faridbensaeed
16th February 2009, 10:18 PM
مديريت و صيانت از مخازن در مناطق نفت خيز جنوب
مخازن هيدروكربوري يكي از مهمترين منابع انرژي جهان به شمار ميروند . با توجه به محدود بودن اين منابع اقدام و برنامه ريزي لازم جهت بهره برداري بهينه از آنها امري حياتي است . به همين دليل امروزه مديريت و صيانت از مخازن اهميت ويژه اي يافته است. متن ذيل حاصل مصاحبه اي است با جناب مهندس طهماسبي رئيس اداره مطالعات مخازن شركت مناطق نفت خيز جنوب.
با تشكّر، در ابتدا مناطق نفتخيز جنوب را معرفي و وظيفه اصلي آن را بيان كنيد؟
شركت مناطق نفتخيز جنوب در حقيقت به عنوان يك بخش بالا دستي (upstream) در صنعت نفت، وظيفه توليد نفت و گاز كشور، و تحويل آن به مبادي ذيربط را برعهده دارد كه بخشي جهت تبديل به فرآورده براي صنايع پايين دستي مثل پالايشگاهها و پتروشيميها، و بخش عمدهاي از آن براي صادرات از كشور اختصاص مي يابد. وظيفه اصلي مناطق نفتخيز، طبق برنامههاي تنظيمي كه وجود دارد، انجام برنامة تعهد شدة خود در راستاي توليد است. البته هر سال اين برنامهها بازنگري ميشوند. علتش هم آن است كه به عنوان يك شركت اصلي و بخش اصلي از صنعت نفت كشور، مناطق نفتخيز موظف است كه تعهداتي را كه دارد كاملاً انجام دهد، زيرا مسائل بسيار زيادي به آن متوسل و سر منشأ بسياري از برنامهها در كشور از اينجاست.
به عنوان كسي كه سالها در زمينه مهندسي مخازن فعاليت كردهايد تعريف شما از مديريت مخازن و تفاوت آن با مهندسي مخازن چيست؟
هدف از مديريت مخازن، اقدام و برنامهريزي لازم جهت بهرهبرداري بهينه از يك مخزن است كسي كه با علم مهندسي مخازن آشنا باشد تفاوت زيادي بين مهندسي مخازن در معناي اعم آن با مديريت مخازن نميبيند. در حقيقت بخش عمده آنچه كه امروزه به عنوان مديريت مخازن اطلاق ميشود در مهندسي مخازن وجود دارد.
دست يافتن به بهرهبرداري بهينه از يك مخزن، مستلزم بررسي جنبههاي اقتصادي آن است، اما قبل از آن، وضعيت مخزن بايد از لحاظ علمي كاملاً مورد بررسي قرار گيرد. در حقيقت بايد ببينيم چه برنامهاي براي توليد از مخزن بايد داشته باشيم و چه طور ميتوانيم بهرهبرداري از ذخاير را به حداكثر برسانيم، چه تأسيساتي نياز داريم و در نهايت برنامه كوتاه مدت و بلندمدت در مورد مخزن تعيين شود.http://andishkadeh.pina.ir/Image/paper/25/untitled.JPG
مجموعه اين مسائل در مديريت مخازن مطرح ميشوند. اما در مديريت مخازن، بخش عمدة وظايف مخصوصاً در بخش علمي به وسيلة قسمت مهندسي مخازن انجام ميشود. در حقيقت مهندس مخزن است كه مشخص ميكند. مخزن چه وضعيتي دارد، چه نوع سيالي در مخزن وجود دارد، وضعيت توليد مخزن به چه شكل ميتواند باشد، ميزان ذخيزة مخزن چقدر است، چه روشي بايد براي توليد از مخزن بكار گرفته شود، چه دورهاي براي بهرهبرداري از اين مخزن تعريف ميشود، چه مخزني به ترزيق گاز يا آب جهت برداشت ثانويه نياز دارد و كارهاي بسيار ديگري كه در حيطة كار مهندس مخزن است، همه به نوعي براي توليد اقتصادي و بهينه از مخزن است كه اين دقيقاً هدف عمدة مديريت مخازن است.
از نظر شما، تعريف صيانت از مخازن چيست؟
صيانت از مخازن، كلمهاي است كه در كتابها زياد با آن برخورد نميكنيد. صيانت در حقيقت به معناي بهره برداري بهينه مي باشد.
در مخزن نفتي كه زير زمين قرار دارد مقداري هيدروكربور به صورت نهشته وجود دارد. صيانت به اين معناست كه با مطالعات دقيق و بكارگيري تكنولوژيهاي مختلف و برنامهريزي خوب سعي شود كه حداكثر مقدار ممكن و حتي اگر شده تمام هيدروكربور موجود استخراج شود. اما در اين ميان مسائل مختلفي طرح ميشوند، از جمله اينكه آيا امكانات تكنولوژيكي موجود است و فيزيك مخزن اين اجازه را به شما ميدهد كه هر چه را كه در مخزن است بيرون بياوريد يا نه؟ و يا اينكه با توجه به شرايط مخزن، ضريب برداشت (Recovery factor) مربوط به مخزن تا چه حد ميتواند افزايش پيدا كند؟
ضريب برداشت خود تابع يك سري مكانيسمهاي توليدي است. در نتيجه مكانسيم مورد استفاده، بر بالارفتن ضريب برداشت تأثير زيادي دارد. براي مثال (gas recycling) مكانيسمي است كه به منظور به حداكثر رساندن بهرهبرداري از ذخاير مايعات گازي مخزن در يك مخزن گاز مايع (gas condensate) استفاده ميشود. در حال حاضر چند پروژه (gas recycling) روي ميدان پازنان كه در حوزه مناطق نفت خيز جنوب قراردارد در حال انجام شدن است.
اين روش در حقيقت مكانيسمي است براي بهرهبرداري بهينه از مخزن كه در جهت صيانت از مخزن قرار دارد. همان طور كه ميبينيد مديريت و صيانت از مخازن مسائلي هستند كه بايكديگر مرتبط هستند و ارتباط آنها به گونه اي است كه نميتوان آنها از يكديگر تفكيك كرد.
همان طور كه ميدانيد اگر برداشت از مخزن، بيشتر از توان آن باشد ، امكان آسيب رسيد به مخزن وجود دارد، همان طور كه قبلاً هم چنين آسيبي به بعضي از مخازن ما رسيده. آيا تعهداتي كه شما هر ساله در زمينة توليد ميدهيد با در نظر گرفتن توان مخازن است؟
تعهداتي كه مناطق نفت خيز در مورد مقدار توليد خود ميدهد به صورت كلي تعهداتي اختياري است نه اجباري. يعني اينكه ما مجبور نيستيم بيش از ظرفيت مخزن توليد كنيم و باعث فشار آمدن به مخزن شويم. اين مقدار توليدي كه اكنون داريم همه براساس توان واقعي توليد مخازن است. هر ساله در تكتك مخازن بازنگري و توان توليدي مخازن محاسبه ميشود و به عنوان برنامه كوتاه مدت ارائه ميشود.
برنامههاي بلند مدت براساس مطالعات كوتاه مدّت ساليانه و مجموعه مطالعاتي كه از قبل انجام شده است، پايه ريزي ميشود. بنابراين در اين سيستم ما مجبور نميشويم بخاطر تعهداتي كه كشور دارد، به مخزن فشار آورده و به آن آسيب برسانيم. توليد صيانتي جزء سياستهاي كلي است كه براي همه مخازن اجرا ميشود و برنامههاي توليد هم از اينجا به ساير مبادي ذير بط در كشور داده ميشود.
براي مديريت موّفق مخازن در مناطق جنوب با چه چالشهايي عمده اي مواجه هستيد؟
مسئله اصلي اين است كه بايد مديريت مخزن در هر حوزه به خود آن منطقه واگذار شود.. يكي از مشكلاتي كه در صنعت نفت وجود دارد، اين است كه در حال حاضر يك از هم گسيختگي در محدودة مسئوليتها وجود دارد. براي مثال مناطق نفتخيز يك سري برنامهها و تعهداتي دارد، ناگهان بدون هماهنگي قبلي يك سري برنامههاي و دستورات ديگري داده ميشود، مثلاً بخشي از اينجا را ميگيرند و به جاي ديگري واگذار ميكنند كه اين عامل از هم گسسته شدن برنامهها ميشود.
براي نمونه براساس سياستهاي دورة قبل وزارت نفت، شركت نفت به وجود آمد محدودة اين شركت هم دائماً در حال گسترش است و هدف از آن هم دقيقاً مشخص نيست.
ميدان آزادگان پس از اكتشاف به شركت اروندان واگذار شد، حال اينكه اين مخزن كنار مخازن توليدي مناطق نفت خيز قرار دارد. همين طور ميدانهاي يادآوران كه در كنار فاو كشف شد و همچنين ميدان دارخوين كه از ميادين مناطق نفتخيز جنوب بود نيز به اين شركت واگذار شده ، ميدان منصوري نيز در حال واگذار شدن است. اين مسائل در روند مديريت مخازن تداخل ايجاد ميكنند و ما را با چالشهاي جدّي مواجه مي سازند.
مخازن هيدروكربوري يكي از مهمترين منابع انرژي جهان به شمار ميروند . با توجه به محدود بودن اين منابع اقدام و برنامه ريزي لازم جهت بهره برداري بهينه از آنها امري حياتي است . به همين دليل امروزه مديريت و صيانت از مخازن اهميت ويژه اي يافته است. متن ذيل حاصل مصاحبه اي است با جناب مهندس طهماسبي رئيس اداره مطالعات مخازن شركت مناطق نفت خيز جنوب.
با تشكّر، در ابتدا مناطق نفتخيز جنوب را معرفي و وظيفه اصلي آن را بيان كنيد؟
شركت مناطق نفتخيز جنوب در حقيقت به عنوان يك بخش بالا دستي (upstream) در صنعت نفت، وظيفه توليد نفت و گاز كشور، و تحويل آن به مبادي ذيربط را برعهده دارد كه بخشي جهت تبديل به فرآورده براي صنايع پايين دستي مثل پالايشگاهها و پتروشيميها، و بخش عمدهاي از آن براي صادرات از كشور اختصاص مي يابد. وظيفه اصلي مناطق نفتخيز، طبق برنامههاي تنظيمي كه وجود دارد، انجام برنامة تعهد شدة خود در راستاي توليد است. البته هر سال اين برنامهها بازنگري ميشوند. علتش هم آن است كه به عنوان يك شركت اصلي و بخش اصلي از صنعت نفت كشور، مناطق نفتخيز موظف است كه تعهداتي را كه دارد كاملاً انجام دهد، زيرا مسائل بسيار زيادي به آن متوسل و سر منشأ بسياري از برنامهها در كشور از اينجاست.
به عنوان كسي كه سالها در زمينه مهندسي مخازن فعاليت كردهايد تعريف شما از مديريت مخازن و تفاوت آن با مهندسي مخازن چيست؟
هدف از مديريت مخازن، اقدام و برنامهريزي لازم جهت بهرهبرداري بهينه از يك مخزن است كسي كه با علم مهندسي مخازن آشنا باشد تفاوت زيادي بين مهندسي مخازن در معناي اعم آن با مديريت مخازن نميبيند. در حقيقت بخش عمده آنچه كه امروزه به عنوان مديريت مخازن اطلاق ميشود در مهندسي مخازن وجود دارد.
دست يافتن به بهرهبرداري بهينه از يك مخزن، مستلزم بررسي جنبههاي اقتصادي آن است، اما قبل از آن، وضعيت مخزن بايد از لحاظ علمي كاملاً مورد بررسي قرار گيرد. در حقيقت بايد ببينيم چه برنامهاي براي توليد از مخزن بايد داشته باشيم و چه طور ميتوانيم بهرهبرداري از ذخاير را به حداكثر برسانيم، چه تأسيساتي نياز داريم و در نهايت برنامه كوتاه مدت و بلندمدت در مورد مخزن تعيين شود.http://andishkadeh.pina.ir/Image/paper/25/untitled.JPG
مجموعه اين مسائل در مديريت مخازن مطرح ميشوند. اما در مديريت مخازن، بخش عمدة وظايف مخصوصاً در بخش علمي به وسيلة قسمت مهندسي مخازن انجام ميشود. در حقيقت مهندس مخزن است كه مشخص ميكند. مخزن چه وضعيتي دارد، چه نوع سيالي در مخزن وجود دارد، وضعيت توليد مخزن به چه شكل ميتواند باشد، ميزان ذخيزة مخزن چقدر است، چه روشي بايد براي توليد از مخزن بكار گرفته شود، چه دورهاي براي بهرهبرداري از اين مخزن تعريف ميشود، چه مخزني به ترزيق گاز يا آب جهت برداشت ثانويه نياز دارد و كارهاي بسيار ديگري كه در حيطة كار مهندس مخزن است، همه به نوعي براي توليد اقتصادي و بهينه از مخزن است كه اين دقيقاً هدف عمدة مديريت مخازن است.
از نظر شما، تعريف صيانت از مخازن چيست؟
صيانت از مخازن، كلمهاي است كه در كتابها زياد با آن برخورد نميكنيد. صيانت در حقيقت به معناي بهره برداري بهينه مي باشد.
در مخزن نفتي كه زير زمين قرار دارد مقداري هيدروكربور به صورت نهشته وجود دارد. صيانت به اين معناست كه با مطالعات دقيق و بكارگيري تكنولوژيهاي مختلف و برنامهريزي خوب سعي شود كه حداكثر مقدار ممكن و حتي اگر شده تمام هيدروكربور موجود استخراج شود. اما در اين ميان مسائل مختلفي طرح ميشوند، از جمله اينكه آيا امكانات تكنولوژيكي موجود است و فيزيك مخزن اين اجازه را به شما ميدهد كه هر چه را كه در مخزن است بيرون بياوريد يا نه؟ و يا اينكه با توجه به شرايط مخزن، ضريب برداشت (Recovery factor) مربوط به مخزن تا چه حد ميتواند افزايش پيدا كند؟
ضريب برداشت خود تابع يك سري مكانيسمهاي توليدي است. در نتيجه مكانسيم مورد استفاده، بر بالارفتن ضريب برداشت تأثير زيادي دارد. براي مثال (gas recycling) مكانيسمي است كه به منظور به حداكثر رساندن بهرهبرداري از ذخاير مايعات گازي مخزن در يك مخزن گاز مايع (gas condensate) استفاده ميشود. در حال حاضر چند پروژه (gas recycling) روي ميدان پازنان كه در حوزه مناطق نفت خيز جنوب قراردارد در حال انجام شدن است.
اين روش در حقيقت مكانيسمي است براي بهرهبرداري بهينه از مخزن كه در جهت صيانت از مخزن قرار دارد. همان طور كه ميبينيد مديريت و صيانت از مخازن مسائلي هستند كه بايكديگر مرتبط هستند و ارتباط آنها به گونه اي است كه نميتوان آنها از يكديگر تفكيك كرد.
همان طور كه ميدانيد اگر برداشت از مخزن، بيشتر از توان آن باشد ، امكان آسيب رسيد به مخزن وجود دارد، همان طور كه قبلاً هم چنين آسيبي به بعضي از مخازن ما رسيده. آيا تعهداتي كه شما هر ساله در زمينة توليد ميدهيد با در نظر گرفتن توان مخازن است؟
تعهداتي كه مناطق نفت خيز در مورد مقدار توليد خود ميدهد به صورت كلي تعهداتي اختياري است نه اجباري. يعني اينكه ما مجبور نيستيم بيش از ظرفيت مخزن توليد كنيم و باعث فشار آمدن به مخزن شويم. اين مقدار توليدي كه اكنون داريم همه براساس توان واقعي توليد مخازن است. هر ساله در تكتك مخازن بازنگري و توان توليدي مخازن محاسبه ميشود و به عنوان برنامه كوتاه مدت ارائه ميشود.
برنامههاي بلند مدت براساس مطالعات كوتاه مدّت ساليانه و مجموعه مطالعاتي كه از قبل انجام شده است، پايه ريزي ميشود. بنابراين در اين سيستم ما مجبور نميشويم بخاطر تعهداتي كه كشور دارد، به مخزن فشار آورده و به آن آسيب برسانيم. توليد صيانتي جزء سياستهاي كلي است كه براي همه مخازن اجرا ميشود و برنامههاي توليد هم از اينجا به ساير مبادي ذير بط در كشور داده ميشود.
براي مديريت موّفق مخازن در مناطق جنوب با چه چالشهايي عمده اي مواجه هستيد؟
مسئله اصلي اين است كه بايد مديريت مخزن در هر حوزه به خود آن منطقه واگذار شود.. يكي از مشكلاتي كه در صنعت نفت وجود دارد، اين است كه در حال حاضر يك از هم گسيختگي در محدودة مسئوليتها وجود دارد. براي مثال مناطق نفتخيز يك سري برنامهها و تعهداتي دارد، ناگهان بدون هماهنگي قبلي يك سري برنامههاي و دستورات ديگري داده ميشود، مثلاً بخشي از اينجا را ميگيرند و به جاي ديگري واگذار ميكنند كه اين عامل از هم گسسته شدن برنامهها ميشود.
براي نمونه براساس سياستهاي دورة قبل وزارت نفت، شركت نفت به وجود آمد محدودة اين شركت هم دائماً در حال گسترش است و هدف از آن هم دقيقاً مشخص نيست.
ميدان آزادگان پس از اكتشاف به شركت اروندان واگذار شد، حال اينكه اين مخزن كنار مخازن توليدي مناطق نفت خيز قرار دارد. همين طور ميدانهاي يادآوران كه در كنار فاو كشف شد و همچنين ميدان دارخوين كه از ميادين مناطق نفتخيز جنوب بود نيز به اين شركت واگذار شده ، ميدان منصوري نيز در حال واگذار شدن است. اين مسائل در روند مديريت مخازن تداخل ايجاد ميكنند و ما را با چالشهاي جدّي مواجه مي سازند.