PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زير آسمان دشتستان



وحید 0319
9th July 2012, 01:17 AM
​با نگاه به گرماي بسيار و تابستان هاي دراز منطقه، در گذشته سازندگان سبك و ساختار خانه ها را گونه اي بر مي گزيدند كه بيش ترين بهره بري را از باد ها و كوران و جا به جايي هوا را داشته باشد و كم ترين پرتو و گرماي خورشيد درون آن راه پيدا كند. از اين روي خانه ها بيش تر در سمت و سوي وزش باد ها و با درب و پنجره هاي بسيار و رو به شمال ساخته مي شدند و اندازه و گستره ي حياط ها نيز بزرگ و گاهي چندين برابر زير بناي ساختمان و اتاق ها بودند. مصالحي كه در ساخت خانه ها به كار مي رفتند بيش تر موادي بودند كه در نزديكي شهرها و روستاها و به فراواني در دسترس مردم بودند همچون سنگ، خاك رس، چوب، شاخ و برگ درختان و چاري. چاري: گردي است مانند گچ اما اندكي تيره تر كه از پختن گونه اي خاك كه كان هاي آن در همه جاي دشتستان فراوان است به دست مي آيد. تا نزديك به پنجاه سال پيش اين مواد همه ي مصالحي بودند كه در منطقه ي دشتستان براي ساخت خانه و سرپناه به كار مي رفت. تا اين زمان سبك و ساختار و شيوه خانه سازي و بخش هاي گوناگون آن چنين بوده است:
در ساخت ديوارها چه ديوار دور خانه ها چه ديوار اتاق ها از خشت خام بهره مي گرفتند. درازا و پهنا و كلفتي اين خشت ها يكي پس از ديگري نزديك به 12×25×50 سانتي متر بود. براي پايندگي بيش تر خشت ها كمي كاه به گل آن ها افزوده مي شد. ديوار اتاق ها با پهناي بسيار ساخته مي شدند به گونه اي كه گاهي كلفتي ديوارها به يك متر هم مي رسيد. اين كار جداي از پايداري و ايستايي بيشتر از ورود گرما و سرما درون اتاق ها نيز جلوگيري مي نمود. پهناي اتاق ها بيش تر 3 تا 5/2 متر گرفته مي شد و درازاي آن گوناگون و بسته به كاربرد آن ها داشت و بيش ترين بلندي كف تا سقف نيز 3 متر بود. براي پوشش سقف ها از چوب درختان به ويژه درخت خرما و گز بهره مي گرفتند. نخل هايي كه بيش از اندازه پير و بلند مي شدند را انداخته و چوب آن ها را در اندازه هاي دلخواه مي بريدند. سپس اين تكه ها را از درازا برش داده و به دو بخش مي كردند به گونه اي كه برش عرضي آن ها به شكل نيم دايره بود. اين گونه هم چوب كمتري نياز بود هم به شكيبايي تيرها افزوده مي شد. تيرها را با فاصله ي نزديك به شصت سانتي متر از يكديگر روي سقف گذاشته و سپس روي آن ها را با شاخ و برگ درختچه هاي غرق يا شور گز و گاهي (سته) كه از شاخ و برگ نخل ساخته مي شود مي پوشاندند و در پايان پشت بام را با خاك و كاهگل پوشانده و شيب بندي مي كردند. براي پوشش ديوارهاي دروني از چاري استفاده مي كردند به ويژه رويه هاي دروني اتاق هاي پذيرايي (مجلسي) و نشيمن. اتاق ها داراي طاقچه ها و در و پنجره هاي بسيار بودند و سمت بالايي آن ها نيز بيش تر طاقي بود. در و پنجره ها چوبي و بسيار ساده و بيش تر بي شيشه بودند و بسيار كم و در جاهايي شيشه هاي ساده و كوچكي و بيش تر سه گوش در سمت بالايي درها و پنجره ها كارها گذاشته مي شد. ديوارها و رويه هاي بيروني با ملات كاهگل اندود مي شدند كه هر دو يا سه سال يك بار بارندگي آن ها را فرسوده مي كرد و نياز به بازسازي داشتند. ورودي خانه ها دروازه اي ساخته مي شد. در يك يا دو سمت دروازه ها نيز جايگاه نشستن براي چندين نفر ساخته مي شد كه اين جايگاه ها از راهروي ميان دروازه گاهي بيش از يك متر بلند تر بودند. درب حياط ها چوبي و كلفت و با ميخ هايي بزرگ و سر پهني بودند كه هم كار زيبايي و دكور و هم كار پايداري و به هم پيوستگي آن را انجام مي دادند. براي آساني در رفت و آمد چارپايان كه محصولات كشاورزي و كاه و علوفه را به خانه ها مي آوردند ورودي خانه ها با پهناي بسيار ساخته مي شدند. دروازه ها بيشتر جاي نشستن كسان و دوستان و آشنايان بود كه شب ها يا روزها سر زده و رد وگذري از راه مي رسيدند و آنجا مي نشستند و به گفتگوها و سخن هايي پيرامون رويدادهاي گوناگون روز و نوشيدن چاي يا قهوه و كشيدن قليان مي پرداختند. اندازه و سبك و ساختار دروازه و زيبايي و جنس چوب درها، باز بودن دروازه در درازاي روز تا پاسي از شب، شمار رفت و آمد كنندگان و گرم بودن چاي و قهوه و قليان در آن نزد مردم آن زمان نمايان گر پله و جايگاه اجتماعي صاحب خانه و ميزان مهمان نوازي و دست و دلبازي او بود و از همين روي برخي تلاش در گرم و پر رونق نگه داشتن آن داشتند.
درگذشته بيش تر خانه ها داراي دو بخش اندروني و بيروني بودند كه ديوار كوتاهي نيز اين دو بخش را ازهم جدا مي كرد. اتاق ها رديفي و در يك يا دو سوي حياط ها و در كناره ها ساخته مي شدند و به سبك و شيوه ي امروز دور هم و در تو در نبودند. اتاق ها و بخش هاي گوناگون هرخانه و نام آن ها نيز اين گونه بودند: اتاق مجلسي (پذيرايي) كه نزديك به ورودي خانه ها ساخته مي شد و دري از آن نيز به ساختمان دروازه گشوده مي شد. اين اتاق بزرگ ترين اتاق هر خانه بود و درها و پنجره هاي بسيار داشت و كف و رويه هاي دروني آن با چاري پوشيده مي شد. در كناره ي سقف ها و پيرامون در و پنجره ها و طاقچه ها نيز گاهي گچ بري هاي ساده اي انجام مي گرفت. پلكان ساده اي كه داراي سه چهار پله كوچك كه با چاري پوشيده مي شدند جلوي درب اصلي و مياني آن مي ساختند.
اتاق نشيمن كار هال هاي امروزي را انجام مي داد. براي بهره بري هر چه بيش تر از باد و كوران هوا در ماه هاي گرم آن را در ميان حياط ها و با در و پنجره هاي بسيار و كرسي بلند مي ساختند. اين اتاق از روي شمار درهاي آن، دو دري، سه دري، چاردري، پنج دري يا شش دري ناميده مي شدند. كف و رويه هاي دروني اين اتاق نيز با چاري پوشيده مي شد و جلوي يكي از درها وگاهي در هر ضلع آن يك در داراي پلكان سه چهار پله اي بود كه پله ها با چاري پوشيده مي شدند. مهماناني از دوستان و آشنايان و خويشان و در و همسايه و بيش تر زنان كه سر زده براي ديد و بازديد از راه مي رسيدند در اين اتاق مي نشستند. مطبخ (آشپزخانه) بزرگ و جاي پختن خوراك و نان و نگهداري كوتاه مدت و اندك برخي مواد خوردني بود. ديوارها و كف آن با ملات كاهگل اندود مي شد و چون در گذشته با سوختن هيزم خوراك ساخته مي شد ديوارها و سقف آن نيز دوده گرفته و سياه بود. در گذشته مردم مواد خوراكي گوناگون مانند خرما، گندم، جو، پياز، كاه و علوفه چارپايان را در فصل برداشت به اندازه نياز يك سال در خانه ها نگهداري مي كردند، از اين روي اتاق هايي براي انبار كردن آن ها ساخته مي شد كه از روي هر آن چه كه در آن نگهداري مي شود اتاق خرمايي، غله اي، پيازي، كاهي (كاهدان) و مانند آن ناميده مي شدند. در بيش تر خانه ها جايگاهي نيز براي نگهداري چارپايان و دام ها ساخته مي شد كه درساخت آن ها بيش تر از شاخ و برگ و چوب درختان به ويژه درخت خرما بهره مي گرفتند. براي رهايي از گرماي تابستان بسيار كم و در برخي خانه ها سرداب ساخته مي شد و بسياري از خانه ها براي برخورداري و بهره گيري بيش تر از وزش باد، كپري در ميان حياط مي ساختند. در بسياري از خانه ها به ويژه مردم كم درآمد و تهيدست، اتاق ها يا كومه هايي با شاخ و برگ و چوب درخت خرما و اندكي خشت ساخته مي شد. اين كومه ها (پاگلي/ پاشلي) و (پاپيشي) ناميده مي شدند. ديوار پاگلي همان گونه كه از نام آن پيداست تا بلندي نزديك به يك متر از خشت خام بود و بقيه آن همه شاخ و برگ و چوب نخل بود اما پاپيشي سراسر و از سر تا بن يا شاخ و برگ و چوب نخل بود. اين كومه ها به شكل مستطيل ساخته مي شدند و پنجره براي آن ها نمي گذاشتند و تنها يك در داشتند كه آن هم در ميان يك ضلع بزرگ آن گذاشته مي شد. سقف آن ها داراي شيب تند و دو سويه بود و با شاخه هاي بلند و به هم بسته ي نخل (سَتِِّه) پوشيده مي شد. پاپيشي ها بيش تر كاربردي چون روشن كردن آتش و پختن نان و خوراك، نگهداري دام ها، كاهدان و مانند آن داشتند. از پاگلي ها براي انباري، پخت و پز، خوابيدن، پذيرايي از مهمان و مانند آن بهره مي گرفتند. گاهي چاله ي كوچكي در ميان يا يك گوشه ي پاگلي بود و افراد خانواده و مهماناني از دوستان و آشنايان و همسايگان و خويشان در شب هاي سرد زمستاني گرداگرد چاله كه آتش گِرد و كوچك قرمز رنگي از چوب كنار يا گز با ملايمت در آن مي سوخت مي نشستند و سخن ها و داستان ها گل مي انداخت و شب نشيني ها گرم مي شد. گستردگي و اندازه و سبك و ساختار خانه ها و مصالح به كار رفته در آن ها و شمار اتاق ها بستگي به توان مالي و دارايي و جايگاه اجتماعي و شغل صاحبان خانه ها داشت و از اين نگاه خانه ها با هم تفاوت هاي بسياري داشتند. برخي خانه ها بسيار پهناور و داراي دروازه و ديوارهاي گلين بلند و چندين اتاق بزرگ با در و پنجره هاي بسيار كه درون آن ها با چاري پوشيده شده بود در آن خودنمايي مي كرد. برخي خانه ها كوچك و داراي چند اتاق يا كومه اي بود كه با شاخ و برگ نخل ساخته شده و گرداگرد آن پرچيني از خار يا برگ درخت خرما بود. در شهر برازجان با راه اندازي كارخانه هاي گچ و با بودن سنگ هاي فراوان در نزديكي آن پيش از همه ي جاها كاربرد خشت و خام و خاك رس در ساخت خانه جاي خود را به سنگ و گچ داد و سبك و ساختار خانه ها دگرگون شد. كتاب (تاريخ و جغرافياي برازجان ـ عليمراد فراشبندي 1336 ش) پيرامون خانه سازي در برازجان مي نويسد «..... منازل اهالي البته طبقه ي متوسط در قديم اغلب بناهايي بود از خشت خام كه از كاهگل خشت زده با آن خانه مي ساختند. سقف خانه هاي مزبور را كه عموما چهارگوش و پنجره كم داشت و روشنايي اغلب از در نفوذ مي كرد نسبتا كوتاه مي گرفتند و بام را مسطح مي ساختند. اتاق ها جز به حياط داخلي روزن نداشت چه باز كردن روزنه در كوچه معمول نبود. منازل متمولين و متمكنين علاوه بر اين كه از حيث مصالح و غيره با مساكن مردم عادي فرق داشت از لحاظ زيبايي و ظرافت و سبك بنا نيز با منازل طبقه متوسط كه بي شباهت به دخمه نبود امتياز خاص داشت. طبقه ي پايين اجتماع از شاخه نخل كه اكنون در دهات دشتستان و حتي برازجان هنوز متداول و معمول است وبه زبان محلي آن را پاپيشي مي گويند خانه مي ساختند و ديوار اطراف آن را هم به جاي گچ و سنگ و خشت و آجر از شاخه هاي درخت كنار تقريبا دايره وار مي ساختند و درب آن را هم كه از خار و چند قطعه چوب تشكيل مي شد درخس مي ناميدند. در بين اين طبقه بعضي ها كه استطاعت بيش تري داشتند و اعيان منش و صاحب سليقه نيز بودند قسمت تحتاني خانه هاي خود را از خشت و كاهگل و قسمت فوقاني آن را با شاخه هاي نخل و بوريا و پوشال درست مي كردند. اين گونه خانه ها را در محل پاشلي كه گويا تحريف شده ي پوشالي است مي نامند. جلد دوم ص16.» كتاب (دو سفرنامه از جنوب ايران ـ به كوشش سيد علي آل داوود) نزديك به 170 سال پيش پيرامون خانه هاي مردم عادي برازجان مي نويسد «..... خانه هاي رعاياي آنجا به طور شيرواني و به اصطلاح روستاييان عريش و كومه زده اند، به اين صورت كه از سه چوب نخل آن ها را ساخته اند. يعني دو چوب را بازداشته و ديگري را بر روي آن دو گذاشته اند و اطرافش را با پوش و برگ درخت خرما پوشانده اند و ابدا آفتاب و باران آن ها را اذيت نمي كند و بسيار اندك خانه ها هستند كه از سنگ و گچ ساخته باشند.» اولين كارخانه گچ در برازجان نزديك به سال 1333 شمسي ساخته شد و تا زمان درازي از آن مصالح خانه سازي در برازجان سنگ، گچ، چوب درخت گز، چندل (نوعي چوب وارداتي) و بوريا بود و كم كم و سال ها پس از آن آهن آلات و سيمان نيز به آن ها افزوده شد. چون زمين براي ساخت خانه ها در برازجان گران تر بود حياط ها از روستاها كوچكتر و شمار اتاق ها نيز كمتر بود اما خانه ها داراي ساختار و سبك و شيوه ي بهتر و نماي زيباتري بودند. در اين زمان خانه هاي شهر برازجان معمولا داراي يك اتاق مجلسي (پذيرايي) يك اتاق نشيمن، مطبخ (آشپزخانه) و انباري بودند. اتاق ها هنوز هم به روش رديفي ساخته مي شدند و در ميان اتاق ها با همان بلندي و مصالح راهرويي مربع شكل با اضلاع سه متر ساخته مي شد كه جلوي آن كاملا باز و بدون در و ورودي آن طاقي بود و راه پله اي از درون آن به پشت بام راه مي يافت. از اتاق هاي كناري نيز هر كدام دري يا پنجره اي به اين راهرو كه بيش تر سر پله ناميده مي شد گشوده مي گرديد. اين راهرو هال مانند بيش تر جاي نشستن افراد خانواده و انجام كارهاي روزمره ي خانه همچون درست و پهن كردن خمير نان، خورد كردن گوشت و سبزي، دوخت و دوز لباس و مانند آن و نشستن مهماناني از در و همسايه و آشنايان و خويشان كه سر زده براي ديد و بازديد مي آمدند بود و بيشتر كاربرد آن در تابستان ها و ماه هاي گرم سال بود. كم كم طارمي نيز روي كار آمد و براي جلوگيري از تابش خورشيد و گرم شدن اتاق ها در جلو يا يك سمت آن ها ساخته مي شد. هر خانه داراي يك حلقه ي چاه و برخي داراي حوضخانه بودند. پيرامون حوض آب با شاخه هاي برگ دار درخت خرما و بوته هاي خارشتر پرچين مانندي ساخته و آب روي آن مي پاشيدند تا با آمدن باد، نسيم خنكي به سوي كساني كه پيرامون حوض آب خوابيده بودند بوزد. اين گونه خانه ها تا سال هايي پيش از انقلاب اسلامي در برازجان ساخته مي شد. در اين زمان گويي در بخش مسكن و خانه سازي انقلابي زودتر رخ داده بود و در زمان كوتاهي همه چيز از طرح و نقشه و سبك و ساختار و مصالح همگي گوناگون گرديدند. اكنون سال هاست كه خانه ها و ساختمان هاي ساخته شده از خشت و گچ و سنگ و چوب ويران و در بيابان ها پراكنده شده اند. اتاق هاي رديفي، سه در ي ها، پنج و شش در ي ها، مطبخ ها، پاشلي و پاپيشي ها و مجلسي ها جاي خود را به آپارتمان ها، ويلاها، هال و پذيرايي ها، اتاق خواب ها و آشپزخانه هاي اوُپن داده اند و سال هاست كه خشت و چندل و چاري از يادها رفته اند و مصالح نو و تازه جاي آن ها را گرفته اند. اما با همه ي اين ها و با صرف اين همه هزينه و هدر رفتن سرمايه هاي كلان، مردم به آنچه مي خواسته اند رسيده اند؟ ساختمان ها هنوز هم در برابر رخدادهاي طبيعي به ويژه زلزله ناپايدارند و شهرها و روستاها با تكاني به يكباره تلي از سنگ و سيمان و گچ و آهن مي شوند و هزاران نفر در يك چشم به هم زدن زير آوار مي روند.عمر مفيد ساختمان هاي امروزي اگر از خانه هاي ديروزي كمتر نباشد بيش تر هم نيست و گرداگرد شهرها و پيرامون راه ها و بيابان ها گورستاني از نخاله هاي تجزيه ناپذيري شده اندكه حاصل ويران كردن ساختمان هايي هستند كه بيش از دو سه دهه از ساخت آن ها نگذشته است. چرا؟! ساختمان ها و خانه هاي گذشته چون با مواد و مصالح طبيعي ساخته مي شدند هيچ آسيبي به محيط زيست نمي زدند و به آساني به طبيعت برگشت پذير بودند. آن ها همچنين با روح و طبيعت انسان نيز سازگارتر بودند و آرامش بيشتري به او مي دادند. گويي اين موضوع در رفتار پرستوها كه در درازاي سده ها و هزاره ها با مردم در زير يك سقف زندگي كرده بودند نيز آشكار است. چرا كه آن ها ديگر كمتر يا هيچ دوست ندارند با آن ها زير سقف خانه هاي امروزي زندگي كنند!!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد