توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله تاثیر تفاوت سنی پسر و دختر برای ازدواج
Majid_GC
16th June 2012, 08:20 PM
تاثیر تفاوت سنی پسر و دختر برای ازدواج
(http://www.niksalehi.com/hamechiz/archives/165419.php)
اگر تفاوت سنی میان زن و مرد سه تا چهار سال باشد، از یک حد معمولی برخوردار است. این مورد بستگی به این دارد که چقدر زن و مرد بتوانند این فاصله را باور داشته باشند. این مساله را نمی توان به همه تعمیم داد و به این معنا نیست که همه کسانی که چنین اختلاف سنی ای دارند، زندگی خوبی هم دارند.
البته هرچه فاصله سنی زوجین کمتر باشد احتمال تفاهم بیشتر است. چراکه دو نفر با تفاوت سنی زیاد در دو مرحله متفاوت از زندگی هستند و نیازها و خصوصیات آنها بالطبع متفاوت است. فاصله سنی از 10 سال به بالا به دلیل اینکه تفاوت زمانی و یک دهه فاصله زندگی کردن بین دو فرد وجود دارد، مشکلاتی برای هر دو زوج به وجود می آورد. مشکلاتی چون عدم درک صحیح و متقابل، برآورده نشدن انتظارات دو طرف بعد از مدتی و بی حوصلگی فرد بزرگ تر، به خصوص احساس پشیمانی و بروز مشکلات بیشتر از عواملی هستند که بین زوج ها با فاصله سنی زیاد دیده می شوند.
یکی از معیارهای انتخاب همسر هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربه ها و خاطره های یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم خواهند داشت
بزرگ تر بودن مرد
مرد ایرانی با خاصیت مردسالارانه ای که از گذشته در اطراف خود دیده و شنیده، مدیر بودن در خانواده و حرف آخر زدن را تعریفی از خود می داند. از سوی دیگر بزرگ تر بودن مرد نوعی توازن رفتاری را در خانواده به دنبال دارد. با این حال معیارها با گذشت زمان در حال تغییر و دگرگونی است.
حضور زنان در جامعه و فعالیت های اجتماعی آنها، توجه بیشتر آنها به تحصیلات و ارتقای علم و به دست آوردن موقعیت هایی برتر حتی بسیار معتبرتر از مردها تا حدودی باعث تغییر سن ازدواج شده و به همین خاطر است که در جامعه امروز زنانی که از همسران خود بزرگ تر هستند، بیشتر از قبل دیده می شوند.
بزرگ تر بودن زن
اگرچه هنوز مساله بزرگ بودن زن از مرد چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست اما نمی توانیم برای همه افراد، نسخه های واحد و یکسانی بپیچیم. اگر دو نفر تفاهم فرهنگی و اخلاقی داشته باشند، همسن بودن یا بزرگ تر بودن دختر از پسر، مشکل خیلی حاد و پیچیده ای نیست.
کسانی که مخالف بزرگ تر بودن زن هستند معمولا دلایل زیرا برمی شمارند :
ترس از اینکه این ازدواج ها بعد از مدت کوتاهی با شکست مواجه شود؛ به ویژه اگر این ازدواج به خاطر موقعیت مادی زن صورت گرفته باشد، همیشه موردتوجه است.
زنی که چندسال بزرگ تر باشد، معمولا انتظار دارد همسرش هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد ولی وقتی با چیزی غیر از این مواجه می شود، این فاصله را بیشتر درک می کند.
از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگ تر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با تحلیل رفتن جسم زن، احساس ناخوشایندی پیدا کند و شاید به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و …
درحالی که این احتمال ها تنها مختص به زن هایی نیست که از شوهرانشان بزرگ ترند بلکه ممکن است در رابطه سایر زن ها با شوهرانشان نیز اتفاق بیفتد.
چنین ازدواج هایی جنبه های مثبتی هم دارد؛ ازجمله اداره زندگی از سوی زنی آگاه و مدیر. البته به شرطی که خود فرد پذیرای شرایطش باشد و بتواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند. چراکه تاثیرهای منفی برخورد جامعه و اطرافیان ممکن است در زندگی بروز پیدا کند.
می توان خانواده های زیادی را یافت که با بزرگ تر بودن زن از شوهر، زندگی هایی شاد و زیبا دارند. این مساله درصورتی که عشق و علاقه طرفین به همدیگر زیاد باشد و زندگی خوبی داشته باشند مشکل ساز نخواهد شد.
همسن بودن یا نبودن
تعریف تفاوت سن و پذیرش آن، کاملا به فرهنگ و تربیت خانوادگی بستگی دارد. در مساله ازدواج درصورت فراهم بودن نیازهای اساسی و شناخت متقابل نمی توان فاصله سنی را از عوامل و عناصر اصلی دوام زندگی دانست. با این حال هرچقدر فاصله و اختلاف سنی بین زن و مرد کمتر باشد آنها به درک بهتری از یکدیگر می رسند.
زن و مرد هرچقدر تناسب و سنخیت بیشتری داشته باشند پیوند و ازدواج مستحکم تری خواهند داشت.
یکی از معیارهای انتخاب همسر هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربه ها و خاطره های یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم خواهند داشت. دختر و پسری که در سن ازدواج قرار دارند باید از نظر فکری در یک سطح قرار گیرند. تفاوت سن در فرهنگ ما اهمیت دارد ولی میزان آن را هم هیچ علم و منطقی با قاطعیت تخمین نزده است.
آنچه از سن مهم تر است…
تفاوت در سن بلوغ دختر و پسر این روند را طوری نهادینه کرده که پسرها باتوجه به دیرتر بالغ شدنشان باید از دخترها بزرگ تر باشند. با این حال فاکتور سن به تنهایی نمی تواند تضمین کننده یک ازدواج موفق باشد.
انگیزه زوج ها برای ازدواج با یکدیگر در این زمینه بسیار دخیل است. هستند کسانی که با انگیزه های اقتصادی با افرادی ازدواج می کنند که تفاوت سنی بسیار زیادی با آنها دارند؛ ازدواجی بدون پایه های عاطفی و شناخت که نبودن عامل علاقه در این نوع از ازدواج ها آنها را با شکست مواجه می کند. در این صورت نمی توان گفت شکست این زندگی تنها به خاطر بالابودن سن یکی از دو زوج بوده است.
منبع : فرز دات آی آر
نارون1
16th June 2012, 08:36 PM
ما باید برای ازدواج به پختگی و بلوغ فکری و عقلی افراد توجه کنیم.......
فاصله سنی 2 - 7 سال ( مرد از زن بزرگترر باشه ) مناسب ترین فاصله است که با توجه به شرایط میشود کم و زیاد باشد ...... منظور از شرایط همان علاقه - پختگی فکری - تناسب و.... می باشد
بزرگتر بودن زن از مرد به دلیل تفاوتهای بیولوژیکی زنان و مردان و همان دلایل ذکر شده سفارش نمیشه ......بدیهی است که این امکان وجود داره که مرد کوچکتر از زن ولی از نظر فکری در سنین بالاتری
قرار داشته باشه .... این را با مشاوره های قبل ازدواج باید درک کرد ........ولی با استناد به آمار می بینیم که ازدواج های اینچنینی نتایج درخشانی نداشته اند.
امکان داره فرد از نظر احساسی درگیر شود و بدون توجه به عواقب دست به اقددام بزند چه بسا بعداز مدتی پشیمان شود....
به نظر من در سنین پایین نباشه بهتره اونم با اختلاف سنی کم ( که مثلا زن از مرد یکسال یا 2 سال بزرگتر باشه )
Majid_GC
16th June 2012, 10:17 PM
ما باید برای ازدواج به پختگی و بلوغ فکری و عقلی افراد توجه کنیم.......
فاصله سنی 2 - 7 سال ( مرد از زن بزرگترر باشه ) مناسب ترین فاصله است که با توجه به شرایط میشود کم و زیاد باشد ...... منظور از شرایط همان علاقه - پختگی فکری - تناسب و.... می باشد
بزرگتر بودن زن از مرد به دلیل تفاوتهای بیولوژیکی زنان و مردان و همان دلایل ذکر شده سفارش نمیشه ......بدیهی است که این امکان وجود داره که مرد کوچکتر از زن ولی از نظر فکری در سنین بالاتری
قرار داشته باشه .... این را با مشاوره های قبل ازدواج باید درک کرد ........ولی با استناد به آمار می بینیم که ازدواج های اینچنینی نتایج درخشانی نداشته اند.
امکان داره فرد از نظر احساسی درگیر شود و بدون توجه به عواقب دست به اقددام بزند چه بسا بعداز مدتی پشیمان شود....
به نظر من در سنین پایین نباشه بهتره اونم با اختلاف سنی کم ( که مثلا زن از مرد یکسال یا 2 سال بزرگتر باشه )
با بعضی از قسمت های حرف شما باید مخالفت کنم
سن شناسنامه ای فقط یک عدد هست و مبنای درستی برای تشخیص بلوغ فکری ، اجتماعی و یا هیچ دیگر نیست !
اینکه در جامعه ی ایران اختلاف سنی به این شکل هست فقط و فقط بخاطر تاثیر عرف و غلبه ی اون بر مردم هست !
و روانشناس های در صحنه ی تربیت هم نقشی به جز سازش ندارند واصلاح گری نمی کنند !
یه بار یادمه با یه جامعه شناس آلمانی درباره ی انتخاب رشته که صحبت می کردم
بهش گفتم در جوامع اروپایی بین قشر مردم محدودیت سنی و قدی و تحصیلی (اون چیز هایی که تو ایران مطرح میشه) وجود داره !
اول بهم خندید و بعد بهم گفت
اگر این حرف رو اونجا بزنی بهت به چشم خشک مغز نگاه میکنند و دو نفر که همدیگر رو درک کنند و توانایی برطرف کردن نیاز های همدیگر را داشته باشند واجد شرایط هستند !
و اینجا هیچ وقت بزرگی سنی مرد یا رنگ یا نژاد یا تحصیل و قدش مطرح نیست !
اینجا حتی ازدواج یک سیاه پوست با سفید پوست نفی مشکلی نداره ! و تنها زمانی ازدواج نفی میشه که یکی از طرفین دارای عقاید افراطی دینی باشه که موجب اختلال در زندگی بشه !
-------------------------------------------------------------------------
دو نسل قبل از ما ، پدر بزرگ ها رو در نظر بگیرید
زمانی که اون ها می خواستند ازدواج کنند قومیت و نژاد بسیار مهم بوده و جزء عرف بود فارس با فارس و ترک با ترک و لر با لر و اگر به غیر از این می بود از طرف خانواده ها پذیرفته نمی شدند شاید همون موقع هم استدلال های قابل قبولی برای خودشون می آوردند اما الان می بینید که نقش این نوع تفکرات هرچند که باقی هست اما کمرنگ شده است و کمتر می بینیم که در ازدواج اهمیت داشته باشـــه!
فرض کنید در ایران مردمانی هم به عنوان سیاه پوست وجود داشتند ! اونوقت عرف با این شرایط فعلی محدودیت به وجود می آورد که نباید چنین اتفاقی بیفته ! و ممکنه به فروپاشی خانواده منجر بشه ! ممکنه از یکیدیگر زده بشوند مثل همین توجیهاتی که الان میاریم !
عرف تغییراتش به آهستگی صورت میگیره اما شاهد خواهید بود که روزی عرف این رو هم می پذیره و در برابرش مقاومت نخواهد و استدلالاتش را کنار میزاره !
نارون1
17th June 2012, 09:25 AM
این چیزی در کنار عرف هست ...... یعنی حرف شما درست که عرف این رو رد میکنه ولی چیزهای دیگر هم اینو رد میکنه
حداقل شاید تو جامعه ما باشه که آمار اینطور نشون میده ، تفاوت سنی مناسب که اعلام میشه با توجه به تحقیقات اینطور بیان میکنند که این تفاوت مطلوبه و رضایت بخش
ما اینجا و با این فرهنگ رشد کردیم با فردی از همین فرهنگ قراره ازدواج کنیم
دقت کنید ، من گفتم با یکی دوسال کوچکتر میشه کنار اومد یعنی از جوانب مختلف ......
ولی شوهری که چندین سال از همسرش کوچکتره ، مطمئنا در یک برهه زمانی نیستند ، بعد از چند سال مرد احساس میکنه ، زنش داره براش مادری میکنه ، زن فکر میکنه هرزمان که شوهرش میره
بیرون با خانوم جوانی هست ، احساس میکنه نمیتونه نیازهای همسرش رو برآورده کنه و .... . اینها سرآغاز اختلافات هست .
همانطور که اگه مردی با سن خیلی خیلی بزرگتر از زن باشه ، حس پدری میکنه ........
زن دوست داره به مردش تکیه کنه ....... مرد هم دوست داره تکیه گاه همسرش باشه که به مرور همین زمینه ساز اختلافات میشه
نمیشه گفت این اختلافات دربین زوج هایی که از نظر سنی مناسب هستند وجود نداره ، ولی میتوان گفت کمتر است .
در آخر :
یک روانشناس با تحقیقات جلو میره ، و باتوجه به بررسی ساختارهای فردی و ... دست به ایجاد راهکار برای از بین بردن و جلوگیری از مشکلات بیشتر میکند .
.................................................. ...............
این نظر من بود .... دوستان میتونن نظراتشان را بیان کنند .
ممنون
موفق باشید
Majid_GC
17th June 2012, 11:58 AM
این چیزی در کنار عرف هست ...... یعنی حرف شما درست که عرف این رو رد میکنه ولی چیزهای دیگر هم اینو رد میکنه
حداقل شاید تو جامعه ما باشه که آمار اینطور نشون میده ، تفاوت سنی مناسب که اعلام میشه با توجه به تحقیقات اینطور بیان میکنند که این تفاوت مطلوبه و رضایت بخش
ما اینجا و با این فرهنگ رشد کردیم با فردی از همین فرهنگ قراره ازدواج کنیم
دقت کنید ، من گفتم با یکی دوسال کوچکتر میشه کنار اومد یعنی از جوانب مختلف ......
ولی شوهری که چندین سال از همسرش کوچکتره ، مطمئنا در یک برهه زمانی نیستند ، بعد از چند سال مرد احساس میکنه ، زنش داره براش مادری میکنه ، زن فکر میکنه هرزمان که شوهرش میره
بیرون با خانوم جوانی هست ، احساس میکنه نمیتونه نیازهای همسرش رو برآورده کنه و .... . اینها سرآغاز اختلافات هست .
همانطور که اگه مردی با سن خیلی خیلی بزرگتر از زن باشه ، حس پدری میکنه ........
زن دوست داره به مردش تکیه کنه ....... مرد هم دوست داره تکیه گاه همسرش باشه که به مرور همین زمینه ساز اختلافات میشه
نمیشه گفت این اختلافات دربین زوج هایی که از نظر سنی مناسب هستند وجود نداره ، ولی میتوان گفت کمتر است .
در آخر :
یک روانشناس با تحقیقات جلو میره ، و باتوجه به بررسی ساختارهای فردی و ... دست به ایجاد راهکار برای از بین بردن و جلوگیری از مشکلات بیشتر میکند .
.................................................. ...............
این نظر من بود .... دوستان میتونن نظراتشان را بیان کنند .
ممنون
موفق باشید
نخیر نگید که رد میکنه ! بلکه واژه ی درست این هست که تاثیر میزاره !
وقتی میگید در کنار عرف هست یعنی اینکه این موضوع در عرف هست و به دلیل درستی این امر هست که در عرف وجود داره ! در صورتی که اساسا عقل و منطق دلیلی بر توجیه این موضوع که تنها به سبب یک عدد ازدواج نفی بشه نداره !!!
تفاوت های بیولوژی که فرمودید تاثیر گذار هست و کسی ردش نمیکنه اما موضوع این هست که این عوامل زمانی میتونند که تاثیر بد بگذارند که خود فرد پتانسیلش رو داشته باشه و بینش فرد نسبت به ازدواج این ضعف رو داشته تا این ها بتونند شکاف ایجاد کنند !
من تعجب میکنم که شما مقوله ی فرهنگ رو با مقوله ی عرف یکی می دانید !
عرف چیزی هست که در بین مردم رایج شده است ! هیچ دلیلی هم گاهی اوقات نداره و فقط بخاطر تمایل اغلب مردم به آن هست در صورتی که
فرهنگ آثار ادبی و علمی یک قوم یا ملت هست که جزء ارزش ها محسوب میشه و به موجب دلیلی عقلی فرهنگ حاکم فرماست !
زمانی که شما تفکرات مخصوص به خود و مستقل از تعصب داشته باشید اونوقت هست که عرف معنا نداره (نه فرهنگ )
شما در حقیقت بیان میکنید که به دلیل اینکه عرف این عقیده رو داره در نتیجه چون من هم در همین جا زندگی میکنم پس توانایی تغییر عرف رو ندارم اما ما در همه ی زمان ها مشاهده کرده ایم که هیچ وقت عرف ثابت نبوده و تغییر کرده ! و این تغییر هم توسط افرادی آگاه که جلوتر از زمان خودشون می اندیشیده اند صورت گرفته است !!!
در مورد ادامه ی صحبت هاتون هم به نظرم دلیل اشتباه شما این هست که شما برای خودتون یک تصویر ذهنی با توجه عقاید تون ساخته اید و با کمک اون تصویر ذهنی معیوب سعی در تحلیل زندگی با این شرایط دارید و این یک اشتباه کاملا محض هست !
چون که دریچه های بسیاز زیبا تر و کار آمد تر برای تحلیل زندگی با این شرایط وجود داره !!!
و شما دارید با یکسری احتمالات که پیامد های تصویر ذهنی تون هست این قضایا رو نگاه میکنید !!!
یه مثال :
تو دیدگاه هایی که نسبت به جهان وجود داره
کسانی هستند که طرفدار فلسفه ی خوش بینی هستند (اپتیمیسم ) مثل ژان ژاک سو
کسانی هم هستند که طرفدار فلسفه ی بد بینی هستند ( پسیسم ) مثل ماکیا ولی
بلاخره دنیا یا باید زیبا باشه یا زشت ! اما می بینید که دو تا فلسفه ی با این تفاوت قابل توجه وجود داره !!!
دلیل چیست ؟!
دلیل این هست که هر کدام با تصویر ذهنی مخصوص به خودشون دارند دنیا رو نگاه میکنند ! در این مورد هم اگر شما تصویر ذهنی تون رو تغییر بدید تمام این احتمالات بی معنا خواهند شد !
آیا با توجه به آمار های ارائه داده شده میشه نتیجه گیری کلی کرد ؟؟؟
در صورتی که یک طلاق وابسته به یک عامل نیست و شما سعی دارید این طلاق ها رو با توجه به یک عامل بررسی کنید در نتیجه ، نتیجه گیری انجام شده هم قابل قبول نخواهد بود !!! و اختلاف سنی هم فقط یک عامل تاگذار میتونه باشه نه اینکه به اشتباه تصور کنیم دلیل طلاق اختلاف سنی هست !!!
در خصوص آمار های ارائه شده هم در سایت آمار و اطلاعات ایران می تونید درصد طلاق های مربوط به این بزرگتر بودن زن رو (با عدد های منفی) مشاهده کنید و ببنید که درصد های این نوع طلاق ها بدون توجه به فضای آماری کمترین طلاق مربوط به همین نوع ازدواج ها است که زن بزگتر است با درصد کمتر از 1 !!!!
http://www.sabteahval.ir/Upload/Modules/Contents/asset99/AmarHayati/ekh-89.pdf
هر تعریفی هم که برای روانشناس وجود داشته باشـــــه نقش سازشی روانشناس ها در مقابل عرف رو نمی توان انکار کرد ! چون که اصولا تغییرات عرفی از محدوده ی روانشناس ها خارج هست !!!
نارون1
17th June 2012, 12:55 PM
مجید ابهری، آسیب شناس و استاد دانشگاه گفت: علل افزایش آمار ازدواج پسران با دختران بزرگتر از خود مشکلات اقتصادی، بالا رفتن قیمت مسکن، تورم و فرار از مسوولیت است.
وی افزود: بالا رفتن توقعات در بسیاری از دختران به دلیل تحصیلات عالی، افزایش هزینه های ازدواج و ضعف مهارت های زندگی خود باعث بروز چنین مشکلاتی شده است.
این درحالی است که افزایش آمار ازدواج پسران با دختران بزرگتر از خود به دلایل مختلف، یکی از عوامل نگرانکننده در جامعه محسوب می شود.
به گفته آسیب شناسان، مهمترین دلیل نگرانی درمورد این ازدواجها ایجاد روابط عاطفی یک طرفه ای است که در نهایت منجر به ازدواج می شود. در بیشتر این ازدواجها زنان به همسران جوان خود علاقه و وابستگی شدید و افراطی پیدا میکنند که با گذشت زمان این حس کم رنگ می شود.
مطالعه بر روی تعداد زیادی از پرونده های طلاق این واقعیت را نشان می دهد که یکی از مهمترین دلایل جدایی همسران از یکدیگر، بروز همین تفاوت سنی است. یعنی بزرگتر بودن زن از مرد، زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست.
در بسیاری از موارد علت اینگونه ازدواج ها، انگیزه های اقتصادی است. یعنی زوجه از نظر مالی توانایی تامین مخارج زندگی را داشته و متاسفانه پس از مدتی در می یابد که تنها دلیل زوج از تن دادن به چنین ازدواجی صرفا مسایل مادی بوده بدون اینکه عشق و علاقه ای وجود داشته باشد.
منبع: برنا
Majid_GC
17th June 2012, 01:59 PM
مجید ابهری، آسیب شناس و استاد دانشگاه گفت: علل افزایش آمار ازدواج پسران با دختران بزرگتر از خود مشکلات اقتصادی، بالا رفتن قیمت مسکن، تورم و فرار از مسوولیت است.
وی افزود: بالا رفتن توقعات در بسیاری از دختران به دلیل تحصیلات عالی، افزایش هزینه های ازدواج و ضعف مهارت های زندگی خود باعث بروز چنین مشکلاتی شده است.
این درحالی است که افزایش آمار ازدواج پسران با دختران بزرگتر از خود به دلایل مختلف، یکی از عوامل نگرانکننده در جامعه محسوب می شود.
به گفته آسیب شناسان، مهمترین دلیل نگرانی درمورد این ازدواجها ایجاد روابط عاطفی یک طرفه ای است که در نهایت منجر به ازدواج می شود. در بیشتر این ازدواجها زنان به همسران جوان خود علاقه و وابستگی شدید و افراطی پیدا میکنند که با گذشت زمان این حس کم رنگ می شود.
مطالعه بر روی تعداد زیادی از پرونده های طلاق این واقعیت را نشان می دهد که یکی از مهمترین دلایل جدایی همسران از یکدیگر، بروز همین تفاوت سنی است. یعنی بزرگتر بودن زن از مرد، زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست.
در بسیاری از موارد علت اینگونه ازدواج ها، انگیزه های اقتصادی است. یعنی زوجه از نظر مالی توانایی تامین مخارج زندگی را داشته و متاسفانه پس از مدتی در می یابد که تنها دلیل زوج از تن دادن به چنین ازدواجی صرفا مسایل مادی بوده بدون اینکه عشق و علاقه ای وجود داشته باشد.
منبع: برنا
اصولا نقد چنین نوشته ای کار سختی نیست !
اما از آنجا که ایشون اسمش برای شما معتبر هست ، در نتیجه نقد کردن حرفش هم میشه داستان سرایی و اعتباری برای شما نخواهد داشت !
در کل حرف کسانی معتبر خواهد بود که خارج از این عرف و فضا باشند و از بیرون نگاه نقادانه دارند به این موضوع ! و چند نسل آینده به این قاعده های عرفی جواب خواهند داد ! نه کسانی که در درون هستند و به عنوان تربیت جامعه فعالیت میکنند و در نتیجه مطابق عرف بودن را پذیرفته اند(چون می دونستم که ممکنه این رو نقل کنید اول گفتم که روانشناس های در صحنه ی تربیت سازشکار هستند با عرف تا اصلاح گر) !
تمام اصلاحات عرفی و اجتماعی هم در ابتدا کسانی که مخالف بوده اند تعدادش بیشتر از موافق ها بوده است ! و در گذر زمان موافق های اصلاحات با منطق پیروز شده اند !
همیشه تغییر کردن سخت تر هست تا اینکه بخواهیم مطابق عرف مون باشیم !!!
در جواب حرف شما فقط توجه شما رو جلب میکنم به یه موضوعی !
تعداد مقاله های فارسی که در این موضوع هستند یعنی بزرگتر بودن زن بیشمار و صد ها صفحه هستند !
و اما در مورد مقالات انگلیسی (معتبر) که حاصل تفکرات های مستقلانه ی روانشناس های مطرح هست تعدادش نزدیک به صفر هست ! و من تا حالا چنین موضوعاتی رو ندیده ام !
با تفکر ، شما خودتون می تونید دلیل این اتفاق رو بفهمید !
این موضوعات برای روانشناس های مطرح جهان و حتی برای جوامع شون پذیرفته شده هست و بحثی روش ندارند !
اما در جامعه ی ما ، اتفاقی که حاصل آگاهی یافتن هست و درک بعضی موضوعات هست داره مقابله میشه باهاش تا بتونند تفکر جمعی اون گروه رو با این نوع مقالات مخدوش کنند !
شما هم در کل منبع حرف هاتون اینگونه مقالات آغشته به اسم های معتبر ایرانی نباشه !
این موضوعی منطقی یا عقلی نیست که بخواهید به این نوع استدلال های توخالی اتکا کنید ! و البته پرسش های بسیاری بی جواب ماند !
mamadshumakher
17th June 2012, 03:41 PM
الاد دقیقا مسئله سر چی هست؟اختلاف نظر بین چی هست؟
اینکه زن از مرد بزرگتر باشه میتونه تاثیر در خراب کردن زندگی داشته باشه یا نه؟کاری به عرف و فرهنگ و ... نداریم.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.