سلام زمین؛ می دانم که تو اسرار زیادی در خود نهفته داری؛ برای رشد و شکوفایی استعدادهای متعالی؛ که باید شناخت.

[nezamehadafmand]

سلام زمین

می دانم که تو اسرار زیادی در خود نهفته داری

برای رشد و شکوفایی استعدادهای متعالی


که باید شناخت .

[nezamehadafmand]

http://www.uc-njavan.ir/images/wbmbpybaw2lmwibhyo.jpg

[1=1+1]

کل تاپیک فقط همین عکسه [taajob][taajob][taajob][bihosele][bihosele][bihosele]

[Joseph Goebbels]

به راستی زمین بر روی رشد و شکوفایی ادمی تاثیر دارد ، از بلندی ها و پستی بگیر تا دنیای زیر ابی موجوداتی که انها هم در دنیای دیگری هستند . همه اینها نشانه هایی برای رشد ادمی اند . اگر در پستی باشی ، بلندی را می تونی ببینی . اگر در جای سبز باشی گذرت بر بیابان می افته . اگر در سرما باشی ، می توانی بعدا گرما را حس کنی و ....

راستی ما ادمها چه قدر تونستیم از نشانه های زمین ، تعدادیش هم در وجود خودمون حس کنیم و به واسطه اونها در رشد خودمون موثر باشیم ؟

[نارون1]

زمین و هرآنچه در آن است ، مخلوق خالق بزرگ است.........

به هرچه در آن است نگاه کنیم ، حتی کوچکترین چیزها ، نشانه ای از قدرت پروردگار است که بی دلیل آفریده نشده...... انسان ها با تحقیق در زمینه های مختلف

به رازهای جهان هستی دست پیدا میکننند ، و بیشتر به عظمت پروردگار پی می برند ........

تنوع های آب و هوایی که با توجه به آن تفاوت بین آدمها به وجود می آید..... ( نمیدونم چقدر این نظر درسته یا نه ولی من معتقدم آب و هوا روی رفتار مردم تاثیر میذاره ، همانطور که

اختلافات بسیاری بین ساکنین کویر با دیگران وجود داره .... سادگی و یکدلی آنها را شاید کمتر جایی بتوان یافت )

[mozhgan.z.1368]

اصلا ما اومدیم تو این زمین که همین اسرار رو کشف کنیم

[محسن آزماینده]

زمين تنها سرمايه آدمي براي ادامه حيات بر روي زمين است

خداوند انسان را بر روي زمين قرار داد تا در زمين خودش را بشناسد،خدايش را بشناسد و در روي زمين خودش را براي رسيدن به خدايش تربيت كند

و تنها سرمايه را به او دادا تا نيازهاي خود را از آن تامين كند،با چيزهايي كه از آن به دست مي آورد،آنرا به شكل دلخواه و مطلوب خود در آورد

و زندگي خود را به سمتي آرام هدايت كند

از نظر آموزشي نيز زمين براي انسان استادي بزرگ محسوب ميشود

تولد دوباره زمين در فصل بهار،اولين درسي است كه انسان فرا ميگيرد و به ياد خلقت دوباره خود مي افتد


ادامه دارد...

[محسن آزماینده]

زمين تنها منبعي است كه انسان براي تامين نيازها از آن استفاده ميكند


از تامين مواد خوراكي و پوشاك و مصالح مسكن گرفته تا انر‍ژي و ...

تمامي موادي كه علم به وسيله آنها شكافته ميشود از زمين به دست مي آيد و با علومي كه به صورت تجربي از زمين به دست آمده اند آميخته شده و به صورت ابزاري براي آسايش و يا پيشرفت استفاده ميشود

از نظر علم مهندسي معدن،زمين بزرگترين منبع براي ادامه حيات محسوب ميشود

چرا كه معادن مادر صنايع محسوب شده و در زمين قرار دارند

ادامه زندگي بدون توجه به زمين معني ندارد،همان اندازه اي كه از زمين استفاده ميشود،بايد بازسازي برروي آن انجام شود تا معادله اي با علامت تساوي ايجاد شود

همچنين بايد سهم نسلهاي آينده نيز از اين نعمت در نظر گرفته شود


البته زمين به خاك و آب محدود نميشود و هواكره نيز بخشي از زمين محسوب ميشود كه در مجموع بيوسفر را به وجود مي آورند

ممنون

[312]

پس شيخ گريبان دريدونعره زنان سربه بيابان نهاد
لطف كنيدديگه دعوت نكنيد[cheshmak]

[312]

پس شيخ گريبان دريدونعره زنان سربه بيابان نهاد
لطف كنيدديگه دعوت نكنيد[cheshmak]

[SaSaMc2]

سلام...[golrooz]

براي شناخت اول بايد تعلق رو كشت...

[nezamehadafmand]

پس شيخ گريبان دريدونعره زنان سربه بيابان نهاد
لطف كنيدديگه دعوت نكنيد[cheshmak]


اخبار به شکل های مختلف منتشر میشه؛و یک خبرنگار به شکلهای مختلف سعی در تهیه خبر دارد؟ (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?118143)!

الحمدلله شما نیز یکی از اعضا این سایت هستید خواه نا خواه اخبار زودتر بهتون می رسد.(امکانات سایت هم برای انتشار خبر خوبه)

که یکی از انها روش دعوت به دانستن خبر است. (http://www.njavan.com/forum/showthread.php?118143)
[shaad][golrooz]

[مهسیما]

سلام از این متنی که گذاشتی خیلی خوشم اومد واقعا همین طوره!

[تاری]

بنام خدای مهربان
.

گفتند: حقیقت زمین است، بــاور کن. گوش دادم؛ عطش دیدن و دانستن، مرا تا مرز نبودن و ندیدن خاک کشاند. باورم بر واژه­ها سوار گشته، رهسپار شد. ورق زدم؛ ورق به ورق خواندم اندیشه­ها را؛ زیبا بود؛ لیکن . . . لیکن ترنّم، در وَجه سکوتش نازیبا! بسی چرکین شد دیده­گانم. حیـران زده، شستم بارها چشمانم را؛ دانستم واژه­ها بازی است در میدان وجدان انسان­ها. واژه­ها را بـاری نهاده­اند؛ بارِ نامحـرم. من اینک این بـار سنگین را زِ دوش واژه­ها برمی­دارم؛ تا حقیقت ناب واژه­ها، دُرّ وصلش از خدا را، دَریابم
کنـون در آستانه­ی رهایـی، نامحرمی را سر بریده­ام از واژه­هـا؛ و خود را از جولان دروغ رهانیـده­ام. می دوم. دویدن تا دور شدن از گرداب دروغ!
از درک واژه­ها به بی باوری و عریانی واژه­ها رسیدن چه تلخ است. می خواهم بی زمین، زمان را بپیمایم. یعنی می شود؟
از «ی» زمین برخواستن و به «الف» زمان قامت بستن چه سخت است. لحظه ها را عریان دیدن، جز گوش شدن بر صدای پنهان خدا، ثمری دیگر نیست. بی پرده آوازِ حقیقت، سخنِ دوست شنیدن چه خوش است.
الحق که چنین است؛ رسیدم بدین جمله هزاران بار: «عصیان در این شهر زمین، ایثار جان می طلبد.»
خدایا شکرت
مریم. م 1390/12/14
...........................