PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سیاهچاله



oladzad
16th May 2012, 05:02 PM
سیاه‌چاله:
پرش به: ناوبری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#mw-head), جستجو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#p-search)
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5e/BH_LMC.png/280px-BH_LMC.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:BH_LMC.png) http://bits.wikimedia.org/static-1.20wmf2/skins/common/images/magnify-clip-rtl.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:BH_LMC.png)
نمایش شبیه سازی شده از یک سیاه چاله در برابر ابر ماژلانی بزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D8%B1_%D9%85%D8%A7%DA%98%D9%84%D8%A7% D9%86%DB%8C_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF).


سیاه‌چاله ناحیه‌ای از فضا-زمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B6%D8%A7-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86) است که هیچ چیز، حتی نور (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D8%B1) نمی‌تواند از میدان گرانشی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4) آن بگریزد.[۱] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-0) وجود سیاه‌چاله‌ها در نظریه نسبیت عام (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AA_%D8%B9%D8%A7%D9%85) آلبرت اینشتین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%AA_%D8%A7%DB%8C%D9%86% D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86) پیش بینی می‌شود. این نظریه پیش بینی می‌کند که یک جرم به اندازه کافی فشرده می‌تواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان وتشکیل سیاهچاله شود. پیرامون سیاهچاله رویه‌ای ریاضی به نام افق رویداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D9%82_%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7% D8%AF) تعریف می‌شود که هیچ چیزی پس از عبور از آن نمی‌تواند به بیرون برگردد و نقطه بدون بازگشت است. صفت «سیاه» در نام سیاه‌چاله به این دلیل است که همه نوری که به افق رویداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D9%82_%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7% D8%AF) آن راه می‌یابد را به دام می‌اندازد که این دقیقا مانند مفهوم جسم سیاه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B3%D9%85_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87) در ترمودینامیک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D 9%85%DB%8C%DA%A9) می‌باشد.[۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-1) مکانیک کوانتوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9_%DA%A9%D9%88% D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%85) پیش‌بینی می‌کند که سیاهچاله‌ها مانند یک جسم سیاه با دمای متناهی از خود تابش‌های گرمایی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B4_%D9%87%D8%A7%D9%88%DA%A9% DB%8C%D9%86%DA%AF) گسیل می‌کنند. این دما با جرم سیاهچاله نسبت وارونه دارد و از این روی مشاهده این تابش برای سیاهچاله‌های ستاره‌ای و بزرگتر دشوار است.
اجسامی که به دلیل میدان گرانشی بسیار قوی اجازه گریز به نور نمی‌دهند برای اولین بار در سده ۱۸ (میلادی) (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AF%D9%87_%DB%B1%DB%B8_%28%D9%85%DB%8C%D9 %84%D8%A7%D8%AF%DB%8C%29) توسط جان میشل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D9%86_%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%84) و پیر سیمون لاپلاس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B1_%D9%84%D8%A7%D9%BE%D9%84%D8%A7% D8%B3) مورد توجه قرار گرفتند. اولین راه حل نوین نسبیت عام که در واقع ویژگیهای یک سیاهچاله را توصیف می‌نمود در سال ۱۹۱۶ میلادی توسط کارل شوارتزشیلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84_%D8%B4%D9%88%D8%A7%D8%B1% D8%AA%D8%B2%D8%B4%DB%8C%D9%84%D8%AF) کشف شد.[۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-Eisenstaedt.2C_1989-2)[۴] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-3) هر چند که تعبیر آن به صورت ناحیه‌ای از فضا که هیچ چیز نمی‌تواند از آن بگریزد، تا چهار دهه بعد به خوبی درک نشد. برای دوره‌ای طولانی این چالش مورد کنجکاوی ریاضیدانان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A 7%D9%86) بود تا اینکه در میانه دهه ۱۹۶۰، پژوهش‌های نظری نشان داد که سیاهچاله‌ها به راستی یکی از پیش بینی‌های ژنریک نسبیت عام (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AA_%D8%B9%D8%A7%D9%85) هستند. یافتن ستارگان نوترونی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%AA% D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C) باعث شد تا وجوداجرام فشرده شده بر اثر رمبش گرانشی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%85%D8%A8%D8%B4) به عنوان یک واقعیت امکانپذیر فیزیکی مورد علاقه دانشمندان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF) قرار گیرد.[۵] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-4) اینگونه پنداشته می‌شود که سیاهچاله‌های ستاره‌ای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%86%D8%A7%D9%84%D9%87_% D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D9%88%D8%A7 %D8%B1) در جریان فروپاشی ستاره‌های بزرگ در یک انفجار ابرنواختری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D 8%B1) درپایان چرخه زندگیشان بوجود می‌آیند. جرم یک سیاهچاله پس از شکل گیری می‌تواند با دریافت جرم از پیرامونش افزایش یابد. با جذب ستارگان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87) پیرامون و بهم پیوستن سیاهچاله‌های گوناگون، سیاهچاله‌های کلان جرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87_%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%AC%D8 %B1%D9%85) با جرمی میلیونها برابر خورشید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF) تشکیل می‌شوند. [۶] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-5)
یک سیاهچاله به دلیل اینکه نوری از آن خارج نمی‌گردد نادیدنی است اما می‌تواند بودن خود را از راه کنش و واکنش با ماده (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87_%28%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB% 8C%DA%A9%29) از پیرامون خود نشان دهد. از راه بررسی برهمکنش میان ستاره‌های دوتایی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D8%AF%D9%88%D8%AA% D8%A7%DB%8C%DB%8C) با همدم نامرئیشان، اخترشناسان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D B%8C) نامزدهای احتمالی بسیاری برای سیاهچاله بودن در این منظومه‌ها شناسایی کرده‌اند. این باور جمعی در میان دانشمندان رو به گسترش است که در مرکز بیشتر کهکشان‌ها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86) یک سیاه‌چاله کلان‌جرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87_%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%AC%D8 %B1%D9%85) وجود دارد. برای نمونه، دستاوردهای ارزشمندی بازگوی این واقعیت است که در مرکز کهکشان راه شیری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D8%A7% D9%87_%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C) ما نیز یک سیاهچاله کلان جرم با جرمی بیش از چهار میلیون برابر جرم خورشید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%D9%85_%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C% D8%AF) وجود دارد.

تاریخچه:
ابداع واژه «کرم‌چاله (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D9%85%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%84%D9%8 7)»[۸] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-7) و «سیاه‌چاله فضایی»[۹] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-8) به جان ویلر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D9%86_%D9%88%DB%8C%D9%84%D8%B1) نسبت داده شده‌است. با این‌حال، این مفهوم از مدت‌ها قبل به صورت‌های متفاوتی مطرح بوده‌است.
مفهوم جسمی که آن قدر پرجرم است که حتی نور هم نمی‌تواند از آن بگریزد، نخستین باراز سوی زمین‌شناسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A 7%D8%B3%DB%8C) به نام جان میشل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D9%86_%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%84) درسال ۱۷۸۳ در نامه‌ای که برای هنری کاوندیش (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C_%DA%A9%D8%A7%D9%88%D9%86% D8%AF%DB%8C%D8%B4) از انجمن سلطنتی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86_%D8%B3%D9%84%D8%B7% D9%86%D8%AA%DB%8C) نوشته بود، مطرح شد. در آن زمان مفهوم نظریه گرانش نیوتن و مفهوم سرعت گریز شناخته شده بودند. طبق محاسبات میشل جسمی با شعاع خورشید و چگالی ۵۰۰ برابر در سطح خود سرعت گریزی بیش از سرعت نور خواهد داشت و بنابر این غیر قابل مشاهده خواهد بود. به بیان او:


«
اگر شعاع کره‌ای مشابه خورشید قرار باشد که با چگالی ۵۰۰ بار از آن بزرگ تر باشد جسمی که از ارتفاع بینهایت به سمت آن سقوط می‌کند در سطح آن سرعتی بیش ازسرعت نور به دست می‌آورد و اگر فرض کنیم نور با نیروی مشابهی به سمت ستاره کشیده شود آنگاه همه نوری که از چنین جسمی ساطع می‌شود به ناچار به وسیله گرانش آن به سمت خود ستاره بازمی گردد.
»


[۱۰] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-Michell1784-9)

در سال ۱۷۹۶ پیر سیمون لاپلاس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B1_%D9%84%D8%A7%D9%BE%D9%84%D8%A7% D8%B3)، ریاضی‌دان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A 7%D9%86) فرانسوی همان ایده را در ویرایش اول و دوم کتاب خود به نام آشکارسازی نظام جهان مطرح کرد. این مطالب در ویرایش‌های بعدی کتاب حذف شد.[۱۱] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-10)[۱۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-11) مفهوم این ستاره‌های تاریک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D8%AA%D8%A7%D8%B1% DB%8C%DA%A9) در سده ۱۹ (میلادی) (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AF%D9%87_%DB%B1%DB%B9_%28%D9%85%DB%8C%D9 %84%D8%A7%D8%AF%DB%8C%29) توجه چندانی را به خود جلب نکرد زیرا فیزیک دانان نمی‌توانستند درک کنند که نور که یک موج (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%AC) و بدون جرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%D9%85) است چگونه ممکن است تحت تاثیر نیروی گرانش (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4) قرار گیرد.
نسبیت عام:
درسال ۱۹۱۵ آلبرت اینشتین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%AA_%D8%A7%DB%8C%D9%86% D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86) که پیشتر نشان داده بود که گرانش، نور را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نظریه گرانش خود به نام نسبیت عام (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AA_%D8%B9%D8%A7%D9%85) را مطرح کرد. چند ماه بعد کارل شوارتزشیلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84_%D8%B4%D9%88%D8%A7%D8%B1% D8%AA%D8%B2%D8%B4%DB%8C%D9%84%D8%AF) پاسخی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%DA%A9_%D8%B4%D9%88%D8%A7% D8%B1%D8%AA%D8%B2%D8%B4%DB%8C%D9%84%D8%AF) برای معادلات میدانی انیشتین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%AA_%D9%85% DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%A7%D9%86%DB%8C%D 8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86) ارائه نمود که میدان گرانشی ذرات نقطه‌ای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B0%D8%B1%D9%87_%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87%E2%80% 8C%D8%A7%DB%8C) و کروی را توصیف می‌کرد.[۱۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-Schwarzschild1916-12) چند ماه پس از شوارتزشیلد، ژوهانس دروست - که از شاگردان هندریک لورنتز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%DA%A9_%D9%84%D9%88% D8%B1%D9%86%D8%AA%D8%B2) بود - به صورت جداگانه همان پاسخ را برای ذرات نقطه‌ای به دست آورد و بحث مفصل تری در مورد ویژگیهای آن نمود. [۱۴] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-13) این پاسخ در شعاعی که امروزه شعاع شوارتزشیلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B9_%D8%B4%D9%88%D8%A7%D8%B1% D8%AA%D8%B2%D8%B4%DB%8C%D9%84%D8%AF) نامیده می‌شود رفتاری غیر عادی نمایش می‌داد زیرا در این شعاع، معادله تکینه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB%8C_%28%D8%B1%DB% 8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D8%AA%29) می‌شود و برخی از اجزای آن مقدار بی نهایت خواهند داشت. در آن زمان ماهیت این سطح به درستی فهمیده نشده بود. در سال ۱۹۲۴ آرتور استنلی ادینگتون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%D8%AA%D9%88%D8%B1_%D8%A7%D8%B3%D8%AA% D9%86%D9%84%DB%8C_%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%86%DA%AF%D 8%AA%D9%88%D9%86) نشان داد که با تغییر مختصات می‌توان تکینگی را بر طرف نمود. هر چند که تا سال ۱۹۳۳ طول کشید تا ژرژ لومتر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D8%B1%DA%98_%D9%84%D9%88%D9%85%D8%AA%D8%B1) متوجه شد که مقدار بی نهایت این معادله در شعاع شوارتزشیلد در واقع یک تکینگی ریاضی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB%8C_%28%D8%B1%DB% 8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D8%AA%29) است و جنبه فیزیکی ندارد.[۱۵] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-HooftHist-14) این شعاع امروزه به عنوان شعاع افق رویداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D9%82_%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7% D8%AF) یک سیاهچاله غیرچرخشی شناخته می‌شود.
در سال ۱۹۳۰ سابراهمانین چاندراسکار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%85%D8%A7%D 9%86%DB%8C%D9%86_%DA%86%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8 %A7%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D8%B1)، اختر فیزیک دان هندی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%AF%DB%8C) محاسبه نمود که یک جسم الکترون تباهیده (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87% DB%8C%D8%AF%D9%87) غیر چرخنده که جرم آن از حدی که بعدها به نام حد چاندراسخار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%AF_%DA%86%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7% D8%B3%D8%AE%D8%A7%D8%B1) نامیده شد و ۱٫۴ برابر جرم خورشید است، بیشتر باشد هیچ جواب پایداری ندارد.[۱۶] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-venkataraman92-15) ادعای وی از سوی هم دوره‌ای‌های وی همچون ادینگتون و لو لاندائو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88_%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%A6% D9%88) مورد مخالفت قرار گرفت. آنها ادعا می‌کردند که مکانیزمی ناشناخته وجود دارد که از فروپاشی این اجرام جلوگیری می‌کند.[۱۷] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-16) ادعای آنها تا حدودی درست بود زیرا یک کوتوله سفید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%AA%D9%88%D9%84%D9%87_%D8%B3%D9%81% DB%8C%D8%AF) که جرم آن اندکی از حد چاندراسخار بزرگتر باشد پس از فروپاشی به یک ستاره نوترونی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%AA% D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C) تبدیل می‌شود[۱۸] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-17) که بنا بر اصل طرد پاولی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B5%D9%84_%D8%B7%D8%B1%D8%AF_%D9%BE%D8%A7 %D9%88%D9%84%DB%8C)، وضعیتی پایدار دارد، اما در سال ۱۹۳۹، روبرت اوپنهایمر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%A8%D8%B1%D8%AA_%D8%A7%D9%88%D9%BE% D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%B1) و دیگران پیش بینی کردند که ستاره‌های نوترونی که جرمی بیشتر از سه برابر جرم خورشید دارند به دلایلی که توسط چاندراسکار ارائه شد به سیاهچاله فروپاشی می‌شوند و نتیجه گیری کردند که هیچ ساز و کار فیزیکی نمی‌تواند از فروپاشی برخی ستارگان به سیاهچاله جلوگیری
ویژگی‌ها و ساختار:
نظریه «بدون مو»ی جان ویلر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D9%86_%D9%88%DB%8C%D9%84%D8%B1) بیان می‌کند که هرگاه سیاهچاله تشکیل شود و به وضعیت پایدار برسد، تنها سه خاصیت فیزیکی مستقل در سیاهچاله‌ها قابل تشخیص هستند که عبارتند از: جرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%D9%85) و بار الکتریکی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B1_%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1% DB%8C%DA%A9%DB%8C) و اندازه حرکت زاویه‌ای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%B2%D8%A7%D9%88% DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C). در مکانیک کلاسیک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9_%DA%A9%D9%84% D8%A7%D8%B3%DB%8C%DA%A9) (غیر کوانتومی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9_%DA%A9%D9%88% D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%85))[۳۱] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-HeuslerNoHair-30) دوسیاهچاله که دارای مقادیر یکسانی برای سه ویژگی ذکر شده باشند، نامتمایز اند. این سه ویژگی، ویژگی‌های خاصی هستند زیرا از بیرون سیاهچاله قابل مشاهده‌اند. مثلا یک سیاهچاله باردار همچون هر جسم باردار دیگری بارهای همنام را دفع می‌کند. به طریق مشابهی مجموع جرم درون کره‌ای که یک سیاهچاله را دربرمی گیرد از طریق همتای قانون گاوس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%DA%AF%D8%A7%D9%88% D8%B3) در مورد نیروهای گرانشی یعنی جرم ای. دی. ام (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%D8%B1%D9%85_%D8%A7%DB%8C._% D8%AF%DB%8C._%D8%A7%D9%85&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) نسبیت عام از فواصل بسیار دور اندازه گیری نمود.[۳۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-31) به همین ترتیب تکانه زاویه‌ای یک سیاهچاله را نیز می‌توان از راه کشش چارچوب (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D8%B4%D8%B4_%DA%86%D8%A7%D8 %B1%DA%86%D9%88%D8%A8&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) توسط میدان مغناطیس گرانشی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%BA%D9%86%D8%A7%D8%B7%DB% 8C%D8%B3_%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) به دست آورد.
وقتی جسمی به درون سیاهچاله‌ای سقوط می‌کند تمام اطلاعات فیزیکی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8% A7%D8%AA_%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%DA%A9%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) مربوط به شکل جرم یا توزیع بار سطحی آن به طور یکنواخت در امتداد افق رویداد توزیع می‌شود و از دید ناظر خارجی گم می‌شود. این رفتار افق رویداد به عنوان سیستم پراکنده ساز (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85_%D9 %BE%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%AF%D9%87_%D8%B3%D8% A7%D8%B2&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) نامیده می‌شود و به آنچه در یک غشای کشی رسانا با اصطکاک و مقاومت الکتریکی رخ می‌دهد شباهت بسیار دارد.[۳۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-32) این تفاوت از آن دسته نظریه‌های میدانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86_%28%D9%81%DB%8C%D8% B2%DB%8C%DA%A9%29) مانند الکترو مغناطیس است که به دلیلی معکوس پذیری در زمان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%86_%D8 %B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) هیچ اصطکاک یا مقاومتی در سطح میکروسکوپیک ندارند. زیرا یک سیاهچاله در نهایت با سه پارامتر به حالت پایدار می‌رسد و هیچ راهی وجود ندارد که از گم شدن اطلاعات مربوط به شرایط اولیه اجتناب نمود: میدان‌های گرانشی و الکتریکی سیاهچاله اطلاعات بسیار اندکی در بارهٔ آنچه وارد سیاهچاله شده‌است می‌دهند. اطلاعات گم شده شامل هر کمیتی است که از فاصله دور از افق رویداد یک سیاهچاله قابل اندازه گیری نیستند. از جمله می‌توان از عدد باریونی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%AF%D8%AF_%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88% D9%86%DB%8C) و عدد لپتونی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%AF%D8%AF_%D9%84%D9%BE%D8%AA%D9%88%D9%86% DB%8C) کل نام برد. این موضوع تا اندازه‌ای گیج کننده‌است که از آن به پارادوکس گم شدن اطلاعات سیاهچاله (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D9% 88%DA%A9%D8%B3_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A 7%D8%AA_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%86%D8%A7%D9%84 %D9%87&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) یاد می‌شود.

خواص فیزیکی:
ساده ترین نوع سیاهچاله‌ها آنهایی هستند که تنها جرم دارند و بار الکتریکی و تکانه زاویه‌ای ندارند. این سیاهچاله‌ها را اغلب با نام سیاهچاله‌های شوارتزشیلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%DA%A9_%D8%B4%D9%88%D8%A7% D8%B1%D8%AA%D8%B2%D8%B4%DB%8C%D9%84%D8%AF) می‌نامند که بر گرفته از نام کارل شوارتزشیلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84_%D8%B4%D9%88%D8%A7%D8%B1% D8%AA%D8%B2%D8%B4%DB%8C%D9%84%D8%AF) است که جوابی برای معادلات میدانی انیشتین در سال ۱۹۱۶ ارائه نمود.[۱۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-Schwarzschild1916-12) بنا بر قضیه بیرخوف (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%82%D8%B6%DB%8C%D9%87_%D8%A8%DB %8C%D8%B1%D8%AE%D9%88%D9%81&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) در نسبیت عام، تنها جواب خلا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%A8_%D8%AE%D9 %84%D8%A7&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) است که متقارن کروی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9% 86_%DA%A9%D8%B1%D9%88%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) است. این بدان معنی است که تفاوتی میان میدان گرانشی یک سیاهچاله و یک جسم کروی با همان جرم وجود ندارد. بنابراین سیاهچاله تنها در محدوده نزدیک به افق آن است که همه چیز حتی نور را به درون می‌کشد و در فواصل دورتر کاملا مانند هر جسم دیگری با همان میزان جرم رفتار می‌کند.[۳۶] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-35)
راه حل‌هایی برای معادلات انیشتین که سیاهچاله‌های کلی تری را توصیف می‌کنند نیز وجود دارند. مثلا متریک رایسنر-نوردستروم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%DA%A9_%D8 %B1%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%88%D 9%85&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) سیاهچاله‌های باردار و متریک کر (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%DA%A9_%DA %A9%D8%B1&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) سیاهچاله‌های چرخان را توصیف می‌کنند. کلی ترین جواب موجود برای سیاهچاله‌های ثابت متریک کر-نیومن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%DA%A9_%DA%A9%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D9%88%D9%85%D9%86) است که سیاهچاله‌هایی را توصیف می‌کند که هم بار الکتریکی وهم تکانه زاویه‌ای دارند.[۳۷] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-shapiro_teukolsky1983-36)
در حالیکه جرم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%D9%85) سیاهچاله می‌تواند هر مقداری داشته باشد، بار و تکانه زاویه‌ای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%B2%D8%A7%D9%88% DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C) آن توسط جرم محدود می‌شوند. چنانچه واحدهای پلانک (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF%D9%87%D8% A7%DB%8C_%D9%BE%D9%84%D8%A7%D9%86%DA%A9&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) را بکار بریم، کل بار الکتریکی Q و مجموع تکانه زاویه‌ای J در این رابطه صدق می‌کنند(M جرم سیاهچاله‌است): http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/math/2/8/f/28f1ea97409e8b5faa14b70e275de4ad.png. سیاهچاله‌هایی که نابرابری فوق را اشباع می‌کنند، سیاهچاله‌های اکسترمال (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%86%D8% A7%D9%84%D9%87_%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%8 5%D8%A7%D9%84&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) نامیده می‌شوند. جواب‌هایی نیز برای معادلات انیشتین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86) موجودند که این نابرابری را نقض می‌کنند اما این جواب‌ها افق رویداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D9%82_%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7% D8%AF) ندارند. این جوابها را تکینگی‌های برهنه (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB% 8C_%D8%A8%D8%B1%D9%87%D9%86%D9%87&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) می‌نامند که از بیرون قابل مشاهده‌اند و در نتیجه نمی‌توانند فیزیکی باشند. فرضیه سانسور کیهانی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%81%D8%B1%D8%B6%DB%8C%D9%87_%D8 %B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1_%DA%A9%DB%8C%D9% 87%D8%A7%D9%86%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) شکل گیری چنین تکینگی‌هایی را در جریان رمبش نامحتمل می‌شمرد. [۳۸] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-37)
به دلیل قدرت نسبی الکترومغناطیس (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D8 %A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%BA%D9%8 6%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B3%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) سیاهچاله‌هایی که از رمبش ستارگان تشکیل می‌شوند تمایل دارند که بار تقریبا خنثی ستاره را حفظ کنند. اما انتظار می‌رود که چرخش یک ویژگی مشترک در اجسام فشرده باشد. نامزد سیاهچاله قرار گرفته در دوتایی پرتو ایکس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D9%BE%D8%B1% D8%AA%D9%88_%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D8%B3) جی‌آراس ۱۹۱۵+۱۰۵ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%DB%8C%E2%80%8C%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D8%B3_%DB% B1%DB%B9%DB%B1%DB%B5%2B%DB%B1%DB%B0%DB%B5) [۳۹] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-38) به نظر می‌رسد که تکانه زاویه‌ای نزدیک به حداکثر مقدار مجاز داشته باشد.

افق رویداد:
مهمترین ویژگی که یک سیاهچاله را تعریف می‌کند پیدایش افق رویداد است. افق رویداد به شکل کروی یا تقریبا کروی با شعاع شوارتزشیلد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B9_%D8%B4%D9%88%D8%A7%D8%B1% D8%AA%D8%B2%D8%B4%DB%8C%D9%84%D8%AF) حول نقطه مرکزی سیاهچاله‌است. این کره ناحیه‌ای از فضا زمان است که عبور نور و ماده از آن تنها در یک جهت و به طرف درون آن ممکن است. درون این کره سرعت گریز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%B9%D8%AA_%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B2) از سرعت نور (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%B9%D8%AA_%D9%86%D9%88%D8%B1) بیشتر خواهد بود و از آنجاییکه هیچ جسمی توانایی حرکت باسرعت بیشتر از سرعت نور را ندارد، هیچ جسمی توانایی گریز از این منطقه را ندارد. هر جرم یا انرژی که به یک سیاه چاله نزدیک شود، در داخل فاصله معینی که افق رویداد آن خوانده می‌شود، به طور مقاومت ناپذیری به درون سیاه چاله کشیده می‌شود. نوری که از اطراف یک سیاه چاله عبور می‌کند، اگر به افق رویداد نرسد، روی مسیری منحنی شکل از کنار آن می‌گذردو اگر به افق رویداد برسد، در سیاه چاله سقوط می‌کند. افق رویداد را از این رو به این نام می‌خوانند که از درون آن اطلاعات راجع به آن رخداد به مشاهده کننده نمی‌رسد ومشاهده کننده نمی‌تواند یقین حاصل کند که این اتفاق رخ داده‌است. [۴۱] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-41)
آنگونه که در نسبیت عام پیش بینی می‌شود، حضور یک جسم باعث خمش فضا-زمان می‌شود به گونه‌ای که مسیرهایی که ذرات طی می‌کنند به سمت جرم خمیده می‌شوند.[۴۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-42) در افق رویداد یک سیاهچاله این تغییر شکل به اندازه‌ای قوی می‌شود که هیچ مسیری که از سیاهچاله دور شود وجود نخواهد داشت.
از دید یک ناظر دور زمان در نزدیکی سیاهچاله کندتر از نقاط دورتر خواهد گذشت.[۴۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-43) این پدیده به نام اتساع زمان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D8%B3%D8%A7%D8%B9_%D8 %B2%D9%85%D8%A7%D9%86&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) نامیده می‌شود. شیئی که به افق رویداد نزدیک شود به نظر خواهد رسید که هرچه نزدیکتر می‌گردد از سرعت آن کاسته می‌شود و زمانی بی نهایت طول خواهد کشید تا به آن برسد.[۴۴] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-44) و چون تمام فرایندهای این ذره کند تر می‌شود، نوری که منتشر می‌کند تاریکتر و قرمزتر خواهد شد که این اثر به نام انتقال به سرخ گرانشی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84_%D8%A8%D9%87_ %D8%B3%D8%B1%D8%AE_%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4% DB%8C) نامیده می‌شود.[۴۵] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-45) سرانجام در نقطه‌ای که به افق رویداد می‌رسد این جسم کاملا تاریک و غیر قابل مشاهده می‌شود.
ازسوی دیگر ناظری که به درون سیاهچاله سقوط می‌کند در زمانی که افق رویداد را رد می‌کند متوجه هیچکدام از این تاثیرات نخواهد شد. طبق ساعت خود وی، او افق رویداد را در زمانی متناهی رد می‌کند اگرچه هرگز نمی‌تواند بفهمد که دقیقا در چه زمانی از افق رویداد رد شده‌است زیرا غیر ممکن است که بتوان با مشاهدات محلی، موقعیت افق رویداد را تعیین کرد.[۴۶] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-46)
افق رویداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%81%D9%82_%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7% D8%AF) یک سطح جامد نیست و مانع ورود ماده یا تابشی که به سمت ناحیه داخل آن در حرکت است نمی‌شود. در واقع افق رویداد یک ویژگی تعریف شده سیاهچاله‌است که حدود سیاهچاله را مشخص می‌کند. علت سیاه بودن افق رویداد هم این است که هیچ پرتوی نور یا تابش دیگری نمی‌تواند از آن بگریزد. از این رو افق رویداد هر آنچه را که درون آن اتفاق می‌افتد از دید دیگران پنهان نگه می‌دارد.
شکل افق رویداد یک سیاهچاله همیشه تقریبا کروی است..[Note ۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-49)[۴۹] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-50) برای سیاهچاله‌های ایستای غیرچرخان این شکل کاملا کروی است و برای سیاهچاله‌های چرخان کمی بیضوی است.

تکینگی:
نوشتار اصلی: تکینگی گرانشی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB%8C_%DA%AF%D8%B1% D8%A7%D9%86%D8%B4%DB%8C)
براساس نسبیت عام، مرکز یک سیاهچاله یک نقطه تکینگی گرانشی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB%8C_%DA%AF%D8%B1% D8%A7%D9%86%D8%B4%DB%8C) است، ناحیه‌ای که درآن خمیدگی فضا زمان بی نهایت می‌شود.[۵۰] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-51) برای یک سیاهچاله غیر چرخان این ناحیه به شکل یک نقطه منفرد و برای یک سیاهچاله چرخان به شکل یک تکینگی حلقوی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF%DB% 8C_%D8%AD%D9%84%D9%82%D9%88%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) روی صفحه چرخش خواهد بود.[۵۱] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-52) در هردوی موارد حجم ناحیه تکینگی صفر است.[۵۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-53) به همین دلیل چگالی ناحیه تکینگی، بی نهایت خواهد بود.
ناظری که به درون یک سیاهچاله شوارتزشیلد سقوط می‌کند(یعنی بدون بار و تکانه زاویه‌ای) به محض اینکه از افق رویداد بگذرد دیگر نمی‌تواند در مقابل سرازیر شدن به سوی نقطه تکینگی جلوگیری کند. این ناظر می‌تواند تنها تا میزان محدودی زمان سقوطش را با سرعت گرفتن در جهت مخالف طولانی تر کند اما سرانجام به نقطه تکینگی سقوط خواهد کرد.[۵۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-54) زمانی که به این نقطه برسد به چگالی بی نهایت برخورد می‌کند و جرم آن به جرم سیاهچاله افزوده می‌شود. البته پیش از این اتفاق در طی فرایندی که به اسپاگتی سازی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%DA%AF%D8% AA%DB%8C_%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) و یا اثر نودلی معروف است، اجزای وی بر اثر نیروهای جزر و مدی در حال گسترش از هم گسیخته می‌شود.[۵۴] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-55)
در مورد یک سیاهچاله باردار(راه حل رایسنر-نوردستروم) و یا چرخان(راه حل کر) می‌توان از تکینگی اجتناب نمود. چنانچه این جواب‌ها را تا حد امکان گسترش دهیم امکان فرضی خروج از سیاهچاله به یک فضا-زمان متفاوت خود را نمایان می‌سازد. در این صورت سیاهچاله به صورت یک کرم‌چاله (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D9%85%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%84%D9%8 7) عمل می‌کند.[۵۵] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-56) اما فرضیه سفر به دنیاهای دیگر تنها به صورت فرضیه می‌ماند زیرا آشفتگی امکان آن را ازبین می‌برد.[۵۶] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-57) همچنین این فرضیه مطرح می‌شود که منحنی‌های زمان گونه بسته را در اطراف تکینگی دنبال کرد و به گذشته خود فرد سفر کرد که در نهایت به طرح مشکلاتی در قانون علیت مانند پارادوکس پدربزرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D9%88%DA%A9%D8%B3_% D8%B3%D9%81%D8%B1_%D8%A8%D9%87_%D8%B2%D9%85%D8%A7% D9%86_%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87) می‌انجامد.[۵۷] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-58)
پیدایش تکینگی هاگی در نسبیت عام را عموما نشانه‌ای از شکست این نظریه می‌پندارند؛[۵۸] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%86%D8%A7%D9%8 4%D9%87#cite_note-59) اما این شکست بر خلاف انتظار نیست. این شکست در مواردی رخ می‌دهد که بخواهیم این کنش‌ها را با استفاده از تاثیرات مکانیک کوانتومی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9_%DA%A9%D9%88% D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%85%DB%8C)، ناشی از چگالی بسیار بالا و سرانجام تعامل ذرات توصیف کنیم. تا کنون این امر میسر نشده‌است که بتوانیم تاثیرات گرانشی و کوانتومی را در یک تئوری با هم ترکیب نمود. مورد انتظار عموم این است که یک تئوری گرانش کوانتومی خواهد توانست ویژگی سیاهچاله‌ها را بدون تکینگی بیان کند.

اولادزاد[cheshmak]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد