ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستان حضرت سلیمان و گنجشک+درس خانواده داری+محبت خدا



kamanabroo
24th June 2012, 02:26 AM
قبل از اینکه داستان رو بخونید شاید تعجب کنید که چرا اینجا گذاشتم این داستان رو
این داستان هم بار روانشناسی خانواده داره
هم بار اخلاقی داره
و هم بار عرفانی

اما اون چیزی که الان خیلی بیشتر مورد نیاز هست مسئله روانشناسی خانواده و اخلاق هست.


حضرت سليمان عليه السلام گنجشکى را ديد که به ماده خود مى گويد:
- چرا از من اطاعت نمى کنى و خواسته هايم را به جا نمى آورى ؟ اگر بخواهى تمام قبه و بارگاه سليمان را با منقارم به دريا بيندازم توان آن را دارم !

سليمان از گفتار گنجشک خنديد و آنها را به نزد خود خواست و پرسيد:
چگونه مى توانى چنين کارى بزرگى را انجام دهى ؟

گنجشک پاسخ داد:- نمى توانم اى رسول خدا! ولى مرد گاهى مى خواهد در مقابل همسرش به خود ببالد و خويشتن را بزرگ و قدرتمند نشان بدهد از اين گونه حرفها مى زند.
گذشته از اينها عاشق را در گفتار و رفتارش نبايد ملامت کرد.

سليمان از گنجشک ماده پرسيد:
- چرا از همسرت اطاعت نمى کنى در صورتى که او تو را دوست مى دارد؟
گنجشک ماده پاسخ داد:
- يا رسول الله ! او در محبت من راستگو نيست زيرا که غير از من به ديگرى نيز مهر و محبت مى ورزد.

سخن گنجشک چنان در سليمان اثر بخشيد که به گريه افتاد و سخت گريست . آن گاه چهل روز از مردم کناره گيرى نمود و پيوسته از خداوند مى خواست علاقه ديگران را از قلب او خارج نموده و محبتش را در دل او خالص گرداند.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد