PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی،هر اندازه که بتوانی!



mohammad.persia
4th May 2012, 07:28 AM
روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم ‏را، دوستانم را، زندگی ام را!
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا ‏صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا می‏ توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
و جواب ‏او مرا شگفت زده کرد.
او گفت : آیا درخت سرخس و بامبو را می بینی؟
پاسخ دادم : بلی.
فرمود: ‏هنگامی که درخت بامبو و سرخس راآفریدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم. به آنها نور ‏و غذای کافی دادم. دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا ‏گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخسها بیشتر ‏رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود.

من بامبوها را رها نکردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند. اما من ‏باز از آنها قطع امید نکردم. در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در ‏مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ۶ ماه ارتفاع آن به بیش از ۱۰۰ فوت ‏رسید. ۵ سال طول کشیده بود تا ریشه ‏های بامبو به اندازه کافی قوی شوند.. ریشه هایی ‏که بامبو را قوی می‏ ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می ‏کرد.
‏خداوند در ادامه فرمود: آیا می‏ دانی در تمامی این سالها که تو درگیر مبارزه با ‏سختیها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ‏ساختی. من در تمامی این مدت ‏تو را رها نکردم همانگونه که بامبوها را رها نکردم.
‏هرگز خودت را با دیگران ‏مقایسه نکن. بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل کمک می کنن. ‏زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می ‏ کنی و قد می کشی!
‏از او پرسیدم : من ‏چقدر قد می‏ کشم.
‏در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می کند؟
جواب دادم: هر ‏چقدر که بتواند.
‏گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی، هر اندازه که ‏بتوانی

mohammad.persia
4th May 2012, 07:28 AM
خدا با ما هستش
اگه نتونستیم پیشرفت کنیم خدارو مقصر ندونیم
به گذشته نگاه کن
اون همه چیز رو سر راهت قرار داده
اون تو بودی که نخواستی از اونا استفاده درست کنی
هنوز هم دیر نشده
جلو ضرر هر وقت گرفته بشه منفعته

yas-90
4th May 2012, 10:56 AM
http://www.uc-njavan.ir/images/cumhg446ikq3lkekgfw.jpg (http://www.uc-njavan.ir/)

تاری
4th May 2012, 11:34 AM
بنام خدای مهربان

مطالبتون واقعا عالیه. آفرین. [shaad]

soham 313
4th May 2012, 12:09 PM
سلام دوست عزیز
ممنون بابت دعوت به این موضوع خوب [golrooz]
ولی من قبلا این متن رو با عنوان (درخت سرخس و بامبو) تو قسمت
http://www.njavan.com/forum/showthread.php?115113-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D8%AE%D8%B3-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88&highlight=
گذاشته بودم[khanderiz]

mohammad.persia
4th May 2012, 12:58 PM
پوزش بابت تکراری بودن مطلب[golrooz]
ولی خب اینجا همه فقط خواننده موضوع نیستند
باید نظرشون رو نسبت به موضوع بگن
برداشت خودشون رو از موضوع و تصورات خودشون رو در اختیاز بقیه بذارن[golrooz]

-kimia-
4th May 2012, 03:52 PM
سرخس یا بامبو مهم نیست . مهم اینه رشد کنی. نمیدونم دلم میخواد کدوم باشم.....

تاری
4th May 2012, 04:02 PM
مهم تکراری بودنش نیست مهم دریافتمون در اون لحظه است. برای خود بنده که جالب بود . متن زیر رو هم شاید خیلی دیدین ولی برای خودم بنده معجزه ها کرد.

روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.
شخصی نشست و ساعت ها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله را تماشا کرد.آن گاه تقلای پروانه متوقف شد و به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد.آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کند و با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد.
پروانه به راحتی از پیله خارج شد.
اما جثه اش ضعیف و بالهایش چروکیده بودند.آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد. او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه او محافظت کند. اما چنین نشد.
در واقع پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد و هرگز نتوانست با بالهایش پرواز کند.
آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود. تا به ان وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.

گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم تا پرواز را یاد بگیریم.[shaad]

نارون1
4th May 2012, 04:26 PM
گاهی مواقع از اینکه به چیزی که می خواستیم ، نرسیدیم .... احساس یاس میکنیم .....

فکر میکنیم نکنه خدا منو فراموش کرده و به من توجه نداره........

ولی باید به این توجه کنیم ، خدا یک لحظه از ما غافل نیست........ولی به مصلحت و مرحمتش ، گاهی خواسته ما به تاخیر میفته تا به رشد و بالندگی برسیم.....

و درست زمانی که انتظارش رو نداریم ، شاهد لطف بیکران پروردگار میشیم......

این به مصلحت ما بوده ...... خداوند از گذشته و حال و آینده ما آگاه است و همان چیزی که به نفع ماست را برای ما میخواهد........

المیرا70
4th May 2012, 06:14 PM
ممنون از دعوتتون
واقعا آموزنده بود ومهمتر از همه این بود که واقعا امیدوار کننده بود.گاهی نا امید میشم ولی با خوندن این متن انرژی گرفتم
ممنون دوست عزیز

soha68
4th May 2012, 06:43 PM
واقعا عالی بود[tashvigh]

محسن مهابادی زاده
5th May 2012, 10:12 AM
...

hedii
5th May 2012, 11:03 AM
خیلی جالب بود ....ممنون[shademani2]

avm2
5th May 2012, 07:28 PM
مرسی که منو دعوت کردی[cheshmak]
هرکسی برای رشد نیاز به پشتوانه داره چه مادی چه معنوی همون ظوری که پشتوانه بامبو خدا بود

mhmm71
5th May 2012, 09:57 PM
وقتی بامبو زیر خاکه از کجا بدونه خدا ازش نا امید نشده
از کجا بدونه دنیا به آخر نرسیده
از کجا معلوم الان که زیر خاکه در حال قوی شدنه ، نه در حال پوسیدن ؟!

سونای
5th May 2012, 11:05 PM
روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم ‏را، دوستانم را، زندگی ام را!
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا ‏صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا می‏ توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
و جواب ‏او مرا شگفت زده کرد.
.................................................. ...................[golrooz]

آرماندیس
7th May 2012, 06:46 PM
امان از دست قضاوت های ما که گاهی دامن خدارو هم می گیره. اگر همین مشکلات نبود که فرزند آدم لحظه ای هم به یاد خدا نمی افتاد!!!! jpg خوبه که گاهی به این فکر نکنیم چقدر تنها هستیم بلکه به یاد این بیفتیم که شاید بر شانه های خدا نشسته ایم که فقط یک رد پا باقی مانده.

s.arzandi
29th May 2012, 12:15 PM
بسیار دلگرم کننده بود ممنون از دعوتت[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد