PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیا میدانید تفاوت کما،مرگ مغزی و زندگی نباتی چیست؟؟؟



yas-90
21st June 2012, 09:09 AM
کما چیست؟

کما حالتی از ناهشیاری است که طی آن فرد با دردناک‌ترین محرک‌های فیزیکی هم به هوش نیاید و به همان حالت تا مدتی پایدار بماند. کما، یک مریضی نیست، بلکه علامتی از یک مریضی یا واکنشی به یک حادثه است که برای بدن فرد اتفاق افتاده است؛ مثل یک ضربه شدید و سخت به سر که باعث ایجاد شوک عصبی و کما می‌شود.



اکثر کماهایی که به این دلیل ایجاد می‌شود، بیشتر از ۴ هفته طول نمی‌کشد. بعضی از کسانی که به کما می‌روند، پس از این مدت به سمت زندگی نباتی پیش می‌روند. زندگی نباتی یعنی فرد نفس می‌کشد، فشار خون نرمال دارد و حتی دستگاه گوارش آن‌ها درست کار می‌کند، بدون آنکه بدن بیمار نسبت به این کار‌ها آگاهی داشته باشد. زندگی نباتی ممکن است سال‌ها و حتی دهه های متمادی طول بکشد.

مهم‌ترین علامت مشخصه کما، ناتوانی در هوشیار شدن است یعنی خود فرد نمی تواند توسط محرکها هوشیاری‌اش را به‌دست آورد. البته علامتهای دیگری هم وجود دارند که از میان آنها می‌توان به نبود خود آگاهی، فقدان چرخه خواب و بیداری، نداشتن حرکت هدفمند و نداشتن کنترل بر روی تنفس اشاره کرد.


چه عواملی باعث کما می شوند؟

کما می تواند به دلایل مختلفی روی دهد. بیشترین علت آن هم صدماتی است که بر اثر ضربه و جراحت به سر صورت می گیرد. اما مصرف زیاد الکل(مسمومیت الکلی)، دیابت، مورفین و خون‌ریزی زیاد هم می‌تواند فرد را به کما ببرد. در مواردی خونریزی یا تورم بافت مغزآن‌قدر شدید است که حتما باید به نوعی فشار را از روی مغز برداشت.



در حالت کما چه اتفاقی می‌افتد؟

اعتقاد عمده ای که در بین مردم وجود دارد، این است که شخص در خواب بسیار عمیقی فرو رفته است. این عقیده به طور کامل درست نیست. البته ممکن است در بعضی از موارد این چنین باشد اما نه در همه موارد.
این جا بدنیست بدانید که درجه‌های کما توسط هوشیاری شخص بیمار نسبت به محرکهای خارجی، تعیین می شود. در بسیاری از مواردی که اشخاص در حالت کما به سر می‌برند، بیمار دریافت‌هایی از محیط نیز خواهد داشت و این حالت با توجه به بهبودی شخص بیمار زیاد تر هم می شود. مثلا ممکن است، حرکتهای جزئی از خود بروز دهد یا نسبت به صداها یا محرک‌ها پاسخ دهد. در بعضی موارد نیز ممکن است شخص به کما رفته عکس العمل‌های شخص هوشیار را از خود بروز دهد. مثلا در بعضی بیمار‌ها باید حتما این مراقبت به عمل آید که او نتواند سرم یا لوله های دیگر متصل به خودش را از جا در بیاورد که در نهایت به مرگش منجر بشود. همه این موارد باعث می شود تا درجات کما در افراد متفاوت باشد.



بیرون آمدن از کما

حالتی که شخص شروع به بیرون آمدن از حالت کما می کند، هنگامی است که او شروع به پاسخ دادن به محرک‌های خارجی می‌کند. هرچند به‌دست آوردن کامل هوشیاری، یعنی دو مرحله واکنش نشان دادن و تشخیص فکر،باید در او پدیدار شود تا بشودگفت که او از کما بیرون آمده است. زیرا وجود هر دوی این موارد در هوشیاری کامل، اجتناب ناپذیر است. حتی در بعضی موارد پس از به هوش آمدن بیمار باز آموزی و به خاطر آوردن بسیاری از چیزها از جمله حرف زدن و به خاطر آوردن خود شخص، ممکن است لازم باشد.



آمار

هر ۱۰ دقیقه یک نفر بر اثر آسیب سر به حالت کما می‌رود. بد نیست بدانید آسیب‌های وارد به سر اولین علت به کما رفتن، مرگ و یا معلولیت افراد ۱ تا ۴۴ سال محسوب می‌شود. بین ۵ تا ۱۰ درصد از کسانی که به کما می روند، قادر به باز گردان حالت هوشیاری خود نیستند و در نهایت به زندگی نباتی که تنها علائم حیات در آنها وجود خواهد داشت، منجر می‌شوند. بسیاری از مردم فکر می‌کنند که این حالت همچنان کما نامیده می شود اما به این حالت مرگ مغزی گفته می‌شود.



تفاوتهای مرگ مغزی و کما

وضعیت کما با مرگ مغزی بسیار متفاوت است به گونه ای که فردی که به کما رفته، می‌تواند دوباره به زندگی عادی خود بازگردد؛ البته این وضعیت را باید متخصصان مغز و اعصاب تایید کنند. به طوری که اگر مغز هنوز زنده باشد، فرد دچار کما شده و احتمال برگشت آن حتی بعد از مدت طولانی و گذشت چندین سال هم وجود دارد. زیرا بیمار خودش به صورت طبیعی نفس می کشد و فقط مغز برای مدتی هوشیاری ندارد اما عمق مغز زنده است.

در مرگ مغزی، فرد به صورت طبیعی نفس نمی کشد و تنفس خود را از طریق دستگاه انجام می دهد که با قطع کردن دستگاه، می میرد بنابراین زنده ماندن نباتی فرد دچار مرگ مغزی، به دستگاه وابسته است چون تنفس وابسته به مغز است. اما قلب با مغز تفاوت دارد.

اگر مغز فردی بمیرد، قلب فعالیت دارد، البته به شرطی که اکسیژن از طریق دستگاه به فرد برسد و در صورت قطع دستگاه فردمی میرد، اما بازهم با وجود دستگاه هم بازنمی توان مدت زیادی چنین افرادی را زنده نگه داشت.


مرگ مغزی

در مرگ مغزی، خونرسانی به مغز متوقف شده، اکسیژن رسانی به آن انجام نمی گیرد.مغز تمام کارکرد خود را از دست می دهد و دچار تخریب غیر قابل برگشت می گردد. اگرچه پس از مرگ مغزی اعضای دیگر از جمله قلب، کبد و کلیه ها هنوز دارای عملکرد هستند، بتدریج در طی چند روز آینده، از کار خواهند افتاد.

بیمار مرگ مغزی، صحبت نمی کند، نمی بیند، به هیچ یک از تحریکات خارجی پاسخی نمی دهد و بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی قادر به تنفس نخواهد بود.



علل شایع مرگ مغزی کدامند؟

تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، غرق شدن در آب، مسمومیت ها، خونریزی های داخلی مغز و همچنین سکته مغزی.


مرگ مغزی چگونه رخ میدهد؟

هر گونه آسیب شدید به مغز می تواند منجر به تورم بافتی شود. از آنجاییکه مغز در یک فضای بسته (استخوان جمجمه) قرار دارد و جایی برای این افزایش حجم وجود ندارد، بر بخش های پایین تر مغز (ساقه مغز) فشار آورده، مانع جریان گردش خون به قسمت های بالا یی می گردد و بیش از پیش مانع اکسیژن رسانی میشود.

این فرایند ممکن است چند دقیقه یا چند روز بدرازا بکشد. قلب به کمک دستگاه تنفس مصنوعی به فعالیت ادامه داده، به اعضای دیگر اکسیژن می رساند، در حالیکه بافت مغز و ساقه مغز که وظیفه کنترل تنفس و ضربان قلب را بر عهده دارند از این ماده حیاتی(اکسیژن) محروم مانده، دچار مرگ می شوند.



چرا در مرگ مغزی، بیمار تا مدتی دارای ضربان قلب و تنفس می باشد؟

قلب تا زمانی که دارای اکسیژن رسانی باشد، به ضربان خود ادامه میدهد. در بیمار مرگ مغزی، دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) اکسیژن لازم را برای ضربان قلب فراهم خواهد کرد و به محض جدا کردن دستگاه از بیمار قلب هم از کار خواهد افتاد.



کما چیست؟ آیا همان مرگ مغزی است؟

کما در واقع یک نوع اختلال در کارکرد مغز است که شخص دچار کاهش شدید سطح هوشیاری میگردد و به هیچ یک از تحریکات پیرامونش، پاسخ نمیدهد.

در کما شانس بهبودی برای برخی بیماران وجود دارد، در صورتیکه در مرگ مغزی بهبودی بیمار غیر ممکن و مرگ وی ظرف چند روز حتمی است.



زندگی نباتی چیست و چه فرقی با مرگ مغزی دارد؟

زندگی نباتی، با مرگ مغزی کاملا متفاوت است.

این وضعیت تقریبا همیشه در پی کما رخ می دهد. با اینکه شخص بیدار بنظر می رسد ( چشمانش باز است ) و دارای یک سری حرکات غیر ارادی اعضای خویش است، هیچ عملکرد ذهنی و شناختی ندارد.

این ها در واقع بیمارانی هستند که بدنبال آسیب شدید مغزی، برای سالهای متمادی زنده می مانند و به نظر هوشیارند، بدون اینکه بتوانند با محیط اطراف خود ارتباطی برقرار کنند.



آیا از ظاهر فرد بیمار میتوان فهمید که او دچار مرگ مغزی شده است؟

خیر، فردی که دچار مرگ مغزی شده، مانند کسی است که در خوابی عمیقی فرو رفته است. ریه هایش به کمک دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) از هوا پر می شوند، قلبش به سبب اکسیژن رسانی دارای ضربان است و حتی پوست او گرم و برنگ صورتی می باشد.



آیا بیمار بدنبال مرگ مغزی درد را احساس می کند؟

خیر. پس از وقوع مرگ مغزی، در انسان هیچگونه احساس درد و اندوهی وجود نخواهد داشت.



آیا مواردی از مرگ مغزی بوده است که بهبود یافته باشند؟

خیر، امکان بهبودی و بازگشت بیمار مرگ مغزی به هیچ عنوان وجود ندارد.

مواردی که شنیده اید فرد دچار مرگ مغزی شده و سپس بهبود یافته است، در واقع مرگ مغزی نبوده است.

این بیماران در کمای عمیق بوده ولی نزدیکان آنها و یا حتی گاهی برخی از پزشکان و پرستارانی که درباره تفاوت مرگ مغزی و کما اطلاعات کافی ندارند چنین برداشت نادرستی کرده اند

yas-90
21st June 2012, 09:33 AM
زندگی نباتی چیست؟

زندگی نباتی یا سندرم آپالیک به حالتی می‌گویند که فرد چشمانش باز است و گاه و بی گاه به صورت غیر ارادی بدن خود را نیز حرکت می‌دهد. با وجود این، در پاسخ به محرک‌های محیطی هیچ واکنشی در بیمار مشاهده نمی‌شود.

عملکردهایی مثل ضربان قلب، تنفس، فشارخون و غیره که در اصطلاح پزشکی به عملکردهای خودکار یا خودمختار بدن معروفند، در این فرد به‌طور عادی وجود دارد، اما او هیچ‌گونه فعالیت مغزی خاصی ندارد. فرد بیمار هیچ‌گونه ارتباط معنی‌داری با محیط بیرون و اطرافیان برقرار نمی‌کند.

زندگی نباتی ممکن است سال‌ها و حتی دهه‌های متمادی طول بکشد. اگر این وضعیت بیش از یک ماه به طول بینجامد، به آن وضعیت نباتی پایدار می‌گویند که تقریبا می‌توان گفت احتمال بازگشت به حالت عادی بسیار ضعیف است. اما به هر حال موارد بسیاری هم بوده‌اند که حتی ماه‌ها پس از وقوع این وضعیت، با پیگیری و انجام مراقبت‌های کافی به حالت عادی بازگشته‌اند.
زندگی نباتی تقریبا در تمامی موارد به دنبال کمای عمیق و آسیب گسترده قشر مغز رخ می‌دهد.


مواد روانگردان باعث زندگی نباتی می‌شوند

مصرف مواد روانگردان، موجب تخریب غیرقابل برگشت سلول‌های مغز می‌شود. نخستین نشانه این مرحله از تخریب سلول‌های مغزی، جنون است و پس از آن فرد دچار هذیان و توهمات می‌شود که از زندگی عادی جدا شده و به صورت فردی بدون انگیزه و منزوی در می‌آید و در نهایت کاملاً زندگی نباتی خواهد داشت. حتی ممکن است یک بار مصرف این مواد، مرگ ناگهانی را به وجود آورد. به این دلیل که مواد محرک و روانگردان روی مراکز تنظیم حرارت مغز اثر می‌گذارند و باعث افزایش دمای بدن همراه با فعالیت‌های جسمی خواهند شد.

yas-90
21st June 2012, 09:37 AM
مرگ مغزی چیست ؟

مرگ مغزی عبارتست از قطع غیرقابل برگشت کلیه فعالیتهای مغزی کورتیکال - ساب کورتیکال و ساقه مغزی بطور همزمان منطبق با شرایط و مشخصه های بالینی و پاراکلینیک عنوان شده در بندهای مرتبط با رعایت تبصره های ملحوظ

شرایط تلقی مرگ مغزی سه مورد میباشند:

الف) بیمار در اغمای عمیق باشد

شواهدی دال بر مصرف داروهای تضعیف کننده دستگاه عصبی مرکزی وجود نداشته باشد -
شواهدی دال بر هیپوترمی (دمای کمتر از 32 درجه) بعنوان عامل اغما وجود نداشته باشد -
اختلالات متابولیک - توکسیک - اندوکرین عامل اغمای بیمار نباشند -

ب) قطع کامل تنفس و عدم وجود تنفس خودبخودی که موجب وابستگی و نیاز قطعی به دستگاه تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) گردیده است. در این مورد رد مصرف داروهای شل کننده (عوامل مهار کننده عصبی عضلانی) و سایر داروها بعنوان عامل نارسایی تنفسی ضروری است

ج) با اقدامات معمول علت اغما حتی الامکان مشخص شده باشد

بررسی های بالینی لازم عبارتند از:

الف) عدم حرکات خودبخودی و عدم پاسخ به شدیدترین تحریکات دردناک
(Absent Brain Stem Reflexes)

ب) فقدان بازتابهای ساقه مغز
قطر مردمک ها ثابت بوده و به تحریکات نوری با شدتهای متفاوت پاسخی مشاهده نمیشود -
(occulo vesibular عدم وجود واکنش چشمی - دهلیزی (آزمون کالریک یا -
عدم وجود واکنش گاگ -

تایید نهایی یافته های بالینی با انجام و اثبات آزمونهای پاراکلینیک تکمیلی صورت می پذیرد:

الف) تست آپنه مثبت به شرح مقابل : 10 دقیقه قبل از جدا شدن از دستگاه ونتیلاتور (تنفس مصنوعی) به بیمار اکسیژن 100% داده میشود و پس از جدا شدن از دستگاه اکسیژن بمیزان 6 لیتر در دقیقه داده شده و اجازه داده میشود تا (فشار دی اکسید کربن) به حد شصت میلیمتر جیوه برسد. در صورت عدم مشاهده هرگونه فعالیت تنفسی تست آپنه مثبت و مؤید مرگ مغزی میباشد

ب) انجام نوار مغزی در دو نوبت و حداقل بفاصله شش ساعت و هر نوبت بمدت بیست دقیقه. ایزوالکتریک بودن نوار مغزی در دو نوبت مؤید مرگ مغزی میباشد

کلیه یافته های بالینی و آزمونها باید بمدت 24 ساعت بدون تغییربمانند

پزشکان تعیین کننده مرگ مغزی که تکمیل کننده برگه مخصوص تایید مرگ مغزی میباشند شامل دو پزشک متخصص نورولوژی و یا یک متخصص نورولوژی و یک متخصص جراحی مغزواعصاب میباشد که هرکدام جداگانه بیمار را معاینه و بررسی نموده و برگه مخصوص را تکمیل ممهور و امضاء می نمایند. همچنین برگه مذکور توسط یک پزشک متخصص بیهوشی و پزشک نماینده سازمان پزشکی قانونی کشور ممهور و امضاء میگردد

در مورد کودکان زیر 5 سال زمان نگهداری بیمار تحت دستگاه تنفس مصنوعی حداقل 72 ساعت می باشد

شروع بررسی مرگ مغزی با درخواست پزشک معالج و از طریق مشاوره پزشکی انجام میگیرد

فرم ضمیمه در مورد هر مرگ مغزی باید کاملا تکمیل و به مرکز مدیریت پیوند و بیماریهای خاص ارسال گردد

yas-90
21st June 2012, 09:42 AM
این مطالب از برگرفته از مطالب فصل مرگ مغزی کتاب کلیات جراحی اعصاب تالیف دکتر غلامرضا بهادرخان متخصص جراحی مغز و اعصاب و رئیس بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهید کامیاب می باشد. امید به آنکه مطالعه این مطلب دیدگاه شما را در مورد لزوم پیوند اعضای این بیماران به بیماران نیازمند بهبود بخشد.

عناوین بررسی شده در فصل مربوط به مرگ مغزی بیمار :

تعریف مرگ مغزی

علل شایع مرگ مغزی

وضعیت های مشابه مرگ مغزی

تشخیص مرگ مغزی

معیار های بالینی مرگ مغزی

نبودن وضعیت های مشابه مرگ مغزی

مدت زمان نظارت بر بیمار دچار مرگ مغزی

آزمون های تأیید کننده مرگ مغزی

اعلام مرگ مغزی

شرایط اعلام مرگ مغزی

تعریف مرگ مغزی

توقف غیر قابل بازگشت کلیه اعمال مغزی را مرگ مغزی گویند. تحقق این تعریف بستگی به دو موضوع مهم دارد: اولاً: علت واضحی برای غیر قابل بازگشت بودن توقف اعمال مغز وجود داشته باشد مثلا اصابت گلوله به جمجمه یا خونریزی وسیع خودبخودی مغزی و غیره.

ثانیاً کلیه اعمال مغز دچار وقفه شده باشند که شامل اعمال مخ (نیمکره های مغزی) و ساقه مغز می باشد بنابر این کلیه واکنش های ساقه مغز باستی مختل باشد تا تعریف فوق تحقق یابد.

اعمال نیمکره های مغزی بطور عمده شامل دیدن- شنیدن- صحبت کردن- تعقل و تفکر و غیره می باشد. بیماری که در حالت بیهوشی یا اغماء به سر می برد این اعمال را نداشته و بنابراین نیمکره های مغزی غیر فعال می باشند ولی چنین بیماری هنوز می تواند تنفس خودبخودی، واکنش نوری مردمک ها و حرکات خودبخودی در اندامها و چشمهایش داشته باشد که نشانه فعالیت ساقه مغزی می باشد.

ساقه مغزی بطور عمده مسئول تنظیم تنفس، تنظیم واکنش نوری مردمک ها، ایجاد حرکات خودبخودی چشمها و اندامها و تنظیم بلع و غیره می باشند.

بیماری که علاوه بر حالت اغماء عمیق تنفس خودبخودی نداشته باشد مردمک هایش ثابت و بدون واکنش نوری باشد یا هیچگونه حرکتی در اندامها و چشمهایش با هر گونه تحریکی نداشته باشد و واکنش و نیز در وی مختل باشد به معنی توقف کامل کلیه اعمال مغزی تلقی شده بعبارت دیگر دچار مرگ مغزی شده است.

وضعیت های بالینی خاص مثل کمای عمیق، حالت دسربره، حالت دکورتیکه و حالت نباتی و غیره . که بعضی یا تمام اعمال ساقه مغز وجود دارند را نبایستی با مرگ مغزی اشتباه کرد.

علل شايع مرگ مغزي :
ضربه مغزی بصورت نافذ و یا بصورت بسته.

حوادث عروقی مغز شامل:

نارسایی خونی- مغزی[1] و خونریزی مغزی[2].
ضایعات فضا گیر داخل جمجمه (تومورها، عفونت ها و ....)
هیپوکسی مغزی ناشی از توقف قلب که با اقدامات احیاء قلب و ریه بازگشت نموده اند.

[1] Ischemia

[2] Hemorrhage

وضعیت های مشابه مرگ مغزی

بعضی شرایط بالینی ممکن است تابلویی شبیه به مرگ مغزی در بیماران ایجاد نمایند شایعترین این شرایط عبارتند از:

- مسمومیت با الکل، فنوباربیتال و سایر داروهای مضعف سیستم عصبی.

- عوامل بلوک کننده سیستم عصبی عضلانی.

- اختلالات متابولیک سیستم عصبی عضلانی.

- اختلالات متابولیسمی نظیر نارسایی کلیه و کبد.

- هیپوترمی (یخ زدگی).

تشخیص مرگ مغزی :
تشخیص مرگ مغزی بر اساس بررسی نشانه های بالینی فقدان اعمال مغزی استوار است. تمامی معیارهای بالینی زیر بایستی در مورد بیمار تحقق یابند تا بتوان تشخیص مرگ مغزی را واقعی دانست عدم تحقق حتی قسمتی از یک معیار تشخیص را منتفی می سازد.

علاوه بر این یک دوره زمانی نیز بایستی بر بیمار بگذرد، (مدت نظارت)- و در طی آن بررسی مداوم بیمار توسط تیم پزشکی عدم تغییر در معیارهای بالینی را به ثبوت می رسانند تا بتوان به شرایط اعلام مرگ مغزی نزدیک شد معمولا علاوه بر تحقق معیارهای بالینی یک آزمون تایید کننده تشخیص مرگ مغزی نیز برای اطمینان بیشتر صورت میگیرد از فواید دیگر انجام آزمون فوق کوتاه نمودن مدت نظارت می تواند باشد.

معیار های بالینی مرگ مغزی

الف)وجود اغماء عميق(GCS=3): عدم وجود حركات خود به خودي، فقدان باز نمودن چشم ها، عدم پاسخ گفتاري به تحريكات دردناك [1]

ب. فقدان واکنشهای ساقه مغز شامل:

1. فقدان رفلکس نوری مردمک چه مستقیم و چه غیر مستقیم.

2. فقدان رفلکس قرنیه

3. فقدان رفلکس گگ.

4. فقدان رفلکس سرفه.

5. فقدان رفلکس های مربوط به حرکات چشمها.

a. عدم وجود واکنش چشمی سری[2].

b. عدم وجود واکنش چشمی- تعادلی (تست کالریک با آب سرد)[3].

6. عدم وجود تنفس خودبخودی. بیمار بایستی وابسته به دستگاه تنفس مصنوعی باشد و بطور خودبخودی هیچگونه حرکات تنفسی بروز ندهد، عدم وجود تنفس (آپنه) را می توان توسط آزمون آپنه[4] بررسی کرد.





[1] بیمار دچار مرگ مغزی را چنانچه با محرکی دردناک تحریک نمایند فاقد پاسخ کلامی یا حرکات در عضلات سر و صورت می باشد ولی رفلکسهای نخاعی ممکن است در چنین بیماری موجود باشد سلامت نخاع و خودکار شدن آن نقض کننده مرگ مغزی نمی تواند باشد.

[2]واکنش چشمی سر یا (occulo-cephalic ) همان تست Doll’s eyeمی باشد.

[3]واکنش چشمی تعادلی (Occulo -Vestibular) تست شستشوی مجرای گوش خارجی با آب سرد می باشد.

[4] آزمون آپنه (Apnea Test) بدین ترتیب انجام می شود که ابتدا بیمار را به مدت 10 دقیقه با اکسیژن 100% ونتیله نموده و در همین حین گازهای خون شریانی چک می شود وقتی PCo2 در حد 40 میلیمتر جیوه باشد بیمار را از دستگاه تنفسی جدا ساخته و اکسیژن مستقیم را با فشار 12-7 لیتر در دقیقه از طریق لوله تراشه به بیمار می رسانند و به مدت زمان 10 دقیقه دیگر بیمار تحت مراقبت و نظارت مستقیم از نظر بروز حرکات تنفس قرار می گیرد و در صورتیکه در پایان 10 دقیقه حرکت تنفسی پدید نیاید گازهای خون مجددا چک شده و اگر PCo2 بالاتر از 60 میلیمتر جیوه باشد که مبین حداکثر تحریک مرکز تنفس در بصل النخاع می باشد تست خاتمه یافته تلقی می شود و بیمار مجدد به دستگاه وصل می شود بروز هر گونه حرکت تنفسی یا انجام تنفس رد کننده مرگ مغزی خواهد بود اگر در حین تست و قطع بیمار از دستگاه تفس مصنوعی برای بیمار افت فشار خون یا آریتمی قلبی پدید آید آزمون بلافاصله قطع شده و بیمار به دستگاه تنفس مصنوعی مجددا متصل می شود در این صورت بایستی از تستهای تایید کننده مرگ مغزی برای تحقق آن استفاده نمود.


نبودن وضعیت های مشابه مرگ مغزی

در بیمارانی که معیارهای بالینی فوق محقق گردیده باشد بایستی درجه حرارت مرکزی بدن نیز بررسی شود و این درجه حرارات بالاتر از 90 درجه فارنهایت یا 2/32 درجه سانتیگراد باشد همچنین فشار خون بیمار بایستی حتما در جزء سیستولیک مساوی یا بیش از 90 میلیمتر جیوه باشد مطلب فوق بدین معنی است که بیمار دچار هیپوترمی و یا پدیده شوک نباشد.

همچنین نشانه های مسمومیت با داروها و شرایط متابولیک که تظاهراتی شبیه مرگ مغزی می توانند ایجاد کنند نیز در بیمار دیده نشود در صورت هر گونه وجود شکی بایستی آزمونهای آزمایشگاهی برای تعیین سطح خونی مواد مشکوک به عمل آید.


مدت زمان نظارت بر بیمار

الف. در صورتی که عامل ایجاد کنده مرگ مغزی بیمار بارز و شناخته شده باشدو عدم برگشت پذیری آن قطعی باشد « اصابت گلوله به جمجمه یا خونریزی وسیع مغزی در بیماری که معیارهای بالینی مرگ مغزی را با یک معاینه معتبر پیدا نموده پس از 6 ساعت نظارت دقیق و در صورت تایید شدن مرگ مغزی با یکی از آزمونهای تایید کننده تشخیص مرگ مغزی در وی قطعی خواهد بود.

ب. در حالت فوق اگر از آزمون تایید کننده مرگ مغزی به علت عدم وجود امکانات استفاده نشود مدت زمان نظارت 12 ساعت و معاینه معتبر دومی در پایان این مدت تایید کننده مرگ مغزی خواهد بود.

ج. در صورتی که علت ایجاد کننده مرگ مغزی شناخته شده نیست و یا اینکه برگشت پذیری آن قطعی نمی باشد مدت زمان نظارت حداقل 12 ساعت و حداکثر 24 ساعت توصیه شده است.

د. در مواردی که علت مرگ مغزی نرسیدن اکسیژن به مغز- (آنوکسی) باشد مدت زمان نظارت برای قطعیت مرگ مغزی 24 ساعت توصیه می شود.


آزمون های تایید کننده مرگ مغزی

توسط آزمونهای ذیل می توان صحت تشخیص بالینی مرگ مغزی را محک زده و تاییدی ثبت شده برای آن بدست اورد.

آنژیوگرافی 4 رگ مغزی: این آزمون کلاسیک ترین و معتبرترین آزمون در این مورد بوده و عدم وجود جریان خون از ناحیه قاعده جمجمه بداخل مغز مبین قطعیت کامل مرگ مغزی می باشد و نیازی به مدت زمان انتظار بعد از انجام آن نخواهد بود.

آنژیوگرافی مغزی با مواد رادیوایزوتوپ (CRAG) : این آزمون برخلاف آنژیوگرافی 4 رگ مغز قابل اجرا در بالین بیمار بوده و از نظر راحتیِ انجام، به آن برتری دارد ماده رادیوایزوتوپ از طریق ورید تزریق شده و توسط دوربین مخصوصی وجود یا عدم وجود این ماده در مغز عکس برداری می شود. این آزمون نیز فعالیت ناحیه ساقه مغز را خوب نشان نداده و ارزشمند بودنش نیازمند 6 ساعت زمان نظارت پس از پیدا شدن معیارهای بالینی مرگ مغزی در بیمار خواهد بود.

[1] برای ایجاد EEG در بیماران دچار مرگ مغزی به علت اتصال بیمار به وسایلی مانند دستگاه تنفس مصنوعی و مانیتورینگ های گوناگون برای جلوگیری از ایجاد پارازیت شرایط خاصی باید رعایت شود که در رفرانسهای مربوطه آنها ذکر شده است.



اعلام مرگ مغزی

دلایل اعلام مرگ مغزی:

تشخیص و تعیین مرگ مغزی از دو جنبه حائز اهمیت است. این دو موضوع مجموعا مبنای منطقی را تشکیل می دهند که بر اساس آن پزشکان اعلام مرگ مغزی را مورد توجه قرار داده اند:

توانایی نگهداری اعمال نباتی بدن برای مدت طولانی بعد از مرگ مغزی.

فعالیت قلبی برای روزهای متمادی بعد از اینکه کلیه اعمال مغزی بطور غیر قابل بازگشتی متوقف شده باشد قابل نگهداری و حمایت است. اختلالات فیزیولوژیک مانند عدم ثبات قلبی- عروقی، تغییرات درجه حرارت، نارسایی قسمت قدامی و خلفی غده هیپوفیز و نیازهای تغذیه ای همگی قابل اصلاح می باشند. می توان یک بیمار دچار مرگ مغزی را با اصلاح اختلالات فوق روزهای متمادی در ICU نگه داشت که رکورد فعلی 107 روز می باشد بجز در موارد نادری مثل: کوشش برای نحات از مرگ یک جنین در شکم مادری که مبتلا به مرگ مغزی شده است.
چنین درمانی از جنبه های ذیل نامناسب می باشد:

الف. واقعیت شرایط بیمار را نادیده می گیرد.

ب. خانواده بیمار را در مداری معیوب از امید واهی و عدم قطعیت می گذارد.

ج. اطمینان خانواده بیمار و جامعه به اقدامات پزشکی آن را خدشه دار می کند.

د. نیازمند کار شدید پرسنل بهداشتی و پزشکی برای حفظ بدنی است که اساسا مرده است .

ه. مخارج هنگفتی بدون کسب فایده مفید برای بیمار به همراه خواهد داشت.

و. ممکن است بی حرمتی یا بکارگیری بد از چنین بدنی نیز در مدت زمان طولانی نگهداری بوجود آید.

نیاز به اعضاء مختلف بدن برای پیوند اعضا به بیماران نیازمند: پیشرفت در امر پیوند اعضا احتمال استفاده از اعضا سالم افراد دچار مرگ مغزی را برای بهبود و احیانا نجات جان بیماران دیگر فراهم ساخته و موجب نجات جان انسانها و افزایش قوه مولد جامعه می شود.

از نظر نظر منطق و فلسفه نمی توان حیات موجود را متکی به عملکرد عضوی دانست که قابل تعویض و یا جایگزین مثل خودش و یا حتی وسیله مصنوعی باشد.
بنابراین عمل قلب و ریه که قابل جایگزینی می باشند نمی تواند معیاری برای سنجش وجود یا عدم وجود حیات باشد و وجود حیات بایستی با یک سنگ محک دیگر سنجیده شود سنگ محکی که قابل تعویض یا جایگزینی نباشد آن سنگ محک در وضعیت فعلی دانش بشری مغز می باشد. از نظر فیزیولوژیک نیز ساختمان و اعمال مغز پیچیده ترین ساختمان بدن آدمی بوده و در حقیقت این مغز است که جایگاه احساسات، عواطف، غرایز، تفکر، اندیشه و سرانجام روح آدمی است نه سایر اعضا بدن، بنابراین از دید مذهبی نیز مفارقت روح از بدن در حقیقت مفارقت روح از مغز میباشد و مرگ مغزی مترادف با مرگ انسان خواهد بود.

شرایط اعلام مرگ مغزی

برای اعلام مرگ مغزی نخست بایستی معیارهای بالینی فوق را در یک زمینه غیر قابل بازگشت بودن پیدا نماید آنگاه با معاینه معتبر معیارهای بالینی مرگ مغزی در بیمار تایید شود. بدین معنی که بیمار دچار کومای عمیق، فاقد هر گونه حرکت خودبخودی بوده هیچ نشانه ای از باز نمودن چشمها یا حرکات در سر و تنه چه با صدا و چه با تحریک دردناک نشان نمی دهد.

رفلکسهای نخاعی ممکن است موجود باشد یا نباشد، مردمک ها در موقعیت متوسط و بدون رفلکس به نور خواهند بود و کلیه رفلکسهای ساقه مغز بیمار مختل شده باشند بیمار فاقد تنفس بوده و به دستگاه تنفس مصنوعی متصل باشد، در چنین شرایطی با رد عوامل مشتبه شونده با مرگ مغزی و ثابت بودن وضعیت همودینامیک و درجه حرارت بیمار برای تایید عدم وجود تنفس، آزمون آپنه انجام می شود عدم بازگشت تنفس یا نشانه ای از بازگشت تنفس در این آزمون به معنی کامل بودن معیارهای بالینی مرگ مغزی خواهد بود و تنها قلب بیمار به ضربان خود ادامه داده و با اقداات درمانی است که جریان خون بیمار ثابت باقی می ماند از این لحظه به بعد برحسب علت بوجود آورنده مرگ مغزی و سن بیمار (معیارهای مرگ مغزی در کودکان زیر 5 سال با آنچه در اینجا ذکر شده است متفاوت خواهد بود).

یک مدت زمان نظارت و در مواردی انجام یک تست تایید کننده مرگ مغزی صورت می پذیرند تا با نشان دادن عدم برگشت پذیری وضعیت مرگ مغزی در دو بررسی اخیر، همراه با عدم وجود شرایط مشتبه ساز، مدت زمان نظارت و نتایج تستهای تایید کننده بصورت دقیق مرگ مغزی مشخص شود.

با پر شدن این چک لیست شرایط طبی برای اعلام مرگ مغزی کامل می شود حال بر اساس وضعیت مذهبی- اجتماعی جوامع مختلف و وجود یا عدم وجود مسائل جنایی یا قانونی در مورد بیمار، کمیسیون (مجمع) مخصوص اعلام مرگ مغزی (که اعضاء آن در کشورهای مختلف متفاوت می باشند) با رعایت شرایط مذهبی- اجتماعی، خانوادگی و قانونی حاکم بر جامعه مرگ مغزی را اعلام می نمایند.

از این لحظه به بعد است که اقدامات درمانی حمایت کننده همودینامیک قطع می شوند یا ....

http://www.mums.ac.ir

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد