PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عمو، عمه، دایی و خاله در آستانه انقراض!



نارون1
27th August 2012, 09:30 PM
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2012/08/844834_orig.jpg



افزایش سن ازدواج،تمایل زوجهای جوان به فزرند کمتر، اشتغال زنان، مشکلات اقتصادی،اجتماعی و ... از جمله دلایلی است که‌خانواده‌ها ترجیج می‌دهند فرزندکمتری داشته باشند. کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند با ادامه این روند نسل خاله، عمو،دایی و عمه تا 50 سال دیگر منقرض شود.

به گزارش مهر، خاطره کودکی هایمان تصویر کهنه ای از خانه مادر بزرگ است که حیاطش پر بود از دختر دایی و پسر خاله هایی که خاطرات خوش دوران کودکی مان را می ساختند.


خاطرات کودکی مادر و پدرهایمان اندکی از کودکی ما شلوغ تر بود و تعداد بچه های فامیل هم بیشتر. اما کودکان تنهای امروز تنها داستان های حیاط های شلوغ و عیدهای باصفای گذشته را شنیده اند. در گذشته های نه چندان دور تقریبا خانواده تک فرزندی اندک بود و در خانواده های سنتی داشتن فرزند بیشتر سبب دلگرمی والدین بود و به نوعی کمک حال زندگی شان به شمار می آمد.

اما امروزه معدود خانواده هایی هستند که بیش از یک فرزند دارند و می توان گفت نسل خاله، عمو، دایی و عمه در حال انقراض است. مسئله ای که سبب نگرانی بسیاری از کارشناسان حوزه خانواده شده و آن را ارمغان زندگی مدرن و ماشینی امروز می دانند.





زندگی مدرن و دغدغه های تک فرزندی


محمد جمشیدی استاد جامعه شناسی تغییر در الگوهای خانواده و ارتباط های میان زنان و مردان را عامل بروز تک فرزندی می داند و در مورد معایب تک فرزندی می گوید: درون گرایی و انزوا در کمین تک فرزندها است و مشکلاتی مانند ناتوانی در حل مسائل و حساسیت بالا از دیگر مشکلات این گروه از فرزندان است.


او ادامه می دهد: اگر والدین، مراقبتی افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل می کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند که این موضوع ناتوانی او را شدت خواهد بخشید. اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحت کننده رو به رو شوند یا امکان آشکار کردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد. حمایت بیش از حد این والدین، فرزند را با روحیه حساس و ضعیف تربیت می کند. ولی در خانواده های چند فرزندی چنین مواردی کمتر مشاهده می شود.







خلا عاطفی کودکان تنها / تهدیدی سلامت اجتماعی با تک فرزندی


تک فرزندی و عدم تمایل زوج ها به داشتن بیش از یک فرزند در آینده ممکن است تاثیر منفی در سلامت روان کودکی که بزرگسال شد، بگذارد.

این را حسن خلیلی روانشناس و از مخالفان تک فرزندی به مهر می گوید: تک فرزندی سبب می شود تا 50 سال دیگر برای نسلهای آینده داشتن عمو، خاله، عمه و دایی تاریخی شود که به نوعی مشکلات و اختلالات روانی را در پی خواهد داشت.

او ادامه می دهد: وجود یک فرزند در خانواده ها باعث می شود که این فرزند به دلیل نداشتن همبازی و یا هم صحبت در محیط خانه، دچار نوعی از خلا عاطفی شود و این خلا در کودک رشد کرده و در آینده در سلامت روان و نسل های بعدی تاثیر منفی می گذارد.

خلیلی به زوج ها توصیه می کند: در صورت فراهم بودن شرایط و در حد متعادل تا دو فرزند داشته باشند، البته داشتن دو تا سه فرزند در روند افزایش جمعیت تاثیر زیادی ندارد.






بالا رفتن سن ازدواج دلیل تک فرزندی خانواده ها

اما یکی از دلایلی افزایش تک فرزندی در میان خانواده های ایرانی بالا رفتن سن ازدواج است. مادران و پدرانی که بسیار دیر تشکیل خانواده داده اند و حالا تنها فرصت داشتن یک فرزند را دارند معمولا تفاوت سنی والدین نیز با کودکانشان بسیار بالا است .


نکته ای که زهرا شریفی متخصص زنان وزایمان نیز بر آن تاکید دارد و می گوید: سن مناسب بچه دار شدن برای خانم ها حدود 23 تا 28 سالگی است و این محدوده زمانی می تواند تا 35 سال هم ادامه داشته باشد، این محدودیت بیولوژیکی برای زنان تعیین کننده بهترین اختلاف سنی بین والدین و فرزندان است. از لحاظ زیستی و اجتماعی خارج از این محدوده فرزندپروری ایده آل به نظر نمی رسد.


او با بیان این که بارداری در سنین بالا، سلامت مادر و جنین را به خطر می اندازد می گوید: مادر در دوره 30 تا 40سال نیاز به این دارد که از لحاظ شغلی، مالی و زندگی شخصی به ثبات رسیده باشد؛ بنابراین بچه دارشدن در این شرایط شاید با بی حوصلگی، انرژی ناکافی و دیگر عواقب بارداری در سن بالا همراه شود. از آنجایی که بچه دار شدن خود حاوی استرس است و نیاز زیاد به تلاش زیاد و سازگاری با شرایط جدید دارد، بهتر است تا در سنین پایین تر از 35سال انجام شود.



به مسائلی مانند بالار فتن سن ازدواج و... می توان مشکلات اقتصادی و سیاست های کاهش جمعیت که تا سال گذشته همچنان در کشور دنبال می شد را اضافه کرد و ادامه این روش نسلی تنها را به وجود می آورد که با سنت های قدیمی ما نیزمانند دید و بازدید از فامیل در تضاد است.





میگنا

elinaaa
27th August 2012, 10:15 PM
چه مباحث خوبیو مطرح کردید و چه عنوان جالبی...تا 50 سال آینده که چه عرض کنم همین حالاشم واسه خیلیا این انقراض اتفاق افتاده...معمولا هرجا میری رو در و دیوار زدن فرزند کمتر-زندگی بهتر ولی انگار روز به روز داره بدتر میشه...با این وجود من فکر میکنم این خلا عاطفی مشکل خیلیا تو این دور و زمونست،مخصوصا بین بچه ها....

mamadshumakher
27th August 2012, 10:36 PM
اگه با این روند پیش بریم تا 80 سال دیگه جمعیت ایران میشه 34میلیون نفر و اکثریت میانسال هست این یعنی عمق فاجعه.

نارون1
27th August 2012, 10:44 PM
اگه با این روند پیش بریم تا 80 سال دیگه جمعیت ایران میشه 34میلیون نفر و اکثریت میانسال هست این یعنی عمق فاجعه.

به خاطر همین مسئولان احساس نگرانی کردن و عجولانه دارن تصمیماتی می گیرن.......

نارون1
27th August 2012, 10:45 PM
http://www.khabaronline.ir/Images/News/Smal_Pic/4-6-1391/IMAGE634814942052195340.jpg

راه حل های شتاب زده مسئولان برای رشد جمعیت http://www.khabaronline.ir/Images/Kind/1.png

گلزاری، محمود - دکتر محمود گلزاری/ روانشناس و مدیرگروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی





برای بحث درباره موضوع افزایش جمعیت ابتدا نتایج آمار رسمی موجود کشور را مرور می کنیم:

1. نرخ رشد جمعیت از 62/1 درصد سرشماری سال 1385، به 29/1 درصد، در سال جاری کاهش یافته است.

2. در تمام استان ها میزان باروری پایین آمده و جز در سیستان و هرمزگان، به کمتر از 2 فرزند رسیده است.

3. همسران جوان، به ویژه تحصیل کرده های مرفه، تک فرزندی را به عنوان نوعی هنجار اجتماعی پذیرفته اند.

4. میانگین سن ازدواج به 27 سال رسیده وفاصله‌ی فرزندآوری پس از ازدواج طولانی شده است.

5. در بیست سال آینده، جمعیت کشور به 85 میلیون نفر می‌رسد و پس از آن کاهش پیدا می‌کند.

6. هم اکنون شش درصد جمعیت کشور را افراد بالای 65 سال تشکیل می‌دهند، اما بنا به اعلام سازمان ملل متحد طی سال‌های 2011 تا 2050میلادی، شمار سالمندان ایران با رشد 26 درصدی به 32 درصد یعنی یک سوم کل جمعیت خواهد رسید.

7. در حالی که میانگین تراکم جمعیت، در سرزمین پهناور ایران 46 نفر در هر کیلومتر مربع است، کلان شهر تهران در یک کیلومتر مربع 890 نفر را در خود جای داده است!

8. کارمندان ما نسبت به بسیاری از کشورهای جهان بسیار زیادند! به گونه‌ای که هم اکنون سه میلیون نفر از مردم ما در اداره‌های دولتی به کارهای غیرمولد مشغول هستند.





این واقعیت‌ها جدی و نگران کننده‌اند. اگر ایران جوان، در سال‌های نه‌چندان دور به سرزمین زنان و مردانی کهنسال و ناتوان تبدیل شود، مجبور خواهیم شد:

- با کاهش نیروی کار که گرداننده‌ی اصلی چرخ‌های صنعت، کشاورزی و سازندگی هستند، از رفاه، توسعه و پیشرفت باز بمانیم.

- بیشتر درآمد کشور را برای درمان و نگهداری بازنشستگان از کار هزینه کنیم.

- برای تأمین منابع انسانی ـ که 62 درصد سرمایهی اصلی هر کشورند ـ دروازه‌های مملکت را به روی افراد بیگانه که توانمندی‌های جسمی، مهارتی و علمی دارند، بگشاییم. معلوم است غیرایرانی برای ما زاد و ولد نمی‌کند، بلکه فرزندانش را که با آب و هوا و خوراک ما پرورش یافته‌اند برای سرزمین اصلی خود رشد می‌دهد و بالنده می‌سازد. با چنین رونــــدی، فرهنگ‌های بیگانه به‌تدریج ارزش‌های خویش را بر گفتار و رفتار و شیوه‌های زندگی مردم ما جاری می‌سازند و دور باد آن که به جایی برسیم که از هویت ایرانی ـ اسلامی، تنها دلخوش به جغرافیایی باشیم فسرده و تاریخی به جامانده و خزیده در کتاب‌های درسی و آثار باستانی!





***************


برای جلوگیری از چنین آینده‌ی تیره و ترسناکی، انجام مراحـــل زیر بدیهی و ضروری است:

1. شناخت دقیق عوامل اقتصادی، اجتماعی؛ فرهنگی مسأله (پدیده‌ی کاهش فرزندآوری)
2. برنامه‌ریزی علمـی، همه جانبه و واقع بینانه برای مقابله با این مشکل
3. اجرای برنامه‌های تدوین شده به‌ عنوان طرح‌های مهم ملی، به دور از برخوردهای مقطعی، کوته‌نظرانه و جناحی.
4. نظارت بر برنامه‌ها، از طرف عالی‌ترین مقام‌ها و نهادهای قانونی کشور.


در فضای ملتهب پس از اعلان رسمی نتایج سرشماری و بعد از هشدار مقام معظم رهبری: « مسئولان باید با جدیت در سیاست کنترل جمعیت تجدیدنظر کنند و صاحبان رسانه و تریبون از جمله روحانیون در جهت فرهنگ سازی این موضوع اقدام کنند»، تنی چند از مسئولان، شتاب‌زده مصاحبه کردند و برنامه‌های اجرایی خود و نیز برداشت‌شان از فرهنگ‌سازی را به اطلاع مردم رساندند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.



رئیس سازمان آمار (در مصاحبه با شبکه‌ی خبر سیما):

سیاست پرداخت یک میلیون تومان برای هر نوزاد موفق نبوده است. باید به کارهای فرهنگی روی آورد.



وزیر بهداشت:

برنامه‌های پیشگیری از بــارداری در وزارت بهداشت به کلـی برداشته شده است، هیچ روش کنترلی دیگری وجود ندارد و برعکس سیاست‌های جمعیتی وزارت بهداشت تشویق به زاد و ولد بیشتر است که برای آن فرهنگ‌سازی می‌کنیم. اینکه ازدواج‌ها زودتر صورت بگیرد، جزو سیاست‌های تشویقی وزارت بهداشت است. اینکه بعد از ازدواج، خانواده‌ها زودتر فرزنددار شوند هم جزو سیاست‌های تشویقی ماست.

معاون وزیر بهداشت:

فرهنگ بومی ما با داشتن پنج یا شش فرزند سازگارتر است! سیاست فعلی وزارت بهداشت، سلامت روان بارداری، سلامت مادران و سلامت نوزادان است.


مدیرکل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت:

سند بهداشت باروری نوجوانان و جوانان تقریباً آماده شده و برای ارزیابی‌های پایانی به ادارات مختلف همکار ارسال شده است.




معاون امور زنان و خانواده مرکز امور زنان ریاست جمهوری:

برخی گمان می‌کنند با داشتن یک یا دو بچه رفاه بیشتری خواهند داشت، اما مگر ما برای رفاه قیام کردیم؟ انقلاب اسلامی هدفش کسب رفاه نبوده و باید به فکر سربلندی کشورمان باشیم. ما هرچه به جمعیت خود بیفزاییم، بر جمعیت نخبگان خود افزوده‌ایم و هر چقدر جمعیت کاهش پیدا کند، جمعیت دانشمندان ما کم می‌شود. حداقل خواسته‌ی ما این است که کتاب تنظیم خانواده از کتاب‌های دانشگاهی حذف شود.

رئیس کمسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی:

سیاست تنظیم جمعیت اقتضاء می‌کند این کار کاملاً پخته و حساب شده باشد، مانند اینکه تشویق کنیم خانواده‌هایی که بدون فرزند هستند، فرزنددار شوند و اگر فرزنددار شدند، از فلان امتیاز هم برخوردار شوند... نه اینکه به خانواده‌هایی که هفت فرزند دارند بگوییم سراغ فرزند هشتمی بروند! باید سعی کنیم تا رشد جمعیت در روستاهایی که در حال خالی‌شدن از سکنه است و شهرهایی که جمعیت آنها کاهش پیدا کرده‌اند افزایش یابد. باید رشد جمعیت ناهماهنگ و ناهمگن رخ ندهد. باید افزایش جمعیت کاملاً حساب شده و بر اساس توزیع جغرافیایی و حتی توزیع قومیتی باشد.


***************

علاقه‌مند کردن مردم به فرزندآوری بی‌دغدغه، در گرو ساماندهی اقدام‌های عملی دولت و فرهنگ‌سازی عالمانه و پایدار است. کارهای اجرایی یا اقدام‌های عملی دو جنبهی ایجابی و سلبی دارند.

ایجابی یعنی کارهای مثبت و ترغیب کننده و سلبی یعنی فعالیت‌های بازدارنده. هنوز مدیرانی که با رسانه‌ها مصاحبه کرده‌اند و دیگر مسئولان، سخنی درباره‌ی فعالیت‌های ایجابی و تشویقی به زبان نیاورده‌اند و روشن نکرده‌اند که چه برنامه‌هایی برای موارد زیر دارند:

- پرداخت کمک‌های مادی و هزینه‌های مشاوره‌ای برای کاهش تعداد هزارها دختر جوانی که مایل به ازدواج هستند.

- ایجاد امکانات لازم به‌خصوص شغل و مسکن برای اینکه پسران جوان بتوانند تشکیل خانواده دهند.

- دادن انواع مرخصی برای زنان در دوران بارداری و ماه‌ها پس از وضع حمل.

- دادن مرخصی برای مردانی که همسران باردار و یا نوزاد دارند.

- سازگار‌ کردن نقش همسری و مادری با نقش شغلی زنان.

- افزایش مهدکودک‌های ارزان و سالم برای مراقبت کودکان.

- افزایش سهم دولت در پرداخت بیمه‌های جسمی از حدود 40 درصد کنونی به 80 درصد.

- پرداخت بیمه برای انواع خدمات روان‌شناختی.

- افزایش کیفیت آموزشی و تربیتی مدارس دولتی و در نتیجه کاهش هزینه‌های تحصیلی فرزندان.



درباره‌ی فعالیت‌های بازدارنده که منحصر شده است به برنامه‌های کاهش و کنترل جمعیت و حذف کتاب درسی و دانشگاهی تنظیم خانواده، باید یادآور شویم که اقدام شتابزده و بدون مطالعه‌ی دقیق در این کار، که ساده‌ترین راه‌حل ممکن است، بسیار آسیب‌زاست.

فراموش نکنیم ـ هرچند عزیزان مسئول را خوش نمی‌آید ـ شمار نگران‌کننده‌ای از جوانان و حتی نوجوانان از راه برقراری رابطه‌های پیش از ازدواج وارد رفتارهای پرخطر می‌شوند. از سوی دیگر عده‌ی زیادی از همسران به خاطر مشکلات اقتصادی و سازگاری با هم، چون آماده‌ی پذیرفتن فرزند نیستند، پس از انعقاد نطفه، فرزند ناخواسته‌ی خود را نمی‌پذیرند.

حال اگر برای جلوگیری از بارداری و ممانعت از سقط جنین این دو گروه، اطلاعات و امکانات لازم را در اختیارشان نگذاریم، در آینده شاهد افزایش کودکانی خواهیم شد که نه برای پیامبر بزرگوار اسلام(ص)، مایهی مباهات و سرافرازی‌اند و نه آمادگی دارند در گروه نخبگان آینده کشور قرار گیرند!

واژه‌ی فرهنگ سازی با آنکه چندان مُبهم نیست اما چون ابعاد گوناگون آن به‌خوبی شناخته نشده است، از واژگان قربانی و مظلومی است که اهمال کاران آن را برای پشت پا زدن به برنامه‌های عمیق علمی و آموزشی به کار می‌گیرند و سطحی‌نگران ارزشش را در اندازه‌ی چسباندن چند پوستر و یا تهیه‌ی چند تیزر تبلیغاتی پایین می‌آورند.

مهمترین مرحله‌ی فرهنگ‌سازی شناخت دقیق مشکل است. ثابت شده است که بی‌رغبتی به فرزندآوری بیش از آنکه ریشه در عوامل اقتصادی داشته باشد، محصول تغییر هنجارهای اجتماعی، افزایش نگرش فردگرایانه، تمایل روزافزون و جهانی زنان برای ابراز وجود، از طریق روی‌آوردن به انواع شغل‌ها، احساس امنیت نسبت به آینده و بی‌نیازی از حامی فرد است!


برای تغییر این نگرش‌ها، باید به‌طور جدی دست به دامان روان‌شناسان اجتماعی زد که هنر ظریف متقاعدسازی را می‌دانند و سال‌هاست که در انزوای کلاس‌های درسشان به معدود جوانانی که هیچ مسئولیت اجتماعی ندارند آموخته‌اند که مثلاً رویکردهایی که می‌خواهند با ایجاد ترس، نگرش‌ها و رفتار مردم را تغییر دهند، به شکل تعجب آوری بی‌تأثیرند، زیرا به قول «بارون» و «بیرن» مردم شیوه‌های دفاعی زیادی دارند که می‌توانند آنها را به کار گیرند که به آنان امکان می‌دهد تا چنین پیام‌هایی را مردود بشمارند!

در وضعیت کنونی که وزارت جوانان و سازمان بهزیستی بر سر اینکه کدامیک مسئول فعال کردن مؤسسه‌های مشاوره همسریابی و همسرگزینی هستند، برای هم شاخ و شانه می‌کشند و هیچکدام کار مهمی برای جوانان دم‌بخت انجام نمی‌دهند...

در شرایطی که مجلس و دولت برنامه‌های راه‌گشایی از سنخ آنچه برشمردیم برا ی تشویق عملی همسران به فرزندداری به تصویب نمی‌رسانند و در حالیکه از مؤسسه‌های پژوهشی و دانشگاهیان صاحب‌نظر، برای شناخت جنبه‌های متعدد این پدیده‌ی رنج‌آور و بیمناک و ارائه راه‌حل‌های علمی و کاربردی دعوت به عمل نمی‌آید، نگران این هستیم که با وزش تندباد سیاسی و اجتماعی دیگری این مشکل با همه زمینه‌های بحران‌ زایش به فراموشی سپرده شود!

mamadshumakher
27th August 2012, 11:10 PM
بسیار عالی و کامل بود.ممنون.و امیدوارم تاثیر بزاره.

یه چیزی میخوام بگم شاید منتقد زیاد پیدا کنه اما به نظرم افرادی که میگن تا وضع مالیمون خوب نشه بچه دار نمیشیمو یا همین یک دونه بسه میخوام احساس کمبود امکانات نکنه و هزاران بهونه ی دیگه پدر مادرهای جوان امروزی بهونه هایی بیجا و برای شونه خالی کردن از بار مسئولیت هست.کافیه وجود خدا رو در نظر بگیرن و مادر نقش مادریش که تربیت فرزند هست رو در نظر بگیره بجای اینکه کمک خرج پدر خانواده باشه.
اینجور والدین بیشتر به فرزندانشون خیانت میکنند تا حمایت

elinaaa
27th August 2012, 11:21 PM
بسیار عالی و کامل بود.ممنون.و امیدوارم تاثیر بزاره.

یه چیزی میخوام بگم شاید منتقد زیاد پیدا کنه اما به نظرم افرادی که میگن تا وضع مالیمون خوب نشه بچه دار نمیشیمو یا همین یک دونه بسه میخوام احساس کمبود امکانات نکنه و هزاران بهونه ی دیگه پدر مادرهای جوان امروزی بهونه هایی بیجا و برای شونه خالی کردن از بار مسئولیت هست.کافیه وجود خدا رو در نظر بگیرن و مادر نقش مادریش که تربیت فرزند هست رو در نظر بگیره بجای اینکه کمک خرج پدر خانواده باشه.
اینجور والدین بیشتر به فرزندانشون خیانت میکنند تا حمایت

اتفاقا من با این نظرتون موافقم...منم فکر میکنم دلیل تک فرزندی خیلیا همین شونه خالی کردن از وظایفشونه...گرچه بعضی از مادران هستن با وجود اینکه گاهی کمک خرج خونوادشون هم هستن ولی با این وجود فرزندان خوبیو تربیت میکنن و لطمه ای بهشون نمیخوره البته نباید نقش پدری رو هم نادیده گرفت چون پدر و مادر در کنار هم مسئول تربیت فرزندان هستند...

نارون1
27th August 2012, 11:30 PM
اتفاقا من با این نظرتون موافقم...منم فکر میکنم دلیل تک فرزندی خیلیا همین شونه خالی کردن از وظایفشونه...گرچه بعضی از مادران هستن با وجود اینکه گاهی کمک خرج خونوادشون هم هستن ولی با این وجود فرزندان خوبیو تربیت میکنن و لطمه ای بهشون نمیخوره البته نباید نقش پدری رو هم نادیده گرفت چون پدر و مادر در کنار هم مسئول تربیت فرزندان هستند...

ولی خب بعضی خانواده ها هستتن که خودشونم دوست دارن بچه بیشتری داشته باشن ولی به دلیل اینکه از پس هزینه ها بر نمیان ، به تک فرزندی اکتفا میکنن

مخصوصا تو جامعه الان که چشم و هم چشمی خانواده ها باعث میشه ، دود این رفتار تو چشم بچه ها هم بره و عواقب بعدی رو منجر بشه

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد