نارون1
23rd April 2012, 11:49 AM
اختلال مسخ شخصیت :
DSM-IV-TR ویژگی اساسی مسخ شخصیت را احساس مستمر یا تکرار شونده گسستگی یا احساس غرابت با خود مشخص کرده است .
شخص ممکن است احساس تبدیل شدن به آدم ماشینی یا در حالت رویا به خود نگریستن یا تماشای خود در یک فیلم پیدا کند .
طبق DSM-IV-TR ممکن است احساس مشاهده گر برونی بودن فرآیندهای روانی خود ، برای خود ، یا بخشی از بدن وجود دارد . غالبا بیمار احساس فقدان کنترل بر اعمال خود داشته باشد .
ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR برای اختلال مسخ شخصیت :
- احساس باثبات و تکرار شونده گسستگی ، انگار که شخص یک مشاهده گر برونی فرآیندهای روانی با بدن خویش است
( مثلا ، احساس اینکه شخص در حالت رویا است )
- در جریان مسخ شخصیت ، واقعیت سنجی دست نخورده باقی می ماند .
- مسخ شخصیت ناراحتی قابل توجه بالینی به وجودد آورده و موجب تخریب عملکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه ها ی مهم فراهم می گردد .
- تجربه مسخ شخصیت منحصرا در جریان یک اختلال روانی دیگر مثل اسکیزوفرنی ، اختلال هراس ، اختلال استرس حاد ، یا یک اختلال تجزیه ای دیگر روی نداده و حاصل تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده ( مثل داروی نسخه شده یا مورد سوء استفاده ) یا یک اختلال طبی عمومی ( مثل صرع لوب گیجگاهی ) نمی باشدد .
همه گیری شناسی :
تجربه گذرای مسخ شخصیت و مسخ واقعیت در افراد نرمال و جمعیت های بالینی فوق العاده شایع است . پس از افسردگی و اضطراب ، این حالات سومین علایم روان پزشکی شایع گزارش شده هستند .
در یک زمینه یابی میزان شیوع در 1 سال 19 درصد جمعیت کلی گزارش شد . در بیماران تشنجی و مبتلایان به میگرن شایع است .
با استفاده از داروهای روانگردان ، مخصوصا ماری جوانا ، LSD و مسکالین ، و به میزان کمتر به صورت اثرات جانبی برخی از داروها ، مثل آنتی کولینرژیک ها هم دیده می شود .
پس از برخی از انواع مراقبه ، هیپنوتیزم عمیق ، خیره ماندن طولانی به آینه و بلور ، و محرومیت جسمی نیز توصیف شده اند .
پس از ضربه مغزی خفیف تا متوسط ، که در آن فقدان هشیاری اندک بوده یا وجود نداشته است ، این اختلالات شایع است ، اما اگر بیهوشی بیش از 30 دقیقه طول کشیده باشد ،
احتمال بروز آن ها به طور قابل ملاحظه ای پایین می آید پس از تجارب تهدید کننده زندگی با یا بدون صدمات جسمی جدی نیز به طور شایع مشاهده می شود .
مسخ شخصیت دو تا چهار بار در زنان بیشتر است .
سبب شناسی :
علل روانپویشی :
فرمول بندی های روان پویشی سنتی به از هم گسستگی ایگو تاکید کرده یا مسخ شخصیت را یک واکنش عاطفی در دفاع از ایگو تلقی کرده اند .
این توضیحات بر نقش تجارب دردناک مغلوب کننده یا تکانه های متعارض به عنوان عوامل ماشه چکان تاکید نموده اند .
استرس تروماتیک :
بخشی قابل ملاحظه ، معمولا یک سوم تا نصف بیماران ، در موارد بالینی مسخ شخصیت سابقه ترومای قابل توجه گزارش می کنند .
در چندین مطالعه روی قربانیان تصادف ، ملاحظه شد که تا
60 درصد آنهایی که تجربه تهدید کننده زندگی داشته اند ، حداقل مسخ شخصیت گذرا را در ضمن رویداد یا بلافاصله پس از آن ، گزارش کرده اند .
در مطالعات آموزش نظامی مشاهده شد که علائم مسخ شخصیت و مسخ واقعیت تحت تاثیر استرس و خستگی به وفور ظاهر می شود و رابطه معکوس با کارکرد دارد .
نظریه های عصبی - زیست شناختی :
رابطه مسخ شخصیت با میگرن ، و ماری جوانا ، پاسخ کلا مطلوب آن به داروهای مهارکننده اختصاصی باز جذب سروتونین ( SSRIs ) ، و افزایش علائم مسخ شخصیت که با تخلیه ال - تریپتوفان دیده می شودد ( که پیشرو سروتونین است ) به درگیر بودن سروتونرژیک دخالت دارد .
مسخ شخصیت علامت تجزیه ای اولیه است که در مطالعات چالش با دارو که در بخش نظریه های نوروبیولوژیکی تجزیه توصیف شده ، دیده می شود .
این مطالعات قویا درگیر بودن نوع ان - متیل - دی - اسپارتیت ( NMDA ) گیرنده گلوتامات ، را به عنوان عامل مرکزی بروز علائم مسخ شخصیت مطرح می سازد .
DSM-IV-TR ویژگی اساسی مسخ شخصیت را احساس مستمر یا تکرار شونده گسستگی یا احساس غرابت با خود مشخص کرده است .
شخص ممکن است احساس تبدیل شدن به آدم ماشینی یا در حالت رویا به خود نگریستن یا تماشای خود در یک فیلم پیدا کند .
طبق DSM-IV-TR ممکن است احساس مشاهده گر برونی بودن فرآیندهای روانی خود ، برای خود ، یا بخشی از بدن وجود دارد . غالبا بیمار احساس فقدان کنترل بر اعمال خود داشته باشد .
ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR برای اختلال مسخ شخصیت :
- احساس باثبات و تکرار شونده گسستگی ، انگار که شخص یک مشاهده گر برونی فرآیندهای روانی با بدن خویش است
( مثلا ، احساس اینکه شخص در حالت رویا است )
- در جریان مسخ شخصیت ، واقعیت سنجی دست نخورده باقی می ماند .
- مسخ شخصیت ناراحتی قابل توجه بالینی به وجودد آورده و موجب تخریب عملکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه ها ی مهم فراهم می گردد .
- تجربه مسخ شخصیت منحصرا در جریان یک اختلال روانی دیگر مثل اسکیزوفرنی ، اختلال هراس ، اختلال استرس حاد ، یا یک اختلال تجزیه ای دیگر روی نداده و حاصل تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده ( مثل داروی نسخه شده یا مورد سوء استفاده ) یا یک اختلال طبی عمومی ( مثل صرع لوب گیجگاهی ) نمی باشدد .
همه گیری شناسی :
تجربه گذرای مسخ شخصیت و مسخ واقعیت در افراد نرمال و جمعیت های بالینی فوق العاده شایع است . پس از افسردگی و اضطراب ، این حالات سومین علایم روان پزشکی شایع گزارش شده هستند .
در یک زمینه یابی میزان شیوع در 1 سال 19 درصد جمعیت کلی گزارش شد . در بیماران تشنجی و مبتلایان به میگرن شایع است .
با استفاده از داروهای روانگردان ، مخصوصا ماری جوانا ، LSD و مسکالین ، و به میزان کمتر به صورت اثرات جانبی برخی از داروها ، مثل آنتی کولینرژیک ها هم دیده می شود .
پس از برخی از انواع مراقبه ، هیپنوتیزم عمیق ، خیره ماندن طولانی به آینه و بلور ، و محرومیت جسمی نیز توصیف شده اند .
پس از ضربه مغزی خفیف تا متوسط ، که در آن فقدان هشیاری اندک بوده یا وجود نداشته است ، این اختلالات شایع است ، اما اگر بیهوشی بیش از 30 دقیقه طول کشیده باشد ،
احتمال بروز آن ها به طور قابل ملاحظه ای پایین می آید پس از تجارب تهدید کننده زندگی با یا بدون صدمات جسمی جدی نیز به طور شایع مشاهده می شود .
مسخ شخصیت دو تا چهار بار در زنان بیشتر است .
سبب شناسی :
علل روانپویشی :
فرمول بندی های روان پویشی سنتی به از هم گسستگی ایگو تاکید کرده یا مسخ شخصیت را یک واکنش عاطفی در دفاع از ایگو تلقی کرده اند .
این توضیحات بر نقش تجارب دردناک مغلوب کننده یا تکانه های متعارض به عنوان عوامل ماشه چکان تاکید نموده اند .
استرس تروماتیک :
بخشی قابل ملاحظه ، معمولا یک سوم تا نصف بیماران ، در موارد بالینی مسخ شخصیت سابقه ترومای قابل توجه گزارش می کنند .
در چندین مطالعه روی قربانیان تصادف ، ملاحظه شد که تا
60 درصد آنهایی که تجربه تهدید کننده زندگی داشته اند ، حداقل مسخ شخصیت گذرا را در ضمن رویداد یا بلافاصله پس از آن ، گزارش کرده اند .
در مطالعات آموزش نظامی مشاهده شد که علائم مسخ شخصیت و مسخ واقعیت تحت تاثیر استرس و خستگی به وفور ظاهر می شود و رابطه معکوس با کارکرد دارد .
نظریه های عصبی - زیست شناختی :
رابطه مسخ شخصیت با میگرن ، و ماری جوانا ، پاسخ کلا مطلوب آن به داروهای مهارکننده اختصاصی باز جذب سروتونین ( SSRIs ) ، و افزایش علائم مسخ شخصیت که با تخلیه ال - تریپتوفان دیده می شودد ( که پیشرو سروتونین است ) به درگیر بودن سروتونرژیک دخالت دارد .
مسخ شخصیت علامت تجزیه ای اولیه است که در مطالعات چالش با دارو که در بخش نظریه های نوروبیولوژیکی تجزیه توصیف شده ، دیده می شود .
این مطالعات قویا درگیر بودن نوع ان - متیل - دی - اسپارتیت ( NMDA ) گیرنده گلوتامات ، را به عنوان عامل مرکزی بروز علائم مسخ شخصیت مطرح می سازد .