PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی روانشناسی اسلامی به زبان ساده



baroon90
6th August 2012, 01:36 AM
دكتر سيد ابوالقاسم حسيني

استاد روان پزشكي

دانشگاه علوم پزشكي مشهد


روان شناسي اسلامي چيست؟

هركدام از ما با مكاتب مختلف روان­شناسي و روان­پزشكي در ارتباط هستيم. در حال حاضر ده­ها مكتب روان­شناسي در دانشگاه­هاي ما تدريس مي­شوند كه همه آنها را مي­ توان در دو مكتب اصلي زير خلاصه كرد:

1- مكتب های مدافع اصالت­روان.

2- مكتب مكانيستي ­حيات.


در مكتب­های مدافع اصالت روان، عامل­حيات، به عنوان يك عامل غير ملكولي مطرح مي­شود و در مكتب مكانيستي حيات، اين اعتقاد وجود دارد كه انسان و ساير موجودهاي زنده چيزي جز مجموعه­هاي ملكولي نيستند و ملكول، هوش دارد و مفهوم منطق ملكولي و هوش ملکولی را مطرح مي­سازند.

با توجه به تعريف متداول علم، آنچه حسي و قابل مشاهده است، علمي است و آنچه كه قابل مشاهده و حسي نباشد، علمي نيست . متأسفانه منطق حاكم فعلي در جهان، مكتب مكانيستي حيات است و مكتب­های مدافع اصالت روان به عنوان يك منطق غير علمي مطرح مي­شوند.
بررسي نظريه مكانيستي حيات و مدافعان اصالت حیات

همانطور که گفته شد، به طور كلي درتوجيه فعل وانفعال­هاي حياتي دونظر بيشتر وجود ندارد. در نظريه مكانيستي، ‌ارگانيسم زنده فقط به عنوان مجموعه­اي از اتم­ها معرفي مي­شود كه در ماده غير سازمان يافته نيز موجودند و برطبق يك الگوي خاص(pattern)، طرح ريزي شده­اند.

در نظريه اصالت حيات، نيروي حياتي به عنوان عامل غير شيميايي معرفي مي­گردد. معتقدان به اصالت حيات (vitalism) عقيده دارند كه موجودات زنده، تنها ازعناصر مادي مانند اتم،‌مولكول و تركيب­هاي شيميايي ناشي از آنها تشكيل نشده­اند. اين مكتب بر وجود يك عامل يا هويت غير مادي كه به نام نيروي حياتي elan vital)

vital force: ( تاكيد مي­نمايد. ارسطو (322-382 قبل از ميلاد) به عنوان بنيان گزار اين مكتب معروف شده است.

امام خميني تفاوت بين جهان بيني مادي و الهي را به صورت زير خلاصه مي­نمايد:"ماديون معيار شناخت در جهان بيني خويش را حس دانسته و چيزي را كه محسوس نباشد از قلمروي علم بيرون مي­دانند وهستي را همتاي ماده دانسته و چيزي را كه ماده ندارد، موجود نمي­دانند. قهرا جهان غيب مانند وجود خداوند تعالي، وحي، نبوت و قيامت را يك­سره افسانه مي­دانند. در حالي كه معيار شناخت در جهان بيني الهي اعم از حس و عقل
مي­باشد و چيزي كه معقول باشد، داخل در قلمروی علم مي­باشد، گرچه محسوس نباشد. لذا هستي اعم از غيب و شهادت است و چيزي كه ماده ندارد مي­ تواند موجود باشد و همانطور كه موجود مادي به مجرد استناد دارد، شناخت حسي نيز به شناخت عقلي متكي است".
دوبژانسكي (Dobzhansky) معتقد است كه "نظريه مكانيستي حيات، عناويني مانند سازمان (organ) گونه ها (Species) آگاهي (consciousness) شخصيت همكار، (mating personality) مناسب بودن، (Fitness) رقابت، غارتگر و ساير عنوان هاي مشابه را به طور كامل و با عنوان هاي فيزيكي شيميايي توجيه نمايد".

بنا براين مي توان گفت اين نظريه از توجيه جنبه هاي مهم علوم مختلف عاجز است و كارآيي ندارد. ادعاهاي ديگر نظريه مكانيستي حيات را مي توان به صورت زير خلاصه كرد:

هوش ملكولي و منطق ملكولي

دكتر شهبازي و دكتر ملك نيا در كتاب بيوشيمي خود، مفهوم منطق ملكولي را براي توجيه همه فعل و انفعال هاي زيستي مطرح مي­سازند و اپارين مفهوم هوش ملكولي را براي اين منظور انتخاب مي­كند.

توجیه کاینات، تنها بر اساس "ماده" و "انرژی تابشی"

دكتر نزهت آذرنيا و همكاران، در كتاب بيوشيمي خود، برداشت زير را مطرح مي­كنند:
"كاینات از ماده (matter) و انرژي تابشي (radiation energy) تشكيل شده است. هر نوع جرم- انرژي اي (mass- energy) را كه با سرعتي كمتر از سرعت نور حركت كند، ماده و هرنوع جرم- انرژي را كه با سرعت نور حركت كند، انرژي تابشي گويند".

آيا تفكر ديني مي تواند به روان شناسي كمك كند؟

روي كرد اصلي مكتب روان­شناسي اسلامي واقع­گرايي است. بنابراين مي­توان "مكتب روان شناسي واقع­گرايانه" را به عنوان مرادف" مكتب روان­شناسي اسلامي” به كار برد.

پيامبر اسلام (ص) روش بررسي­هاي علمي را به زبان دعا به­صورت زير مطرح مي­كند:

"أرنا الاشياءكما هي: اشياء را چنانكه هستند به ما بنمايان". بر اساس رهنمود فوق، در تمام علوم و از جمله روان­شناسي ما موظف هستيم، روش­هايي را انتخاب كنيم كه واقعيت و حقايق مربوط به آن علم را كشف كنند. بنابراين روان­شناسي اسلامي يعني كشف واقعيت­ها و حقايق مربوط به سازمان رواني و رفتار انسان، چنانكه
هستند. با اين برداشت روان­شناسي طبيعي (Natural psychology) را هم مي ­توان معادل روان شناسي اسلامي به كار­برد.

از ديدگاه روان شناسي اسلامي، روان از جنس عناصر مادي نيست ولي خود يك شيء و واقعيت و داراي انرژي و حركت مي­باشد و تمام آثار حيات، ناشي از آن مي­باشد.

روان شناسي اسلامي با داشتن ديد واقع بينانه مي تواند تمام جنبه هاي مختلف انسان و ارتباط او را با جنبه هاي بدني، رواني، اجتماعي و معنوي و همچنين با ابديت را توجيه منطقي نمايد؛ و اينجانب اين كار مهم را به عنوان يك كار جديد ارايه كرده ام، كه به خواست خدا مي تواند به عنوان زيربناي تمام رشته هاي علمي، نيازهاي جوامع بشري را برآورده كند، و در مسير دست يابي آنها به رشد و سعادت ابدي انقلاب عظيمي ايجاد كند.

روش بررسي

علي(ع) در ضمن يك آموزش كلي دستورالعمل زير را صادر مي­كند: "وإمتاحوا من صفوعين قد روّقت من الكدر: آب را از سرچشمه كه تيره و آلوده نيست بكشيد". فيض الاسلام منظور ايشان را به صورت زير مطرح كرده است: "علوم و معارف را از سرچشمه آن بياموزيد".

براين اساس، اينجانب به اين نتيجه رسيدم كه براي كشف زيربناهاي نظري روان شناسي اسلامي به جاي آن كه فقط به كارهاي دانشمندان اسلام مراجعه كنم سعي نمايم، اين اصول را از قرآن مجيد و ساير آموزش­هاي اسلامي كشف نمايم. از طرف ديگر شهيد مطهري معتقد است كه بهترين جاي مطالعه روان شناسي زيست شناسي است، و اين رهنمود در تكميل اطلاعات، كمك ارزنده اي مي كند. روان شناسي اسلامي از كليه علوم زيست شناسي از جمله فيزيولوژي گياهان، ميكرب شناسي، بافت شناسي، انگل شناسي، روان شناسي جانوران، فيزيولوژي انسان، بيوشيمي و جنين شناسي بهره مي­ برد. علاوه بر آن، با استفاده از قرآن مجيد و ساير آموزش­هاي اسلامي و كاربرد عقل و مشاوره با علمای حوزه و دانشگاه، براي نظريه پردازي مباني نظري اين مكتب و رد عقايد غير واقع بينانه ساير مكاتب استفاده مي­ شود. كاربرد تمام روش­هاي متداول درعلوم نيز مي­تواند و بايد به عنوان مكمل اين روش­ها استفاده شوند.

بر اين اساس، مكتب روان شناسي اسلامي، با مفهوم واقع­گرايي مترادف است، و لازم است به عنوان "مكتب روان شناسي واقع گرايانه" مطرح گردد.

در طي قرن­هاي متمادي علم النفس اسلامي مطرح بوده است. بديهي است روان­شناسي اسلامي همان ترجمه فارسي علم النفس اسلامي است، و شايد بتوان گفت روان­شناسي اسلامي كار جديدي نيست؛ بلكه تاكيد و احياي يك مكتب قديمي روان شناسي است كه عملا تا کنون از محدوده روان­شناسي خارج بوده است؛ و به خواست خدا با واقع­گرایی کلیه مکاتب روان­شناسی موجود در جهان، موقعیت شاخص خود را تحت عنوان "مکتب روان­شناسی هماهنگ کننده و معیار"،خواهد یافت و به این ترتیب، ارتباط میان مکاتب مختلف روان شناسی که تا کنون مشخص نیست، به صورت بسیار طبیعی مشخص خواهد شد. مكتب روان شناسي اسلامي ( الهي ) ضمن استفاده از جنبه­ هاي واقع گرايانه اين مكاتب، آنها را اصلاح، تكميل و هم آهنگ مي­كند.

شكي نیست كه انسان يك سازمان رواني بيشتر ندارد و يك مكتب واقع بينانه و همه جانبه مي‌تواند تمام ابعاد طبيعي و مرضي مربوط به فعل و انفعال­هاي رواني انسان را تبيين كند. بر اساس تعريف روان­شناسي اسلامي يعني تلقي روان­شناسي واقع بينانه به عنوان مرادف روان­شناسي اسلامي. اين مكتب معيار و همه جانبه، روان­شناسي الهي است كه عقل و شرع هر دو آن را تاييد مي­كنند. روان­شناسي اسلامي از مصاديق حكمت است كه در تعريف آن امام جواد(ع)مي­فرمايد: "و المحكم ليس بشيئين انّما هوشئ واحد ومن حکم بما ليس فيه اختلاف، فحكمه من حكم الله عزّ و جلّ، و من حکم بامر فيه اختلاف فرأی انّه مصیب، فقد حكم بحكم الطاغوت: و محكم دو چيز نيست، بلكه فقط يك چيز است؛ پس اگر كسي حکم بی­اختلاف(با واقعیت) کند، حكم او حكم خدای عز و جل است؛ و اگر کسی حکمی کند ، که در آن ‌اختلافی(با واقعیت) باشد، و خود را مصیب داند، به حكم طاغوت(باطل) حکم کرده است".

بنابراين، بايد توجه داشت كه واقعيت يكي بيش نيست و نهايت كوشش براي دست­­يابي به آن بايد به كار رود.

بحث و نتیجه گیری

می­توان پيامهاي اصلي روان شناسي اسلامي رابه صورت زیر خلاصه کرد:

*** در مجموع مي­توان به اين نتيجه رسيد كه مطالب مطرح شده در مورد نظريه مكانيستي حيات با واقعيت وفق نمي­دهند و طرح آن، به عنوان "علم" قابل قبول نيست و لازم است انتقادهاي منطقي مطرح شوند و زمينه براي شكوفايي استعداد دانشجويان فراهم آيد.

براي موحدان جهان و هر کس که با دید واقع گرایانه به علوم بنگرد، پذيرش نظريه مكانيستي حيات، قابل قبول نيست زيرا اين مكتب به علت داشتن تناقض­هاي آشكار، غير منطقي وغير عقلاني است. نظريه مكانيستي حيات، هم باعقل و هم با شرع در تضاد است. به منظور مبارزه با اين عقيده غير واقع بينانه كه موجب به تباهي كشيده شدن جوامع بشري و سقوط آنها شده است، لازم است از عقل و شرع هردواستفاده شود و روان­شناسي اسلامي اين امر مهم را برعهده دارد.

*** تمام فعل و انفعال­هايي كه در موجودهاي زنده وجود دارند، ‌ناشي از يك عامل غیر شیمیایی مي­باشد كه مي­توان آن را به نام "عامل حيات" نامگزاري كرد.

*** با به بن بست رسيدن و خلاف واقعي بودن نظريه مكانيستي حيات، راه براي مکاتبی که از اصالت روان به عنوان يك عامل غير مادي دفاع می­کنند، یعنی مكاتب اصالت روان و نظریه کلی گرایی باز مي­شود، كه بتوانند تمام فعل وانفعال­هاي انسان و ساير موجودهاي زنده را توجيه نمايند.
*** لازم است بر اين واقعيت تأكيد شود كه تنها مكتب روان شناسي در جهان كه براي پياده كردن اهداف ونظريه­هاي خود، برنامه، قانون و ضمانت اجرايي دارد، مكتب روان شناسي الهي (اسلامي)‌است. اين مكتب در ابعاد وسيع، يعني در تمام جوامع بشري از ابتداي خلقت تا آخرين لحظه­اي كه انسان بر روي زمين زندگي مي­كند، به طور مستمر برنامه­هاي خود را پياده كرده و خواهد كرد ونتايج آن تا ابدالاباد قابل لمس خواهد بود.

*** اين نظريه تمام ابعاد مربوط به زيست شناسي گياهي و جانوري، تمام علوم انساني، جامعه شناسي، اخلاق، مهارت­هاي زندگي و به طور كلي تمام علوم مربوط به انسان را تحت پوشش قرار مي­دهد؛ و در شناخت صحیح ونتیجه گیری کمک می­کند. به عبارت دیگر، این نظریه کلید ورود، بر هر کدام از جنبه­های فوق، است. به تعبير علي(ع) كسي كه خود را بشناسد به بالاترين رتبه علم و معرفت دست يافته است.

براي مطالعه تفصيلي مطالب فوق، به كتاب "بررسي مقدماتي روان شناسي براي دانشجويان" از انتشارات دانشگاه علوم پزشكي مشهد مراجعه فرماييد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد