PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله دو کليد طلايي براي نفوذ در دلها



diamonds55
27th January 2009, 12:00 AM
دو کليد طلايي براي نفوذ در دلها


http://img.tebyan.net/big/1385/11/48197158122510222012947176204774750175227.jpg


دانستن اين که چه عواملي باعث افزايش روزافزون دوستي مي شود ، در واقع به معناي در دست داشتن کليد ورود به اندرون خانه ي دلها ست. هر کس که اين کليد را در اختيار داشته باشد و راه نفوذ در قلبها را بداند در واقع گنجينه ي دوستي را به چنگ آورده است.

به راستي اين کليدهاي طلايي که مي توان در دل ها راه يافت و دوستي ها را با آن روز به روز زيادتر کرد چه هستند؟
در اين مقاله با دو کليد مهم براي راهيابي به قلب دوستان خود آشنا مي شويد:


1- ابراز علاقه و دوستي
محبت، رمز و راز زندگي است و بعضي از روان شناسان معتقدند که بسياري از بيماري ها ي دروني فقط به خاطر فقدان محبت و سرکوب کردن عاطفه هاست.
همان گونه که قبلاً آورديم دوستي و محبت داراي مراتبي است.
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: خداي جهان آن کس را بيشتر از همه دوست دارد که به دوستان خود بيشتر از همه مهر بورزد. (1)

اگر مي خواهيم محبوب دلها شويم بايد ديگران را دوست بداريم. ديگران را دوست بداريم تا ديگران نيز ما را دوست بدارند. بايد به آنان عشق بورزيم تا آنان هم به ما عشق بورزند. تنها از راه محبت و دوستي است که مي توان مالک دل ها شد و در قلب ها نفوذ پيدا کرد. براي زياد شدن دوستي و استحکام آن بايد اين محبت و علاقه را ابراز کرد و آن را با زبان و با عمل (يعني با نيکي به او و نزديکان و دوستداران او) نمايان کرد.

زيرا محبت هم چون آبي است که به جريان مي افتد. اين آب هم پاک است و هم پاک کننده. ابراز علاقه و محبت، هم بر دوستي مي افزايد و هم نامهرباني ها را از بين مي برد.
روزي امام باقر و امام صادق (عليه السلام) با گروهي در مسجد نشسته بودند. کسي از کنار آن ها رد مي شد. يکي از اهل مجلس گفت: من اين شخص را دوست دارم. اما باقر (عليه السلام) فرمود: اگر دوستش داري به او بگو و او را از دوستي و علاقه ي خود آگاه کن. اين کار موجب دوام دوستي و تقويت پيوندها مي شود.

وَ کانَ رسُولُ الله (ص): يَدعُو أصحابَهُ بِأحَبَّ أسمائِهِم تَکرمَهً لَهُم ولا يَقطَع لأحَدِ حَديثَهُ.
رسول خدا(ص) يارانش را با نامي مي خواند که بيشتر دوست مي داشتند و سخن هيچ کس را قطع نمي فرمود.

تنها در سايه ي محبت و ارادت است که ناملايمات و لغزش ها و غفلت ها- که طبيعت بشر است- مزاحم دوستي نمي شوند و آتش گرم محبت همه ي ناملايمات را مي سوزاند.
اگر کسي رادوست داري به او بگو و او را از دوستي و علاقه ي خود آگاه کن. اين کار موجب دوام دوستي و تقويت پيوندها مي شود.





2- تواضعتواضع يکي از اصول مسلم اخلاقي است و انسان با تواضع مي تواند بالاترين درجات را کسب نمايد زيرا:



مَن تَواضَعَ رَفَعَةُالله.
هر کس فروتني را پيشه سازد خداوند تعالي مقام او را بالا مي برد.
اما آنچه که در اينجا مورد بحث ما است آن است که تواضع مي تواند مايه ي تقويت دوستي شود. برعکس، هرگونه تکبر و بزرگ نمايي بين دوستان صميميت را از بين مي برد و موجب تفرقه مي شود.



ثَلاثُ تورثُ المَحَبَّة الدِّينُ و التَّواضُعُ و البَدَلُ
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:
سه چيز دوستي را در پي دارد ، دينداري، فروتني و بخشش.
و قال علي (عليه السلام):



ثَمَرَه التَّواضِعُ المَحَبَّه.
دوستي ثمره ي فروتني و تواضع است.
نصر بن احمد ساماني به پسر خود وصيت کرد: اي فرزند! اگر اراده کرده اي که مملکتي را که ما با مشقّت فراوان به دست آورده ايم، براي تو بماند نه به خزانه اعتماد کن که مال در معرض زوال است و نه بر لشکريان دل ببند که مرد سپاهي منقلب الحال است بلکه تکيه بر بستر دوام مملکت و قيام حکم به دوستي و کرم نما و در تواضع بيفزا که دوستي و تواضع و کرم، خلايق را دلگرم مي سازد و هر که صيد دام محبت و تواضع گردد هرگز رهايي نيابد.
پس يکي از عوامل مهم تقويت دوستي تواضع و فروتني است همان گونه که در حديث شريف آمده است: هنگامي که شخص در مقابل دوستان خود تکبر کند ، با او اعلام جدايي کرده و امام رضا(عليه السلام) نيز يکي از آداب رفاقت را تواضع دانسته:



إصحَبِ الصِّديقَ بالتَّواضُع و العَدُّوِّ بالتَّحَرُّز و العامَّه باالبُشر.
با دوست فروتني و با دشمن احتياز و با عامه ي مردم با خوشرويي همراهي کن.

از يکي از علماي معاصر نقل شده است که در يکي از نيمه شب ها وي از خواب بيدار مي شود و حس مي کند که صدايي از داخل حياط مي آيد. بيرون مي رود و مي بيند که دزدي آمده و ميوه هاي باغچه را جمع کرده ولي طوري سنگين است که نمي تواند آن را بلند کند و به دوش بيندازد. ايشان خيلي آهسته وارد حياط مي شود و بدون آنکه آن شخص متوجه شود، کمک مي کند تا وي گوني را بلند کند و بر دوش بگذارد.
ناگهان دزد متوجه مي شود که شخص آمده. نگاه مي کند و مي بيند که آن جناب است. ابتدا عذرخواهي مي کند اما آن عالم در جواب با کمال ادب و تواضع به ايشان مي فرمايد: خير آقا، شما به منزل پدرتان آمده ايد و نيازي به گرفتن اجازه نداريد و با اصرار زياد وي را مجبور مي کند ميوه ها را با خود ببرد.
فرداي آن روز دزد به محضر اين عالم مي آيد و توبه مي کند و از آن پس انساني مومن و پرهيزکار مي شود.

آري اگر تواضع و ادب چنين در روحيات اشخاص خلافکار تاثيرگذار است قطعاً اثر آن در جان و روح دوستان با ايماني که براي زندگي خود دوستي و محبت و ارادت را برگزيده اند به مراتب بيشتر و عميق تر است.



بنابراين تا مي توانيم به ديگران محبت کنيم و با ادب و احترام در دل ها وارد شويم.

پي نوشت ها:
1- المحجه البيضاء، ج 2، ص 155
2- بحارالانوار، ج 78، ص 229
3- بحارالانوار، ج 78، ص 229
4- غررالحکم، ص 249
5- بحارالانوار، ج 78، ص 356

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد