نارون1
13th June 2012, 09:26 PM
http://www.gevogroup.com/images/-Mails-/Energye%20Ensan.jpg
انرژی انسان دو ویژگی دارد که این دو ویژگی را بقیه انرژیها ندارند.
١) انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.
اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت آن چیز مشخص میرود. خیلی وقتها که به کسی زنگ میزنیم و میشنویم که؛ چه خوب شد زنگ زدی! داشتم بهت زنگ میزدم! داشتم بهت فکر میکردم! حلال زاده! دل به دل راه داره! ..
و نکته فوق العاده جالب اینجاست که من به محض این که به شخص خاصی در هر جای دنیا که فکر کنیم انرژیهای ما بلافاصله به سمت آن حرکت میکند و بلافاصله به او میرسد بدون سپری شدن زمان. اصلا مهم نیست که ما ایران باشیم و طرف مقابل آمریکا باشد. در فیزیک به این اصل، جهش کوانتومی میگویند. یعنی انرژی ما از زمان عبور میکند. پس به محض این که ما به چیزی فکر کنیم انرژی ما پیش او حاضر است.
گاهی که دارید در خیابان راه میروید. حس میکنید که کسی دارد نگاهتان میکند. بر میگردید و میبینید که واقعا دارد نگاهتان میکند. شما چطور حس کردید که یکی دارد نگاهتان میکند؟ قبول دارید کسی که به شما نگاه میکند، دارد به شما فکر میکند؟
انرژی آن شخص را دریافت میکنید و نتیجه تحلیلی که مغز شما از آن انرژی میکند، حس شما را تشکیل میدهد. شکل پر رنگ این را "تله پاتی" میگویند که اشخاص یاد میگیرند تا با تبادل انرژی؛ فکر همدیگر را بخونند.
٢) انرژی انسانها مثبت و منفی میشود ولی انرژی اجسام همیشه خنثی است.
اگر ما حالمان خوب باشد، اگر آرام باشیم، اگر داریم مهرورزی میکنیم، اگر داریم لطفی میکنیم، اگر داریم دعا میخوانیم؛ انرژی ما مثبت است. اما اگر حالمان بد باشد، اگه دائم غر میزنیم، اگه داریم بد و بی راه میگوئیم، اگه عصبانی هستیم، اگه استرس داریم، اگه نگران هستیم، اگه اضطراب داریم؛ انرژی ما منفی است. باید بدانیم که انرژی اجسام خنثی است ولی انرژی من و شما میتواند انرژی اجسام را هم مثبت و منفی کند.
اشخاصی که مثبت هستند (فکرهای خوب میکنند، روحیه عالی دارند، ....) انرژیشان مثبت است. اشخاصی که منفی هستند (روحیه خرابی دارند) انرژیشان منفی است.
یکی از بحثهای مهم موفقیت این است که: تا جایی که میتوانید از اشخاص منفی حذر کنید و تا جایی که میتوانید به اشخاص مثبت نزدیک شوید. چرا؟ چون انرژی آنها بر روی من و شما اثر میگذارد.
روزگاران قدیم موضوعی به نام مجاورت وجود داشت. اگر عارفی و یا پهلوانی بود، عدهای به نام مرید اطراف آنها بودند. مریدها همیشه حس خوبی داشتند. این حس خوب به خاطر چه بود؟ به خاطر انرژی فوق العاده مثبت آن عارف و پهلوان!
هالههای انرژی در پیرامون دو قسمت از بدن ما تراکم بیشتری دارند. چشمها و دستها.
دوست من زمانی که حالمان خوب نیست، عصبانی هستیم، غر میزنیم، چشمهای ما دروازه انتقال انرژی منفیاند.
به محض این که شما با حالت منفی وارد خانه میشوید و سلام میکنید، انرژی منفی را از طریق چشمهایتان به اعضای خانه منتقل میکنید. نتیجه این میشود که نیم ساعت بعد یا با اعضای خانه درگیر شدهاید، یا این که انرژی بقیه اعضای خانواده را هم گرفتهاید و همگی احساس خستگی میکنند. پس اول ار همه، کیسه زباله انرژیهای منفی را پشت در بگذارید، بعد وارد خانه شوید.
خانمی تعریف میکرد؛ من در خونهمان یک گلدان داشتم و این گلدان را خیلی دوست داشتم. سفری ٤ ماهه پیش آمد که من مجبور شدم بروم و به خواهرم گفتم که در غیاب من هر روز گلدان را آب دهد. خواهرم هم قبول کرد.
من رفتم سفر و وقتی برگشتم دیدم گلدان خشک شده! به خواهرم گفتم گلدان را آب ندادی؟ و خواهرم قسم میخورد که گلدان را آب داده است. گفتم: من حق را به خواهرتان میدهم. مطمئنم که گلدان را آب داده است.
بعد از خواهرش پرسیدم: خانم محترم، از خانه که بیرون میآمدید و میرفتید که گلدان را آب بدهید، چپ چپ به گلدان نگاه نمیکردید؟
خواهرش گفت: دقیقا یه همچین حالتی داشتم.
گفتم: شما با انرژی منفی چشمتان، گل را خشک کردی!
عکس این هم صادق است. وقتی حالمان خوبست، چشمهای ما دروازه انتقال انرژیهای مثبت است. وقتی حالتان بد است، به عزیزانتان نگاه نکنید. وقتی حالتان خوبست، تا میتونید به عزیزانتان نگاه کنید.
هلند بزرگترین صادر کننده گل جهان است. دانشمندان هلندی تستی را انجام دادند. بچههای مهد کودکی را به مزارع گل بردند و گفتند شما در بین مسیرهایی که بین ردیفهای گل وجود دارد بازی کنید و راه بروید و بدوید ولی به گلها صدمه نزنید.
نتیجه این شد، در مسیرهایی که بچهها بازی کرده بودند، گلهای آنجا با نشاطتر و شادابتر شدند و زودتر هم رشد کردند.
پس از اعلام نتایج به مقامات هلندی؛ دولت بخشنامهای به مهدهای کودک ابلاغ کرد که هر مهد کودک موظف است هفتهای یک روز، مهد کودک را تعطیل کند و بچهها را به مراکز پرورش گل برده که در آنجا بازی کنند.
راسخون
انرژی انسان دو ویژگی دارد که این دو ویژگی را بقیه انرژیها ندارند.
١) انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.
اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت آن چیز مشخص میرود. خیلی وقتها که به کسی زنگ میزنیم و میشنویم که؛ چه خوب شد زنگ زدی! داشتم بهت زنگ میزدم! داشتم بهت فکر میکردم! حلال زاده! دل به دل راه داره! ..
و نکته فوق العاده جالب اینجاست که من به محض این که به شخص خاصی در هر جای دنیا که فکر کنیم انرژیهای ما بلافاصله به سمت آن حرکت میکند و بلافاصله به او میرسد بدون سپری شدن زمان. اصلا مهم نیست که ما ایران باشیم و طرف مقابل آمریکا باشد. در فیزیک به این اصل، جهش کوانتومی میگویند. یعنی انرژی ما از زمان عبور میکند. پس به محض این که ما به چیزی فکر کنیم انرژی ما پیش او حاضر است.
گاهی که دارید در خیابان راه میروید. حس میکنید که کسی دارد نگاهتان میکند. بر میگردید و میبینید که واقعا دارد نگاهتان میکند. شما چطور حس کردید که یکی دارد نگاهتان میکند؟ قبول دارید کسی که به شما نگاه میکند، دارد به شما فکر میکند؟
انرژی آن شخص را دریافت میکنید و نتیجه تحلیلی که مغز شما از آن انرژی میکند، حس شما را تشکیل میدهد. شکل پر رنگ این را "تله پاتی" میگویند که اشخاص یاد میگیرند تا با تبادل انرژی؛ فکر همدیگر را بخونند.
٢) انرژی انسانها مثبت و منفی میشود ولی انرژی اجسام همیشه خنثی است.
اگر ما حالمان خوب باشد، اگر آرام باشیم، اگر داریم مهرورزی میکنیم، اگر داریم لطفی میکنیم، اگر داریم دعا میخوانیم؛ انرژی ما مثبت است. اما اگر حالمان بد باشد، اگه دائم غر میزنیم، اگه داریم بد و بی راه میگوئیم، اگه عصبانی هستیم، اگه استرس داریم، اگه نگران هستیم، اگه اضطراب داریم؛ انرژی ما منفی است. باید بدانیم که انرژی اجسام خنثی است ولی انرژی من و شما میتواند انرژی اجسام را هم مثبت و منفی کند.
اشخاصی که مثبت هستند (فکرهای خوب میکنند، روحیه عالی دارند، ....) انرژیشان مثبت است. اشخاصی که منفی هستند (روحیه خرابی دارند) انرژیشان منفی است.
یکی از بحثهای مهم موفقیت این است که: تا جایی که میتوانید از اشخاص منفی حذر کنید و تا جایی که میتوانید به اشخاص مثبت نزدیک شوید. چرا؟ چون انرژی آنها بر روی من و شما اثر میگذارد.
روزگاران قدیم موضوعی به نام مجاورت وجود داشت. اگر عارفی و یا پهلوانی بود، عدهای به نام مرید اطراف آنها بودند. مریدها همیشه حس خوبی داشتند. این حس خوب به خاطر چه بود؟ به خاطر انرژی فوق العاده مثبت آن عارف و پهلوان!
هالههای انرژی در پیرامون دو قسمت از بدن ما تراکم بیشتری دارند. چشمها و دستها.
دوست من زمانی که حالمان خوب نیست، عصبانی هستیم، غر میزنیم، چشمهای ما دروازه انتقال انرژی منفیاند.
به محض این که شما با حالت منفی وارد خانه میشوید و سلام میکنید، انرژی منفی را از طریق چشمهایتان به اعضای خانه منتقل میکنید. نتیجه این میشود که نیم ساعت بعد یا با اعضای خانه درگیر شدهاید، یا این که انرژی بقیه اعضای خانواده را هم گرفتهاید و همگی احساس خستگی میکنند. پس اول ار همه، کیسه زباله انرژیهای منفی را پشت در بگذارید، بعد وارد خانه شوید.
خانمی تعریف میکرد؛ من در خونهمان یک گلدان داشتم و این گلدان را خیلی دوست داشتم. سفری ٤ ماهه پیش آمد که من مجبور شدم بروم و به خواهرم گفتم که در غیاب من هر روز گلدان را آب دهد. خواهرم هم قبول کرد.
من رفتم سفر و وقتی برگشتم دیدم گلدان خشک شده! به خواهرم گفتم گلدان را آب ندادی؟ و خواهرم قسم میخورد که گلدان را آب داده است. گفتم: من حق را به خواهرتان میدهم. مطمئنم که گلدان را آب داده است.
بعد از خواهرش پرسیدم: خانم محترم، از خانه که بیرون میآمدید و میرفتید که گلدان را آب بدهید، چپ چپ به گلدان نگاه نمیکردید؟
خواهرش گفت: دقیقا یه همچین حالتی داشتم.
گفتم: شما با انرژی منفی چشمتان، گل را خشک کردی!
عکس این هم صادق است. وقتی حالمان خوبست، چشمهای ما دروازه انتقال انرژیهای مثبت است. وقتی حالتان بد است، به عزیزانتان نگاه نکنید. وقتی حالتان خوبست، تا میتونید به عزیزانتان نگاه کنید.
هلند بزرگترین صادر کننده گل جهان است. دانشمندان هلندی تستی را انجام دادند. بچههای مهد کودکی را به مزارع گل بردند و گفتند شما در بین مسیرهایی که بین ردیفهای گل وجود دارد بازی کنید و راه بروید و بدوید ولی به گلها صدمه نزنید.
نتیجه این شد، در مسیرهایی که بچهها بازی کرده بودند، گلهای آنجا با نشاطتر و شادابتر شدند و زودتر هم رشد کردند.
پس از اعلام نتایج به مقامات هلندی؛ دولت بخشنامهای به مهدهای کودک ابلاغ کرد که هر مهد کودک موظف است هفتهای یک روز، مهد کودک را تعطیل کند و بچهها را به مراکز پرورش گل برده که در آنجا بازی کنند.
راسخون