون از نظر دوستان تا اینجا :

ما بالاخره داریم تو جامعه زندگی میکنیم ، تشکیل شده از دو جنس زن و مرد

بخوایم نخوایم با جنس مخالف در ارتباط قرار میگیریم ...... باید روش برخورد و ارتباط صحیح رو یاد گرفت .......نمیشه ارتباطات رو قطع کرد و بگیم دیگه مشکلی پیش نمیاد

مثل همین طرحهای تفکیک جنسیتی دانشگاهها ....... این چیزا به نظر شما جوابگو هست؟ نیست به نظرم !

روابط دانشگاهی و دانشجویی هم غیرقابل انکاره .....ولی اینکه این روابط چه شکلی به خودشون بگیره هم هست

به قول دکتر انوشه دختره یا پسره ، هرکدوم بالاخره میره از اون یکی جزوه بگیره ، دختره با ناز و ادا صحبت میکنه و .... ، این راهش نیست در حقیقت


اینکه قبل از ازدواج دختر و پسر باهم رابطه ای داشته باشند ، بله باید برای شناخت بیشتر با هم در ارتباط باشن ولی با آگاهی خانواده و اینکه کسی در جریان این قضیه هست ، باشه ......
خب اصل قضیه همینجاست.نارون خانم به زیبایی بیان کردن.تفکیک جنسیتی غلطه.
اما راهکار چیست؟همیشه وقتی یک راهکار جواب میده که فرد عواقب کار اشتباهشو باور داشته باشه.اونوقت میره سراغ راهکار.پس اینجا منظورم به افرادی نیست که با بی حیایی تمام تمام شئونات رو زیر پا میزارن و فقط به هوای نفسشون فکر میکنند و حتی برای دوستی هم جلو نمیرن.پس با این تیپ دختر و پسرا کاری نداریم.
چون اگه کسی خواب باشه رو میشه بیدار کرد اما کسی که خودشو زده به خواب ....


اما اصل قضیه چیه؟اصل قضیه به نظر من بر میگرده به همون نیاز ادما.

ببینید.هر پسری دوست داره روزی ازدواج کنه و همسری اختیار کنه.هر دختری هم دوست داره یک تکیه گاهی تو زندگی داشته باشه.و این عواطف و احساسات از سن نوجوانی رخ میده.
پس هدف همراه شدن و همزبون شدن و در اختیار داشتن هست.
اگه دقت کنید تو چت روم ها به دختر بگی که ازش کوچکتری باهات چت نمیکنه.اگه بدونه فاصله مکانی زیادی با هم دارید تمایلش به چت کمتر میشه.اگه بگی دوست دختر داری چت نمیکنه.اینا همه نشانه ی اینه که همه دنبال گمشده ای میگردن.گمشده ای از جنس اختیار.از جنس اطمینان.تملک. اما حیف که با کمی بی تدبیری اینده خودشون رو خراب میکنند.چطور؟
شما فرض کنید دختری که با پسری رابطه دوستی برقرار کرده.وقتی کسی به خودش اجازه داد از حریم و مرز محرم و نامحرمی عبور کنه باید منتظر هر عواقبی باشه.به ظاهر با هم دوستن.به هم وابستن.اما این وسط عهدی وجود نداره همش حرف بوده.مسئولیتی وجود نداره همش حرف بوده.وقتی ارتباط از حد بگذره خب قدم های گناه بیشتر میشه.و ممکنه به ارتباط جنسی ختم بشه.خب اینجا پسر احساس میکنه این دختر به درد زندگی باهاش نمیخوره.چون قبل از زندگی تونسته بهش دسترسی داشته باشه و دیگه اطمینانی بهش نداره.دختر:فکر میکنه این مرد رویاهاش بوده.فکر میکنه تمام احساساتشو درک میکرده.حالا هر اتفاقی میتونه اینارو از هم جدا کنه میدونید که چه بلایی سر روحیه دختر میاد؟همه ی اینا به خاطر چیه؟به خاطر اینه که دنبال همسر بودن ولی نه از راه درستش.اگر اون پسر به خانوادش میگفت و با اطلاع خانواده ها این دو با هم اشنا میشدن و در صورت قبولی دو طرف به هم میرسیدن هیچ کدوم ازین اتفاقا تو جامعه نمی افتاد.اینارو به ظاهر هممون بلدیم.اما چون به عواقب این مسائل برای زندگی ایندمون فکر نمیکنیم این مشکلات سیل عطیمی از جوونارو در بر گرفته.

mamadshumakher
1st September 2012, 11:33 PM
ببخشید پر حرفی میکنم ولی خوندن این مطلب میتونه راهنمای خوبی برای ما باشه

حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن


ما هنوز نتوانسته ایم الگوی کاملی از روابط مطلوب دختر و پسر ارائه دهیم و با توجه به ضرورتها قرآن را می گشاییم و دلهای خویش را در آبشخور کوثر آن شستشو می دهیم . باشد که از نورش بهره گیریم و به پاسخ مطلوب برسیم . در قرآن کریم ، در سوره های قصص ، احزاب ،یوسف ، مریم ، در این رابطه این گونه سخن به میان آمده است .

بررسی ارتباط کلامی زن و مرد از دیدگاه قرآن

در قرآن ، مسئله ارتباط دو جنس در ابعاد گوناگون و در گستره بسیار وسیعی مورد بررسی قرار گرفته است و شامل گفت و گوی دو جنس ، نظر و نگاه ، دست دادن و مصافحه کردن ، مساعدت . کمک کردن ،تنهایی و خلوت گزینی و دیگر انواع ارتباط می شود . ما در آیات 22 به بعد سورۀ قصص ، با جونی پر شور روبرو هستیم ، جوانی که به خاطر مبارزه با نظام فاسد ، از دیار خویش می گریزد و به شهر مدین پناه می برد . در مدین کنار چاه آب ، نگاهش در میان چوپانان که برای آب دادن گوسفندانشان آمده اند ، به دو دختر جوان می افتد . با طرح یک سوال سر از کارشان در می آورد : ” چه می کنید ؟ کارتان چیست ؟ ” . آنان در پاسخ می گویند : ” ما به گوسفندان آب نمی دهیم تا آنکه چوپانان آب بردارند و سرچاه را خلوت کنند ” . در ذهن جوان ، سؤال دیگری جوانه می زند و می پرسد : ” مگر شما کسی را ندارید که در کارها کمکتان کند ؟ ” ذهن زیرک دختران جوان ، منظور جوان را به خوبی در می یابد و در ادامه می گویند : ” پدر ما پیری سالخورده است ”.

نکته :تا اینجا از آیه استفاده می کنیم که ارتباط دو جنس مخالف ، درحد مکالمه وگفتگو نهی نشده است .

نتیجه : ارتباط کلامی بین دختر و پسر اشکالی ندارد !
سوال : آیا قرآن برای گفتگوی دو جنس با یکدیگر قید و شرط و حد و مرزی از نظر کمیت و کیفیت قائل شده است ؟ یا اینکه دختر . پسر بی هیچ قید و شرط و با هر شکل و شیوه ای می توانند با هم ارتباط گفتاری داشته باشند ؟

در این زمینه نیکوست با یکدیگر نگاهی به سورۀ احزاب بیافکنیم . در آیه 32 این سوره خطاب به زنان پیامبر ( ص ) می فرماید : ”ای همسران پیامبر ! شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر ] نیستید ، اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد ؛ و گفتاری شایسته گویید ” . گرچه خطاب آیه به زنان پیامبر (ص) است اما تعلیلی که در آخر آیه آمده ، همه زنان و مردان را در بر می گیرد . جان کلام آن که ؛ آیه 32 سوره احزاب ، ارتباط کلامی بین دو جنس را از دو طرف کنترل می کند . از طرفی ، دختران هنگام سخن گفتن باید عفت کلام را رعایت کنند و به گونه ای سخن نگویند که همراه عشوه و ناز باشد تا دلها را مجذوب خود سازد و از سوی دگر به پسرانن نیز سفارش مس کند که در مواجه با جنس مخالف ، با دلی پاک ( نه آکنده از تمایلات جنسی ) روبرو شوند . www.zibaweb.com

بررسی ارتباط دختر و پسر در بعد مساعدت و یاری رساندن به یکدیگر

برای روشن شدن اصل مساعدت به قرآن باز می گردیم . در آیات سورۀ قصص موسی را دیدیم که به کمک دختران شتافت . اما نکته ای در ادامه ی آیه آمده که در خور تأمل فراوان است . قرآن می گوید : ” [موسی جوان] پس برای آن دو [گوسفندان را] آب داد ، آنگاه به سوی سایه برگشت. “ همین و بس . اما پس از مساعدت به دختران دیگر آنجا نایستاد ، به رویشان لبخند نزد ، از نام و نشانشان نپرسید ، از آنها نخواست تا به او بگویند خانه شان کجاست ؟ با که زندگی می کنند ؟ تا در منزلشان همراهی شان کند یا نه ؟ قرآن فقط می گوید : برایشان آب کشید ، آنگاه به سایه رفت . سپس دست به دعا برداشت و گفت : ” پروردگارا ! من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم .“ (قصص/28،24)

نمونه های فراوانی در قرآن نشان از آن دارد که مردانی تنها به انگیزه مساعدت ویاری رساندن به نیازمندان ، نه ایجاد پلی برای رسیدن به غریزه ها و اشباع نامشروع آنها ، به یاری و مساعدت زنان شتافته اند و گرفتاری آنها را بر طرف کرده اند . بنابراین نکته اصلی که از این آیات به دست می آید این است که ارتباط دختر و پسر در بعد مساعدت و یاری رساندن مورد نکوهش قرار نگرفته است .
بررسی حیا در پندار ، گفتار و رفتار دختر و پسر

در ادامه سورۀ ( قصص/26،28) می خوانیم : یکی از آن دو دختر که با شرم و حیا قدم بر می داشت نزد وی [موسی] آمد و گفت : ”پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان] برای ما ،مزد دهد . “

در تفاسیر آمده است ،به خاطر مساعدت موسی ، دختران زودتر از همیشه به خانه رسیدند . پدر علت را جویا شد . آنان داستان جوان را برای پدر تعریف کردند . پدر یکی از آنها را به دنبال جوان فرستاد . قرآن می گوید : یکی از آن دو – در حالی که با آزرم قدم بر می داشت – نزد وی آمد . یعنی آن دختر در حالی که با شرم قدم می زد نزد موسی آمد .. پرسشی که در اینجا رخ می دهد و پاسخ به آن در بحث ” ارتباط دختر و پسر “ راهگشا است که آیا شرم و حیا از حالتهای روح انسان است یا از صفات جسم ؟ به عبارت دیگر وقتی می گوییم : ” شرمگین شدم“ منظور این است که روح ما شرمنده می شود یا اینکه کالبد یا چهره ما ؟ مسلم است که شرم و حیا از صفات روح است نه جسم و در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است : ” هر گاه از حیا برخودار نباشی ، هر چه می خواهی بکن “ گفته اند منظور از این حدیث آن است که اگر حیا نباشد ، انسان دست به هرکار زشتی می زند . این نکته بیان گر آن است که گرچه شرم و حیا یک حالت روانی و روحی است . اما آثار و نشانه های آن می توانند در کالبد ، ظاهر و اندام خود را نشان دهد . ما این حیا و شرم و یک حالت را نه تنها در رفتار و راه رفتن دختر شعیب می بینیم بلکه در گفتار و سخن او با موسای جوان نیز می بینیم – به این بخش از آیه دقت کنیم :” گفت : پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان ]برای ما ،مزد دهد . “ (قصص/24،28) به لحن و گفتار دختر توجه کنید . وقار و حیا از فتارش پیداست . دختر برای دعوت از موسی آمده است . برای آنجام این مقصود ،کلمات را در ذهن خویش زیرورو می کند و به دنبال جمله مناسبی می گردد ” به خانه ما بیا “ اندکی به آن می اندیشد . نه ،نه . جمله خوبی نیست . خوب است از پدر مایه بگذارم . بله ، این بهتر است . به موسی می گوید : ”پدرم تو را می طلبد “ یعنی من دعوت کننده تو نیستم . من تو را به خانه خویش نمی خوانم این پدر من است که تو را به خانه خویش خوانده است .آیا در ذهن کنجکاو موسی این سوال سبز نشدکه برای چه از من دعوت کرده اید تا به خانه تان بیایم ؟ ما که یکدیگر را نمی شناسیم . اما زیرکی دختر فرزانه شعیب حتی این پرسش را هم بدون جواب نمی گذارد . در ادامه می افزاید : ”پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان] برای ما ،مزد دهد .“ خاطرت جمع، ای جوان ! منظور از این دعوت یک مسئله اقتصادی است . پاداش دادن توست .

پیش از این یاد آور شویم که برای گفتار دختر و پسر دو نکته اساسی باید در نظر گرفته شود :

1- کنترل بر صدا از سوی دختران ؛

2- کنترل و انگیزه های درونی از سوی پسران (با نیت سوء بر خورد نکردن )

ما این دو نکته را به روشنی در مکالمه حضرت موسی (ع) با دختر شعیت می بینیم . به ویژه هنگامی که می بینیم پس از قبول شعیب ، دختر از جلو و موسی از پشت سر حرکت می کند . بادی می وزد و جامه دختر را به بازی می گیرد . موسی چه می کند ؟ دختر را صدا می زند و به او می گوید : " ای کنیز خدا نمی خواهم دوربین ذهن من هر لحظه از اندام موزون تصویر بردارد . آیا جلوه های رفتاری و گفتاری جوانی را بهتر و دقیق بر از این می شود به تصویر کشید ؟ آیا بهتر از این می توان نظارت بر عمل ها و عامل ها ، نظارت بر انگیزۀ های رفتاری و انگیخته های گفتاری را تبیین کرد ؟

میلاد صفری
2nd September 2012, 02:03 AM
با عرض سلام و تشکر از موضوع خوبتون من یه حرف میزنم صرف جهت اطلاع طی آخرین اطلاعاتی که من دارم 59% فساد و مشکلات اون علتش دخترا هستن متاسفانه. حالا از این حرفا که بگذریم بیاید به خودمون نگا بکنیم که تا یه دختر و پسر رو کنار هم میبینیم چقدر فکر بد راجع به اونا میکنیم و چه قضاوت های اشتباهی میکنیم منظور من از گفتن این حرف این که ما خودمون هم به این جو خراب داریم کمک میکنیم و آلوده ترش میکنیم این از ماها واما بریم سراغ خود طرفین ما جوونا تو جامعه ای بزرگ شدیم که متاسفانه به علت سطح کم سواد و رواج فرهنگ غلط از این رابطه به جز برداشت های نامناسب انتظار دیگه ای نداریم و همش فکرمون منحرف و تو این زمینه بزرگترهام جای این که کمک بکنن بدترش کردن خلاصه اش کنم که اگر در سطح جامعه این فرهنگ رواج پیدا میکرد که رابطه دختر و پسر جا می افتاد واقعا عالی بود پس دوستان بیان خودشون رواج این فرهنگ رو بدن جا داره اینجا ابراز تاسف کنم از طرح جدا سازی دخترها و پسرها در دانشگاه ها

narma
2nd September 2012, 09:10 AM
ممنونم از همه دوستان خوبم....با نظر همه عزیزان موافقم...روابط بین دختر و پسر در همه فرهنگ ها واز آغاز خلقت انسان بوده وهست....ولی بحث ما صرفا رابطه دختر و پسر نیست ....شاید حدود 70% کسانی که در این انجمن عضون حداقل در طول زندگیشون یک بار با جنس وخالف رابطه برقرار کردن و بعضی ها آسیب دیدن بعضی ها هم هیچ اسیبی بهشون وارد نشده...هدف ما روشن شدن صورت دیگر مسله است...
مثلا انگیزه دختران و پسران از ارتباط با جنس مخالف چیه؟

از ارتباط با جنس مخالف به چه لذت هایی میرسند؟
چه چیزی نصیبشان خواهد شد؟

آیا در این ارتباطات کسی چیزی از دست خواهد داد مثل دل...اعتماد..باور...ابرو...حیث ت..وجدان...و............

آیا بیشتر دخترا آسیب میبینند یا پسران؟
آیا اصلا کسی آسیب میبینه؟
چقدر این روابط برای زندگی آینده فرد میتونه خطرناک باشه؟
شاید اصلا برای بعضی افراد این روابط مفید و کارساز بوده باشه.....
آیا در این روابط باید مسایل جنسی مطرح بشه؟
اگه مسایل جنسی مطرح شد باید تا کجا پیش رفت...؟
از 90% دخترا شنیدم که بعد ازدواج ارزو کردن که ایکاش این مردی که الان باهاش زندگی میکنند قبلا دوس پسرشون نبود..چرا؟ (میشه آقایون نظرات بیشتری بدن)

. خیلی سوالات دیگر...لطفا شما ادامه بدید
با تشکر[golrooz][golrooz][golrooz]

- - - به روز رسانی شده - - -

narma
2nd September 2012, 09:14 AM
انگيزه هاي برقراري ارتباط با جنس مخالف

1.وعده ازدواج: يكي از بهانه هاي ارتباط بين پسران و دختران وعده ازدواج از ناحيه پسر است و معمولا با اين وعده ها پسران با دختران ارتباط پيدا مي كنند. در حقيقت، دختر و پسر با طرح مسئله «ازدواج» با يكديگر رفاقت كرده، سعي مي كنند نيازهاي عاطفي همديگر را برآورده كنند، اما حقيقت امر اين است كه اين وعده ها در حدّ خيال بافي مي مانند و جامه عمل نمي پوشند; زيرا خانواده چنين افرادي را در حدّ لازم پخته و شايسته براي ازدواج نمي يابند، طرح مسئله «ازدواج» از سوي پسر اگر هم صورت گيرد، با مخالفت خانواده اش روبه رو مي شود و حتي اگر پسر به خواستگاري دختر نيز برود، خانواده دختر چنين ازدواجي را نمي پسندند. بنابراين، وجود فكر ازدواج در بين دختران و پسران تنها نوعي ساز و كار دفاعي براي ايجاد رضايت خاطر و رهايي از اضطرابي است كه در نتيجه عملِ بر خلاف قواعد و هنجارهاي خانواده و جامعه صورت مي گيرد.
بهترين روش ايجاد ارتباط، در پرتو اصول ديني است كه خانواده پسر از خانواده دختر خواستگاري كند و تحت نظارت والدين تحقيقات ادامه يابند و از خصوصيات همديگر مطلع شوند.

2. انگيزه جنسي: از انگيزه هاي ديگر ارتباط دختر و پسر بهره بري جنسي است. اين پديده در ميان اقشاري از جامعه كه از لحاظ رشد فكري و فرهنگي در انحطاط شديدي به سر مي برند، بيشتر ديده مي شود. اين افراد براي ارضاي غرايز جنسي خود، همه ي ارزش هاي خانوادگي و فردي خود را قرباني مي كنند و دست به رفتاري مي زنند كه براي اغلب افراد جامعه، بسيار پست تلقّي مي شود.
چنانچه اين ارتباط هاي ناپسند منجر به رابطه ي جنسي بين دختر و پسر شوند مشكلات زيادي را براي دختر، كه قرباني اصلي اين رابطه است به دنبال مي آورد. اشتغال ذهني درباره ي اين موضوع كه مبادا اين ارتباط براي او در آينده مشكل ساز باشد، تعادل رواني او را به نحو چشم گيري بر هم مي زند و فشار رواني زيادي بر او تحميل مي كند.چنين دختراني در ازدواج با مشكل روبه رو مي شوند و حاضر به ازدواج نيستند و زماني كه با فشار خانواده روبه رو مي شوند و تن به ازدواج مي دهند، هميشه نگران افشاي رابطه گذشته خود هستند و از اينكه همسرشان از رابطه مخفي آن ها در گذشته آگاه شود رنج مي برند.

3. توهّم قدرت و جاذبه: يكي ديگر از انگيزه هاي دوستي با جنس مخالف اين است كه پسران داشتن دوست دختر را يك قدرت اجتماعي براي خود تصور مي كنند و دختران نيز داشتن يك دوست پسر را يك جاذبه فردي و اجتماعي براي خود به حساب مي آورند.
اما طول نمي كشد كه پي خواهند برد اين قدرت نمايي و جاذبه ارائه شده به قيمت از دست دادن بسياري از جاذبه ها و قدرت هاي اجتماعي و شخصيتي ديگر تمام شده، در نتيجه، دوستي ها به پايان مي رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندي خويش، دنيايي از تعارض را در درون دختر و پسر باقي مي گذارد.

4. پناه جويي به يكديگر: دختران و پسراني كه مورد بي محبتي در خانواده قرار مي گيرند و از وضعيت رواني و اجتماعي خويش ناراضي هستند و در اين زمينه، خود را سرگردان و آشفته مي يابند، از طريق برقراري روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد كسب رضايت و يا به عبارت ديگر، به دنبال يافتن شرايطي هستند كه براي آن ها اطمينان خاطر و رضايتمندي بيشتري فراهم كند و پناه گاهي براي جبران كمبود محبت خود فراهم سازند.
اما اطمينان خاطري كه دختران و پسران از طريق برقراري دوستي بين خود جستوجو مي كنند هيچ گاه حاصل نمي شود; زيرا اين روابط پنهاني و به دور از چشم خانواده صورت مي گيرد. به همين دليل، دختر و پسر بايد وقت و توان زيادي صرف كنند تا بتوانند زمينه اين رابطه را فراهم كنند و تحمل ترس و اضطراب مستمري كه دو طرف بايد تحمّل كنند تا اين روابط از چشم آشنايان پنهان بماند، رضايتمندي و آرامشي را كه به دنبال آن هستند خنثي خواهد كرد.

نارون1
2nd September 2012, 11:33 AM
ممنونم از همه دوستان خوبم....با نظر همه عزیزان موافقم...روابط بین دختر و پسر در همه فرهنگ ها واز آغاز خلقت انسان بوده وهست....ولی بحث ما صرفا رابطه دختر و پسر نیست ....شاید حدود 70% کسانی که در این انجمن عضون حداقل در طول زندگیشون یک بار با جنس وخالف رابطه برقرار کردن و بعضی ها آسیب دیدن بعضی ها هم هیچ اسیبی بهشون وارد نشده...هدف ما روشن شدن صورت دیگر مسله است...
مثلا انگیزه دختران و پسران از ارتباط با جنس مخالف چیه؟

از ارتباط با جنس مخالف به چه لذت هایی میرسند؟
چه چیزی نصیبشان خواهد شد؟

آیا در این ارتباطات کسی چیزی از دست خواهد داد مثل دل...اعتماد..باور...ابرو...حیث ت..وجدان...و............

آیا بیشتر دخترا آسیب میبینند یا پسران؟
آیا اصلا کسی آسیب میبینه؟
چقدر این روابط برای زندگی آینده فرد میتونه خطرناک باشه؟
شاید اصلا برای بعضی افراد این روابط مفید و کارساز بوده باشه.....
آیا در این روابط باید مسایل جنسی مطرح بشه؟
اگه مسایل جنسی مطرح شد باید تا کجا پیش رفت...؟
از 90% دخترا شنیدم که بعد ازدواج ارزو کردن که ایکاش این مردی که الان باهاش زندگی میکنند قبلا دوس پسرشون نبود..چرا؟ (میشه آقایون نظرات بیشتری بدن)

. خیلی سوالات دیگر...لطفا شما ادامه بدید
با تشکر[golrooz][golrooz][golrooz]

- - - به روز رسانی شده - - -



دختر و پسر در یک رده های نی مثل بلوغ ، گرایش به جنس مخالف پیدا میکنن ......

و توجه کنید نوجوانان اکثرا درگیر این روابط و افکار میشن ..... وقتی خانواده بستر مناسبی برای پسخگویی به سوالات نوجوانان نباشه ، این نیازها را در بیرون جستجو میکنن

اینکه در این روابط کدوم آسیب پذیرتر هستند .......دختران به دلیل روحیات حساس تر و نگاه جامعه آسیب پذیرتر هستن .......

در برخی از این روابط دختر ممکنه ناخواسته درگیر روابطی فراتر از آنچه هست بشه ....... این هم میتونه به دلیل عدم آمووزش باشه .....

گاهی پسران فقط به قصد برقراری روابط جنسی و این هدف و به ظاهر به قصد ازدواج جلو میرن..........و وقتی به هدفشون رسیدن ، دختر رو رها میکنن ، اونوقت دختر میمونه و یه دنیا آسیب

بعضی از این روابط با شور زیاد و هیجان فراوان شکل میگیره که در اون موقع ممکنه ، چشمشون رو به نکات منفی طرفین ببندن که بعداز فروکشی این هیجان اولیه اونوقتت این چیزا رو میشه و بقیه ماجرا .....

mamadshumakher
2nd September 2012, 12:18 PM
خدارو شکر که تو این سایت همه آگاه هستند.به امید اینکه خوندن این مطالب یه عده از افرادی که آگاهیشون نسبت به این قضیه پایینه رو به فکر واداره و دست از کارها و فکر های عجولانه بردارن.
ای کاش خانواده ها به فرزندانشان این مسائل رو یاد بدهند.
ای کاش جوونا فقط به فکر ازدواج باشن.
ای کاش محرم و نا محرمی رو باور داشته باشن.
ای کاش نیازهای خودشون نسبت به جنس مخالف رو تا زمان ازدواج حفظ کنند.
ای کاش با ذهنی پاک و بدون خاطرات ازاردهنده برن سر زندگیشون.
ای کاش ....
ای کاش....

به نظر من مقصر هم دختر هست هم پسر.پسر با هدف لذت میره جلو و یه جوری برخورد میکنه که دختر فکر میکنه این همون کسیه که قدر احساساتشو میدونه.پسر گول میزنه.دختر گول میخوره.
و هر دو نفری که این کار رو انجام میدن واسه اینه که تو خونه بهشون توجه کافی نشده.نیازهاشون برطرف نشده.اموزش داده نشده.و از همه مهمتر ارزشهای دینی براشون تبدیل به باور نشده.
این نظر شخصی بنده.

Outta_Breathe1020
2nd September 2012, 01:40 PM
ممنونم از همه دوستان خوبم....با نظر همه عزیزان موافقم...روابط بین دختر و پسر در همه فرهنگ ها واز آغاز خلقت انسان بوده وهست....ولی بحث ما صرفا رابطه دختر و پسر نیست ....شاید حدود 70% کسانی که در این انجمن عضون حداقل در طول زندگیشون یک بار با جنس وخالف رابطه برقرار کردن و بعضی ها آسیب دیدن بعضی ها هم هیچ اسیبی بهشون وارد نشده...هدف ما روشن شدن صورت دیگر مسله است...
مثلا انگیزه دختران و پسران از ارتباط با جنس مخالف چیه؟

از ارتباط با جنس مخالف به چه لذت هایی میرسند؟
چه چیزی نصیبشان خواهد شد؟

آیا در این ارتباطات کسی چیزی از دست خواهد داد مثل دل...اعتماد..باور...ابرو...حیث ت..وجدان...و............

آیا بیشتر دخترا آسیب میبینند یا پسران؟
آیا اصلا کسی آسیب میبینه؟
چقدر این روابط برای زندگی آینده فرد میتونه خطرناک باشه؟
شاید اصلا برای بعضی افراد این روابط مفید و کارساز بوده باشه.....
آیا در این روابط باید مسایل جنسی مطرح بشه؟
اگه مسایل جنسی مطرح شد باید تا کجا پیش رفت...؟
از 90% دخترا شنیدم که بعد ازدواج ارزو کردن که ایکاش این مردی که الان باهاش زندگی میکنند قبلا دوس پسرشون نبود..چرا؟ (میشه آقایون نظرات بیشتری بدن)

. خیلی سوالات دیگر...لطفا شما ادامه بدید
با تشکر[golrooz][golrooz][golrooz]

- - - به روز رسانی شده - - -

مسلما خیلی چیزها از دست میرن توی این روابط! خیلی از خانواده ها روی این روابط حساسن! با فاش شدن یه ارتباط هرچند هم ساده خیلیا آبروشون رفته! یکی از افراد فامیل من، دختر خیلی خوبیم هست. توی دانشگاه با یه پسری دوست میشه! خیلی خیلی معمولی! بعد از به قول معروف لو رفتن قضیه علاوه بر اینکه آبروش به معنای واقعی رفت... به خاطر اینکه خانوادش نگران بودن که گیر آدم بدی نیفته، خیلی سریع به یکی از خواستگاراش جواب مثبت دادن! پسر بدی نیست اما کسی با شرایط اون شانسای خیلی بهتری میتونست داشته باشه! آنچنان خانوادۀ متعصبی هم نبودن! فقط نگران بچشون بودن که مبادا اتفاقی براش بیفته!

زیاد دیدم کسایی رو که بعد از یه رابطۀ ناموفق اعتمادشون رو کلا به هر مردی از دست میدن! تصمیم گرفتن که دیگه ازدواج نکنن و خیلی چیزای دیگه!

به نظر من آسیبی که دخترا می بینن توی این روابط بیشتره! چون مسئله احساسیه و خوب هرکارشم بکنی دخترا احساسی ترن!

من واقعا تعجب میکنم که دخترا چطور اعتماد میکنن (اونم توی این دوره و زمونه و این شرایط) با اینهمه و خبر و اتفاقایی که برای هزاران نفر از اطرافیانشون میفته!
کسی رو میشناختم که بعد از 1-2 با سال دوستی با پسری، طرف اومده بود و گفته بود که مامانم موافق نیست و... و همه چیز رو تموم کرده بود! به شخصه دیدم چه بلایی سر دختره اومد! بعد از 4 ماهی دوباره زنگ و اس ام اس که من هستم و فلانم و بهمانم!!!!! این دختر با اینکه میدونست دروغ میگه یه جورایی قبول میکنه! بعد 2-3 روز پسره میگه من فکر میکنم صحبت کردن من و تو گناهه! شما تصور کنین!!!
از این موردا دور و بر همه زیاده!
آسیب اصلی رو دخترا می بینن!
واقــــعا به نظر من نباید به راحتی به هیچ فردی اعتماد کرد! خصوصا اگه شروع این دوستیها بخواد از دنیای مجازی باشه!

ببخشید خیلی خاطره گفتم![shaad]

- - - به روز رسانی شده - - -


ممنونم از همه دوستان خوبم....با نظر همه عزیزان موافقم...روابط بین دختر و پسر در همه فرهنگ ها واز آغاز خلقت انسان بوده وهست....ولی بحث ما صرفا رابطه دختر و پسر نیست ....شاید حدود 70% کسانی که در این انجمن عضون حداقل در طول زندگیشون یک بار با جنس وخالف رابطه برقرار کردن و بعضی ها آسیب دیدن بعضی ها هم هیچ اسیبی بهشون وارد نشده...هدف ما روشن شدن صورت دیگر مسله است...
مثلا انگیزه دختران و پسران از ارتباط با جنس مخالف چیه؟

از ارتباط با جنس مخالف به چه لذت هایی میرسند؟
چه چیزی نصیبشان خواهد شد؟

آیا در این ارتباطات کسی چیزی از دست خواهد داد مثل دل...اعتماد..باور...ابرو...حیث ت..وجدان...و............

آیا بیشتر دخترا آسیب میبینند یا پسران؟
آیا اصلا کسی آسیب میبینه؟
چقدر این روابط برای زندگی آینده فرد میتونه خطرناک باشه؟
شاید اصلا برای بعضی افراد این روابط مفید و کارساز بوده باشه.....
آیا در این روابط باید مسایل جنسی مطرح بشه؟
اگه مسایل جنسی مطرح شد باید تا کجا پیش رفت...؟
از 90% دخترا شنیدم که بعد ازدواج ارزو کردن که ایکاش این مردی که الان باهاش زندگی میکنند قبلا دوس پسرشون نبود..چرا؟ (میشه آقایون نظرات بیشتری بدن)

. خیلی سوالات دیگر...لطفا شما ادامه بدید
با تشکر[golrooz][golrooz][golrooz]

- - - به روز رسانی شده - - -

مسلما خیلی چیزها از دست میرن توی این روابط! خیلی از خانواده ها روی این روابط حساسن! با فاش شدن یه ارتباط هرچند هم ساده خیلیا آبروشون رفته! یکی از افراد فامیل من، دختر خیلی خوبیم هست. توی دانشگاه با یه پسری دوست میشه! خیلی خیلی معمولی! بعد از به قول معروف لو رفتن قضیه علاوه بر اینکه آبروش به معنای واقعی رفت... به خاطر اینکه خانوادش نگران بودن که گیر آدم بدی نیفته، خیلی سریع به یکی از خواستگاراش جواب مثبت دادن! پسر بدی نیست اما کسی با شرایط اون شانسای خیلی بهتری میتونست داشته باشه! آنچنان خانوادۀ متعصبی هم نبودن! فقط نگران بچشون بودن که مبادا اتفاقی براش بیفته!

زیاد دیدم کسایی رو که بعد از یه رابطۀ ناموفق اعتمادشون رو کلا به هر مردی از دست میدن! تصمیم گرفتن که دیگه ازدواج نکنن و خیلی چیزای دیگه!

به نظر من آسیبی که دخترا می بینن توی این روابط بیشتره! چون مسئله احساسیه و خوب هرکارشم بکنی دخترا احساسی ترن!

من واقعا تعجب میکنم که دخترا چطور اعتماد میکنن (اونم توی این دوره و زمونه و این شرایط) با اینهمه و خبر و اتفاقایی که برای هزاران نفر از اطرافیانشون میفته!
کسی رو میشناختم که بعد از 1-2 با سال دوستی با پسری، طرف اومده بود و گفته بود که مامانم موافق نیست و... و همه چیز رو تموم کرده بود! به شخصه دیدم چه بلایی سر دختره اومد! بعد از 4 ماهی دوباره زنگ و اس ام اس که من هستم و فلانم و بهمانم!!!!! این دختر با اینکه میدونست دروغ میگه یه جورایی قبول میکنه! بعد 2-3 روز پسره میگه من فکر میکنم صحبت کردن من و تو گناهه! شما تصور کنین!!!
از این موردا دور و بر همه زیاده!
آسیب اصلی رو دخترا می بینن!
واقــــعا به نظر من نباید به راحتی به هیچ فردی اعتماد کرد! خصوصا اگه شروع این دوستیها بخواد از دنیای مجازی باشه!

ببخشید خیلی خاطره گفتم![shaad]

TERRORIST
2nd September 2012, 01:53 PM
سلام
تشکر میکنم از استارتر محترم و تمامی دوستانی که در این بحث شرکت میکنندتا اینجا که نظرات رو میخونم برخی از عزیزان بر این باور بودند که این مبحث پیچیدست و نیاز به کار کارشناسی دارد اما دوستان این مطلب رو خدمت شما عارضم که اگر بر پایه اونچه که واقعیت هست نه وهم و خیال به این موضوع نگاه کنیم درمیابیم که رابطه پسر و دختر یکی از اجزا عمومی و عادی تشکیل دهنده زندگی است که به راحتی میتوان آنرا کنترل کرد.
نحوه برخورد با این موضوع بسیار مهمم هست به گونه ای که حتی میتواند درس حیا و عفت چه از جانب دختر چه از جانب پسر به جنس مخالف بیاموزد.
پدر خانواده: پدر خانواده با در آغوش کشیدن دختر خود و نوازش کردن او زمزمه ی هر روز دوست داشتن او، دخترا را از نظر عاطفی بی نیاز میکند به نحوی که اگر از جانب مدعی دوستت دارم را بشنود پاسخ او چنین است: دروغ است پدرو مادرم از همه بیشتر مرا دوست دارند.پدر خانواده اگر بدون هیچ رودربایستی با پسر نوجوان و جوان خود صحبت کند و تمام امور جنسی و غریزه ای اورا و همچنین حدود روابط و مضرات و خطرات این روابط را برای پسر خود توضیح دهد مطعمنا هرگز غیرت و وجدان پسر غفلت نمیورزد و نمیلغزد.و اما مادر که تکیه گاهی برای روزهای خوشی و مخاطرات و ناراحتی ها و شکست فرزندان خود هست نقش خود را مانند یک بالانسر میتواند به نحوی انجام دهد که فرزندان همیشه این موضوع را در ذهن خود دارند که یک نفر با اون ها نفس به نفس هست . . . اما سخن کوتاه کنم و عرض آخر اینکه بهتره که برای تاثیر گذاری بیشتر روی پسر از راه غیرت و همیت او نسبت به مسایل ناموسی وارد شد به طور مثال: پدر خانواده با گفتن جملاتی مثل پسرم اگر شما سر کوچه به نامحرم نگاه کنی آخر کوچه محرم تورا نگاه میکنند و اگر خطا و خلافی از تو سر زند بعد از ازدواج با چه رویی به چشمان همسر خود میتوانی نگاه کنی و از نظر وجدانی همیشه درگیر ناپاکی خود و عفت او هستی و این مثال هم به طریقی دیگه برا دختر صدق میکنه.با تشکر

نارون1
2nd September 2012, 05:53 PM
با عرض سلام و تشکر از موضوع خوبتون من یه حرف میزنم صرف جهت اطلاع طی آخرین اطلاعاتی که من دارم 59% فساد و مشکلات اون علتش دخترا هستن متاسفانه. ا

چرا علتش دخترا هستن ؟؟

چرا همه نگاهها متوجه دختراست ؟؟

میلاد صفری
2nd September 2012, 09:48 PM
مقصر من نیستم خوب این آمار میگه و علتشم این که متاسفانه هر چیزی اول خودش میاد داخل ایران بعد فرهنگش و ما اگر دقت کنیم چند سالی هست که همه رو آوردن به استخدام کارکنان زن چون هم میتونن بهشون کمتر مزد بدن و زنا هم بیشتر و منظم تر و دقیق تر کار میکنن و کمتر نق میزنن و میپیچونن صاحب کار رو و میبینید که چقدر یهو جاها عوض شد و بیشتر این روزا زنا میرن سر کار چون متاسفانه نه فرهنگی وجود دارد تو این زمینه و نه قانون روشن و واضحی و عرصه ی تعریف نشده ی نقش بشدت تو کارای ایران زیاد هست بنابراین باعث که خانم ها بشن عامل فساد تو این زمینه و نسبت به آقایون سهم بیشتری دارن

narma
3rd September 2012, 10:44 AM
مقصر من نیستم خوب این آمار میگه و علتشم این که متاسفانه هر چیزی اول خودش میاد داخل ایران بعد فرهنگش و ما اگر دقت کنیم چند سالی هست که همه رو آوردن به استخدام کارکنان زن چون هم میتونن بهشون کمتر مزد بدن و زنا هم بیشتر و منظم تر و دقیق تر کار میکنن و کمتر نق میزنن و میپیچونن صاحب کار رو و میبینید که چقدر یهو جاها عوض شد و بیشتر این روزا زنا میرن سر کار چون متاسفانه نه فرهنگی وجود دارد تو این زمینه و نه قانون روشن و واضحی و عرصه ی تعریف نشده ی نقش بشدت تو کارای ایران زیاد هست بنابراین باعث که خانم ها بشن عامل فساد تو این زمینه و نسبت به آقایون سهم بیشتری دارن

..............
بنظر من مقصر فقط خانم ها نیستند....
خانم هایی تو جامعه هستند که از صدتا مرد مردترن ولی باز درگیر میشن و شاید اسیب هم ببینند....مقصر هر دو طرفه....

خیلی از آقایون هستن که همزمان با چند نفر در ارتباطن....آیا توجیهی برای این کار دارن....؟
و برعکسش خیلی از خانم ها هم با چند نفر در ارتباطن ...؟ چرا؟

اینکه خانم ها با مزد کم کار میکنن درسته..خیلی اتفاق می افته خانمی با استعداد زیاد کمتر از اون مزدی که باید دریافت کنه داره کار میکنه و این دلیل نمیشه که این خانم باعث فساد میشه ....احتمال داره این خانم خیلی هم با شخصیت باشه ولی مجبوره به دلایلی فعلا با این دستمزد کم کار کنه.....چون جامعه داره بهش فشار وارد میکنه که مجبور گلیم خودشو از اب بیرون بیاره اونم به سختی....احتمال داره این خانم هیچ وقت به کارفرما یا همکاراش اجازه بی حرمتی و سوئ استفاده کردن نمیده......پس بنظ من این دلیل نمیشه عزیزم

وحید 0319
3rd September 2012, 09:16 PM
سلام
ممنون از همه
ما که دیر اومدیم ....ولی از هیچی بهتره
به نظرم باید اینجور روابط رو خیلی صریح وشفاف صحبت کرد ...من تاحالا دوست دختر نداشتم ...ولی دخترای دانشگاهمونو جای خواهرم میدونستم....تعبیر بدی ازش نشه ها.....منطورمو میرسونم
کمکشون میکردم در درس-در کار -مشاوره کاری میدادم حتی در
رشته خودم -باهاشون سفر هم رفتم.....غذا هم خوردیم.....ماکت هم ساختیم.....کنفرانس هم دادیم.....ولی از خط قرمز این روابط عبور نکردم ....لحن دوستانه -بدور از فکر مخرب-د
به نظرم باید اتفاقا با پسر ودخترا در این رابطه صحبت کرد.باید آشنا بشن هم پسر هم دختر
اولین مسایل این روابط
علاقه مندی شدیده که تجربش کردم....
سختی دور بودنه.....که باید تحمل کرد...خیلی سخته ....جدی میگم ...مخصوصا اگه قصد ازدواج باشه...بطور جدی...خیلی جدی
نباید با احساسات هم بازی کرد
بقیه شو در ادامه میگم

وحید 0319
3rd September 2012, 09:58 PM
باید اگه دوستیه ...به نظرم خیلی مراقب بود
ازدواج هم بعد از آشناییه .....آشناییه 100 درصد نمیشه ...ولی باز میشه شخصیت طرفو پی برد
باید خانواده ها در جریان باشن...ممکنه که اصلا اجازه ندن....ممکنه اجازه بدن با شرایط...ممکنه اجازه بدن وآزاد...

elinaaa
3rd September 2012, 10:21 PM
باید اگه دوستیه ...به نظرم خیلی مراقب بود
ازدواج هم بعد از آشناییه .....آشناییه 100 درصد نمیشه ...ولی باز میشه شخصیت طرفو پی برد
باید خانواده ها در جریان باشن...ممکنه که اصلا اجازه ندن....ممکنه اجازه بدن با شرایط...ممکنه اجازه بدن وآزاد...

اینکه گفتید باید خیلی مراقب بود کاملا درسته...ولی اگه منظور از دوستی در حد مثلا دوتا همکار یا همکلاسی باشه خوب شاید مشکل زیادی پیش نیاد اما اگه صرفا جهت علاقه باشه چی؟یعنی منظورم اینه که بازم میشه مراقب بود؟
پس نقش خانواده مهمه...در واقع خانواده ها با هم فرق میکنن...حالا از نظر دوستان کدومش درسته؟منظورم طرز فکر خانواده هاست؟یا اگه یه خانواده ای این اجازرو به فرزندش داد چجوری روش نظارت داشته باشه؟یعنی ارتباط فقط در حضور خانواده باید باشه یا نه؟در واقع اینجور آشنایی همون مراسم خواستگاری واسه ازدواجه یا نه فقط یه دوستی ساده؟بهتره اینجوری بگم که فقط واسه ازدواج این ارتباطشونو به خانواده بگن یا نه ؟ببخشید من انقدر سوال میکنم تو پستام چون میخوام یه جواب روشن واسشون پیدا بشه....

وحید 0319
3rd September 2012, 10:35 PM
اینکه گفتید باید خیلی مراقب بود کاملا درسته...ولی اگه منظور از دوستی در حد مثلا دوتا همکار یا همکلاسی باشه خوب شاید مشکل زیادی پیش نیاد اما اگه صرفا جهت علاقه باشه چی؟یعنی منظورم اینه که بازم میشه مراقب بود؟
پس نقش خانواده مهمه...در واقع خانواده ها با هم فرق میکنن...حالا از نظر دوستان کدومش درسته؟منظورم طرز فکر خانواده هاست؟یا اگه یه خانواده ای این اجازرو به فرزندش داد چجوری روش نظارت داشته باشه؟یعنی ارتباط فقط در حضور خانواده باید باشه یا نه؟در واقع اینجور آشنایی همون مراسم خواستگاری واسه ازدواجه یا نه فقط یه دوستی ساده؟بهتره اینجوری بگم که فقط واسه ازدواج این ارتباطشونو به خانواده بگن یا نه ؟ببخشید من انقدر سوال میکنم تو پستام چون میخوام یه جواب روشن واسشون پیدا بشه....


بله ....درست میگین....علاقه منتهی تهش به چی ختم بشه....اینجا خانواده باید بیاد...دقیقا...منطور منم همینه...به نظرم باید آداب روابط رو رعایت کرد.....نه زیاد خشک بود ...نه جلف ....باید با تمام ادب و احترام برخورد کرد....
سوال خوبیه....خانواده ای که اجازه بده...به نظرم کارش خیلی سخته ...باید مواظب باشه....ممکنه بعدش مخالفت کنن...به دلایل زیاد.....اونموقع ....هم برای دختر وپسر سخت میشه هم خانواده....نظر من درباره ی سوالتون اینه که خانواده همیشه نمیتونه دنبال پسر یا دخترش راه بیافته ببینه کجا میره یا با کی میگرده ....اینجوری حس خوبی هم نداره ولی باید با فرزنانشون صحبت کنن که مراقب باشن گول نخورن -در روزنامه یا مجله -یا اینترنت هم دیدیم کم نیست که پسری با دختری رابطه پیدا کرده فقط برای تمایلات جنسی -یا دختری با دوستش دام پهن میکنه که پسری رو بکشه....

shiny7
3rd September 2012, 11:13 PM
اما یه چیزی که من اصلا قبول ندارم اینه که بعضیا میگن رابطه ی ما واسه آشناییه قبل از ازدواجه در حالی که من خیلیارو دیدم با همین هدف رفتن جلو اما تهش هیچی...[/QUOTE]


دقیقا واسه منم یه همچین مشکلی پیش اومده و منم از همین تهش هیچی مییییییی ترسمممممممممممم!!!!!!!!!![gerye][gerye][gerye]

mamadshumakher
3rd September 2012, 11:43 PM
دقیقا واسه منم یه همچین مشکلی پیش اومده و منم از همین تهش هیچی مییییییی ترسمممممممممممم!!!!!!!!!![gerye][gerye][gerye]

من زیاد وارد نیستم به حل کردن کاری که خراب شدن چون سعی میکنم از اول چیزیو خراب نکنم.
اما واسه ترس شما یه پیشنهاد دارم اینکه از همین حالا اگر باور دارید که اشتباه کردید برگردید.یعنی نظرتونو برگردونین.
منظورم اینه که رابطه نداشته باشید.بگید اگه واقعا شمارو میخواد بیاد خواستگاری.یعنی اول بره خانواده خودشو مطلع کنه.از طریق خانوادش به خانواده شما اطلاع بده.اینجوری که رسمی باشه هم شما اسیر احساسات نمیشید هم ایشون اگر واقعا شمارو بخوان سنگ تموم میذارن.

حسین متقی
4th September 2012, 01:37 AM
به نظر من ای روابط برپایه ی نیازهای ما هستند
وقتی زیاد میشن یعنی داریم توشون غرق میشیم و به قول خودمون عقده ای بازی داریم درمیاریم که مشخصا اشتباهه
وقتی خیلی کم میشه شاید خوب باشه بر اساس تعریف قسمت بزرگی از جامعه(شاید 60 درصد بر اساس تجربه)
ولی جدا از هرنظر درست یا غلطی ما چرا دنبال بهترینها نیستیم
بهترین راهکار چیه؟
مشخصا و بدیها بهترین راهکار راهکاریه که دین اسلام ینی خدا پیش پامون میزاره
دنبال همون مرز و خطوط باشیم به موفقیتی میرسیم که توی هیچ راهی نمیرسیم
بقیش دیگه تحقیق خواننده ی این پسته که چه برداشتی داشته باشه از حرف من
دین-خدا -اسلام-جامعه-مردم- و.....[khabalood][cheshmak]

حسین متقی
4th September 2012, 01:45 AM
اما یه چیزی که من اصلا قبول ندارم اینه که بعضیا میگن رابطه ی ما واسه آشناییه قبل از ازدواجه در حالی که من خیلیارو دیدم با همین هدف رفتن جلو اما تهش هیچی...


دقیقا واسه منم یه همچین مشکلی پیش اومده و منم از همین تهش هیچی مییییییی ترسمممممممممممم!!!!!!!!!![gerye][gerye][gerye][/QUOTE]


به نظرم(که خیلی هم به درد نمیخوره توی این زمینه ها!!![sootzadan])
این تهششششش
بستگی به هر دوشخصیت داره
خانومهارو نمیدونم
ولی به قول ادمین 1مرد رو میشه از روی لباسها و تیپ و قیافش 80 تا 95درصد شناخت
بقیش هم با 1ساعت حرف زدن حل میشه
واسه همین راه و روشهای نیمه سنتی(که عقلانی تر اجرا میشند) موفقتر هستند در این زمینه که پسر طی مدت زمانی دختر رو انتخاب میکنه و دختر تو 1ساعت صحبت و 1شب مهمونی خواستگاری اوکی یا نوکی رو میده!!!

البته من خودم هیچی از این چیزا نمیدونم -اینا نظر شخصیم بود خیلی هم قابل اعتنا نیست[sootzadan]

نارون1
4th September 2012, 08:24 AM
به نظرم(که خیلی هم به درد نمیخوره توی این زمینه ها!!![sootzadan])
این تهششششش
بستگی به هر دوشخصیت داره
خانومهارو نمیدونم
ولی به قول ادمین 1مرد رو میشه از روی لباسها و تیپ و قیافش 80 تا 95درصد شناخت
بقیش هم با 1ساعت حرف زدن حل میشه
واسه همین راه و روشهای نیمه سنتی(که عقلانی تر اجرا میشند) موفقتر هستند در این زمینه که پسر طی مدت زمانی دختر رو انتخاب میکنه و دختر تو 1ساعت صحبت و 1شب مهمونی خواستگاری اوکی یا نوکی رو میده!!!

البته من خودم هیچی از این چیزا نمیدونم -اینا نظر شخصیم بود خیلی هم قابل اعتنا نیست[sootzadan]


خواهش میکنم نظر شما مهمه.......

ولی چطور براساس طرز لباس پوشیدن و یک ساعت صحبت کردن میشه یک عمر زندگی رو تشکیل داد.....؟

از ظواهر نمیشه قضاوت کرد......شاید فرد تو اون یکساعت خواستگار چیزی غیر از خودش رو برای دختر به نمایش گذاشت......[soal]

mamadshumakher
4th September 2012, 09:58 AM
در پست های قبلی یه سوالی مطرح شد که به نظرم بهتره روی اون قضیه بحث کنیم تا به یه نتایجی بشه رسید.یکی از دوستان گفت بیشتر تقصیر خانوماست و یکی از دوستان هم گفت تقصیر خانوما چیه که ...؟

خب به نظر شما اصلا مقصری وجود داره؟ایا با کمرنگ شدن حضور خانم ها در جامعه اوضاع بهبود پیدا میکنه؟

elinaaa
4th September 2012, 11:01 AM
راستش من فکر میکنم پیدا کردن مقصر چیزیو حل نمیکنه...چون به نظرم اگه اشتباهی صورت میگیره تقصیر هر دو طرف رابطست...درسته که تو این دور و زمونه خیلی چیزا نسبت به گذشته تغییر کرده مثلا ظاهر آدما یا برخوردشون با هم دیگه مخصوصا بین زن و مرد ولی یه اصلهایی همیشه ثابت هستن مثلا همون حیا و عفت وغیرت و گذشت زمان نباید باعث بشه نسبت به این مسائل بی اعتنایی بشه...اینو به این خاطر گفتم چون اگه مثلا یه رابطه ای بخواد بین دو نفر شکل بگیره اولش ظاهرا مشکلی نیست اما کم کم وقتی احساسات به دو طرف غلبه میکنه مشکلات شروع میشه حالا اگه یه دختری تو این رابطه هر درخواستیو بپذیره خوب میشه مقصر ولی از اونور هر پسریم قصد سوءاستفاده داشته باشه خوب اونم میشه مقصر منتهی موضوع مهم اینه که کدوم یکیشون میتونه خودشو حفظ کنه و اشتباهی مرتکب نشه که بعدش موجب پشیمونی نشه...البته بازم میگم نقش خونواده هم مهمه چون گاهی تربیت نادرست والدین مقصر اصلی تو مشکلات بچه هاست....

mamadshumakher
4th September 2012, 06:17 PM
من میگم تمام روابط بین یک دختر و یک پسر به دلیل ادا در آوردن دوران ازدواجه.
شونه به شونه راه رفتن.دست همدیگرو چسبیدن.درد و دل کردن.دلتنگی.عشق ورزیدن.اینا همه جزء روابطی هست که با ازدواج اغاز میشه و شیرینیه زندگی زناشویی هست.اما متاسفانه انجام این اعمال که نشان از ذوق جوانان برای زوج شدنه خطرات زیادی رو برای ایندشون در بر داره.در حالی که اگه درست فکر کنن و در راه درست قدم بردارن به طور پایدار به این نیازها میرسن.اگه جوونی میبینه که داره اذیت میشه و باید با یکی دوست شه یا یکی رو در نظر داره بهتره به ازدواج فکر کنه و بهتره اطلاع رسانی بشه که خانواده های دختر و پسر سخت نگیرن.اینجوری جامعه ما نجات پیدا میکنه.هم تو سن کم ازدواج میکنن و سلامت اجتماعی میره بالا.

BaAaroOoN
4th September 2012, 07:00 PM
به نظر من اگر دختر در ابتدا به پسر اجازه نده که به حریمش وارد بشه پسر هیچ کاری نمیتونه بکنه
اما مسأله اینجاست که دخترها معمولا احساساتی هستن و حرفای پسر مبنی بر اینکه این رابطه قراره یه روز به ازدواج ختم شه رو میپذیرن
آغاز مشکل از همینجاست
من قبلا به این قضیه که دخترها و پسرها میتونن مث خواهر برادر باشن و دوستی و رابطه ی بر مبنای تبادل اطلاعات داشته باشن اعتقاد داشتم
اما الان هیچ اعتقادی به این قضیه ندارم.چون این مسأله برای جامعه ای مث ایران که بیشتر مردم در این زمینه اصلا درست تربیت نشدن غیر ممکنه.چطور ممکنه ما به فرزندان خودمون این موارد رو تعلیم نداده باشیم و از اون ها انتظار عملکرد درست داشته باشیم؟نه.همچنین چیزی امکان پذیر نیست
یکی از راه هایی که میشه تشخیص داد که فرد مقابل ما سالمه یا نه،این هستش که چه خواسته هایی از ما داره
کسی که به بهانه ی عشق خواستار برقراری روابط صمیمانه تره100%آدم قابل اعتمادی نیست
ما به عنوان1 مسلمون ابتدا باید فرد رو با ترازوی دین بسنجیم،اگر خواسته های اون شخص از ما مطابق با معیارهای دینی نبود،بدون هیچ درنگی فراموشش کنیم
برقراری روابط دراماتیک برای 2 نفر که با هم نامحرم هستن کاااااملا اشتباهه
دوستی های همراه با حرکات عاشقانه تنها به روحیه ی پاک 2 نفر ضربه میزنه و مث تیری به قلب احساسات ودین و مذهب ماست
کسانی که از این قبیل افراد مستثنا نیستن در آینده به افراد شکاکی تبدیل میشن که فکر میکنن آدمی که خطا نکرده باشه وجود نداره.پس شروع میکنن به شک ورزی به طرف مقابلشون

narma
5th September 2012, 09:44 AM
سهیلا جان با نظرت کاملا موافقم اگه بهشون اجاطه ندیم نمیتونن وارد حریم خصوصی دخترا بشن و دختر خانم ها هم کمتر اسیب میبینند....

ولی خانم ها چون احساساتین تا عشقشون روی خوش نشون بده کنترل از دستشون خارج میشه...

تجربه شخصی من بهم ثابت کرده هیچ وقت با هیچ با جنس مخالف رابطه برقرار نکنیم که بزرگترین فایدش اینه دل آدم پیش خودش میمونه....
توصیه میکنم به دوستای گلم رابطه برقرار نکنید تا یه روز مثل من شکست نخورید و زمینتون نزنند

elinaaa
5th September 2012, 12:11 PM
سهیلا جان با نظرت کاملا موافقم اگه بهشون اجاطه ندیم نمیتونن وارد حریم خصوصی دخترا بشن و دختر خانم ها هم کمتر اسیب میبینند....

ولی خانم ها چون احساساتین تا عشقشون روی خوش نشون بده کنترل از دستشون خارج میشه...

تجربه شخصی من بهم ثابت کرده هیچ وقت با هیچ با جنس مخالف رابطه برقرار نکنیم که بزرگترین فایدش اینه دل آدم پیش خودش میمونه....
توصیه میکنم به دوستای گلم رابطه برقرار نکنید تا یه روز مثل من شکست نخورید و زمینتون نزنند


narma عزیز منم حرفهای شمارو تایید میکنم چون خودم دوستانی داشتم که دچار یه همچین شکستی شدن و ممنون از توصیه ای که کردید اونم خیلی صریح و واضح...ولی یه چیزی میخوام بگم اونم اینه که یه وقتایی تجربه یه شکست خیلی به آدم تو ادامه راه زندگیش کمک میکنه،شما که یه همچین تجربه تلخی داشتی میتونید کاملا این شرایطو درک کنید اما شاید عده ای که ندارن براشون قابل قبول نباشه...البته من نمیگم همه چیزو باید تجربه کرد چون یه وقتایی راه برگشتی نیست ولی تو این مورد من معتقدم پیشگیری کردن از به وجود اومدن روابط نادرست بین دختر و پسر بهتر از تجربه تلخ اون هست...

نارون1
5th September 2012, 12:24 PM
از شکستی که تو بعضی روابط مواجه میشیم ، نباید باعث بشه از همه متنفر شد و دیگه حتی نشه تو چشم جنس مخالف نگاه کرد

باید باعث بشه دیدمون عوض بشه ، دریچه نگاهمون رو عوض کنیم ، تجربه کسب شده ، درسته یک تجربه تلخ بوده

ولی باید از این تجربه به طریقه خوبش استفاده کرد .......

بعضی هستن وقتی تو یک رابطه که به طریق نامناب ایجاد شده ، شکست میخورن ، دیگه از همه جنس مخالف متنفر میشن ......

میگن دیگه هرگز به ازدواج فکر نمیکنم ......

نباید اینطور باشه ....... اتفاقا باید روش و معیارها رو درست انتخاب کرد ......

narma
6th September 2012, 10:53 AM
نه نارون جان بحث این نیست که از جنس مخالف متنفر بشیم...ولی ادمی که شکست خورده فرق میکنه ......دیدگاشون عوض میشه.....اونا یه جوارایی دیگه زندگی میکنن..

یه جوایی نصف دلشون هنوز میتپه...شاید هنوز خالیه............یه جورایی میخابن....

من از جنس مخالف بدم نمیاد...ازدواجم میکنم ...عاشق شوهرمم میشم....ولی یه جور دیگه.......خیلی سخته نارون جان یکی تو دلت باشه تا بری زیر خاک از دلت بیرون نیاد....سخته دلت براش میتپه ولی جرات نداری زنگ بزنی صداشو بشنویی.....یکی یه روز تمام زندگیت بود ...تمام زندگیتم میمونه ولی تو زندگیت نیست

mamadshumakher
6th September 2012, 11:05 AM
نه نارون جان بحث این نیست که از جنس مخالف متنفر بشیم...ولی ادمی که شکست خورده فرق میکنه ......دیدگاشون عوض میشه.....اونا یه جوارایی دیگه زندگی میکنن..

یه جوایی نصف دلشون هنوز میتپه...شاید هنوز خالیه............یه جورایی میخابن....

من از جنس مخالف بدم نمیاد...ازدواجم میکنم ...عاشق شوهرمم میشم....ولی یه جور دیگه.......خیلی سخته نارون جان یکی تو دلت باشه تا بری زیر خاک از دلت بیرون نیاد....سخته دلت براش میتپه ولی جرات نداری زنگ بزنی صداشو بشنویی.....یکی یه روز تمام زندگیت بود ...تمام زندگیتم میمونه ولی تو زندگیت نیست

با تمام احترامی که برای narma خانم قائلم و با وجود اینکه خیلیازین جور صحبت ها و روابط وارد زندگی جوونا شده متاسفانه باید بگم مقصر خودشونن.هر گونه شکستی نتیجه نا اگاهی خود فرد هست.
جاهایی بوده که فرد فکر میکنه مقصر نیست مثل دختری که به پسر داییش که چند سال ازش کوچکتر بود ریاضی یاد میداد بعد از چند وقت دید پسر دایی اومد خواستگاریش و کاملا جدیه قضیه. ببینید:حتی با اینکه رابطه فقط یه تدریس بود اخرش همچین اتفاقی افتاد.
چرا؟چون انسان رو خدا بهتر خود ما میشناسه.حد و مرز دقیقی قائل شده.گفته رابطه با نا محرم باید در حداقل بمونه.حداقل.و بطور خیلی جدی.
کم نبوده زوج های جوونی که به همین خاطر زندگیشون بهم خورده.مثل دختری بود که یکی از دوستای صمیمیش زیاد میومد خونش.طوری که شوهر دوستشو به اسم کوچیک صدا میزد.و در اخر هم شوهر با دوست زنش ارتباط بر قرار کرد.
کسی ازادی عمل رو از زنان نگرفته.اما به خاطر ذات انسان این دستورات دینی هست که نشاط و امنیت و ارامش خاطر رو برای انسان ایجاد میکنه.
من از قضیه شما خبر ندارم که چی بوده و چیشده.
ولی به طور کلی میگم:دخترای جوون زیادی سر این احساسات و کلمات به اصطلاح عاشقونه شکست سنگینی خوردن.کسی که هنوز تو زندگی فرد نیومده و بهش محرم نشده چطور میتونه تمام عشق و زندگی و نفس و ... باشه؟
خب اگه 2تا فرد با حفظ تمام عقاید دین اسلام و با رعایت این موارد سر زندگی برن بیشتر از زندگی زناشویی و پایدارشون لذت میبرن یا 2تا جوون که بدون اطلاع کسی با هم دوستن و به قولی عاشق همن ولی هیچ تعهدی وجود نداره؟

narma
6th September 2012, 11:23 AM
حرفای شما کاملا درستن آقا محمد.........من دختر کم عقلی نیستم.....
میدونم چیکار کنم......
اینکه ادم در هر زمینه شکست بخوره حتما دلیلی داره ........و دو حالت داره یا مقصر هست یا نیست؟

حالا علم روانشناسی اینجا به درد میخوره....میتونه علت هر رفتاری که از انسان سر میزنه رو ریشه یابی کنه....حالا چه درست چه غلط.....کاری به این ندارم...یه انسان که اشتباه میکنه بنظر من دلیل قانع کننده ای برای کارش داره......خیلی از جوونا با هم در ارتباطن....بعضی یا هم ازدواج میکنن بعضی هم نه.....رابطشون زود تموم میشه...

بحث اینجاست که دو نفر باهم در ارتباطن...بهم اعتماد میکنن...در کنار همند......بهم نیاز دارند....بهم قول دادن.....
ولی یکی نامردی میکنه...از اعتماد س.ئ استفاده میکنه.....از پشت خنجر میزنه.....
بنظر من مشکل یه ادم نامرده...این ادم نامرده ممکنه حتی تو زندگی زنانشویی هم پیدا بشه..حتی تو خانواده.......توی دوستان.........پش مشکل رابطه دختر و پسر نیست مشکل ذهن ما ادماست که خرابه......

مشکل منم محمد جان از پشت خنجر زدنه نه رابطم.......

narma
6th September 2012, 11:32 AM
خیلی جاها شنیدین که میگن ناپدری به دخترش تجاوز کرد....برادرزاده با زن عمو توی اتاق خواب.................
مادر 3 تا بچه با اقای فلانی ارتباط داره.......پسره از پدرش دزدی کرد........فلان دختر از اعتماد خواهرش سو استفاده کرد و با نامزدش ازدواج کرد و.............................................

اینا رو بارهای بار شنیدین......پس بنظر من دارن از اعتماد سو استفاده می کنن.....مشکل برقرار کردن رابطه نیست...من منکر این نیستم که باید درست حسابی رابطه براقرار کرد...باید عاقل بود......خیلی چیزا رو دید........باید هوشیار بود..........چشم ها رو باز کرد.........جور دیگه نگاه کرد.......هستن ادمایی که واقعا درستکارن...پاکن...صافو صادقن.....با ایمانن...با اصول اخلاقی جلو میرن......با اصول دین در ارتباطن......ولی شکست میخورن..........موفق نمیشن.....به بن بست میرسن.....چون یه طرف قضیه که مردمان دیگرن نامردن

میلاد صفری
15th September 2012, 11:23 AM
نگا من با نارما موافقم دوره زمونه ی نامردی ولی در جواب اون قسمت باید بگم که آمار این رو گفته نه من

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد