PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یقین



porsa
24th May 2012, 12:01 PM
یقین را دقیقا نمی دام چگونه باید تعریف کرد .

من یک تعریف اولیه می دهم دوستان آن را نقد و تصحیح کنند .

دانسته ای را که امکان خطا در آن ممکن نباشد را دانسته های یقینی و احساس ما را نسیت یه این دانسته ها یقین داشتن می گوییم .

دوستان همیاری کنند .

پرسا

محسن آزماینده
28th May 2012, 09:00 PM
سلام

یقین داشتن را می توان با مطمئن بودن معادل دانست

مطمئن بودن و مطمئن تر بودن هر 2 کاربرد دارن

اگر اصطلاح مطمئن تر بودن درست باشد،پس یقین را به صورت نسبی می توان معنی کرد و طبق این استدلال،تعریف زیر معتبر نخواهد بود


دانسته ای را که امکان خطا در آن ممکن نباشد را دانسته های یقینی و احساس ما را نسیت یه این دانسته ها یقین داشتن می گوییم

با این حال به تناقض می رسیم

پس یقین نمیتواند چیزی نسبی باشد(البته طبق تعریف بالا)

چیزی که در مقابل یقین وجود دارد،شک خوانده میشود.

البته یقین را میتوان عدم شک دانست.و وجود یکی عدم وجود دیگری را تایید میکند

برای اینکه به تعریف بهتری از یقین برسیم،به نظر من بهتر است ابتدا در مورد شک و انواع آن بحث کمنیم

ممنون

تاری
28th May 2012, 10:32 PM
از نگاه خودم:
از شک به یقین
از سوال به جواب.
اول شک بررسی می شود بعد راههای شناخت آن و سپس رسیدن به یقین و راههای تائید یقین.

porsa
28th May 2012, 11:59 PM
می توان دانسته های انسان را به سه گروه تقسیم کرد .

دانسته هایی که شواهدی ( نه قطعی ) بر علیه آن داریم که دانسته های مشکوک ما هستند - مثلا گمان دارم امروز برادرم را ببینم چون قول داده امروز بیاید ولی آدم خوش قولی نیست

دانسته هایی که شواهدی برعلیه آن وجود ندارد که اینها معارف جاری و مورد اتکای روزانه ما هستند مثلا می دانم امروز مادم به خانه ما می آید چون به من قول داده و خوش قول است

دانسته هایی که امکان وجود شواهدی بر علیه آن وجود ندارد مثلا می دانم که اینک دارم درد می کشم .

من این سومی را یقینی می دانم شما چطور ؟

پرسا

yas-90
29th May 2012, 09:32 AM
می توان دانسته های انسان را به سه گروه تقسیم کرد .

دانسته هایی که شواهدی ( نه قطعی ) بر علیه آن داریم که دانسته های مشکوک ما هستند - مثلا گمان دارم امروز برادرم را ببینم چون قول داده امروز بیاید ولی آدم خوش قولی نیست

دانسته هایی که شواهدی برعلیه آن وجود ندارد که اینها معارف جاری و مورد اتکای روزانه ما هستند مثلا می دانم امروز مادم به خانه ما می آید چون به من قول داده و خوش قول است

دانسته هایی که امکان وجود شواهدی بر علیه آن وجود ندارد مثلا می دانم که اینک دارم درد می کشم .

من این سومی را یقینی می دانم شما چطور ؟

پرسا


سلام دوست گرامی
یقین در مقابل شک قرار داره
در دو مورد اول شک وجود داره پس نمیشه گفت اون فرد به اومدن برادر و مادرش یقین داره بلکه داره با شک بیانش میکنه ..........اما مورد سومی چیزیه که به قول شما شواهدی علیهش وجود نداره و میشه گفت یقین در اون معنی میشه نه در دو مورد اول(البته مورد سوم هم برای همه افراد یه چیزه یقین محسوب نمیشه چون فقط همون فرد داره درد رو حس میکنه......شاید بر این اساس بشه حرف آقای آزماینده رو درمورد اینکه یقین نسبی هست تایید کرد)

یقین در انسانها میتونه متفاوت باشه .....حتی در مورد یک موضوع مشترک.....

محسن آزماینده
29th May 2012, 11:00 AM
می توان دانسته های انسان را به سه گروه تقسیم کرد .

دانسته هایی که شواهدی ( نه قطعی ) بر علیه آن داریم که دانسته های مشکوک ما هستند - مثلا گمان دارم امروز برادرم را ببینم چون قول داده امروز بیاید ولی آدم خوش قولی نیست


پرسا

سلام مجدد

دوست عزیز

البته در این مثال همه شرایط ایده آل در نظرگرفته شده اند و تنها وجه تمایز مثالها خوش قولی است

این قسمت از حرف شما درست است.علت شک هم میشه خوش قول نبودن در گذشته


دانسته هایی که شواهدی برعلیه آن وجود ندارد که اینها معارف جاری و مورد اتکای روزانه ما هستند مثلا می دانم امروز مادم به خانه ما می آید چون به من قول داده و خوش قول است

این قسمت از حرف شما را تصحیح میکنم و نتیجه گیری مجدد از آن

دانسته های که شواهدی بر علیه آن میتواند وجود داشته باشد.ولی ما نمی توانیم آن را درک کنیم.در این مثال خوش سابقه بودن دلیل موجهی نیست.بنابراین در این مورد هم شک وارد است


دانسته هایی که امکان وجود شواهدی بر علیه آن وجود ندارد مثلا می دانم که اینک دارم درد می کشم .


در این قسمت شواهدی ممکن است برای شما معتبر باشد و برای دیگران نه

محسن آزماینده
29th May 2012, 11:07 AM
اصولا در فلسفه شک را ابزاری برای رسیدن به یقین می دانند

پس بدون وجود شک،یقینی وجود ندارد

در ریاضی تعریف شک "احتمال" و تعریف یقین"احتمال صفر درصد " یا "احتمال 100 درصد" است.

از فلسفه خارج شویم و شک را به طور عامیانه مورد بررسی قرار دهیم

شک را به طور عام میشود با عبارت چون ممکن ،محتمل،شدنی، نشدنی و ... تعریف کرد

یقین را با عباراتی شبیه حتما و قطعا نشان میدهند.

بحث را از شدنی به شدن پیش میبریم

برای اثبات یقین چند راه وجود دارد؟؟؟

porsa
29th May 2012, 12:32 PM
سلام دوست گرامی
یقین در مقابل شک قرار داره
در دو مورد اول شک وجود داره پس نمیشه گفت اون فرد به اومدن برادر و مادرش یقین داره بلکه داره با شک بیانش میکنه ..........اما مورد سومی چیزیه که به قول شما شواهدی علیهش وجود نداره و میشه گفت یقین در اون معنی میشه نه در دو مورد اول(البته مورد سوم هم برای همه افراد یه چیزه یقین محسوب نمیشه چون فقط همون فرد داره درد رو حس میکنه......شاید بر این اساس بشه حرف آقای آزماینده رو درمورد اینکه یقین نسبی هست تایید کرد)

یقین در انسانها میتونه متفاوت باشه .....حتی در مورد یک موضوع مشترک.....

تشابه جمله اول و دوم این است که هر دو اطلاعات بلقوه می توانند غلط باشند و پیشبینی ها غلط باشد ولی در جمله اول این احتمال قوی تر است چون شواهدی برعلیه پیشبینی ما وجود دارد در جمله دوم ما شواهدی بر علیه پیشبینی خود نداریم و باید اصل را بر صحت بگذاریم مگر خلافش ثابت شود .


جمله اول بنابراین همان تعریف شک است جمله دوم تعریف علم است .

علم همین است یعنی شما بر اساس آنچه تجریه کرده اید و شواهدی بر علیه آن در دسترس ندارید پیشبینی می کنید البته اینجا روش علمی بکار نرفته اما تعریف علم همین است که شما اطلاعاتی دارید که فعلا درست فرض می شوند مگر اینکه خلافش ثابت شود .

جمله سوم قطعا یقینیست گرچه یقینش برای دیگران اعتبار ندارد اما ما در باره دیگران ادعا نکردیم در مورد یقین فردی صحبت می کنیم اینجا با یک یقین فردی روبروییم .


اینها تعریف جملات مشکوک و معلوم و یقینی از نظر من بود .


بنابراین یقین نمی تواند نسبی باشد .

احساس درد برای درک کننده آن یقینی و برای فرد دیگر غیر یقینیست .

ما یا یقین داریم یا نداریم .


اما فقط احساس درد نیست که برای ما یقینیست بلکه کسانی هستند که ادعا می کنند که ریاضیات و منطق هم می توانند برای ما یقینی باشند .

نظر شما چیست ؟

پرسا

porsa
29th May 2012, 12:39 PM
اصولا در فلسفه شک را ابزاری برای رسیدن به یقین می دانند

پس بدون وجود شک،یقینی وجود ندارد

در ریاضی تعریف شک "احتمال" و تعریف یقین"احتمال صفر درصد " یا "احتمال 100 درصد" است.

از فلسفه خارج شویم و شک را به طور عامیانه مورد بررسی قرار دهیم

شک را به طور عام میشود با عبارت چون ممکن ،محتمل،شدنی، نشدنی و ... تعریف کرد

یقین را با عباراتی شبیه حتما و قطعا نشان میدهند.

بحث را از شدنی به شدن پیش میبریم

برای اثبات یقین چند راه وجود دارد؟؟؟

بنظر من هم همیشه می شود احتمال وجود شواهد خارج از دسترس را برای هر معلومی فرض کرد مگر در مورد معلومات این همانگویی ذهنی .

بنابراین در مورد جهان خارج به گزاره یقینی معتبر رسیدن ممکن نیست .

اگر هست مسیرش را نشان دهید .

پرسا

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد