بهترین دوران زندگی شما چه دورانی بوده و ایا دوست دارید به آن بازگردید؟

[باستان شناس]

همیشه در زندگی لحظاتی هست که دایم با ما هستند شاید ماه ها و سال ها و شاید قرن ها ....

این لحظات میتونند متعلق به دوره کودکی و جوانی و ....باشند ...

ولی نکته مهم اینجاست که احساس ما در آن دوران چی بوده است و آیا اگر اون دوران به سر رسیده دوست داریم برگردیم به اونا ...

اگر کودک هستیم دوست داریم برای همیشه در این دوران باشیم ...

و یا نه دوست داریم زودتر جوان و جوان و جوان تر شویم !

ولی گاهی من میگم کاش همون کودک باقی میموندیم با همون احساسات ساد ه و زیبا که بدون تعارف و بدون ریا بودن !

ولی خب زمان میگذره و ما باید گذر عمر ببنیم ...

پس این تاپیک رو ایجاد کردیم تا همگی ی تلنگری به خودمون بزنیم شاید خفته باشیم و بیدار شویم و یادمون بیات الان چه حسی داریم ...

پس این گوی و این میدان

تاپیک زیر یادتون هست ؟

نظرسنجی: بحث: در كدام دوره از تاريخ ايران دوست داشتيدمتولد و زندگي مي كرديد ؟؟ (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?98153-در-كدام-دوره-از-تاريخ-ايران-دوست-داشتيدمتولد-و-زندگي-مي-كرديد-؟؟)


[golrooz]

[وحید 0319]

سلام من از دوران کودکیم خیلی عقب افتادم خاطرات اون روزا که الان مرور می کنم حس دلتنگی بهم دست میده انگار که مثل برق گذشت

ولی دوست دارم بعضی موقع ها به کودکیم برگردم-بادوستانم-بازی هاش-مدرسه-تکالیف-خواب آلود رفتن سر کلاس- هیجان بازی های زنگ تفریح-اردوهای مدرسه-شیشه شکستن ها-فوتبال بازی کردن ها -شادی های کودکانه -و....یاد خودم بیارم وبا اونا لحظه ای زندگی کنم که یادم نره یه روزی کی بودم والان کجای زندگیم هستم -دوستان خوبی که دلم براشون تنگ میشه وجا داره از دوست خوبم الهام یادی کنم ما باهم همسایه بوذیم و3 مقطع تحصیلی دانشگاه با هم بودیم ورشتمون هم یکی بودوکسی بود که مثل خواهرم دوستش داشتم ولی دست تقدیر مارو از هم جدا کرد و همیشه دلتنگشم وبه یادش شاید جواب سوال خیلی از دوستان باشه که چرا اسم من وحید- الهامه؟
خواستم بگم فرقی نمی کنه که دوستا تون وکسایی که دوستشون دارین پسرن یا دختر مهم اینه که همیشه به یادشون باشین وبراشون دعای خیرکنین وخداهم براتون اون موقع دست تکون میده

[غزل بارون]

سوالتون کمی کلی بود ولی خودم میرم تو جزئیات واسه من سال دوم و سوم دبیرستان یکی از بهترین سال های زندگیم بود سر کلاس خیلی شیطونی میکردم توی یک جمعی بودم که کلاسو میذاشتیم رو سرمون از پرت کردن پاک کن به هم گرفته تا کارای دیگه[nishkhand] سال سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی بخاطر یه اتفاق ناب تو زندگیم هرگز از ذهنم پاک نمیشه دو سال خیلی زیبا و سختی های درس و زندگیم خیلی واسم عزیز بود و هست با اینکه اون دوست نمیدونه ولی همیشه قدردانشونم که دو سال زیبا رو بهم هدیه کردم.سال های دانشگاهیم هم بد نبودن زمانای عید کلاسو تعطیل میکردیم و یا استاد که دیر میومد اعتصاب میکردیم یادش بخیر

[Elohim]

دوران نوجوانی مخصوصا سن شونزده سالگی خیلی برای من خاطره انگیز ناک بود.[shaad]
البته باید بگم که الان هفده سالمه.[bamazegi] ولی شونزده سالگی خیلی سن قشنگیه.[labkhand]

من هر کاری که خواستم رو انجام دادم و شاید بتونم به جرات بگم که از دو لحاظ دیگه دوست ندارم برگردم:
1- چون خیلی توی این سن زحمت کشیدم و کلی کار انجام دادم. و اگه بخوام برگردم دیگه حوصله انجام دادنشو ندارم[nishkhand]
2- چون هیچ کار نکرده ای ندارم که بخوام برگردم و انجام بدم و هیچ کار بدی نداشتم که بخوام برگردم و اصلاحش کنم.[nishkhand]

[spinas2]

من امسال میرم تو 16 سال خیلی هیجان دارم اما سال سوم راهنماییمو خیییییلی دوستدارم
هم خیلی دوستای خوبی داشتم هم خیلی شیطونی میکردیم کل مدرسه مارو میشناختن
بعد از 2 سال رفتم همون مدرسه مدیرمون تا منو دید شناخت کلیم چقولیمو کرد پیش بابام!

[hadi elec]

سلام
والا فکر کنم گزینه ها کامل نباشن
دوران کودکی و نو جوانی رو بر عکس بقیه ادما اصلا دوست ندارم
درس خوندن ها هم که کلا هیییییییییییییییییچ
دانشجویی برام شروع دوران خوبی بود که با تمام افت و خیزش الان شکر خدا به وضعیت خوبی رسیده
نمیدونم چجوریه
ولی من هیچوقت نخواستم به گذشته برگردم و همیشه اون حالتی که توش بودم برام بهترین حالت بوده

[Mr.Engineer]

من هیچکدومشون رو انتخاب نکردم
چون لذت نبردم
دوران ابتدایی یا مدرسه تابستان هم کوره های اجر پزی
دوران راهنمایی مدرسه و تابستان حمالی و میوه فروشی در بازار و همچنین بار زدن ماشین
دوران دبیرستان مدرسه و تابستان سال اول کارخانه قند ( پدرم درومد )
دوم و سوم کوره آجرپزی
دانشگاه درس لعنتی و سه ماهه ترم کارگری
کاش زندگی دنده جلو داشت با 4 میرفتم
هیچکدومش رو انتخاب نکردم
چون هنوز برای زندگی یه ذره امید دارم که خوب بشم
هنور کودکم
عاشق انیمیشن ( کارتونی)
به دلیل کمبود مهر و محبت مردی خجالتی و کمرو و مهربان
دشمن خشونت و بیزار ازدروغ تنفر از بی عدالتی

ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف اگه دوسش داشته باشم برام سخته (گفتن دوسش دارم)

[عرفان سلیم زاده]

من گذشته شیرینی نداشتم اما دلم روشنه و امیدوارم که اینده ای روشن برای خودم رو دیگران می سازم.

[elinaaa]

من که دوران کودکیم انگار بهتر بود چون وقتی بچه ای هیچ غمی نداری،همه چی قشنگه...ولی کم کم که بزرگ میشی هم غمات بیشتر میشه هم اینکه زندگی به قشنگی اون موقع نیست...البته هر دورانی توی زندگی حال و هوای خودشو داره...مثل اینکه من فقط به دوران کودکی رای دادم[nishkhand]

[TERRORIST]

سلام بچه ها دوران خدمت سربازیمو خیلی دوست دارم ولی بین گزینه ها نبوت که انتخاب کنم واقعا عالی بوت هر روزش خاطره بوت و از مرور اون ها لذت میبرم
فرماندم سرهنگ دوم بوت خیلی باحال بوت بهش میگفتم گرگی ولی خداییش هر موقع کار زیاد بوت روز بعدش مرخصی بوتم
ولی خب جدای از شوخی هنوز که عکس های دوست های سربازیمو میبینم به وجد میام و احساس خوبی پیدا میکنم
دوران دانشگاه با وجود فاصله نزدیک دانشگاه تا خونه (به نحوی که درب خونه رو باز میکنم میافتم تو دانشگاه) ولی بافت بچه های دانشگاه و نرخ جنسی اونو اصلا دوست ندارم یعنی اصلا پسر نداره کلاسمون

[داداشی]

هیچ گزینه ای رو نمیزنم
حال رو انتخاب میکنم
دوران کودکی قشنگی داشتم ، به دلیل جهل قشنگ بود، کاری به کار دیگری نداشتیم و لذت بردیم، از این بچه هایی هم نبودم که وقتم رو توی کوچه یا بیرون با بقیه بگذرونم، توی خونه بهترین لذت رو میبردم و تامین میشدم و نیازی به بیرون نداشتم.
خوب این خیلی مفیده اما یه ضرر داشت که خجالتی هم شدم البته کم، اینجوری نبود که وحشتناک خجالتی باشم.
دبستان شیرینی رو داشتم و خاطرات را کامل یادمه در تمامی سالها

راهنمایی شیرین تر داشتم ، من دوران راهنمایی رو دوران کتک و چوب و شیشه و لوله میدونم [nishkhand] از اونجایی که آروم بودم و کسی منو نمیزد بعضی موقع ها به شوخی معلم هارو اذیت میکردم ، میگفتند برو میزنیمت ها به تو شیطونی نمیاد و منم میگفتم خوب هدف منم یه دونه کتکه بزن خلاص شیم.

دبیرستان خوبی داشتیم ، مدیر خیلی بسته و قانونی داشتیم که حتی والدین بچه ها هم ازش متنفر بودند ولی من با تمام اینکه اصلا ازش خوشم نمیاد و پول گزاف (زیاد و غیر قانونی) میگرفت برای شهریه اما یه خوبی داشت اونم این بود که پشت بچه هاش بود نگذاشت حتی یک نفر خلاف کنه یا به سمت اعتیاد بره. حتی وقتی بچه ها میرفتند خونه باز دنبالشون میرفت و با جاسوس بازی حواسش به بچه ها بود. بدبختی منم این بود که دیوار به دیوار این آقا زندگی میکردیم!!!!!

پیش دانشگاهی هم خوب بود، افت تحصیلی [nishkhand] با این که قدم متوسط بود و توی کلاس قد بلند ها بودم همیشه ته کلاس میشستم، ته کلاس که میگم تا آخر قضیه رو بخونید [nishkhand] یادش بخیر

دوران دانشگاه و دوری از خانواده (از قصد انتخابی دور داشتم برای تجربه های جدید، البته جدای گندی که سر دانشگاه سراسری زدم که به اشتباه کاردانی رو قبل کارشناسی زدم و ...) گاهی این تجربه ها خورد کننده بود ولی خوب بود، بهترین دوران هست، به نظر خودم دوران یاد گرفتن زندگی (به فرد بستگی داره) و دوران طلایی.
دوران قبل و درون نامزدی هم که دیگه نگو [bamazegi]
پشت سربازی هم که گیر کردیم و نرفتیم درونش، ولی میدونم اون هم شیرین هست
به نظرم در انتظار مرگ هم زیباست
کلا همه چی زیباست حتی خیلی سختی بکشیم، من اینجا از غم هام و غصه هام نگفتم اما میگفتم با اینکه تلخی زیاد داره، باز هم زیبا بودن و به خاطر آوردنشون هم زیباست.
امیدوارم برای همه زیبا باشه با تمام تلخی ها و شیرینی ها


[golrooz]

[ساتین]

هم سوال سختی بود هم کلی ...
بهترین سال زندگی من دو سال پیش یعنی سال دوم و سوم دبیرستان بود ک موفقیت های زیادی داشتم ...
کلاس های المپیاد که تو دبیرستان خودمون برگذار میشد و ما واسه اینکه وقتمون هدر نره و بیشتر درس بخونیم تو مدرسه میخوابیدم
جالب اینجاست ک تو مدرسه هم هیچی درس نمیخوندیم و گروهی شیطونی میکردیم...[khanderiz][khande]

[Easy Bug]

سلام
ممنون بابت دعوت [golrooz]
بنظرم هر دورانی خوبی و بدی خاص خودشو داره برای همین شیرینی و تلخی مخصوصی هم داره
برای من همشون نسبتاً خوب بودن .......... و الانم هم از بقیه بهتر
ولی اگه بخوام برگردم ، به اول راهنماییم برمیگردم
با اینکه مشکلات بزرگی رو دوباره خواهم چشید ، ولی فقط یه موضوع مدنظرم هست که ارزش داره که از اول شروع کنم (مادی نیست)

ممنون

[باستان شناس]

سلام

من رای دادم به دوران جوانی و دوران دانشجویی و دانشگاهی من از بهترین و برترین و خاطره انگیز ترین دورانی هست که همیشه در ذهن و خاطرم خواهند ماند

هنوزم اکثر مواقع به اون زمان های فکر میکنم و اینک زمان حال رو از بهترین دورانی هست که هر انسان میتونه با بها دادن به اون میتونه ی اینده خوب رو رقم بزنه ...

ایام کودکی و نوجوانی من همش توی جنگ هشت ساله گذشته!
هنوزم یادم هست با مادر و پدرم و برادرام همش تو پناهگاه های زیر زمینی بودیم ولی اون دوران هم لطف خودشو داشت ولی من سوت بمب های مختلفی رو تو ذهنم هنوز می شنوم ....

دوران جوانی خیلی خوبی رو داشتم با اغاز دوران جوانی ازدواج کردم و این پایه ی زندگی خاص شد برام و تا الان هنوزم دوران جوانی خودم رو بهترین میدونم هر چند همیشه غم و شادی در کنار من با من بوده ....

ولی من سن هم اکنون خودم و موقعیت الان خودم رو خیلی دوست دارم و هرگز نمیخوام به گذشته برم ..میخوام حال و اینده رو تجربه کنم ...

ولی الان دوران کارم تو دانشگاه رو خیلی خیلی دوست دارم و میخوام هر چیزی که آموختم رو به بقیه یاد بدم ان شا بتونم مفید باشم ....

به امید موفقیت همه مااااا[golrooz]

[ارغنون]

سلام
من دروان دانشجویی رو انتخاب کردم.
دوران نوزادی که اصلا یادم نمیاد.
تو دوران کودکی تقریبا مثل بزرگترها رفتار می کردم دلم نمی خواد به کودکی خودم برگردم شاید دوست داشته باشم کودکی رو تجربه کنم.
دوره نوجوانیم هم با همه بحرانهاش به طور کاملا سرپوشیده ای سپری شد.
دوران مدرسه رو دوست داشتم ولی تکاملی نبود بیشتر رکود بود تا صعود.
دوره های دیگر رو هم تجربه نکردم تا حدودی زیادی از دوره قبل از مرگ ترس که نه ولی یه جور نگرانی دارم چون هنوز دانسته هام کافی نیست.کار شاید دوره شگفت انگیزی باشه در مورد بازنشستگی اگه یه نوه خوشگل باهوش داشته باشم دوست دارم تجربش کنم در غیر این صورت تنهایی اون موقع رو دوست ندارم!



راستی دوره ازدواج چی؟!

[ریپورتر]

منم چون کلا اتیش میسوزوندم توی همه دوران پس همش بهترین بوده جز این اوایل دانشگاه که اذیت شدم حالا بماند برای چی[nishkhand]

[م.محسن]

اون سالهایی که درست دو سه سالی سال قبل از کنکور بود
بین همسن سالهام تو فامیل چیزی به اسم رقابت وجود نداشت و با هم وقتی می رفتیم شهرستان یه شب هم خونه نبودیم شبا رو تو دهات بیرون میگذرروندیم.
اما یه چیزی به اسم کنکور و رقابت های کذایی اون همه چیز رو به هم زد
بعدش هم دانشگاه و فارغ التحصیلی و کار و ...

[SaSaMc2]

سلام...[golrooz]

100% دروان كودكي...

نه سخت يود...

نه مسئوليتي بود و نه اين همه مشكلات...

جنگ بود ولي دردِ هم وطن رو هر لحظه رو گُردت حس نميكردي...

[shiny7]

دوران دانشگاه از هر دوره ای تا اینجا واسه من بهتر بوده!...
البته کودکی هم خوب بود ولی...
تو دانشگاه من اعتماد به نفس پیدا کردم!
و البته جامعه و اطرافمو بیشتر درک کردم!
من تو دانشگاه خوش نگذروندم!!همین که با تنها دوست یه گوشه جلوی دانشگاه بشینم و نوشیدنی بخوریم و از اطراف...از آدما...از جامعه صحبت کنیم کمکم کرد خیلی چیزا یاد بگیرم...بزرگ بشم!!!به قول آقا sasaMc2 درد هموطنو تو قلبم حس کنم!!