zolfa
11th April 2012, 04:23 PM
http://www.konjkav.com/images/image.php?w=200&h=200&url=/images/news/s@1334000292.jpeg
کشف يك چرخدنده اساسي در ساعت زيستي كه زمان استراحت و سوخت و ساز غذاي بدن را تعيين ميكند، ميتواند به داروهاي جديد براي درمان مشكلات خواب و اختلالات متابوليكي از جمله ديابت منجر شود.
دانشمندان مطالعات زيستي موسسه سالك نشان دادهاند كه دو كليد سلولي موجود در هسته سلولهاي موش موسوم به REV-ERBα و REV-ERBβ براي حفظ دورههاي عادي خواب و خوردن و سوخت و ساز مواد مغذي بدست آمده از غذاها ضروري هستند.
اين يافتهها كه در مجله نيچر منتشر شده، به توصيف يك پيوند قوي ميان ريتم شبانهروزي و سوخت و ساز بدن پرداخته و مسير جديدي را براي درمان اختلالات موجود در دو سيستم از جمله پرواز زدگي، اختلالات خواب، چاقي و ديابت پيشنهاد كرده است.
پرستاران، كاركنان اورژانس و افرادي كه در شيفتهاي بر هم زننده چرخه عادي 24 ساعته خواب و بيداري كار ميكنند، در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به بيماريهايي مانند اختلالات متابوليكي همچون ديابت قرار دارند.
دانشمندان براي اين مورد در تلاش جهت درك دقيق كاركرد ساعت زيستي بدن و شناسايي اهداف ممكن در زمينه داروهايي هستند كه ريتم شبانهروزي را براي افراد دچار اختلالات خواب و مشكلات متابوليكي تنظيم ميكند.
در پستانداران، سيستم زمانبندي شبانهروزي با يك ساعت مركزي در مغز و ساعتهاي تابعه در ديگر اندامگان تنظيم ميشود. ساعت اصلي در مغز با نور تنظيم شده و اولویت شبانه یا روزانه يك حيوان از جمله چرخه خواب و بيداري و رفتار تغذيه را مشخص ميكند.
دانشمندان از قبل ميدانستند كه دو ژن BMAL1 و ساعت در هسته دستگاه مولكولي ساعت براي فعالسازي شبكه ژنهاي شبانهروزي كار ميكنند. در اين شيوه، BMAL1 مانند يك شتابدهنده در خودرو عمل كرده و ژنها را براي تسريع در فيزيولوژي بدن در هر صبح فعال كرده تا موجود احساس بيداري، گرسنگي و فعاليت فيزيكي داشته باشد.
پيش از اين تصور ميشد كه REV-ERBα و REV-ERBβ تنها نقش كوچكي در اين چرخهها ايفا كرده و احتمالا با يكديگر در آهسته كردن فعاليت ژنهاي BMAL1 و ساعت برای ایجاد تنظیمات جزئی براي اجراي تمام وقت ساعت زيستي همكاري ميكنند.
با اين حال مطالعات ژنتيكي بر روي اين دو ژن با كاركردهاي مشابه بسيار مشكل بوده و اهميت واقعي اين دو كليد ناشناخته باقي مانده بود.
محققان سالك بر اين مشكل با توليد موشهايي فائق آمدند كه در آنها هر دو ژن را ميتوان با داروي تاموكسيفن در كبد خاموش كرد. آنها طي آزمايشات خود دريافتند كه با خاموش شدن هر دو گيرنده، ساعت زيستي اين حيوان مختل شد.
اين دانشمندان همچنين به نقشهبرداري از ژنهايي پرداختند كه اين گيرندهها به كنترل آنها براي اجرايي نگهداشتن بدن طبق يك برنامه خاص ميپردازند.
آنها دريافتند كه اين ژنها با صدها ژن مشابه كه توسط BMAL1 و ساعت كنترل شده، همپوشاني دارند.
محققان همچنين دريافتند گيرندههاي REV-ERB به كنترل فعاليت صدها ژن درگير در سوخت و ساز از جمله آنهايي ميپردازند كه مسؤول كنترل سطوح چربي و صفرا هستند.
کشف يك چرخدنده اساسي در ساعت زيستي كه زمان استراحت و سوخت و ساز غذاي بدن را تعيين ميكند، ميتواند به داروهاي جديد براي درمان مشكلات خواب و اختلالات متابوليكي از جمله ديابت منجر شود.
دانشمندان مطالعات زيستي موسسه سالك نشان دادهاند كه دو كليد سلولي موجود در هسته سلولهاي موش موسوم به REV-ERBα و REV-ERBβ براي حفظ دورههاي عادي خواب و خوردن و سوخت و ساز مواد مغذي بدست آمده از غذاها ضروري هستند.
اين يافتهها كه در مجله نيچر منتشر شده، به توصيف يك پيوند قوي ميان ريتم شبانهروزي و سوخت و ساز بدن پرداخته و مسير جديدي را براي درمان اختلالات موجود در دو سيستم از جمله پرواز زدگي، اختلالات خواب، چاقي و ديابت پيشنهاد كرده است.
پرستاران، كاركنان اورژانس و افرادي كه در شيفتهاي بر هم زننده چرخه عادي 24 ساعته خواب و بيداري كار ميكنند، در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به بيماريهايي مانند اختلالات متابوليكي همچون ديابت قرار دارند.
دانشمندان براي اين مورد در تلاش جهت درك دقيق كاركرد ساعت زيستي بدن و شناسايي اهداف ممكن در زمينه داروهايي هستند كه ريتم شبانهروزي را براي افراد دچار اختلالات خواب و مشكلات متابوليكي تنظيم ميكند.
در پستانداران، سيستم زمانبندي شبانهروزي با يك ساعت مركزي در مغز و ساعتهاي تابعه در ديگر اندامگان تنظيم ميشود. ساعت اصلي در مغز با نور تنظيم شده و اولویت شبانه یا روزانه يك حيوان از جمله چرخه خواب و بيداري و رفتار تغذيه را مشخص ميكند.
دانشمندان از قبل ميدانستند كه دو ژن BMAL1 و ساعت در هسته دستگاه مولكولي ساعت براي فعالسازي شبكه ژنهاي شبانهروزي كار ميكنند. در اين شيوه، BMAL1 مانند يك شتابدهنده در خودرو عمل كرده و ژنها را براي تسريع در فيزيولوژي بدن در هر صبح فعال كرده تا موجود احساس بيداري، گرسنگي و فعاليت فيزيكي داشته باشد.
پيش از اين تصور ميشد كه REV-ERBα و REV-ERBβ تنها نقش كوچكي در اين چرخهها ايفا كرده و احتمالا با يكديگر در آهسته كردن فعاليت ژنهاي BMAL1 و ساعت برای ایجاد تنظیمات جزئی براي اجراي تمام وقت ساعت زيستي همكاري ميكنند.
با اين حال مطالعات ژنتيكي بر روي اين دو ژن با كاركردهاي مشابه بسيار مشكل بوده و اهميت واقعي اين دو كليد ناشناخته باقي مانده بود.
محققان سالك بر اين مشكل با توليد موشهايي فائق آمدند كه در آنها هر دو ژن را ميتوان با داروي تاموكسيفن در كبد خاموش كرد. آنها طي آزمايشات خود دريافتند كه با خاموش شدن هر دو گيرنده، ساعت زيستي اين حيوان مختل شد.
اين دانشمندان همچنين به نقشهبرداري از ژنهايي پرداختند كه اين گيرندهها به كنترل آنها براي اجرايي نگهداشتن بدن طبق يك برنامه خاص ميپردازند.
آنها دريافتند كه اين ژنها با صدها ژن مشابه كه توسط BMAL1 و ساعت كنترل شده، همپوشاني دارند.
محققان همچنين دريافتند گيرندههاي REV-ERB به كنترل فعاليت صدها ژن درگير در سوخت و ساز از جمله آنهايي ميپردازند كه مسؤول كنترل سطوح چربي و صفرا هستند.