داداشی
9th August 2012, 12:08 AM
يک تحليلگر ميگويد، يک انقلاب احتمالي در عربستان سعودي طرحهاي ناتو براي سوريه را از بين خواهد برد چراکه اين انقلاب منجر به تغيير موضع قدرتهاي امپرياليستي در حمايت از رژيم رياض خواهد شد.
اين اظهارات در حالي بيان ميشوند که سوريه از مارس ۲۰۱۱ عرصه ناآراميهايي است و بسياري از جمله تعداد زيادي از نيروهاي امنيتي در جريان آشوبها جان خود را از دست دادهاند.
دولت سوريه ميگويد، قانونشکنان، خرابکاران و تروريستهاي مسلح عامل کليدي ناآراميها و خشونتهاي مرگبار در سوريه هستند؛ در مقابل مخالفان دمشق، نيروهاي امنيتي را به انجام کشتارها متهم ميکنند.
دمشق همچنين ميگويد، هرج و مرج جاري در سوريه از خارج از اين کشور طراحي و هدايت ميشود و به نيروهاي امنيتي دستور روشن و واضح داده شده است که از صدمه زدن به غيرنظاميان اجتناب کنند.
شبکه پرس تيوي با وبستر گريفين تارپلي ، نويسنده و تاريخ دان در مورد وضعيت سوريه مصاحبهاي را ترتيب داده است که متن آن در زير ميآيد:
پرس تيوی: يک عکاس خبري انگليسي که مدت کوتاهي در سوريه ربوده شده بود، مقالهاي را نوشت و در اين مقاله اظهار داشت، از اينکه حتي يک سوري نيز در ميان ربايندگان وي به چشم نميخورد بهت زده شده بود و يک شبه نظامي انگليسي وي را هدف گلوله قرار داد و در واقع هفت تن از ربايندگان وي لهجه جنوب لندن را داشتند.
سوال اين است که آيا يک جنگ واسطهاي از سوي امريکا با روشهاي مختلف از جمله آدمربايي در سوريه است که هدف تغيير رژيم را دارد؟
تارپلی: قطعا اين از آغاز يک بيثباتسازي تروريستي در سوريه بوده است. تشخيص من همواره اين بوده است که اينها گروههاي تروريستي هستند. القاعده و گروههاي مشابه آن نيروي انساني اصلي براي اين گروههاي تروريستي را فراهم ميکنند. آنها به طور کلي تحت کنترل ناتو هستند.
سعوديها و ديگر پادشاهيهاي استبدادي حاشيه خليج فارس پول براي تامين سلاح را فراهم ميکنند و به کارگيري نيرو (تروريست) از کشورهايي مانند مغرب گرفته تا پاکستان، از سومالي تا چچن در جريان است.
بنابراين، اين يک بيثباتسازي است. اين يک ارتش مخفي سازمان اطلاعات مرکزي امريکا (سيا) است و هدف از آن بار ديگر نابود کردن کشور سوريه است. گزارشهاي خبري جديد حاکي از اين است که ارتش به اصطلاح آزاد سوريه و گروههاي تروريستي روي کشتن مقامات دولتي حتي اگر کارمند معمولي و غيرنظامي باشند تمرکز کردهاند.
دولت هدف قرار گرفته است؛ آنها همچنين اقدام به کشتن دانشمندان ميکنند چرا که اين افراد نيز حاميان بشار اسد قلمداد ميشوند و ديديم که ۱۸ جولاي يک حمله تروريستي عظيم دولت سوريه را هدف قرار داد و طي آن وزير دفاع و مقامات عالي رتبه ديگري کشته شدند و اکنون نيز ۵۰ زائر ايراني را ربودهاند.
بنابراين، ترديدي نيست که اين تروريسم است. القاعده همواره همانطور که شما اشاره کرديد، ارتش و شاخه عرب سيا بوده و به کار خود ادامه ميدهد و همچنين نقش عربستان سعودي نيز بسيار مهم است.
خبرنگاران در شمال حلب ميگويند که آنها (القاعده) در حال گفتوگو با فرماندهان شورشيان هستند و و فرماندهان نيز ميگويند که بله ما در اينجا القاعده را داريم و همچنين تصاويري از پرچم القاعده ميبينيم. بنابراين ديگر ترديدي وجود ندارد.
پرس تيوی: عدهاي ميگويند که امريکا و متحدان آن در سوريه در حال انجام کاري هستند که در افغانستان انجام دادند. اينکه آنها در افغانستان براي مبارزه با اتحاد جماهير شوروي سابق شبه نظامياني را ايجاد کردند که اين شبه نظاميان سپس القاعده را تشکيل داده و تبديل به دشمن شدند. آيا آنها (غرب) در حال ايجاد يک نهاد تروريستي ديگر در سوريه هستند؟ شما با اين تحليل موافقيد؟
تارپلی: به نظر من هدف شکست دادن نظام فعلي سوريه است تا آن را به کشوري ضعيف، خرد و غيرمستقل تبديل کنند. آنها اسد را متهم به تلاش براي تجزيه و تفکيک کشور ميکنند. اتهامي که به نظر من کاملا توهمي است. با وجود اين، خبر مهم امروز اين است که بر اساس بعضي گزارشها، نيروهاي دولتي ترکها و سعوديهاي نظامي را که به اين شورشيان دستور ميدادند، دستگير کردند.
با توجه به اين امر، دست داشتن ناتو و عربستان سعودي (در ناآراميهاي سوريه) نميتوانست بيشتر از اين آشکار شود. همچنين ما گزارشهايي داشتيم که سوريه افسران فرانسوي را دستگير کرده است. به نظر من نشان دادن آنها امري کاملا درست است.
بگذاريد افکار عمومي جهان ببيند که دقيقا چه چيزي در جريان است و پول القاعده را عربستان سعودي تامين ميکند و اسامه بن لادن، (سرکرده سابق القاعده) در دهه ۸۰ ميلادي به عنوان يک آدم اجير کن همينگونه کار خود را آغاز کرد.
با وجود اين، اکنون سوال اين است که آيا عربستان سعودي قادر است که نقش خود را ادامه داده و آن را به اتمام برساند. آيا به نظر نميرسد که اين کشور بيش از تواناييهايش فعاليتهاي خود را گسترش داده است؟ آيا آنها از همه اين انقلابها ضربه نخوردهاند؟ واشنگتن پست، ديروز يک مقاله را به قلم ديويد ايگناتيوس که با وزارت امور خارجه امريکا مرتبط است منتشر کرد و وي در اين مقاله از پرس تيوي نقل قول گرفته بود.
وي گفت، «آيا عربستان در آستانه يک انقلاب است؟» و سپس وي از اظهارات چند روز پيش آقاي علي الاحمد در پرس تيوي در رابطه با گسترش شورش در داخل عربستان نقل قول گرفت. اينکه چطور در پايان ماه رمضان اين انقلاب شدت ميگيرد و اينکه چطور شاخهها و دستهبنديهايي در حال شکلگيري در خاندان سلطنتي است که ميتواند منجر به بيثبات شدن عربستان سعودي شود. اين امر توطئهها و طرحهاي ناتو براي سوريه را نقش بر آب خواهد کرد.
پرس تيوی: آيا شما موافقيد که اين جنگي طولاني نخواهد بود بلکه در مقابل جنگي خونين براي سرنگوني دولت بشار اسد رئيس جمهور سوريه است؟ همچنين به نظر شما با توجه به اين وضعيت، يک راه حل ديپلماتيک امکان دارد؟ فراموش نکنيد که امريکا گفته است به دليل «سرسختي» روسيه وچين، حمايت از شبه نظاميان تنها راه براي نجات سوريه است.
تارپلی: دولت اوباما از شورشيان حمايت ميکند و البته اين حمايت بسيار فراتر از چيزي است که اوباما ميگويد؛ زيرا ميدانيم که سيا و نيروهاي ويژه و نيروهايي از امريکا در تمام مدت در جنوب ترکيه بودهاند، احتمالا يک سال يا بيشتر و مسير سلاحها به سوريه را هدايت ميکردند.
امروز مجددا شاهد يک طغيان عصبي از سوي هيلاري کلينتون، وزير امور خارجه امريکا بوديم. وي به نظر بانويي بسيار عجول ميآيد و بخشي از علت آن اين است که اين امر در حال تبديل شدن به يک سرافکندگي براي مبارزات انتخاباتي اوباما است اما مشکل ديگر ضعف تدارکاتي است.
چه اتفاقي ميافتد اگر عربستان سعودي، قطر و ديگر کشورهاي حاشيه خليج فارس و شايد اردن به راحتي به انقلاب کشيده شوند؟ چه اتفاقي ميافتد اگر انقلابي در آن کشورها آغاز شود؟
به نظر ميرسد که ناتو نوعي فوريت و حالت اضطرار را احساس ميکند. سوال ديگر اين است که قضيه کشورهاي ديگر مانند بحرين که بايد هميشه از آن نام برد چه ميشود؟ رسانههاي غربي در مورد بحرين، امارات، عمان و اردن حرفي نميزنند.
بنابراين به نظر من تمام اين کشورها آماده وقوع يک انقلاب هستند که به دنبال آن سلسلههاي سلطنتي منسوخ و مجهور که مدتهاست حقوق بشر را ناديده ميگيرند، ساقط شوند.
پرس تيوی: به نظر شما يک راه حل سياسي در حال حاضر براي سوريه امکانپذير است؟
تارپلی: بايد بگويم بعضي از پيشنهادها دسيسانه و فريبنده هستند. سازمان ملل در همان بحران شديد مشابه اتحاديه ملتها قرار دارد. زماني که در دهه ۳۰ ميلادي از تجاوز حمايت کرد و به نظر من ميرسد که اکنون تمرکز و محور اين بحران از سوريه به تمام منطقه در حال تغيير است.
صحبت از تنش بين ترکيه و عراق ميشود. تنش بين ترکيه و ايران. دوباره همان شبه جزيره انقلابها در حال فراگرفتن خليج فارس است. اين امر به نظر من بسياري از عناصر قدرت را نه تنها در منطقه بلکه در تمام جهان جابجا ميکند. اگر انقلابي در عربستان سعودي به وقوع بپيوندد، شما شاهد انتقال (عناصر) امپرياليستي از اين کشور خواهيد بود.
PressTV
اين اظهارات در حالي بيان ميشوند که سوريه از مارس ۲۰۱۱ عرصه ناآراميهايي است و بسياري از جمله تعداد زيادي از نيروهاي امنيتي در جريان آشوبها جان خود را از دست دادهاند.
دولت سوريه ميگويد، قانونشکنان، خرابکاران و تروريستهاي مسلح عامل کليدي ناآراميها و خشونتهاي مرگبار در سوريه هستند؛ در مقابل مخالفان دمشق، نيروهاي امنيتي را به انجام کشتارها متهم ميکنند.
دمشق همچنين ميگويد، هرج و مرج جاري در سوريه از خارج از اين کشور طراحي و هدايت ميشود و به نيروهاي امنيتي دستور روشن و واضح داده شده است که از صدمه زدن به غيرنظاميان اجتناب کنند.
شبکه پرس تيوي با وبستر گريفين تارپلي ، نويسنده و تاريخ دان در مورد وضعيت سوريه مصاحبهاي را ترتيب داده است که متن آن در زير ميآيد:
پرس تيوی: يک عکاس خبري انگليسي که مدت کوتاهي در سوريه ربوده شده بود، مقالهاي را نوشت و در اين مقاله اظهار داشت، از اينکه حتي يک سوري نيز در ميان ربايندگان وي به چشم نميخورد بهت زده شده بود و يک شبه نظامي انگليسي وي را هدف گلوله قرار داد و در واقع هفت تن از ربايندگان وي لهجه جنوب لندن را داشتند.
سوال اين است که آيا يک جنگ واسطهاي از سوي امريکا با روشهاي مختلف از جمله آدمربايي در سوريه است که هدف تغيير رژيم را دارد؟
تارپلی: قطعا اين از آغاز يک بيثباتسازي تروريستي در سوريه بوده است. تشخيص من همواره اين بوده است که اينها گروههاي تروريستي هستند. القاعده و گروههاي مشابه آن نيروي انساني اصلي براي اين گروههاي تروريستي را فراهم ميکنند. آنها به طور کلي تحت کنترل ناتو هستند.
سعوديها و ديگر پادشاهيهاي استبدادي حاشيه خليج فارس پول براي تامين سلاح را فراهم ميکنند و به کارگيري نيرو (تروريست) از کشورهايي مانند مغرب گرفته تا پاکستان، از سومالي تا چچن در جريان است.
بنابراين، اين يک بيثباتسازي است. اين يک ارتش مخفي سازمان اطلاعات مرکزي امريکا (سيا) است و هدف از آن بار ديگر نابود کردن کشور سوريه است. گزارشهاي خبري جديد حاکي از اين است که ارتش به اصطلاح آزاد سوريه و گروههاي تروريستي روي کشتن مقامات دولتي حتي اگر کارمند معمولي و غيرنظامي باشند تمرکز کردهاند.
دولت هدف قرار گرفته است؛ آنها همچنين اقدام به کشتن دانشمندان ميکنند چرا که اين افراد نيز حاميان بشار اسد قلمداد ميشوند و ديديم که ۱۸ جولاي يک حمله تروريستي عظيم دولت سوريه را هدف قرار داد و طي آن وزير دفاع و مقامات عالي رتبه ديگري کشته شدند و اکنون نيز ۵۰ زائر ايراني را ربودهاند.
بنابراين، ترديدي نيست که اين تروريسم است. القاعده همواره همانطور که شما اشاره کرديد، ارتش و شاخه عرب سيا بوده و به کار خود ادامه ميدهد و همچنين نقش عربستان سعودي نيز بسيار مهم است.
خبرنگاران در شمال حلب ميگويند که آنها (القاعده) در حال گفتوگو با فرماندهان شورشيان هستند و و فرماندهان نيز ميگويند که بله ما در اينجا القاعده را داريم و همچنين تصاويري از پرچم القاعده ميبينيم. بنابراين ديگر ترديدي وجود ندارد.
پرس تيوی: عدهاي ميگويند که امريکا و متحدان آن در سوريه در حال انجام کاري هستند که در افغانستان انجام دادند. اينکه آنها در افغانستان براي مبارزه با اتحاد جماهير شوروي سابق شبه نظامياني را ايجاد کردند که اين شبه نظاميان سپس القاعده را تشکيل داده و تبديل به دشمن شدند. آيا آنها (غرب) در حال ايجاد يک نهاد تروريستي ديگر در سوريه هستند؟ شما با اين تحليل موافقيد؟
تارپلی: به نظر من هدف شکست دادن نظام فعلي سوريه است تا آن را به کشوري ضعيف، خرد و غيرمستقل تبديل کنند. آنها اسد را متهم به تلاش براي تجزيه و تفکيک کشور ميکنند. اتهامي که به نظر من کاملا توهمي است. با وجود اين، خبر مهم امروز اين است که بر اساس بعضي گزارشها، نيروهاي دولتي ترکها و سعوديهاي نظامي را که به اين شورشيان دستور ميدادند، دستگير کردند.
با توجه به اين امر، دست داشتن ناتو و عربستان سعودي (در ناآراميهاي سوريه) نميتوانست بيشتر از اين آشکار شود. همچنين ما گزارشهايي داشتيم که سوريه افسران فرانسوي را دستگير کرده است. به نظر من نشان دادن آنها امري کاملا درست است.
بگذاريد افکار عمومي جهان ببيند که دقيقا چه چيزي در جريان است و پول القاعده را عربستان سعودي تامين ميکند و اسامه بن لادن، (سرکرده سابق القاعده) در دهه ۸۰ ميلادي به عنوان يک آدم اجير کن همينگونه کار خود را آغاز کرد.
با وجود اين، اکنون سوال اين است که آيا عربستان سعودي قادر است که نقش خود را ادامه داده و آن را به اتمام برساند. آيا به نظر نميرسد که اين کشور بيش از تواناييهايش فعاليتهاي خود را گسترش داده است؟ آيا آنها از همه اين انقلابها ضربه نخوردهاند؟ واشنگتن پست، ديروز يک مقاله را به قلم ديويد ايگناتيوس که با وزارت امور خارجه امريکا مرتبط است منتشر کرد و وي در اين مقاله از پرس تيوي نقل قول گرفته بود.
وي گفت، «آيا عربستان در آستانه يک انقلاب است؟» و سپس وي از اظهارات چند روز پيش آقاي علي الاحمد در پرس تيوي در رابطه با گسترش شورش در داخل عربستان نقل قول گرفت. اينکه چطور در پايان ماه رمضان اين انقلاب شدت ميگيرد و اينکه چطور شاخهها و دستهبنديهايي در حال شکلگيري در خاندان سلطنتي است که ميتواند منجر به بيثبات شدن عربستان سعودي شود. اين امر توطئهها و طرحهاي ناتو براي سوريه را نقش بر آب خواهد کرد.
پرس تيوی: آيا شما موافقيد که اين جنگي طولاني نخواهد بود بلکه در مقابل جنگي خونين براي سرنگوني دولت بشار اسد رئيس جمهور سوريه است؟ همچنين به نظر شما با توجه به اين وضعيت، يک راه حل ديپلماتيک امکان دارد؟ فراموش نکنيد که امريکا گفته است به دليل «سرسختي» روسيه وچين، حمايت از شبه نظاميان تنها راه براي نجات سوريه است.
تارپلی: دولت اوباما از شورشيان حمايت ميکند و البته اين حمايت بسيار فراتر از چيزي است که اوباما ميگويد؛ زيرا ميدانيم که سيا و نيروهاي ويژه و نيروهايي از امريکا در تمام مدت در جنوب ترکيه بودهاند، احتمالا يک سال يا بيشتر و مسير سلاحها به سوريه را هدايت ميکردند.
امروز مجددا شاهد يک طغيان عصبي از سوي هيلاري کلينتون، وزير امور خارجه امريکا بوديم. وي به نظر بانويي بسيار عجول ميآيد و بخشي از علت آن اين است که اين امر در حال تبديل شدن به يک سرافکندگي براي مبارزات انتخاباتي اوباما است اما مشکل ديگر ضعف تدارکاتي است.
چه اتفاقي ميافتد اگر عربستان سعودي، قطر و ديگر کشورهاي حاشيه خليج فارس و شايد اردن به راحتي به انقلاب کشيده شوند؟ چه اتفاقي ميافتد اگر انقلابي در آن کشورها آغاز شود؟
به نظر ميرسد که ناتو نوعي فوريت و حالت اضطرار را احساس ميکند. سوال ديگر اين است که قضيه کشورهاي ديگر مانند بحرين که بايد هميشه از آن نام برد چه ميشود؟ رسانههاي غربي در مورد بحرين، امارات، عمان و اردن حرفي نميزنند.
بنابراين به نظر من تمام اين کشورها آماده وقوع يک انقلاب هستند که به دنبال آن سلسلههاي سلطنتي منسوخ و مجهور که مدتهاست حقوق بشر را ناديده ميگيرند، ساقط شوند.
پرس تيوی: به نظر شما يک راه حل سياسي در حال حاضر براي سوريه امکانپذير است؟
تارپلی: بايد بگويم بعضي از پيشنهادها دسيسانه و فريبنده هستند. سازمان ملل در همان بحران شديد مشابه اتحاديه ملتها قرار دارد. زماني که در دهه ۳۰ ميلادي از تجاوز حمايت کرد و به نظر من ميرسد که اکنون تمرکز و محور اين بحران از سوريه به تمام منطقه در حال تغيير است.
صحبت از تنش بين ترکيه و عراق ميشود. تنش بين ترکيه و ايران. دوباره همان شبه جزيره انقلابها در حال فراگرفتن خليج فارس است. اين امر به نظر من بسياري از عناصر قدرت را نه تنها در منطقه بلکه در تمام جهان جابجا ميکند. اگر انقلابي در عربستان سعودي به وقوع بپيوندد، شما شاهد انتقال (عناصر) امپرياليستي از اين کشور خواهيد بود.
PressTV