وحید 0319
16th July 2012, 01:47 PM
http://www.aftab-magazine.com/images/bullet.gif گنبد سلطانيهی زنجان
http://www.aftab-magazine.com/d3/images/soltanieh-1.jpg
گنبد سلطانيه
در مسير زنجان به تهران و در فاصلهی سی کيلومتری زنجان، در سمت راست جاده، گنبدی عظيم خودنمايی میکند. گنبد سلطانيه يادآور شکوه و رونقی است که در حدود هفتصد سال پيش در اين شهر جريان داشته است. حمدالله مستوفی در نزهتالقلوب میگويد: «قبل از حملهی مغول در سلطانيهی فعلی هيچگونه اثر ساختمانی نبود و اين ناحيه به شکل مرغزار و چمنزار بوده است. سلاطين مغول پس از استقرار در ايران و پايتخت قرار دادن تبريز، کمکم برای شکار و گذراندن ايام تابستان بدان سو روانه میشدند و با برافراشتن چادرها، ايام استراحت تابستانی را در آنجا سپری میکردند. به همين جهت، اين محل چمنزار يا شکارگاه شاهين ناميده میشد. کمکم پادشاهان بعدی بهخاطر خوش آب و هوا بودن مکان مزبور، تصميم به ايجاد تأسيسات و ساختمانهايی برای اسکان خويش، لشگريان و اطرافيان خود گرفتند».در اواخر قرن هفتم هجری قمری ارغونخان، چهارمين ايلخان مغول، دستور ساخت قلعهای با دور باروی ١٢٠٠٠ گام از سنگ تراشيده در منطقهی سلطانيه را صادر کرد. برای ساخت اين قلعه که دارای کاخ سلطنتی و خانههای متعدد بود، هزاران نفر از معماران و هنرمندان از تبريز به اين منطقه آمدند. ارغونخان در حالیکه ساخت قلعه به پايان نرسيده بود، در آن رحل اقامت افکند و مدتی بعد درگذشت. پسرش غازانخان در ابتدا قصد داشت کار نيمهتمام پدرش را به انجام برساند، وليکن بنا به دلايلی از اين کار منصرف شد و مجدداً تبريز را به پايتختی برگزيد. او بعدها تصميم گرفت در محل سلطانيه، شهری جديد و همچنين برای خودش آرامگاهی مجلل بسازد.
بعد از مرگ او، فرزندش اولجايتو در سال ٧٠٢ هجری قمری تصميم گرفت به آرزوی پدرش جامهی عمل بپوشاند. اولجايتو برای تسريع در ساخت شهر، در محل سلطانيه چادر زد تا مستقيماً پيشرفت امور ساخت شهر را زير نظر بگيرد و بالاخره در سال ٧١٠ هجری قمری کار ساختمان شهر سلطانيه به پايان رسيد. اولجايتو به همين مناسبت، جشن مفصلی گرفت و اين شهر را سلطانيه يعنی محل سلطنت شاهان ناميد. اولجايتو بعد از مدتی اسلام آورد و خود را «سلطان محمد خدابنده» ناميد. بعد از مرگ وی، سلطانيه رو به زوال گذاشت و سرانجام با حملهی تيمور گورکانی ويران شد. البته به احترام سلطان محمد، تيمور آرامگاه او را مورد دستبرد قرار نداد.
اطلاعات ذيل تا حدودی مبين وضعيت و اهميت گنبد میباشد:
- يکی از بزرگترين بناهای آجری جهان از نظر قدمت
- تاريخ ساخت: در فاصلهی سالهای ٧٠٤ تا ٧١٣ هجری قمری
- ارتفاع گنبد: ٤٨ متر
- قطر گنبد: ٢٥ متر
تزئينات گنبد
http://www.aftab-magazine.com/d3/images/soltanieh-4.jpg
نمونهای از تزئينات نقاشی رنگی
در ساخت گنبد از تزئينات مختلفی استفاده شده که برخی از آنها عبارتند از:
- تزئينات آجری
- کاشیکاری
- تزئينات گچی
- نقوش اسليمی
- تزئينات چوبی
- تزئينات نقاشی رنگی
- مقرنس
- تزئينات سنگی
البته غير از تزئينات گنبد، کتيبههای متعددی در داخل و بيرون گنبد وجود دارد که شامل اسامی «الله»، «محمد»، «علی» و تعدادی از آيات قرآن و احاديث است.
اساس طرح بنا بر عدد ٨ قرار دارد. هر چند علت دقيق انتخاب اين عدد معلوم نيست، ولی به احتمال زياد به علت ساختن ساعت آفتابی يا ايجاد ايستايی مستحکم در بنا مورد استفاده قرار گرفته است. ساعت آفتابی، نظر به اهميت تشخيص زمان برای انجام امور مذهبی در ساختمان گنبد تعبيه شده است. به اين ترتيب که اگر نور خورشيد از سوراخ اصلی گنبد بتابد هنگام اذان ظهر است. همچنين نوری که از پنجرههای بزرگ میتابد نشاندهندهی ساعت و نور پنجرههای کوچک مبين دقيقه است.
گنبد سلطانيه از نگاه مستشرقين
پروفسور آندره گدار بنای مزبور را اينگونه شرح میدهد: «به يقين عالیترين نمونهی معماری مغول و يکی از بهترين دستاوردهای معماری اسلامی ايران و از نظر فنی شايد جالبترين آنان است».
http://www.aftab-magazine.com/d3/images/soltanieh-3.jpg
نمونهای از نقوش اسليمی بهکاررفته در بدنههای داخلی گنبد سلطانيه
پروفسور پائولزی نيز معتقد است: «مطمئن هستيم که گنبدی را که بيش از صد سال بعد از ساخت گنبد سلطانيه يعنی سال ١٤١٨ و ١٤١٩ ميلادی توسط برونلسکی و گيبرتی بر روی کليسای سانتاماريا دلفيوره زده شده، از فرم و نحوهی ساختمانی گنبد سلطانيه متأثر گرديده است. چون گنبد سلطانيه تنها نمونهی گنبد دوجدارهی متوازی است که اينجانب در تمام آسيا میشناسم. بنابراين، اثر آن بر روی تنها گنبد اروپايی از اين نوع گنبد يعنی گنبد برونلسکی انکارناپذير است». وی در جای ديگری میافزايد: «رابطههای معماری دو بنای گنبد سلطانيه و کليسای سانتاماريا دلفيوره را به هم نزديک میکند مثلا که هر دو دارای يک نقشهی مرکزی و گنبدی دوجدارهاند».گنبد سلطانيه تا کنون چندبار در زمان صفويه و قاجاريه مرمت شده است و در حال حاضر هم تعميرات اساسی آن هنوز ادامه دارد. در پايان گفتنی است که در اجلاس اخير کميتهی ميراث جهانی يونسکو، اين گنبد در فهرست ميراث جهانی قرار گرفت.
منابع١- سيد افشين اميرشاهی، گنبد سلطانيه يادگار نبوغ و خلاقيت معماران ايرانی، روزنامه همشهری ١٣/٧/١٣٧٧، سال ششم، شماره ١٦٥٩، صفحه ١٩.
٢- احمد اصغريان جدی، کلياتی درباره معماری گنبد سلطانيه، فرهنگ معماری ايران، شمارهی ٢ و ٣، فروردين ١٣٥٥، صص ٦٧-٦٢.
٣- عبدالله قوچانی، گنبد سلطانيه به استناد کتيبهها، انتشارات گنجينه.
٤- سايت اطلاعرسانی گنبد سلطانيه (http://www.sultanieh.ir/)
٥- خبرگزاری ميراث فرهنگی کشور (http://www.chn.ir/)
http://www.aftab-magazine.com/d3/images/soltanieh-1.jpg
گنبد سلطانيه
در مسير زنجان به تهران و در فاصلهی سی کيلومتری زنجان، در سمت راست جاده، گنبدی عظيم خودنمايی میکند. گنبد سلطانيه يادآور شکوه و رونقی است که در حدود هفتصد سال پيش در اين شهر جريان داشته است. حمدالله مستوفی در نزهتالقلوب میگويد: «قبل از حملهی مغول در سلطانيهی فعلی هيچگونه اثر ساختمانی نبود و اين ناحيه به شکل مرغزار و چمنزار بوده است. سلاطين مغول پس از استقرار در ايران و پايتخت قرار دادن تبريز، کمکم برای شکار و گذراندن ايام تابستان بدان سو روانه میشدند و با برافراشتن چادرها، ايام استراحت تابستانی را در آنجا سپری میکردند. به همين جهت، اين محل چمنزار يا شکارگاه شاهين ناميده میشد. کمکم پادشاهان بعدی بهخاطر خوش آب و هوا بودن مکان مزبور، تصميم به ايجاد تأسيسات و ساختمانهايی برای اسکان خويش، لشگريان و اطرافيان خود گرفتند».در اواخر قرن هفتم هجری قمری ارغونخان، چهارمين ايلخان مغول، دستور ساخت قلعهای با دور باروی ١٢٠٠٠ گام از سنگ تراشيده در منطقهی سلطانيه را صادر کرد. برای ساخت اين قلعه که دارای کاخ سلطنتی و خانههای متعدد بود، هزاران نفر از معماران و هنرمندان از تبريز به اين منطقه آمدند. ارغونخان در حالیکه ساخت قلعه به پايان نرسيده بود، در آن رحل اقامت افکند و مدتی بعد درگذشت. پسرش غازانخان در ابتدا قصد داشت کار نيمهتمام پدرش را به انجام برساند، وليکن بنا به دلايلی از اين کار منصرف شد و مجدداً تبريز را به پايتختی برگزيد. او بعدها تصميم گرفت در محل سلطانيه، شهری جديد و همچنين برای خودش آرامگاهی مجلل بسازد.
بعد از مرگ او، فرزندش اولجايتو در سال ٧٠٢ هجری قمری تصميم گرفت به آرزوی پدرش جامهی عمل بپوشاند. اولجايتو برای تسريع در ساخت شهر، در محل سلطانيه چادر زد تا مستقيماً پيشرفت امور ساخت شهر را زير نظر بگيرد و بالاخره در سال ٧١٠ هجری قمری کار ساختمان شهر سلطانيه به پايان رسيد. اولجايتو به همين مناسبت، جشن مفصلی گرفت و اين شهر را سلطانيه يعنی محل سلطنت شاهان ناميد. اولجايتو بعد از مدتی اسلام آورد و خود را «سلطان محمد خدابنده» ناميد. بعد از مرگ وی، سلطانيه رو به زوال گذاشت و سرانجام با حملهی تيمور گورکانی ويران شد. البته به احترام سلطان محمد، تيمور آرامگاه او را مورد دستبرد قرار نداد.
اطلاعات ذيل تا حدودی مبين وضعيت و اهميت گنبد میباشد:
- يکی از بزرگترين بناهای آجری جهان از نظر قدمت
- تاريخ ساخت: در فاصلهی سالهای ٧٠٤ تا ٧١٣ هجری قمری
- ارتفاع گنبد: ٤٨ متر
- قطر گنبد: ٢٥ متر
تزئينات گنبد
http://www.aftab-magazine.com/d3/images/soltanieh-4.jpg
نمونهای از تزئينات نقاشی رنگی
در ساخت گنبد از تزئينات مختلفی استفاده شده که برخی از آنها عبارتند از:
- تزئينات آجری
- کاشیکاری
- تزئينات گچی
- نقوش اسليمی
- تزئينات چوبی
- تزئينات نقاشی رنگی
- مقرنس
- تزئينات سنگی
البته غير از تزئينات گنبد، کتيبههای متعددی در داخل و بيرون گنبد وجود دارد که شامل اسامی «الله»، «محمد»، «علی» و تعدادی از آيات قرآن و احاديث است.
اساس طرح بنا بر عدد ٨ قرار دارد. هر چند علت دقيق انتخاب اين عدد معلوم نيست، ولی به احتمال زياد به علت ساختن ساعت آفتابی يا ايجاد ايستايی مستحکم در بنا مورد استفاده قرار گرفته است. ساعت آفتابی، نظر به اهميت تشخيص زمان برای انجام امور مذهبی در ساختمان گنبد تعبيه شده است. به اين ترتيب که اگر نور خورشيد از سوراخ اصلی گنبد بتابد هنگام اذان ظهر است. همچنين نوری که از پنجرههای بزرگ میتابد نشاندهندهی ساعت و نور پنجرههای کوچک مبين دقيقه است.
گنبد سلطانيه از نگاه مستشرقين
پروفسور آندره گدار بنای مزبور را اينگونه شرح میدهد: «به يقين عالیترين نمونهی معماری مغول و يکی از بهترين دستاوردهای معماری اسلامی ايران و از نظر فنی شايد جالبترين آنان است».
http://www.aftab-magazine.com/d3/images/soltanieh-3.jpg
نمونهای از نقوش اسليمی بهکاررفته در بدنههای داخلی گنبد سلطانيه
پروفسور پائولزی نيز معتقد است: «مطمئن هستيم که گنبدی را که بيش از صد سال بعد از ساخت گنبد سلطانيه يعنی سال ١٤١٨ و ١٤١٩ ميلادی توسط برونلسکی و گيبرتی بر روی کليسای سانتاماريا دلفيوره زده شده، از فرم و نحوهی ساختمانی گنبد سلطانيه متأثر گرديده است. چون گنبد سلطانيه تنها نمونهی گنبد دوجدارهی متوازی است که اينجانب در تمام آسيا میشناسم. بنابراين، اثر آن بر روی تنها گنبد اروپايی از اين نوع گنبد يعنی گنبد برونلسکی انکارناپذير است». وی در جای ديگری میافزايد: «رابطههای معماری دو بنای گنبد سلطانيه و کليسای سانتاماريا دلفيوره را به هم نزديک میکند مثلا که هر دو دارای يک نقشهی مرکزی و گنبدی دوجدارهاند».گنبد سلطانيه تا کنون چندبار در زمان صفويه و قاجاريه مرمت شده است و در حال حاضر هم تعميرات اساسی آن هنوز ادامه دارد. در پايان گفتنی است که در اجلاس اخير کميتهی ميراث جهانی يونسکو، اين گنبد در فهرست ميراث جهانی قرار گرفت.
منابع١- سيد افشين اميرشاهی، گنبد سلطانيه يادگار نبوغ و خلاقيت معماران ايرانی، روزنامه همشهری ١٣/٧/١٣٧٧، سال ششم، شماره ١٦٥٩، صفحه ١٩.
٢- احمد اصغريان جدی، کلياتی درباره معماری گنبد سلطانيه، فرهنگ معماری ايران، شمارهی ٢ و ٣، فروردين ١٣٥٥، صص ٦٧-٦٢.
٣- عبدالله قوچانی، گنبد سلطانيه به استناد کتيبهها، انتشارات گنجينه.
٤- سايت اطلاعرسانی گنبد سلطانيه (http://www.sultanieh.ir/)
٥- خبرگزاری ميراث فرهنگی کشور (http://www.chn.ir/)