PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث اعتماد به نفس(بحث)



mohammad.persia
9th May 2012, 05:46 PM
اعتماد به نفس یعنی

- آمادگی جهت فراگیری و آموزش از هرکس در هرکجا !

- گوش دادن به نظرات انتقادی دیگران با رویی گشاده !

- می توان به آسانی و با تلاش و مشورت از عهده هرکارجدیدی

بر آمد !

- برای قبول عقاید و نظرات جدید , همچنین موفقیت یاشکست و

تلاش مجدد همیشه آماده بود !

اعتماد به نفس یعنی ,

- نگاه مثبت به زندگی داشتن !

- پذیرفتن نقاط ضعف خود و این که هیچ کس کامل نیست و همه

انسانها دارای نقاط ضعف و قوت هستند !

- به تفاوت های شخصیتی بین انسانها احترام گذاشتن و حتی از

اختلاف های جزیی لذت بردن و آموختن !

- احترام گذاشتن به خود و دیگران!

- تحسین کردن دیگران و تحسین دیگران را پذیرفتن !

- اعتماد به نفس واقعی هیچ ارتباطی به رویدادهای ظاهری شما

ندارد, اعتماد به خویش به خاطر آنچه که انجام می دهید به وجود

نمی آید, بلکه , به دلیل باورتان به توانایی های درونی خود شما

است که قادرتان می سازد تا آنچه را که میخواهید انجام دهید.

- اعتمادبه نفس حقیقی همیشه از درون سرچشمه میگیرد نه از

بیرون ! از تعهدی که به خود دارید ناشی میشود, تعهدی راکه

هرچه را که میخواهید و ضروری است انجام خواهید داد!

اگرشما دارای این صفات نیستید یابه میزانی که جوابتان به مطالب

فوق منفی است به همان میزان اعتماد به نفس در شما اندک

است.

چگونه به اعتماد به نفس خود لطمه میزنید؟


آن زمان که دست از تلاش برای دستیابی به آرزویی بردارید, زمانی است که خللی در اعتماد به نفس شما ایجاد شده است,

اینجاست که به خود اطمینان ندارید!

وقتی به خود میگویید : فکر نمیکنم که بتوانم آن کار را انجام بدهم , در حقیقت می گویید: برای تحقق رویاهای خود به خویشتن اعتماد ندارم!
-----------------------------------------------------------------
حالا چند تا سوال از دوستای خودم
چقدر تو زندگیتون از این اعتماد به نفسی که دارین استفاده کردین؟
اصلا به اعتماد به نفس ایمان دارین؟
و اینکه به نظر شما کسی که اعتماد به نفس بالایی داشته باشه با شکست روبرو میشه؟و اگه با شکست روبرو میشه چه فرقی با بقیه شکست ها داره؟

-kimia-
9th May 2012, 06:22 PM
اعتماد به نفس یعنی نگران شکست نبودن... نترسیدن با حد اقل با وجود ترس بر اون غلبه کنی و همه چیزو بپذیری...
مرسی

!nesa
9th May 2012, 06:28 PM
چقدر تو زندگیتون از این اعتماد به نفسی که دارین استفاده کردین؟ با تعریفایی که از اعتماد به نفس کردی من میتونم بگم که اعتماد به نفس زیادی دارم چون باور دارم که بخوام،میتونم.
ولی مشکل من اینه که زیاد تلاش نمیکنم برای بدست آوردن به همین خاطر شاید از اعتماد به نفسم زیاد استفاده نمیکنم.

اصلا به اعتماد به نفس ایمان دارین؟ آره

و اینکه به نظر شما کسی که اعتماد به نفس بالایی داشته باشه با شکست روبرو میشه؟و اگه با شکست روبرو میشه چه فرقی با بقیه شکست ها داره؟ آره-نامید نمیشه

حسین متقی
9th May 2012, 06:37 PM
من اعتماد به نفس رو رد کردم!!
اعتماد به سقف دارم!!!

hedii
9th May 2012, 08:12 PM
یه روز داشتم رادیوگوش میکردم بحثش راجع به روانشناسی بود برام جالب بود....آقای روانشناس میگفت که اولا نباید عزت نفسو با اعتماد به نفس قاطی کرد...عزت نفس یه چیز ذاتی که همه به اندازه خودشون دارن و لی اعتماد به نفس رو باید خودشت بری دنبالش به دست بیاریش....بعد اینکه اعتمادبه نفس کلا سه نوعه:اعتماد به نفس معنوی. اعتماد به نفس رفتاری .اعتماد به نفس عاطفی...که اعتماد به نفس معنوی یه جوریه که هر قدر با خدا بیشتر در تماس باشی بیشتر وبیشتر میشه...اما اعتماد به نفس رفتاری شاخه هاش زیاده میتونه در زمینه یه حرفه یا سخنوری یا هر چیز دیگه ای باشه مثلا فرد میتونه خیلی با سواد باشه و تو حرفه خودش اعتماد به نفس بالایی داشته باشه ولی نتونه تو یه جمع خوب حرف بزنه پس نمیتونی بگی طرف اعتماد به نفس نداره بلکه شخص فقط در یه زمینه مشخص ضعیفه...اما نوع سوم خیلی جالبه که آقای دکتر میگفت تو کشور ما بیشتر از این نوع اعتماد به نفس ضربه میبینیم و مردم ما اطلاعات کافی ندارن بر خلاف نوع های دیگر اعتماد به نفس که خودت باید دنبالش بری این نوع رو باید خوونواده .پدر .مادر.همسر بهت بدن یعنی هرچه به شخصی احترام بذاری بهش محبت کنی قذرشو بدونی براش ارزش قائل باشی به همون میزان اعتماد به نفس عاطفیش زیاد میشه.امیدوارم تونسته باشم خوب توضیح بدم[khejalat]

secret road
9th May 2012, 10:21 PM
من اعتماد به نفسم زیر صفره[nishkhand][nishkhand][nishkhand]

مرادیا
10th May 2012, 10:08 AM
براستی فرق بین افراد مختلف در چیست
چرا یک فرد در جامعه شا خص میشود و یک فرد عادی میشود
برای سوالات فوق جوابی که میتوان یافت با شرط شرایط یکسان برای ا فراد در جامعه
پیدا کردن هدف و سپس داشتن اعتماد بنفس برای رسیدن به هدف میباشد که با تلاش و توکل میتوان حرکت را شروع و به موفقیت رساند
عنوان نمود

sayed mojtaba
10th May 2012, 10:53 AM
سلام
به نظر من تنها داشتن هدف و اعتماد به نفس کافی نیست
این دو زمانی میتونن موثر باشند که یه علامل محرک (انگیزه )هم باهاشون همراه باشه

سونای
13th May 2012, 07:22 PM
اعتماد به نفس مهمه، مهم تر از اون برام انگیزست.
اینکه اعتماد داشته باشی میتونی هر کاری رو به درست ترین شکل انجام بدی یه طرفه و اینکه دلیلی داشته باشی که دست به این کار بزنی و با مشکلات خاص خودش روبرو شی یه طرفه دیگه.
البته آدمای دوروبرم هم بی تاثیر نیستن! گاهی یکی اونقد بهت انرژی میده که خستگی کار ، دور از ذهن بودنش و..و...و... هیچی در تو اثر نداره، گاهی هم نه طرف اونقد توو منفی بودنش خبره هست که با همه ی به رونیاوردنات، ته دلت میدونی داری به خودت ثابت میکنی که این حرفا در تو تاثیری نداره که این به شخصه برام فرق میکنه با اینکه واقعا حرفش در من تاثیری نداشته باشه ، چون اگه واقعا تاثیری نداشت من یادش نمیفتادمو سعی نمیکردم روحیمو حفظ کنم ( این افراد با اونایی که موج منفی میدن فرق میکنن ، شدتش خیلییییییییی بیشتره!!!!!)
محیط هم تاثیر داره، وقتی بدونی شرایط برات محیاست قطعا رو نتیجه ی کارت تاثیر داره! ولی وقتی شرایطش نیست، اونقد درگیری که اعتماد به نفستو گم میکنی و گهگداری سراغش می ری.... مثلا وقتی یه رشته مثل تراشکاری میشه فقط واسه آقایون، شما مجبور میشی کلی نامه بازی کنی تا اجازه داشته باشی جلو در فنی و حرفه ای منتظر بمونی ! چی بشه؟ اینکه هر بار خودتو با آژانس به خارج از شهر برسونی پشت در ف ح بمونی تا استادمربوطه ببره تراش بده بیاره، بعدِ هر بار هم که میاره داغون تر از دفعه ی قبل !نمیدونی چرا طرف متوجه نمیشه که این اندازه های کوچیک رو نتیجه ی کارت تاثیر بزرگی داره! حالا فکرشو کن که که هر بار رفتن این بنده خدا به داخل و رسیدن به ساختمون مورد نظرو تراشیدن و باز برگشتن و باز مشکل داشتن کارو روز از نو و روزی از نو، چه انرژی ازون میگیره و چه شرمندگیه نابی به تو میده ، بعدِ 2-3 هفته هم اگه پول تو جیبیت تموم نشه واسه پول آژانس ! قطعا ظرفیتت از جنبه های مختلف! واسه واستادن جلو اتوبان و پشت درموندن، تموم میشه! حالا 1در100،شانس بیاریو نفسای آخرش باشه، یاد غیبتهای دانشگات، لطف میکنه و کارو یسره میکنه! اینجاست که یکی یکی یاد اون حرفای آدمای.. میفتی و بعد سریع سرتو تکون میدیو میگی نه نه یه راهی هست! میری دانشگاه صحبت کنی که یه مرخصی دیگه بگیری میگه چرا ؟ با تمام وجود توضیح میدی! با کلی علامت سوال توو ذهنت منتظر میمونی جواب بگیری، میفرمایند که چه ربطی داره به رشته ی تو؟ اول میگی خب نباید حتما مربوط به رشتم باشه! بعد توضیح میدی که در ضمن نهایتش ربط پیدا میکنه. میگه کاربرد نهایتشو نشون بده ، میای شروع کنی چشم اندازها!رو نشون بدی که حوصله ی جناب سر میره ، به ظاهر اینکه این چیزاا اینجا پا نگرفته ، ولی تو میدونی بد موقع اومدی چون مزاحم کارشونی! ایشون دارن رو کتابی که قراره چاپ کنن کار میکنن! و تو هیچ حقی در خودت نمی بینی که توو ساعت کاری به مشکلات دانشجو رسیدگی بشه !!! مگه حرفت به رشتت مربوط بوده که انتظار داشته باشی توو ساعت کاری به کارای شخصیشون نپردازن؟؟؟!!! این به اون در..! بدو بدو میری پژوهش سلام میگی ! اما مثل اینکه خوابن!! نه نه بیدارن! به قولی لم دادن رو صندلی و پاشونو دراز کردن رو یه صندلی دیگه! سعی میکنی سریع صحبتاتو جمع کنی چون داری از خجالت آب میشی که طرف اونجوری لم داده و عین خیالشم نیست! توضیح میدی .کارت میخواد. نشون میدی. میخنده! ( همون چه ربطی داره ی معروف!) این تمسخر + لم دادن میشه بهونه تا یه چیزی جا خوش کنه توو گلوت واصرار که یا توو گلوت بمونه یا راه فقط راه چشم... از زمین و زمان شاکی میشی و تنها کسی که میتونی باهاش حرف بزنی باز خودتی! چون دهن وا کنی ، سد چشات شکسته...و شروع میکنی توو دلت: ((که من کارم مهم بوده! دنبال تفریح نرفتم که حالا باید واسه 3جلسه غیبت حذف شم! ولی خودمونیم 3جلسه کم نیست!میدونی چه چیزها ازدست دادی؟ از کلاسی که استاد میاد از رو جزوه ی کپی شده میخونه !!تا استاد از روش نخونه متوجه نمیشی خب!! خب چیکار میکردم تراش کار فقط همین روز که کلاسش خلوت تر بوده وقت داشته!))یه دفعه عملکرد همه از نظرت اشتباست و دلت میخواد از اساس این سیستم آموزش عوض شه! با یه حسی به فرم و طعم معجون شامل عصبانیت ، خستگی،صرف انرژی بسیار واسه نشکستن یه بغض نه چندان کوچیک، حق به جانب بودن، حق دادن، مقصر بودن ، مقصر دونستن و ..و..و.. ترجیح میدی تمومش کنیو بزنی بیرون، از پله ها 4تا4تا میای پایین واز سمت راست و چپه قدمهای ملایم بقیه سبقت میگیری تا هر چه زودتر ازینجا دور شی.. دیگه توو این دنیا نیستی تا اینکه خودتو بدون هیچ حسی باز گوشه ی دنج اتاق خاموشت می بینی،سر به دیوار تکیه داده و چشم به سقف دوخته.. خودتو جمع میکنی، ژست ناظم های ابتدایی رو میگیری که تکلیف خودتو مشخص کنی ، به خودت می گی دیگه حق نداری بری دنبال این کارا ! فهمیدی!!؟؟ همین الان قول بده
Ok?
درست مثل دفعه های قبل ، اینبار هم با قول ندادنت ، مثل پسر بچه های لجباز که همیشه میخوان حرف خودشون ثابت کنن اخماتو توو هم میکنی و میری چندتا کتاب بر میداری واسه درس خوندن ،میشینی، سر رو به جلو، گوشه ی چشمها تنگ ،لبها بهم فشرده، چنتا نفس عمیق به همراه تاملی ژرف، با یه نگاهی که تا کیلومترها ته فکرت رفته میگی امیدوارم چنین مسئول هایی عوض شن ،با یه صدایی آروم تر از فکر کردن،که ناظم وجودت نشنوه! توو قلبت میگی: یه راهی هست! یه نیش خند می زنی صفحه ی اول کتابو باز میکنیو میگی : بسم الله......
آخ عاشق این لحظه هام که سرشار ازایمان و آرامشو امیدو اعتماد میشی....
کاش اونقد ایمان داشتم که این گره های ناجورو آدمای جورواجور از یادم نمی بردن که بزرگترینی که حتی قدرت تصورش رو ندارم، یار منه......
برام ایمان لازمه ی اعتماد به نفسه....

المیرا70
15th May 2012, 10:12 AM
من اعتماد به نفس رو قبول دارم.واین رو هم قبول دارم که داشتن اعتماد به نفس در پیشرفت افراد موثر است.
ولی نمیدونم که چطور اعتماد به نفسمو افزایش بدم.در حقیقت بدلیل شکست هایی که خوردم ترس از ادامه دادن دارم که این یعنی عدم اعتماد بنفس.
ممنون میشم اگه بهم کمک کنین[golrooz]
در ضمن یه سوال
(
من اعتماد به نفس رو رد کردم!!
اعتماد به سقف دارم!!! )

یعنی چی؟

mohammad.persia
15th May 2012, 03:52 PM
من اعتماد به نفس رو رد کردم!!
اعتماد به سقف دارم!!!





برداشت من از اعتماد به سقف
یعنی اعتماد به خدا
چون سقف همه هستی خدا هستش
احتمالا شما به خدا اعتماد دارین
اگه اینطور باشه
بدونید بهترین نوع اعتماد برای خودتون انتخاب کردید[shaad]

mohammad.persia
15th May 2012, 04:07 PM
من اعتماد به نفس رو قبول دارم.واین رو هم قبول دارم که داشتن اعتماد به نفس در پیشرفت افراد موثر است.
ولی نمیدونم که چطور اعتماد به نفسمو افزایش بدم.در حقیقت بدلیل شکست هایی که خوردم ترس از ادامه دادن دارم که این یعنی عدم اعتماد بنفس.
ممنون میشم اگه بهم کمک کنین[golrooz]
در ضمن یه سوال
(
من اعتماد به نفس رو رد کردم!!
اعتماد به سقف دارم!!! )

یعنی چی؟


از چی میترسین
دقت کردین خوده این ترس به شکست منتهی میشه
پس شما خودتون دارین به سمت شکست پیش میرین
ادیسون بعد از 999 بار شکست لامپ رو اختراع کرد
بهترین ورزشکارهای دنیا قهرمان به دنیا نیومدن
اونا از هر شکستشون درس گرفتن
هر شکست باعث یه تجربه میشه
تجربه ای که در آینده جلوگیری میکنه از شکست بعدی
پس لزومی نداره اعتماد به نفس خودتون رو از دست بدین
من و شما با ادیسون و آلبرت انیشتین وابو ریحان بیرونی و پرفسور حسابی و ...................هیچ فرقی نداریم
فرق ما با اونا اینه که اونها تلاش کردن
زحمت کشیدن و عرق ریختن
از شکست هم نترسیدن
پس به خودتون بیاین
لازم نیست از همه چی بترسین
از قدیم گفتن ترس برادر مرگ هستش
پس نذارین با اینکه زنده ای مرده به نظر بیاین
شما میتونین به شرط اینکه خودتون بخواین
پس از همین الان تحول رو در درونتون انجام بدین
متحول شین
مطمئنا موفق میشین[shaad]

آرماندیس
15th May 2012, 04:09 PM
پادشاهی را گفتند چه داری؟؟؟؟؟ گفت اعتماد بنفس!!! حکایت، حکایت منه...

ولی باید جدی بگم که اعتماد بنفس مثل یه کریستاله محکم اما شکننده ولی اگر شکست تکه های گم شده اش هرگز پیدا نخواهد شد.... اعتماد بنفس یعنی اعتقاد به توانایی ها و قدرت خودت پس وقتی کسی این اعتماد را از تو بگیرد چگونه می خواهی به خودت و مردمان این دنیا اعتماد کنی همین است که اریکسون مرحله اول نظریه خود را اعتماد در برابر بی اعتمادی نام نهاده است کودک لخت و عریان از جای راحت اما کوچک به دنیایی وارد می شود که اولش با درد شروع می شود و گریه....ما وظیفه داریم این اعتماد را به او هدیه کنیم....

حسین متقی
16th May 2012, 12:30 AM
اعتماد به سقف ینی زیادی به خودم اعتماد دارم و از خودم مطمئنم ولی لازمه و نیاز کارمه
و اگر اینکارو نمیکردم الان نمیتونستم اینی باشم که هستم
به خدا هم اعتماد ندارم اعتقاد دارم
چون اگه من دعا میکنم معلوم نیست به نفعم باشه یا نه ولی خدا نفع و ضرر منو هم میدونه پس هر چی خدا خواست همون میشه
هم خر و هم خرمارو من میخوام و واسه خدا جور کردن جفتش واسم کاری نداره واسش!!
پس خدایا هر جوری خودت بهتر میدونی بهترینارو واسه همه جور کن-به اندازه ی بخشندگیت که بینهایته!!

المیرا70
19th May 2012, 09:28 AM
من خدارو قبول دارم.ومیدونم خدا همیشه بهترین رو واسم قرار میده البته اگر تلاش کنم.اعتماد به سقف داشتن رو قبول دارم
درسته ادیسون وهمه ی دانشمندان از شکست درس گرفتن چون به خودشون ایمان داشتن.نا امیدی رو به خودشون راه نمیدادن.ولی من تا الان فقط با کوچکترین شکستی نا امید میشدم چون خیلی از مواقع بد شانسی می آوردم واینطور به خودم میگفتم که همیشه بد شانس هستی حتی اگر تلاش کنی.کلا کار از پایه خرابه باید پنجره ی نگاهم به زندگی رو عوض کنم
ممنونم که وقتتونو در اختیارم گذاشتین وراهنماییم کردین.[golrooz]
همیشه موفق باشین

mohammad.persia
19th May 2012, 11:26 AM
بد شانسی و خوش شانسی اسمی هستش که ما روی تلاش هامون میذاریم

بانوثریا
19th May 2012, 01:37 PM
چقدر تو زندگیتون از این اعتماد به نفسی که دارین استفاده کردین؟ خوب زیاد و اینکه بگم همیشه اعتماد به نفس داشتم دروغ گفتم گاهی شده این اعتماد به نفس 0 شده و دوباره رشدش دادم
اصلا به اعتماد به نفس ایمان دارین؟ بله
و اینکه به نظر شما کسی که اعتماد به نفس بالایی داشته باشه با شکست روبرو میشه؟و اگه با شکست روبرو میشه چه فرقی با بقیه شکست ها داره؟شکست رو تجربه ای میکنه برای اینده و دوباره در جهت بدست اوردن چیزی که قبلا شکست خورده تلاش میکنه

المیرا70
23rd May 2012, 02:11 PM
اینکه گاهی نمی تونیم حتی واسه اون چیزی که میخوایم تلاش کنیم.یه شرایطی پیش میاد که هر کار کنی نمیشه.شما بهش چی میگین؟مگه مفهومش بد شانسی نمیشه؟
اینجور شرایط آدمو نا امید میکنه و کم کم بی اعتماد به نفس میشه

rayarasool
23rd May 2012, 04:24 PM
بعضی وقتها اعتماد به نفس با بی خیالی اشتباه گرفته میشه
اعتماد به نفس یعنی وقتی کدت جلو استاد گیر کرد بگی
باز این لپ تاپ cpu اش پایینه[khande]

صاصائیل
23rd May 2012, 05:20 PM
سلام
به نظر من تنها داشتن هدف و اعتماد به نفس کافی نیست
این دو زمانی میتونن موثر باشند که یه علامل محرک (انگیزه )هم باهاشون همراه باشه
بله من هم موافقم اما این انگیزه رو چطور در خودمون کشف کنیم ؟ویااینکه انگیزه در دنیای بیرونه نه درون!

sayed mojtaba
23rd May 2012, 08:33 PM
ما این انگیزه رو چطور در خودمون کشف کنیم ؟ویااینکه انگیزه در دنیای بیرونه نه درون!چ
چگونگی کشف انگیزه به خودتون بستگی داره
هم تو دنیای بیرون و هم اینکه در درون خودتون میتونه باشه

amirhosyn
14th June 2012, 04:04 PM
یه روز داشتم رادیوگوش میکردم بحثش راجع به روانشناسی بود برام جالب بود....آقای روانشناس میگفت که اولا نباید عزت نفسو با اعتماد به نفس قاطی کرد...عزت نفس یه چیز ذاتی که همه به اندازه خودشون دارن و لی اعتماد به نفس رو باید خودشت بری دنبالش به دست بیاریش....بعد اینکه اعتمادبه نفس کلا سه نوعه:اعتماد به نفس معنوی. اعتماد به نفس رفتاری .اعتماد به نفس عاطفی...که اعتماد به نفس معنوی یه جوریه که هر قدر با خدا بیشتر در تماس باشی بیشتر وبیشتر میشه...اما اعتماد به نفس رفتاری شاخه هاش زیاده میتونه در زمینه یه حرفه یا سخنوری یا هر چیز دیگه ای باشه مثلا فرد میتونه خیلی با سواد باشه و تو حرفه خودش اعتماد به نفس بالایی داشته باشه ولی نتونه تو یه جمع خوب حرف بزنه پس نمیتونی بگی طرف اعتماد به نفس نداره بلکه شخص فقط در یه زمینه مشخص ضعیفه...اما نوع سوم خیلی جالبه که آقای دکتر میگفت تو کشور ما بیشتر از این نوع اعتماد به نفس ضربه میبینیم و مردم ما اطلاعات کافی ندارن بر خلاف نوع های دیگر اعتماد به نفس که خودت باید دنبالش بری این نوع رو باید خوونواده .پدر .مادر.همسر بهت بدن یعنی هرچه به شخصی احترام بذاری بهش محبت کنی قذرشو بدونی براش ارزش قائل باشی به همون میزان اعتماد به نفس عاطفیش زیاد میشه.امیدوارم تونسته باشم خوب توضیح بدم[khejalat]
عالی بود[golrooz][tashvigh]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد