مهندس ایرانی
11th June 2012, 11:28 AM
هفته پيش از رونمايي كتاب «راه تعيين شده» مجموعه عكسهاي نفيسه مطلق (http://www.nafisegallery.com/) خبر دادم. اين مراسم با حضور مارينا ماهاتير (http://rantingsbymm.blogspot.com/)و دو عكاس معتبر و دو نماينده مجلس اين كشور و نيز شاعري مالزيايي تبار كانديداي جايزه ادبي نوبل برگزار شد.
مارينا ماهاتير در اين مراسم گفت: «در سال 1993 پروژه تقریبا مشابهای بین کشورهای آ.س.آن تعریف شد که با موفقیت زیادی همراه بود. زمانی که عکسهای این مجموعه را دیدم از آن استقبال کردم چرا که این پروژه به طور اختصاصی به کشور من تعلق داشت. سپس آن را به چند ناشر معرفی کردم اما با کمال تعجب متوجه شدم که آنها از درگیرشدن در این مسالهمهم امتناع میکنند.»
وی با اشاره به ناشر کتاب از وی بابت شجاعت و احساس مسئولیتش قدردانی کرد و گفت: «ما باید به این نکته فکر کنیم که چه اتفاقی برای جامعه ما افتاده که تا به این حد پرداختن به مسائل اجتماعی حساسیت برانگیز شده است.» مارینا که مقدمه کتاب را نیز نوشته درباره عکسهای مجموعه گفت: «نگاه نفیسه مطلق در این عکسها حسی سرشار از انسانیت را به بیننده منتقل میکند و میراث غنی فرهنگی ما را پیش رویمان میگذارد.» وی افزود: «من بسیار خوشبختم که در این کتاب سهمی دارم و امیدوارم مردم مالزی نیز از آن استقبال کنند.»
در اين مراسم كه جمعي از ايرانيان ساكن مالزي نيز حضور داشتند عكاس و ناشر درباره چگونگي شكلگيري كتاب و انتشار آن سخناني گفتند. بسياري از ايرانيان حاضر در اين مراسم خود را به مارينا ماهاتير نزديك ميكردند تا با او عكسي به يادگار بگيرند. رفتار متواضعانه او كه دختر يكي از اثرگذارترين سياسيون مالزي است بيش از هر نكته ديگري تعجبآور بود؛ با لباسي ساده و لبخندي بر لب به دور از هر گونه تكلف. با اين حال به نظر ميرسد خانواده ماهاتير محمد ميان ايرانيان بيش از مالزياييها محبوبيت دارند.
خبر رونمايي كتاب يك ايراني را ميتوان مهمترين و البته خوشترين خبر مربوط به ايرانيان مالزي ظرف يك سال گذشته دانست. در اين مدت دهها خبر و مقاله در رسانههاي مالزي درباره ايرانيان منتشر شده كه به قاچاق مواد مخدر اختصاص دارد. پس از دستگيري قاچاقچيان مواد مخدر تقريبا به مليت آنها اشاره نميشود مگر آن كه ايراني باشند. يعني اگر قاچاقچي دستگير شده ايراني باشد حتما صفحات روزنامهها و پايگاههاي خبري به آن اشاره ميكنند اما در مواردي ديگر تنها به خارجي بودن قاچاقچي بسنده ميشود. نشر چنين اخباري نگراني ايرانيان را كه براي تحصيل و كسبوكار راهي اين منطقه از آسياي جنوب شرقي شدهاند به دنبال دارد و در گفتوگوهاي دوستانه به آن اشاره ميكنند. اين گفتوگوها به طور عمده به سوالهاي مشابهي ميرسد كه پاسخي براي آنها نيست: آيا از روي عمد به مليت قاچاقچيان ايراني اشاره ميشود؟ آيا كساني ميخواهند روند مهاجرت ايرانيان به مالزي را كند كنند؟ آيا ايرانيان مشكلات عمدهاي را براي ساكنان اصلي مالزي بوجود آوردهاند؟ يا اين كه اشاره به مليت قاچاقچيان ايراني صرفا از سر بيتوجهي است؟
به هر حال پاسخ اين سوالها هر چه باشد، برخي از مالزياييها كه مراوده كمتري با ايرانيان دارند به چشم ديگري به هموطنانمان نگاه ميكنند و اگر فرصت گفتوگو فراهم شود با حفظ جوانب احتياط به اين موضوع ميپردازند و سوال ميكنند كه چرا تعداد قابل ملاحظهاي از ايرانيان در قاچاق مواد مخدر دست دارند؟ اينجا آغاز بحثي است بيپايان. بسيار دشوار است كس يا كساني كه براي چندين ماه بمبباران اطلاعاتي شدهاند را در چند دقيقه متقاعد كرد و فهماند كه تمام ايرانيان به قول مشهور اين كاره نيستند. به ويژه چند نفري كه دستگير شدند را نميتوان به كل جامعه 70 و چند ميليوني ايران تعميم داد.
كساني كه پنج سال پيش به مالزي آمدهاند از استقبال و گرمي روابط مردمانش با ايرانيان ميگويند. همين افراد البته عقيده دارند كه رفتار مالزياييها تغيير كرده و از شور و گرمي آن كاسته شده است. گاه حتي رانندههاي تاكسي نيز به ايرانياني كه ممكن است عجله داشته باشند گفتهاند كه شما عجول و پرخاشگر هستيد. دوستي كه براي تور بالي ثبت نام كرده بود يك ماه بعد ايميلي دريافت كرد كه به علت ايراني بودن بايد مبلغ بيشتري بپردازد. درخواستي غيرعادي و بيسابقه كه تا كنون رواج نداشته است.
آيا اين واكنشها شرايط زندگي و تحصيل و كسب و كار ايرانيان در مالزي را دشوار خواهد كرد؟
مارينا ماهاتير در اين مراسم گفت: «در سال 1993 پروژه تقریبا مشابهای بین کشورهای آ.س.آن تعریف شد که با موفقیت زیادی همراه بود. زمانی که عکسهای این مجموعه را دیدم از آن استقبال کردم چرا که این پروژه به طور اختصاصی به کشور من تعلق داشت. سپس آن را به چند ناشر معرفی کردم اما با کمال تعجب متوجه شدم که آنها از درگیرشدن در این مسالهمهم امتناع میکنند.»
وی با اشاره به ناشر کتاب از وی بابت شجاعت و احساس مسئولیتش قدردانی کرد و گفت: «ما باید به این نکته فکر کنیم که چه اتفاقی برای جامعه ما افتاده که تا به این حد پرداختن به مسائل اجتماعی حساسیت برانگیز شده است.» مارینا که مقدمه کتاب را نیز نوشته درباره عکسهای مجموعه گفت: «نگاه نفیسه مطلق در این عکسها حسی سرشار از انسانیت را به بیننده منتقل میکند و میراث غنی فرهنگی ما را پیش رویمان میگذارد.» وی افزود: «من بسیار خوشبختم که در این کتاب سهمی دارم و امیدوارم مردم مالزی نیز از آن استقبال کنند.»
در اين مراسم كه جمعي از ايرانيان ساكن مالزي نيز حضور داشتند عكاس و ناشر درباره چگونگي شكلگيري كتاب و انتشار آن سخناني گفتند. بسياري از ايرانيان حاضر در اين مراسم خود را به مارينا ماهاتير نزديك ميكردند تا با او عكسي به يادگار بگيرند. رفتار متواضعانه او كه دختر يكي از اثرگذارترين سياسيون مالزي است بيش از هر نكته ديگري تعجبآور بود؛ با لباسي ساده و لبخندي بر لب به دور از هر گونه تكلف. با اين حال به نظر ميرسد خانواده ماهاتير محمد ميان ايرانيان بيش از مالزياييها محبوبيت دارند.
خبر رونمايي كتاب يك ايراني را ميتوان مهمترين و البته خوشترين خبر مربوط به ايرانيان مالزي ظرف يك سال گذشته دانست. در اين مدت دهها خبر و مقاله در رسانههاي مالزي درباره ايرانيان منتشر شده كه به قاچاق مواد مخدر اختصاص دارد. پس از دستگيري قاچاقچيان مواد مخدر تقريبا به مليت آنها اشاره نميشود مگر آن كه ايراني باشند. يعني اگر قاچاقچي دستگير شده ايراني باشد حتما صفحات روزنامهها و پايگاههاي خبري به آن اشاره ميكنند اما در مواردي ديگر تنها به خارجي بودن قاچاقچي بسنده ميشود. نشر چنين اخباري نگراني ايرانيان را كه براي تحصيل و كسبوكار راهي اين منطقه از آسياي جنوب شرقي شدهاند به دنبال دارد و در گفتوگوهاي دوستانه به آن اشاره ميكنند. اين گفتوگوها به طور عمده به سوالهاي مشابهي ميرسد كه پاسخي براي آنها نيست: آيا از روي عمد به مليت قاچاقچيان ايراني اشاره ميشود؟ آيا كساني ميخواهند روند مهاجرت ايرانيان به مالزي را كند كنند؟ آيا ايرانيان مشكلات عمدهاي را براي ساكنان اصلي مالزي بوجود آوردهاند؟ يا اين كه اشاره به مليت قاچاقچيان ايراني صرفا از سر بيتوجهي است؟
به هر حال پاسخ اين سوالها هر چه باشد، برخي از مالزياييها كه مراوده كمتري با ايرانيان دارند به چشم ديگري به هموطنانمان نگاه ميكنند و اگر فرصت گفتوگو فراهم شود با حفظ جوانب احتياط به اين موضوع ميپردازند و سوال ميكنند كه چرا تعداد قابل ملاحظهاي از ايرانيان در قاچاق مواد مخدر دست دارند؟ اينجا آغاز بحثي است بيپايان. بسيار دشوار است كس يا كساني كه براي چندين ماه بمبباران اطلاعاتي شدهاند را در چند دقيقه متقاعد كرد و فهماند كه تمام ايرانيان به قول مشهور اين كاره نيستند. به ويژه چند نفري كه دستگير شدند را نميتوان به كل جامعه 70 و چند ميليوني ايران تعميم داد.
كساني كه پنج سال پيش به مالزي آمدهاند از استقبال و گرمي روابط مردمانش با ايرانيان ميگويند. همين افراد البته عقيده دارند كه رفتار مالزياييها تغيير كرده و از شور و گرمي آن كاسته شده است. گاه حتي رانندههاي تاكسي نيز به ايرانياني كه ممكن است عجله داشته باشند گفتهاند كه شما عجول و پرخاشگر هستيد. دوستي كه براي تور بالي ثبت نام كرده بود يك ماه بعد ايميلي دريافت كرد كه به علت ايراني بودن بايد مبلغ بيشتري بپردازد. درخواستي غيرعادي و بيسابقه كه تا كنون رواج نداشته است.
آيا اين واكنشها شرايط زندگي و تحصيل و كسب و كار ايرانيان در مالزي را دشوار خواهد كرد؟