PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی مهارتهای کنترل تعارض



نارون1
25th February 2012, 05:39 PM
تعارض - که در زندگی انسان، امری غیرقابل اجتناب به نظر می رسد - در بهترین حالت، «اختلال آمیز» و در بدترین حالت، به طرز وحشتناکی «مخرّب» است. وقتی رادیو یا تلویزیون را روشن می کنیم، تعارض های موجود در جهان به منزلمان وارد می شود. گزارش اخبار به توصیف منازعه کارگران علیه مدیران و دولت مردان، نهادهای دولتی علیه یکدیگر، احزاب و گروه های سیاسی در قبال هم، اعتصاب آموزگاران و ... می پردازد. گزارش های بین المللی از کودتاها، تهاجمات، آدم ربایی ها، سوءقصدها، تحریم های اقتصادی، شکست مذاکرات و ... خبر می دهد.

وقتی به نشریّات مراجعه می کنیم با آمار بالای اختلافات زناشویی که به طلاق ختم می شوند و فاصله ای که در بسیاری از خانواده ها میان والدین و فرزندان ایجاد شده است و «شکاف بین نسل ها (Generation gap)» نامیده می شود، مواجه می شویم. و سرانجام، معمولی ترین و پایدارترین منبع اختلاف در جامعه، توزیع متفاوت و نابرابر دارایی های دولت است. این منبع اساسیِ تمایز اجتماعی، در جامعه ما کاملاً مشهود است.

http://www.aftab.ir/articles/applied_sciences/management/images/40622b353bbb75648fc98c45730735d9.jpg

به هر حال، تفاوت در دیدگاه ها، ارزش ها، خواست ها، نیازها و عادت ها، خمیره زندگی روزمره هستند و غلبه کامل بر خودخواهی ها، خیانت ها، تحریف ها، خشم و عوامل دیگری که روابط را خدشه دار می کنند و یا حتی باعث قطع آنها می شوند تقریباً غیرممکن است و شاید علت مشاجره های روزمره ما نیز بیشتر همین واقعیت است که ما «انسان ها» هستیم و نه «خداوندان»!

با وجود این، برخی از انواع تعارض، مزایای مهمی دارند. متخصّصان علوم اجتماعی، بین تعارض معقول و نامعقول، تمایز مهمی قائل می شوند؛ در تعارض معقول، نیازها، اهداف، روش ها، ارزش ها و علایق متضادی وجود دارند؛ امّا تعارض نامعقول، از نادانی، اشتباه، پیش داوری های تاریخی، ساختار سازمانی ناکارآمد، رقابت های مبتنی بر بُرد و باخت، خصومت و یا نیاز به تخلیه تنش، سرچشمه می گیرد. تعارض معقول، فوایدی دارد که از جمله آن، این است که: از رکود، جلوگیری می کند، علاقه و کنجکاوی را برمی انگیزد و خلاقیّت را پرورش می دهد.

جان دیویی (فیلسوف معاصر امریکایی) می نویسد: «تعارض، خرمگسِ تفکّر است. تعارض، ما را به حرکت وا می دارد، تا مشاهده کنیم و به خاطر بسپاریم. ابتکار را برمی انگیزد. ما را از حالت انفعال مطیعانه، بیرون می راند و وادار می سازد که به توجه و ابداع، روی آوریم. تعارض، جزء لاینفک نبوغ و تفکر است».

بنابراین، سؤالی که با آن مواجه می شویم، این است که: چگونه می توانیم تعارض را مهار کنیم، تا خطرات آن را به حداقل و مزایای آن را به حدّاکثر برسانیم؟



روش های پیشگیری و مهار تعارض های شخصی

اگر چه ریشه کن کردن کامل «تعارضْ» غیرممکن است؛ امّا به وسیله روش های شخصی پیشگیری و مهار تعارض، می توان بسیاری از کشمکش های بی جا را از بین برد.



1. استفاده کمتر از موانع

یکی از راه های کاهش تعارض هایی که هر فرد در زندگی تجربه می کند، استفاده از موانع کمتر است، بخصوص زمانی که یک یا چند نفر از طرفین درگیر در تعامل، نیاز شدیدی دارند. دستور دادن (سلطه جویی)، تهدید کردن، قضاوت کردن، اسم گذاری و به کارگیری موانع دیگر، جزو تعامل های تعارض آفرین به شمار می روند.




2. ابراز وجود (به کارگیری پیام های «من ...»)

توانایی ابراز وجود، فرد را قادر می سازد که نیازهای خود را با کمترین درگیری برآورده کند. وقتی شما نیازی دارید که لازمه برآورده شدن آن، همکاری یا پشتیبانی شخص دیگر است، بیان کامل آن نیاز، همان چیزی است که آن را «پیام من» می نامند؛ این، بیانی است که شما را با مردمی که با آنها تجربه مشترکی دارید و می توانند به شما کمک کنند تا نیازهایتان را برآورید، در یک تجربه مشترک قرار می دهد. به خاطر داشته باشید که دیگران، زمانی بهتر می توانند و می خواهند به شما در رسیدن به خواسته هایتان کمک کنند که تصویر روشنی از آنچه که شما می خواهید، داشته باشند.

نام این گونه پیام ها به این دلیل «پیام های من» است که می توانند از بسیاری از درگیری ها و سوءتفاهم ها جلوگیری کنند. پیام شما (من دوست دارم ... ، من می ترسم که ... ، من احتیاج دارم که ...) باعث می شود دیگران از قبل بدانند که نیاز و خواسته شما چیست؟ بارها و بارها دیده شده که وقتی خانمی یا آقایی مهارت کاربرد بیان حرف دل خود را یاد می گیرد، با کمال تعجّب و خوش حالی، متوجه همکاری و کمک تازه ای از طرف دیگران می شود. چه قدر نیازهای برآورده نشده، رابطه های به رضایت نرسیده و هدف های مشخص نشده، در نتیجه این حقیقت به جود آمده که تو «هرگز نگفتی» یا «خیلی دیر گفتی» یا طوری گفتی که به جای این که به آنها موقعیت عمل به محبّت و همکاری بدهی، آنها را به مقاومت وا داشتی و رابطه را بُریدی.




3. اجتناب از سرزنش یا تحقیر (پیام های «تو ...»)

در بیشتر مواقع، وقتی می خواهیم احساسات و نیازهایمان را بیان کنیم، پیام هایمان دیگری را سرزنش یا تحقیر می کنند. این گونه پیام ها را «پیام های تو ...» می نامند؛ این دسته پیام ها قضاوت ها یا ارزش گذاری های منفی ای هستند که هدفشان شخص دیگر است. در عین حال که در بیشتر مواقع از آنها برای بیان خشم، عصبانیّت، ترس یا دلخوری استفاده می شود، مشخصاً پیام هایی نیستند که حرف دل را برسانند، چون نیازها یا علاقه های خود شما را بیان نمی کنند.

پیام های «تو ...» (مثل: تو اشتباه کردی، تو همه چیز را به هم زدی، تو بودی که ... و ...) بدون در نظر گرفتن نیّت آنها، می توانند به نظر، تهاجمی و متهم کننده برسند؛ چون تأثیری که بر جای می گذارند، این است که می گوید: «تقصیر توست» یا «تو باید سرزنش شوی!» و در آنها خطر زیان رساندن به رابطه یا از میان بردن عزّت نفس دیگری و به وجود آوردن احساس گناه، هست.

پیام های «تو ...» باعث مقاومت و دفاع دیگران می شوند و ممکن است باعث شروع بگو و مگوهای فرساینده و فحّاشی شوند. در چنین موقعی شخص دیگر، اغلب می خواهد جواب شما را بدهد و تلافی کند.

آگاهی از این که چه رفتارهایی تعارض های بی مورد بین شما و دیگران را فعال می سازد، به شما کمک می کند تا بسیاری از برخوردها را از بین ببرید. مردمان تیزبین می توانند خطر توفان را از وضع آسمان، پیش بینی کنند و به همین ترتیب، انسان آگاه نیز می تواند به نشانه ها و الگوهایی از رفتار خود و نزدیکانش توجه کند که پیش بینی کننده وقوع توفان است.





4. گوش کردن انعکاسی

گوش کردن انعکاسی، در زمانی که فرد، مشکل یا نیاز شدیدی دارد، می تواند معجزه بکند. این کار به فرد دیگر کمک می کند تا هیجان های منفی را از بین ببرد یا به حل مشکل خود بپردازد؛ مشکلی که اگر حل نشده باقی بماند، می تواند موجب پیدایش یک تعارض اساسی شود.

برای فهم بیشتر فرد یا افراد مقابل خویش به عنوان مخاطب، چنین به نظر می رسد که دو مهارت عمده می باید در انسان شکل گرفته و آنها را در فراگرد ارتباطی به کار گرفت. این دو مهارت، یکی گوش دادن (Listening) و دیگری همدلی (Empathy) است. با این دو مهارت، به تدریج می توان با دیگران، تفاهم مورد نظر را ایجاد کرد که در پی آن، ارتباطات بین فردیِ مؤثّر شکل خواهد گرفت.





5. افزایش حمایت عاطفی

افزایش حمایت عاطفی از اعضای خانواده و دوستان می تواند آمادگی فرد را برای درگیر شدن در تعارض های غیر ضروری کاهش دهد. هر یک از ما شیوه هایی را سراغ داریم که از طریق آنها توجه و صمیمیّت بیشتری را در روابط بین فردی خود به کار می بریم. در مجموع، هر چه بیشتر مورد علاقه و توجه باشیم، کمتر احتیاج به جنگیدن داریم.





6. بالا بردن آستانه تحمّل

بالا بردن سطح تحمّل و پذیرش دیگران در وجود خود نیز می تواند تعارض های نامعقول را کاهش دهد. سطح تحمّل و پذیرش ما، تا حدودی به واسطه تربیت و حتی شاید عوامل ژنتیک تعیین می شود؛ امّا هر یک از ما می تواند صبورتر و پذیراتر از آنچه در حال حاضر هست، باشد.

نارون1
25th February 2012, 05:44 PM
http://vista.ir/include/articles/images/12c103ec2a254370e265065d9159e82a.jpg
مقابله با عناصر عاطفی تعارض

میان جنبه های بنیادی و هیجانی تعارض، می توان تمایز سودمندی قائل شد. اجزای هیجانی تعارض، عبارت اند: خشم، بی اعتمادی، گرفتن حالت تدافعی، تمسخر، رنجش، ترس و طرد. در هنگام بروز احساسات شدید، راهبرد صحیح، آن است که «ابتدا به جنبه های هیجانی تعارض رسیدگی نمود» و پس از فروکش کردن هیجان ها، به شکل سازنده تری با مسائل بنیادی، کنار آمد. مسائل بنیادی، شامل: نیازهای متضاد، مخالفت بر سر قوانین و عادت ها و برداشت های متفاوت در مورد نقش ها و کاربرد امکانات است.



روش رفع تعارض

روش رفع تعارض را می توان به عنوان مجموعه ای از قوانین ساده در نظر گرفت که تعارض را هدایت می کنند. ما طی قرن ها آموخته ایم که اگر تعارض به وسیله قوانین خاص خود هدایت نشود، می تواند بسیار خطرناک باشد. فرآیند سه مرحله ای رفع تعارض به افراد کمک می کند تا به شکلی سازنده و به شیوه ای قانونمند و تکامل بخش و غیر مخرّب با یکدیگر مواجه شوند.



مرحله یک: با فرد دیگر به احترام رفتار کنید


احترام قائل شدن برای فرد دیگر، نگرشی است که با رفتارهای مشخصی، نشان داده می شود. شیوه ای که به کمک آن به فرد دیگر گوش داده و به او نگاه می کنیم، تُن صدای ما و کلماتی که انتخاب می کنیم، استدلال هایی که به کار می بریم و خلاصه تمامی اینها، می تواند نشانگر احترام باشد و یا عدم احترام را منتقل کند.

کلمات تحقیر کننده که غالباً بدون توجه بیان می شوند، مانع جریان ارتباط سالم می شوند و زخم هایی ایجاد می کنند که ممکن است هرگز به طور کامل، التیام پیدا نکنند.

اغلب پس از فوران خشم، گفته می شود: «تو می دانی که جدّی نگفتم. کاملاً دیوانه شده بودم و به حرف هایی که می زدم فکر نمی کردم»؛ امّا فرد دیگر با خود فکر می کند: «در همین که این حرف را زدی، نشان می دهد که این موضوع در ذهنت بوده است. دانستن این که تو واقعاً چه احساسی نسبت به من داری، برایم به قیمت یک انفجار خشم تمام شد».



مرحله دو: گوش کنید تا جایی که حرف طرف مقابلتان را مثل خودش بفهمید


در جریان مخالفت ها و رفع تعارض ها، یکی از بهترین راه های برقراری ارتباط سازگارتر، کاربرد قانون کارل راجرز است که می گوید: «هر کس تنها پس از این که به عقاید و احساسات فرد دیگر به دقت گوش کرد و آنها را چنان تکرار کرد که رضایت گوینده جلب شد، می تواند حرف خود را بزند».




مرحله سه: دیدگاه ها، نیازها و احساسات خود را بیان کنید


اول. دیدگاه خود را به اختصار بیان کنید. دوم. از کلمات کنایه دار اجتناب کنید. سوم. گفتار و پندار، باید یکسان باشد. چهارم. احساسات خود را بروز دهید.



http://up.irdoc.net/images/j2m815vt4yog165m8yk9.jpg


آمادگی برای رویارویی

افراد معمولاً، بدون آن که از خود بپرسند آیا زمان برای آنان مناسب است یا خیر و بدون این که بدانند آیا طرف مقابل با مبارزه یا گفتگو موافقت می کند یا خیر، بدون توافق قطعی بر سر شرایطی که می تواند موجب سودمند بودن تعارض شود، خود را شتاب زده، گرفتار تعارض ها می کنند.

مسائل زیر، بخشی از مواردی است که بررسی آنها می تواند مفید و ارزشمند باشد. آیا هر یک از ما انرژی عاطفی مناسبی برای این تعارض داریم؟ چه کسانی باید در جلسه مبارزه حضور داشته باشند؟ بهترین وقت، چه زمانی است؟ بهترین مکان کجاست؟ و ...

مبارزه ای که با رضایت دو جانبه و شرایط پذیرفته شده شروع می شود، مبارزه ای خوش آغاز است.



راه های قدیمی حلّ مناقشات


روش های معمول و شایع حلّ مناقشات که لازمه اش برنده شدن یکی به قیمت باخت دیگری است، دو روش است که هر دو اینها اساسشان تحمیل قدرت است. هر دو حالت، برنده - بازنده دارند. همیشه یک نفر می برد و یک نفر می بازد. بر هیچ یک از این دو روش اختلافات پنهان، به صورتی مثبت و سازنده به سطح نمی آید؛ امّا به هر حال، مردم معمولاً نسبت به یکی از این دو روش، تمایل بیشتری نشان می دهند.

روش شماره یک:

تو می بری و دیگری می بازد. در این وضعیت، تو برای رسیدن به نیازهایت از قدرت خودت به قیمت باخت دیگری استفاده می کنی. در نتیجه، دیگری می رنجد؛ چون نیازش برآورده نشده است. او احساس بی عدالتی می کند، در نتیجه، تو اغلب دچار واکنش هایی از سوی او می شوی، مثل: الف - از تو انتقاد می کند و پشت سرت حرف می زند. ب - او سعی خواهد کرد در راه برآورده شدن دیگر نیازهایت کارشکنی کند. ج- او دیگر تو را دوست ندارد و برای مقابله با قدرت تو با دیگران متحد می شود. د - او به تو دروغ می گوید و اغلب پنهانی خواسته های خود را عملی می کند و دیگر نیازهایش را با تو در میان نمی گذارد.



روش شماره دو:

شما می بازید و دیگری می برد. در این وضعیت مناقشه، شما دارای قدرت بیشتر یا برابر هستید و اجازه می دهید که دیگری به حساب شما به نیاز خودش برسد. شما تسلیم می شوید؛ چون می خواهید از مناقشه دوری کنید، در این صورت از آن جا که شما به نیازهای خود نمی رسید، ممکن است دچار واکنش های زیر شوید: الف - شما نسبت به دیگری احساس رنجش و خشم می کنید. ب - شما به تدریج از چنین رابطه ای خود را کنار می کشید. ج - به تدریج، احساس بی تفاوتی و افسردگی می کنید. د - شما احترام به خود را از دست می دهید و عزت نفس خود را ضعیف می کنید. هـ - شما تصمیم می گیرید بعداً برنده شوید، تلافی کنید و ...




راه بدون باخت در حلّ اختلافات (روش برنده -برنده)


اساس این روش، عدم استفاده از قدرت است. منظور، این است که می توان در روابط انسانی، مناقشات را به صورت آشکارا و صادقانه حل کرد. هر دو طرف می توانند به نیازهای خودشان برسند، و هیچ کس مجبور نیست ببازد.

قدم 1: مشخص کردن مسئله به صورت نیازها، نه مسابقه راه حل یابی.

قدم 2: به وجود آوردن راه حل های ممکن (تفکر و سیّال سازی ذهن (Brain storming).

قدم 3: ارزشیابی راه حل ها.

قدم 4: تصمیم گیری روی راه حل های قابل قبول برای هر دو طرف.

قدم 5: عمل کردن بر اساس راه حل.

قدم 6: کنترل نتایج راه حل.




منابع

1. روان شناسی روابط انسانی (مهارت های مردمی)، رابرت پولتون، ترجمه: حمید رضا سهرابی، تهران: رشد، 1383.

2. فرهنگ تفاهم در ازدواج، لیندا آدامز، با مقدمه توماس گوردون، ترجمه: پریچهر فرجادی، تهران: آیین تفاهم، 1380.

3. ارتباط انسانی، علی اکبر فرهنگی، تهران: خدمات فرهنگی رسا، 1374.

4. مهندسی رفتار ارتباطی، نیما قربانی، تهران: سینه سرخ، 1380.


روان آسا

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد