نارون1
13th May 2012, 11:10 AM
گاهی فجایع انسانی محدود به حوزه زیستی این موجود نمیشود. انسانها به پشتوانه توانمندیهای ذاتی خود همیشه تمام حوزههای زیستی زمین را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادهاند و حیوانات و جانوران را نیز از بلا بینصیب نگذاشتهاند.
هر چند بسیاری از مصائبی كه انسانها بر سر محیط زیست و ساكنان طبیعی آن میآورند یا از سر نادانی است یا از سر ناچاری یا برای كسب سود و منفعت مادی، اما تعدادی هم هستند كه كاملا آگاهانه و نه برای سود مادی كه تنها برای تفریح و سرگرمی و خنده دست به آزار، شكنجه و نابودی حیوانات و جانوران میزنند.
رفتاری كه در علوم روانشناسی به جنون حیوانآزاری یا zoo sadism شهرت دارد و كارشناسان علوم رفتاری و روانشناسان معتقدند میتواند نشانه بسیار بدی از رفتارهای خشن و جنونآمیز دگرآزاری یا سادیسم در آینده رفتاری افراد باشد.
انسانشناس معروف دكتر آلبرت شوایتزر میگوید: 90 درصد از جنایتكاران در كودكی از شكنجه دادن و كشتن حیوانات لذت میبردند كه این موضوع در فایلهای قتلهای زنجیره ای توسط کارشناسان تایید شده است.
تحقیقات دیگر در كشورهای مختلف نیز موید این موضوع است كه بیشتر قاتلان زنجیرهای یا افرادی كه رفتارهای خشونت آمیز در مقابل همنوعان خود داشتهاند در كودكی و نوجوانی و حتی بزرگسالی مبتلا به جنون حیوانآزاری بودهاند.
به همین دلیل در كشورهای توسعه یافته این رفتار جرم تلقی شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است. چرا كه این اعمال میتواند نشانههای اولیه بیماری سادیسم باشد كه در صورت پیگیری و درمان نشدن میتواند موجب فجایع انسانی و ناامنی در آینده شود.
رفتاری كه متاسفانه بسیاری از ما طی زندگی خود حداقل چند باری شاهد بودهایم یا كسانی را دیدهایم كه با افتخار از آن تعریف كردهاند. بچههایی كه گربه را از دم ماننده وزنهای میچرخاندند و پرتاب میكردند.
روی موشها نفت میریختند و آتش میزدند تا فرار هراس انگیزش را به تماشا بنشینند.
پرهای مگس را میكندند و منتظر جان كندنش مینشستند و... چند صباحی هم هست كه به بركت عصر ارتباطات و رسانههای متنوعی كه وجود دارد شاهد بزرگسالانی هستیم كه بهراحتی خرس و تولههایش را به فجیعترین شكل ممكن سلاخی میكنند.
گاوی را وحشیانه به آتش میكشند و الاغی را با پتك زجركش میكنند و... صحنههایی دلخراش كه برای دقایقی ذهن بسیاری از كاربران را مشغول كرد و دوباره به وادی فراموشی سپرده می شود در حالی كه دیده شدن چنین صحنههایی را میتوان نوعی زنگ خطر دانست كه نیازمند توجه بیشتری است.
انجام چنین رفتارهای جنونآمیزی در حق حیوانات هم از منظر دینی مذموم شناخته میشود.
هم از منظر دفاع از حقوق حیوانات و هم از منظر انسانی، به ویژه اگر بهخاطر داشته باشیم كه با توجه به پژوهشهای رفتارشناسی و روانشناسی بروز چنین رفتارهایی در حوزه حیوانات باقی نمیماند و بزرگترین نشانه برای انجام جرم و خشونت علیه انسانهای دیگر است.
بنابراین انتظار میرود مسئولان امر در برابر چنین صحنههایی به بهانه اینكه تنها پای یك حیوان در میان بوده، ساكت ننشینند و پیش از آنكه دیر شود و عاملان این فجایع دایره خشونتهای خود را در سایه امن بیتوجهی، گستردهتر كرده و حتی به جامعه انسانی بكشانند، فكری به حال این بیماران كنند.
منبع: روزنامه ملت ما
هر چند بسیاری از مصائبی كه انسانها بر سر محیط زیست و ساكنان طبیعی آن میآورند یا از سر نادانی است یا از سر ناچاری یا برای كسب سود و منفعت مادی، اما تعدادی هم هستند كه كاملا آگاهانه و نه برای سود مادی كه تنها برای تفریح و سرگرمی و خنده دست به آزار، شكنجه و نابودی حیوانات و جانوران میزنند.
رفتاری كه در علوم روانشناسی به جنون حیوانآزاری یا zoo sadism شهرت دارد و كارشناسان علوم رفتاری و روانشناسان معتقدند میتواند نشانه بسیار بدی از رفتارهای خشن و جنونآمیز دگرآزاری یا سادیسم در آینده رفتاری افراد باشد.
انسانشناس معروف دكتر آلبرت شوایتزر میگوید: 90 درصد از جنایتكاران در كودكی از شكنجه دادن و كشتن حیوانات لذت میبردند كه این موضوع در فایلهای قتلهای زنجیره ای توسط کارشناسان تایید شده است.
تحقیقات دیگر در كشورهای مختلف نیز موید این موضوع است كه بیشتر قاتلان زنجیرهای یا افرادی كه رفتارهای خشونت آمیز در مقابل همنوعان خود داشتهاند در كودكی و نوجوانی و حتی بزرگسالی مبتلا به جنون حیوانآزاری بودهاند.
به همین دلیل در كشورهای توسعه یافته این رفتار جرم تلقی شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است. چرا كه این اعمال میتواند نشانههای اولیه بیماری سادیسم باشد كه در صورت پیگیری و درمان نشدن میتواند موجب فجایع انسانی و ناامنی در آینده شود.
رفتاری كه متاسفانه بسیاری از ما طی زندگی خود حداقل چند باری شاهد بودهایم یا كسانی را دیدهایم كه با افتخار از آن تعریف كردهاند. بچههایی كه گربه را از دم ماننده وزنهای میچرخاندند و پرتاب میكردند.
روی موشها نفت میریختند و آتش میزدند تا فرار هراس انگیزش را به تماشا بنشینند.
پرهای مگس را میكندند و منتظر جان كندنش مینشستند و... چند صباحی هم هست كه به بركت عصر ارتباطات و رسانههای متنوعی كه وجود دارد شاهد بزرگسالانی هستیم كه بهراحتی خرس و تولههایش را به فجیعترین شكل ممكن سلاخی میكنند.
گاوی را وحشیانه به آتش میكشند و الاغی را با پتك زجركش میكنند و... صحنههایی دلخراش كه برای دقایقی ذهن بسیاری از كاربران را مشغول كرد و دوباره به وادی فراموشی سپرده می شود در حالی كه دیده شدن چنین صحنههایی را میتوان نوعی زنگ خطر دانست كه نیازمند توجه بیشتری است.
انجام چنین رفتارهای جنونآمیزی در حق حیوانات هم از منظر دینی مذموم شناخته میشود.
هم از منظر دفاع از حقوق حیوانات و هم از منظر انسانی، به ویژه اگر بهخاطر داشته باشیم كه با توجه به پژوهشهای رفتارشناسی و روانشناسی بروز چنین رفتارهایی در حوزه حیوانات باقی نمیماند و بزرگترین نشانه برای انجام جرم و خشونت علیه انسانهای دیگر است.
بنابراین انتظار میرود مسئولان امر در برابر چنین صحنههایی به بهانه اینكه تنها پای یك حیوان در میان بوده، ساكت ننشینند و پیش از آنكه دیر شود و عاملان این فجایع دایره خشونتهای خود را در سایه امن بیتوجهی، گستردهتر كرده و حتی به جامعه انسانی بكشانند، فكری به حال این بیماران كنند.
منبع: روزنامه ملت ما