PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ع . ش . ق ...



طلیعه طلا
23rd December 2011, 10:58 AM
ع. ش. ق ...





http://www.up.98ia.com/images/kyfaj4xtrv94anppbj8.gif



من عاشق را دیدم كه چون نغمه وصال معشوق را می نیوشید،

زلال عشق از چشمه جانش می جوشید .


عشق :

زبان سخن گفتن با خداست و رمز راز نهفتن از ماسوا.

منبع (http://shabtaab.mihanblog.com/)

yas-90
23rd December 2011, 12:58 PM
و عشق واژه ای است كه خداوند آن را آفرید خدایا!چگونه عشق ورزیدن را به من بیاموز،خود چگونه زندگی كردن را خواهم آموخت......(دکتر شریعتی)

deepdrip
23rd December 2011, 09:30 PM
عشق یعنی کوچه کوچه انتظار
رؤیت خورشید در باغ بهار
عشق یعنی با جنون تا اوج‌ها
رفتن از ساحل به بام موجها
عشق یعنی یک تغزل شعر ناب
مثنوی‌های خدای آفتاب
عشق یعنی سوختن با شعله‌ها
سبز گشتن در شکوه قله‌ها
عشق یعنی های های اشک‌ها
در فرات بی‌وفا با مشک‌ها
دست‌افشان رقص سرخی واژگون
سعی در محراب با قانون خون
گفتمان مادران داغدار
حسرت دیدار گل‌ها در بهار
یک نماد از قصه جام شراب
رویکردی سبز در تفسیر آب
عشق یعنی یک شهود بی‌کران
سینه‌ای با وسعت هفت آسمان
در حضور آن فروغ تابناک
سر تاویل شفق در جام تاک
پایکوبی بر فراز دارها
یک غزل با میثم تمارها
یا قنوتی هم صدای آبها
در نماز صبح با مهتابها
عشق یعنی کهکشان در کهکشان
چشم امیدی به سوی بی‌نشان
عشق یعنی در فضای رازها
خلسه‌ای جاوید با پروازها
عشق یعنی بی‌کران نورها
با شقایق‌ها میان هورها
طور سینین حیرتی بی‌انتها
شعر شبنم در گلستان خدا
اشک غم در حسرت دیدارها
همدلی تا صبح با تبدارها
عشق یعنی یک سرود جاودان
رقص گلها حیرت پروانگان
عشق یعنی زینبی تا اوج‌ها
ناخدایی بر فراز موجها
یک زبان در کام از سر غدیر
کهکشان آسمانهای منیر
چیرگی بر خار و خسهای سراب
مخزن‌الاسرار دخت بوتراب
انعکاس خطبه سجادها
یورشی جاوید بر بیدادها
عشق یعنی رود رود مادران
در عزای خیلی از نام‌آوران
غرق در خون ذوالجناحی اشکبار
در غم بشکوه آن تنها سوار
دستان پدر پرپر شدن
داستان خیمه‌های سوخته
کودکانی از عطش افروخته
عشق یعنی اربعین یاس‌ها
اشک سرخی در غم عباسها
تا شهادت یک حبیب باوفا
پیر برنای کتاب کربلا
جان فشانی مرگ احلی من عسل
خوش درخشیدن فراسوی زحل
عشق گفتی کربلا آمد به یاد
هیبت خون خدا آمد به یاد
عشق گفتی نینوا آمد به یاد
عصمت آن لاله‌ها آمد به یاد...

طلیعه طلا
29th December 2011, 02:58 PM
...عشق یعنی جنگل دور از تبر
دوری سرسبزی از خوف و خطر
عشق یعنی از بدی ها اجتناب
بردن پروانه از لای کتاب
در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
ای توانا ، ناتوان عشق باش
پهلوانا ، پهلوان عشق باش...

... هر که با عشق آشنا شد مست شد
وارد یک راه بی بن بست شد
هرکجا عشق آید و ساکن شود
هرچه ناممکن بود ممکن شود
درجهان هر کارخوب و ماندنی است
رد پای عشق در او دیدنی است
سالک آری عشق رمزی در دل است
شرح و وصف عشق کاری مشکل است
عشق یعنی شور هستی در کلام
عشق یعنی شعر، مستی؛ والسلام

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد