داداشی
13th August 2012, 01:22 PM
يک قانونگذار ايراني ميگويد امريکا درصدد کم اهميت جلوه دادن نقش حياتي ايران در حلوفصل بحران سوريه است.
محمد صالح جوکار اين سخنان را در پاسخ به واکنش امريکا به برگزاري نشست مشورتي اخير درباره سوريه در ايران مطرح کرد.
ايران روز پنجشنبه (۱۹ مرداد، ۷ اوت) ميزباني نشست يک روزهاي را براي بررسي ناآراميهاي سوريه به عهده داشت. مقامها و نمايندگاني از حدود ۳۰ کشور جهان در اين نشست شرکت کردند.
امريکا با بياهميت جلوه دادن اين کنفرانس از جمهوري اسلامي به علت حمايت از دولت بشار اسد، رئيس جمهور سوريه انتقاد کرد.
جوکار با اشاره به اينکه «سياست منزوي کردن ايران راه به جايي نميبرد» تاکيد کرد هدف واشنگتن اين است که از مشارکت ايران در پايان دادن به بحران سوريه جلوگيري کند.
پرس تيوي براي بررسي بيشتر اين مساله با دکتر وبستر گريفين تارپلي، نويسنده و مورخ امريکايي مصاحبهاي انجام داده است که برگردان آن را در ادامه ميخوانيد.
پرس تيوي: فرانسه نخستين کشوري است که رسما از تعهد ارتش خود در قبال اوضاع سوريه خبر داد. به نظر شما آيا اين مساله موازي نقشي است که پاريس در ليبي ايفا کرد؟
تارپلي: فرانسوا اولاند، رئيس جمهور فرانسه از سوي مرتجعان و استعمارگران در اين کشور، اطرافيان نيکلا سارکوزي و خود وي هدف مبارزهاي شديد قرار گرفته است که از اولاند ميخواهند رهبري تهاجم به سوريه را به عهده بگيرد. فکر ميکنم اين نوعي تاکتيک استيصال است که ميخواهد چيزي را که جريان ندارد در ادامه مسير حفظ کند.
اخيرا شاهد سفر هيلاري کلينتون، وزير خارجه امريکا به ترکيه بودهايم. کلينتون در ديدار با داود اوغلو، همتاي ترک خود درباره ايجاد يک منطقه پرواز ممنوع صحبت کرد، امريکا، ترکيه و احتمالا کشورهاي ديگر تا حدي تلاش ميکنند يک منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوريه ايجاد کنند که البته اين به معناي جنگ است.
برنن، مشاور ضد تروريسم باراک اوباما، رئيس جمهوري امريکا در کاخ سفيد اوايل هفته جاري در نشست شوراي روابط خارجي درباره ايجاد يک منطقه پرواز ممنوع صحبت کرده بود. مشخص نيست که آيا اين فقط در حد حرف يا بلوف زدن بوده يا نه. در واقع با توجه به سوابق اين افراد به نظر من بايد اين صحبتها را خيلي جدي بگيريم.
پرس تيوي: از سوي ديگر هيلاري کلينتون نيز گفته است واشنگتن و آنکارا با اميد تغيير رژيم در سوريه در حال کار کردن روي يک عمليات اطلاعاتي و نظامي مفصل هستند. به نظر شما اين اقدام کارآمد و اثربخش خواهد بود؟
تارپلي: نه به نظر من اين تا حدي يک نقشه مايوسانه به شمار ميرود.
به نظر من يک نقطه عطف بزرگ چند روز پيش روي داد. به نظر من کنفرانس مشورتي تهران درباره سوريه در زمان کنوني يک اتفاق برجسته محسوب ميشود. نشستي که در آن ۳۰ کشور بر اساس وابستگي و عزت ملي دور هم جمع شدند.
نه چيزي بيشتر اما اين مساله در دنياي کنوني چيز خيلي زيادي است؛ نشستي که وزارت خارجه ايران سازماندهي آن را به عهده داشت و روسيه، چين، هند، اندونزي، پاکستان، قزاقستان، ونزوئلا و سودان در آن شرکت کردند، مجموعهاي منتخب از کشورهاي بسيار مهم از سراسر جهان.
اين به وضوح نشان ميدهد که سوريه آنطور که کلينتون گفته منزوي نشده است. در واقع اين نخستين بار است که شاهد برگزاري چنين کنفرانس وظيفه گرا و ضد امپرياليستي هستيم.
نکته خيلي جالب اين است که رسانههاي امريکا حتي يک کلمه درباره اين نشست صحبت نکردند. سکوت کامل رسانهاي. من واشنگتن پست، وال استريت ژورنال و شبکههاي تلوزيوني را بررسي کردم اما در آنها هيچ چيز درباره اين کنفرانس نيافتم.
فکر ميکنم وزارت خارجه امريکا از اين مساله و شکست بزرگ هيلاري کلينتون ترسيده و کنترل خود را از دست داده است. وقتي ۳۰ کشور ميتوانند براي مذاکره در راستاي حمايت از سوريه و استقلال اين کشور دور هم جمع شوند ديپلماسي هيلاري کلينتون ديگر چه ارزشي خواهد داشت؟
فکر ميکنم به نظر ميرسد امپرياليستها احتمالا در حال نااميد شدن هستند. البته اين يک زمان کلاسيک است که در آن، آنها يا به نوعي به چیزی مشابه حادثه «خليج تونکين» (در اوت۱۹۶۷ کشتيهاي نيروي دريايي امريکا مستقر در خليج تونکين مورد حمله قايقهاي ويتنام شمالي قرار گرفت که در نتيجه آن کنگره امريکا قطعنامه خليج تونکين را در حمايت از افزايش دخالت نيروهاي آمريکايي در جنگ ويتنام تصويب کرد) و اقدام نظامي متوسل ميشوند و يا به عمليات کلاسيک پرچم دروغين که بارها اجراي آن را از سوي آنها شاهد بودهايم.
پرس تيوي: البته ليبي در زماني که با اين شرايط مواجه بود از چنين حمايتي برخوردار نبود. با اين وجود، چگونه ميتوان درباره استانداردهاي دوگانه امريکا در قبال سوريه در مقايسه با نقش واشنگتن در بحرين و يمن توضيح داد؟ به نظر شما چرا افکار عمومي غرب در برابر جناياتي که نيروهاي موسوم به ارتش آزاد سوريه عليه غيرنظاميان مرتکب ميشوند سکوت کردهاند؟
تارپلي: فکر نميکنم غرب در اين زمينه کاملا سکوت کرده باشد. به نظر من در اينجا يک آگاهي فزاينده در اين زمينه وجود دارد. در پاسخ به بخش اول سوالتان بايد بگويم که اين سياست دوگانه نشاندهنده نوعي تزوير و دورويي است.
به نظر من شرايطي که اکنون در حال حرکت به سوي آن هستيم و بايد صراحتا آن را بپذيريد ايجاد ۲ بلوک از کشورهاست. يک بلوک امپرياليستي متشکل از امريکا، انگليس، اعضاي ناتو و رژيم اسرائيل و يک بلوک ضد امپرياليستي که بسيار بزرگ و نيرومند است و شامل کشورهايي نظير روسيه، چين، هند، پاکستان و اندونزي ميشود.
بگذاريد بر روي سخنان حنا رباني کهر، وزير خارجه پاکستان هم تاکيد کنم که به نوبه خود سخنان مهمي ايراد کرد: اکنون زمان آن رسيده است که هر ايدهاي درباره مداخله خارجي در سوريه را خيلي قاطعانه رد کنيم.
اين مساله امريکا را در يک مخمصه وحشتناک رها ميکند. ما بايد منتظر باشيم تا ببينيم آنها چگونه ميخواهند از آن خارج شوند و ممکن است شاهد وقوع شگفتيهاي ترسناک و زشتي در اين زمينه باشيم.
PressTV
محمد صالح جوکار اين سخنان را در پاسخ به واکنش امريکا به برگزاري نشست مشورتي اخير درباره سوريه در ايران مطرح کرد.
ايران روز پنجشنبه (۱۹ مرداد، ۷ اوت) ميزباني نشست يک روزهاي را براي بررسي ناآراميهاي سوريه به عهده داشت. مقامها و نمايندگاني از حدود ۳۰ کشور جهان در اين نشست شرکت کردند.
امريکا با بياهميت جلوه دادن اين کنفرانس از جمهوري اسلامي به علت حمايت از دولت بشار اسد، رئيس جمهور سوريه انتقاد کرد.
جوکار با اشاره به اينکه «سياست منزوي کردن ايران راه به جايي نميبرد» تاکيد کرد هدف واشنگتن اين است که از مشارکت ايران در پايان دادن به بحران سوريه جلوگيري کند.
پرس تيوي براي بررسي بيشتر اين مساله با دکتر وبستر گريفين تارپلي، نويسنده و مورخ امريکايي مصاحبهاي انجام داده است که برگردان آن را در ادامه ميخوانيد.
پرس تيوي: فرانسه نخستين کشوري است که رسما از تعهد ارتش خود در قبال اوضاع سوريه خبر داد. به نظر شما آيا اين مساله موازي نقشي است که پاريس در ليبي ايفا کرد؟
تارپلي: فرانسوا اولاند، رئيس جمهور فرانسه از سوي مرتجعان و استعمارگران در اين کشور، اطرافيان نيکلا سارکوزي و خود وي هدف مبارزهاي شديد قرار گرفته است که از اولاند ميخواهند رهبري تهاجم به سوريه را به عهده بگيرد. فکر ميکنم اين نوعي تاکتيک استيصال است که ميخواهد چيزي را که جريان ندارد در ادامه مسير حفظ کند.
اخيرا شاهد سفر هيلاري کلينتون، وزير خارجه امريکا به ترکيه بودهايم. کلينتون در ديدار با داود اوغلو، همتاي ترک خود درباره ايجاد يک منطقه پرواز ممنوع صحبت کرد، امريکا، ترکيه و احتمالا کشورهاي ديگر تا حدي تلاش ميکنند يک منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوريه ايجاد کنند که البته اين به معناي جنگ است.
برنن، مشاور ضد تروريسم باراک اوباما، رئيس جمهوري امريکا در کاخ سفيد اوايل هفته جاري در نشست شوراي روابط خارجي درباره ايجاد يک منطقه پرواز ممنوع صحبت کرده بود. مشخص نيست که آيا اين فقط در حد حرف يا بلوف زدن بوده يا نه. در واقع با توجه به سوابق اين افراد به نظر من بايد اين صحبتها را خيلي جدي بگيريم.
پرس تيوي: از سوي ديگر هيلاري کلينتون نيز گفته است واشنگتن و آنکارا با اميد تغيير رژيم در سوريه در حال کار کردن روي يک عمليات اطلاعاتي و نظامي مفصل هستند. به نظر شما اين اقدام کارآمد و اثربخش خواهد بود؟
تارپلي: نه به نظر من اين تا حدي يک نقشه مايوسانه به شمار ميرود.
به نظر من يک نقطه عطف بزرگ چند روز پيش روي داد. به نظر من کنفرانس مشورتي تهران درباره سوريه در زمان کنوني يک اتفاق برجسته محسوب ميشود. نشستي که در آن ۳۰ کشور بر اساس وابستگي و عزت ملي دور هم جمع شدند.
نه چيزي بيشتر اما اين مساله در دنياي کنوني چيز خيلي زيادي است؛ نشستي که وزارت خارجه ايران سازماندهي آن را به عهده داشت و روسيه، چين، هند، اندونزي، پاکستان، قزاقستان، ونزوئلا و سودان در آن شرکت کردند، مجموعهاي منتخب از کشورهاي بسيار مهم از سراسر جهان.
اين به وضوح نشان ميدهد که سوريه آنطور که کلينتون گفته منزوي نشده است. در واقع اين نخستين بار است که شاهد برگزاري چنين کنفرانس وظيفه گرا و ضد امپرياليستي هستيم.
نکته خيلي جالب اين است که رسانههاي امريکا حتي يک کلمه درباره اين نشست صحبت نکردند. سکوت کامل رسانهاي. من واشنگتن پست، وال استريت ژورنال و شبکههاي تلوزيوني را بررسي کردم اما در آنها هيچ چيز درباره اين کنفرانس نيافتم.
فکر ميکنم وزارت خارجه امريکا از اين مساله و شکست بزرگ هيلاري کلينتون ترسيده و کنترل خود را از دست داده است. وقتي ۳۰ کشور ميتوانند براي مذاکره در راستاي حمايت از سوريه و استقلال اين کشور دور هم جمع شوند ديپلماسي هيلاري کلينتون ديگر چه ارزشي خواهد داشت؟
فکر ميکنم به نظر ميرسد امپرياليستها احتمالا در حال نااميد شدن هستند. البته اين يک زمان کلاسيک است که در آن، آنها يا به نوعي به چیزی مشابه حادثه «خليج تونکين» (در اوت۱۹۶۷ کشتيهاي نيروي دريايي امريکا مستقر در خليج تونکين مورد حمله قايقهاي ويتنام شمالي قرار گرفت که در نتيجه آن کنگره امريکا قطعنامه خليج تونکين را در حمايت از افزايش دخالت نيروهاي آمريکايي در جنگ ويتنام تصويب کرد) و اقدام نظامي متوسل ميشوند و يا به عمليات کلاسيک پرچم دروغين که بارها اجراي آن را از سوي آنها شاهد بودهايم.
پرس تيوي: البته ليبي در زماني که با اين شرايط مواجه بود از چنين حمايتي برخوردار نبود. با اين وجود، چگونه ميتوان درباره استانداردهاي دوگانه امريکا در قبال سوريه در مقايسه با نقش واشنگتن در بحرين و يمن توضيح داد؟ به نظر شما چرا افکار عمومي غرب در برابر جناياتي که نيروهاي موسوم به ارتش آزاد سوريه عليه غيرنظاميان مرتکب ميشوند سکوت کردهاند؟
تارپلي: فکر نميکنم غرب در اين زمينه کاملا سکوت کرده باشد. به نظر من در اينجا يک آگاهي فزاينده در اين زمينه وجود دارد. در پاسخ به بخش اول سوالتان بايد بگويم که اين سياست دوگانه نشاندهنده نوعي تزوير و دورويي است.
به نظر من شرايطي که اکنون در حال حرکت به سوي آن هستيم و بايد صراحتا آن را بپذيريد ايجاد ۲ بلوک از کشورهاست. يک بلوک امپرياليستي متشکل از امريکا، انگليس، اعضاي ناتو و رژيم اسرائيل و يک بلوک ضد امپرياليستي که بسيار بزرگ و نيرومند است و شامل کشورهايي نظير روسيه، چين، هند، پاکستان و اندونزي ميشود.
بگذاريد بر روي سخنان حنا رباني کهر، وزير خارجه پاکستان هم تاکيد کنم که به نوبه خود سخنان مهمي ايراد کرد: اکنون زمان آن رسيده است که هر ايدهاي درباره مداخله خارجي در سوريه را خيلي قاطعانه رد کنيم.
اين مساله امريکا را در يک مخمصه وحشتناک رها ميکند. ما بايد منتظر باشيم تا ببينيم آنها چگونه ميخواهند از آن خارج شوند و ممکن است شاهد وقوع شگفتيهاي ترسناک و زشتي در اين زمينه باشيم.
PressTV