PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث کشف ژن خشونت



پیمان هادی فرکوش
4th June 2012, 09:46 PM
کشف ژن خشونت


آیا واقعاً ممکن است آنچه ما به آن بداخلاقی یا خلافکاری می گوییم تنها تحت تاثیر یک ژن به وجود آمده باشد؟


در طول روز ممکن است با افرادی با شخصیت ها و رفتارهای متفاوت برخورد داشته باشیم.
آدم های خجالتی، آدم های حسود، آدم های اجتماعی و حتی آدم های شرور. ما بر اساس رفتارهای دیگران در مورد آنها تصمیم می گیریم و قضاوت می کنیم. گاه به خاطر مهربانی و موقر بودنشان به آنها احترام می گذاریم و گاه به خاطر بداخلاقی و بدذاتی آنها را سرزنش می کنیم. اگر هم خیلی انسان منصفی باشیم، گناه را به گردن خانواده و محیط جامعه می اندازیم. اما سوال اصلی این است: چه مقدار از این رفتارها ارادی است؟ آیا همه این رفتارهای بد، بداخلاقی ها و شرارت ها را می توان به گردن خود فرد یا جامعه اش انداخت؟ چرا یک نفر «خلافکار» می شود و دیگری «نه»؟
دهه اخیر،به نوعی دهه علم ژنتیک بوده است. این پیشرفت از زمانی اوج گرفت که زنجیره ماده ژنتیکی سلول های انسان مرسوم به dnaشناسایی و رمزگشایی شد. امروزه تقریباً انتظار داریم برای هر چیزی در جهان یک ژن وجود داشته باشد. این حرف چندان هم غیر منطقی نیست. در واقع نقش ژنتیک در زندگی ما روز به روز بیشتر می شود و به نظر می رسد امروزه همه می دانند ژنتیک چیزی فراتر از رنگ چشم و فرورفتگی چانه است. اما دامنه تاثیر ژنتیک به تدریج به مسایل رفتاری و اخلاقی نیز گسترش می یابد. آیا واقعاً ممکن است آنچه ما به آن بداخلاقی یا خلافکاری می گوییم تنها تحت تاثیر یک ژن به وجود آمده باشد؟
کار، کار ژن هاست!
از اوایل دهه ۱۹۹۰، دانشمندان احتمال وجود ارتباط بین رفتارهای ضد اجتماعی و یک نقص ژنی خاص را مطرح می کردند. این نقص در ژنی رخ می دهد که وظیفه ایجاد یک آنزیم خاص به نام مونو آمین اکسیداز آ (mao-a) را برعهده دارد. گفته می شود که کم کاری در این ژن باعث تخریب بیش از حد تعدادی از مواد شیمیایی موجود در مغز می شود. این مواد که یکی از آنها سروتونین است، با ایجاد آرامش و خونسرد بودن به انسان کمک می کنند. با تخریب بیش از حد این مواد، احتمال بروز واکنش های هیجانی و ناگهانی و خشن در برابر محرک هایی مانند ترس یا تهدید بیشتر می شود. دانشمندان به همین دلیل این ژن خاص را «ژن مبارزه» نامیده بودند اما در تحقیقات جدید پا را یک قدم فراتر نهاده اند و نقش بیشتری برای این آنزیم متصور شده اند. کوین بیور، متخصص جرم شناسی اجتماعی و مدیر این تحقیقات که در نشریه روان شناسی فراگیر به چاپ رسیده است، در این باره می گوید: «برای اولین بار ما موفق شده ایم ارتباط مشخص و مستقیمی بین ژن mao-a و انتخاب شیوه زندگی همراه با خشونت بیابیم.» این تحقیقات که در دانشگاه ایالتی فلوریدا صورت گرفته است، نه تنها تمایل به حرکت های خشن بلکه تمایل به پیوستن به گروه ها و فرقه ها و یا استفاده از اسلحه را نیز به این ژن ارتباط می دهد.
شروع این مطالعه به سال ۱۹۹۴ بر می گردد. مطالعه طولی بررسی سلامت بالغان در آمریکا یکی از بزرگ ترین تحقیقات در زمینه رفتار شناسی در سال های اخیر است. بر اساس این تحقیق بیش از نیمی مردان شرکت کننده در این تحقیق دچار کمبود فعالیت ژن mao-a بودند و سه درصد از کل شرکت کنندگان در این تحقیق نیز در یک سال گذشته سابقه عضویت در گروه ها و فرقه ها را ذکر می کردند. بیورو همکارانش متوجه شدند که مردانی که سطح فعالیت کمی از ژن mao-a دارند دوبرابر بیش از سایر مردان به گروه ها ودسته های دعوا و کتک کاری می پیوندند و در صورت حضور یک صحنه درگیری و دعوا، احتمال استفاده آنها از سلاح برای تهدید کردن دو برابر بیش از دیگران است. همچنین از میان کسانی که در این گونه گروه ها عضویت داشتند، کسانی که سطح فعالیت mao-aپایینی داشتند، چهار برابر بیش از هم گروهی های خود از اسلحه در درگیری ها استفاده می کردند. دکتر بیور می گوید: «کمترین نتیجه به دست آمده از این تحقیق آن است که می توان یک عامل ژنی برای خشونت معرفی کرد. با استفاده از این داده ها می توان جوانان و کودکانی را که بیشتر درمعرض خطر هستند، شناسایی کرد و اقدامات تداخلی پیشگیرانه ای را برای آنها در نظر گرفت.»
ژن بد یا محیط بد؟
در واقع در اینکه خشونت ناشی از اثر مشترک شرایط محیطی و عوامل ژنتیک است، شکی نیست.آنچه که مورد بحث است، میزان تاثیر هر کدام از این اجزا و برتری هر کدام بر دیگری است. تحقیقات قبلی که درمورد ژن mao-a انجام شده بود، نشان می داد که احتمالاً تاثیر این ژن از دوران کودکی آغاز می شود. یکی از اولین تحقیق ها در این زمینه در سال ۲۰۰۳ در زلاند نو انجام شد و به نتایج جالبی رسید. این تحقیق نشان می داد از میان افرادی که در کودکی در محیط نامناسب رشد کرده و یا مورد سوء استفاده قرار گرفته بودند، افرادی که دارای سطوح پایین فعالیت این ژن بودند چهار برابر دیگران درگیری خشونت، سرقت و سایر اعمال ضد اجتماعی شده بودند. حتی در میان آن دسته از افرادی که در شرایط مناسب کودکی خود را گذرانده بودند، میزان خشونت درافرادی با کاهش فعالیت ژنmao-a اندکی بیش از متوسط جمعیت بود. جاشوا بو کالتز، محقق نوروساینس در مرکز تحقیقات مغز دانشگاه وندربیت که بررسی های فراوانی روی ژن mao-a داشته است، می گوید: «این تحقیقات درباره ژنتیک خشونت یک مساله را برای ما به اثبات رسانده است: «ژنتیک است که تفنگ ها را پر از گلوله می کند اما کشیدن ماشه، کار عوامل محیطی است.» براساس آنچه در تحقیقات بیور نشان داده شد، همه افرادی که دچار نقص در ژن mao-a بودند وارد فعالیت های خشن گروهی نمی شدند وضمناً همه افراد این گروه ها هم دچار این نقص ژنی نبودند.در واقع هنوز چندان مشخص نیست که میزان شیوع این نقص ژنی در جامعه چه قدر است. گرچه یک تحقیق که در سال ۲۰۰۲ انجام شده است، نشان می دهد که عوامل ژنتیکی مانند نقص در mao-a می توانند تا ۵۰ درصد در گرایش افراد به سمت خشونت نقش داشته باشند. همچنین بیور در تحقیقاتش دریافت که این نقص فقط در گرایش مردان به سمت خشونت موثر است.شاید علت مساله آن است که ژن مربوط به این آنزیم روی کروموزوم x قرار دارد. با توجه به اینکه مردان تنها یک عدد کروموزوم x دارند، بروز نقص در این ژن خود را به شدیدترین شکل نشان می دهد. گرچه تصور می شود عوامل دیگری نیز در بدن زنان وجود داشته باشد که اثر این نقص ژنی را در گرایش به سمت خشونت متوقف کند.
تغییر سرنوشتی که ژن ها رقم زده اند
هر گونه تلاش برای جبران اثر این ژن باید از طریق عوامل محیطی انجام گیرد. بررسی ها نشان داده است که مداخلات پیشگیرانه می تواند بسیار در این زمینه موثر باشد. چندی قبل تحقیقی که در دانشگاه جورجیا انجام شده بود، نقش این مداخلات را نشان داد. در این تحقیق حدود ۶۰۰ نوجوان بین ۱۱ تا ۱۶ سال که دچار نقص در ژنی موسوم به httlpr بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این نقص ژنی سالها پیش شناخته شده است و وجود آن احتمال بروز رفتارهای سوء مصرفی مواد مخدر و الکل و همچنین کاهش خویشتن داری را افزایش می دهد. در این تحقیق، نیمی از این افراد به طور تصادفی تحت حمایت برنامه های آموزشی مبارزه با مواد مخدر قرار گرفتند. پنج سال بعد این افراد با افرادی که تحت آموزش قرار نگرفته بودند، مقایسه شدند و نتیجه کار بسیار جالب بود. افراد گروه مقابل دو برابر بیشتر درگیر رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد مخدر شده بودند.
دکتر کنت رایان، مدیر موسسه ملی تحقیقات الکلیسم آمریکا معتقد است این یافته ها نشان می دهد که در صورت مداخلات مناسب در مقطع نوجوانی، آموزش می تواند بر سرنوشت افراد غلبه کند. این مساله به ویژه از این جهت حایز اهمیت است که بررسی ها نشان می دهد اگر فردی در دوران نوجوانی گرفتار رفتارها ی پرخطر نشود، احتمال اقدام به این رفتارها در ادامه طول زندگی اش به شکل قابل توجهی کاهش می یابد.
محققان معتقدند این تحقیقات می تواند راهنمای دولت مردان برای کاهش خشونت باشد. با توجه به این یافته ها، به نظر می رسد گسترش برنامه های آموزشی برای نوجوانان و کودکان در جهت آشنا کردن آنها با مضرات رفتارهای پر خطر بسیار موثر از تجهیز نیروی پلیس برای دستگیر کردن مجرمان باشد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد