PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آنها خودشان را زشت مي‌بينند



نارون1
13th July 2012, 07:39 PM
جام جم آنلاين: خوابيدن روي تخت اتاق جراحي چه احساسي دارد؟ ممكن است بيماري رواني دائما به پزشكان اصرار كند جراحي‌اش كنند؟ آيا ممكن است كسي آنقدر دماغش را عمل كند كه از آن فقط دو حفره روي صورتش باقي بماند يا بخواهد چشم‌هايش را بزرگ‌تر از حد معمول كند يا مثلا توي لب‌هايش آنقدر چربي بگذارد كه 2 برابر اعضاي ديگر صورتش شوند يا تعدادي از دنده‌هايش را از قفسه سينه‌اش بيرون بكشد تا كمرش باريك‌تر شود؟

پاسخ ما به همه اين پرسش‌ها مثبت است چون بيماري رواني بدريخت‌انگاري بدن به جاي آن كه شما را پيش روانپزشك بفرستد، شما را همنشين هميشگي مطب جراحان زيبايي مي‌كند.

«نوعي اشتغال ذهني به نقصي تخيلي در ظاهر يا چهره بيمار، به طوري كه زندگي فرد را بشدت تحت تاثير قرار مي‌دهد.» اين تعريف دكتر سيدهادي معتمدي، روانپزشك از اختلال رواني بدريخت‌انگاري بدن است.

توضيح او به اين معناست كه اين بيماران تصوري اغراق‌آميز نسبت به نوعي نقص در بدنشان دارند. براي مثال احتمال دارد آنها خيال كنند بيني خيلي بزرگي دارند يا شكل جمجمه‌شان اشكال دارد، چشم‌هايشان خيلي ريز است، موهايشان بدشكل است، اندامشان كوچك يا بزرگ هستند و... سرانجام اين خيالات آنقدر قوت مي‌گيرند كه همه دغدغه فرد در زندگي، تلاش براي تغيير نقص جسمي‌اش مي‌شود و اين دلمشغولي، كاركرد‌هاي شغلي و اجتماعي او را تحت تاثير قرار مي دهد. ممكن است اين بيماران واقعا نقصي هم در بدنشان داشته باشند با اين حال باور آنها نسبت به اين نقص، بيش از آن چيزي است كه واقعا وجود دارد.

سن بحران، 15 تا 30 سالگي

براساس پژوهش‌هاي روانپزشكي منتشر شده در سطح جهان، سن شايع بروز اين اختلال رواني از 15 تا 30 سالگي است.

دكتر معتمدي مي‌گويد: آمار دقيقي از ميزان شيوع اين بيماري در جامعه وجود ندارد چراكه بيشتر اين بيماران به جاي مراجعه به روانپزشك سراغ جراحان زيبايي مي‌روند تا با جراحي، نقص عضو تخيلي‌شان را برطرف كنند.

با اين حال، اين عضو هيات علمي دانشكده توانبخشي بهزيستي توضيح مي‌دهد كه انجمن روانپزشكي آمريكا، پژوهشي محدود را براي سنجش ميزان شيوع اين اختلال رواني در ميان دانشجويان آمريكايي انجام داده است كه نشان مي‌دهد حدود 25 تا 50 درصد از اين جوانان، چنين مشكلي دارند.

گرچه اين پژوهش در حوزه‌اي محدود انجام شده است، اما به هر حال مشت نمونه خروار است و اين آمار ثابت مي‌كند شيوع اختلال بدريخت‌انگاري در ميان جوانان كم نيست.

او مي‌گويد: اختلال بدريخت‌انگاري بدن با افسردگي، روانپريشي و اضطراب همراه مي‌شود به طوري كه 90 درصد اين بيماران مبتلا به افسردگي هستند. ميزان اعتماد به نفس و مقبوليت از خود، در بدريخت‌انگارها بسيار پايين است. به همين دليل آنها در برخورد با افراد ديگر راحت نيستند و در موقعيت‌هاي اجتماعي احساس مي‌كنند زير ذره‌بين اطرافيان قرار گرفته اند.

اين روانپزشك هشدار مي‌دهد: پژوهش‌هاي پزشكي در سطح جهان گوياي آن است كه حدود يك‌سوم اين بيماران خانه‌نشين مي‌شوند و يك‌پنجم آنها ممكن است اقدام به خودكشي كنند.

خفتن زير تيغ جراحي

تمايل بيش از حد به جراحي‌هاي زيبايي مكرر از علايم بدريخت‌انگاري است.

معتمدي با اشاره به پرونده يكي از بيمارانش شرح مي‌دهد: اين بيمار آنقدر بيني‌اش را جراحي كرده بود كه از آن فقط 2 حفره كوچك روي صورتش باقي مانده بود و هنوز هم قصد داشت بيني‌اش را جراحي كند، اما پس از گذراندن دوره درماني روانپزشكي‌، از جراح زيبايي‌اش شكايت كرد!


به گفته او در برخي از كشورها، هر فرد پيش از جراحي زيبايي بايد تحت مشاوره روانپزشكي قرار بگيرد تا از سلامت روان او اطمينان حاصل شود. با اين حال در برخي كشورها مانند ايران، اين مشاوره انجام نمي‌شود و به همين دليل، براساس آمارها بيشتر شكايت‌هاي پزشكي به جراحان زيبايي مربوط مي‌شود چون بدريخت‌انگارها حتي پس از جراحي‌هاي موفقيت‌آميز نيز احساس رضايت نمي‌كنند در حالي كه در بيش از 50 درصد موارد، درمان‌هاي روانپزشكي بر اين بيماران تاثير مثبتي دارد و نظر آنها را درباره جراحي عوض مي‌كند.


اين عضو هيات علمي دانشكده توانبخشي بهزيستي مي‌گويد: قسمت‌هايي از بدن كه بدريخت‌انگارها نسبت به آنها حساسيت دارند به ترتيب ميزان حساسيت، موي سر، بيني، پوست، چشم، سر، لب‌ها، چانه، شكم، سينه، باسن، پاها و بعد ديگر اندام‌ها هستند.


بنابر توضيح او، اختلال بدريخت‌انگاري هميشه براي كم‌كردن جزئي اضافه از بدن نيست و در مواردي هدف فرد افزودن به بخشي از بدن است. دكتر معتمدي در اين باره مثال مي‌زند: برخي از كساني كه سراغ بدنسازي مي‌روند صرفا به بزرگ كردن غيرطبيعي قسمت‌هايي از بدن گرايش دارند و هدفشان ورزش نيست.


او همچنين به جراحي‌هاي زيبايي شايع ميان دختران و زنان اشاره مي‌كند و مي‌گويد: گروهي از اين جراحي‌ها، مثل بزرگ كردن بيش از اندازه لب‌ها و... هيچ تاثيري بر زيبايي افراد ندارد و حتي چهره آنها را غيرطبيعي و زشت مي‌كند و اگر اين افراد پيش از جراحي، مشاوره‌اي روانپزشكي داشته باشند شايد هرگز اقدام به جراحي نكنند.






- - - به روز رسانی شده - - -

چطور با زشت بودن خود سازش کنیم؟؟


از نگاه کردن به آینه، افسرده شدن و اجتناب از دیدن تصویر خود، نامناسب جلوه کردن در محافل اجتماعی خسته شده اید؟ ناامید نشوید. در اکثر مواقع، زشتی فقط نوعی نگرش است که ما اتخاذ می کنیم. اما حتی اگر از نظر فیزیکی هم واقعیت داشته باشد، همیشه راه هایی برای غلبه بر آن وجود دارد.

● مراحل

۱) لبخند بزنید.

چه باور کنید یا نه، این لبخند زدن یا نزدن افراد است که بخش اعظمی از جذابیت آنها را تشکیل می دهد. اگر به فیلم هایی که تابه حال دیده اید فکر کنید، کدام هنرپیشه ها بودند که همیشه خوشتیپ ترین و جذابترین تلقی می شدند؟ مطمئناً آنهایی که همیشه یک لبخند زیبا و جذاب برای بیننده ها روی لبانشان داشته اند. مغز ما طوری برنامه ریزی شده است که از نوزادی جذب لبخند دیگران می شویم و لبخند زدن واقعاً می تواند معجزه کند. مردم اگر حتی قیافه شما را به یاد نداشته باشند، همیشه آن لبخند زیبا و خنده از ته دلتان را به یاد خواهند آورد.

۲) خود را زیبا تصور کنید.

اکثر اوقات افرادیکه احساس می کنند زشت هستند خود را از ترس صدمه دیدن از جامعه دور می کنند. به نظر آنها، عدم پذیرش جامعه که کاملاً قابل انتظار است واقعاً شایسته آنهاست. اما اینطور نیست. هیچکس حق ندارد درمورد ظاهر شما قضاوت کند، بجز خودتان و اگر تصمیم بگیرید که خوش ظاهر باشید، حتی اگر بینی شما بزرگ باشد یا شکم بزرگی داشته باشید یا نصف صورتتان سرطانی باشد، آنچه به دیگران منعکس می کنید، فردی خوش ظاهر خواهد بود. اکثر اوقات مردم فقط به این دلیل می گویند که یک نفر زشت است که خودش چنین تصوری از خود دارد.

۳) جلوی آینه بایستید، به آنچه می بینید طوری واکنش دهید که انگار یک نفر دیگر است.

شما شایستگی این را دارید که حداقل با همان احترامی که با یک غریبه برخورد می کنید، با خودتان برخورد کنید. مطمئناً هیچوقت بی مقدمه به یک غریبه نمی گویید که "اه، چقدر تو زشتی!" پس با خودتان هم اینکار را نکنید. با خودتان مودب باشید و سعی کنید به هر طریقی که می توانید به آن فردی که جلوی آینه می بینید کمک کنید تا زیباتر به نظر برسد و احساس بهتری نسبت به خود پیدا کند.

۴) هر روز وقتی بیرون می روید، خوب لباس بپوشید و به خودتان برسید.

این یعنی شلواری خوش قواره و پیراهنی اتوکشیده تن کنید و موهایتان را هم تا حد ممکن به زیباترین حالت خود درست کنید. شاید در اول کار به نظرتان وقت تلف کردن باشد اما آنهایی که متقاعد شده اند که زشت هستند معمولاً سعی می کنند که خود را در خانه پنهان کنند و هیچکس را نبینند. اما باز هم خودتان، خودتان را خواهید دید و این است که واقعاً مهم می باشد. وقتی عادت کنید که تمام روز خوب به نظر برسید، اتوماتیک وار تصور خواهید کرد که فرد خوش ظاهری هستید و به سایرین هم با همین تفکر واکنش خواهید داد. و این چرخه آنقدر ادامه پیدا میکند که واقعاً زیبا می شوید و متعجبانه خواهید دید که یک روز هر کس با دیدنتان، تحسینتان خواهد کرد.

۵) تحمل کنید.

مهم نیست که اول کار چقدر احساس حماقت کنید، اما این مراحل را خوب به یاد داشته باشید: لبخند، جذاب تصور کردن خود، محترمانه برخورد کردن با خود درست مثل یک غریبه، و زیبا کردن و رسیدن به خود. مهم نیست که تغییر طرز فکرتان چقدر طول بکشد، هیچوقت نباید تسلیم شوید. پیشرفت واقعی همیشه تدریجاً به وجود می آید.

۶) از آرایشگرتان بخواهید یک مدل موی جدید روی سرتان پیاده کند،

کمی آرایش کنید، و با خودتان خوب برخورد کنید. در خرید لباس بیشتر دقت کنید و چیزی را بخرید که واقعاً برازنده تان باشد.

۷) دریچه قلبتان را برای دوستی باز کنید.

خواهید دید که وقتی دوستان بیشتری داشته باشید، اعتماد به نفستان تا جایی بالا می رود که خودتان را واقعاً زیبا خواهید دید.

● نکات

▪ یادتان باشد، بعضی از افراد جذاب محبوب ما چندان هم زیبا نیستند. شاید خیلی ها واقعاً نمونه بارز زیبایی به حساب نیایند اما ما آنها را به خاطر روحیه جذاب، دلپذیر و پرانرژیشان دوست داریم. زیبایی خنده ماست؛ به شکل ابرو نیست بلکه در نحوه استفاده شما از آن ابرو است.

▪ زیبایی نیز به همان اندازه زشتی یک فریب است. آرایش صورت هنرپیشه محبوبتان را بردارید و آنوقت است که شوکه می شوید که دقیقاً قیافه دوران دبیرستان شما را دارد. حتی اگر زشت هم نباشد، یک دست لباس زشت و بی قواره تن او کنید و ببینید که چقدر زشت به نظر خواهد رسید.

▪ اعتماد به نفس از زیبایی ظاهر جذب کننده تر است. صاف بایستید، سرتان را بالا نگه دارید و در چشمان مردم خیره شوید.

▪ یادتان باشد که همه جوانب ظاهر برای همه افراد زیبا نیست و خیلی اوقات ویژگی هایی که به نظر یک نفر زشت می آید برای دیگران زیبا است.

▪ اگر نمی دانید که چطور باید خوب لباس بپوشید، کسی از اطرافیانتان را که به نظرتان فردی خوش لباس است که پیدا کنید و ببینید که چطور لباس می پوشد و لباسهایی را در کمدتان پیدا کنید که شبیه سبک لباس پوشیدن او باشد. راحت و کلاسیک لباس بپوشید. اگر به نظرتان می آید که شکمتان از شلوار جینتان بیرون زده است مطمئن باشید که آن شلوار هیچ زیبایی به شما نخواهد داد پس دور بریزیدش.

▪ یک مدل موی جدید برای خود انتخاب کنید. شاید تعجب بکنید که یک تغییر ساده در مدل مو چطور می تواند ظاهر شما را از این رو به آن رو کند.

▪ همیشه به خودتان بگویید که زیبایید چون واقعاً هستید.

▪ یادتان باشد، زیبایی مسئله ای کاملاً نسبی است. برای تحت تاثیر قرار دادن یک نفر ظاهرتان را تغییر ندهید. بهترین کار این است که همیشه خودتان باشید.

▪ به خاطر بسپارید فقط خودتان بدترین منتقد خودتان هستید. وقتی اعتماد به نفس در شما ایجاد شد، مطمئناً دیگر خیلی به خودتان سخت نخواهید گرفت.

● هشدارها

▪ اول از همه اینکه، بدانید که شما زشت نیستید! همه فکر می کنند که اشکالی دارند درحالیکه در واقعیت آن افراد زیباترین و جذاب ترین ها هستند.

▪ هیچوقت از مردم نپرسید که آیا فکر می کنند شما زشت هستید یا نه. ممکن است واقعاً اذیتشان کند. از این گذشته، مطمئناً اگر زشت هم باشید، آنها مستقیم این را به شما نخواهند گفت.

▪ آشکار است که شما زیبا هستید. رمز موفقیت فقط در اعتماد به نفس است. و بهترین راه برای به دست آوردن این است که دوستانه تر با مردم برخورد کنید. برای شروع مکالمه پا پیش بگذارید و از دیگران سوال کنید، همین مکالمات آشنایی هایی به وجود می آورد که این آشنایی ها منجر به دوستی می شوند. و آنوقت است که مردم واقعاً می بینند که چقدر زیبا هستید.

نارون1
13th July 2012, 07:39 PM
دکتر غلامحسين غفارپور /متخصص پوست و مو و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران
... و حتي سوسک هم زيباست

خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد، پس چيزي را زشت خلق نمي‌کند. هرچه در اين دنيا وجود دارد زيباست. من اعتقاد راسخ دارم که در طبيعت هيچ زشتي‌اي وجود ندارد و ايراد از نگاه ماست...

شايد يک سوسک به نظر ما زشت برسد اما بدون شک سوسک نر و ماده، جذابيت‌ها و زيبايي‌هايي براي يکديگر دارند و نظر هم را جلب مي‌کنند!


نگاه ما بايد مثبت باشد تا متوجه زيبايي‌ها شويم. زدن عينک بدبيني، داشتن نگاهي منفي و ايراد گرفتن از همه چيز، زندگي را براي خود ما تلخ و نازيبا مي‌کند. گاه جنگ‌ها، خشونت‌ها، دشمني‌ها و سودجويي‌هايي به وجود مي‌آيد که همه زيبايي‌ها را از بين مي‌برند و هم ما و هم نسل بعدي را از آن محروم مي‌کنند. جنگ را تصور کنيد؛ همه تلخي‌ها و درد جنگ را که کنار بگذاريم، نبايد فراموش کنيم که چشمان ما را از ديدن همه زيبايي‌ها هم محروم مي‌کند.


هرچند زيبايي مفهومي نسبي است و در هيچ دوره و مکاني ثابت باقي نمانده است. امروزه کمتر کسي زنان صد سال پيش را زيبا مي‌داند اما آنها در زمان خود، اين صفت را دارا بوده‌اند. تغيير ملاک‌هاي زيبايي، هم احساسي است و هم نتيجه تبليغات بي‌حد و حصر محصولات آرايشي و بهداشتي. نمي‌دانم چرا بيشتر زنان دنيا مرغ همسايه را غاز مي‌دانند. ايراني‌ها موي بلوند دوست دارند و اروپايي‌ها چشم و موي مشکي! هيچ‌کس جز خود خانم‌ها تا اين حد در انتخاب ملاک‌هاي زيبايي تاثير ندارند.


ما انسان‌ها قدر زيبايي‌هايمان را نمي‌دانيم و هميشه به فکر افزايش و بهبود آن هستيم. آنچه اين روزها به اسم زيبايي مي‌شناسيم، تنها يک مورد نيست بلکه کنارهم قرار گرفتن مجموعه‌اي از زيبايي‌هاست. تا فردي همه زيبايي‌هاي ظاهري را يکجا نداشته باشد، آن را زيبا نمي‌دانيم. بايد از علم و تکنولوژي سپاسگزار باشيم که امکان هر تغييري براي رسيدن به مجموعه‌اي از زيبايي‌ها را براي ما ممکن کرده‌اند. هرچند که خود من، به عنوان فردي که هر روز مراجعه‌کنندگان بسياري دارد که طالب زيبايي هستند، هچ‌کس را زشت نمي‌بينم و هرچند که بسياري از آنها «زيبايي» را از من طلب مي‌کنند.




ایران سلامت

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد