PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گفتم که شیخ با چه کسی؟ گفت با چراغ!!!!



آسد مرتضي
23rd June 2012, 09:29 PM
سلام خدمت دوستای گلم....[golrooz][golrooz]تو این چند روز شعرای خسته!!!گذاشتم ،گفتم یه تنوعی حاصل شه این شعر رو براتون انتخاب کردم....[nishkhand]


یا شمع توی خانه نیاز است یا چراغ

اما صفای شمع کجا و کجا چراغ؟



شمع است محرم شبهای عاشقی

اما ضروری است درون خلا چراغ!



از آن طرف ز هرچه که شمع است در جهان

سرتر بُود به معرفت و در وفا چراغ



مرد است و با دو تا تشر از رو نمی رود

کی می شود خموش به یک فوت و ها چراغ



وقتی که سوخت هم، نکند آه و ناله ای

میمرد او بدون سر و بی صدا چراغ



باید نثار روح ادیسون دعا کنیم

شبها كه مي رسيد به فرياد ما چراغ



اما دعا به جای خود و فحش جای خود

وقتی نتیجه اش شود این قبض ها، چراغ



گاهی کلید را که زدی می پرد فیوز

گویی که کشته مادر خود وقت زا چراغ!



لعنت كن این ترافیک بی مادر و پدر

وقتی که ماندی پشت تقاطع سه تا چراغ



دی شیخ با یه نفر گشت گرد شهر

گفتم که شیخ با چه کسی؟ گفت با چراغ!


تعويض لامپ و پيچ فلزي و دست تر

اينطور گرفت عاقبت عمر مرا چراغ!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد