PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خشنودی ها و ناکامی های مدیران



نارون1
3rd March 2012, 12:54 PM
« قاسم سیمیاریان- 1390 »



معنای ضمنی اصطلاح مدیر، برای بیشتر کارکنان یک سازمان، مثبت است. به عبارت دیگر اگر به شخصی به جای مدیر گفته شود مرئوس بهتر است. اما در شرایطی که به فرد رسماً پست مسئول، مدیر یا سرپرست داده می شود، ممکن است همیشه از این بابت احساس رضایت شخصی نداشته باشد. بعضی از مشاغل مدیریتی جالب تر و جذاب تر از سایر مشاغل مدیریتی هستند.

به طور کلی می توان خشنودی و ناخشنودی مدیران را به شرح ذیل تشریح نمود و موارد خشنودی و ناخشنودی مدیرا با برشمر:


الف) خشنودی های مدیران


نوع خشنودی مدیران از موقعیت رسمی که به عنوان مدیر به آنان داده شده است، بستگی به شرایط آن موقعیت دارد. عواملی نظیر؛ میزان حقوق و دستمزد دریافتی، ویژگی های رفتاری و شخصیت افرادی که در نقش کارکنان (مرئوسین) سازمان با یک مدیر کار می کنند، در خشنودی یا نارضایتی وی اثر دارد. هفت منبع خشنودی شغلی که بیشتر مدیران در سازمان ها تجربه می کنند را به شرح ذیل می توان برشمرد:


1. احساس قدرت و وجهه و اعتبار:


هنگامی که فرد در سازمان به عنوان مدیر ایفای نقش می نماید، یک احساس قدرت را نیز به طور همزمان تجربه می کند. این احساس وجهه و اعتبار به این دلیل کسب می شود که مردم برای پست مدیریت ارزش خاصی قایل هستند.


2. پیدا کردن فرصت برای کمک به دیگران


معمولا مدیران با افراد تحت نظارتشان مستقیما کار می کنند و مهارتهای شغلی را به آنان می آموزند و ضمن آگاهی از مشکلات شخصی آنان به راهنمایی آنها می پردازند. بخشی از کار یک مدیر آن است که افراد تحت نظارتش را یاری دهد تا آنان پشرفت نمایند.



3. درآمد بالاتر


به طور کلی، درآمد و دستمزد یک مدیر بالاتر از حقوق و دستمزد افراد تحت نظارتش می باشد. هر چند گاهی اتفاق می افتد که تفاوت بین حقوق و دستمزد مدیر و کارکنان اندک است و باعث ناکامی مدیر می گردد؛ لیکن امکان دستیابی به حقوق و دستمزد بالا برای مدیران بیشتر است. در کشورهای پیشرفته مدیران اجرایی شرکت های بزرگ، بیش از ورزشکاران حرفه ای یا هنرپیشه ها درآمد دارند.



4. احترام و منزلت اجتماعی


یک مدیر غالبا مورد احترام اعضای گروهی است که مسئولیت آنها را بر عهده دارد و منزلت اجتماعی او نیز بالاتر از سایر افراد گروه است.



5. فرصت های مناسب برای پیشرفت


هنگامی که شخصی به عنوان مدیر یک گروه یا سازمان انتخاب می گردد فرصت های مناسب برای پیشرفت او افزایش می یابد. انتصاب افراد دارای انگیزه پیشرفت در پست های مدیریتی در حقیقت به عنوان سکوی پرتابی برای آنان خواهد بود.



6. احساس درجریان امور بودن


یکی از مزایای جنبی مدیریت آگاهی از اطلاعات درون سازمانی و حضور در جلسات و در جریان اطلاعات قرار گرفتن است.



7. دانستن امکان برای صرفه جویی


یک مدیر می تواند بودجه واحد تحت کنترلش را پیش بینی کند یا در پیش بینی آن کنترل داشته باشد. در این شرایط هرچند ممکن است در صورت صرفه جویی در بودجه و تلاش های مدیر جهت ممانعت از صرف هزینه های بیهوده چیزی نصیب وی نشود، اما احساس قضاوت و تأیید سازمان سبب خشنودی مدیر از نقشی که برعهده دارد می گردد.




ب) ناکامی های مدیران


معمولا در یک سازمان پویا، از هر 10 نفر یک نفر پست سرپرستی یا مدریت را برعهده دارد. باید در نظر داشت که هر مدیر یا سرپرست، لزوما رهبر واقعی نیست. بسیاری از کارکنان سازمان بدان جهت از پذیرفتن نقش رهبری اجتناب می کنند که با شکست و ناکامی های آن مواجه شده اند. برخی از ناکامی های مدیران به دلیل ناتوانی در ایفای نقش رهبری است که عبارتند از:

1. اضافه کاری های اتفاقی و بیش از حد


غالبا مدیران ناچارند در مقایسه با کارکنان خود ساعات بیشتری را در سازمان محل کارشان طی کنند. از آنجایی که در قبال این ساعات کار اضافی، پرداختی انجام نمی گیرد به این ساعات اضافه کاری اتفاقی می گویند و برای مدیران سبب ناکامی می گردد چرا که فرصت انجام کارهای شخصی را در خارج از ساعات اداری از مدیران سلب می کند.



2. گرفتاری های فراوان


اگر بخواهیم فهرست کاملی از مشکلات بالقوه مدیران تهیه کنیم لازم است صفحه های زیادی را به این موضوع اختصاص دهیم. غالبا مدیران با مشکلات مرتبط با مردم، اشیاء و امور مواجه هستند. از آنجایی که رویارویی با مشکلات فراوان سبب فشار روانی می گردد بسیاری از مدیران دچار فرسودگی شغلی می شوند.



3. نداشتن اختیار کافی برای انجام دادن مسئولیت های محوله


اغلب مدیران گله و شکایت می کنند که مسئولیت های واگذار شده با میزان اختیارات همخوانی لازم را ندارد. به شکلی که عدم توازن معقول بین میزان مسئولیت ها از یک طرف و میزان اختیار یا کنترل از طرف دیگر، باعث ناخشنودی مدیران می شود.



4. احساس تنهایی


هرچه در سلسله مراتب مدیریت و رهبری سازمان، بالاتر بروید بیشتر احساس تنهایی خواهید کرد. داشتن پست مدیریتی باعث می گردد تعداد افرادی که بتوانید به آنها اعتماد کنید و سخن محرمانه خود را با آنان در میان بگذارید کمتر می شود.




5. مشکلات فراوان کارکنان تحت نظارت


یکی از ناکامی های اصلی که مدیران با آن مواجه می شوند، مشکلات فراوان کارکنان است که باید در مورد این مشکلات، اقدامی انجام بگیرد. هرچه سطح مدیریت پایین تر باشد، تعداد این مشکلات نیز بیشتر خواهد بود.



6. کارهای دفتری زیاد


هرچه سازمان ماشینی تر و رسمی تر باشد بر تعداد فرم ها و کارهای دفتری نیز اضافه می گردد. یکی از شکایات مدیران در تمام سطوح انجام امور دفتری و اداری می باشد که وقت بسیار زیادی از آنها می گیرد.




7. خط مشی سیاسی زیاد


مدیران سطوح مختلف یک سازمان، باید از رقابت ها، زد و بندها، درگیری ها یا سیاست و خط مشی اداری، آگاهی داشته باشند. مدیر یک واحد، از سه جهت، یعنی از پایین (مرئوسان)، از کنار (همگنان)، و از بالا (روسا)، درگیر خط مشی های سیاسی می شوند.







برگرفته از کتاب « روانشناسی مدیریت » ؛ دکتر محمود ساعتچی ؛ چاپ اول ؛ زمستان 1387


http://www.siop.ir/index.php/article-siop/manage/3096.html

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد