Rez@ee
4th August 2012, 10:12 PM
فلسفه روزه داري ، تکامل جسم و جان است . چرا که گفته اند : عقل سالم در بدن سالم است . دانشمندان اسلامي و غيراسلامي در اين باره جزوه ها و کتاب هاي زيادي نوشته اند و برخي از آثار آن را بيان کرده اند ؛ از جمله : رفع سوء هاضمه ، تقويت بهداشت عمومي ، جلوگيري از آپانديس ، پاک سازي مجاري ادرار ، رفع بيماريها و امراض جلدي و دفع چربي هاي زايد .
روزه در درمان بيماري هاي غيرقابل علاج مؤثر است . به هر حال نقش روزه داري در سلامت تن و تکامل روح غير قابل انکار است .پيامبر (ص) فرمودند : صومو تصحوا ؛ روزه بگيريد تا سلامت شما تضمين شود . شايد به همين دليل باشد که قضاي روزه واجب است . روزه تمام دستگاههاي بدن ، بافت ها ، رگ ها و غده ها ، اعصاب ، اجزاي بدن ، روده ها و شرايين را از خستگي بيرون مي آورد . زيرا در اثرعمليات مداوم و شبانه روزي ، قسمت هاي مختلف بدن ، سست و ضعيف مي گردد . اشتباه نشود اينکه گفتيم در اثر روزه گرفتن استراحت مي کند ، معناي آن اين نيست که از عمل باز مي ماند ، بلکه معناي آن اين است که از سرعت عمل خود مي کاهد تا استراحت کند و خستگي خود را بگيرد و بدين ترتيب روزه ، ضعف ، احتقان (بند آمدن ادرار)، چاقي بدن ، تصلب شرايين و زخم معده را برطرف مي سازد. درست به همين دليل است که مي گوييم ، روزه عمر را طولاني ميکند ، به جسم نشاط مي دهد و انسان را از کسلي و سستي نجات مي بخشد و از مرض ها و دردها آزاد مي کند . اخيراً در اروپا و بسياري کشورهاي ديگر بيمارستان هايي افتتاح شده که از طريق روزه ، بسياري از بيماري ها و مرض ها را معالجه مي کنند . وقتي ماه رمضان فرا مي رسد برنامه هاي زندگي عوض مي گردد و همين تغيير برنامه ، روح انسان را تازه مي کند و به انسان نشاط ميدهد ، زيرا روح انسان ، تغيير برنامه هاي خوراک و خواب و امثال آن را درک مي کند . اين مطلبي است که تجربه و روان شناسي آن را روشن ساخته است . به روزه داران در هنگام افطار نشاطي دست مي دهد که با هيچ نوع نشاط ديگري برابري نمي کند .زيرا شخصي که در طول روز بايستي بعضي از مسائل را رعايت مي کرده(خوردن - آشاميدن) هنگام افطار احساس مي کند از اين قيد و بند رهايي يافته و همين درک آزادي ، يک نوع خرسندي براي انسان به ارمغان مي آورد . در روايت وارد شده است که براي روزه دار ، دو خرسندي وجود دارد : يک خرسندي به هنگام افطار و ديگري موقع ديدار خدا .
در اثر روزه اطمينان و آسايش براي انسان به وجود مي آيد ، زيرا انسان درک مي کند که با روزه داري با خداي جهان و آفريننده خود رابطه پيدا کرده است . قرآن کريم مي فرمايد : آگاه باشيد که با ذکر خدا قلب انسان اطمينان پيدا مي کند و بدون ترديد ، اطمينان ، از بهترين وسايل دفع کننده اضطراب و وحشت و ترس است.
روزه از ديدگاه دانشمندان
دکتر الکسيس کارل در کتاب انسان موجود ناشناخته مي نويسد : با روزه داري قند خون در کبد مي ريزد و چربي هايي که در زير پوست ذخيره شده اند و پروتئين هاي عضلات و غدد و سلول هاي کبدي آزاد مي شوند و به مصرف تغذيه مي رسند.
دکتر کارل مي گويد : لزوم روزه داري در تمام اديان تأکيد شده است . در روزه ابتدا گرسنگي و گاهي نوعي تحريک عصبي و بعد ضعفي احساس مي شود ، ولي درعين حال ، کيفيات پوشيده اي که اهميت زيادي دارند ، به فعاليت مي افتند و بالاخره تمام اعضاء مواد خاص خود را براي نگه داري و تعادل محيط داخلي و قلب قرباني مي کنند و به اين ترتيب روزه تمام بافت هاي بدني را مي شويد و آن ها را تازه مي کند . دکتر ژان فروموزان روش معالجه با روزه را شست و شوي اعضاي بدن تعبير مي کند که در آغاز روزه داري ، زبان باردار است ، عرق بدن زياد است ، دهان بدبو است و گاه آب از بيني راه مي افتد ، که همه اين ها علامت شروع شست وشوي کامل بدن است .پس از سه چهار روز بو برطرف مي شود . اسيد اوريک ادرار کاهش مي يابد و شخص احساس سبکي و خوشي خارق العاده اي مي کند . در اين حال اعضا هم استراحتي کافي دارند .دکتر تومانيانس راجع به فوايد روزه داري مي نويسد : فايده بزرگ کم خوردن و پرهيز نمودن از غذاها در يک مدت کوتاه آن است که چون معده در طول مدت يازده ماه مرتب پر از غذا بوده در مدت يک ماه روزه داري مواد غذايي خود را دفع مي کند و همين طور کبد که براي حل و هضم غذا مجهور است دائماً صفراي خود را مصرف کند ، در مدت سي روز ترشحات صفراوي را صرف حل کردن باقي مانده غذاي جمع شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتيجه کم خوردن غذا ، اندکي فراغت را حاصل نموده و رفع خستگي مي نمايد . روزه يعني کم خوردن و کم آشاميدن در مدت معيني از سال و اين بهترين راه معالجه وحفظ تندرستي است ، که طب قديم و جديد را از اين حيث متوجه خود ساخته . مخصوصاً امراضي را که بر دستگاه هاضمه ، به خصوص کليه و کبد عارض مي شود و به توسط دارو نمي توان آن ها را علاج نمود ، روزه به خوبي معالجه مي نمايد . چنانچه بهترين دارو براي برطرف ساختن سوء هاضمه نيز روزه گرفتن است .
دکتر گونل پا مي گويد : چهار پنجم بيماري ها از تخمير غذا در روده ها ناشي مي شود که همه با روزه اصلاح مي گردد. دکتر آلکسي سوفورين در کتاب خود مي نويسد جسم به هنگام روزه به جاي غذا از مواد باقي مانده در بدن استفاده کرده و آن ها را مصرف مي نمايد و بدين وسيله مواد کثيف و عفوني اي که در جسم هست و ريشه و خميره بيماري ها از آن ها است از بين مي رود . روزه سبب بهبودي همه بيماري ها است . بنابراين شايسته است که جسم خود را به وسيله روزه ، نظيف و پاکيزه کنيد .
دکتر کاريو امريکايي مي نويسد : هر شخص بيمار بايد در سال مدتي از غذا پرهيز کند ، زيرا مادامي که غذا به تن مي رسد ميکروب ها در حال رشدند ، ولي هنگامي که از غذا پرهيز مي کند ، ميکروب ها رو به ضعف مي روند . وي هم چنين مي افزايد روزه اي که اسلام واجب کرده ، بزرگ ترين ضامن سلامتي تن مي باشد.
نکاتي پيرامون روزه داري
روزه از نظر بهداشت جسم و سلامتبدن و ابعاد ديگر داراى فوايد فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاكسازى آن از انواع غذاها كه موجب انواع بيمارىهاست اثرات فوق العادهاى دارد.
معده، مركز بيماريها
پيامبر خدا فرمود: «المعدة بيت كل داء، و الحمئة راس كل دواء»
معده مركز و خانه هر دردى است، و پرهيز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زياد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.
پيامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود
پيامبر عظيم الشان اسلام در يك بيانيه كوتاه، اثرات و فوائد سه چيز را به اين شرح بيان مىفرمايد: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد كنيد تا مستغنى شويد، كه غنائم جنگى باعث استغنا مىباشد، دوم، روزه بگيريد تا صحت و سلامتى خويش را تضمين كنيد، سوم، سفر كنيد تا مالدار شويد، زيرا مسافرت و حمل كالاى تجارتى از شهرى به شهر ديگر يا از كشورى به كشور ديگر باعث رفع نيازمندىهاى جامعه و عمران كشورها مىگردد، در اين سه جمله پيامبر(صلى الله عليه و آله) سه باب از درهاى علم: جهاد (كه خود باعث تمكن و امكانات مالى مىشود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روى ما مىگشايد.
امام على(ع) در فلسفه روزه چه مىفرمايد؟
ما اگر پوياى فلسفه روزه و حكمت تشريع آن باشيم و از خواص و فوائد آن بخواهيم اطلاعات بيشترى پيدا كنيم و به اشكال تراشيهاى منتقدين پاسخ اقناع كننده بدهيم به سخنان حكيمانه و درربار حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه گوش فرا مىدهيم در قسمتى از اين خطبه امام مىفرمايد: «و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات، تسكينا لاطرافهم، و تخشيعا لابصارهم، و تذليلا لنفوسهم و تخفيضا لقلوبهم، و اذهابا للخيلاء عنهم لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحقوق البطون بالمتون من الصيام تذللا» : اميرمؤمنان عليه السلام به دنباله مطالب ارزشمندى مىفرمايد: از خدا بترسيد و از كيفر تباهكارى در دنيا، و از زيان ستمگرى در آخرت ... و خداوند بندگان مؤمنش را حفظ مىفرمايد، به وسيله نمازها و زكاتها، ( و سپس فوائد و پارهاى از علل و فلسفه روزه را بيان مىفرمايد) و كوشش در گرفتن روزه در روزهاى واجب، براى آرام ماندن دست و پا و اندام و ديگر ايشان (از معصيت و نافرمانى) و چشم به زير انداختنشان و فروتنى جانهاشان، و زبونى دلهاشان، و بيرون كردن كبر و خودپسندى از آنان، چون در نماز است ماليدن رخسارهاى نيكو براى فروتنى، و (هنگام سجده نمودن) چسبانيدن اعضاء شريفه (هفت موضع) را به زمين براى اظهار كوچكى و «ذلتبه پيشگاه با عظمتش» و در روزه رسيدن شكمها به پشتها براى خضوع و ناچيز دانستن خويش كه روزه و نماز و زكات فلسفهاش سازندگى و تزكيه، و تذلل و تقلل به پيشگاه حضرت حق است، و از چيزهائى است كه مىتواند آدمى را از چنگ شيطان نجات بخشد، و از انواع بيماريهاى ظاهرى و باطنى برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا ياد آدمى دهد، مخصوصا روزه است كه از امتيازات بخصوص برخوردار است، كه پاداش آن فقط به خداوند بزرگ برگزار شده است. كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) درجائى ديگر مىفرمايد:«و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق» .
روزه براى آزمايش اخلاص مردم است
خداوند روزه را براى آزمايش اخلاص مردم واجب فرموده است، كه روزه در اخلاص عمل بسيار مؤثر است، يعنى كسى كه روزه مىگيرد و تمامى روز را با همه امكان بخوردنيها و آشاميدنىهايى كه در اختيار دارد، در عين حال امساك مىنمايد، جز اخلاص به پيشگاه حضرت حق مفهومى ديگر ندارد، و در قسمتى از نهج البلاغه مىفرمايد: «و صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب» و يكى از دلائل وجوب روزه اين است كه روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهى، يعنى روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصى انسان است، كه به وسيله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست مىآيد.
خدايا از گرسنگى بتو پناه مىآوريم
فوائد كم خورى از نظر بهداشت و تندرستى جسم و روح، درست است كه آدمى تاب گرسنگى زياد را ندارد، و اسلام هم نخواسته است كه انسان خود را در زحمت تحمل گرسنگى زياد قرار دهد، بلكه در بعضى روايات رسيده است: «اللهم اعوذبك من الجوع» : خدايا از گرسنگى به تو پناه مىبرم، ولى در عين حال بايد متوجه بود، كه مقدارى از گرسنگى براى انسان لازم است! و فوائد بسيارى در بردارد، و بر عكس پورخورى و سير بيمارى زيادى به همراه مىآورد.
از نظر بهداشت و تندرستى، بايد غذا كمتر مصرف شود، و هنوز اشتهاء تمام نشده، دست از غذا خوردن بكشد، به تجربه ثابتشده است. افرادى كه كم مىخورند، از كسانى كه هميشه سير مىخورند سالمتر مىباشند، و تن درستترند.
ابعادى در فلسفه روزه از بيان امام صادق(ع)
هشام بن حكم از رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد (عليهما السلام) مىپرسد از علت و فلسفه روزه، امام مىفرمايد: «انما فرض الله الصيام ليستوى به الغنى و القير و ذلك ان الغنى لم يكن ليجد مس الجوع، فيرحم الفقير، لان الغنى كلما اراد شيئا قدر عليه، فاراد الله تعالى ان يسوى بين خلقه، و ان يذيق الغنى مس الجوع و الالم ليرق على الضعيف و يرحم الجائع» .
حضرت صادق(عليه السلام): براستى خداوند روزه را واجب كرد، تا به وسيله او بين اغنياء و فقراء مساوات و برابرى به وجود آيد، و اين براى آن است كه ثروتمندانى كه هرگز درد گرسنگى را احساس نكردهاند، به فقراء ترحم نمايند، زيرا اغنياء هرگاه (خوردنى و آشاميدنى را) اراده نمودند (و هوس هر نوع ماكولات و مشروبات كردند) برايشان ميسر است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نموده» كه تا بين بندگانش از فقير و غنى، برابرى به وجود آورد، و اينكه سرمايه داران مسلمان الم جوع و گرسنگى را لمس نمايند، تا بر ضعفاء رقت آوردند، و بر گرسنگان عالم ترحم نمايند.
خصال هفتگانه مخصوص روزهداران
در حديثى طويل حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) چنين نقل مىفرمايد كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «ما من مؤمن يصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارك و تعالى له سبع خصال: اولها يذوب الحرام من جسده، و الثانية يقرب من رحمة الله عزوجل، و الثالثة قد كفر خطيئة ابيه آدم، و الرابعة يهون الله عليه سكرات الموت و الخامسة امان من الجوع و العطش يوم القيمة و السادسة يطعمه الله عزوجل من طيبات الجنة، و السابعة يعطيه الله عزوجل برائة من النار، قال: صدقتيا محمد» .
هيچ مؤمنى نيست كه ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگيرد، مگر آنكه خداى تبارك و تعالى فتخصلت را براى او واجب و لازم گرداند: 1- هر چه حرام در پيگرش باشد محو و ذوب گرداند، 2- به حمتخداى عزوجل نزديك مىشود، 3- (با روزه خويش) خطاى پدرش حضرت آدم را مىپوشاند، 4- خداوند لحظات جان كندن را بر وى آسان گرداند، 5- از گرسنگى و تشنگى روز قيامت در امان خواهد بود، 6- خداى عزوجل از خوراكيهاى لذيذ بهشتى او را نصيب دهد، 7- خداى و عزوجل برائت و بيزارى از آتش دوزخ را به او عطا فرمايد. (پرسش كننده در اين حديث مفصل، عالم يهودى بود) كه عرض كرد راست گفتى اى محمد.
فلسفه و دلائل وجوب روزه از امام رضا(ع)
امام رضا(عليه السلام) در فلسفه و دلائل وجوب روزه مىفرمايد: «انما امروا بالصوم لكى يعرفوا الم الجوع و العطش، فيستدلوا على فقر الآخرة، و ليكون الصائم خاشعا ذليلا مستكينا ماجورا و محتسبا عارفا، صابرا على ما اصابه من الجوع و العطش، فيستوجب الثواب مع ما فيه من الامساك عن الشهوات و يكون ذلك واعظا لهم فى العاجل و رائضا لهم على اداء ما كلفهم و دليلا لهم فى الآجل و ليعرفوا شدة مبلغ ذلك على اهل الفقر و المسكنة فى الدنيا فيؤدوا اليهم ما افترض الله لهم فى اموالهم» .
وقتى از حضرت درباره فلسفه روزه مىپرسند، مىفرمايد: همانا (مردم) مامور به روزه شدند تا بشناسند درد و ناگواريهاى گرسنگى و تشنگى را، و آنگاه استدلال كنند بر سختيهاى گرسنگى و تشنگى و فقر آخرت، (كه پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه شعبانيه مىفرمود: و اذكروا بجوعكم و عطشكم جوع يوم القيمة و عطشة، ياد آوريد از گرسنگى و تشنگى روزه داريتان گرسنگيها و تشنگيهاى روز قيامت را، كه اين يادآورى انسان را به فكر تدارك قيامت مىاندازد كه تا سعى كند، جد و جهد بيشترى در كسب رضاى خداوند و كمك به مخلوق ضعيفش بنمايد و آنان را از امكانات مادى و غير مادى خويش بهرهمند سازد).
(آنگاه امام عليه السلام خصوصيات صائم را اين چنين توصيف مىفرمايد) و هر آينه روزهدار بايد (به پيشگاه خداوند) بندهاى خاشع و ذليل و داراى استكانت و وقار باشد، (و خود و عمل خويش را) ماجور و مثاب دانسته، (و بداند كه اعمال و زحماتش) به حساب مىآيد، (و ناديده گرفته نمىشود) و در همه حال به آنچه كه انجام مىدهد از عبادات عارف باشد، و بر آنچه كه از گرسنگى و تشنگى به او مىرسد صبر كند، و در آن هنگام با امساك از شهوات (و پيروى نكردن از نفس اماره بسوء) مستوجب ثواب فراوانى مىشود، (و خداوند اجر و ثواب عبادت روزهداريش را به او مرحمتخواهد فرمود) و اين اوصاف حميده (كه براى صائم ذكر شد) واعظ خوبى براى روزهداران در دنيا خواهد شد، (كه اثرات وضعى اين اوصاف كاملا در چهره و اعمال و رفتار آنان مشهود خواهد گشت) و رائض و راغب استبر روزهداران بر اداء آنچه كه مكلف به آنند و راهنماى خوبى براى آنان است در عالم عقبى، و آنان بايد بشناسند شدت و اهميت مشكلات فقرا و بيچارگان را كه تا رحمت آورند بر فقراء و مساكين در دنيا، سپس اداء نمايند حقوق آنان را كه خداوند در اموالشان مقرر فرموده است. (يعنى اينطور نباشد كه خود خوب بخورند و بپوشند و ديگران گرسنه باشند).
شاعر عرب «حاتم بن عبد الله طائى» مىگويد:
و حسبك داء ان تبيتببطنة و حولك اكباد تحن الى القد!
يعنى: اين درد براى تو بس است كه شب با شكم پر بخوابى و در گردت جگرها باشد كه قدح پوستى را آرزو كنند (و براى آنان فراهم نشود چه جاى آنكه طعام داشته باشند.
بحثى ديگر در فلسفه روزه از امام رضا(ع)
امام رضا (عليه السلام) در يك پرسش ديگر از فلسفه روزه چنين مىفرمايد: «علة الصوم لعرفان مس الجوع و العطش ليكون العبد ذليلا مستكينا ماجورا محتسبا صابرا فيكون ذلك دليلا على شدائد الآخرة، علت روزه از براى فهميدن الم و درد گرسنگى و تشنگى است، تا بنده ذليل و متضرع و ماجور و صابر باشد و بفهمد شدائد آخرت را، مع ما فيه من الانكسار له عن الشهوات و اعظاله فى العاجل دليلا على الآجل ليعلم مبلغ ذلك من اهل الفقر و المسكنة فى الدنيا و الآخرة» علاوه بر اين كه در روزه انكسار شهوات و موعظه هست از براى امر آخرت تا بداند حال اهل فقر و فاقه را در دنيا و عقبى. بلى اين است قسمتى از فلسفه روزه از بيان حضرت رضا عليه آلاف التحية و الثناء.
بلى روزه از افضل طاعات است، زيرا كه روزه مشتمل بر انكسار شهوات بهيميه است كه شريعت آسمانى و احكام الهى نيامده مگر براى تعديل شهوات و توقيف و مهار آنها كه در حد اعتدال انجام گرفته، و براى تزكيه و طهارت نفس و تصفيه آن از اخلاقيات رذيله، زيرا مقصود از صوم مجرد امساك از اكل و شرب و مباشرت با نسوان نيست، بلكه غرض نهائى آن كف نفس و نگهدارى آن از شهوترانىهاى حيوانى است، چنان كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: الصوم جنة فاذا صام احدكم فلا يرفث و لا يجهل و ان امرء جادله او شاتمه فليقل انى صائم: كه روزه سپرى است از براى شخص، زيرا يكى از شما اگر روزه گرفتسخن زشت نگويد، و كارهاى بيهوده نكند، و اگر كسى با وى مجادله كند يا او را شماتت نمايد، او بگويد من روزه هستم، مراد از اين حديثشريف نبوى (صلى الله عليه و آله) اين است: كه روزه وقايهاى است كه نگه مىدارد آدمى را از انحرافات و لغزشها، كه به واسطه آن از دشمنانى بزرگ چون شيطان نفس، دشمن درونى، خلاصى مىجويد، پس نفس را كنترل مىنمايد از شهوات نابجا، و شيطان را از خود دور مىنمايد.
مجراى نفوذ شيطان را با روزه ضيق نمائيد
بر اين مبنا رسول الله (صلى الله عليه و آله) فرمود: «ان الشيطان ليجرى من ابن آدم مجرى الدم فضيقوا مجاريه بالجوع»، كه شيطان جريان مىيابد و نفوذ مىكند در فرزندان آدم، مانند جريان خون در بدن پس مجارى شيطان را در وجود خود به واسطه گرسنگى يعنى روزه تنگ نمائيد، و الحق، كه روزه بدون اثر چه فايده و ثمرى دارد؟ آرى فائده و اثرى ندارد كه آدمى غذاى ناهار خويش را به افطار تاخير اندازد، و از امساك و اجتناب از يك سرى مبطلات روزه، انواع تهمتها و دروغها و غيبتها و شهوترانىها و هتك حرمتخلق الله و حفظ نكردن ناموس خويش از نامحرمان و سوء تربيت فرزندان و سرعت غضب به حادثه كوچكى و ايجاد ضرب و شتم و صدها گناه ديگر مرتكب شود و بگويد من روزه هستم خير؟ اين نوع روزه اثرى و فايدهاى ندارد، بايد روزه قدرت ساختن و اصلاح نفس داشته باشد و روزه اين قدرت را دارد، لكن اين مائيم ارزش و اهمت او را تشخيص نداديم، و از اين نوع روزههاى بى اثر ثمرى جز گرسنگى و تحمل تشنگى عايد ما نمىشود، و چه فايدهاى است از براى روزهدار كه فريضهاى اداء كند و كبيرهاى مرتكب گردد، و با خيانتبر بندگان خدا در مال و عرض ايشان تجاوز نمايد
روزه رابطه مستقيم با اخلاص دارد
خلاصه كنم و اين بخش را «فلسفه روزه و حكمت مشروعيت» به سخن مولاى متقيان (عليه السلام) مزين نمايم كه امام عليه السلام در آنجا كه فلسفه پارهاى از احكام را تشريح مىفرمايد: «و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق» .
خداوند، روزه را براى آزمايش اخلاص مردم مقرر و فرض فرموده است، و كسى كه به پيشگاه حضرت حق اخلاص ورزد، تمامى اوصافى كه در فلسفه روزه بيان شده استشامل حالش مىشود، و روزه كاملا با اخلاص روزهدار، در رابطه است.
منابع و مآخذ
- اركان الاسلام، ص 108 اين عبارت حديثى است كه از پيامبر اسلام در بحار الانوار، ج 14 روايتشده است، لكن اين كتاب بحارث بن كلده نسبت داده است.
- نهج البلاغه فيض، ص 798.
- حكمت 244 نهج البلاغه فيض الاسلام.
- نهج البلاغه، چاپ صبحى صالح، ص 163.
- مجمع البحرين، ماده جوع.
- وسائل الشيعه، ج 7، ص 3 - و من لا يحضره الفقيه، ص 73، ج 2.
- خصال شيخ صدوق، ص 386.
- وسائل الشيعه، ج 7، ص 4.
- حاتم به عبد الله طائى.
- علل الشرايع صدوق عليه الرحمه.
- از مجموعهاى از سخنان پيشوايان معصوم(ع) استخراج شده است.
- نهج البلاغه، ص 1197.
- روزه، درمان بيماريهاى روح و جسم ص 81 .
- سيد حسين موسوى راد لاهيجى؛ روزه، درمان بيماريهاى روح و جسم ، ص 81 برداشت از سايت استاد انصاريان .
- فلسفه روزه داري ، پايگاه اطلاعرساني طعام اسرار ، برداشت از سايت آفتاب .
روزه در درمان بيماري هاي غيرقابل علاج مؤثر است . به هر حال نقش روزه داري در سلامت تن و تکامل روح غير قابل انکار است .پيامبر (ص) فرمودند : صومو تصحوا ؛ روزه بگيريد تا سلامت شما تضمين شود . شايد به همين دليل باشد که قضاي روزه واجب است . روزه تمام دستگاههاي بدن ، بافت ها ، رگ ها و غده ها ، اعصاب ، اجزاي بدن ، روده ها و شرايين را از خستگي بيرون مي آورد . زيرا در اثرعمليات مداوم و شبانه روزي ، قسمت هاي مختلف بدن ، سست و ضعيف مي گردد . اشتباه نشود اينکه گفتيم در اثر روزه گرفتن استراحت مي کند ، معناي آن اين نيست که از عمل باز مي ماند ، بلکه معناي آن اين است که از سرعت عمل خود مي کاهد تا استراحت کند و خستگي خود را بگيرد و بدين ترتيب روزه ، ضعف ، احتقان (بند آمدن ادرار)، چاقي بدن ، تصلب شرايين و زخم معده را برطرف مي سازد. درست به همين دليل است که مي گوييم ، روزه عمر را طولاني ميکند ، به جسم نشاط مي دهد و انسان را از کسلي و سستي نجات مي بخشد و از مرض ها و دردها آزاد مي کند . اخيراً در اروپا و بسياري کشورهاي ديگر بيمارستان هايي افتتاح شده که از طريق روزه ، بسياري از بيماري ها و مرض ها را معالجه مي کنند . وقتي ماه رمضان فرا مي رسد برنامه هاي زندگي عوض مي گردد و همين تغيير برنامه ، روح انسان را تازه مي کند و به انسان نشاط ميدهد ، زيرا روح انسان ، تغيير برنامه هاي خوراک و خواب و امثال آن را درک مي کند . اين مطلبي است که تجربه و روان شناسي آن را روشن ساخته است . به روزه داران در هنگام افطار نشاطي دست مي دهد که با هيچ نوع نشاط ديگري برابري نمي کند .زيرا شخصي که در طول روز بايستي بعضي از مسائل را رعايت مي کرده(خوردن - آشاميدن) هنگام افطار احساس مي کند از اين قيد و بند رهايي يافته و همين درک آزادي ، يک نوع خرسندي براي انسان به ارمغان مي آورد . در روايت وارد شده است که براي روزه دار ، دو خرسندي وجود دارد : يک خرسندي به هنگام افطار و ديگري موقع ديدار خدا .
در اثر روزه اطمينان و آسايش براي انسان به وجود مي آيد ، زيرا انسان درک مي کند که با روزه داري با خداي جهان و آفريننده خود رابطه پيدا کرده است . قرآن کريم مي فرمايد : آگاه باشيد که با ذکر خدا قلب انسان اطمينان پيدا مي کند و بدون ترديد ، اطمينان ، از بهترين وسايل دفع کننده اضطراب و وحشت و ترس است.
روزه از ديدگاه دانشمندان
دکتر الکسيس کارل در کتاب انسان موجود ناشناخته مي نويسد : با روزه داري قند خون در کبد مي ريزد و چربي هايي که در زير پوست ذخيره شده اند و پروتئين هاي عضلات و غدد و سلول هاي کبدي آزاد مي شوند و به مصرف تغذيه مي رسند.
دکتر کارل مي گويد : لزوم روزه داري در تمام اديان تأکيد شده است . در روزه ابتدا گرسنگي و گاهي نوعي تحريک عصبي و بعد ضعفي احساس مي شود ، ولي درعين حال ، کيفيات پوشيده اي که اهميت زيادي دارند ، به فعاليت مي افتند و بالاخره تمام اعضاء مواد خاص خود را براي نگه داري و تعادل محيط داخلي و قلب قرباني مي کنند و به اين ترتيب روزه تمام بافت هاي بدني را مي شويد و آن ها را تازه مي کند . دکتر ژان فروموزان روش معالجه با روزه را شست و شوي اعضاي بدن تعبير مي کند که در آغاز روزه داري ، زبان باردار است ، عرق بدن زياد است ، دهان بدبو است و گاه آب از بيني راه مي افتد ، که همه اين ها علامت شروع شست وشوي کامل بدن است .پس از سه چهار روز بو برطرف مي شود . اسيد اوريک ادرار کاهش مي يابد و شخص احساس سبکي و خوشي خارق العاده اي مي کند . در اين حال اعضا هم استراحتي کافي دارند .دکتر تومانيانس راجع به فوايد روزه داري مي نويسد : فايده بزرگ کم خوردن و پرهيز نمودن از غذاها در يک مدت کوتاه آن است که چون معده در طول مدت يازده ماه مرتب پر از غذا بوده در مدت يک ماه روزه داري مواد غذايي خود را دفع مي کند و همين طور کبد که براي حل و هضم غذا مجهور است دائماً صفراي خود را مصرف کند ، در مدت سي روز ترشحات صفراوي را صرف حل کردن باقي مانده غذاي جمع شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتيجه کم خوردن غذا ، اندکي فراغت را حاصل نموده و رفع خستگي مي نمايد . روزه يعني کم خوردن و کم آشاميدن در مدت معيني از سال و اين بهترين راه معالجه وحفظ تندرستي است ، که طب قديم و جديد را از اين حيث متوجه خود ساخته . مخصوصاً امراضي را که بر دستگاه هاضمه ، به خصوص کليه و کبد عارض مي شود و به توسط دارو نمي توان آن ها را علاج نمود ، روزه به خوبي معالجه مي نمايد . چنانچه بهترين دارو براي برطرف ساختن سوء هاضمه نيز روزه گرفتن است .
دکتر گونل پا مي گويد : چهار پنجم بيماري ها از تخمير غذا در روده ها ناشي مي شود که همه با روزه اصلاح مي گردد. دکتر آلکسي سوفورين در کتاب خود مي نويسد جسم به هنگام روزه به جاي غذا از مواد باقي مانده در بدن استفاده کرده و آن ها را مصرف مي نمايد و بدين وسيله مواد کثيف و عفوني اي که در جسم هست و ريشه و خميره بيماري ها از آن ها است از بين مي رود . روزه سبب بهبودي همه بيماري ها است . بنابراين شايسته است که جسم خود را به وسيله روزه ، نظيف و پاکيزه کنيد .
دکتر کاريو امريکايي مي نويسد : هر شخص بيمار بايد در سال مدتي از غذا پرهيز کند ، زيرا مادامي که غذا به تن مي رسد ميکروب ها در حال رشدند ، ولي هنگامي که از غذا پرهيز مي کند ، ميکروب ها رو به ضعف مي روند . وي هم چنين مي افزايد روزه اي که اسلام واجب کرده ، بزرگ ترين ضامن سلامتي تن مي باشد.
نکاتي پيرامون روزه داري
روزه از نظر بهداشت جسم و سلامتبدن و ابعاد ديگر داراى فوايد فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاكسازى آن از انواع غذاها كه موجب انواع بيمارىهاست اثرات فوق العادهاى دارد.
معده، مركز بيماريها
پيامبر خدا فرمود: «المعدة بيت كل داء، و الحمئة راس كل دواء»
معده مركز و خانه هر دردى است، و پرهيز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زياد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.
پيامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود
پيامبر عظيم الشان اسلام در يك بيانيه كوتاه، اثرات و فوائد سه چيز را به اين شرح بيان مىفرمايد: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد كنيد تا مستغنى شويد، كه غنائم جنگى باعث استغنا مىباشد، دوم، روزه بگيريد تا صحت و سلامتى خويش را تضمين كنيد، سوم، سفر كنيد تا مالدار شويد، زيرا مسافرت و حمل كالاى تجارتى از شهرى به شهر ديگر يا از كشورى به كشور ديگر باعث رفع نيازمندىهاى جامعه و عمران كشورها مىگردد، در اين سه جمله پيامبر(صلى الله عليه و آله) سه باب از درهاى علم: جهاد (كه خود باعث تمكن و امكانات مالى مىشود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روى ما مىگشايد.
امام على(ع) در فلسفه روزه چه مىفرمايد؟
ما اگر پوياى فلسفه روزه و حكمت تشريع آن باشيم و از خواص و فوائد آن بخواهيم اطلاعات بيشترى پيدا كنيم و به اشكال تراشيهاى منتقدين پاسخ اقناع كننده بدهيم به سخنان حكيمانه و درربار حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه گوش فرا مىدهيم در قسمتى از اين خطبه امام مىفرمايد: «و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات، تسكينا لاطرافهم، و تخشيعا لابصارهم، و تذليلا لنفوسهم و تخفيضا لقلوبهم، و اذهابا للخيلاء عنهم لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحقوق البطون بالمتون من الصيام تذللا» : اميرمؤمنان عليه السلام به دنباله مطالب ارزشمندى مىفرمايد: از خدا بترسيد و از كيفر تباهكارى در دنيا، و از زيان ستمگرى در آخرت ... و خداوند بندگان مؤمنش را حفظ مىفرمايد، به وسيله نمازها و زكاتها، ( و سپس فوائد و پارهاى از علل و فلسفه روزه را بيان مىفرمايد) و كوشش در گرفتن روزه در روزهاى واجب، براى آرام ماندن دست و پا و اندام و ديگر ايشان (از معصيت و نافرمانى) و چشم به زير انداختنشان و فروتنى جانهاشان، و زبونى دلهاشان، و بيرون كردن كبر و خودپسندى از آنان، چون در نماز است ماليدن رخسارهاى نيكو براى فروتنى، و (هنگام سجده نمودن) چسبانيدن اعضاء شريفه (هفت موضع) را به زمين براى اظهار كوچكى و «ذلتبه پيشگاه با عظمتش» و در روزه رسيدن شكمها به پشتها براى خضوع و ناچيز دانستن خويش كه روزه و نماز و زكات فلسفهاش سازندگى و تزكيه، و تذلل و تقلل به پيشگاه حضرت حق است، و از چيزهائى است كه مىتواند آدمى را از چنگ شيطان نجات بخشد، و از انواع بيماريهاى ظاهرى و باطنى برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا ياد آدمى دهد، مخصوصا روزه است كه از امتيازات بخصوص برخوردار است، كه پاداش آن فقط به خداوند بزرگ برگزار شده است. كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) درجائى ديگر مىفرمايد:«و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق» .
روزه براى آزمايش اخلاص مردم است
خداوند روزه را براى آزمايش اخلاص مردم واجب فرموده است، كه روزه در اخلاص عمل بسيار مؤثر است، يعنى كسى كه روزه مىگيرد و تمامى روز را با همه امكان بخوردنيها و آشاميدنىهايى كه در اختيار دارد، در عين حال امساك مىنمايد، جز اخلاص به پيشگاه حضرت حق مفهومى ديگر ندارد، و در قسمتى از نهج البلاغه مىفرمايد: «و صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب» و يكى از دلائل وجوب روزه اين است كه روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهى، يعنى روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصى انسان است، كه به وسيله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست مىآيد.
خدايا از گرسنگى بتو پناه مىآوريم
فوائد كم خورى از نظر بهداشت و تندرستى جسم و روح، درست است كه آدمى تاب گرسنگى زياد را ندارد، و اسلام هم نخواسته است كه انسان خود را در زحمت تحمل گرسنگى زياد قرار دهد، بلكه در بعضى روايات رسيده است: «اللهم اعوذبك من الجوع» : خدايا از گرسنگى به تو پناه مىبرم، ولى در عين حال بايد متوجه بود، كه مقدارى از گرسنگى براى انسان لازم است! و فوائد بسيارى در بردارد، و بر عكس پورخورى و سير بيمارى زيادى به همراه مىآورد.
از نظر بهداشت و تندرستى، بايد غذا كمتر مصرف شود، و هنوز اشتهاء تمام نشده، دست از غذا خوردن بكشد، به تجربه ثابتشده است. افرادى كه كم مىخورند، از كسانى كه هميشه سير مىخورند سالمتر مىباشند، و تن درستترند.
ابعادى در فلسفه روزه از بيان امام صادق(ع)
هشام بن حكم از رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد (عليهما السلام) مىپرسد از علت و فلسفه روزه، امام مىفرمايد: «انما فرض الله الصيام ليستوى به الغنى و القير و ذلك ان الغنى لم يكن ليجد مس الجوع، فيرحم الفقير، لان الغنى كلما اراد شيئا قدر عليه، فاراد الله تعالى ان يسوى بين خلقه، و ان يذيق الغنى مس الجوع و الالم ليرق على الضعيف و يرحم الجائع» .
حضرت صادق(عليه السلام): براستى خداوند روزه را واجب كرد، تا به وسيله او بين اغنياء و فقراء مساوات و برابرى به وجود آيد، و اين براى آن است كه ثروتمندانى كه هرگز درد گرسنگى را احساس نكردهاند، به فقراء ترحم نمايند، زيرا اغنياء هرگاه (خوردنى و آشاميدنى را) اراده نمودند (و هوس هر نوع ماكولات و مشروبات كردند) برايشان ميسر است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نموده» كه تا بين بندگانش از فقير و غنى، برابرى به وجود آورد، و اينكه سرمايه داران مسلمان الم جوع و گرسنگى را لمس نمايند، تا بر ضعفاء رقت آوردند، و بر گرسنگان عالم ترحم نمايند.
خصال هفتگانه مخصوص روزهداران
در حديثى طويل حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) چنين نقل مىفرمايد كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «ما من مؤمن يصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارك و تعالى له سبع خصال: اولها يذوب الحرام من جسده، و الثانية يقرب من رحمة الله عزوجل، و الثالثة قد كفر خطيئة ابيه آدم، و الرابعة يهون الله عليه سكرات الموت و الخامسة امان من الجوع و العطش يوم القيمة و السادسة يطعمه الله عزوجل من طيبات الجنة، و السابعة يعطيه الله عزوجل برائة من النار، قال: صدقتيا محمد» .
هيچ مؤمنى نيست كه ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگيرد، مگر آنكه خداى تبارك و تعالى فتخصلت را براى او واجب و لازم گرداند: 1- هر چه حرام در پيگرش باشد محو و ذوب گرداند، 2- به حمتخداى عزوجل نزديك مىشود، 3- (با روزه خويش) خطاى پدرش حضرت آدم را مىپوشاند، 4- خداوند لحظات جان كندن را بر وى آسان گرداند، 5- از گرسنگى و تشنگى روز قيامت در امان خواهد بود، 6- خداى عزوجل از خوراكيهاى لذيذ بهشتى او را نصيب دهد، 7- خداى و عزوجل برائت و بيزارى از آتش دوزخ را به او عطا فرمايد. (پرسش كننده در اين حديث مفصل، عالم يهودى بود) كه عرض كرد راست گفتى اى محمد.
فلسفه و دلائل وجوب روزه از امام رضا(ع)
امام رضا(عليه السلام) در فلسفه و دلائل وجوب روزه مىفرمايد: «انما امروا بالصوم لكى يعرفوا الم الجوع و العطش، فيستدلوا على فقر الآخرة، و ليكون الصائم خاشعا ذليلا مستكينا ماجورا و محتسبا عارفا، صابرا على ما اصابه من الجوع و العطش، فيستوجب الثواب مع ما فيه من الامساك عن الشهوات و يكون ذلك واعظا لهم فى العاجل و رائضا لهم على اداء ما كلفهم و دليلا لهم فى الآجل و ليعرفوا شدة مبلغ ذلك على اهل الفقر و المسكنة فى الدنيا فيؤدوا اليهم ما افترض الله لهم فى اموالهم» .
وقتى از حضرت درباره فلسفه روزه مىپرسند، مىفرمايد: همانا (مردم) مامور به روزه شدند تا بشناسند درد و ناگواريهاى گرسنگى و تشنگى را، و آنگاه استدلال كنند بر سختيهاى گرسنگى و تشنگى و فقر آخرت، (كه پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه شعبانيه مىفرمود: و اذكروا بجوعكم و عطشكم جوع يوم القيمة و عطشة، ياد آوريد از گرسنگى و تشنگى روزه داريتان گرسنگيها و تشنگيهاى روز قيامت را، كه اين يادآورى انسان را به فكر تدارك قيامت مىاندازد كه تا سعى كند، جد و جهد بيشترى در كسب رضاى خداوند و كمك به مخلوق ضعيفش بنمايد و آنان را از امكانات مادى و غير مادى خويش بهرهمند سازد).
(آنگاه امام عليه السلام خصوصيات صائم را اين چنين توصيف مىفرمايد) و هر آينه روزهدار بايد (به پيشگاه خداوند) بندهاى خاشع و ذليل و داراى استكانت و وقار باشد، (و خود و عمل خويش را) ماجور و مثاب دانسته، (و بداند كه اعمال و زحماتش) به حساب مىآيد، (و ناديده گرفته نمىشود) و در همه حال به آنچه كه انجام مىدهد از عبادات عارف باشد، و بر آنچه كه از گرسنگى و تشنگى به او مىرسد صبر كند، و در آن هنگام با امساك از شهوات (و پيروى نكردن از نفس اماره بسوء) مستوجب ثواب فراوانى مىشود، (و خداوند اجر و ثواب عبادت روزهداريش را به او مرحمتخواهد فرمود) و اين اوصاف حميده (كه براى صائم ذكر شد) واعظ خوبى براى روزهداران در دنيا خواهد شد، (كه اثرات وضعى اين اوصاف كاملا در چهره و اعمال و رفتار آنان مشهود خواهد گشت) و رائض و راغب استبر روزهداران بر اداء آنچه كه مكلف به آنند و راهنماى خوبى براى آنان است در عالم عقبى، و آنان بايد بشناسند شدت و اهميت مشكلات فقرا و بيچارگان را كه تا رحمت آورند بر فقراء و مساكين در دنيا، سپس اداء نمايند حقوق آنان را كه خداوند در اموالشان مقرر فرموده است. (يعنى اينطور نباشد كه خود خوب بخورند و بپوشند و ديگران گرسنه باشند).
شاعر عرب «حاتم بن عبد الله طائى» مىگويد:
و حسبك داء ان تبيتببطنة و حولك اكباد تحن الى القد!
يعنى: اين درد براى تو بس است كه شب با شكم پر بخوابى و در گردت جگرها باشد كه قدح پوستى را آرزو كنند (و براى آنان فراهم نشود چه جاى آنكه طعام داشته باشند.
بحثى ديگر در فلسفه روزه از امام رضا(ع)
امام رضا (عليه السلام) در يك پرسش ديگر از فلسفه روزه چنين مىفرمايد: «علة الصوم لعرفان مس الجوع و العطش ليكون العبد ذليلا مستكينا ماجورا محتسبا صابرا فيكون ذلك دليلا على شدائد الآخرة، علت روزه از براى فهميدن الم و درد گرسنگى و تشنگى است، تا بنده ذليل و متضرع و ماجور و صابر باشد و بفهمد شدائد آخرت را، مع ما فيه من الانكسار له عن الشهوات و اعظاله فى العاجل دليلا على الآجل ليعلم مبلغ ذلك من اهل الفقر و المسكنة فى الدنيا و الآخرة» علاوه بر اين كه در روزه انكسار شهوات و موعظه هست از براى امر آخرت تا بداند حال اهل فقر و فاقه را در دنيا و عقبى. بلى اين است قسمتى از فلسفه روزه از بيان حضرت رضا عليه آلاف التحية و الثناء.
بلى روزه از افضل طاعات است، زيرا كه روزه مشتمل بر انكسار شهوات بهيميه است كه شريعت آسمانى و احكام الهى نيامده مگر براى تعديل شهوات و توقيف و مهار آنها كه در حد اعتدال انجام گرفته، و براى تزكيه و طهارت نفس و تصفيه آن از اخلاقيات رذيله، زيرا مقصود از صوم مجرد امساك از اكل و شرب و مباشرت با نسوان نيست، بلكه غرض نهائى آن كف نفس و نگهدارى آن از شهوترانىهاى حيوانى است، چنان كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: الصوم جنة فاذا صام احدكم فلا يرفث و لا يجهل و ان امرء جادله او شاتمه فليقل انى صائم: كه روزه سپرى است از براى شخص، زيرا يكى از شما اگر روزه گرفتسخن زشت نگويد، و كارهاى بيهوده نكند، و اگر كسى با وى مجادله كند يا او را شماتت نمايد، او بگويد من روزه هستم، مراد از اين حديثشريف نبوى (صلى الله عليه و آله) اين است: كه روزه وقايهاى است كه نگه مىدارد آدمى را از انحرافات و لغزشها، كه به واسطه آن از دشمنانى بزرگ چون شيطان نفس، دشمن درونى، خلاصى مىجويد، پس نفس را كنترل مىنمايد از شهوات نابجا، و شيطان را از خود دور مىنمايد.
مجراى نفوذ شيطان را با روزه ضيق نمائيد
بر اين مبنا رسول الله (صلى الله عليه و آله) فرمود: «ان الشيطان ليجرى من ابن آدم مجرى الدم فضيقوا مجاريه بالجوع»، كه شيطان جريان مىيابد و نفوذ مىكند در فرزندان آدم، مانند جريان خون در بدن پس مجارى شيطان را در وجود خود به واسطه گرسنگى يعنى روزه تنگ نمائيد، و الحق، كه روزه بدون اثر چه فايده و ثمرى دارد؟ آرى فائده و اثرى ندارد كه آدمى غذاى ناهار خويش را به افطار تاخير اندازد، و از امساك و اجتناب از يك سرى مبطلات روزه، انواع تهمتها و دروغها و غيبتها و شهوترانىها و هتك حرمتخلق الله و حفظ نكردن ناموس خويش از نامحرمان و سوء تربيت فرزندان و سرعت غضب به حادثه كوچكى و ايجاد ضرب و شتم و صدها گناه ديگر مرتكب شود و بگويد من روزه هستم خير؟ اين نوع روزه اثرى و فايدهاى ندارد، بايد روزه قدرت ساختن و اصلاح نفس داشته باشد و روزه اين قدرت را دارد، لكن اين مائيم ارزش و اهمت او را تشخيص نداديم، و از اين نوع روزههاى بى اثر ثمرى جز گرسنگى و تحمل تشنگى عايد ما نمىشود، و چه فايدهاى است از براى روزهدار كه فريضهاى اداء كند و كبيرهاى مرتكب گردد، و با خيانتبر بندگان خدا در مال و عرض ايشان تجاوز نمايد
روزه رابطه مستقيم با اخلاص دارد
خلاصه كنم و اين بخش را «فلسفه روزه و حكمت مشروعيت» به سخن مولاى متقيان (عليه السلام) مزين نمايم كه امام عليه السلام در آنجا كه فلسفه پارهاى از احكام را تشريح مىفرمايد: «و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق» .
خداوند، روزه را براى آزمايش اخلاص مردم مقرر و فرض فرموده است، و كسى كه به پيشگاه حضرت حق اخلاص ورزد، تمامى اوصافى كه در فلسفه روزه بيان شده استشامل حالش مىشود، و روزه كاملا با اخلاص روزهدار، در رابطه است.
منابع و مآخذ
- اركان الاسلام، ص 108 اين عبارت حديثى است كه از پيامبر اسلام در بحار الانوار، ج 14 روايتشده است، لكن اين كتاب بحارث بن كلده نسبت داده است.
- نهج البلاغه فيض، ص 798.
- حكمت 244 نهج البلاغه فيض الاسلام.
- نهج البلاغه، چاپ صبحى صالح، ص 163.
- مجمع البحرين، ماده جوع.
- وسائل الشيعه، ج 7، ص 3 - و من لا يحضره الفقيه، ص 73، ج 2.
- خصال شيخ صدوق، ص 386.
- وسائل الشيعه، ج 7، ص 4.
- حاتم به عبد الله طائى.
- علل الشرايع صدوق عليه الرحمه.
- از مجموعهاى از سخنان پيشوايان معصوم(ع) استخراج شده است.
- نهج البلاغه، ص 1197.
- روزه، درمان بيماريهاى روح و جسم ص 81 .
- سيد حسين موسوى راد لاهيجى؛ روزه، درمان بيماريهاى روح و جسم ، ص 81 برداشت از سايت استاد انصاريان .
- فلسفه روزه داري ، پايگاه اطلاعرساني طعام اسرار ، برداشت از سايت آفتاب .