PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث شعر طنز : تفاوت مادراى قديم و جديد



Sa.n
12th February 2012, 07:18 PM
مادر قدیم گويند مرا چو زاد مادر پستان به دهان گرفتن آموخت شبها بر گاهواره ی من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه ی راه رفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن اموخت لبخند نهاد بر لب من بر غنچه ی گل شکفتن آموخت پس هستی من ز هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوستمادر جدید :گویند مرا چو زاد مادرروی کاناپه لمیدن آموخت شبها بر ماهواره تا صبح بنشست و کلیپ دیدن آموخت بر چهره سبوس و ماست مالید تا شیوه ی خوشگلیدن آموخت بنمود تتو دو ابروی خویش تا رسم کمان کشیدن آموخت هر ماه برفت نزد جراح آیین چروک چیدن آموخت دستم بگرفت و برد بازار همواره طلا خریدن آموخت با قوم خودش همیشه پیوند از قوم شوهر بریدن آموخت آسوده نشست و با اس ام اس جکهای خفن چتیدن آموخت چون سوخت غذای ما شب و روز از پیک مدد رسیدن آموخت پای تلفن دو ساعت و نیم گل گفتن و گل شنیدن آموخت بابام چو آمد از سر کار بیماری و قد خمیدن آموخت !!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد