PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوال(لکنت)



وحید 1373
18th January 2012, 01:21 AM
سلام من لکنت زبان دارم یا گرفتگی خفیف در صحبت به صورت هیجان یا عصبانیت ایا راهی برای درمان دارید

yas-90
18th January 2012, 03:06 PM
خود درمانی :
حساسیت زدایی
کاهش واکنش هیجانی و ترس نسبت به لکنت
جایگزینی رفتاری مثبت در لحظه لکنت


دستورالعمل های اساسی برای خود درمانگری در لکنت زبان

ــ عادت کنید که همیشه آرام و شمرده صحبت کنید،چه زمانی که دچار لکنت می‌شوید و یا بدون لکنت صحبت می‌کنید.
ــ وقتی دچار لکنت می‌شوید راحت و آرام باشیدهیچگونه فشاری به خودتان نیاورید.
ــ خیلی راحت و آزاد لکنت نمایید و سعی نکنیدکه مسئله لکنتی بودن خودتان را مخفی نگه دارید.
ـ همه تلاش خود را برای توقف طفره رفتن‌ها، به تعویق انداختن‌ها و عادات نامطلوب جانشین‌سازی، که ممکن است شما در جریان مخفی نمودن لکنت و یا تقلیل آن پیدا کرده‌اید، بکار گیرید.
ــ سعی کنید عادت ها و یا حرکات غیرطبیعی و زایدی را که به هنگام صحبت کردن از خود نشان می‌دهید شناسایی نموده و حذف نمایید.
ــ ارتباط بصری خودتان را با شخصی که صحبت می‌کنیدحفظ نمایید.
ـ سعی نمایید با وارسی و تجزیه و تحلیل دقیق،حرکات ناموزون عضلات دستگاه گویایی خودتان را به هنگام بروز لکنت مشخص نمایید.
ــ از روش‌های اصلاح گیر زبان برای تغییر و حذف رفتار زاید (رفتار لکنتی) و حرکات غیرطبیعی عضلات گویایی استفاده کنید.
ــ همیشه سعی کنید به هنگام صحبت کردن متوقف نشده و به صحبت خود ادامه دهید مگر اینکه شما بخواهید عمداً کلمه یا موضوعی رابرای تأکید تکرار نمایید.
ــ سعی کنید با صدای خیلی رسا و موزون و بدون اینکه تلفظ غیرطبیعی مصنوعی داشته باشید صحبت نمایید.
ــ به هنگام صحبت کردن به گویش‌های روان و سلیس هم که دارید توجه نمایید.

ــ تا زمانی که مطابق این برنامه کار می‌کنیدسعی کنید تا مقدور است صحبت کنید.

yas-90
18th January 2012, 03:08 PM
چرا بیان بعضی از هجاها مشکل است؟

بعضی از افراد در ادای بعضی هجاها مشکل دارند به خصوص اگر این هجا در اول کلمه باشد، علت مشکل این افراد درست مانند لکنت شدید به دوران کودکی بر میگردد،به احتمال قوی در کودکی و دوران شکل گیری زبان در شرایطی که برای هر نفر فرق می کند (مثلا ترس، قرار گرفتن در شرایط اضطراب) دچار مشکلی شده اند.
در این افراد این فکر ایجاد شده است که در بیان این واج ها در آن شرایط خاص مشکل دارند و با تکرار شرایط و پاسخ آنها به این رفتار این فکر در آنها تلقین شده است که در ادای هجای مورد نظر مشکل دارند و هنگامی که می خواهند کلمه ای را که با آن هجا شروع می شود ادا کنند دچار مشکل می شوند.
برخی برای فرار از این مسئله این هجا را به صورت غیرعادی و با تغییر شکل تلفظ واقعی آن سعی در مخفی کردن آن دارند، در حالی که نمی دانند با این کار باعث ریشه دار شدن این فکر در خود می شوند که نمی توانند به صورت عادی این هجا را ادا کنند.
راه درمان
بهترین راه درمان برای این افراد این است که ابتدا فکر خود را نسبت به این مسئله تغییر دهند و همچنین هنگامی که در صحبت کردن به این کلمات می رسند آن ها را به آرامی ادا کنند،از این کلمات فرار نکنند و آن ها را واژه ای دیگر تغییر ندهند.
آیا می دانستید که اگر الکن ها 6 ماه با یک چهارم سرعت معمول صحبت کنند مشکلشان برطرف می شود.

هر فکر و ایده ای مانند ویروس است اگر در ابتدا با آن مقابله نکنیم میتواند همه گیر شود و بعد مقابله با آن مشکل است.

yas-90
18th January 2012, 03:10 PM
هیپنوتیزم و لکنت زبان: هیپنوتیزم یکی از موثرترین تکنیکها در درمان لکنت زبان می باشد. عمده ترین علت لکنت زبان ترسهای دوران کودکی می باشد. هیپنوتیزم با از بین بردن اثرات آن ترسها واثرات مثبتی که روی ناخودآگاه فرد می گذارد باعث درمان لکنت زبان می شود.

yas-90
18th January 2012, 03:22 PM
لکنت زبان عارضه ای است شرطی، که موجب بروز لکنت ذهنی و لکنت ظاهری می شود

آسیب ( لکنت ذهنی)
آنچه را که در لکنت زبان باید به عنوان آسیب معرفی نمود همان ذهن شرطی شده است.
واکنش به آسیب ( لکنت ظاهری )
عمل لکنت کردن، واکنش به آسیب است
آنچه ما در ظاهر فرد لکنت دار مشاهده می کنیم، در واقع واکنش به ذهنیت شرطی شده است.



تمرینات مرسوم در درمان لکنت زبان:
دقت داشته باشید که لازمه اصلاح سه جنبه ی درمان ( آسیب، واکنش، تغییرات دیدگاهی ) در گفتار عادی و روزمره ی شخص و در شرایط و ارتباطات طبیعی و روزمره او نهفته است، نه در گفتاری غیر طبیعی و استریلیزه و یا آزمایشگاهی
این بدان معنا است که در روند درمان خود شخص است که باید درمان شود تا شرایط خاص او به شرایط عادی تبدیل شود و....
و اما تمرینات معمول
کشیدن صداها : آ........ 40 ثانیه
خواندن متن کتاب ، روزنامه و.....
گفتن کلماتی که صدای اول آنها صداهای خاص باشد: باران - بادبزن ، بهرام، بستنی و..... با این هدف که ترس شخص از صدای ب بریزد
صحبت کردن مقابل آیینه
صحبت کردن مثل آدم ماشینی
وانواع توصیه ها
شهامت داشته باش
نفس عمیق بگیر و برو جلو




نتیجه :
بی تردید نمی توان ادعا کرد کدام یک از روش های درمان موجود بهتر است، ولی با اطمینان می توان گفت که یک روش درمان پایدار لکنت زبان ( بزرگسالان ) باید برای هر یک از جنبه های زیر برنامه ریزی مشخص و هدفمندی داشته باشد.
-آسیب ( لکنت زبان ذهنی )
- واکنش ( لکنت زبان ظاهری )
-تغییرات دیدگاهی ( تاثیر لکنت بر دیدگاه ،ارتباطات ، احساس و... )
درمان به مفهوم اصلاح جنبه های فوق ومتحول شدن شخص لکنت دار است. درمان یعنی آزادی از زندان چون و چرا ها و شرایط خاص، یعنی آن که مرکز ثقل شخص به خود او بازگردد....

yas-90
18th January 2012, 03:35 PM
این مطلب بر گرفته از کتاب روانشناسی کابوک ترجمه فصل ۳۵ صحفه ۱۸۳ تا ۱۸۶ کتاب دکتر وان پلت stammering

دکتر، اقای الروتز بمن نوشت من خوشحال می شوم ،اگر شما بتوانید کاری برای این بیمار مبتلا به لکنت زبان انجام دهید جوان خوش قیافه ای است ولی همین ناراحتی در صحبت کردنش او را در زندگی عقب انداخته است،الکنت زبانش باعث شده از تر خوردهای اجتماعی بپرهیزد و از رفتن بکار وااشتغال اجتناب کند.وقتی که الروتز شروع به بیان داستان زندگیش کرد ، معلوم شد چقدر ناراحت است زیرا که خیلی به سختی می توانست صحبت کند. تلاش وتقلای زیادی می کرد که صحبت کند ولی به همان نسبت کلمات به سحتی از دهانش خارج می شد.
به آقای آلروتز گفتم ، که با فشار صحبت نکند ، بلکه کلمات را آرام ، آهسته، ملایم، با کشش وآهنگدار بیان کند.عملا تمام کسانی که مبتلا به لکنت زبان هستند چنانچه ملایم با تانی و آرام صحبت کنند و حروف کلمات را قدری بکشند، می توانند بدون لکنت صحبت کنند.
بطوری که بعدا خواهیم دید علت لکنت زبان مربوط به فشار و انقباض عضلات و اعصاب دستگاه تکلم است،چنانچه این کشش وفشار از بین برود الروتز می تواند براحتی صحبت کند.
به شکلی که اضهار می داشت ، در سراسر زندگی اش دچار لکنت زبان بوده است، بهیچوجه نمی توانست حادثه ای را که باعث لکنت زبانش شده بیاد بیاورد . فقط خاطرات بسیار زیادی داشت از اینکه لکنت زبانش موجب بدبختی های بزرگی در زندگی اش شده است.
در مدرسه وضعیتی بدی داشت،برخی اوزگاران اورامدل شوخی و خنده فرلرمی دادندو سایر شاگردان هر یک بنوبه خود موجب اذیت و آزلرش می شدند ، خواندن کتاب در کلاس عفریتی بود که جسم و جان او را در چنگال می گرفت.
وقتی دوران تحصل را تمام کرد،بهترین روشی که بنطرش می رسید دوری از اجتناع و اجتناب از مردم بود .
خرید کردن ایجاد ناراحتی بزرگی برای او می کرد زیرا تصور می نمود که هنگام خرید همه مردم میاستند و به او نگاه می کنند که او چگونه با زور وفشار کلمه ای را از دهان خارج می کند و........................
عجیب این بود که هر وقت آقای الروتز تنها بود و می خواست با سگش صحبت مند اصلا دچار لکنت نمی شد و مثل اشخاص معمولی صحبت می کرد و بعلاوه بخوبی وبه تنهایی با خودش صحبت کند یا کتاب بخواند و از این موضوع مات ومتحییر مانده بود که چرا در تنهایی یا هنگام صحبت با سگش برای مدتی لکنتش بکلی رفع می شود ولی در اجتماع ودر حضور دیگران قادر به صحبت کردن نبود .
بهر حال برای اقای الروتز تعریف شد ، که علت اینکه چرا در تنهائی با سگش میتواند صحبت کند، ولی در اجتماع نمی تواند صحبت کند، این است که مطمئن است که سگش نمی تواند از او عیب وایراد بگیرد بنابراین هنگام صحبت با سگش خود را نمی ترساند و واز ایراد هم نمی ترسید این موضوع ،وجود مردم عامل محرکی برای لکنت زبان او شده بود ، که پاسخ این باز تاب لکنت بود ، هنگام صحبت با مردم می ترسید که دچار اکنت شود . بدین ترتیب هر وقت می خواست با مردم با تلفن صحبت کند ،بطور خودکار و انعکاسی دچار اکنت می شد .
نکته دیگر اینکه هر چه او بیشتر و سختتر بلاش می کرد ، وضع لکنتش بدتر می شد ولی هر وقت ملایمتر وبدون فشار عضلانی صحبت میکرد ،لکنت رفع می شد.
به آقای آلروتز تعلیم داده شد که هنگام صحبت کردن با مردم اهمیتی برای انها قائل نیست . در حال حاضر او فقط از این می ترسید که هنگام صحبت کردن دچار اشتباه شود و مورد تمسخر قرار گیرد و این ترس علت و ریشه ای در کذشته داشت که چه عامل وعلتی باعث شده که آقای آلروتز صحبت کردن با مردم را خطرناک بداندبخصوص ترس از اینکه دچار اشتباه شود.
آقای آلروتز در این خصوص چیزی نمی دانست و چیزی هم از دوران کودکی بیاد نمی آورد به او گفته شد در حال حاضر احتیاجی نیست که به حافظه خود فشاری بیاورد زیرا بعد از اولین جلسه هیپنوتیزم که توانست خود را رلکس و وانهاده نماید همه چیز را بیاد خواهد آورد.
اولین جلسه هیپنوتیزم-در این جلسه به آقای آلروتز تلقین وتعلیم داده شد، که بجای کنترل و فشار اوردن به خود هنگام صحبت کردن عضلات خود را شل و وانهاده کند(شما هم می توانید با خود هیپنوتیزم این کار را انجام دهید که در جلسات گذشته خود هپنوتیزم را تشریح کردیم)
دومین جلسه هیپنوتیزم- در این جلسه به او تلقین شد در خلال این هفته ، خاطراتی را که برای اولین بار باعث ترس او شده بیاد بیاورد.
سومین جلسه هیپنوتیزم- وقتی او برای سومین جلسه آمد داستان زیر را بیاد آورده بود
زمانی که من در دوران طفولیت به سن ۴ یا ۵ سالگی بودم ، در همسایگی ما بچه ای به همین سن یا بیشتر زندگی می کرد این پسر بچه دچار لکنت زبان بود و قیافه ای مضحکی داشت . روزی که صحبت کرد دچار لکنت شد و من هم به او خندیدم و طرز صحبت کردن اورا تقلید کردم پدرم ناگهان بر اشفت و فریاد زد اگه یکمرتبه دیگه اینجوری صحبت کنی زبانت را می سوزانم و برای اینکه من بیشتر بترسم دستم را گرفت و سیگارش را تا نزدیکی زبانم آورد و من هم به شدت ترسیدم و از ان روز به بعد هر روز که می خواستم در نزد پدرم صحبت کنم می ترسیدم که مبادا بد صحبت کنم وپدرم زبانم را بسوزاند.
به این ترتیب می بینیم که بزودی فشار عضلانی زبان ودستگاه صوتی بیمار شروع می شود هر چند که این تهدید احمقانه اجرا نشد اما کودک همیشه از صحبت کردن نزد پدر می ترسد و از ان روز به بعد همیشه در حضور پدر ساکت و بی صدا می ماند و روز به روز تکلم کودک بدتر می شود و با هر کس که بر خورد می کرد مثل معلمش ودیگر کسان بیاد پدرش می افتاد و زبانش دچار لکنت می شد این وضع در مدرسه بتدریج بدتر شد تا اینکه بیمار متوجه شد که عیبی در صحبت کردنش وجود داردو تصور کرد که قطعا یک نوع بیماری در دستگاه تکلمش وجود دارد.
جلسات بعدی هیپنوتیزم –در مابقی جلسات اینگونه به او تلقین شد. که او حالا دیگر ان کودک ترسو نیست دیگر کسی نمی خواهد زبان او را بسوزاند و اگر اشتباهی کرد کسی زبانش را نمی سوزاند ودر واقع کسی توجهی ندارد به اینکه او با لکنت صحبت می کند یانه . به او تلقین شد حالا دیگه از هیچ چیز نمی ترسی و هیچ اندوه ونگرانی نداری، در حال حاضر تو می توانی آرام و خوب صحبت کنی ، عضلات تکلمت شل هستند شما همانطور که باسگتان خوب صحبت می کنی با مردم هم می توانیدخوب صحبت کنید.
همچنین به او تلقین شد که تصور کند با کمال اعتماد و اطمینان در حال صحبت کردن با مردم است بدون اینکه دچار لکنت شود.
پس از چند مدت آقای الروتز کاملا خوب شد .
[khabalood]

ساناز فرهیدوش
19th January 2012, 09:17 PM
با تشکر از راهنماییی های دوست بزرگوارمون
در عین حال دوست عزیز آیینه یه دوست خوبه و اینکه با تمرین برای حفظ ارامشون خیلی میتونید به خودتون کمک کنید .
و یک گفتار درمان به صورت عملی می تواند به شما کمک کند .
و به نظر من بقیه مار وباید همون طوری که هستیم بپذیرند و دوست داشته باشند .

masoud roya
14th February 2012, 03:01 PM
سلام من لکنت زبان دارم یا گرفتگی خفیف در صحبت به صورت هیجان یا عصبانیت ایا راهی برای درمان دارید
salam manam loknant dashtam ,man ke dar hade aali khob shodam bavaram nemishe
ye shomare tel bet midam zang bezan cd loknate begir ba on tamrin kon...
09177120816,besh bego kolan barat tozih bede

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد