ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حاضر جوابی



homeyra
26th August 2012, 03:48 PM
روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت:آقای شاو ! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است برنارد شاو هم سریع جواب میدهد : بله ! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!

روزي نويسنده جواني از جرج برنارد شاو پرسيد:«شما براي چي مي نويسيد استاد؟» برنارد شاو جواب داد:«برای یک لقمه نان»نویسنده جوان برآشفت که:«متاسفم!برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم!»وبرنارد شاو گفت:«عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم!»

یه روز چرچیل در مجلس عوام سخنرانی داشت.یه تاکسی می گیره،وقتی به محل می رسن،به راننده میگه اینجا منتظر باش تا من برگردم.راننده میگه نمیشه ،چون میخوام برم خونه و سخنرانی چرچیل را گوش کنم.چرچیل از این حرف خوشش میاد وبه راننده ۱۰ دلارمیده .راننده میگه: گور بابای چرچیل ،هر وقت خواستی برگرد!

نانسی آستور- (اولین زنی که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیای کبیر راه یافته و این موفقیت را در پی پاسخگویی و جسارتهایش بدست آورده بود) - روزی از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل (نخست وزیر پرآوازه وقت انگلستان) رو کرد و گفت :من اگر همسر شما بودم توی قهوتان زهر می کردم . چرچیل ( با خونسردی تمام ونگاهی تحقیرآمیز) : من هم اگر شوهر شما بودم می خوردمش.(

میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده… که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه… بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه… چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه ولی من این کار رو می کنم

yasaman hedayati
26th August 2012, 03:53 PM
خیلی جالب بود عزیزم[golrooz]
و به نظرم حاضر جوابی به میزان زیادی به هوش بستگی داره....

Rez@ee
26th August 2012, 05:04 PM
روزی وزیر هارون به شوخی بهلول را گفت:
مبارك است خلیفه ، كه حكومت:
" گرگها و خنزیر ها " را،
به تو واگذار كردند.
بهلول بی درنگ گفت:
خودت حكومت مرا فهمیدی و تصدیق كردی . از
این به بعد مواظب باش كه از اطاعت من سر پیچی
نكنی.
حضار از سخن بهلول به خنده افتادند و وزیر شرمنده
شد

sheri khoshgele
28th August 2012, 09:38 PM
خيلي قشنگ بودن ولي اون سخن دوم فكر كنم از كوروش كبيره!يه چيز تو همين مايه هاست!كه در يكي از جنگ ها پادشاه اون كشوري كه بش حمله كرده بودن ميگه ما براي شرف ميجنگيم ولي ايراني ها براي ثروت و در جواب ميشنوه كه بش ميگن هركس براي نداشته هاي ميجنگه!

homeyra
30th August 2012, 01:17 PM
خيلي قشنگ بودن ولي اون سخن دوم فكر كنم از كوروش كبيره!يه چيز تو همين مايه هاست!كه در يكي از جنگ ها پادشاه اون كشوري كه بش حمله كرده بودن ميگه ما براي شرف ميجنگيم ولي ايراني ها براي ثروت و در جواب ميشنوه كه بش ميگن هركس براي نداشته هاي ميجنگه!

ممنون از توجهتون،من به گفتۀ شما ی گشتی توی نت زدم و اینکه این جملۀ کوروش کبیر بی منبع است

حاکم وقت دولت‌شهر‌های یونان به کوروش بزرگ گفت: ما برای شرف (http://fa.wikiquote.org/w/index.php?title=%D8%B4%D8%B1%D9%81&action=edit&redlink=1) میجنگیم شما برای پول (http://fa.wikiquote.org/w/index.php?title=%D9%BE%D9%88%D9%84&action=edit&redlink=1). کوروش پاسخ داد: هرکس برای نداشته‌هایش می‌جنگد.»(بی منبع رجوع شود بهhttp://fa.wikiquote.org

sheri khoshgele
30th August 2012, 05:28 PM
ممنون از توجهتون،من به گفتۀ شما ی گشتی توی نت زدم و اینکه این جملۀ کوروش کبیر بی منبع استخب من فقط اينو توي يه پيام كه واسم اومد خوندم.حتما شما درست ميگين در كل حرف قشنگيه...

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد